باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #دختر_ماه
به قلم #سارا_عرفانی
انتشارات #مدرسه
#برشی_از_کتاب👇🏻
ابراهیم با اشتیاق بُرد مصری را دست #خواهر داد. میدانست که #فاطمه علیرغم سن و سال کم در مجالس درس #پدر حضور داشته.
فاطمه سوالات را با دقت خواند و گفت: «اجازه میدهی پاسخ سوالات را بنویسم؟»
ابراهیم لبخندی زد وگفت:«حتما صبر کن برایت #قلم و مرکب بیاورم»
مردهای کاروان، #مدینه را به قصد دیار خود ترک کردند. هنوز از مدینه دور نشده بودند که چند سوار به آنها نزدیک شدند. رئیس کاروان، موسیبنجعفر را شناخت. از اسب پیاده شد و مشتاقانه به سمت او رفت.
#امام_موسی_کاظم (ع) نیز از اسب پیاده شد. سلام کرد و با مرد دست داد.
مرد گفت: «همراهانم سوالاتی از محضرتان داشتند؛ اهل منزل گفتند سفر هستید»
امام گفت: «سوالاتتان چه بود؟»
رئیس کاروان بُرد مصری را از میان عبایش درآورد و گفت: «دختر گرامیتان فاطمه خانم پاسخ آنها را برای ما نوشتند.»
امام پاسخ ها را گرفت و تمام آن را خواند. لبخند بر لبش نشست و سه بار زیر لب گفت: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش»
رو کرد به مرد و گفت: «پاسخ من نیز به سوالات شما همین ها بود.»
***
محبتها اگر حقیقی باشند، همرنگی میآورند.
اینکه دلت با کسی باشد، چشم و گوشت همیشه به او باشد، هم و غمت این باشد که او چه میگوید، چه میکند و چگونه حرف میزند؟
چگونه بلند میشود و مینشیند، چگونه مقابل ظلم میایستد و چگونه در نگاهش فقط #خدا دیده میشود و لاغیر، تو را همرنگ خودش میکند.
محبتها اگر واقعی باشند شباهتی ماندگار و مثالزدنی ایجاد میکنند، آنگونه که گذر زمان ذرهای از رنگش را به خود نمیگیرد.
دختر ماه، داستان کودکی است که از کودکانههای خود گذشته و چون #خوبان_عالم در کودکی مرجع درماندگان است.
دختر ماه داستان مشابهت و سنخیتی است که از پس محبتها و عشقها ساخته شدهاست.
دختر ماه داستان زندگی یک ماه نیست، داستان زندگانی مجموعهای از #خورشیدهای_عالم است.
این کتاب، داستان دختری است که هم #خواهر امام است، هم #دختر امام است و هم خودش حق امامت بر #علویان عالم را دارد.
این روایت، قصۀ تکرار #ظلمهاست، قصۀ تکرار #رنجها و #فراقهاست، قصۀ تکرار #جدایی بین خواهرها و #برادرها است. اینجا دوباره #خاطرات #حضرت_زینب (س) و عزیزترین عزیزان، #حسین_بن_علی (ع) زنده میشود. اصلا خواهرها در این عالم آمدهاند تا روایتگر دردهایی باشند که #عزیزانشان کشیدهاند...
دختر ماه، روایت داستان زندگانی #حضرت_فاطمۀ_معصومه روحی فداه است که از کودکی کنار برادرش #علی_بن_موسی_الرضا (ع) بزرگ میشود و همانند او خورشیدی درخشان برای عاشقان و مریدان اهلبیت علیهمالسلام میشود.
دختر ماه را خواندم، به امید اینکه:
آنانکه #خاک را به نظر کیمیا کنند، آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند؟...
شما هم بخوانید به امید اینکه:
آنان که خاک را به نظر #کیمیا کنند، حتما شود که گوشۀ چشمی به ما کنند...
@havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #صحیفه_فاطمیه
به قلم #احمدرضا_اخوت / #شهربانو_کندی
انتشارات #قرآن_و_اهلبیت_نبوت
انتشارات 《قرآن و اهل بیت نبوت》 به همت احمدرضا اخوت و بانو شهربانو کندی، اقدام به گردآوری #ادعیه #حضرت_صدیقه_کبری، در قالب کتابی مجزا با نام《صحیفه فاطمیه》کردهاند؛ این اثر زیبا و کاربردی برای نخستینبار در سال ۱۳۹۴ منتشر و اکنون بیش از دهبار بازنشر شده است.
حضرت #مادر، در آخرین لحظات وفاتشان با خدای خویش اینگونه #مناجات کردهاند که:
"خدایا همانا از تو میخواهم بهحق #محمد مصطفی و شوق او بر من؛ و به حق شوهرم #علی مرتضی و حزن او بر من؛ و به حق #حسن مجتبی و گریه او بر من؛ و به حق #حسین شهید و دلشکستگی او به واسطه من؛ و به حق دختران فاطمی من و حسرت آنها بر من؛ همانا تو رحم میکنی و گنهکاران امت محمد را میآمرزی و آنها را داخل #بهشت میکنی. همانا تو بهترین سوال شونده و رحم کنندترین رحم کنندگانی"
برای ما میزان و محکی برجستهتر و مرتفعتر از حضرت صدیقه کبری _سلام الله علیها_ نیست؛ همانکه بنا بر گفته خداوند عالمیان اگر #فاطمه نبود عالمیان را خلق نمیکردم و همانا او مادر محمد و علی هم هست. زندگانیاش سراسر نور و #برکت محض بر دو عالم بوده است و وجودش موجب نجات امت پدرش در روز #قیامت ...
گرداورندگان این اثر، دعاها، مناجات و صحبتهای #حضرت_زهرا _سلام الله علیها_ را از منظر موضوع، ساماندهی کرده و این کتاب را مشتمل بر فصولی چون ادعیه ایام هفته و ماه، تعقیبات نمازهای یومیه، ادعیه در حوائج، ادعیه عمومی، نمازهای حضرت صدیقه طاهره، حدیث شریف کسا و خطبه ضدطاغوتی《 #فدکیه》 تدوین کرده اند.
این کتاب علاوه بر تدوین مناسب، دارای قطع و کیفیتی مناسب است و همراهی بسیار ایمن، آرامبخش و برکتافزا برای حاملان و خوانندگانش است.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #دختر_پیامبر
انتشارات #مطیع
به قلم استاد #محمدعلی_جاودان
سلام بر یگانه مادر هستی
این روزها پیام زیبایت را بر گوشه و کنار شهر به چشم میبینم و به جان نوش میکنم؛ همان که به همسر آسمانیت سپردی...
"علیجان سلام مرا به فرزندانم تا روز #قیامت برسان.
مادرِ مادرانههایِ جهان!
میدانم تیرهبختان پریشان، روزگاری به #امیر_مومنان سلام که نمیکردند هیچ، پاسخش را هم نمیدادند.
وای که فاصله تا پستترین مراتب انسانی، به اندازهی "سلام به علی" است و چه بدکردند به خود و روزگار و مردمانشان با ندیدنِ #علی!
مادرجان!
مَنِ زنده شده به خونِ #حسینِ تو، سلام از عمق جانت را از پس سالیان دراز فاصله به گوش جان شنیدم. میشود جواب از عمق جان مرا که ذرات وجودم لحظه ب لحظه مدیون مادرانگی شما و برکت وجود فرزندانتان است بپذیرید؟
پاسخم، عهد و پیمانی است که از من جز سلم و سلامت به سوی شما نخواهد آمد.
پاسخم، تلاشی است تا آنچه باعث شد آدمیان روزگار علی، با شما آن کنند که کردند، در قلبم بمیرد.
بانو جان!
چه کردند با شما و علی که آرزوی رخت بربستن از دنیایی را کردید که آنها طالب آن بودند؟
من آن دنیای بدون علی را نمیخواهم و از آن بالاتر جاییکه بویی از شما نداشته باشد را نمیخواهم... حتی اگر #بهشت باشد.
سلام من لبیک به منتقم شماست؛ انتقام از شیطان نفسم؛ تا نباشم از آنها که صدای یاریطلبی ولی زمانه را شنیدند اما به کنج عافیت خزیدند. سلام من پاسخ سلام رسای شماست به کل ادوار؛ میشود مرا بشنوید؟
میشود سلام مرا در زمره لبیک خود به مولای زمان بپندارید و مرا بپذیرید؟
بعد از پیامبر #فاطمه گریست، نه تنها از داغ فراق #پدر که از مصیبت فقدان منشاء خیر برای مردمانی که "اکثرهم لایعقلون" بودند!
بعد از فاطمه علی گریست، نه تنها از داغ #فراق همسر که از مصیبت کوتاهشدن دست امت از دامن #مهر_مادری که #مادر همه بود حتی پدر و همسرش.
علی گریست چون میدانست دنیای بدون فاطمه (س) ارزش زیستن ندارد. "دختر پیامبر" روایت مظلومانگی #حضرت_زهرا(س) از جور مردمان زمان و دردِ فراق #حضرت_علی(ع) است که چارهای نداشت جز شکیبایی بر مصیبتِ نبودنِ زهرا(س) که سراسر نور بود و برکت.
این کتاب نوشته #استاد_محمدعلی_جاودان است و به وقایع زندگی حضرتزهرا(س) بعد از رحلت #پیامبر میپردازد؛ #تاریخ را روایت میکند تا ضمن آشنایی با دریای معرفت فاطمه(س)، با فهم عمیق #ولایتمداری، از برکت خاکِ #چادرِ #حضرت_مادر، تاریخساز عصر #مهدوی باشیم.
#الحمدلله_که_مادرمی
#فاطمیه
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #یوما
به قلم #مریم_راهی
انتشارات #نیستان
#برشی_از_کتاب 👇🏻
_خانهام خانهی توست و من کنیزت یا روحی...
بانویم میگوید و رخسارهاش چون سیبِ سرخی میشود و سر به زیر میافکند.
سرورم #محمد_امین لحظه ای کوتاه #خدیجه را مینگرد
به نخستین نگاه عاشقانه...
و آنگاه با لبخندی گرم که در پس حیایی دلخواه پنهانش میدارد و از هزار تهیت خوشتر است می گوید:
+ و رزقی..!
خدیجه شیرینتر از پیش...
_ و نفسی..!
محمدامین دست بر قلبش میگذارد و خیره در چشمان زیبای بانو
به مهربانی تمام...
+ و ساکن قلبی..!
***
روایتی عاشقانه از همسرِ #پیامبر (ص) به قلم سرکار خانم مریم راهی؛ پر از حس ناب عاشقانگی از جنس بانو خدیجه (س) که به صورت داستانی از زبان شخصیتها روایت میشود؛
یوما؛ اُم...مادر... میتوان حس زیبای #مادرانگی را به زیبایی در آن تجربه کرد؛ مادرانگی حضرت خدیجه (س) ثروتمندترین زن در عصر پیامبر (ص)، زنی گشادهرو که هیچ کس را دست خالی از درب منزل بازنمیگرداند.
یوما، ابعاد مختلف زندگی بانو #حضرت_خدیجه (س) را به تصویر میکشد بانویی که مادر #حضرت_زهرا (س)، مادر مادرانههای جهان است؛
پشت و پناه پیامبر مهربانی که از دامن او #فاطمه (س) متولد میشود، مادر پدرش و پناه بیپناهیهای #علی (ع)، #امام_زمانش...
#بمناسبت_وفات_حضرت_خدیجه (س)
#مادر_امت
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #کاش_برگردی
به قلم #رسول_ملاحسنی
انتشارات #شهید_کاظمی
#برشی_از_کتاب 👇🏻
دستش را که گرفتم یخ کرده بود، پاهایش میلرزید، رو به من گفت: عزیز نمیتونم راه برم، منو بغل میکنی؟
یک دستی #فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخهاش را گرفتم و راه افتادم، فاصله زیادی تا خانه نبود ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت، فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک میریخت و من مجبور بودم مثل همیشه نقش مادری را بازی کنم که قرار است #سنگ_صبور این #خانواده باشد.
هر چه جلوتر میرفتیم فاطمه محکمتر مرا بغل میکرد، میدانستم آغوش #پدر میخواهد، حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر #شهید را حس میکردم و روزهای سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم.
***
عاشقانهای از جنس #مادر
پُر از ثبت لحظههای #زندگی شاد و دستهجمعی در خانهی کوچک کربلایی.
راوی کتاب، مادر زکریا است.
آنچه بیشتر از همه در لحظهلحظهی "کاشبرگردی!" دیده میشود و به گوش میرسد خندهها و شیطنتهای زکریاست.
آنقدر که یقین دارم با خواندن آن، بارِ سنگین خستگی روح را بر زمین خواهی گذاشت و با دنیای پاک و خالص و شاداب #زکریا، کمی زندگی خواهی کرد.
#کتاب را که شروع به خواندن میکنی، بعید است بتوانی تا اتمام آن رهایش کنی.
فضای کتاب و اتفاقات و قلم سلیس و روان #نویسنده به قدری حال و هوایت را خوش میکند که حسرت میخوری کاش تو هم جای یکی از خواهرهای زکریا بودی؛ از بس که برایشان مایه دلگرمی بود و مهربانیاش روز و شب نداشت.
دوست داری #کتاب تا جایی ادامه داشته باشد که پایانش بنویسد:
پیکر زکریا به وطن برمیگردد.
صدحیف که #جوان رعنای کربلایی و ننه رقیه با آن صفای درون و اخلاق حسنه، با آن همه موهبتی که برای #خانواده، دوستان، بستگان، همکاران، اهلمحل و نیازمندان داشت نشانی از خود برای ما نمیفرستد تا قلب بیقرار #پدر و #مادر، چشمان منتظر فاطمهی خردسالش، دلِ آشوب الهه همسر جوانش و محمدصدرایی که حالا میتواند بابا بگوید، کمی آرام گیرد.
خواندم و #آرامش گرفتم؛ گاه با شیطنتهایش خندیدم و هر چه به پایان کتاب نزدیک شدم با غم ننه رقیه و عاشقانههایش با زکریا سوختم و...
حال من هم بیقرار آمدن زکریا هستم.
زکریایی که در این سالها حاجتهای بزرگی را برآورده کرده است.
زکریایی که مهربان است و حواسش جمع همه است.
زکریایی که میبیند ما را!
با آنکه گفت هیچگاه منتظر آمدن من نباشید اما همچنان دستگیری میکند!
و تا همیشه جاریست.
پس اکنون تو هم صدایش بزن.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #هجده_ساله
به قلم #حمید_سبحانی_صدر
انتشارات #موسسه_ایمان_ماندگار
#برشی_از_کتاب 👇
امابیهایش میخواندند، یعنی مادر پدرش؛ برای پدرش مادریها کرده بود؛ در تمامی آن سالهای دشوار پس از وفات مادرش خدیجه، در تمامی آن تنهاییها تهدیدها و مجروحشدنها و...، او همچون مادری مهربان تسکین قلب بابا بود و تیمار زخمهای بسیارش...
#فاطمه که خود امتحان شده وادی بلا بود و داغدار مصیبت #کربلا، تسکین قلب پدری بود که عزادار بزم عزای قتیلالعبرات گردیده بود.
آری او #ام_ابیها بود؛ مادر پدرش در تمامی آن دشوارترین سالهای طلوع اسلام.
***
۱۸ساله، هجده روایت است از شناخت امابیها(س) تا شهادتگاه او.
مگر میشود پیش از وقوف در عرفات به طواف بیتالنور فاطمه(س) رفت؟!
از خصوصیات #کتاب ۱۸ساله، ترکیب جنبههای معرفتی آن حضرت با شهادتنامه اوست. هر هجده فصل کتاب با گذری بر جنبههای معرفتی بانوی عالمین(س) و با نثری ادبی آغاز میشود و در ادامه، گامبهگام با حوادث مربوط به #شهادت آن حضرت با نثر تاریخی روان پیش میرود.
در مباحث تاریخی نیز مطالب کمتر شنیده شدهای با استناد به منابع معتبر تاریخی و روایی مطرح میشود؛ دفن رسولخدا(ص) در خانه دخترشان فاطمه(س)، تعیین محل دفن #حضرت_زهرا(س)، تحریف حوادث مربوط به شهادت حضرتزهرا(س) و...
شیوه نگارش این کتاب چنان است که مطالعه آن را برای عموم مردم و همینطور اهلِتحقیق سودمند کرده است.
#فاطمیه
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/