eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا‌‌(صلی الله علیه واله): پاسخ: ✅ چرا نمازصبح میخوانیم؟ 👈 صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر] شیطان در امان میماند. ‌✅ چرانمازظهرمیخوانیم؟ 👈 ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه میشود. ✅ چرا نمازعصر میخوانیم؟ 👈 عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستورخداییم. ✅ چرا نماز مغرب میخوانیم؟ 👈 مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم. ✅ چرا نماز عشا میخوانیم؟ 👈 خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد. 📚 منبع: علل الشرایع شیخ. صدوق 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
✉️ 🔶 نقش و نگاه اسلام به زن؛ عظیم 🔺 باتوجه به ؛ معتقدیم در آخرالزمان، سرمایه عظیمی که ما برای عرضه داریم، و نگاه به زن در اسلام است که می‌تواند را کند. 🔻 | ۱۹ آبان ۱۴۰۱ 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
‌🌷مهدی شناسی ۲۳۰🌷 🌹... و قادة الامم...🌹 🔸زیارت جامعه کبیره🔸 ⚪️ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺩﯾﮕر امم ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ اهل بیت، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺖ‌ﻫﺎ را ﭼﻪ ﺍﻣﺖ‌ﻫﺎﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭼﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﮐﺸﺎﻧﺪﻧﺪ و ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻫﻢ ﻗﺎﺋﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ⚪️ﺣﺘﯽ ﻗﺎﺋﺪ ﺍﻧﺒﯿﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ بودند ﮐﻪ ﻣﻮﺳﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﮐﺸﺎﻧﺪﻧﺪ ﻋﯿﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﮐﺸﺎﻧﺪﻧﺪ. ‌ ⚪️ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﭼﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ‌ﺯﻧﯿﺪ؟! ⚪️در مورد ﯾﮏ ﮔﻞ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﺶ ﺍﺳﺖ؟ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾیم ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ. ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ﻧﺒﻮﺩ؟ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺧﺎﮎ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺧﺎﮎ ﺑﻮﺩ. ﻗﺎﻟﺒﺶ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﺐ گل.پس بوده. ⚪️ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﺎ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ.ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﺐ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ. ﻣﺎ ﻧﻮﺭ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺧَﻠَﻘَﻜُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍَﻧْﻮﺍﺭﺍً ﻓَﺠَﻌَﻠَﻜُﻢْ ﺑِﻌَﺮْﺷِﻪِ ﻣُﺤْﺪِﻗﻴﻦ. ⚪️ﺁﺩﺭﺱ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ.ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﺎ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ؟ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﺎ ﻧﻮﺭ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻭ ﺁﻥ ﻧﻮﺭ ﻣﺎ آن ها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ... 🌕نور امام مهدی علیه السلام مانند نور ماه است.ﺷﺐ ﻣﯽ‌ﺭﻭیم ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﯾا. ﺁﺏ‌ﻫﺎ ﺑﺎﻻ‌ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ و ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ.ﺟﺰﺭ ﻭ ﻣﺪ ﺍﺳﺖ.ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﻣﺎﻝ ﭼﯿﺴﺖ؟ 🌕ﻣﺎﻝ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ.ﺁﻥ ﻧﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ آب ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺳﺎﺣﻞ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ. 🌕اﻣﺎم زمان علیه السلام ﺣﮑﻢ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﺩﺍرند ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ساحل حق مي کشند. 🔴ﺁﺏ ﻟﺠﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮏ ﺭﻭﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﺩ،ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺩ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽ‌ﺑﺮﺩ.ﭘﺎﮐﺶ و ﺯﻻ‌ﻟﺶ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ‌ﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺭﺵ ﻣﯽ‌ﮐند. 🔴امام مهدی علیه السلام ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺏ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ایشان ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻫﯿﻢ،ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻭ ﺯﻻ‌ﻝ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ... 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
انسان شناسی ۱۵۴.mp3
10.22M
➖چرا من بعد از اینهمه سال مسلمونی، هنوز اندر خم یک کوچه‌ام؟ ➖چرا وقت گذاشتن برای ست کردن لباسام برای تیپ و قیافه‌ام برای رشد و ارتقاء شغلم، بیشتر از وقت گذاشتن برای شکار کردن خدا، بیشتر از رفیق شدن با خدا بهم می‌چسبه ؟ 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 🚨مرد جوانی در خیابان، خانم را صدا زده و می‌پرسد: امکانش هست چند دقیقه وقت شما را بگیرم؟ و بعد از آن خانم میکند که... شاید نفر بعدی شما باشید، هوشیار باشید 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
... 🔻کوتاه‌نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: همراه آقا می‌رفتیم درس. چشمم افتاد به نعلین‌شان. قسمتی از کفه‌اش جدا شده بود. می‌دانستم خودشان وقت نمی‌کنند. اهل زحمت‌دادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سال‌ها در کنارشان بودم. بعد از درس، به آقا گفتم: «کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن.» آقا سرش را به‌طرف من چرخاند. با لبخند گفت: «خودم را هم بلدی درست کنی؟» همیشه وقتی شوخی می‌کردند، می‌خندیدم. این‌بار هم مثل همیشه؛ ولی یک‌دفعه دلم هُری پایین ریخت: «او با این‌همه عبادت و بندگی، هنوز هم به‌فکر درست‌کردن خودش است، اما من...». 📚 در خانه اگر کس است، ص١۶؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان معظم‌له 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂 حیف که تو آخوند شدی؟ 🔻این آخوند دانشگاه را به هم ریخت 🔻 مخالف و موافق برایش سوت و کف زدند😂😂😂 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فڪرش🌷🍃 شریف نمیشود جز به واسطه ی رفتارش🌷🍃 و قابل احترام نمیگردد جز به سبب اعمال نیڪش...🌷🍃 تقدیم به شما 🌷🍃 ڪه شایسته ی احترام هستید🌷🍃 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
۰💢 ‌"بدون‌تعارف🖐🏼↓" هیچ‌وقت‌بخاطرگناهی‌که‌‌نڪردی‌خودتو ازڪسی‌بهترندون‌؛شایدهنوزنوبت‌تو نرسیده… :) همه‌باید‌برای‌رشد‌از‌آزمون‌های‌الهی‌عبور‌کنیم ...🙃 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
✏️رفیق جان! کنکور فتنه‌ها نزدیکه تا اهل تقلب ریزش کنند؛ مراقب خودت باش... ❗️ ❗️ ✍️ 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
♥️ (علیه السلام) فرمودند : 🍃شیطان گفته همه مردم در قبضه حکومت من هستند جز 5 نفر : 🔹کسی که با نیت صحیح در هر کاری بر خدا توکل کند. 🔹آنکه شبانه روز به هنگام ثواب و خطا بسیار یاد خدا باشد. 🔹 کسی که هرچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد. 🔹آنکه به هنگام مصیبت صبر کند. 🔹 کسی که به قسمت الهی راضی باشد و غم روزی نخورد. 📚 نصایح صفحه ۲۲۵ 📚 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خداوند لــــوح و قلم حقیقت نگـــار وجود و عـــدم خـــــدایی که داننده رازهاست نخســــــتین سرآغاز آغازهاست باتوکل به اسم اعظمت الهی به امید تو💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷           @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌿 ✨﷽✨ خواهر بزرگم ایران در تهران زندگی می‌کرد علی و رضا کوچک بودند و با اجازه ای که حسین داد هر روز برای پختن غذا و خرید و آماده کردن بچه‌ها برای مدرسه صبح تا غروب پیش مادر خانه نشینم بودم آقام ۲۰ روز یکبار می آمد و دو سه روز می‌ماند و می رفت حسین برای تشویق بیشتر من برای کمک به مادرم یک راست به خانه مادرم می آمد و اگر ظرف نشسته مانده بود از چاه آب می‌کشید و سرحوض می‌نشست و ظرف ها را می شست لباس ها را روی طناب پهن می‌کرد سینی بزرگ می‌آورد و مثل کدبانو ها برای قرمه سبزی، سبزی خرد می کرد مادر که این صحنه ها را می‌دید کشون کشون تالب مهتابی می‌آمد و از همان بالا با صدایی که لرزش خفیفی داشت می‌گفت حسین جان الهی قربونت برم عزیزم تو چرا داری کار می کنی؟ پروانه نذار بچم انقدر مارو شرمنده کنه حسین می خندید و با ساتور روی سبزی ها می زد هر چه زمان می گذشت حسین در چشم و دلم بزرگ و بزرگتر می شد برای دیدنش لحظه شماری می‌کردم وقتی می آمد خانه پر از نشاط می شد حتی مامان دردش را فراموش می‌کرد برای علی و رضای کوچولو هم جای خالی پدر را پر کرده بود دولا می شد و به علی و رضا می‌گفت سوار شید و تو اتاق چهار دست و پا می رفت و می آمد وقتی از خانه می رفت شادی هم می رفت دلتنگش می‌شدم اما چون می‌دانستم دنبال فعالیت پنهان سیاسی است حرفی نمی‌زدم از همه طیف دوست و رفیق داشت که بیشترشان مومن و انقلابی بودند با چند نفرشان از جمله با دکتر باب‌الحوائجی رفت و آمد خانوادگی داشتیم دکتر یک نوزاد داشت و قرار شد ما برای یک مهمانی به باغی در دره مرادبیک برویم این مهمانی نشست سیاسی بود که اگر لو می رفت گروه متلاشی می شد در مسیر باغ مأموران حکومتی جلوی ما سبز شدند و همه را دستگیر کردند و بازجویی شروع شد اول تمام لباسهایمان را گشتند اعلامیه های ضد شاه داخل قنداق بچه پیچیده شده بود خانم دکتر می‌لرزید و نگران بچه اش بود اگر دست ماموران به اعلامیه‌ها می‌رسید زندانی شدن همه حتمی بود تنها جایی که ماموران نگشتند همان قنداق بچه بود وقتی برگشتیم حال مامان هم برگشت فشارش افتاد دکتر باب الحوائجی بالای سرش آمد به حسین گفت داره میره حسین به عمه اشاره کرد که بچه‌ها را ببرید خونه منصور خانم نمی‌خواست رضا، علی و افسانه جان دادن مادرشان را ببینند گریه امانم را بریده بود مامان پیش چشمم پر کشید و رفت حال من مثل حال مادرم در زمان شنیدن خبر فوت دایی بود گفتم بعد از مامان نمیخوام زنده بمونم حسین با اینکه زن دایی و مادرزنش را از دست داده بود ولی کمتر از من نمی سوخت فقط گریه نمی‌کرد توی این دو ماه زندگی به صورتش که نگاه می‌کردم از درونش خبردار می‌شدم مثل شمع آب می‌شد ولی به من روحیه می‌داد می‌گفت آجی خیلی زجر می‌کشید خودش از خدا خواست که بره ما هم باید تسلیم حکم حق باشیم کلمه کلمه حسین مثل آب روی شعله های آتش دلم بود و آرامم می کرد دو روز بعد وقت تدفین آقام از سرویس آمد وقتی همه جا را سیاه‌پوش دید فرو ریخت و شوکه شد آدم سنگین و با وقاری بود و خیلی دوست نداشت احساسات درونی‌اش را نشان دهد اما اینجا مثل یک بچه یتیم روی سرش زد تا مدتی بعد از مرگ مادرم آقام به بیابان نرفت می‌گفت حسین مظلومه نمی‌خوام از اخلاقش سوء استفاده کنم حسین قسمش داد که به زندگی برگردد و کار کند و خاطرش را جمع کرد که نمی‌گذارد آب توی دل یتیم‌های مادرم تکان بخورد مدتی بعد ایران از تهران به همدان آمد هر دو مستاجر بودیم اما نوبت بندی می کردیم که هیچ وقت بچه ها تنها نمانند عمه هم باغ ارث پدری اشان را ۳۰ هزار تومان فروخت حسین دیگر فرصت نمی کرد برای آبیاری برود به باغ حسین با پول باغ نزدیک خانه پدرم در چاله قام دین یک زمین خرید مقداری هم قرض کرد کار در شرکت شن و ماسه را هم رها کرد گفت شرکت مال یه سرمایه داره نمی خوام ادامه بدم می‌رم سر یه کار حلال تر و شروع کرد به ساختن خانه تا رسید به زیر سقف پولش تمام شد رفت وام گرفت تا بالاخره خانه را تا سفت کاری رساند پول قرضی هم تمام شد و برای کارهای داخلی مثل لوله کشی و برق کشی مان گفت پروانه حتی یک ریال هم پول ندارم نمیدونم چیکار کنم هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
به عشق حضرت حیدر، به عشق آل علی به عشق حضرت زهــــرا، به طلعتِ نبوی همیشه ذکـــرِ لبانَم به هر کجا این است: علـــــی امامِ من است و منم غلامِ علـی 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
انسان شناسی ۱۵۵.mp3
12.2M
- حرف زدنِ چشم در چشم، - تخاطب دونفره، - رفاقت چهره به چهره، با خدا رو بلدیم؟ ✦ عاشقی آموختنی است! تا این لحظه دنبال آموختنش بودیم؟ 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸