eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان عجیب کسی که حاج قاسم رو دفن کرده بود 🎥 حاج مهدی رسولی میگه سر قبر حاج قاسم از کسی که حاجی رو دفن کرده بود پرسیدم حاج قاسم رو ندیدی؟ میگه تو خواب دیدمش ازشون سوالاتی پرسیدم که مهم ترین سوال این بود که لحظه انفجار چه حالی داشتی حاجی؟ حاجی جواب داد...😭😭 @hedye110
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختری که سه ماه تمرین مداومِ گروه سرود را خراب کرد و موقع اجرا در مراسم اصلی، آبروی مربیشان را برد!!! خواهش میکنم ببینید ارزش هزار بار دیدن و چندین هزار با نشرو داره السلام علیک یا فاطمة الزهرا 😭😭😭😭 @hedye110
دعاى روز هفدهم ماه رمضان اَللّـهُمَّ اهْدِنى فیهِ لِصالِحِ الاَْعْمالِ، وَاقْضِ لى فیهِ خدایا راهنماییم کن در آن به کارهاى شایسته و برآور در آن الْحَوآئِجَ وَالاْمالَ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَى التَّفْسیرِ وَالسُّؤالِ، یا عالِماً بِما حاجات و آرزوهاى مرا اى کسى که نیازى به شرح حال و درخواست ندارى اى دانا و آگاه فى صُدُورِ الْعالَمینَ، [صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ الطّاهِرینِ].(۱) بدانچه در دل مردم جهانیان است درود فرست بر محمّد و آل پاکش @hedye110
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷           @hedye110    
...😔💔 مثل هر جمعہ هواے نفسم سنگین اسٺ خبرے از تو ندارم ڪه دلم غمگین اسٺ مثل هر جمعہ پُر از ندبہ‌ے دلتنگی‌هام عجل الله و فَرَج ذڪر لبم آمین اسٺ 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 بچه ها یکی یکی قالب‌ها را می‌آوردند و روی نهرها می‌گذاشتند و همینطور سرگرم کار خودشان بودند یک دفعه دشمن منطقه را زیر آتش گرفت اتفاقاً یک گلوله خمپاره کنار محمدحسین به زمین خورد و منفجر شد و ایشان به همراه دو نفر دیگر مجروح شدند وقتی بالای سرش رفتم دیدم از ناحیه پا بدجوری آسیب‌دیده خونریزی خیلی شدید بود انگار یکی از شریان‌های اصلی قطع شده بچه‌ها بلافاصله با قرارگاه تماس گرفتند و گفتند آقا محمد حسین مجروح شده سریع یک آمبولانس بفرستید آنها جواب دادند چند دقیقه پیش یک آمبولانس برای بردن ایشان به جلسه فرستادیم از همان استفاده کنید و او را به عقب برگردانید آنها برای جلوگیری از لو رفتن عملیات مسائل حفاظتی را خیلی رعایت می‌کردند به همین سبب به جای ماشین معمولی آمبولانس فرستاده بودند محمد حسین را سوار آمبولانس کردیم و به عقب فرستادیم حتی در بیمارستان آبادان برای اینکه کسی متوجه حضور نیروها در منطقه نشود محمدحسین را به عنوان یکی از نیروهای ناو تیپ کوثر و مسئول قبضه خمپاره انداز معرفی کردیم با رفتن محمدحسین روحیه بچه‌ها هم تغییر کرد همه ناراحت بودند و هیچکس امید نداشت که او بتواند خودش را به عملیات برساند همه او را دوست داشتند و از این قضیه بسیار ناراحت و نگران بودند (به نقل از حسین ایرانمنش، مجید آنتیکچی، محمد علی کار آموزیان) *بیمارستان اصفهان* محمدحسین از آبادان به اهواز و سپس به اصفهان اعزام شد زمانی که در بیمارستان اصفهان بستری بود تعدادی از بچه‌ها به ملاقاتش رفتند او بی‌تاب بود اظهار می‌کرد دلش می‌خواهد به کرمان برود بچه‌ها این خبر را به ما رساندند ما هم هماهنگ کردیم به همراه حاج اکبر بختیاری و اخوی محمدحسین به اصفهان رفتیم و با ماشینی که حاج اکبر گرفته بود او را به کرمان آوردیم به احتمال زیاد او اصفهان را برای اجرایی شدن نقشه ذهنی اش مناسب نمی دید وگرنه دلیل دیگری برای آمدن به کرمان وجود نداشت(به نقل از علی میر احمدی) *هدیه ملاقات* من وقتی با خبر شدم ایشان در بیمارستانی در کرمان بستری است چون می‌دانستم به کتاب بسیار علاقه دارد یک جلد کتاب مناجات شیخ حسین انصاریان را به عنوان هدیه خریدم و به ملاقاتش رفتم توی بیمارستان هرچه از محمدحسین سوال کردم کجا مجروح شدی جواب درستی نداد فقط می گفت قرار است نگویم در همین موقع یکی از برادران که تازه به ملاقات او آمده بود به شوخی گفت خدا خیلی رحم کرد خوب شد که آب تو را با خودش نبرد من از این صحبتش فهمیدم منطقه باید جایی باشد که آب جریان دارد نه جایی مثل هور که آبش راکد است با این حال وقتی از محمدحسین سوال کردم اشاره به نام و موقعیت منطقه نکرد من هم دیگر اصرار نکردم (به نقل از تاج علی آقا مولایی) *آسانسور* محمدحسین از ناحیه پا مجروح شده بود و در بیمارستان کرمان درمان بستری بود مادر صبح زود مرا از خواب بیدار کرد و گفت هادی جان کمی گل گاوزبان جوشاندم ببر برای محمدحسین صبح اول وقت بخورد من نمازم را خواندم لباسی پوشیدم جوشانده را برداشتم و آفتاب نزده به طرف بیمارستان راه افتادم فاصله خانه تا بیمارستان زیاد نبود فقط یک کوچه فاصله داشت وقتی رسیدم چون صبح زود بود نگهبان ها نمی‌گذاشتند داخل شوم با اصرار زیاد و خواهش و تمنا قبول کردند فقط بروم جوشانده را بدهم و سریع برگردم محمد حسین در طبقه چهارم بستری بود من از آسانسور استفاده نکردم از پله ها رفتم بالا وقتی رسیدم داخل اتاق محمدحسین خواب بود خیلی آهسته جلو رفتم و بالای سرش ایستادم یکدفعه چشمانش را باز کرد و گفت هادی بالاخره آمدی گفتم چی شده؟ مگه اتفاقی افتاده؟ گفت همین الان خواب می‌دیدم تو داری از پله‌ها بالا می‌آیی مسیرت را دنبال کردم تا بالای سرم رسیدی چشمانم را باز کردم دیدم اینجا هستی آن روز من خیلی تعجب کردم که چگونه متوجه شد من با آسانسور نیامدم (به نقل از محمد هادی یوسف الهی) *هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ* *از یمن دعای شب و ورد سحری بود* 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز اول صبح از باغ محبت سبدی از مهر را مخصوص شما خوبان آورده ام تا به بوی خوش ان خاطرتان همیشه دلشاد شود ســـــــلام صبح زیباتون بخیر   🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 حسن(ع) قدرى آرام مى گيرد و رو به پدر مى كند و مى گويد: ــ پدر جان! چه كسى تو را به اين روز انداخت؟ ــ ابن ملجم مرادى. بدان كه او نمى تواند فرار كند، به زودى او را به اينجا خواهند آورد. بار ديگر على(ع) بى هوش مى شود. حسن(ع) آرام آرام اشك مى ريزد، لحظاتى مى گذرد، هياهويى به پا مى شود: "ابن ملجم دستگير شده و الان او را به اينجا مى آورند". هيچ كس باور نمى كند كه ابن ملجم قاتل على(ع) باشد، او همان كسى است كه بارها و بارها مى گفت من عاشق على(ع) هستم، آخر چگونه ممكن است او چنين كارى كرده باشد؟ گروهى از مردم ابن ملجم را به اين سو مى آورند، همه تعجّب مى كنند، آخر هيچ كس باور نمى كند ابن ملجم چنين كارى كرده باشد، پيشانى او از سجده هاى زياد پينه بسته است، او روزى عاشق على(ع) بود، چطور شد كه او اين كار را انجام داد؟ حسن(ع) وقتى ابن ملجم را مى بيند به او مى گويد: ــ تو اين كار را كردى؟ آيا اين گونه، پاداش محبّت هاى پدرم را دادى؟ آيا به ياد دارى كه او چقدر به تو محبّت نمود؟ ــ من مى خواهم حرفى خصوصى به شما بگويم. آيا مى شود بغل گوش شما حرفم را بزنم؟ نمى خواهم ديگران آن را بشنوند. ــ من مى دانم كه هيچ سخنى براى گفتن ندارى. ــ مطلب مهمى است كه بايد به شما بگويم. ــ تو مى خواهى با دندانت گوش مرا گاز بگيرى و آن را از جا بكَنى. ــ به خدا قسم! من همين كار را مى خواستم بكنم، تو از كجا فهميدى؟ * * * حسن(ع) به آرامى پدر را صدا مى زند: "پدر جان! ابن ملجم را دستگير كردند"، امّا على(ع) جوابى نمى دهد، او بار ديگر بى هوش شده است. اكنون كسى كه ابن ملجم را دستگير كرده است، سخن خود را آغاز مى كند، او ماجراىِ دستگيرى ابن ملجم را اين چنين شرح مى دهد: من در خانه خود خوابيده بودم. همسرم براى نماز شب بيدار بود، او صدايى را شنيد كه از آسمان مى آمد: "ستون هدايت ويران شد، علىِّ مرتضى كشته شد". او مرا از خواب بيدار كرد و گفت: آيا تو هم اين صدا را شنيدى؟ مى خواستم جواب او را بدهم كه صدايى ديگر به گوشمان رسيد: "اميرمؤمنان را كشتند". من نگران شدم، سريع شمشير خود را برداشتم و از خانه بيرون دويدم، همين كه داخل كوچه آمدم، ديدم مردى در وسط كوچه بسيار آشفته و مضطرب ايستاده، نزديك شدم، به او گفتم: "كجا مى روى؟"، او گفت: "به خانه ام مى روم". در اين هنگام بادى وزيد و شمشير خونين او از زير لباسش آشكار شد، به او گفتم: "نكند تو قاتل اميرمؤمنان باشى و حالا مى خواهى فرار كنى؟"، او مى خواست بگويد: "نه"، امّا آن قدر مضطرب بود كه گفت: "آرى"، من به رويش شمشير كشيدم، او هم با شمشير از خود دفاع كرد، من فرياد زدم، همسايه ها به كمك من آمدند و ما او را دستگير كرديم و به اينجا آورديم. * * * حسن(ع) خدا را شكر مى كند كه ابن ملجم دستگير شده است. او بار ديگر پدر را صدا مى زند، على(ع) چشمان خود را باز مى كند، نگاهش به ابن ملجم مى افتد با صدايى ضعيف به او مى گويد: آيا من براى تو رهبرِ بدى بودم كه تو اين گونه پاسخ مرا دادى؟ بعد رو به حسن(ع) مى كند و مى گويد: ــ حسن جان! ابن ملجم اسير توست، با اسير خود مهربان باش و در حقِّ او نيكويى كن! ــ پدر جان! اين مرد شما را به اين روز انداخته است، آن وقت شما از من مى خواهيد كه با او مهربان باشم؟ ــ پسرم! ما از خاندانى هستيم كه بدى را جز با خوبى پاسخ نمى دهيم. تو را به حقّى كه بر گردن تو دارم، قسم مى دهم مبادا بگذارى او گرسنه بماند، مبادا زنجير به دست و پاى او ببنديد. ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
لااله‌الاالله ۶.mp3
15.48M
مجموعه‌ صوتی ۶ ※ تکلیفِ شیرینی زندگی شما ※ تکلیف شیرینی روابط شما ※ تکلیف شیرینی دنیای شما؛ مشخص نمی‌شود تا زمانیکه؛ ✘ تکلیف دل شما مشخص نشود! تا دیر نشده؛ تکلیف این دل را یکسره کنید.  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
لااله‌الاالله ۷.mp3
16.56M
مجموعه‌ صوتی ۷ تکلیف دل که مشخص شد، درب قلب که باز شد، آدمی عاشق که شد، حال و روزش تغییر می‌کند! شرح حال کسی که به مقام عشق رسیده، چگونه است؟  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فریاد تظلم خواهی مادران محبوسین شیعه در آذربایجان. ماموران رژیم صهیونیستی علی‌اف فرزندانمان را تهدید به تجاوز کرده‌اند به فرزندان ما اتهام می‌زنند برای ایران مواد مخدر جابجا میکنید یا باید اعتراف و امضا کنید یا به شما با شیشه نوشابه تجاوز میکنیم!! @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬   بالاترین قابلیت جذب، در شبهای قدر وجود دارد. چگونه دعا کنیم و چه تصمیمی بگیریم که بالاترین تقدیرِ خودمان، نصیبمان شود؟ 🌐 آپارات | یوتیوب | اینستاگرام@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله وحشیانه یک سگ به صاحب خود! ببینید چه بلایی سر صورتش آورد😑 @hedye110
💢 برافراشتن پرچم مشکی عزا در حرم امام علی (ع) 🏴🏴 @hedye110
اللهم صل علی فاطمه و ابیها: ✨﷽✨ 🌹اول نماز یا افطار؟ ✍امام‌باقرعلیه‌السلام : در ماه رمضان ابتدا نماز بخوان، سپس افطار کن؛ مگر این که همراه عده ای بودی که منتظر افطار بودند. اگر قرار بود تو نیز با آنان افطار کنی، با ایشان مخالفت نکن و ابتدا افطار کن و در غیر این صورت ابتدا نماز بخوان. راوی پرسید: چرا این کار را کنم و ابتدا نماز بخوانم؟! فرمودند: چون دو وظیفه برای تو پیش آمده‌است: افطار و نماز؛ پس با چیزی شروع کن که بر دیگری برتری دارد و آن نماز است‌. سپس فرمودند: و تو روزه داری؛ پس اگر نمازت را با حالت روزه به جا آوری و روز را پایان دهی، برای من دوست داشتنی تر است. 📚 وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۱۵۰، ح ۲ ‌┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠در محضر علما ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
ساعت به وقت رضا السلام علیک یا علی بین موسی الرضا  🇮🇷 🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧🎼آوا و نجوا و دعای شبانه بسیار زیبا : ... ⭐️🌟🌙💫✨⭐️🌟 @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می کنم روزم را الهی به امید تو💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی. که سحر به شبنم لطف تو بیدار می‌شود و صبح، به سلام تو از جا بر می‌خیزد. بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند. هیچ کس حریم اطلسی‌ها را پاس نمی‌دارد و بر داغ لاله‌ها در هم نمی‌گذارد. بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد. بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر می‌گیرد؟ کجاست آغوش مهربانی که دل‌های زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟   🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶