eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 🍀 🌿﷽🌿 فَاِنَّا نَسْأَلُكِ اِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إلاّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا بِهِمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلايَتِكِ اى فاطمه! خدا محبّت تو را در قلب ما قرار داد و ما را با مقام والاى تو آشنا كرد، هرچقدر خدا را به خاطر اين نعمتش شكر كنيم، باز هم كم است. محبّت تو چيزى است كه در دنيا و آخرت به كار ما مى آيد، مى دانيم وقتى تو را دوست داشته باشيم، خدا هم ما را دوست دارد، زيرا قلبى كه عشق تو در آن جاى گرفته است، جلوه گاه لطف خداست. اى فاطمه! از تو فقط يك خواهش و تمنّا داريم، به حال ما نگاه كن، ببين اگر ولايت تو را پذيرفته ايم، ما را به پيامبر و جانشين او مُلحق كن تا به خود مژده دهيم كه به سبب ولايت و دوستى تو پاك شده ايم. * * * در اين جمله دقّت بيشترى مى كنم، آرزوى من اين بود كه به پيامبر و حضرت على(ع) مُلحق شوم، من بايد ولايت فاطمه(س) را بپذيرم و به مقامِ والاى او ايمان بياورم، بايد او را تصديق كنم. اگر من ادّعا مى كنم كه ولايت او را پذيرفته ام بايد به راه و مكتب او ايمان داشته باشم، بايد او را اسوه و الگوى خود بدانم، در اين صورت است كه مى توانم اميد داشته باشم از شفاعت او بهره مند مى شوم. اگر زندگى من با زندگى فاطمه(س)، مناسبتى نداشته باشد، اگر رفتار و كردار من، رنگ و بوى آن حضرت را نداشته باشد، ديگر اين شرط شفاعت را مراعات نكرده ام! * * * بانوى من! من چقدر با راه و رسم تو آشنا هستم؟ بايد بيشتر مطالعه كنم... امام حسن(ع) فرزند توست، او درباره عبادت تو چنين مى گويد: "در روى زمين هيچ كس به اندازه مادرم عبادت نمى كرد، او آن قدر به نماز مى ايستاد كه پاهاى او ورم مى كرد". معلوم است كه اين عبادت نه از ترس جهنّم بود و نه از شوق بهشت. اين عبادت از روى عشق بود، تو خدا را شايسته پرستش يافته بودى و براى همين اين گونه به نماز مى ايستادى. بهره تو از اين دنيا، عبادت و قرب به خدا بود، شيعيان واقعى تو هم اين گونه اند، آنان وقتى دل شب به راز و نياز با خدا مى پردازند لذّتى را تجربه مى كنند كه هرگز با لذّت دنياطلبان قابل مقايسه نيست، زيرا لذّت روح بسى شيرين تر از لذّت جسم است، روح مؤمن در مناجات با خدا به ملكوت پر مى كشد و آرامش را در آغوش مى كشد. افسوس كه من بيشتر به فكر نان و آب و جسم خويش هستم و از روح و جانم غافل شده ام... 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 * * * غرب با كشاندن زن در اجتماع و محيط كار، نه تنها جامعه خود را به فساد كشاند و شغلى براى بانوان ايجاد نكرد، بلكه مهم ترين و مقدّس ترين شغل زنان را از آنان گرفت، شغل اصلى زنان، تربيت انسان است كه از تربيت نهال بالاتر است، تربيت انسان مهم تر از هر كار ديگرى است. ما راهى را پيموديم كه غرب رفته بود و از آن، پشيمان بود، ما صداى پشيمانىِ غرب را نشنيديم... امروز آمار طلاق در جامعه ما بيداد مى كند، امروزه در بعضى از استان هاى ايران، يك سوم ازدواج ها به طلاق مى رسد! از وقتى كه ادعاى پيروىِ حضرت فاطمه()را نموديم، ولى كمتر از روش و منش آن حضرت سخن گفتيم، جامعه ما دچار آسيب هاى جدّى شد. از وقتى كه كار زنان خانه دار را كم ارزش جلوه داديم، دخترانِ ما به سوى شغل هاى غيرضرورى رو آوردند، سنّ ازدواج بالا رفت و آمار طلاق سال به سال زياد و زيادتر شد و بنيان خانواده رو به سستى رفت و... افسوس كه جامعه شيعه، مجذوب اشتباه غرب شد و كم كم زنان از اساسى ترين كارها و باارزش ترين عمل ها كه حفظِ كيان خانواده و تربيت انسان بود، دور شدند. وقتى در جامعه اى، مادران به كارِ بيرون از خانه، ايمان دارند و به آن عشق مىورزند، ديگر آن جامعه نمى تواند نسلى پويا تربيت كند. بقاىِ جامعه به بقاى خانواده است، خانواده سالم هم در گرو زنانى است كه با عشقى آسمانى، وظيفه مادرى را به خوبى ادا مى كنند. فقط آن زنى پيرو واقعى حضرت فاطمه(س) است كه حفظ كانون خانواده را اساسى ترين وظيفه خود بداند و دلش مشتاقِ خانواده باشد و به خانواده اصالت دهد. 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 بانوى من! من چقدر با راه و رسم تو آشنا هستم؟ بايد سبك زندگى تو را بيشتر فرا گيرم، اگر بخواهم از شفاعت تو بهره مند شوم بايد راه تو را بپيمايم. سلمان فارسى به خانه تو آمد، ديد كه تو با دست، آسياب دستى را مى چرخانى تا آرد تهيّه كنى و نان بپزى. از دستگيره آسياب، خون جارى شده بود، اين خون دست تو بود... تو آسياب را مى چرخاندى و چنين مى گفتى: "آنچه نزد خداست بهتر است و بقاى بيشترى دارد". تو با اين جمله، دنيا را به حقارت كشانده بودى! سلمان اين منظره را ديد و به فكر فرو رفت. او اهل ايران بود و دختران پادشاهان ايران را ديده بود كه در چه ناز و نعمتى زندگى مى كنند. تو دختر پيامبر بودى و اين گونه دنيا را به حقارت كشانده بودى! تو اين گونه به من هشدار مى دهى كه از عشق به دنيا پرهيز كنم، دلبستگى به دنيا، بزرگ ترين دشمن سعادت من است، من بايد بدانم كه دنيا به هيچ كس وفا نمى كند. دنيا همانند آب شور درياست، هر چه قدر انسان از آن بنوشد، تشنه تر مى شود. خوشا به حال كسى كه به گنج قناعت دست يافت و در دنيا به فكر آخرت خويش بود! اكنون من به حال خود نظر مى كنم، آيا من پيرو تو هستم؟ وقتى دل من از عشق به دنيا پر شده است، وقتى در مسابقه دنياطلبى شركت كرده ام و همواره تلاش مى كنم تا ثروت بيشتر براى خود جمع كنم، وقتى دنيا همه چيز من شده است. من از راه و روش تو فاصله گرفته ام. بهره گيرى از نعمت هاى حلال دنيا، بد نيست، امّا دل بستن به آن بد است، زهد اين است كه وقتى من ثروتى را از دست مى دهم غمناك نشوم و وقتى ثروتى را به دست مى آورم به آن دلبسته نشوم. * * * تو مرا به دقّت كردن در آيه 64 سوره عنكبوت فرا مى خوانى، آنجا كه قرآن مى گويد: (وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إلاّ لَهْوٌ وَلَعِبٌ...): "زندگى دنيا، فقط بازيچه اى فريبنده است". قرآن با اين سخن، بر سرم فرياد مى زند كه اگر مال و ثروت دنيا، بُت من شوند، ضرر كرده ام، زيرا به يك زندگىِ پست، دل خوش كرده ام ! يك زندگى كه در آن فقط عشق به دنيا باشد، زندگى پست و حقيرى است. من كى بيدار خواهم شد؟ وقتى كه مرگ به سراغم آيد، آن روز من بايد همه ثروت و دارايى خود را بگذارم و از اين دنيا بروم، آن وقت مى فهمم كه حقيقت دنيا، چيزى جز بازى نبوده است و فقط زندگى آخرت است كه زندگى واقعى است، زندگى آخرت، هرگز تمام شدنى نيست ! ابدى است. دنيا چيزى جز بازيچه اى فريبنده نيست، مردمى جمع مى شوند و به پندارهايى دل مى بندند، آنان همه سرمايه هاى وجودى خويش را صرف آن پندارها مى كنند و پس از مدّتى، همه مى ميرند و زير خاك پنهان مى شوند و همه چيز به دست فراموشى سپرده مى شود ! خوشا به حال كسى كه از اين دنيا، براى خود توشه ايمان و عمل صالح برگيرد، اين توشه هرگز نابود نمى شود، اين گنجى است پربها كه زندگى جاويد در بهشت را براى او به ارمغان مى آورد. بانوى من! كسى كه پيرو تو است، دنيا در چشمش كوچك است، از دنيا بهره مى گيرد اما دل او از عشق به دنيا خالى است. وقتى در دل من، دنيا بزرگ شد و شيفته دنيا شدم، ديگر به دنيا قانع مى شوم و همه كارهايى كه انجام مى دهم رنگ دنيا را به خود مى گيرد، زيرا بزرگ ترين همّت و آرزوى من، رسيدن به دنيا مى شود، كارهاى من براى رسيدن به دنيا و به خاطر آن است، آن وقت است كه نماز خواندن من هم دنيايى مى شود. عشق دنيا با من چنين مى كند كه اگر دعا هم مى كنم و به در خانه خدا هم مى روم، دنيا را مى خواهم، دلبستگى به دنيا چنان مرا شيفته مى كند كه خدا را هم براى دنياى بيشتر مى خواهم. ولى اگر محبّت دنيا از دلم بيرون رفت و من ارزش خود را دانستم، آن وقت ديگر زندگى من عوض مى شود و همه كارهاى من رنگ خدايى مى گيرد. 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 * * * بانوى من! وقتى كه پيامبر از دنيا رفت، همه مردم بايد از على(ع) پيروى مى كردند زيرا اطاعت از امام بر همه واجب است. ولى مردم آن روزگار امام زمان خود را تنها گذاشتند و غربت او را رقم زدند. آن وقت بود كه تو با تمام توان به ميدان آمدى و از امام خويش دفاع كردى. تو در اين راه با چه سختى ها و مصيبت هايى روبرو شدى، دشمنان به خانه ات هجوم آوردند و خانه ات را آتش زدند، امّا باز هم تو دست از آرمان خويش برنداشتى. تا آنجا كه جان داشتى از امام خويش حمايت كردى. تو به شيعيانت درس بزرگى دادى. ما پيامِ تو را از ياد نمى بريم، ما امام زمان خويش را فراموش نمى كنيم، اين ميراثى است كه از تو به ما رسيده است، ما ميراث مادر خويش را پاس مى داريم. ما همه براى شنيدن صداى آقاى خويش بى قرار شده ايم و چشم به راه آمدنش هستيم. بانوى من! به نام زيباى تو سوگند ياد مى كنيم تا جان در تن داريم با صلابتى هر چه بيشتر، سرود مهر امام زمان خويش را زمزمه كنيم، تا رمق در بدن داريم، محبّت او را بر دل هاى مردمان، پيوند بزنيم. تا نفس در سينه داريم، عاشقانه از ظهورش دم مى زنيم و ياران استوارش را يار راه مى شويم و سرود جان بخش برپايى دولتش را فرياد مى زنيم. به نام زيبايت قسم كه با دستانى در هم فشرده و گام هايى همراه شده، در راه مهدى تو قدم برمى داريم! 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 اى فاطمه! اين درخواست ما از توست كه ما را به پيامبر و جانشين او مُلحق كنى تا به خود مژده دهيم كه به سبب ولايت و دوستى تو، پاك شده ايم. اين تمنّاى ما از توست. خدا به تو مقامى داده است كه حلقه وصل بين شيعيان و نبوّت و امامت هستى! تو از شيعيان دستگيرى مى كنى و آنان را به سرچشمه نبوّت و امامت مى رسانى. فرشتگان تو را در آسمان "حانيه" و "منصوره" ناميده اند. تو هم دلسوز شيعيان هستى و هم يارى كننده آنان. خدا تو را نسبت به شيعيان مهربان تر از همه قرار داده است، شيعيان به يارى و مدد تو مراحل كمال را طى مى كنند. مقام نبوت و امامت آن قدر بالا است كه افرادى همانند من نمى توانند به آن وصل شوند. من نياز به يارى تو دارم، خدا تو را در اوج مهربانى و دلسوزى آفريده است، اگر من واقعاً پيرو تو باشم، تو دست مرا مى گيرى و مرا به پيامبر و امام وصل مى كنى. * * * اين يك قانون است: عاشق نمى تواند دورى يار خويش را تحمّل كند، او تلاش مى كند هرطور هست به وصال دلبر برسد و آنگاه با نگاهى قلب خويش را آرام كند. آن مرد نيز عاشق شده بود، حكايت او شنيدنى است: او در شهر مدينه زندگى مى كرد و مشغول كسب و كار بود تا بتواند لقمه نانى براى زن و بچّه اش تهيّه كند. او محبّت عجيبى به پيامبر داشت و براى همين، گاهى از خود بى خود مى شد و ديگر دستش به كار نمى رفت. او كار و كسب خويش را رها مى كرد و به سوى مسجد پيامبر مى رفت و خدمت آن حضرت مى رسيد. وقتى نگاهش به پيامبر مى افتاد، دلش آرام مى گرفت، او هيچ گاه از ديدن پيامبر، سير نمى شد، وقتى دلش قرار مى گرفت به محلّ كار خويش برمى گشت، امّا باز دلش تنگ مى شد. دلش، هواى يار را مى كرد. او نمى دانست چه كند؟! كار و كسب را رها مى كرد و دوباره به سوى مسجد مى شتافت ... يك روز او با خود فكر كرد: "اكنون در مدينه زندگى مى كنم و فاصله من تا مسجد پيامبر زياد نيست، با اين حال، طاقت دورى پيامبر را ندارم، پس روز قيامت من چه خواهم كرد؟! معلوم نيست كه من در كجا باشم؟ شايد جايگاه من به دليل گناهانم، در دوزخ باشد و شايد هم خدا به من رحم كند و گناهانم را ببخشد و در بهشت جايم دهد، ولى من كجا و پيامبر كجا؟ يارم در بالاترين مقام و جايگاه بهشتى منزل خواهد نمود، اگر دلم براى او تنگ شود و بخواهم او را ببينم چه بايد كنم؟". او مدّت ها اين غصّه را به دل داشت... سرانجام يك روز تصميم گرفت تا اين حال خويش را براى پيامبر بازگو كند. به مسجد رفت، ياران پيامبر، گرداگرد ايشان حلقه زده بودند، سلام كرد و جواب شنيد، او مقدارى صبر كرد، سپس از فرصت استفاده كرد و با پيامبر اين چنين گفت: "اى رسول خدا ! روز قيامت وقتى شما در بالاترين جايگاه قرار بگيريد، من چگونه دورى شما را تحمّل كنم؟". پيامبر با شنيدن اين سخن به فكر فرو رفت و جوابى نداد. بعد از مدّتى، جبرئيل آيه 69 سوره نساء را براى پيامبر نازل كرد: (وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا): "كسى كه از خدا و پيامبر اطاعت كند، در روز قيامت، همنشين پيامبران، صدّيقان، شهدا و نيكوكاران خواهد بود و آنان دوستان بسيار خوبى هستند". بعد از لحظاتى، پيامبر آن مرد را صدا زد و اين آيه را برايش خواند و به او بشارت داد. آن مرد فهميد كه در روز قيامت در كنار پيامبر خواهد بود. 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 در اين آيه دقّت مى كنم، خدا بندگان خوب خود را به همنشينى با چهار گروه زير وعده داده است: گروه اوّل: پيامبران كسانى كه خدا آنان را براى هدايت انسان ها فرستاد كه گل سرسبد پيامبران، حضرت محمّد(ص) است. گروه دوم: صدّيقان كسانى كه سراسر وجودشان راستى و درستى است، آنان با عمل و كردار، راستگويى خويش را به اثبات مى رسانند. گروه سوم: شهدا كسانى كه در راه دين خدا جان خود را فدا كردند و از هستى خود، گذشتند. گروه چهارم: نيكوكاران بندگان خوب خدا كه به قرآن و سخن پيامبر عمل كردند، آنان بعد از پيامبر ولايت على(ع) و امامان معصوم را پذيرفتند، منظور از نيكوكاران، شيعيان على(ع)مى باشند. * * * بانوى من! تو و پدر تو و دوازده امام و پيامبران، همگى از مقرّبان درگاه خدا مى باشيد. من از تو مى خواهم كه مرا به پيامبر و حضرت على(ع)ملحق كنى! اين حديث امام صادق(ع) است كه فرمود: "شيعه ما اگر تقوا پيشه كند و از گناه دورى كند با ما و در درجه ما مى باشد". اين وعده شماست و وعده شما حق است، كسى كه واقعاً شيعه شما باشد، چنين جايگاهى دارد. * * * آيا من شايستگى اين مقام را دارم؟ آيا من شيعه واقعى شما هستم؟ جايى كه حضرت ابراهيم(ع)آرزو دارد شيعه شما باشد، من چگونه جرأت كرده ام چنين آرزويى بنمايم؟ اين زيارت نامه را امام جواد(ع)به من ياد داده است. مى دانم سراپا عيب و نقص هستم، من خودم مى دانم شايسته اين مقام نيستم، براى همين از تو مى خواهم مرا يارى كنى، دستم را بگيرى و به اذن خدا اين شايستگى را به من بدهى تا در روز قيامت كنار شما باشم! * * * 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 سخن از ابراهيم(ع) به ميان آمد، در آيه 83 سوره صافّات چنين مى خوانم: (وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لاَِبْرَاهِيمَ). قبل از اين آيه، قرآن از حضرت نوح(ع) سخن مى گويد، اين آيه مى گويد: ابراهيم(ع) يكى از پيروان نوح(ع) بود كه در راه او قدم برداشت و براى يكتاپرستى تلاش كرد. اين معنايى است كه از ظاهر اين آيه به دست مى آيد. ولى اين آيه معناى ديگرى هم دارد كه از آن به "بَطن قرآن" ياد مى كنيم. "بطن قرآن" معنايى است كه از نظرها پنهان است. جابرجُعفى يكى از ياران امام صادق(ع) بود، روزى او به ديدار امام آمد و اين آيه را خواند و از آن حضرت خواست تا آن را تفسير كند. امام صادق(ع) در جواب به او چنين فرمود: روزى خدا پرده ها را از جلوى چشم ابراهيم(ع) كنار زد و او به آسمان نگاه كرد و عرش خدا را ديد. ابراهيم(ع) در عرش خدا چهارده نور را ديد، پس چنين گفت: "بارخدايا ! اين نورها چيست؟". خدا به او چنين وحى كرد: "اين نور محمّد و آل محمّد است". خدا نام محمّد و على و فاطمه(عليهم السلام) (و يازده امامى كه از نسل آنان هستند) را براى ابراهيم(ع)بيان كرد. ابراهيم(ع) آن روز فهميد كه راز اين چهارده نور چيست. بعد از آن، ابراهيم(ع) نورهايى را ديد كه در اطراف اين چهارده نور قرار دارند. ابراهيم(ع)سؤال كرد: ــ بارخدايا ! اين نورهايى كه در اطراف آن چهارده نور هستند، چيست؟ ــ اين ها، نور شيعيان على(ع)مى باشند. ــ بارخدايا ! مرا هم از شيعيان على(ع)قرار بده ! اين دعاى ابراهيم(ع) بود و خدا دعاى او را مستجاب كرد. سخن امام صادق(ع) در اينجا به پايان رسيد، جابرجُعفى يك بار ديگر اين آيه را خواند: "ابراهيم يكى از شيعيان و پيروان او بود". جابرجُعفى فهميد كه معناى آيه طبق سخن امام صادق(ع)چنين مى شود: "ابراهيم(ع)يكى از شيعيان و پيروان على(ع) بود". بانوى من! اكنون مى فهمم كه شيعه شما بودن، مقامى بس بزرگ است تا آنجا كه ابراهيم(ع) از خدا مى خواهد كه شيعه شما باشد، من از تو مى خواهم كه مرا در زمره شيعيان خود قرار بدهى! * * * شيعه واقعى شما چه جايگاهى دارد؟ يك روز پيامبر رو به حضرت على(ع)نمود و به او چنين فرمود: اى على! شيعيان تو در سه جا خوشحال خواهند بود: در لحظه جان دادن، در قبر و در روز قيامت. وقتى كه عزرائيل براى گرفتن جانشان بيايد، آنها مرا زيارت خواهند كرد، وقتى پيكرشان در قبر گذاشته شود و فرشتگان براى سؤال و جواب آنان بيايند، تو به كمك آنها خواهى رفت، وقتى در روز قيامت از هر گروهى بخواهند همراه امام خود باشند، شيعيان تو در كنار تو جمع خواهند شد. اى على! روز قيامت تو در كنار حوض كوثر مى ايستى و هر كس را بخواهى سيراب مى كنى و دشمنان خويش را از آب كوثر دور مى سازى! اى على! بهشت مشتاق تو و شيعيان تو مى باشد و فرشتگان همواره براى آمرزش گناهان شيعيان تو دعا مى كنند. پرونده اعمال شيعيان تو هر روز جمعه به دست من مى رسد و به كردار نيك آنها دلشاد مى شوم و براى گناهان آنها طلب بخشش مى كنم. سخن پيامبر در اينجا به پايان مى رسد. 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 شيعه شما چه جايگاهى دارد؟ اَصبَغ يكى از ياران حضرت على(ع)بود، او يك روز آيه 89 سوره نَمل را خواند: آنجا كه قرآن مى گويد: (وَ هُم مِّن فَزَع يَوْمَئِذ ءَامِنُونَ): "و آنان از ترس روز قيامت در امان هستند". اَصبَغ با خود گفت: اين آيه درباره چه كسانى سخن مى گويد؟ او پاسخى براى اين سؤال نداشت، براى همين به سوى مسجد كوفه حركت كرد تا اين سؤال را از حضرت على(ع)بپرسد. وقتى نزد امام رسيد سلام كرد و سؤال خود را پرسيد. امام به او فرمود: اى اصبغ! سؤال خوبى پرسيدى! كسى تا به حال تفسير اين آيه را از من نپرسيده است. اى اصبغ! وقتى اين آيه نازل شد، من همين سؤال را از پيامبر پرسيدم. پيامبر رو به من كرد و گفت: اى على! همين سؤال را من از جبرئيل پرسيدم و او به من چنين پاسخ داد: "اى محمّد! روز قيامت كه بر پا شود، خدا شيعيان على را همراه تو و همراه خاندانت محشور مى كند و آنان را از ترس روز قيامت ايمن مى سازد".52 در روز قيامت، ترس و اضطراب براى كسى كه كنار پيامبر و امام مهربان خويش است، معنايى ندارد! آرى، چنين كسى در كمال آرامش خواهد بود و روز قيامت براى او، روز شادابى و نشاط خواهد بود. * * * در روز قيامت خدا پرچمى را به دست حضرت على(ع)مى دهد كه نام آن "لِواءُ الحَمد: پرچم ستايش" است. هر كس كه دور اين پرچم قرار گيرد، مى تواند به سلامت از پل صراط عبور كند. در آن روز شيعيان، دور آن پرچم جمع مى شوند و به سلامت از پل صراط عبور مى كنند. هنگامى كه شيعيان مى خواهند از روى پل صراط عبور كنند، يكى از فرشتگان صدا مى زند: "اى آتش جهنّم! خاموش شو!" آنگاه به اذن خدا، شعله آتش فروكش مى كند. * * * يكى از ياران امام صادق(ع) از آن حضرت سؤال كرد كه جان دادن شيعيان چگونه خواهد بود. امام در پاسخ به او گفت: وقتى لحظه مرگ شيعه ما فرا مى رسد، عزرائيل نزد او مى آيد و به او چنين مى گويد: "اى مؤمن ! چشم خود را باز كن ! اين پيامبر است كه به كنار تو آمده است، نگاه كن! على، فاطمه، حسن، حسين و ديگر امامان(عليهم السلام) به ديدن تو آمده اند". پس مؤمن چشم خود را باز مى كند و مى بيند كه چهارده معصوم(عليهم السلام)در كنار اويند. آن گاه صدايى به گوش او مى رسد. فرشته اى از طرف خدا اين پيام را بيان مى كند: "اى بنده من ! به سوى خداى خود باز گرد تا با بندگان خوب من همراه باشى و وارد بهشت من گردى". اين گونه است كه شيعه شما، مرگ را در كام خود شيرين مى يابد و عاشق مرگ مى شود. 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 بانوى من! اكنون كه دانستم كه در لحظه جان دادن شيعيان، تو به ديدن آنها مى آيى، از تو مى خواهم مرا در زمره محبّان واقعى خود قرار دهى، خوشا به حال كسى كه فاطمى باشد! اگر لطف كنى مرا به اين آرزويم برسانى، مرگ براى من از هر چيز لذّت بخش تر خواهد بود، لحظه مرگ، اشك شوق وصال بر چشم من خواهد نشست، شما مى دانيد كه من يك عمر به عشق شما زندگى كردم و شوق ديدارتان را داشته ام. در آن نفس كه بميرم در آرزوى تو باشم***بدان اميد دهم جان كه خاك كوى تو باشم آرى، زندگى فقط با محبّت و عشق تو دلنشين مى شود و مرگ و جان دادن هم با حضور تو از عسل شيرين تر ! بانوى من! شنيده ام روز قيامت، فرشته اى صدا مى زند: "اى مردمان! چشم هاى خود را فرو گيريد كه فاطمه(س) مى خواهد به سوى بهشت برود". تو به سوى بهشت حركت مى كنى، ولى نزديك پل صراط مى ايستى و از خدا مى خواهى كه به تو اجازه دهد تا دوستانت را از آتش جهنّم آزاد گردانى. تو هرگز دوستان خود را تنها رها نمى كنى و آنان را از ياد نمى برى. و خدا در پاسخ تو چنين مى گويد: "اى فاطمه! امروز روز توست! هر كس را كه مى خواهى شفاعت كن و با خود به سوى بهشت ببر!". چه شكوهى دارد آن روز! همه ما منتظر آن روز باشكوه هستيم... 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 اى فاطمه! اى بانوى كرامت! آرزوى ما اين است كه ما را به پيامبر و حضرت على(ع) ملحق كنى، اگر ما به اين آرزو برسيم به خود مژده مى دهيم كه به سبب ولايت تو پاك شده ايم. به راستى كه ولايت و دوستى شما خاندان، همانند كيميا است و مى تواند مس وجود را طلا كند. من گناهان زيادى دارم و به خاطر اين گناهان از عذاب مى ترسم، امّا اگر شما مرا شفاعت كنيد و به من نظرى كنيد، خدا گناه مرا مى بخشد. شما برگزيدگان خدا هستيد و او شفاعت شما را مى پذيرد. شفاعت شما مى تواند وجود مرا پاك كند و مرا به اوج سعادت و رستگارى برساند. با ولايت شما مى توانم مراحل كمال را يكى بعد از ديگرى طى كنم. آنان كه در جستجوى كمال هستند بايد به سوى شما رو كنند، شما خاندان پاكى و طهارت هستيد، آيه تطهير درباره شما نازل شده است. به حكم آن آيه، شما خودتان پاك هستيد، براى همين شما مى توانيد ديگران را از گناهان و عيب ها پاك گردانيد. مناسب است كه از آيه تطهير سخن بگويم: * * * بانوى من! روزى از روزها تو به سوى خانه پيامبر رفتى، ظرف غذايى را در دست داشتى، تو غذايى را براى پدر آماده كره بودى. وقتى به در خانه پدر رسيدى، در زدى، اُمّ سَلمه در را باز كرد، او همسر پيامبر بود، او به تو خوش آمد گفت. تو نزد پدر رفتى، سلام كردى، پيامبر به احترام تو از جا برخاست و جواب سلام تو را داد و از تو سراغ على و حسن و حسين(عليهم السلام)را گرفت. تو به سوى خانه بازگشتى و آنان را خبر كردى تا نزد پيامبر بيايند. لحظاتى گذشت، همه شما در كنار پيامبر بوديد، پيامبر اُمّ سَلمه را صدا زد و به او گفت: مى خواهم لحظاتى با عزيزان خود تنها باشم، لطفاً كسى را به خانه راه نده! پيامبر عباى خود را برداشت و آن را بر روى شما انداخت و سپس دست خود را رو به آسمان گرفت و گفت: "خدايا! على و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) خاندان من هستند، از تو مى خواهم همه پليدى ها را از آنان دور كنى و آنان را پاك گردانى". دستان پيامبر هنوز به سوى آسمان بود كه جبرئيل نازل شد و آيه 33 سوره اَحزاب را نازل كرد: (إِنّمَا يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ): "خدا اراده كرده است كه خاندان پيامبر را از هر پليدى پاك نمايد و آنان را پاكيزه گرداند". لبخند بر چهره پيامبر نشست، او بسيار خوشحال بود و خدا را شكر كرد كه دعاى او را مستجاب نمود. 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 بانوى من! هر كس كه به شما نزديك شود از اين پاكى بهره مى برد، اگر گناه دارد به بركت شما گناهانش بخشيده مى شود، سپس در مراحل كمال گام برمى دارد و وجودش از زشتى ها و نقص ها پاك مى گردد. زندگى واقعى در سايه ولايت و دوستى شما معنا پيدا مى كند، زندگى با ولايت شما، زندگى با پاكى است. به راستى، زندگى واقعى چيست؟ آيا زندگى، همان زنده بودن است؟ آيا خوردن و آشاميدن و بهره بردن از لذّت هاى حيوانى، معناى زندگانى است؟ زنده بودن، يك حركت افقى است، از گهواره تا گور، امّا زندگى يك حركت عمودى است، از زمين تا اوج آسمان ها! خدا انسان را آفريد و خوب مى داند چه آفريده است، او در انسان حسّ كمال گرايى را قرار داده است، زنده بودن هيچ گاه، انسان را سير نمى كند، انسانى كه فقط زنده است، همواره به دنبال چيزى مى گردد، گمشده انسان همان زندگى است! خدا به همه فرشتگان دستور داد تا بر آدم(ع) سجده كنند و انسان را گل سر سبد جهان قرار داد، اين ارزشِ انسانى است كه زندگى را يافته است. خدا در آيه 24 سوره اَنفال همه را اين گونه به زندگى فرا مى خواند: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ...): ""اى كسانى كه ايمان آورده ايد، وقتى من و پيامبر، شما را به سوى چيزى فرا مى خوانيم كه به شما زندگى مى بخشد، ما را اجابت كنيد". يكى از ياران امام صادق(ع) نزد آن حضرت رفت و از او درباره تفسير اين آيه پرسيد، او مى خواست بداند خدا و پيامبر، مردم را به چه چيزى دعوت كرده اند. امام صادق(ع) در پاسخ به او چنين گفت: "اين آيه، درباره ولايت على(ع) نازل شده است". جواب امام صادق(ع) كوتاه بود و پرمعنا! آرى، خدا و پيامبر مردم را به ولايت على(ع) دعوت مى كنند، اين ولايت على(ع) است كه به آنان زندگى مى بخشد. * * * بانوى من! ولايت شما آبِ پاكِ پاك كننده است، آبى كه جان ها را شستشو مى دهد و وجود مرا به طهارت مى كشاند. هر وقت كه من شما را ياد مى كنم و در دل خود، شيرينى محبّت شما را احساس مى كنم به سوى پاكى رفته ام، ياد شما يعنى پاك شدن! نزديك شدن به شما يعنى ارزش پيدا كردن! من هرگز ماجراى "حُرّ" را از ياد نمى برم، صبح عاشورا او در قعر تاريكى ها و سياهى ها بود، او همان كسى بود كه راه را بر امام حسين(ع)بسته بود. او در يك لحظه تصميم گرفت توبه كند و به يارى امام زمان خويش بشتابد، او با تصميمى استوار، افسار اسب خود را در دست گرفت و آرام آرام به سوى فرات رفت، همه خيال مى كردند كه او مى خواهد اسب خود را سيراب كند. او فرمانده چهار هزار سرباز بود كه همه در مقابل او تعظيم مى كردند. او آن قدر رفت كه از سپاه كوفه دور شد. سپس سريع بر روى اسب نشست و به سوى اردوگاه امام پيش تاخت. وقتى نزديك شد، شمشير خود را به زمين انداخت و آرام آرام به سوى امام رفت و گفت: " سلام اى پسر رسول خدا! جانم فداى تو باد! من همان كسى هستم كه راه را بر تو بستم. آيا خدا توبه مرا قبول مى كند؟". امام در پاسخ به او گفت: "سلام بر تو! آرى، خداوند توبه پذير و مهربان است".62 آرى، هر كس همانند حُرّ به ولايت شما ايمان آورد، سعادتمند مى شود، ولايت شما، همه سياهى ها و تاريكى ها را در يك لحظه شستشو مى كند و وجود انسان را پاك كرده و به او، مقامى بس بزرگ مى دهد، اين اثر ولايت شماست. به راستى چگونه شد كه حُرّ اين سعادت را پيدا كرد؟ بر اين باورم كه او به خاطر احترامى كه از نام تو گرفت، اين چنين سعادتمند شد. وقتى او راه را بر امام حسين(ع) بست، امام به او رو كرد و گفت: "مادرت به عزايت بنشيند. از ما چه مى خواهى؟". او در پاسخ گفت: "اگر فرزند فاطمه نبودى، جوابت را مى دادم، امّا چه كنم كه مادر تو دختر پيامبر است. من نمى توانم نام مادر تو را جز به خوبى ببرم". 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🍀 🌿﷽🌿 دور شدن از شما يعنى غفلت از آبِ حيات. هر چقدر من از شما دور شوم و شما را از ياد ببرم، دچار سياهى ها مى شوم و روح من آلوده مى شود، ياد شما و ولايت شما تنها راه نجات و پاكى من است. خدا ولايت شما را باعث پاكيزگى اخلاق و پاكى روح بندگان خود قرار داده است. شيعيان واقعى به خاطر ولايت شما، قلب هايى پاك و اخلاق و كردار زيبا دارند، آنان به خوبى ها و مقام والاى شما ايمان دارند و محبّت شما را با هيچ چيز ديگرى عوض نمى كنند. * * * اكنون از خدا مى خواهم كه مرا بر راه شما پابرجا بدارد، از او مى خواهم تا زنده هستم و نفس مى كشم، تا جان دارم بر ولايت و دين شما ثابت قدم بمانم و هرگز در من لغزش و انحرافى پيش نيايد. از خدا مى خواهم كه توفيق اطاعت از شما را به من عنايت كند و در روز قيامت شفاعت شما را نصيبم گرداند. بار خدايا! مرا از بهترين شيعيان و پيروان واقعى اين خاندان قرار بده! به من كمك كن تا سخنان و كلام آنان را نشر بدهم و راه آنان را بروم و در روز قيامت هم مرا با آنان محشور نما، آن روزى كه هر گروهى را با امام و رهبر خودشان محشور مى كنى، مرا با اين خاندان محشور نما! * * * در اينجا، قسمت سوم زيارت نامه را تكرار مى كنم: فَاِنَّا نَسْأَلُكِ اِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إلاّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا بِهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلايَتِكِ. پس اگر ما ولايت تو را پذيرفته ايم، از تو مى خواهيم به خاطر پذيرش ولايتت، ما را به پيامبر و جانشين او مُلحق كنى تا به خود مژده دهيم كه به سبب ولايت تو پاك شده ايم. * * * بانوى من! تو در حقّ من لطف فراوان كردى و به اذن خدا چنين خواستى كه اين كوچك ترين محبّ تو برايت بنويسد، كاش يك نفر مى گفت من چگونه از تو تشكر كنم! پایان التماس دعا 🙏 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat