eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
امير مدينه، در مسجد نشسته است و مردم مدينه با يزيد بيعت مى كنند، امّا هر چه منتظر مى ماند ، خبرى از امام حسين(ع) نيست. برنامه بيعت تمام مى شود و امير مدينه به قصر باز مى گردد. مروان، نزد او مى آيد و به او گزارش مى دهد كه امام حسين(ع) حاضر به بيعت با يزيد نيست. اكنون پيك مخصوص يزيد، آماده بازگشت به شام است. امير مدينه نامه اى به يزيد مى نويسد كه حسين با او بيعت نخواهد كرد. چند روز پس از آن، نامه به دست يزيد مى رسد. او با خواندن آن بسيار عصبانى مى شود. چشمان يزيد از شدّت غضب، خون آلود است و دستور مى دهد تا اين نامه را بنويسند: "از يزيد، خليفه مسلمانان به امير مدينه: هنگامى كه اين نامه به دست تو رسيد، بار ديگر از مردم مدينه بيعت بگير، و بايد همراه جواب اين نامه، سرِ حسين را برايم بفرستى و بدان كه جايزه اى بسيار بزرگ در انتظار توست". گستاخى يزيد را ببين! او از امير مدينه مى خواهد كه جواب نامه اش فقط سر امام حسين(ع) باشد. به راستى، چه حوادثى در انتظار مدينه است؟ وقتى اين نامه به مدينه برسد، چه اتّفاقى خواهد افتاد؟ <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
خبر آمدن شما به مكّه در جهان اسلام پخش مى شود، مردم كوفه تصميم مى گيرند تا حسين(ع) را به شهر خود دعوت كنند، آنان نامه هاى فراوان براى حسين(ع) مى فرستند. در يكى از روزها مى بينى كه صد و پنجاه نفر از كوفه به مكّه آمده اند، آنان نزد عمويت حسين(ع) مى آيند و او را به كوفه دعوت مى كنند. آيا حسين(ع) دعوت آنان را خواهد پذيرفت؟ دوست دارم برايم از نامه هاى مردم كوفه بگويى؟ يكى از آن نامه ها را باز مى كنى و آن را برايم مى خوانى: "اى حسين! ما جان خود را در راه تو فدا مى كنيم. به سوى ما بيا، ما همه، سرباز تو هستيم". وقتى من اين سخن را مى خوانم، از اين همه شور مردم كوفه به وجد مى آيم، اكنون نامه ديگرى را برايم مى خوانى: "اى حسين! صد هزار نفر سرباز در انتظار آمدن تو هستند تا تو را يارى كنند". من با خود فكر مى كنم آيا عمويت حسين(ع) دعوت مردم كوفه را مى پذيرد يا نه؟ تو مسلم را به خوبى مى شناسى! او شوهرِ عمّه توست، حسين(ع) او را به حضور مى طلبد و به او مى گويد: "اى مسلم! به كوفه برو و اگر شرايط مناسب بود به من خبر بده تا به كوفه بيايم". اينجاست كه مسلم آماده اين مأموريّت بزرگ مى گردد، شما با او خداحافظى مى كنيد و او به سوى كوفه حركت مى كند. <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef