eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
از حرف تا عمل 📖 در زمـان پـیـغمبر اکرم (ص) طفلى بسیار خرما مى خورد . هر چه او را نصیحت مى کردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد فایده نداشت . مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر (ص) بیاورد تا او را نـصـیـحت کند. وقتى او را به حضور پیغمبر آورد از پیغمبر خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد اما آن حضرت فرمود : امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید. روز دیـگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر (ص) حاضر شد. حضرت به کودک فرمود که خرما نـخورد. در این هنگام زن که نتوانست کنجکاوى و تعجب خود را مخفى کند از ایشان سؤال کرد : یا رسول اللّه چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد؟ حـضـرت فـرمـود : دیـروز وقتى این کودک را حاضر کردید خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت مى کردم تاثیرى نداشت . امـام صـادق (ع ) فـرمود : به راستى هنگامى که عالم به علم خود عمل نکرد موعظه او در دل هاى مردم اثر نمى کند همان طور که باران از روى سنگ صاف مى لغزد و در آن نفوذ نمى کند !             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
دیدار فرعون و ابلیس 📖 می گویند شیطان رانده شده ، زمانی نزد فرعون ستمکار و ظالم آمد در حالی که فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و می خورد ابلیس به او گفت : هیچکس می تواند که این خوشهء انگور را به مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟ فرعون گفت: نه. ابلیس با جادوگری و سحر ، آن خوشهء انگور را به دانه های مروارید خوشاب تبدیل کرد. فرعون تعجب کرد و گفت : آفرین بر تو که استاد و ماهری. ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت : مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند ، تو با این حماقت چگونه ادعای خدایی می کنی؟             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
يزيد در قصر خود در شام نشسته و همه مشاوران را گرد خود جمع كرده است و به آنها چنين سخن مى گويد: "به راستى، ما براى مقابله با حسين چه كنيم؟ آيا او را در مكّه به قتل برسانيم؟ در مكّه حتّى حيوانات هم، در امن و امان هستند. اگر ما حسين را در آن شهر به قتل برسانيم، همه دنياى اسلام شورش خواهند كرد. آن وقت ديگر آبرويى براى ما نخواهد ماند". همه در فكر هستند كه چه كنند. حمله به حسين در مكّه، براى حكومت يزيد بسيار خطرناك است و مى تواند پايه هاى حكومت او را به لرزه در آورد. مشكل يزيد اين است كه اكنون، مكّه در تصرّف امام حسين(ع) است. ايام حج هم نزديك است و همه حاجيان براى طواف خانه خدا به مكّه مى روند. مشاوران يزيد مى گويند: "ما نمى توانيم لشكرى به مكّه بفرستيم و با حسين به صورت آشكارا بجنگيم". يزيد سخت آشفته است. بر سر اطرافيان خود فرياد مى زند: "من اين همه پول به شما مى دهم تا در اين مواقع حسّاس، فكرى به حال من بكنيد. زود باشيد! نقشه اى براى خاموش كردن نهضت حسين بكشيد". همه به فكر فرو مى روند. برنامه هاى امام حسين(ع) آن قدر حساب شده و دقيق است كه راهى براى يزيد باقى نگذاشته است. يكى از اطرافيان مى گويد: "من راه حل را يافتم. من راه حل بسيار خوبى پيدا كردم". او طرح خود را مى گويد، همه با دقّت گوش مى دهند و در نهايت، اين طرح مورد تأييد همه قرار مى گيرد و يزيد هم بسيار خوشحال مى شود. طرحى بسيار دقيق و حساب شده كه داراى پنج مرحله است: 1. ابتدا اميرى شجاع و نترس را به مكّه اعزام مى كنيم و از او مى خواهيم كه هرگز با حسين درگير نشود. 2. لشكرى بزرگ و مجهّز همراه او به مكّه اعزام مى كنيم. 3. سى نفر از هواداران بنى اُميّه را انتخاب نموده و آنها را به مكّه مى فرستيم. آنها بايد در زير لباس هاى خود شمشير داشته باشند. 4. در هنگام طواف خانه خدا، حسين مورد حمله قرار مى گيرد و از آن جهت كه همراه داشتن اسلحه در هنگام طواف بر همه حرام است، پس ياران حسين قدرت دفاع از او را نخواهند داشت. 5 . بعد از كشته شدن حسين، براى جلوگيرى از شورش مردم، آن سى هوادار بنى اُميّه به وسيله نيروهاى امير مكّه دستگير شده و همگى اعدام مى شوند تا مردم تصوّر كنند كه حسين، به وسيله عدّه اى از اعراب كشته شده است و حكومت يزيد نيز، هيچ دخالتى در اين ماجرا نداشته و حتّى قاتلان حسين را نيز، اعدام كرده است. واقعاً كه اين طرح، يك طرح زيركانه و دقيق است، امّا آيا يزيد موفق به اجراى همه مراحل آن خواهد شد؟ با من همراه باشيد. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
@pictures_Text💖 خیلی جالبه❤ 🌷آﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭﻃﻮﻝ24 ﺳﺎﻋﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ، ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﻄﻊ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ! 🌷ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺩﺭﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﻗﻄﻊ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩﻭﺩﺭﻫﺮﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺁﻏﺎﺯﻣﯿﺸﻮﺩ . 🌷ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺫﺍﻥ 4ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺯﻣﺎﻥﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ 360 ﺧﻂ ﻓﺮﺿﯽ ﺍﺯﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﺑﻪ ﻗﻄﺐ ﺟﻨﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ 360 ﺩﺭﺟﻪ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ﻇﻬﺮﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ1 ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ، 4 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﺪﺗﺎ ﻇﻬﺮﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ 2 ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻮﺩ،ﻭﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺯﻣﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻂ ﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻪ ﺍین ﺗﺮﺗﯿﺐ 360 ﺿﺮﺑﺪﺭ 4ﻣﯿﺸﻮﺩ 1440 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ24 ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ..... 🌷ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻛﺒﺮ ... اینجاست که خدای متعال خطاب به پیامبرش (ص) میفرماید: "و رفعنا لک ذکرک" یعنی ذکر و یاد تو را بلند کردیم... یعنی حداقل در هر اذان که یادی از پیامبر میشود و اسم مبارکش ذکر میگردد. پس هیچ دقیقه ای روی کره ی زمین نیست مگر آنکه اسم رسول خدا آورده شود...🌷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
شبتون حسینی 🏴🌟✨🌙🏴
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید سلام صبحتون بخیر 🌹💖🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🏴🏴
❣ سلام_امام_زمانم❣ سلام حسین زمانم او گریه می‌کند که دلش بی‌قرار ماست تغییر این مسیر پر از غُصه کار ماست ♥️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج♥️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 صبحتون مهدوی🌼             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌴☀️سلااام ؛ طلوع دیگری از خورشید روشنایی‌بخش ؛ نوشِ زندگیتون باشه. 🍃🌴🌸دلتون به وسعت دریا بخشنده و سخاوتمند             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
🍃💐داستان و تمثیلی بسیاار زیبا💐🍃 🍃🌴 هروقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه ومن بیرون اتاقم، میگفت👇👇 🍃چرااسراف؟ 🍃چراهدردادن انرژی ؟ 🍃آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه ! اطاقم که بهم ریخته بود میگفت : 🍃تمیز و منظم باش؛ 🍃نظم اساس دینه.. 🌾🌼حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد مدام حرفهای تکراری وعذاب‌آور، 🍃☀️تااینکه روزخوشی فرارسید😍؛ 🍃🌴☀️چون می بایست درشرکت بزرگی برای کار،مصاحبه بدم. باخودگفتم اگرقبول شدم،این خونه کسل کننده و پُراز توبیخ رو، ترک میکنم. 🍃🌴☀️⛅️صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم‌پول‌دادوبالبخندگفت: 🍃🌴☀️فرزندم👇 ۱_مُرَتب و منظم باش؛ ۲_ همیشه خیرخواه دیگران‌باش ۳_مثبت اندیش باش؛ ۴-خودت رو باور داشته باش؛ 🍃🌷🌼تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم ازنصیحت دست بردار نیست واین لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه! 🍃💐باسرعت به شرکت رویایی ام رفتم،به در شرکت رسیدم،باتعجب دیدم هیچ نگهبان وتشریفاتی نبود،فقط چندتابلو راهنمابود! 🍃🌾🌼به محض ورود،دیدم اشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله.. 🍃🌹اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی ازجاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت:خیرخواه باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیوفته! 🍃🏕از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..‌ 🍃🌴پله ها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونارو خاموش کردم! 🍃🌸 در آخر؛ به بخش مرکزی رسیدم ودیدم افراد زیادی زودترازمن برای همان کار آمدن ومنتظرن نوبتشون برسه 🍃🌷وقتی‌ چهره ولباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛خصوصاً اونایی که ازمدرک دانشگاههای غربی شون تعریف میکردن! 🍃🌙⛅️عجیب بود؛ هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون! 🍂🥀باخودم گفتم:اینا بااین دَک و پوزشون رد شدن،مگرممکنه من قبول بشم؟عُمرا!! بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن! 🍃🌻🌷باز یادپند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم 🍃☀️👌اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد 🍃⛅️توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن. وارداتاق مصاحبه‌شدم،دیدم۳نفرنشستن وبه من نگاه میکنند 🍃🌻یکیشون گفت:کِی میخواهی کارتو شروع کنی؟! 🍃🌷لحظه ای فکر کردم،داره مسخره م میکنه یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش 🍃🌺پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده ام 🍃🌴یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی. 🍂🌼باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید 🍃🌴یکی از مصاحبه کنندگان گفت: چون همیشه با پرسش که نمیشه مهارت و اخلاق و منشِ و تربیت و اعتقادِ داوطلب رو فهمید، !! 🍃💐👌گزینش ما عملی بود. بادوربین مداربسته دیدیم، تنهاشما بودی که تلاش کردی ازدرب ورود تااینجا، نقصها رو اصلاح کنی.. 🍃⛅️ درآن لحظه همه چی ازذهنم پاک شد، کار،مصاحبه،شغل و.. 🍃🌻 هیچ چیزجزصورت پدرم راندیدم،کسیکه ظاهرش سختگیر امادرونش پرازمحبت بودوآینده نگری😍👌 پایان. 🍃🌴🌻❤️🏕❤️🌻🌴🍃 🍃🌴🌸عزیزانم: 🍃☀️🌙❤️در ماوراء نصایح وتوبیخهای‌ *مادرها* و *پدرها* ، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن راخواهید فهمید... 🍃🌺اما شاید دیگر آنها در کنار ما نباشند: 🍃🏡 میگن قدیما حیاطها درب نداشت اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود... 🍃🥀 میدونیدچرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟ چرا اينقدر شاد بودن؟ چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟ چرا زندگيها بركت داشت؟ چرا عمرشون طولانی بود؟... 🍃📚چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل‌کردن بودند. 🍃🌷🌴 فقط یک کلام میگفتند: خدایا به داده‌هایت شکر. 🍃🥤نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره 🍃🍲موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم‌به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلندشده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن. 🍃💛موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف ظرفاشو می‌شستن جارومیزدن، غذاشو می‌پختن که بچه هایش‌غصه نخورن 🍃💙اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود. به بچه عیدی می‌دادند، میگفتن دلشون شاد میشه 🍃🏡 به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره... 🍃🌴💜 خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتاب ها دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاح‌کنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم‌ نه فقط با خواندن دعا و ...             @hedye110 🔸🔶🔹🏴
حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم مَن عَلِمَ مِن أخِیهِ سَیِّئَةً فَسَتَرَها، سَتَرَ اللهُ عَلَیهِ یَومَ القِیامَةِ. هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت گناهان او را بپوشاند.) المعجم الکبیر طبرانی، ج 19، ص 440 ┄┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅┄ زندگی به سبک کلام اهل بیت سلام ا 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
روز دوم محرّم فرا مى رسد، آفتاب سوزان صحرا بر همه جا مى تابد، پيكى شتابان به اين سو مى آيد. نزديك مى شود، نامه اى از طرف ابن زياد، امير كوفه براى حُرّ آورده است. در اين نامه چنين نوشته شده است: "بر حسين و يارانش سخت بگير، او را در بيابانى خشك و بى آب گرفتار ساز". حرّ نزد حسين(ع) مى آيد و مى گويد: "بايد اين جا فرود آييد". حسين(ع)قدرى جلوتر مى رود. اگر حسين(ع) قدرى جلوتر برود به فرات مى رسد، ابن زياد دستور داده است كه حسين را در سرزمينى متوقّف سازند كه از آب فاصله دارد. حسين(ع) مى پرسد: ــ نام اين سرزمين چيست؟ ــ كربلا. تو به چهره حسين(ع)نگاه مى كنى، وقتى او نام كربلا را مى شنود بى اختيار اشك مى ريزد. حسين(ع) چنين مى گويد: "مشتى از خاك اين صحرا را به من بدهيد"، تو نگاه مى كنى، حسين(ع) آن خاك را مى بويد و مى گويد: "يارانم! اين جا همان جايى است كه خون ما ريخته خواهد شد". آرى، شما به كربلا رسيده ايد، اينجا سرزمين موعود است. <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ ✔️داستان دختر فلج تهرانی و حضرت رقیه (سلام الله علیها) . اگر چشمانتان بارانی شد برا فرج امام زمان دعا کنید..             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
🔔 ⚠️ مشكلِ‌انسان اين‌است‌كه وقتی درختی زيبا می‌بيند، دوسـت دارد خـانه‌اش را همانجا بسازد و آنجا زندگی كند. به هيچ‌چيـز نچسبيد و وابسته نشويد نه اين كه از زندگی لذت‌نبريد. درواقع با چسبيدن و وابسته شدن، نمیتوانيد لذتـی ببــريد. لــذت واقـعــی از عــدم وابستگـی‌ ناشـی می‌شــود.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: دربارۀ مقدار خوردن در روایات آمده است: «وقتی که گرسنه شدی، بخور» اگر انسان گرسنه باشد، نان خالی هم برای او لذیذ است، لذت طعام را صائمین (روزه‌داران) می‌دانند. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص٢٢۶             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌴🌙نجوای شبانه🌙🌴🍃 شبتون حسینی 🏴🖤🌟✨🌙🖤🏴
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ 🍃بہ نام او ڪه... 🌼رحمان و رحیم است 🍃بہ احسان عادت 🌼وخُلقِ ڪریم است سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🦋💖🌹🇮🇷🇮🇷🏴🏴
💕 اگرچه فیض وصلت را بجویم نمی دانم تو را دیدم چه گویم جفا کردم وفا بسیار کردی خطا کردم تو دادی آبرویم الهی هر کجا منزل نمودی نگاه لطف تو باشد به سویم فرج مولا صلواتـــــــ             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
روز نهم ماه محرّم فرا مى رسد، آب را بر روى شما بسته اند، تشنگى بيداد مى كند. تو در كنار خيمه ها ايستاده اى كه هياهويى را مى شنوى. صداى طبل و شيپور مى آيد! اين شيپور جنگ است. سى هزار نفر آماده اند تا به سوى شما هجوم آورند، فريادها به آسمان مى رود. همه منتظرند تا "عُمَرسَعد" فرمان آغاز جنگ را صادر كند، او امروز فرمانده اصلى سپاه كوفه است، لبخندى بر چهره او نشسته است، او دستور حركت مى دهد، سپاه به سوى شما هجوم مى آورد. تو نگاه مى كنى، حسين(ع) با عبّاس سخن مى گويد، عبّاس به سوى سپاه كوفه مى رود و از آنان مى خواهد كه تا فردا صبح صبر كنند و آن گاه جنگ را آغاز كنند، امشب كه شب عاشورا است همه مى خواهند نماز بخوانند و با خداى خود راز و نياز كنند. شب فرا مى رسد، تو در خيمه مادر هستى، نماز مى خوانى، قرآن تلاوت مى كنى، مادر صداى قرآن خواندن تو را مى شنود... پاسى از شب مى گذرد، مادر تو را صدا مى زند و مى گويد: "پسرم! به خيمه مولايت برو، او همه يارانش را به حضور طلبيده است، برخيز!". تو سجّاده ات را جمع مى كنى و از خيمه بيرون مى روى، همه به سوى خيمه حسين(ع) مى روند. وارد خيمه مى شوى، سلام مى كنى و گوشه اى مى نشينى. بوى بهشت به مشام جان مى رسد. ديدار شمع و پروانه هاست! با خود فكر مى كنى كه چرا حسين(ع) همه ياران را به حضور طلبيده است. آيا حسين(ع) دستورى دارد؟ آيا خطرى خيمه گاه را تهديد مى كند؟ همه مثل تو منتظر هستند، لحظاتى مى گذرد، اكنون حسين(ع) از جاى خود برمى خيزد و نگاهى به شما مى كند و مى گويد: "من خداى مهربان را ستايش مى كنم و در همه شادى ها و غم ها او را شكر مى گويم". حسين(ع) لحظه اى سكوت مى كند، سپس چنين مى گويد: "ياران خوبم! من يارانى به خوبى و وفادارى شما نمى شناسم. بدانيد كه ما فقط امشب را مهلت داريم و فردا روز جنگ است. اكنون به همه شما اجازه مى دهم كه از اين صحرا برويد. بيعت خود را از شما برداشتم، برويد، هيچ چيز مانع رفتن شما نيست. اينك شب است و تاريكى! اين پرده سياه شب را غنيمت بشماريد و از اين جا برويد و مرا تنها گذاريد". سخن حسين(ع) به پايان مى رسد، امّا غوغايى در خيمه به پا مى شود، تو مثل بقيّه، گمان نمى كردى كه حسين(ع) بخواهد اين سخنان را بگويد. همه، گريه مى كنند. اى حسين! چقدر آقا و بزرگوارى! چرا مى خواهى تنها شوى؟ چرا مى خواهى جان ما را نجات دهى؟ آتشى در جان ها افتاده است. اشك است و گريه هاى بى تاب و شانه هاى لرزان! كجا برويم؟ چگونه كربلا را رها كنيم؟ <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی : همین که گردی بر دلتان پیدا می شود یڪ《سبحان الله》بگویید آن گرد ڪنار می رود . هر وقت خطایی انجام دادید ‌《استغفرالله》بگویید که چارہ است. هر جا هم نعمتی به شما رسید 《الحمدلله》بگویید چون شکرش را به جا آوردی گرد نمی‌گیرد . 💥با این سه ذڪر باخدا صحبت ڪنید. صحبت ڪردن با خدا غم و حزن را از بین می برد ...             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
قرآن میگه 👇 همه ی نعمت ها از خداست پس هیچ وقت نپرسیم این نعمتو کی داده❓ خب معلومه، جز خدا کِی نعمت میده بهتره بپرسیم اینو کِی آورده❓ قدیما تو کتاب فارسی خوندیم 📖 بابا نان داد ✏️کاش بجاش مینوشت بابا نان آورد. ✅قدیمی ترامون میگن، پدر نان آور خونست معلومه توحید اونا بهتر از ما بوده             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
✅ پرخوری ✍آیا میدانید طبق روایات، پر خوری از مهمترین علل مستقیم بیماریهاست؟ حضرت امیر(ع) میفرمایند: کمتر کسی وجود دارد که زیاد غذا بخورد امّا بیمار نشود. همچنین در حدیث دیگری میفرمایند: کسی که خوردن او زیاد باشد سلامتی او کمتر است. جامع این مطالب روایتی است که می‌فرماید: سلامتی و زیاد خوردن با هم جمع نمي‌شود. 📚مستدرك الوسائل و 📚 مستنبط المسائل، ج‏۱۶، ص۲۱۶             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
⇦ ابوعمره زیاد بن عریب زیاد از طایفه بنی‌صائد، یکی از تیره‌های قبیله‌ی همدان بود. او مردی متهجد و اهل عبادت و به شجاعت و پرهیزگاری شهره بود. برخی ابوعمره را از شهدای کربلا می‌دانند. سماوی گوید: ابوعمره، محضر پیامبر (ص) را درک کرد؛ و پدرش نیز صحابی آن حضرت بوده است. وی دلاوری عابد و شب‌ زنده‌دار بود و ... ●وسیلة الدارین، ص۱۴۵. ○تنقیح المقال، ج۲۹، ص۱۰. ●اعیان الشیعه ج۱، ص۶۰۶.                @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
روزهاى اوّل ماه ذى الحجّه است و مردم بسيارى براى انجام مراسم حج به مكّه آمده اند. نامه مسلم به مكّه مى رسد و امام آن را مى خواند. آيا امام به سوى كوفه خواهد رفت؟ روزهاى انجام حج نزديك است. امام مى خواهد اعمال حج را انجام دهد. حج يك اجتماع عظيم اسلامى است و امام مى تواند از اين فرصت به خوبى استفاده كند. از تمام دنياى اسلام به اين شهر آمده اند و هر حاجى مى تواند پس از بازگشت به وطن خود، يك مبلّغ خوب براى قيام امام باشد. در حال حاضر مكّه هم بدون امير است و زمينه براى هرگونه فعاليّت ياران امام فراهم است. در شام جاسوس ها خبر بيعت مردم كوفه با امام حسين(ع) را به يزيد داده اند. قلب كشور عراق در كوفه مى تپد و اگر امام بتواند آنجا را تصرّف كند به آسانى بر بخش عظيمى از دنياى اسلام تسلّط مى يابد. اگر امام حسين(ع) به كوفه برسد، گروه بى شمارى از شيعيان دور او جمع خواهند شد. روز دوشنبه هفتم ذى الحجّه است و ما دو روز ديگر تا روز عرفه فرصت داريم. همه حاجيان لباس احرام بر تن كرده اند و خود را براى رفتن به صحراى عرفات آماده مى كنند. آيا تو هم آماده اى لباس احرام بر تن كنى و به صحراى عرفات بروى؟ ناگهان خبر مهمّى به شهر مى رسد. گوش كن! يزيد براى مكّه، امير جديدى انتخاب كرده و اين امير همراه با لشكر بزرگى به نزديكى هاى مكّه رسيده است. او مى آيد تا نقشه شوم يزيد را عملى كند و شعله نهضت امام حسين(ع) را خاموش كند. امير جديد به مكّه مى رسد و وارد مسجدالحرام مى شود. تا پيش از اين، هميشه امام حسين(ع) كنار خانه خدا به نماز مى ايستاد و مردم پشت سر او نماز مى خواندند. موقع نماز كه مى شود امير جديد، در جايگاه مخصوص امام جماعت مى ايستد. امام حسين(ع) اين صحنه را مى بيند. ولى براى اينكه بهانه اى به دست دشمن ندهد، اقدامى نمى كند و پشت سر او نماز مى خواند. با ورود امير جديد و بررسى تغييرات اوضاع مكّه، امام تصميم جديدى مى گيرد. مردم از همه جاىِ جهان اسلام به مكّه آمده اند تا اعمال حج را به جا آورند. دو روز ديگر نيز، مردم به صحراى عرفات مى روند. ولى امام مى خواهد به كوفه برود. به راستى چرا امام اين تصميم را گرفته است؟ پيام امام حسين(ع)، به گوش ياران و شيفتگان آن حضرت مى رسد: "هر كس كه مى خواهد جان خويش را در راه ما فدا كند و خود را براى ديدار خداوند آماده مى بيند، با ما همسفر شود كه ما به زودى به سوى كوفه حركت خواهيم كرد". امام حسين(ع) مى خواهد طواف وداع را انجام دهد. طواف خداحافظى با خانه خدا! مردم همه در لباس احرام هستند و آرام آرام خود را براى رفتن به سرزمين عرفات آماده مى كنند، امّا ياران امام حسين(ع) بار سفر مى بندند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef