eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
ای جان جهان، عیان تو را باید دید؛ با دیده خون‌فشان تو را باید دید.. در مسجد سهله از فرج باید گفت؛ در مسجد جمکران تو را باید دید.. 🔸شاعر: محمدعلی مجاهد 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ امام موسی بن جعفر علیه السلام امام رضا علیه السلام امام جواد علیه السلام امام هادی علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، أَيُّهَا الْكاظِمُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🌿 🌿﷽🌿 روز دوم مثل روز قبل یکسره راه رفتیم هرچه به کربلا نزدیکتر می‌شدیم جمعیت متراکم تر می شدند ناچار شدیم مرحله به مرحله زیر عمودها قرار بگذاریم قرار آخر دم غروب زیر عمود شماره ۶۵۰ بود همه رسیدند الا برادر حسین منتظر شدیم خانمش خیلی نگران شد حسین مثل شب گذشته همه را برای استراحت توی یک موکب سامان داد و خودش دنبال اصغرآقا گشت اما پیدایش نکرد شب کنار آتشی که کنار جاده درست کرده بودند نشست جوراب هایش را کند پاهایش تاول زده بود حس خوبی داشت تاولها را بهانه کرد و سر تعریف را باز - وقتی با محمود شهبازی قبل از فتح خرمشهر جاده اهواز خرمشهر را شناسایی می کردیم پاهایمان مثل حالا تاول زد تاولها را می ترکاندیم پوستش را قیچی می‌کردیم جاش حنا می‌گذاشتیم و با باند می بستیم حالا هم همان احساس را دارم لذت میبرم انگار محمود شهبازی کنارم نشسته و داریم تاول هامون رو مرهم میذاریم طاقت نیاوردم از یک خانم توی موکب پماد گرفتم و به حسین دادم گرفت و زد به کف پایش به این فکر کردم که چرا میان ما فقط پاهای حسین تاول زد؟ روز سوم روز آخر راهپیمایی بود او باید با همان پاها تا کربلا می آمد به خانم اصغرآقا دلداری می‌داد که شوهرش همین دورو براست و پیدا می شود سر قرار زیر هر عمود تا جمع شویم می‌گشت تا اصغر آقا را پیدا کند عمودهای آخر همه کم آوردیم بریدیم عضلاتمان گرفته بود اما حسین از جنب و جوش نمی افتاد به هر سختی که بود تا عصر راه آمدیم و مثل روز گذشته دنبال جای استراحت گشتیم موکبها کمتر شده بودند و جمعیت متراکم تر و بیشتر حسین هر چه گشت جا نبود زهرا داخل یک سوله که گوش تا گوش خانم‌ها نشسته بودند رفت و زن موکب دار را راضی کرد که ازش چند پتو بگیرد و گوشی‌اش را به عنوان امانت به زن داده بود که پتوها را برگرداند پتو کم بود پسرش با عصبانیت آمد و پتوها را گرفت به حسین برخورد و غیرتی شد رفت و از جایی چند تکه حصیر پیدا کرد و بینمان تقسیم کرد و با خنده گفت یک کم به حس و حال جبهه نزدیک شدیم دخترها خوششان آمد رفتند و یک گوشه خوابیدند نصفه شب باران گرفت می‌آمد و روسری دخترها را مرتب می‌کرد و حصیرها را رویشان می‌کشید و مثل نگهبان ها تا پاسی از شب کنار آتش نشست فردا صبح بعد از نماز به طرف کربلا حرکت کردیم و نزدیک ساعت ۱۱ چشمانمان از دور به بین الحرمین افتاد اول به زیارت قمربنی‌هاشم رفتیم و بعد غرق در جذبه روحانی حرم سیدالشهدا شدیم در این مدت حسین فقط یک بار داخل حرم آمد با زن برادرش می‌گشت تا اصغر آقا را پیدا کند که بالاخره پیدا کرد وقتی به ایران برمی گشتیم زهرا ازش پرسید بابا امسال بهت خوش گذشت یا اربعین سال گذشته؟ گفت این راه را باید مثل حضرت زینب با خانواده اومد خوشی اون در زیبا دیدن سختی هاست این اواخر پیش عروسها و پسرها و دخترها و دامادم و نوه‌ها حسین صدایش نمی‌زدم او هم به من پروانه و سالار نمی‌گفت برای هم شده بودیم حاج آقا و حاج خانم یکشنبه روزی بود که از جلسه با فرماندهی کل سپاه و فرمانده نیروی قدس آمد خیلی خوشحال بود خوشحالی را اگر با کلمات بروز نمی داد من به تجربه ۴۰ سال زندگی با او از چهره اش می خواندم این بار نشاط هم از چهره‌اش می‌بارید و هم از کلماتش - حاج خانم طرحی را که برای سوریه دادم باهاش موافقت کردند انشاءالله فردا میرم سوریه جا خوردم توی چهار سال گذشته از شروع جنگ در سوریه به این رفتن های طولانی و آمدن های کوتاه و چند روزه عادت کرده بودم خودش آخرین بار که از سوریه آمد گفت حاج قاسم یکی از فرماندهان رو جایگزین من کرد و توفیق دفاع از حرم بعد از چهار سال ازم سلب شد پرسیدم شما هنوز یک سال و چند ماهه که اومدی یعنی دوباره به این زودی میخوای برگردی؟ پر انرژی گفت با طرحی که برای آینده سوریه داده بودم موافقت شد می‌شه خودم نَرَم؟ بُق کردم و سرم را پایین انداختم سکوتم را که دید گفت اما این بار دو سه روزه برمیگردم شنیدن این حرف از کسی که عادت نداشت برای رفتنش زمان و مدت تعیین کند متعجبم کرد انگار میخواست همه نبودن ها و دیر آمدن ها را جبران کند هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
شرح دعای ندبه_33.mp3
12.41M
✨ قرآن بشارت داده است که زمین به عابدان و صالحان به ارث خواهد رسید. و بر اساس این بشارت، تکلیفی بر دوش بشر گذاشته است که با دو امر مهم میسر می شود؛ ۱.درک و فهمِ زمان ۲. حضور فعال در تحقق آینده بشریت انسان به وسیله این دو، چگونه می‌تواند به تکلیف خود عمل کند؟ 🎤 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🏴 جان میدهد به مرده فقط "ها" ی اسم تو "هادی" نـگفتـه از دم عیـسی لَـبـالـبـم شاعر: محمد بختیاری 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ|يا مَن أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 🤲 ⭕️همخوانی دعای هر روز ماه رجب 🤲یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 📌کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 مرادى از جا برمى خيزد و قدرى جلو مى آيد و چنين مى گويد: سلام بر شما! اى امام عادل! سلام بر شما كه همچون مهتاب در دل تاريكى ها مى درخشيد و خدا شما را بر همه بندگانش برترى داده است! شما همسر زهراى اطهر هستيد و هيچ كس همچون شما نيست. من شهادت مى دهم كه شما "امير مؤمنان" هستيد و بعد از پيامبر فقط شما جانشين او بوديد. به راستى كه همه علم و دانش پيامبر نزد شماست. خدا لعنت كند كسانى را كه حقِّ شما را غصب كردند. شكر خدا كه امروز شما رهبر مسلمانان هستيد و مهربانى شما بر سر همه ما سايه افكنده است. ما با ديدار شما به سعادت بزرگى نائل شديم. ما همه گوش به فرمان شما هستيم. از شما به يك اشاره، از ما به سر دويدن! ما شجاعت را از پدران خود به ارث برده ايم و هرگز از دشمن هراسى نداريم. * * * سخن مرادى تمام مى شود. سكوت بر فضاى مسجد سايه مى افكند. اكنون على(ع) نگاهى به مرادى مى كند، از او سؤال مى كند: ــ نام تو چيست؟ اى جوان! ــ من مرادى هستم. من شما را دوست دارم و آمده ام تا جانم را فداى شما نمايم. امام لحظه اى به او خيره مى شود، دست بر روى دست مى زند و مى گويد: "إنّا لله و إنّا إليه راجِعُون". به راستى چه شد؟ چرا امام اين آيه را بر زبان جارى كرد؟ چه شده است؟ نمى دانم. قدرى فكر مى كنم. فهميدم. حتماً شنيدى كه مرادى در سخن خود يادى از حضرت زهرا(ع) كرد. شايد على(ع) به ياد مظلوميّت همسر شهيدش افتاده است و براى همين اين آيه را مى خواند. البتّه اين يك احتمال است. چه كسى از راز دلِ على(ع)خبر دارد؟ ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
دوستان عذرخواهی میکنم امروز نبودم🌹🌹
انسان شناسی ۱۷٠.mp3
12.05M
✖️ محبت ما به آدمهای مختلف، با چه عواملی تغییر می‌کند؟ ✖️ آیا ما فقــط کسانی را می‌پذیریم و دوست داریم که مثل ما فکر می‌کنند و همراه و همفکرمان هستند؟ ← یا اینکه صرفاً بخاطر اینکه کسی مومن است قلبش با خداست، او را با همه نواقصش می‌پذیریم و کنار می‌آییم؟ 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
ما از دعای فاطمه در بند حیدریم این ذره ای از آن همه الطاف مادر است 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) فرمودند: خداوند انسان با حياىِ بردبارِ پاك دامنى را كه پاكدامنى مى‏ورزد، دوست دارد.✨ 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
انسان شناسی ۱۷۱.mp3
11.41M
♨️حاکمیت در عالَم، فقط به دو دسته تقسیم می‌شود و دیگر هیچ: ۱ـ حاکمیت الله ۲ـ حاکمیت شیطان 💥بسیاری از من و شما و شما .. که فکر می‌کنیم ربّ‌مان الله است؛ کاملاً در اشتباهیم! و با این منوال حتماً در حزب شیطان محشور خواهیم شد. 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
ای مهربانترین ! ذکرت، نامت ، دوائیست که ، تمام دردهایمان را پس میزند و سپریست که تمام نداشته‌هایمان را پایان میدهد و تمام داشته‌هایمان را اعتبار می‌بخشد. پس با نام و ذکرت آغاز میکنیم روزمان را .... باشدکه تمامی لحظات یاریمان کنی. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
باید به پای اسم قشنگت بلند شد شوخی که نیست صحبت سلطان عالم است 🌺🍃اولین سلام✋ صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج ✳ السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدیّ یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن یا امامَ الاِنسِ والجانِّ سیِّدی و مولایَ ! الاَمان الاَمان... التماس دعا روزتون مهدوی✳ @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🌿 🌿﷽🌿 گفت حاج خانم به وهب و مهدی و خانم‌هاشون بگو بیان ببینمشون اول به وهب زنگ زدم قبول نکرد خانه‌اش به خانه ما خیلی دور بود از سرکار می‌آمد و صبح زود می رفت حق داشت که نیاید به حسین گفتم وهب نمیتونه بیاد حسین در چنین مواردی جانب پسر و عروسش را می‌گرفت انتظار داشتم بگوید اشکالی نداره نذار به زحمت بیفتند اذیتشون نکن اما گفت دوباره زنگ بزن بگو بابا میخواد بره سوریه حتما بیا دوباره به وهب زنگ زدم مثل من از رفتن حسین به سوریه جا خورد و گفت الان راه می‌افتیم بعد به مهدی که خانه‌اش نزدیک خانه ما بود خبر دادم حسین هم تا بچه‌ها برسند آلبوم عکس های دوران جنگ را که کمتر سراغ شان می رفت باز کرد جوری روی بعضی از عکسها توقف می‌کرد که انگار بار اول است آنها را می‌بیند او غرق در عکس ها بود و من غرق در او تا وهب و مهدی رسیدند محمد حسین پسر وهب و ریحانه دختر مهدی تقریباً ۴ ساله بودند و همبازی دنبال هم می کردند حسین وارد بازیشان شد گاهی می پرید و محمدحسین را می‌گرفت تا ریحانه قایم شود و برایشان شکلک در می‌آورد کوچولوهای وهب و مهدی درست بچگی های خودشان بودند از سر و کول او بالا می رفتند و ازش آویزان می شدند تا خسته شدند حسین رفت سراغ فاطمه که نوه بزرگ ما بود و حانیه دختر چهار ماهه مهدی و هردو را چسباند به سینه اش و به مهدی گفت ازم عکس بگیرین این عکس‌ها خاطره میشه دلشوره به جان همه حتی عروس ها افتاده بود وهب گفت خانمم وقتی ازم شنید بابا میخواد بره سوریه توی دلش خالی شده خانم مهدی هم محو در پدر بزرگ بچه هایش بود پدر بزرگی که خودش را با نوه ها مشغول کرده بود ولی از نگاه و سکوتمان پی برده بود که نگرانیم اول وهب را برد توی اتاق و تنهایی با او صحبت کرد بهش گفته بود که توی سوریه کار گره خورده و باید برگردد بعد با مهدی جداگانه صحبت کرد حتما مثل حرف هایی که با وهب زده بود از توی اتاق که پیش جمع آمد خونسرد و عادی نشان داد حتی رفت توی آشپزخانه سالاد درست کرد و سفره انداخت آمد کنار من کمک کرد که غذا را بکشم کمک کردن توی خانه کار همیشگی اش بود طی چهل سال زندگی مشترک حتی برای یک بار هم از من یک لیوان آب نخواسته بود اما این بار متفاوت با همیشه به نظر می‌رسید نمی‌گذاشت عروس ها کمک کنند انگار قرار بود او کار کند و ما تماشایش کنیم وقت رفتن عروس ها و نوه‌ها را بوسید وهب و مهدی را محکم در آغوش گرفت و با مهربانی تا جلوی در بدرقه شان کرد پسرها که رفتند گفتم از اینکه چشم انتظار رفتند ناراحتم و با صدایی گرفته پرسیدم یعنی واقعاً دو سه روزه برمیگردی؟ گفت آره حاج خانم جان خندیدم چند وقته که دیگه سالار صدام نمیکنی؟ به جای این که جوابم را بدهد مثل مداحان ذکر گرفت و زمزمه کرد *حسین سالار زینب* شاید حسین می‌خواست با این پاسخ کوتاه و چند لایه به اینجا برساندم که از حالا نه تو سالاری و نه من حسین داشت همچنان می خواند که تلفن زنگ زد برای چند لحظه ساکت شد و بعد برق شادی میان چشمانش جهید گفت فردا نمیرم سوریه هر دو خوشحال شدیم من به خاطر نرفتن او خوشحال شدم اما نمی دانستم او به خاطر چه موضوعی شاد شد پرسیدم خیر باشه چی شنیدی؟ گفت از این خیر تر نمیشه فردا قرار ملاقات مهمی با حضرت آقا دارم بعد از دیدن ایشان میرم بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد با تعجب پرسیدم چه کار می کنی؟ مگه فردا صبح زود نمی خوای بری دیدار آقا؟ با خوشرویی جواب داد ساراخانم صبحانه گردو با پنیر دوست داره می خوام برای این چند روزی که نیستم براش گردو بشکنم سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه مثل من آشوبی به جانش می افتاد که خواب را از چشمانش می گرفت هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🇮🇷🌹 🍃💐☀️سلام به دوستان عزیزو گرامی؛ روزتون بخیر لحظاتتون بابرکت و سعادت و شادی... 🍃💐☀️❄️ در این روزای سرد و برفی و زمستونی؛ براتون یه دنیا آرامش و شادی آرزو میکنیم 🍃💐☀️❄️ الهی که دلاتون بی غم و سرشار از عشق و امید باشه 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
شرح دعای ندبه_34.mp3
12.45M
✨ " منتظر حقیقی" کسی است که بتواند دو فرمول را در زندگی اش پیاده کند؛ - حضور در گذشته - مثمرثمر بودن در آینده و به تصدیق قرآن کریم یک قوم در تاریخ هستند که موفق به این امر شده اند. قرآن از کدام قوم سخن می گوید؟ و چه ویژگی هایی دارند؟ 🎤 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹🎼پخش اذان با سیستم لیزر نوری در ساحل جزیره کیش؛ استان هرمزگان👌😍. 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💚🕊💫داستانِ گفتگوی حضرت موسی با خدا؛!!! 🍃💐☀️همونطور که میدونین؛ در تاریخ اومده که حضرت موسی ع به مقام کلیم اللهی رسیدو هم کلام خدا میشده ... 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 اكنون موقع آن است كه اين ده نفر به نمايندگى از مردم يمن با على(ع) بيعت كنند. اوّل ريش سفيدها برمى خيزند و با امام خود تجديد پيمان مى كنند. آخرين نفر، مرادى است كه با امام بيعت مى كند، او دست در دست امام مى نهد و در حالى كه اشك شوق در چشم او نشسته است با امام بيعت مى كند. او به ياد همه دوستان جوان خود مى افتد كه به او سخن ها گفته بودند. اكنون مرادى مى رود تا سرجايش بنشيند، امام او را صدا مى زند تا بار ديگر بيعت كند. مرادى براى بار دوّم بيعت مى كند. باز امام از او مى خواهد تا براى بار سوّم بيعت كند و به بيعت و پيمانِ خود وفادار بماند. مرادى براى بار سوّم با امام بيعت مى كند. فكرى به ذهن مرادى مى رسد، چرا امام فقط از من خواست تا سه بار بيعت كنم؟ مگر امام به وفادارى من شك دارد؟ من كه از همه اين مردم، بيشتر به امام خود عشق مىورزم. قلب من آكنده از عشق به امامِ خوبى هاست. ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef