eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
[• ☎️ •] . . بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ ⚘ إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ ⚘ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوی ⚘ عَلَی الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ ⚘ حَثِیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ ⚘ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ ⚘ تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ ♡ همانا پروردگار شما خداوندی است ♡ که در شش روز(و دوران)آسمان ها ♡ و زمین را آفرید و سپس برعرش ♡ (جایگاه قدرت و تدبیر جهان) ♡ مستولی شد.او روز را به وسیله ی ♡ شب که به سرعت آن را دنبال می ♡ کند، می پوشاند و خورشید و ماه ♡ وستارگان را(آفرید)که تسلیم فرمان ♡ اویند. ♡ آگاه باشید که آفرینش و تدبیر تنها ♡ از آنِ اوست! خجسته و مبارک است ♡ خداوندی که پروردگار جهانیان است. سوره . اعراف آیه . 54 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇 [•💚•] @heiyat_majazi
[• ☺️ •] عشــق به خــدا [❤️] تنهــا عشقــی اســت کــه از دو طرفــه بودنــش اطمینــان کامــل داریــد …!😊 💖 💖 خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• 👜•] . .   ڪیـ🍰ـڪ شکلاتی ساده به همراه دو لایه خامه و گاناش😋 برای کیک : 3 تخم مرغ 1 پیمانه شکر 1 پیمانه شیر وانیل بکینگ پودر 2 قاشق غذاخوری پودر کاکائو آرد ۱ونیم الی ۲ پیمانه 1/2 پیمانه روغن مایع . برای لایه دوم: خامه فرم گرفته و یا 1 بسته کرم شانتی که با 1 پیمانه شیر فرم دادین . برای لایه سوم: خامه فرم گرفته بعلاوه نوتلا و یا 1 بسته کرم شانتی که با 1 پیمانه شیر فرم دادین و 3 قاشق غذاخوری نوتلا اضافه کردین طرز تهیه:👩🏻‍🍳 تخم مرغ و شکر رو حداقل 5 دقیقه با همزن بزنین و بقیه موادو اضافه کنین و بزنین، مواد خشک هم جداگانه مخلوط کنین و الک کنین و اضافه کنین و با لیسک زیرو رو کنین، در داخل پیرکس مربع که چرب کردین بریزین و در فر شده 175 درجه بپزین، نگفته بود چقدر.اونقدر که تکون دادنی وسطش تکون نخوره و خلال چوبی تنیز دربیاد از وسط کیک. بعد که کیک کیک سرد شد، با 1 پیمانه شیر ولرم خیس کنین بعد روش خامه فرم گرفته بدین، بعد روی اونم مقداری نوتلا به خامه فرم گرفته اضافه کنین و مخلوط کنین و روی لایه دوم بدین.بعد 1 ساعت بزارین یخچال. برای گاناش هم، خامه رو گرم کنین و روی تکه های شکلات بریزین و مخلوط کنین. گاناش هم روی لایه سوم بریزین و 1 ساعت بزارین یخچال. نکته: میتونین بجای خامه از پودینگ استفاده کنید، فقط باید پودینگ وانیلی روش یک سلفون بزارین تا به سطحش بخوره یا مدام هم بزنین تا سرد(ولرم) بعد روی کیک بدین و 1 ساعت بزارین یخچال بعد پودینگ شکلاتی هم همینطور روی اون بریزین و بزارین یخچال و بعد گاناش. نوش جـ🤩ـان . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•👒•] @heiyat_majazi
[• 📿 •] . . ۷ فایده استغفار در قرآن 💕 ۱.مانع نازل شدن عذاب میشود. ✨۳۳انفال ✨ 💕۲.بهره مندشدن ازنعمتها در دنیا ✨‌۳هود✨ 💕 ۳.نازل شدن باران✨۵۲هود✨ 💕 ۴.تقویت انسان ✨۵۲هود✨ 💕۵.بهشتی شدن✨۱۳۵ آل عمران✨ 💕۶.تبدیل گناهان به حسنات ✨۷۰فرقان✨ 💕۷.نزول باران، ومال وفرزند... ✨۱۱و۱۲ نوح✨ . . پاتوق نخبگـــان😌👇 [•⏳•] @Heiyat_Majazi
📚|ختم قران امروز ارسال تعـداد به آے دی☺️👇 •📮• @F_Delaram_313 تعداد صفحات • ۱۳۵ • هر روز میزبان فرشته ها😇👇 [💌🍃••] @heyat_majazi
[• 😎 •] . . ♦️۱۰ وظیفه مهمِ در انتخابات ♦️همه‌چی به انتخاب درستِ ما بستگی داره👌 . . ⛔️ 🍃 با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 [•📡•] @Heiyat_Majazi
[• 📿 •] . ڪلام شهید ڪسانے به امامِ زمانشان خواهند رسید، که اهل سرعت باشند...! و اِلّا تاریخ ڪربلا نشان داده ، که قافله حسینے معطل کسے نمے ماند. . ♡| / . . پاتوق نخبگـــان😌👇 [•⏳•] @Heiyat_Majazi
[• 😂 •] به یک نفر چینی اصیل☺️ با حقوق و مزایا💴 و بلیط رفت و برگشت✈️، برای چندتا عطسه درهیئت دولت و مجلس شورای اسلامی نیازمندیم. سیاست طنز رو اینجا بخون😂👇 [•🎈•] @heiyat_majazi
🍃💌 فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَڪَّرون قصہ‌ے گذشتگان بہ خلق بگوے! باشد ڪہ (براے نجات خود) بہ فڪر آیند! 💌🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃💌 فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَڪَّرون قصہ‌ے گذشتگان بہ خلق بگوے! باشد ڪہ (براے نجات خود)
[• 📚•] 😌🌸🍃 سال‌ها از آرام گرفتن چمران می گذرد و روزهای جنگ های سرنوشت ساز پایان یافته اند و اکنون در این روزگار به ظاهر آرام "غاده چمران" با لحنی شکسته داستانی روایت می کند، "داستان یک نسیم که از آسمان روح آمد و در گوشش کلمه عشق گفت و رفت به سوی کلمه بی نهایت." سال ها از روزی که سرانجام چمران در این زمین آرام گرفت می گذرد و این بار غاده داستانی از تاریخ این سرزمین روایت می کند، داستان "مرد صالحی که یک روز قدم زد در این سرزمین به خلوص . " دختر قلم را میان انگشتانش جابه جا کرد و بالاخره روی کاغذی که تمام شب مثل میت به او خیره مانده بود نوشت "از جنگ بدم می‌آید" با همه غمی که در دلش بود خنده اش گرفت ، آخر مگر کسی هم هست که از جنگ خوشش بیاید ؟ چه می دانست ! حتماً نه . خبرنگاری کرده بود ، شاعری هم ، حتی کتاب داشت . اما چندان دنیا گردی نکرده بود . "لاگوس" را در آفریقا می شناخت چون آن جا به دنیا آمده بود و چند شهر اروپایی را ، چون به آنجا مسافرت می رفت . بابا بین آفریقا و ژاپن مروارید تجارت می کرد و آن ها خرج می کردند، هر طور که دلشان می خواست . با این همه ، او آن قدر لبنانی بود که بداند لبنان برای جنگ همان قدر حاصلخیز است که برای زیتون و نخل . هر چند نمی فهمید چرا! نمی فهمیدم چرا مردم باید همدیگر را بکشند. حتی نمی فهمیدم چه می شود کرد که این طور نباشد، فقط غمگین بودم از جنگ داخلی ، از مصیبت . خانه ما در صور زیبا بود ، دو طبقه با حیاط و یک بالکن رو به دریا که بعدها اسرائیل خرابش کرد . شب ها در این بالکن می نشستم ، گریه می کردم و می نوشتم . از این جنگ که از اسلام فقط نامش را داشت با دریا حرف می زدم، با ماهی ها ، با آسمان . این ها به صورت شعر و مقاله در روزنامه چاپ می شد . مصطفی اسم مرا پای همین نوشته ها دیده بود . من هم اسم او را شنیده بودم اما فقط همین . در باره اش هیچ چیز نمی‌دانستم ، ندیده بودمش ، اما تصورم از او آدم جنگ جوی خشنی بود که شریک این جنگ است . ماجرا از روزی شروع شد که سید محمد غروی ، روحانی شهرمان ، پیشم آمد و گفت: آقای صدر میخواهد شما را ببیند . من آن وقت از نظر روحی آمادگی دیدن کسی را نداشتم ، مخصوصا این اسم را . اما سید غروی خیلی اصرار میکرد که آقای موسی صدر چنین و چنان اند ، خودشان اهل مطالعه اند و می خواهند شمارا ببینند. این همه اصرار سید غروی را دیدم قبول کردم و "هرچند به اکراه" یک روز رفتم مجلس اعلای شیعیان برای دیدن امام موسی صدر ، ایشان از من استقبال زیبایی کرد . از نوشته هایم تعریف کرد و اینکه چقدر خوب درباره ولایت و امام حسین (ع) "که عاشقش هستم " نوشته ام . بعد پرسید: الان کجا مشغولید ؟ دانشگاهها که تعطیل است . گفتم: در یک دبیرستان دخترانه درس میدهم . گفت: اینها را رها کنید ، بیایید با ما کار کنید .  پرسیدم ( چه کاری ؟) گفت:شما قلم دارید ، می توانید به این زیبایی از ولایت ، از امام حسین(ع) ، از لبنان و خیلی چیزها بگویید ، خوب بیایید و بنویسید. گفتم: دبیرستان را نمی توانم ولی کنم ، یعنی نمی خواهم. امام موسی گفت: ما پول بیشتری به شما میدهیم ، بیایید فقط با ما کار کنید. من از این حرف خیلی ناراحت شدم . گفتم: من برای پول کار نمی کنم ، من مردم را دوست دارم . اگر احساسم تحریکم نکرده بود که با این جوانان باشم اصلاً این کار را نمی کردم ، ولی اگر بدانم کسی می خواهد پول بیشتر بدهد که من برایش بنویسم احساسم اصلاً بسته میشود . من کسی نیستم که یکی بیاید بهم پول بدهد تا برایش بنویسم . و با عصبانیت آمدم بیرون . البته ایشان خیلی بزرگوار بود ، دنبال من آمد و معذرت خواست، بعد هم بی مقدمه پرسید چمران را می‌شناسم یا نه،گفتم: اسمش را شنیده ام. گفت: شما حتماً باید اورا ببینید. ادامه دارد...❣😉 🖊:نقل از همسر شهید مصطفےچمران👌😍 ... [•📙•] @Heiyat_Majazi
🍃📿 🔸 اَیهَا الْمُسْلِمُون َ! أَاُغْلَبُ عَلی اِرْثی ؟ یابْنَ اَبیقُحافَة َ! اَفی كِتابِ اللَّـهِ تَرِثُ اَباكَ وَ لااَرِثُ اَبی؟ لَقَدْ جِئْتَ شَیئاً فَرِیاً، اَفَعَلی عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتابَ اللَّـهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُمْ، إذْ یقُولُ «وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ» (۱) وَ قالَ فیما اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ زَكَرِیا اِذْ قالَ: «فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیاً یرِثُنی وَ یرِثُ مِنْ الِیعْقُوبَ»، (۲) وَ قالَ: «وَ اوُلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلی بِبَعْضٍ فی كِتابِ اللَّـهِ»، (۳) وَ قالَ «یوصیكُمُ اللَّـهُ فی اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیینِ»، (۴) وَ قالَ «اِنْ تَرَكَ خَیراً الْوَصِیةَ لِلْوالِدَینِ وَالْاَقْرَبَینِ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الْمُتَّقینَ». (۵) وَ زَعَمْتُمْ اَنْ لاحَظْوَةَ لی، وَ لااَرِثُ مِنْ اَبی، وَ لارَحِمَ بَینَنا، اَفَخَصَّكُمُ اللَّـهُ بِایةٍ اَخْرَجَ اَبی مِنْها؟ اَمْ هَلْ تَقُولُونَ: اِنَّ اَهْلَ مِلَّتَینِ لایتَوارَثانِ؟ اَوَ لَسْتُ اَنَا وَ اَبی مِنْ اَهْلِ مِلَّةٍ واحِدَةٍ؟ اَمْ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْانِ وَ عُمُومِهِ مِنْ اَبی وَابْنِ عَمّی؟ فَدُونَكَها مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً تَلْقاكَ یوْمَ حَشْرِكَ. 🔹 ای مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرند،‌ای پسر ابیقحافه،آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و از ارث پدرم محروم باشم امر تازه و زشتی آوردی، آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر می اندازید، آیا قرآن نمی‌گوید «سلیمان از داود ارث برد»، و در مورد خبر زکریا آنگاه که گفت: «پروردگار مرا فرزندی عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث برد»، و فرمود: «و خویشاوندان رحمی به یکدیگر سزاوارتر از دیگرانند»، و فرموده: «خدای تعالی به شما درباره فرزندان سفارش میکند که بهره پسر دو برابر دختر است»، و می‌فرماید: «هنگامی که مرگ یکی از شما فرارسد بر شما نوشته شده که برای پدران و مادران و نزدیکان وصیت کنید، و این حکم حقّی است برای پرهیزگاران». و شما گمان می برید که مرا بهره‌ای نبوده و سهمی از ارث پدرم ندارم، آیا خداوند آیه‌ای به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا میگوئید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمیبرند؟ آیا من و پدرم را از اهل یک دین نمی‌دانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟ اینک این تو و این شتر، شتری مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر، با تو در روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد. 🍃📿 @heiyat_majazi
[• ☎️ •] . . ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🍃 وَ قالَ مُوسی یا فِرْعَوْنُ إِنِّی 🍃 رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ و موسی گفت:ای فرعون! بی تردید من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم. سوره . اعراف آیه . 104 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇 [•💚•] @heiyat_majazi
[• ☺️ •] ❤️💚❤️ 🍁مےدونید: چرا موقع دعا کردن دستامونو مے بریم بالا ؟ 🍃 مےخوایمــ بگیمــ: یعنے خدایا خستہ شدمــ …😢 بغلمـ کن … 💖 💖 . . خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• 📿 •] . . امام باقر (ع) فرمود: صدقه فقر را می‌برد، بر عمر می‌افزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور می‌کند. 📚(ثواب الاعمال، ص۱۴۱) . . پاتوق نخبگـــان😌👇 [•⏳•] @Heiyat_Majazi
Soleimani2.Ba.wav
398.6K
📱🍃 •[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]• 💞🍃 بِسم الله القاصِمِ الجَبّارین بِسمِ رَبِّ الشُّـهـــدا و الصِدّیقین . . . همــراه اول ⬅️ ارسال کد 98699 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 44132261, 44132234 بہ شماره۷۵۷۵ 📱🍃 @heiyat_majazi
📚|ختم قران امروز ارسال تعـداد به آے دی☺️👇 •📮• @F_Delaram_313 تعداد صفحات • ۱۳۵ • هر روز میزبان فرشته ها😇👇 [💌🍃••] @heyat_majazi
[• #🌸حرفاے_خودمـونے☺️🦋 ] ☘️ مرداب به رود گفت: 🌹چه ڪردی ڪه ؟! ☘️رود جواب داد: 🌹 🌹 🍀 شیرین ترین 🌹لذت در گذشت است ☘️پس از بدی 🌹دیگران به خود بگذریم خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• 😂 •] آقاااااا ما حاضریم😁 سلبریتی هامونو بدیم به چین . و اونا هم کروناشونو بدن به ما! تازه ۹۰ تا نماینده مجلس هم اشانتیون بهشون میدیم! 😏😏😏 سیاست طنز رو اینجا بخون😂👇 [•🎈•] @heiyat_majazi
[• 📚•] 😌🌸🍃 تعجب کردم ، گفتم: من از این جنگ ناراحتم ، از این خون و هیاهو ، و هرکس را هم در این جنگ شریک باشد نمی توانم ببینم . امام موسی اطمینان داد که چمران اینطور نیست . ایشان دنبال شما می گشت . ما موسسه ای داریم برای نگهداری بچه های یتیم . فکر می کنم کار در آن جا با روحیه شما سازگار باشد . من می خواهم شما بیایید آنجا و با چمران آشنا شوید . ایشان خیلی اصرار کرد و تا قول رفتن به موسسه را از من نگرفت ، نگذاشت برگردم . شش هفت ماه از این قول و قرار گذشته بود و من هنوز نرفته بودم موسسه . در این مدت سید غروی هر جا من را می دید می گفت: چرا نرفته اید ؟آقای صدر مدام از من سراغ می گیرند. ولی من آماده نبودم ، هنوز اسم چمران برایم با جنگ همراه بود.فکر میکردم نمی توانم بروم او را ببینم. از طرف دیگرپدرم ناراحتی قلبی پیدا کرده بود. و من خیلی ناراحت بودم . سید غروی یک شب برای عیادت بابا آمد خانه ما و موقع رفتن دم در تقویمی از سازمان امل به من داد گفت: هدیه است آن وقت توجهی نکردم ، اما شب در تنهایی همانطور که داشتم می نوشتم ، چشمم رفت روی این تقویم . دیدم دوازده نقاشی دارد برای دوازده ماه که همه شان زیبایند ، اما اسم و امضایی پای آنها نبود .   یکی از نقاشیها زمینه ای کاملاً سیاه داشت و وسط این سیاهی شمع کوچکی می سوخت که نورش در مقابل این ظلمت خیلی کوچک بود . زیر این نقاشی به عربی شاعرانه ای نوشته بود؛ من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم ، ولی با همین روشنایی کوچک فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان میدهم و کسیکه بدنبال نور است این نور هرچقدر کوچک باشد در قلب او بزرگ خواهد بود . کسیکه بدنبال نور است ، کسی مثل من . آن شب تحت تاثیر آن شعر و نقاشی خیلی گریه کردم . انگار این نور همه وجودم را فراگرفته بود . اما نمی دانستم چه کسی این را کشیده . ادامه دارد...❣😉 🖊:نقل از همسر شهید مصطفےچمران👌😍 ... [•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #چمران_از_زبان_‌غاده #قسمت_دوم😌🌸🍃 تعجب کردم ، گفتم: من از این جنگ ناراحتم ، از ا
[• 📚•] 😌🌸🍃 بالاخره یک روز همراه یکی از دوستانم که قصد داشت برود موسسه ، رفتم در طبقه اول مرا معرفی کردند به آقایی و گفتند ایشان دکتر چمران هستند. مصطفی لبخند به لبش داشت و من خیلی جا خوردم . فکر می کردم که کسیکه اسمش با جنگ گره خورده و همه از او می ترسند باید آدم خشنی باشد ، حتی می ترسیدم ، اما لبخند او و آرامشش مرا غافلگیرکرد . دوستم مرا معرفی کرد و مصطفی با تواضعی خاص گفت: شمایید ؟ من خیلی سراغ شما را گرفتم زودتر از اینها منتظرتان بودم . مثل آدمی که مرا از مدتها قبل می شناخته حرف می زد . عجیب بود . به دوستم گفتم: مطمئنی که دکتر چمران این است؟ مطمئن بود .   مصطفی تقویمی آورد مثل آن تقویمی که چند هفته قبل سید غروی به من داده بود نگاه کردم گفتم: من این را دیده ام . مصطفی گفت: همه تابلو ها را دیدید ؟ از کدام بیشتر خوشتان آمد ؟گفتم: شمع، شمع خیلی مرا متاثر کرد . توجه او سخت جلب شد و با تاکید پرسید: شمع ؟ چرا شمع ؟ من خود به خود گریه کردم ، اشکم ریخت . گفتم: نمی دانم . این شمع ، این نور ، انگار دروجود من هست ، من فکر نمی کردم کسی بتواند معنی شمع و از خودگذشتگی را به این زیبایی بفهمد و نشان دهد . مصطفی گفت: من هم فکر نمی کردم یک دختر لبنانی بتواند شمع و معنایش را به این خوبی درک کند. پرسیدم: این را کی کشیده ؟ من خیلی دوست دارم ببینمش، و با او آشنا شوم .   مصطفی گفت: من . بیشتر از لحظه ای که چشمم به لبخندش و چهره اش افتاده بود تعجب کردم شما ! شما کشیده اید ؟ مصطفی گفت: بله ، من کشیده‌ام. گفتم: شما که در جنگ و خون زندگی می کنید ، مگر می شود ؟ فکر نمی کنم شما بتوانید این قدر احساس داشته باشید . بعد اتفاقغ عجیب تری افتاد . مصطفی شروع کرد به خواندن نوشته های من . گفت: هر چه نوشته اید خوانده ام و دوررا دور با روحتان پرواز کرده‌ام . و اشکهایش سرازیر شد . این اولین دیدار ما بود و سخت زیبا بود . ادامه دارد...❣😉 🖊:نقل از همسر شهید مصطفےچمران👌😍 ... [•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #چمران_از_زبان_غاده #قسمت_‌سوم😌🌸🍃 بالاخره یک روز همراه یکی از دوستانم که قصد داشت
وَلَاتَحْزَنَ ، وَلِتَعْلم‌اَنَّ‌‌‌وَعْدَاللَّهِ‌حَقٌّ ...(قصص/١٣) شڪسٺگےهاےدلم‌را نگه‌داشٺه‌ام‌ٺوٺرمیمشان‌ڪنے ... · · ↳| khoda♥
1_6996193.mp3
3.25M
💓🍃 🍃 ||صبح جمعه و دعای ندبه|| [🎤] محسن فرهمند درندبه های جمعه توراجستجوکنم زیباترین بهانه دنیای من سلامــ😍❤️ 🍃 @heiyat_majazi 💓🍃
[• ☎️ •] . . ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🍃 يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ 🍃 فَمَاذَا تَأْمُرُونَ‏ آنان گفتند موسی میخواهد شما را از سرزمینتان آواره وبیرون كند (و سرزمین شما را اشغال نماید)، پس (در این مورد) چه دستور می‏دهید؟ سوره . اعراف آیه . 110 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇 [•💚•] @heiyat_majazi