eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
463 عکس
131 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌نمونه باارزش امتداد حکمت و فلسفه اسلامی 📌کتاب «، حکیم متاله استاد آیت الله امام خامنه ای: 🔹کتاب نوشتهٔ شماست؟ کتاب بسیار خوبی است. 🔸مدت‌ها پیش به فیلسوفمان در قم، از کمبودی گله می‌کردم و می‌گفتم: ❇️«فرق فلسفهٔ ما با فلسفهٔ غرب (از زمان ارسطو و افلاطون تاکنون) این است که فلسفهٔ غرب، همیشه یک دنباله و ادامهٔ اجتماعی و سیاسی و مردمی داشته است؛ اما فلسفهٔ ما ادامهٔ اجتماعی و سیاسی نداشته است. حداکثرش به ادامهٔ تربیت فردی رسیده؛ والا اینکه فلسفهٔ ما بگوید شکل حکومت چگونه باید باشد، حقوق مردم چیست، ارتباطات آنها با یکدیگر چگونه است، چنین ادامه‌ای ندارد. در حالی که همهٔ این مبانی می‌تواند مبنای فلسفهٔ اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد.» 🔸وقتی من ترتیب و فصل‌بندی کتاب شما را (البته همه‌اش را نخوانده‌ام) نگاه کردم، دیدم این کار شده است. از شروع کرده‌اید و به جمهوری اسلامی و مسائل آن رسیده‌اید. این چیز است. الحمدلله این‌طور فکرها در جامعهٔ ما حضور دارد. از این‌ها باید حداکثر استفاده بشود. این سبک کار، درست است. باید متمسّک به مبانی بود. بیانات رهبر انقلاب در دیدار هیئت‌مدیرهٔ دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم، ۲۹دی۱۳۸۰ منشور حوزه و روحانیت، ج۵، ص۳۱۰تا۳۱۱ https://eitaa.com/hekmat121
📌امام خمینی و علامه طباطبایی دو حکیم صدرایی آیت اللّه امام خامنه ای: فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایه‌ی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینه‌ی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد . و چنین است که به گمان ما بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی ، جای خالی خویش را در اندیشه‌ی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت. 🔸ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون که یگانه‌ی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزه‌ی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم که استاد یگانه مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزه‌ی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و هم دوره‌های آنان، بیشک دوره‌ی با برکتی برای فلسفه الهی است. 🔹و اکنون برپایی این گردهمایی بزرگ از فرزانگان ایرانی و غیرایرانی مژده‌ی آگاهیهای ژرفتر و گسترده‌تری در باب فلسفه ملاصدرا میرساند. شاید این یکی از موجباتی شود که مسیر مستقیم و تکاملی و نامتناقض فلسفه که از ممیزات فلسفه‌ی اسلامی بویژه پس از روشن شدن است، در ذهن اندیشوران و فیلسوفان غرب، با مسیر پرتقاطع و پرتناقض و پرنشیب و فراز فلسفه غربی در همین چهارصد سال مقایسه شود و فرصت تازه‌ای برای نقد و بحث در معرفت و استدلال عقلانی، فراهم آید. منبع: https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2947 https://eitaa.com/hekmat121
📌 عمق تفکرات علامه طباطبایی و شهید مطهری آیت اللّه امام خامنه ای: 🔸شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسایل اسلامی بحث کرده‌اند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان‌المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کرده‌اند. 🔹تفکرات مرحوم و مرحوم - این متفکران شیعه - در زمینه‌های اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل و و و اینها که جای خود دارد. 🔸نباید این‌گونه باشد که ما در باب مسایل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کم‌مایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. پس، نکته‌ی اول این است که هدف از این اجتماع بایستی دایماً مورد نظر باشد. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2294 https://eitaa.com/hekmat121
📌انقلاب اسلامی امتداد حکمت و معارف عقلی 📌نقش علامه طباطبایی و شاگردان 📌نقش شهید مطهری آیت الله امام خامنه ای: 🔸بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی نحل را خواندم: ❇️«اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم. و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون. ثمّ کلی من کلّ الثّمرات فاسلکی سبل ربّک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للنّاس» . 🔹گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روئیده بود، نشستند تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند؛ هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم. از هیچ دسته‌ای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمی‌آمد. و اگر این نمیشد، این انقلاب اجتماعی به وقوع نمیپیوست؛ انقلابی که همان شعاری که در تهران روز عاشورا داده میشود، در فلان کوره‌دهِ یک استان دورافتاده هم مردم راهپیمائی میکنند، همان شعار را میدهند، همان حرف را میزنند، همان درخواست را میکنند. این میشود ؛ که نتیجه‌اش سقوط آنچنان حکومتی است، و تشکیل اینچنین نظامی. 🔸 استقامت و استحکام و ریشه‌داری این نظام به گونه‌ای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود. 🔹 را هم باز خود روحانیون آماده کردند. امثال شهید ، امثال علامه‌ی و بزرگانی از این قبیل، مبانی فکرىِ مستحکم را آماده کردند؛ این را که بر اساس آنها میشود نشست فکر کرد، پرورش داد، گسترش داد، تفریع فروع کرد و نیازهای فکری امروز جوانها را پاسخ داد. 🔹در کشور ما آن سخن قاطعی که توانست تفکرات مارکسیستی را مثل پنبه‌ای حلاجی کند، به هم بزند و باد هوا کند، فرمایشات مرحوم بود - که ایشان شاگرد آقای طباطبائی بود - و بعضی دیگر از شاگردان مرحوم علامه‌ی . این نظام در یک چنین بستری به وجود آمده. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21151 https://eitaa.com/hekmat121
کانال تخصصی با موضوع بر پایه آثار و حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی: ❇️ حکیمان نسل اول انقلاب اسلامی: 📌امام خمینی 📌علامه طباطبایی 📌علامه شهید مطهری 📌آیت الله شهید بهشتی 📌آیت الله شهید صدر 📌علامه جعفری تبریزی 📌علامه مصباح یزدی 📌علامه جوادی املی 📌علامه سبحانی تبریزی و ایت الله العظمی امام خامنه_ای ❇️حکیمان نسل دوم انقلاب اسلامی حضرات آیات و حجج اسلام 📎استاد غلامرضا فیاضی 📎استاد حمید پارسانیا 📎استاد سید یدالله یزدانپناه 📎استاد محمد حسین زاده یزدی 📎استاد علی ربانی گلپایگانی 📎استاد علی عابدی شاهرودی 📎استاد محمدرضا عابدینی ❇️اهداف و موضوعات: 🔹چیستی امتداد حکمت و فلسفه 🔹روش شناسی امتداد حکمت و فلسفه 🔹معرفی اثار در مسیر امتداد حکمت و فلسفه 🔸معرفی امتدادگران حکمت و فلسفه از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی 🔸پاسخ به شبهات منکران و تحریف گران امتداد حکمت الهی و فلسفه اسلامی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121📌
جریان شناسی 5 جریان مخالف حکمت و فلسفه اسلامی 🔆بخش اول: 🔸از آغاز تاریخ حکمت و عقلانیت همواره جریانهای فلسفه و حکمت گریزی وجودداشته است که نسبت به نقش و جایگاه در کسب معرفت و سنجش اندیشه ها تردید داشته اند و آن را از رسالت اصلی اش معاف دانسته اند و در حاشیه ابزار معرفتی و منابع دیگر نشانده و به بازتعریف آن پرداخته اند. این دیدگاه طیف وسیعی از نظریات و جریانها را در بر می گیرد. 🔹در جهان اسلام نیز از صدر اسلام تا امروز، مقوله و یکی از مهمترین محورهای گسست جریانها و تقابلها بوده است از خوارج تا اهل حدیث، اشعری گری تا اخباریگری، از شهودگرایی صوفیانه تا تجربه¬گرایی متجددانه از مهمترین جریانهای مخالف عقلانیت مابعدالطبیعی و فلسفی بوده¬اند و هر یک به فراخور دغدغه و بنیانهای معرفتی خود به نفی و طرد حکمت و فلسفه پرداخته اند. 🔹البته ماجرای این جریانها و افراد که مخالف اصل حکمت و فلسفه و درصدد طرد و نفی آن هستند با برخی حکیمان و فیلسوفان و همچنین طیف وسیعی از عالمان و فقیهان و متفکران که درون گفتمانی به برخی از مسائل و پاسخ های فیلسوفان دیگر نقد دارند متفاوت است. اینان، اصل حکمت و فلسفه را تأیید می کنند و خود در این زمینه یا دارای آثار علمی و فلسفی و کلامی هستند و یا در علومی مثل اصول فقه، کلام، تفسیر و اخلاق از آن بهره وافر گرفته اند اما مانند هر علم و دانش دیگری در درون حکمت و فلسفه، مکاتب و مدرسه های مختلف علمی و نظری وجود دارد که از طریق بحث و گفتگوهای مدرسه ای و نقد و انتقاد علمی موجبات تطور و رشد دانش را فراهم کرده اند. ❇️1️⃣جریان صوفیه گروهی با اذعان به مرجعیت شهودات ذوقی و تجربه دینی، پای عقل را سست و چوبین دانسته و آن را از معرفت حقایق متعالی و ظرائف عالم وجود معذور دانسته اند. اینان تنها طریق معرفت اصیل و تعالی بخش را راه دل و سلوک صوفیانه پنداشته¬اند. محمد و بسیاری از تا عصر جدید مهمترین سردرمداران این جریان هستند. ❇️2️⃣جریان «کتاب بسنده» گروهی دیگر با تکیه بر مرجعیت مطلق کتاب مقدس قرآن کریم، عقل را به حاشیه کتاب رانده و آن را از درک فراتر از کتاب و یا درک مستقل آن عاجز دانسته اند. این جریان عقلانیت فلسفی را متهم به خروج از دایره کتاب و استقلال از کتاب کرده اند و بر این اساس آن را محکوم کرده و به کناری افکنده¬اند. در دوره معاصر، جریان «قرآن بسنده» فعالیت گسترده داشتند. در دهه بیست محور این حرکت بود و بسیاری از متدینان و طلاب از این فضا تأثیر پذیرفتند و سپس توسط دکتر احیا و بازسازی شد. ❇️3️⃣جریان ظاهر گرایی و اخباریگری جمعی دیگر که از لحاظ کمی و کیفی بیشتر از سایر گروه هاست بر پایه مینای «ظاهرگرایی» و «حدیث گرایی» به ضدیت تام و تمام با عقلانیت فلسفی پرداخته اند و آن را رقیب جدی حدیث و برآمده از فرهنگ یونانی معرفی می کنند. این جریان با نفی حسن و قبح عقلی و با تمسک به برخی اخبار ضعیف و تحلیل سطحی از تاریخ فلسفه و همچنین تأویل روایات متواتر و صحیح السند پیرامون عقل و حکمت، به ستیز جدی و همه جانبه علیه حکمت و فلسفه پرداخته اند و همه وجوه فلسفه ورزی را نفی می کنند و تمسک به روایات و احادیث حتی احادیث ضعیف را مسیر کسب معرفت صحیح و معتبر می دانند. ، ، در جهان اهل سنت، و ، و ، و مدرسه معارفی مشهد در تشیع از این طیف فکری محسوب می شوند. ❇️4️⃣جریان «خوف از انحراف مومنان» جریان چهارم، دغدغه مندان دیانت و شریعت هستند که با توجه به سنگینی و صعوبت مباحث فلسفی و اطراف خطرناک آن، معتقد به احتیاط در تعلیم و تعلم فلسفه هستند تا دین عموم افراد و طلاب به خطر نیفتد از این رو تعلیم و تعلم فلسفه و حکمت الا بخش از مباحث موثر در علم کلام را برای عموم جایز نداسته اند و فقط برخی از خواص برای دفع شبهات اعتقادی مجاز به تعلیم و تعلم آن هستند. این جریان بیشتر منتقد جنبه های عرفانی و وحدت وجودی حکمت متعالیه هستند و نه اصل عقلانیت فلسفی و تأملات فلسفی همچون آثار ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی و مباحث فسفی جاری در علم اصول فقه. آیت الله العظمی گلپایگانی و برخی از فقها از جمله معتقدان به این نظر هستند. ادامه دارد .... ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
جریان شناسی 5 جریان مخالف حکمت و فلسفه اسلامی 🔆بخش دوم: ❇️5️⃣جریان تجددمحور و دغدغه مند علاوه بر چهار گروه ذکر شده، پس ورود تجدد و مدرنیته به جهان اسلام، جریان دیگری در جامعه اسلامی سر برآورده است که اگرچه به لحاظ مبنایی ریشه در ذیل یکی از جریانها فوق دارد اما به دلیل دیگری نیز تمسک می جویند و آن در عصر تجدد است. این جریان که نوعا تحصیل کرده علوم جدید غرب و یا اهل مطالعه آثار فکری، سیاسی، اجتماعی و ادبی دنیای جدید هستند در برابر میزان نفوذ و گسترش عرضی مباحث فلسفه غرب در عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی دچار حیرت شده اند و از ناتوانی فلسفه اسلامی سرخورده شده اند از این رو معتقدند که فلسفه و حکمت اسلامی توان ورود به عرصه های عینی و اجتماعی را ندارد و می بایست با استفاده از تلاش¬های غربیان و الگوهای آنان به ترجمه فلسفه های غربی و یا بومی سازی و اسلامی سازی آنها پرداخت و در این جریان دست به تأسیس فلسفه جدید زد. نوع این جریانها به معتقدند و دراین زمینه به یکی از فلسفه های غربی اقتدا کرده و از تجربیات آن بهره جسته اند هرچند ممکن است برخی از این جریان ها از نام بردن نسخه های غربی إبا داشته باشند و حتی آن باشند و به منجر شود. ❎طیف های خود باخته و غرب زده طبیعی است که بسیاری از تحصیل کردگان علم و فلسفه غربی و کسانی که گمشده خود را در تحولات جهان غرب و عالَم تجدد می یافتند از همه میراث علمی و فلسفی موجود در جهان اسلام دل بریده و با نفی مطلق و طرد کامل آن به ترجمه فلسفه غربی روی آورند و آن را نسخه درمان دردهای جامعه بپندارند. برخی از این افراد به تفکرات و فلسفه لیبرالیستی پناه برند و برخی به فلسفه های سوسیالیستی؛ اما همه بر نفی خود و اعتماد به میراث فلسفی غرب مشترک بودند. جریان غرب زده از ملکم خان، طالبوف، آخوندزاده تا محمدعلی فروغی، حسن تقی زاده، تقی ارانی، کیانوری، طبری، آریان پور، و ... از جمله این افراد محسوب می شدند. ❎طیف های خودباور اما در این بین جمعی از دین-مداران و دغدغه مندان فرهنگ و سنت اسلامی علی رغم دغدغه تجدد و کارآمدی، درمان را در طرد و نفی مطلق میراث اسلامی ندیدند بلکه معتقد بودند با کنار گذاشتن مابعدالطبیعه و عقلانیت فلسفی می توانند خوانش جدید از قرآن و فرهنگ اسلامی داشت. که مهمترین آنها از این قرار است: 1. طیف علم محور دغدغه اصلی این جریان «علوم تجربی» است و همسو نشان دادن آموزه های دینی با پیشرفت های علوم تجربی جدید بود؛ علومی که با روش شناسی تجربی و اثباتی، سعی در تقلیل حقایق به امور مادی و روابط علّی تجربی و نفی نقش عوامل ماورایی در پیدایش حوادث و وقایع این جهانی بود. از این رو، حکمت و فلسفه اسلامی با تأکید بر عناصر غیبی و اعتقادبه وجود روح و نفس مانع بزرگی بر سر این راه محسوب می شد. اعضای وابسته به نهضت آزادی بخصوص مهندس ، دکتر با تمسک به علوم تجربی فیزیک و زیست شناسی و اعتماد به منطق تجربی، تلاشهای زیادی در زمینه بازخوانی علمی معارف اسلامی و رد آراء و نظرات فیلسوفان اسلامی انجام دادند. 2. طیف اجتماع محور این طیف فکری بیشتر دغدغه جامعه و تغییرات اجتماعی داشته و دارند و معتقد به تغییرات اساسی در وضعیت جامعه و روابط قدرت و حاکمیت هستند تا امکان توسعه مادی و سرپرستی جامعه براساس آموزه های اسلامی فراهم شود. این طیف نیز بر مانعیت فلسفه و حکمت اسلامی بر سر راه توسعه و تجدد جامعه اسلامی اصرار دارند و گذار از آن را یکی از شرایط ماتقدم توسعه می دانند. دکتر و جریان چپ اسلامی با استفاده از آراء و اندیشه های سوسیالیستی و اگزیستانسیالیستی به نقد حکمت و فلسفه اسلامی نشستند و به تولید ادبیات شورانگیز مبارزاتی و رهایی بخش پرداختند تا از طریق ادبیات و تفسیر مبارزاتی و شور افکنانه از آموزه های دینی و بحرانهای اجتماعی جامعه، جوشش و خیزشی را در نسل جوان ایجاد کنند. از جمله نسخه های جدیدتر این طرز فکر، سید طلبه حوزه بود که علی رغم بی اطلاعی از منطق و فلسفه، به مطالعه آثار ترجمه ای و تألیفی جریان چپ داخلی پرداخت و از این رهگذر با برخی از نگاه های سوسیالیستی آشنا شد و علی رغم نگرش های تکنولوژی محور پیشین، دغدغه های اجتماعی پیدا کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عرصه مطالعات اقتصادی روی آورد اما با ناکامی های مکرر در عرصه اقتصاد و خروج اجباری از جامعه مدرسین در اواسط دهه شصت تلاش کرد تا با آشنایی و استفاده از «فلسفه شدن» هگل و تقریرهای سوسیالیستی، طرحی برای بومی سازی آن با عنوان برپایه ارائه دهد و برای این منظور آکادمی علوم اسلامی را تأسیس کرد. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌سازندگی در تخریب 📌امتداد در تشکیک 🔆بررسی نقش جریانهای در و 🔆 ❇️خلاصه کلام این است که رشد علم همواره در بحران¬ها، تردیدها و تشکیک هاست و در این تردیدها و تشکیک ها می توان افق های نو را کشف و پاسخ جدید را عرضه کرد. 🔹از این رو، اهل حکمت و فلسفه از تخریب، تشکیک و تردید، خوفی به خود راه نمی دهند و از پرسش ها و تشکیک ها اگر براساس رعایت و در موضعِ خود باشد استقبال می کنند. اما اگر متاعی عرضه شود که با شعار تکامل و امتداد حکمت و فلسفه به میدان آید اما تخریب و تشکیک شالوده شکنانه را قصد کرده باشد حتما باید با آن مخالفت و مقابله شدید علمی و تبلیغی کرد و منصفانه اهداف آنان را بر ملا کرد و در این جای هیچ ، گذشت و توجیه گری نیست. 🔸جریان های مخالف با حکمت و فلسفه هر چند در ماتعی برای بسط و امتداد حکمت محسوب می شوند و زحماتی را برای اهل حکمت و فلسفه ایجاد می کنند و دست مردم رااز معارف عقلانی و حکمی کوتاه می کنند (که در جای خود نیازمند تحلیل و بررسی است) اما از جهاتی به طور و در موجب تکمیل و رشد حکمت و فلسفه بوده اند و باعث تعمیق کیفی حکمت و توسعه کمی فلسفه در عرصه های مختلف شده اند. ❇️مهمترین آثار و تأثیرات مخالفان فلسفه در شکوفایی حکمت و امتداد فلسفه از این قراراست: ❇️1️⃣ احتیاط و رعایت جوانب حساسیت برانگیز جریان مخالف فلسفه، با تردیدها و تخریب ها و تشکیک های خود، موجب می شود که اهل حکمت و عقلانیت تعدیل شوند و در ارائه محصول تأملات و تفکرات خود احتیاط کنند و هر فرضیه و حدسی را که مستند به دلیل محکم و مستند نیست مطرح نکنند و همچنین در رسیدن حکمت به اهلش و ممناعت از رسیدن به غیر اهل آن، با احتیاط و حکیمانه رفتار کنند. ❇️2️⃣تفصیل و بسط معرفتی مباحث حکمی از آنجا که بسیاری از تخریب ها و تشکیک ها ریشه در بدفهمی حکمت و فلسفه و اجمال و ابهام مفاهیم گزاره های آن دارد، بسیاری از حکیمان و فیلسوفان به تفصیل و توضیح بیشنر مباحث حکمی و مفاهیم و قوانین فلسفی پرداخته اند و از طریق بسیاریاز ابهامات و اجمالها برطرف شده است. همین امر موجب گسترش مکتوبات فلسفی با ادبیات مختلف و سلیقه ها و قالب های متنوعی همچون نظم و نثر، عربی و فارسی، حکایت و ضرب المثل و ... شده است. ❇️3️⃣تعمیق و تکثیر ادله برخی از تشکیکات و تخریب های مخالفان نه در اصل مسئله بلکه بر استدلال ها و براهین حکمت و فلسفه وارد شده است و آنها را کافی و وافی نداسته اند. از این رو حکما و فلاسفه، به تعمیق براهین و تکثیر استدلالها و شواهد معتبر پرداخته اند تا مخالفان بتواند از جوانب مختلف با اصل مدعا و دلایل آن ارتباط برقرار کنند. ❇️4️⃣ ظهور برخی حیثیت های جدیدِ مسائل موجود در فلسفه از آنجا که نوعا مخالفان حکمت و فلسفه، در علوم دیگر دارای مطالعه و احیانا دارای تبحر و تخصص هستند نوع اشکالات و تردیدهای آنها ریشه در نظام دانایی آنها دارد و از منظر علمی و عملی خود به مسائل می نگرند و از آن منظر و حیثیت به نقد مسائل و ادله فلسفی می پردازند. این امر موجب می شود که حیثیت های جدید مسائل موجود در فلسفه آشکار شود و فیلسوف بتواند از آن منظرها و حیثیت ها به مسئله فلسفی بنگرد. ❇️5️⃣طرح مسائل جدید برخی از تردیدها و تشکیک ها یا ناظر به مسائل جدیدی است که در فلسفه و حکمت مسبوق به سابقه نیست و یا اینکه فیلسوفان به آن وقعی ننهاده و از کنار آن به سادگی گذشته اند. تخریب ها و تشکیک ها می تواند موجب طرح مسائل جدید و برجسته شدن مسائل و مباحث مغفول شود و فیلسوفان را به تأمل و تفکر در اطراف آن وادارد. 🌺نکته پایانی: ینابراین در عرصه حتما می بایست به جریانهای مخالف حکمت و فلسفه توجه جدی شود و اشکالات و پرسش های آنان به دقت مطمع نظر قرار گیرد تا از این طریق، برخی از حیثیت ها و زوایای اجتماعی و عینی مسائل فلسفی کشف شود و یا برخی دغدغه های عینی و پرسش های جدید و کاربردی مطرح گردد و فیلسوفان و حکیمان را به تفکر و تعقل متناسب وا داشت. 💐 همانگونه که استاد شهید مطهری به نقش تشکیکات غزالی و فخر رازی اشاره میکند و خود از مباحث جدید و شبهات فلاسفه غربی و روشنفکری استقبال می کرد. درمطلب بعد برخی از مطالب استاد شهید مطهری بارگذاری می شود. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
همایش: فلسفه و تعامل جهان‌ و انسان بنیاد حکمت اسلامی صدرا بنیاد حکمت اسلامی صدرا به ریاست ایت الله سید محمد خامنه ای در سالروز بزرگداشت حکیم بزرگ ملاصدرا در سال ۱۴۰۰ به موضوع تعامل جهان‌ و انسان میپردازد. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌روش شناسی امتداد حکمت استاد شهید مرتضی مطهری 📍حجت الاسلام دکترمیثم قاسمی 🔹یکی از عویصه های اندیشه امتدادی و انضمامی، سردرگمی در چگونگی تحلیل متغیّرهای موجود در فضای عینی و واقعی زندگی است، اینکه انسان مدرنیته زده امروز در عمق این امواج نو به نو، به کدام دست آویز باید چنگ بزند و با کدام عنصر بازیگر یا بازیگردان در حیات بشر بر سر بود ویا نبود خود به قمار مرگ و زندگی بپردازد و پیچیده تر اینکه در این هیاهوی ایسمها، از کدام پنجره و امکان زندگی، میتوان جایی برای نگاه توحیدی و وحیانی گشود، معادلههایی چند مجهوله و ویرانگر است که مردانِ مردِ عرصه علم و عملیات را از پای درآورده است و نزاع میان آرمانها و واقعیّت را در تراز جنگی صلح ناپذیر جلوه داده است. 🔸نوع نگاه هستی شناسانه هر اندیشمند، حکایتگر نقطه ثقل دیدگاه او در تبیین پدیدهها و تشریح روابط علّی و معلولی میان آنها و دیدگاههای تجویزی است که او در هر نگاه خرد و کلان منظومه فکری خود، اتّخاذ خواهد کرد؛ از این رو برای اینکه دریابیم او چگونه اندیشه خویش را برای حل معضلات زیست انسانی به کار میگیرد، لازم است دریابیم، جهان تفسیر شده در حکمت و اندیشه نظری او، بر اساس چه طرح و قالبی برساخته شده است؟ 🔹طرح کلان ساختار هستی در اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری، دارای مختصاتی است که میتواند در تولید فرمول تبدیل حکمت به گزارههای راهبردی و عملیاتی ، تا حدود زیادی برای جویندگان فلسفه پویا و راهگشا، الهام بخش باشد، او به رغم اینکه دههها با مطالعه و بررسی دو جریان اندیشه الهی و مادّی، بر فضای تفکّر بشر احاطه داشت امّا چنان در تحلیل انسان در ساحت و فرد و اجتماع و تاریخ و آینده، استوار سخن میگفت که گویا همه کرّو فرّ جهان مادّی و تماشای امواج سهمگین کفر و شرک، لحظهای در درستی آنچه در یافته بود تردیدی ایجاد نکرده است. 🔸او جهان را بر اساس رویکر فلسفه صدرایی و نگاه قرآنی دارای متنی مبتنی بر حقیقت میداند، و در پس هر تحوّلی به دنبال یافتن حیثیّتهایی است که نشان از حقانیّت و حقیقت دارد، برای مطهری شرّ محض معنا ندارد و حتّی حاکمیّت باطل و طاغوت نیز بدون تکیه بر جریانهای خیر و حقّانی توان حکمرانی و جولان ندارد،«َ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال‏. رعد17» این الگو را در تحلیل جهان درون فرد نیز به کاربسته است آنجا که سخن از «من عالی و من دانی» به میان آورده است، او راه رهایی انسان را بازگشت به «من عالی» دانسته است و ترجیح میدهد، به جای همه توصیههای پراکنده اخلاقی، او را به نشانههایی در خود ارجاع دهد تا نقشه راه فطرت و نهاد حقانی نفس الهی خود هدایتگر انسان برای خروج از ظلمات به نور باشد، او تمدّن بشر را نیز بر همین اساس تحلیل نموده است، تمدّن را تنها صورت و ابزار تسهیل زندگی برشمرده و آنجایی مظاهر تمدّن را ارزشمند و خیر معرفی میکند که به تقویت روابط انسانی و انسانیّت انسان برسد. 🔸اندیشه مطهری از هر نوع تحکّم و اجبار بیرونی برای شکوفایی به عنوان یک حکم اولی پرهیز میکند. او رشد انسان را در تنها بر بستر تجربه و کنشگری ممکن میداند، و معتقد است باید رشد اجتماعی در فضای تفاهم جمعی رقم بخورد، و انسانها باید با آزادی از قید موهومات و تعلّقات «خود دانی» به انتخابگری مقرون به صحت و درستی دست پیدا کنند. 🔹در چنین بستری جهاد برای توحید در واقع جانفشانی برای رفع قیود روح و روان است و انسان انتخابگر هیچ گاه نباید از این کارویژه برکنار باشد، او لایه حقانی جامعه و فرد را بازگشت به فطرت و حقیقت مردمان میبیند، برای او قدرت، سیاست و حتّی اخلاق و معرفت و فقه و دیگر عناصر اندیشه دینی تنها ابزارهایی است که انسان را با خودش روبرو کند. 🔸امروز و در هنگامه تجلّی انتخابگری مردم ایران بیش از گذشته باید به جهان بینی استاد شهید برگردیم، جهان بینی مثبت اندیشی که همواره در جستجوی فطرت های قریب به بالفعل شدن است و با بیاعتنایی به جولان پرحجم کفهای روی آب برای سوار شدن بر ماینفع الناس به دنبال ساختن بلمی است که راه ریختن به دریا را به مردمان نشان دهد، آن روی زیبایشان را به خودشان بنماید و این چنین آشکارا، فلسفه و دین و توحید را به عرصه زندگی بکشاند. 17 اسفند99 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مقدمه ای کلی بر مقوله عملیاتی کردن وامتداد بخشی به مفهوم توحید 📍حجت الاسلام رضا خانجانی استاد سطوح عالی فقه و حکمت ❇️تعریف امتداد ومراد از آن 🔹مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی در کنار آسیب های مختلف نظام معارف اسلامی به یکی از آسیب های مهم نظام اعتقادی اشاره می کند:وآن این است که مباحث معارف اسلامی ذهنی می باشند و دور از حیطه تاثیر عملی و عینی و مخصوصا اجتماعی ارائه شده است. بیش از معرفت ذهنی به بار نیاورده است و نسبت به زندگی جمعی انسان ها علی الخصوص نسبت به تعیین شکل و قواره جامعه تعهد وتکلیف و حتی نظریه روشن ارائه نداده است. معارف اسلامی باید از ذهنیت محض وتجرد خارج شده و ناظر به تکالیف عملی و زندگی اجتماعی باشد 🔸امتداد در واقع تطبیق و مصداق یابی یک مفهوم و معرفت ذهنی براساس مراتب و لایه های مختلف آن است. بر اساس آنچه در روایات در مورد قران آمده: یجری مجری الشمس و القمر این جری وتطبیق که در مباحث تفسیری آمده تا حدی می تواند مشخص کننده مفهوم امتداد باشد درواقع امتداد یکی از مصادیق جری وتطبیق است جری گاهی بر مصادیق وتک تک افراد جامعه و حادثه های جزیی بیرونی است و گاهی بر دلالت های اجتماعی و نظامات و سیاست وهنر و اقتصاد و....است و نیز از تعبیر تاویل می توان استفاده کرد البته نه تاویل باطنی و عرفانی که ناظر به بطون ولایه های معنایی قرآن است بلکه تاویل به معنای مصداق و عینیت خارجی که علامه طباطبایی در ذیل آیات اول سوره آل عمران معنا نموده است. ❇️سر احتیاج به امتداد و ضرورت های امتداد بخشی 🔹تمامی مفاهیم قران و از جمله محوری ترین آن یعنی توحید ، برای هدایت بشر است وهدایت در توصیف دقیقش یعنی رهنمون کردن بشر در عالم و حیات واقعی و بشری آن و در تمام ابعاد و حیثیات فردی و اجتماعی اگر هدی للمتقین و هدی للمومنین و هدی للمحسنین و...داریم همه به یک دلالت واحد اشاره دارند که بدون امتداد بخشی به مفاهیم دینی از جمله توحید در واقع هیچ بهره ای از دین و قران برده نشده است لذا خطاب حقیقی مذمت آمیز قران اشاره به همین نکته است چه بسا کسی حافظ و قاری قران باشد ولکن اگر در حیات واقعی و عینی توحید و مفاهیم توحیدی را در زندگی عملی پیاده نکرد در واقع مخاطب این آیه است وقال الرسول ان قومی اتخذوا هذا القران مهجورا 🔸به تعبیردیگر مفاهیم قرآن به تنهایی حلال مشکلات جامعه نیستند بلکه قرآن باید به معنای واقعی حاکمیت تامه داشته باشند. ❇️ویژگی ها وممیزات امتداد بخشی به یک اندیشه وفکر 🔹بر اساس آنچه در مقدمه طرح کلی اندیشه اسلامی مقام معظم رهبری آمده است امتداد مفاهیم اسلامی دارای ویژگی های زیر است: 📌 نباید در حد معرفت ذهنی بماند 📌باید تاثیر عینی و عملی داشته باشد 📌باید تاثیر اجتماعی داشته باشد 📌باید تعیین کننده تعهد و تکلیف باشد 📌قد قواره جامعه را مشخص کند ❇️مبانی و اصول امتداد بخشی 🔹مسلط وناظر بر نظام واره فکری معرفتی و نظام ارزشی و رفتاری اسلام 🔸فهم و اتکای به قرآن با همه ابعاد و اجزای آن 🔸مبتنی بر اجتهاد دقیق و استنباط روشمند 🔹روش انضمامی و عینیت گرا 🔹دور بودن از تحجر و التقاط 🔹ناظر به مسایل اهم و اولویت دار جامعه باشد. ❇️کاری که انبیا انجام می دادند این بود که در بیان و تبیین توحید از مساله ها و اقتضائات روز و بحرانهای موجود جامعه بهره می بردند برای تطبیق مفاهیم دین گاهی در نفی بت ها و اصنام ظاهری،و گاهی در نفس طاغوت زمان وفراعنه و اکاسره و قیاصره زمان دین را تبیین نموده اند. این اصل بشدت مورد نیاز امروز ما نیز ما هست. با استمداد از توحید باید به ستیز طاغوت و استکبارو ساختار های نهادینه شده آنها رفت اگر در اقتصاد اتکای جامعه به کفر است این باید نفی شودیا در سیاست و فرهنگ و سبک زندگی و.... ❇️روش های امتداد بخشی در مقام روش شناسی باید توجه داشت: 📌 امتداد بخشی و پیدا کردن تطبیقات عملیاتی خود دارای دو مقام است 📌مقام توصیف و تبیین ذهنی امتداد های یک مفهوم 📌مقام تطبیق و عملی و عینی امتداد 📌روش های تحقق امتداد های عینی و عملی مفاهیم دینی در جامعه: 📌تبدیل به امر روشن و مبین نمودن واز مسلمات کردن این مفاهیم 📌طراحی نظام حرکت اجتماعی بر اساس منظومه معرفتی مبتنی بر قرآن 📌ساخت وتحقق دولت اسلامی و جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
کار خطرناک فرهنگستان آیت الله العظمی امام خامنه ای ❇️ بیانات بسیار مهم و تذکرات جدی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای به حجت‌الاسلام میرباقری و اعضای دفتر قم در ۱۳۸۹/۴/۱۴ : ❗️در آموزش‌های بنیانی با طلبه ها سر و کار دارد، دست زدن به پایه های اساسی است، می‌کنید؟ ❗️چه در زمینه‌ی منطق، چه در زمینه‌ی اصول، چه حتی گاهی در زمینه‌ی نحو و ادبیات. ❗️یک وقت آدم می‌بیند که به یک پایه‌ای دست می‌زنند و یک چیزی کنارش درست می کند این پایه‌ها طاقت نمی آورد و سقف می‌آید پایین. یعنی خیلی باید به این داشت. ❗️چون پایه‌ها هم در طول سال‌های متمادی و با تراکم اذهان بسیار برجسته و پیچیده و والا به وجود آمده. 🔆یعنی واقعاً "" را هیچ نمی شود دست کم گرفت، 🔆یا فرض کنید "" را 🔆یا مثلاً فرض کنید در زمینه مسائل عقلی منطق "" را 🔆یا "" را 🔆یا "" را. 🔆اینها بودند 🔆آنی هم که الان دست ماست این محصول و این کار متراکم و در هم تنیده مجموعه‌ی این هاست. ❗️اگر چنانچه بنا کنیم این پایه ها را کردند یک وقتی می‌بینیم که نتوانستیم آن پایه‌ی مناسب محکم را کنارش درست کنیم آن وقت سقف می‌آید پایین؛ یعنی به این باید بشود! ❗️دو سه سال قبل از این، بعضی از این نوشته ها را (که نمی دانم مربوط به منطق بود یا چی بود) آوردند پیش من، به نظرم این معنا آمد و منتظر بودم یک وقتی با جنابعالی ملاقات بشود و این را عرض بکنم. خیلی خوب، حالا غرض همین؛ مهم است؛ این که این را بکنید. منشور حوزه و روحانیت ج۵ ص۶ و۷. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تحول غلط در حوزه 📌انحراف در تحول 📌تحول به سمت سقوط آیت الله العظمی امام خامنه ای: 🔸مسئله‌ی مهم دیگری که مطرح است و در آن باب باید سخن روشن به میان بیاید، مسئله‌ی تحول در حوزه‌هاست. چند سال است که مسئله‌ی تحول در حوزه‌های علمیه، بخصوص در حوزه‌ی مبارکه‌ی علمیه‌ی قم مطرح است. ❇️این تحول یعنی چه؟  ❇️حوزه میخواهد چه کار کند که اسمش تحول باشد؟ اگر تحول را به معنای تغییر خطوط اصلی حوزه‌ها بدانیم - مثل تغییر متد اجتهاد - قطعاً این یک انحراف است. تحول است، اما . 🔹شیوه‌ی اجتهادی که امروز در حوزه‌های علمیه رائج است و علمای دین به آن متکی هستند، یکی از قویترین و منطقیترین شیوه‌های اجتهاد است؛ اجتهاد متکی به یقین و علم، با اتکای به وحی؛ یعنی از ظن به دور است و استنباط ما استنباط علمی و یقینی است. این ظنون خاصه‌ای هم که وجود دارد، همه‌ی اینها حجیتش باید یقینی و قطعی باشد. 🔹حتّی اعتبار اصول عملیه‌ای که ما در فقه از آن استفاده میکنیم، باید اعتبار جزمی و قطعی باشد. تا وقتی که از دلیل قطعی به معتبر بودن این اصل عملی - استصحاب یا برائت یا اشتغال، هر کدام در مجاری خودشان - جزم پیدا نکنیم، نمیتوانیم از این اصل استفاده کنیم. بنابراین یا بیواسطه یا بواسطه، همه‌ی شیوه‌های استنباط ما در فقه منتهی میشود به قطع و یقین.  ... 🔸حالا در زمینه‌های دیگر هم من عرض خواهم کرد آن چیزی که تحول هست، آن چیزی که تحول نیست؛ یا به تعبیر بهتر، آن تحولی که صحیح است، آن تحولی که غلط است. 🔹عرض من همیشه این بوده و هست - قبلاً هم در جلسات متعدد با فضلای حوزه این را مطرح کرده‌ایم - که تحول و دگرگونی یک امر قهری است؛ پیش می‌آید. امروز در اطراف مجموعه‌های گوناگون صنفی و ملی و غیره در و دروازه و حصار وجود ندارد؛ منتها این تحول و تغییر را یا مدیریت میکنیم، آن را هدایت میکنیم، یا نه، رها میکنیم. اگر رها کردیم، باخته‌ایم. بزرگان حوزه، مراجع تقلید، اندیشمندان، دانشمندان و فضلا باید دامنها را به کمر بزنند، همت کنند، این تحول را برنامه‌ریزی کنند، هدایت کنند، مدیریت کنند. بنابراین معنای اساسی تحول این است: حرکت نوبه‌نوی محتوائی. 🔸 ممکن است یک  اراده بشود و فهم بشود، که حتماً باید از آن پرهیز کرد. 🔹تحول به معنای رها کردن شیوه‌های سنتىِ بسیار کارآمد حوزه در تعلیم و تعلم و تبدیل این شیوه‌ها به شیوه‌های رائج دانشگاهىِ امروز نیست؛ اینچنین تحول و تغییر و دگرگونیای  _اندر_غلط است؛ این است. بينات بيانات در جمع عموم طلاب و فضلای قم در شبستان حرم حضرت معصومه 29/7/1389 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
🔺حلول ماه شعبان و فرخنده ایام اعیاد شعبانیه مبارک 🌹شعبان شد و پیک عشق از راه آمد 🌹عطر نفس بقیة الله آمد 🌹با جلوه سجاد، ابوالفضل و حسین (ع) 🌹یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مناجات شعبانیه از منظر عارف و حکیم بی مثال حضرت امام خمینی: 📍بخش اول ❇️مناجات همه اهل بیت (ع) 🔹مناجاتی که در ماه هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک وتعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. شاید بعضی از جهال ما هم اینطور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایی که از ائمه وارد شده است، اینها تشریفات است. می خواهند ما را یاد بدهند و حال اینکه مسئله این نیست، مسئله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها، آنها می دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند، آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته، نه از این عارف ها لفظی – بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است... (صحیفه امام، ج 21، ص 2) ❇️تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه 🔹مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم. (صحیفه امام؛ ج 19، ص 253) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مناجات شعبانیه از منظر عارف و حکیم بی مثال حضرت امام خمینی: 📍بخش دوم ❇️تفسیری از مناجات شعبانیه 🔸و چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار سلام الله علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است نمی توانند وجدان کنند. آیه شریفه در قرآن: ثم دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی خوب، مفسرین، فلاسفه در این باب صحبتهاکردند، لکن آن ذوق عرفانی کم شده است: 💐الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی و اجعلنی ممن نادیته فاجابک و ناجیته فصعق لجلاک 🔹اینها عناوینشان را خیال می کند انسان، خوب، ما هم می دانیم. نه عارف و نه فیسوف و نه دانشمند نمی توانند ذوب کنند چی هست مسئله. مسئله فصعق لجلالک که مبداش قرآن است: و خرموسی صعقا مسئله ای است که انسان گمان می کند که خوب افتاد غش کرد «صعق» یعنی غش کرد، اما این غش چی بوده است؟ غش حضرت موسی چه بوده است؟ این مسئله ای نیست که غیر موسی بفهمد یا :دنی فتدلی را، این مسئله ای نیست که غیر آن کسی که «دنو» پیدا کرده است بتواند فهم کند، ادراک کند، ذوب کند. یا همین جملاتی که دراین مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست، مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است. ریاضات بسیار می خواهد تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته [با فتح تا] نه ناجیته [با ضم تا] «ناجیته» این چی است؟ خدا با آدم مناجات می کند، چی است مناجات؟ چه خواسته اند ائمه؟ (صحیفه امام؛ ج17، ص457 - 458) ❇️لزوم ایمان به مناجات 🔸این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است. همه ائمه این دعا را، این مناجات را می خواندند، این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می خواندند. چی بوده است این؟ بین آنها و خدای تبارک و تعالی چه مسائلی بوده است؟ هب لی کمال الانقطاع الیک کمال انقطاع چی است؟ وبیدک لابید غیرک زیادتی و نقصی و نفعی و ضرّی؛ 🔹خوب، آدم به حسب ظاهر می گوید خوب، همه چیز با اوست. اما وجدان این مطلب که هیچ ضرری به ما نمی رسد الا به دست اوست، هیچ منفعتی نمی رسد الا به اوست، اوست ضار و نافع، اینها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است. و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظی ولو یک جلوه کوچکی در دل ها و قلب های ما واقع بشود، و لااقل مومن به این بشویم که قضیه «صعق» چه قضیه ای است. مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را مومن بشویم به آن، انکار نکنیم، نگوییم اینها حرف های درویشی است. 🔸همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است، همه این مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن، لکن به نحو لطیف. آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند، و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند؛ البته به حقیقت اش هم کم آدمی است که می تواند پی برد تا چه رسد به اینکه ذایقه روح بچشد این را. چشیدن ذایقه یک مسئله فوق این مسائل است. (صحیفه امام؛ ج17، ص 458) ❇️معنای کمال انقطاع 🔸در مناجات مبارک شعبانیه می خواند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک. الهی و اجعلنی ممن نادیته فاجابک و لا حظته فصعق لجلالک فناجیته سرّا.» 🔹این کمال انقطاع، خروج از منزل خود و خودی و هرچه و هر کس، و پیوستن به او است و گسستن از غیر، و هبه ای الهی است به اولیای خلص پس از صعق حاصل از جلال که دنبال گوشه چشم نشان دادن او است و لا حظته... و ابصار قلوب تا به ضیاء نظره او نور نیابد، حجب نور خرق نشود و تا این حجب باقی است، راهی به معدن عظمت نیست و ارواح تعلق به عز قدس را درنیبندد و مرتبت تدلی حاصل نیاید ثم دنی فتدلی. ادنی از این، فنای مطلق و وصول مطلق است. (صحیفه امام؛ ج 18، ص443 - 444) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مناجات شعبانیه از منظر عارف و حکیم بی مثال حضرت امام خمینی: 📍بخش سوم ❇️مناجات کم نظیر 🔸آن چیزی که در قرآن به طور اسرار است، در ادعیه ائمه ما به طور اسرار است. در دعای شعبانیه می خوانیم که عرض می کند به خدا: واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا، مسئله «صعق» را می آورد در میان، همان معنایی که در قرآن کریم راجع به حضرت موسی می گوید: فلما تجلی ربه للجبل و موسی در «صعق» واقع شد. این ماه صعق است و این هم ماهی است که همان صعق را می خواهد. این ماه تجلی الهی است بر پیغمبر اکرم و این ماه تجلی الهی به تبع پیغمبر اکرم بر امامان است. حضرت مهدی- سلام الله علیه- ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛ چنانچه آنچه از قرآن و پیغمبر اکرم برای بشر معلوم شده است، بعض ابعاد آن معنویات است، معنویاتی در قرآن است که برای هیچ کس جز پیغمبر اکرم و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده اند، کشف نشده است. و در ادعیه ما مسائلی است که همان طور است؛ همان طوری که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجوات است. آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت. آن خاتم ولایت کلی بالاصاله است واین خانم ولایت کلی به تبعیت است. پس این دو ماه، ماههایی هستند که باید ما راجع به آنها احترام قائل بشویم و ادعیه ای [را] که در این ماه مبارک؛ ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارک رمضان وارد شده است بخوانیم و درش تدیّر کنیم. (صحیفه امام؛ ج 20، ص 249 - 250) ❇️ضرورت تفسیر دعاهای ائمه 🔹مفسرانی که اهل این معانی هستند، ادعیه ائمه را تفسیر کنند! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که کم نظیر است؛ مثل دعای ابو حمزه که از حضرت سجاد وارد شده است، آن هم کم نظیر است و این هم کم نظیر است. دعای کمیل در شعبان وارد شده است و یکی از ادعیه ای است که در پانزده شعبان، شب پانزده شعبان خوانده می شود، مشتمل بر اسراری است که دست ما از آن کوتاه است. از ائمه هدی ادعیه ای وارد شده است که مضامین آنها را باید تامل کرد، و آنهایی که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند، بر آنها شرح کنند؛ آنها را به مردم ارائه بدهند، اگر چه هیچ کس نمی تواند آن چیزی [را] که به حسب واقع هست، شرح کند. ما از این مسئله باید بگذریم و همان اکتفا کنیم به اینکه ما تابع هستیم. و ما قائل به این هستیم که نور نبوت و نور امامت از صدر خلقت بوده است و تا آخر خواهد بود. (صحیفه امام؛ ج 20، ص 250) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
کانال تخصصی با موضوع بر پایه آثار و اندیشه_های حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی: ♡نسل اول: امام خمینی علامه طباطبایی شهید مطهری شهید بهشتی شهید صدر علامه جعفری علامه مصباح یزدی علامه جوادی املی علامه سبحانی تبریزی و امام خامنه_اینسل دوم: حکیمان متاله حضرات آیات و حجج الاسلام: فیاضی، پارسانیا، یزدانپناه، حسین زاده یزدی، و.... ❇️اهداف و موضوعات: 🔹چیستی امتداد حکمت و فلسفه 🔹روش شناسی امتداد حکمت و فلسفه 🔹معرفی اثار در مسیر امتداد حکمت و فلسفه 🔸معرفی امتدادگران حکمت و فلسفه از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی 🔸پاسخ به شبهات منکران و تحریف گران امتداد حکمت الهی و فلسفه اسلامی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌بهار طبیعت و بهار جان در برنامه معرفت ❇️دکتر لاریجانی: 🔸نکته‌ی دیگر راجع به بهار است این بهار و زمستان یک توالی را نشان می‌دهد یعنی زمستانی که پیش از بهار است خزان است و فروغی ندارد و انسان به یک باره در بهار همه چیز می‌شکفد شادی‌ها می‌آید، خرمی‌ها سر می‌زند در زندگی انسان و گلستان به وجود می‌آید، آباد می‌شود، آیا این توالی را که در طبیعت است می‌شود که در وجود خود انسان هم باشد یعنی انسان بدون بلا به خانه نمی‌رسد بدون سختی‌ها به شادی نمی‌رسد؟ ❇️دکتر دینانی: 🔹دقیقاً مطلب همین است و همین توالی که در زمان و در فصول چهارگانه‌ی طبیعت می‌بینید علی الدوام است و از آغاز آفرینش این توالی زمان است و زمان دیگر متوالی است و این توالی زمان که یکنواخت نیست، البته زمستان دارد، تابستان دارد، بهار دارد و... بله هر نو شدنی ریختن و پوشیدن است و اصلاً نو تغییر یعنی دگرگونی، زمان هم ... ما زمان را در زمانیات می‌بینیم، خود زمان مجرد را که شما نمی‌بینید و زمان را در فصول در اشیا در گل در طبیعت در سبزه و در فصل خزان و بهار آثار زمان را می‌بینید اما خود زمان مجرد از زمانی را که شما نمی‌بینید، اما اینها همه مقطعی زمان است اما بحث از ماهیات زمان خیلی پیچیده است حالا شما زمانیات را می‌بینید به توالی، و این توالی نو و کهنه شدن دارد هر نو کهنه تغییر است تغییر یعنی نو و کهنه، فصل زمستان مظهر فروریزی است، یعنی آنچه که بوده حالا باید بگذری، فصل خزان، فصل ریزش برگ‌ها ولی ریختن اون برگ‌ها، آماده شدن برای روییدن برگی جدید است، پرپر شدن گل‌ها برای آماده شدن برای گل دیگر است، این خاصیت طبیعت است که ما در توالی می‌بینیم و تقسیم می‌کنیم به فصول چهارگانه، اما انسان این توالی فصول چهارگانه هر لحظه درش هست، انسان یک وقت از حیث طبیعی نگاه می‌کنیم یعنی بدن انسان هم خواص زمستان و تابستان و بهار و پائیز را دارد مثلاً زمستان که هوا سرد است اجسام منقبض می‌شوند و بدن و عضله‌ی انسان در اثر سرما حالت منقبض پیدا می‌کند، در تابستان قدری انبساط پیدا می‌کند عضلات و... این خاصیت طبیعی است که بدن انسان احکام طبیعت درش جاری است بدون کم و کاست. 🔹اما روان آدمی هم همین فصول درش هست اما نه قبض و بسط طبیعی، روح انسان هم زمستان دارد، پائیز دارد و تابستان دارد، یعنی اندیشه‌های کهنه را فرو می‌ریزد و مرتب اندیشه در تحول است و اندیشه که ثابت نباید بماند و وای بر کسی که دو لحظه‌اش یکسان باشد، مرتب باید اندیشه‌ی شما در تحول باشد، اما در تحول به سوی کمال، یعنی یک اندیشه‌ی کهنه را می‌ریزی و به مجرد اینکه اندیشه‌های کهنه را فرو می‌ریزی اندیشه‌ی نو، جایش می‌آید، روح شما در خلاء باقی نمی‌ماند.. 🔹مولانا: از یک اندیشه کاید در درون    صد جهان گردد به یک دم سرنگون 🔸یعنی جهان درونی شما عوض می‌شود، یک اندیشه رفت، اندیشه‌ی کهنه و یک اندیشه‌ی نو به جایش آمد، این بهار شماست، بنابراین بدن شما مطابق طبیعت، همون چهار فصل را طی می‌کند، زمستان سرد است باید لباس گرم بپوشی، تابستان گرم است باید لباس نازک اما روان شما منتظرتون نمی‌نشیند، روان شما، فصول خودش را دارد یعنی فصول روان آدمی شتابش بیش‌تر از فصول طبیعت است (که چهار فصل است در یک سال) اما روان آدمی در هر لحظه یک فصل است، هر آن یک فصل است، مرتب شما در بهار و زمستانی، در خزان و بهاری و مرتب اندیشه‌ای را پشت سر می‌گذاری و به بهار جدیدی وارد می‌شوی این بهار و پائیز در اندیشه‌ی شما علی الدوام جریان دارد. در وجود آدمی جان و روان می‌رسد از غیب چون آب روان هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود  وارهد از حد و جهان بی‌حد و اندازه شود ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌اهمیت تلاش های دهه ۶۰ ایت الله مصباح در تحول علوم انسانی از منظر ايت الله خامنه اي: 📍بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با شورای بررسی کتب علوم انسانی- ۸۵/۱۱/۲ مخاطب: اعضای شورای بررسی متون و کتب علوم انساني: . 🔸علوم انسانی حقیقتا در کشور ما غریب و منزوی است. این واقعیت قضیه است. این نکته را از اوایل انقلاب هم دوستان دلسوزی - چه در دانشگاه، چه در حوزه - احساس کردند. 🔹مسبوقید که در یک مجموعه‌ای با کمک اساتید دانشگاه جمع شدند تا کارهایی را در زمینه‌ی علوم انسانی ریشه گرفته در باورها و مبانی اسلامی تهیه کنند؛ منتها کارهای ابتدایی و اولی بود. اگر آن اهمیت و آن تلاش در طول این بیست و چند سال ادامه پیدا می‌کرد، ما امروز از این جهت وضع بهتری داشتیم؛ اما ادامه پیدا نکرد. 🔹از سال ۷۴ که مسأله‌ی اسلامی‌شدن دانشگاه‌ها پیش آمد و آقای دکتر گلشنی با زحمات مشکورِ خودشان این مجموعه را راه‌اندازی کردند، در واقع یک همت جدیدی پشت سر این کار گذاشته شد و امیدهایی به وجود آمد. ما باید این امیدها را هر چه بیشتر کنیم. ... 🔸توصیه‌ی بعدی من، ارتباط با قم است. خوشبختانه من می‌بینم که آقای و آقای - که ساکن قم هستند و با حوزه ارتباط مستمر می‌توانند ایجاد کنند - می‌توانند این مجموعه را با قم مرتبط کنند. بخصوص آقایانی که در قم هستند و با مؤسسه‌ی آقای و مجموعه‌های علمی فعال قم - که حقیقتا هستند - ارتباط دارند، به نظر من می‌توانند خیلی به شما کمک کنند. یک همکاری درستی را تعریف کنید و از آن مجموعه‌های علمی استفاده بشود، تا بتوانیم ان‌شاءالله در آینده یک چشم انداز امیدبخشی داشته باشیم. 🔹ده سال، زمان زیادی است که شما صرف کرده اید؛ حالا ان‌شاءالله یک مقطع جدیدی - گفتید یک همایش خواهید داشت - را تعریف کنید برای اینکه محصول کار این جمع که قاعدتا محصول باارزشی خواهد بود، به بازار کار بیاید. 🔸البته این فصل‌نامه و امثال این‌ها کارهای باارزشی است؛ بنده به این‌طور کارها اعتقاد دارم؛ این نقد و انتقاد و نوشتن و فرستادن و پس فرستادن خوب است، 🔹 لیکن علاوه بر این کارهایی که حتما لازم است و انجام می‌گیرد، یک حرکت کلانی باید انجام بگیرد؛ بالأخره محصول کار آقایان و مجموعه اساتیدِ همکار شما و آنچه که در به این ملحق خواهد شد، باید بتواند به بازار کار علمی بیاید یا کتاب درسی بشود، یا لااقل مرجع اساتید علوم انسانی در همه‌ی رشته‌ها و در همه‌ی بخش‌ها قرار بگیرد، که بتوانند مراجعه کنند. آن استادی که می‌خواهد شاگرد خودش را بر این پایه پیش ببرد و بالا بیاورد، مرجعی داشته باشد؛ بتواند کارهایی را انجام بدهد متن کامل بیانات منتشر نشده امام خامنه‌ ای در http://roshani.blog.ir ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نوروز و ار تباط آن با شناخت خالق هستی 🔆بخش اول 🔹از نگاه اهل حکمت و ذوق، بهار فرصتی است برای بازخوانی کتاب حقیقت خود. چرا که رفتن زمستان و آمدن بهار، یک جریان هدفمند بوده و انسان هم که جزء عالم طبیعت است، برای هدفی مهم آفریده شده است. 🔸بهار و طبیعت زیبای آن، تماشاگهی دیدنی و تابلوی خواندنی از کتاب زندگی است که با اوراق نسیم گونه اش، سیمای زیبای حقیقت را در آئینۀ عالم خلقت به نمایش می گذارد. این تجلی باشکوه، بهترین درس خداشناسی را عرضه می دارد. آری خداوند هستی بخش، آنگونه که برای شناخت و هدایت انسان، احکام تشریعی را فرو فرستاده، تماشاگهی از طبیعت زیبا را، برای اهل خرد جلوه نموده تا به راز و رمز حقیقت پی ببرند، و از این طریق به معرفت و محبت الهی برسند. آن چنانکه سعدی می سراید: بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار  که نه وقتست که در خانه بخفتی بیکار بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیار آفرینش همه تنبیه خداوندِ دلست دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار 🔹بهار، فصل زیبایی و شکوفایی است. در بهار درختان جوانه می‌زنند، شکوفا می‌شوند و ثمر می‌دهند و با این اتفاق همه طبیعت و محیط را زیبا می‌کنند. یکی از عوامل انگیزه مردم برای اینکه در بهار بخشی از ساعات روز را در طبیعت سپری کنند همین زیبایی بهار است. طبیعت رنگارنگ، زیبایی‌آفرینی و جاذبه بهار باعث می‌شود تا انسان فطرتاً و از روی سرشت خود بهار را دوست داشته باشد. اما از نگاه اهل ذوق، بهار کتاب معرفتی است که هر سال به روی اهل حکمت و بصیرت گشوده می شود تا جمال محبوب را در چهره شکوفه هایش نظاره کنند وبا نو شدن جان و اندیشه شان، با طبیعت همنوا شوند. در حقیقت؛ سال نو فرصتی است تا بار دیگر گذران عمر را یادآور خویش سازیم و در شور و شوق بهاری ازاینکه گامی دیگر به انتهای فرصت زندگی نزدیکتر شده ایم، غفلت نورزیم و قدر لحظات گرانبهای عمر خویش را بدانیم. با دلبرکی تازه تر از خرمن گل از دست مده جام می و دامن گل  زان پیشترک که گردد از باد اجل پیراهن عمر ما چو پیراهن گل 🔹قرآن کریم نیز، زندگی انسان را به بارانی تشبیه می کند که از آسمان فرو می ریزد و قطره های حیات بخش آن، سرزمینهای آماده را به جنبش درمی آورد. به وسیله این باران، انواع گیاهان رنگارنگ می روید، سپس شکوفه ها و میوه ها و شاخساران، زمین را می آرایند و صحنه پرخروشی از حیات و زندگی را به نمایش می گذارند. انسان از دیدن این پدیده های زیبا ممکن است دچار غرور شود و تصور کند که این سفره گسترده همیشه در اختیار اوست. در حالی که همین زیبایی شادی بخش، ممکن است در یک روز روشن و یا شب تاریک، از بین رفته و نابود شود. 🔸بهار که فصل زندگی و برازندگی است با درخشش چهرۀ طبیعت و دگرگونی وضعیت آب و هوا و جلوه طراوت و تازه گی،  برای اهل ذوق پیام های بیشماری دارد، که همه آنها در حیطه این برنامه نمی گنجد. اما بطور خلاصه می توان برخی  از آن را از باب تذکر بر شمرد. ادامه دارد ... ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نوروز و ار تباط آن با شناخت خالق هستی 🔆بخش دوم 🔹مهم ترین پیام نوروز و  بهار، پیام خداشناسی است. خداشناسی واژه‌ای‌ست که برای هیچ مسلمانی گنگ و نامفهوم نیست تا بخواهد برای آن تعریف یا مصادیقی بیابد، بلکه او از هر طریق اعم از  دیدن، شنیدن و …. و بالاخص با اندیشیدن در وجود خود به این حقیقت پی می برد. چنانچه خداوند می‌فرماید: ‏ "وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‏:‏ و در خودِ وجود شما ( انسانها، نشانه‌های روشن و دلائل متقن برای شناخت خدا و پی بردن به قدرت او) است. مگر نمی‌بینید؟" پس نوروز، فصل تامل در آفرینش خداست. فصل دیدن با چشمان دل است. اینکه ببینیم چگونه شکوفه ها به آرامی خود را از میان ساقه های تُرد و ظریف درختان بیرون می کشند و جوانه ها نیز از میان خاکهای مرطوب سر برمی آورند. به گل یاسمن بنگریم و سرمست از عطر آن، بیندیشیم که چه کسی آن را این چنین زیبا آراسته و عطر آگین ساخته است. قرآن کریم ، بهار را نشان قدرت و توانایی خداوند می شمارد و تبدیل فصل خشک و بی برگ زمستان به فصل با طراوت بهار را آیه ای روشن برای زندگی دوباره در روز واپسین می داند. در آیه 9 سوره فاطر آمده است: «خداوند کسی است که بادها را فرستاد تا ابرها را بر انگیزند پس آن ابرها را به سوی سرزمین خشک و مرده می رانیم و بوسیله آن زمین را پس ازآنکه مرده بود، زنده می کنیم».  🔹روز رستاخیز نیز چنین است و در آیاتی دیگر می فرماید: «زمین را جامد و بی روح می بینی، اما آنگاه که آب باران را بر آن فرود می آوریم، به جنبش و حرکت در می آید و فزونی می گیرد و انواع گیاهان شگفت انگیز را می رویاند، خدا حق است و اوست که مردگان را حیات می بخشد و اوست که بر هر چیزی تواناست.» (سوره حج: آیات 6و5)   🔸پس از پیام توحیدی می توان به صبر اشاره کرد. هنگامیکه  نوروز دم عیسوی خود را بر کالبد مرده‌ی زمین می دمد، طبیعت بی جان پس از تحمل تازیانه‌های سرد و سنگین زمستان ثمره‌ی صبر و پایداری خود را نمایان می کند از طبیعت می گیرند و یادآور این کلام الهی می‌گردند که فرموده است: ‏" سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا: خداوند به زودی بعد از سختیها آسانی قرار می دهد." (آیه 7 سوره طلاق)  🔹در حقیقت نوروز نیز با پشت سر گذاشتن زمستان سرد وسخت، از این حقیقت،تصویر زنده ای ارائه می دهد که با صبر می توان به پیروزی رسید.  🔸فصل بهار، فصل سخاوت و بخشندگی است. در فصل بهار، باران بهاری سخاوتمندانه در کوه و دشت می‌بارد و همه را سیراب می‌سازد. بارانی که با بزرگواریپهنای همه‌ی دشت‌ها و بیابان‌ها و شوره‌زارها بالاخص دریاها و اقیانوس‌ها را در بر می‌گیرد و هیچ چیزی را محروم نمی‌نماید. پس برماست که این پیام بهاری را دریافت کرده و  همه را بدون در نظر گرفتن  جنسیت، قومیت، نژاد  دوست داشته باشیم و به بهانه های واهی کسی را از اطراف خود دور نسازیم. بلکه گفتار، رفتار و اعمال مان را بهاری کرده و دل های دیگران را شاد نماییم. 🔹فصل بهار، فصل نو شدن است و نوروز نیز، حکایت نو شدن و نو خاستن است. چرا که با بهار همه جهان حیات مجدد می‌یابند. انسان مؤمن نیز در پرتو تمسک و عمل به قرآن و معارف الهی می‌تواند بینش و منش خود را به گونه‌ای تنظیم و ترسیم کند که هر چهار فصل زندگی او بهار باشد. یعنی همگام با زیبایی طبیعت، روح خود را زیبا نماید. زیبایی ای که مانند زیبایی طبیعت با گذشت زمان از بین نرود، بلکه با انسان جاودانه گردد. البته انسان حالات و احوال متغیری دارد. گاه به امور مادی می گراید و گاه به فطرت انسانی خود، روی می آورد. با نمودها و جلوه های هستی، تعلق خاطر می یابد و پدیده های زیبای طبیعت به او آرامش و اطمینان می بخشد. می توان گفت انسان به دنبال تفسیر زیبا شناسانه ای از هستی است و می خواهد زیبایی را به درستی درک کند. زیبایی های هنرمندانه ای که در هستی بکار رفته، انسان را در اندیشه فرو می برد و به حیرت می آورد. این حیرت، سرآغاز تحول است و انسان را به سوی تعالی سوق می دهد. بدینگونه بهار با طبیعت نو و تازه خود، در طول قرنها، موجب تحول و دگرگونی شده و در آداب و سنن مردم، پایدار مانده است.  ❇️بهار، فصل نو شدن 🔹بهار فصل تحول و انقلاب در طبیعت است، هر روز، هر ساعت و هر ثانیه تحول مثبتی در آن رخ می دهد. درختان سر سبز شده و شکوفه می‌کنند و به بار می‌نشینند. انسان نیز می‌بایست در هر سال، هر فصل، هر روز و هر ساعت، در جهت تحول و دگرگونی مثبت خود، تلاش نماید. بنابراین یکی از پیام های مهم بهار؛ دگرگونی و انقلاب است که باید آن را به گوش جان شنید. انسانی که اشرف موجودات است باید همگام با افزایش معرفت و بندگی خود به خدا، خدمتش به خلق خدا نیز بیشتر گردد، تا در نهایت به بهار واقعی که همان قرب الهی، سیر و سلوک به سوی پروردگار و آزادی از اسارت نفس و تعلقات دنیایی است، برسد. https://eitaa.com/hekmat121
📌بهار و حکمت 📍حکیم متاله استاد شهید مطهری: ❇️بخش اول: 🔸بهار فصل تجدید حیات و زندگی از سرگرفتن زمین ماست، فصل نشاط و خرمی زمین است... در قرآن از این تجدید حیاتی که برای این موجود رخ می دهد مکرر یاد شده حدود پانزده بار و شاید بیشتر در قرآن کریم به این موضوع اشاره شده ولی به عنوان یک درس یک تعلیم و یک حکمت آموختنی...بهار طبیعی را خورشید به وجود می‏آورد که پس از مدتی دوری و فاصله با اشعه گرم خود طبیعت مرده را زنده و زمین خفته را بیدار می‏کند و بهار معنوی را خورشید تابنده قرآن در دلهای مرده و روحهای افسرده ایجاد می‏کند . هم از فرصت بهار معنوی باید استفاده کرد و هم از فرصت بهار طبیعی .   🔹انسان حالتی دارد که از یکنواختی ملول می‏شود ، طالب تجدد و تنوع است‏.  تجدد و نوخواهی احتیاجی است در وجود بشر . بعضی گمان می‏کنند که این خصیصه ذاتی بشر است . بشر همیشه مشتاق و آرزومند چیزهایی است که ندارد . داشتن ، مدفن عشق و علاقه و خواستن است‏ . اما بعضی دیگر نظر دقیق تری دارند ، می‏گویند اگر واقعا چیزی مطلوب‏ غریزی و ذاتی بشر باشد ، ممکن نیست که وصال او را سرد و افسرده بکند .  🔸در نهاد و غریزه بشر معشوق و محبوبی کامل تر و عالی‏تر است ، محبوبی که کمال لا یتناهی است . به دنبال هر محبوبی که می‏رود ، در حقیقت ، نشانی از محبوب اصلی و واقعی‏ خود در او می‏بیند و به گمان محبوب اصلی به سراغ او می‏رود ، اما پس از وصال چون خاصیت آن محبوب اصلی را در او نمی بیند و احساس می‏کند که این‏ موجود قادر نیست خلع وجودی او را پر کند ، به سراغ محبوبی دیگر می‏رود ، و همین طور . . . مگر آنکه روزی به محبوب اصلی و حقیقی خود نائل گردد ، آن‏ وقت به کمال واقعی خود که اتصال به کمال لا یتناهی است ، خواهد رسید و در بهجت و سعادت کامل غرق می‏گردد و برای همیشه آرام می‏گیرد و دیگر خستگی و افسردگی و کسالت در او راه نمی یابد و بعبارتی : 💐« ألا بذکر الله تطمئن‏ القلوب » 🔹قرآن کریم درباره بهشت می‏فرماید: « لا یبغون عنها حولا » یعنی این تفاوت میان نعمتهای آخرت و این دنیا هست که در این دنیا انسان طالب تحول و تغیر است ، اما در آخرت طالب تغیر و تحول و نو شدن‏ و عوض شدن نیست . به هر حال ، مسلما انسان در این دنیا طالب تجدد و تنوع است . 🔹تجدد موجب انبساط و شکفتگی خاطر میگردد خصوصا اگر آن تجدد و تنوع در جهت‏ حیات و تازگی زندگی باشد . تجدد و تنوع ، کدورت و ملال را از خاطر می‏زداید .  هر زمان نو صورتی و نو جمال تا زنو دیدن فرو میرد ملال 🔸در تشریع نیز این نکته رعایت شده ، در هفته ، روزی و در سال ، ماهی‏ برای عبادت اختصاص داده شده است ، یعنی تشریع به بدرقه تکوین رفته‏ است . روز جمعه در هفته ، و ماه رمضان در سال ، اوقات تجدید حیات‏ معنوی و زدودن خاطر از ملالها و کدورتهای مادی است . در حدیث است :  « لکل شی‏ء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان » یعنی هر چیزی بهار و فصل تجدید حیاتی دارد ، بهار و فصل تجدید حیات‏ قرآن در دل اهل ایمان ، ماه رمضان است . 🔹علی ( ع ) می‏فرماید :   « تعلموا القرآن فانه ربیع القلوب » قرآن را بیاموزید که بهار دلها قرآن است . 🔹بهار طبیعی را خورشید به وجود می‏آورد که پس از مدتی دوری و فاصله با اشعه گرم خود طبیعت مرده را زنده و زمین خفته را بیدار می‏کند ، و بهار معنوی را خورشید تابنده قرآن در دلهای مرده و روحهای افسرده ایجاد می‏کند . هم از فرصت بهار معنوی باید استفاده کرد و هم از فرصت بهار طبیعی .  🔸رسول اکرم ( ص ) درباره بهار معنوی یعنی ماه مبارک رمضان فرمود : « فاسألوا الله بنیات صادقة و قلوب طاهره أن یوفقکم لعبادته و تلاوه کتابه » از خداوند با نیتهای جدی و راستین و با دلهای پاک بخواهید که توفیق‏ بندگی و تلاوت کتاب الهی به شما عنایت کند.  🔸در قرآن کریم مکرر از این تجدید حیاتی که برای زمین رخ می‏دهد یاد شده‏ ولی به عنوان یک درس و تعلیم و به عنوان راهنمایی بشر ، که از این فصل‏ چه استفاده‏ای باید بکند و چه الهامی باید بگیرد. 🔹هر یک از فرزندان زمین از گیاهان و حیوانات و انسان از این فصل حیات‏ بخش سهمی و حقی دارند: گلها و سبزه‏ها در این فصل خود را به کمال رشد می‏رسانند ، به حد اعلی جمال خود را طراوت می‏دهند ، اسب و گاو و گوسفند خود را به آب و علف می رسانند ، خود را فربه می‏سازند ، جست و خیزی‏ می‏کنند ، انسان هم از آن جهت که انسان است ، عقلی دارد و فهمی ، دلی‏ دارد و احساساتی و عواطفی ، او هم از این فیض عام سهمی دارد . ادامه دارد ... ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌بهار و حکمت 📍حکیم متاله استاد شهید مطهری: ❇️بخش دوم: 🔹برای بعضی از مردم فصل حیات بخش بهار الهام دهنده است ، درس است ، آموزنده است ، نکته‏ها و رمزها و حقیقتها در می‏یابند ، اما متأسفانه‏ استفاده بعضی دیگر از افراد از حد استفاده یک حیوان تجاوز نمی کند .  🔸حاصل بهره آنها از این تجلی با شکوه خلقت ، شکم پر کردن و عربده کشیدن و بدمستی کردن و سقوط در منتها درجه حیوانیت است . آنها در این فصل الهام می ‏گیرند اما نه از این فصل بلکه‏ از صفات و ملکات پلید خودشان ، الهام می‏گیرند اما چه چیز الهام می‏گیرند ؟ جنایت و آدمکشی ، فحشاء و فساد اخلاق ، شکستن قیود و حدود انسانی . آیا این منتهای بدبختی نیست که محصول رسیدن ایامی به این لطف و صفا و طراوات ، تیرگی دل و تاریکی روح و قساوت قلب باشد ؟ آری ، هر کسی بر طینت خود می‏تند . به هر حال ، بهار فصل تجدید حیات و زندگی از سرگرفتن زمین ماست ، فصل‏ نشاط و خرمی زمین است ، فصلی است که زمین در شرایط تازه و جدیدی قرار می‏گیرد و مستعد می‏شود که بزرگترین موهبتهای الهی یعنی حیات و زندگی به‏ او افاضه شود.  🔸در قرآن کریم از این حالت زمین ، از این تجدید حیاتی که برای این‏ موجود رخ می دهد ، مکرر یاد شده . در حدود پانزده بار و شاید بیشتر در قرآن کریم به این موضوع اشاره شده ، ولی به عنوان یک درس و یک تعلیم و یک حکمت آموختنی .  ________ منبع : کتاب بیست گفتار استاد شهید مرتضی مطهری(ره) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121