📌 آسیبشناسی وضعیت فلسفه و الهیات در آموزش حوزه
✍ سید مهدی موسوی
✔️بخش اول:
۱. یکی از علل مهم کم تاثیری حوزههای علمیه در جامعه غفلت از #جامعیت_اسلام است. این غفلت هم در نظام آموزشی و پژوهشی حوزه ریشه دوانده و هم در ذهنیت مسئولان و مدرسان و طلاب. از اینرو، بخش زیادی از حوزهی امروز، فقط به دو سه متن فقهی و اصولی تعصب دارد و از ساحتهای مختلف معرفت قرآنی و نظام اندیشه اسلامی بیتوجه است و عموم حوزویان از آن ساحتها کم اطلاع هستند. حتی به طور قاطع میتوان گفت در نظام آموزش مقدمات و سطوح عالی بیش از آن که دانشهای فقه و اصول و کارآمدی آن در عرصه عینیت موضوعیت داشته باشد فقط چند کتاب خاص موضوعیت دارد بدون آنکه طلاب و مدرسان از ظرفیتهای مهم آنها در جهت جامعه پردازی و حل مسائل جاری جامعه مطلع باشند و حتی بتوانند از چرایی ضرورت درس گرفتن آنها دفاع منطقی و قانع کننده داشته باشند به نحوی که عموم طلاب با طیب خاطر مشغول به تحصیل و مباحثهی آنها شوند.
۲. غفلت از جامعیت اسلام، موجب شده است که علوم در حوزهی علمیهی امروز (برخلاف گذشته) به جزایر متفرق و جدا از هم تبدیل شوند، بدون آنکه روابط تولیدی و شبکهای میان آنها به درستی شناخته و ترسیم شود.
نتیجه این تفرق و نگرش تجزیهای به علوم، عدم حضور سازنده و فعال عالمان و طلاب در عرصههای عینی جامعه و حل مسائل نوپدید و حیاتی است در نتیجه نوعی انفعال و گوشهنشینی حقیقی را شاهد هستیم. به طور مثال #علم_فقه به عنوان مهمترین دانش عملیاتی اسلام، بدون مشخص شدن ارتباطاتش با سایر علوم اسلامی و همچنین بدون پشتیبانی از یک دستگاه منسجم فلسفی و کلامی و الهیاتی کارآمد، روز آمد و اجتماعی نمیتواند در جایگاه واقعی خودش در زمانهای ما که #فقه_حکومتی و #فقه_نظام_ساز است قرار گیرد و به تنظیم روابط اجتماعی و تدبیر معیشت و تعمیر بلاد و مدیریت کلان بپردازد. چرا که در واقع زیرساخت اصلی جامعه، نظام و حکومت را دستگاه فلسفی کلان و الهیات اجتماعی و نظامساز طراحی میکنند و بعد از آن نوبت به حضور فعال علوم تجویزی همچون اخلاق و فقه برای سامان دادن به امور متنوع اجتماعی و سیاسی میرسد. بدون طرحی مشخص و جامع از #فلسفه_اخلاق، #فلسفه_اجتماع، #فلسفه_تاریخ، #فلسفه_سیاست و #فلسفه_شریعت و #فلسفه_حقوق، تلاش برای بازسازی فقه و ورود آن به عرصههای اجتماعی، کم فایده است. بلکه قبل از آن ضروری است که در نظام آموزشی حوزه برای تدریس این بنیانهای مهم، فضای واقعی باز و اصلی باز شود و طلاب به عنوان دروس اصلی به تحصیل و مباحثه و مطالعه آنها بپردازند.
۳. ضعف جدی عموم حوزویان و طلاب در علوم عقلی و معارف الهیاتی، کلامی، تربیتی و اجتماعی اسلام، غیر قابل انکار است و همین موجب ضعف در مشارکت فعال و اثربخش اجتماعی طلاب در امور علمی و فرهنگی و سیاستگذاری شده است به نحوی که کمتر طلبه و استادی میتواند از ذخیره دانایی فقهی خود برای مسایل جاری و ساری کشور، پاسخ دقیق و نسخهی عملیاتی ارایه دهد.
🛑 ادامه دارد ...
●➼┅═❧═┅┅───┄
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121