📌 بگذاریم حقیقت آشکار شود ...
🔸غایت نوشتن در شبکههای اجتماعی یا انتقال پیامی صریح و یا تلنگری تنبهبخش در قالب یادداشتی کوتاه و رسا است.
مهمترین پیام در این فضا، یا #امیدبخشی و افقگشایی است یا #انتقادگری از رویههای ناصحیح بهمراه نشان دادن بیپروای نتایج مخرب آن است.
🔹 رسیدن به این غایت، در گرو نهادینه شدن رواداری در برابر انتقاد و تأمل عمیق در نگاشتههاست، که یا صحیح است و نیازمند بازنگری در خود و یا غلط است و محتاج تذکر منصفانه و مؤدبانه به نویسنده. اگر این فرهنگ در فضای عمومی و بخصوص مدعیان فضل و علم و رسانه وجود نداشته باشد چندان نباید به واکنشهای منطقی و اخلاقی و آشکار شدن حقیقت امیدوار بود. بلکه میبایست منتظر مستوری و به خفارفتن حقیقت بود و شاهد آشکار شدن نفاق و توهین و تخریب و تمسخر و تهدید بود.
🔸 متاسفانه از این بدتر اینکه کسانی که بیشتر از نسبيتگرایی در اندیشه و تفاهم و گفتگو و رواداری و فعالیت جمعی سخن میگویند بیشتر از دیگران به تضاد و تمسخر و برچسبزدن اشتغال دارند و باب مقابله و مجادله را میگشایند و البته وقتی که به هدف خود رسیدند چهره اخلاقی و موعظهگرانه به خود میگیرند و خود را بیطرف نشان میدهند.
🔹 اگر در فضای فکری و موضوعات علمی فرهنگ آزاداندیشی، انتقاد کردن منصفانه و نقد پذیری عاقلانه بر جامعهای حکمفرما شود و نفاق و اغوا و لاپوشانی به اسمهای واهی همچون وحدت و جبههسازی و ... کنار گذاشته شود حقیقت آشکار میشود و ظرفیتهای هر جریان فکری نشان داده میشود.
🔸 اما متاسفانه امروزه، اجازهی نقد اندیشهها و جریان شناسی فکری جریانهای مدعی را نمیدهند و چراکه اگر بابدل برخی از رسانهبهدستهای اقلیت و یا ... نباشد با اغواگری و تهاجم چندسویهی تخریبی، تهدیدی، تمسخری و ... ، صاحبان سخن و اندیشه را به سکوت و سکون وادار میکنند و آنها را متهم به وحدت شکنی، مخالفت با جبههسازی و ضدیت با کار دبیرخانهای میکنند.
🔹 عرصهی فکر و اندیشه عرصهی حقیقت است و واقعیت، دلیل است و برهان، نقد است و انتقاد، نوآوری است و خلاقیت، تبارشناسی است و جریان شناسی. نه عرصهی قرارداد اجتماعی و تفاهم صوری، جبههسازی تصنعی و دبیرخانههای نفتی، تقیه و لاپوشانی.
وحدت و قرارداد و جبههسازی و تفاهم متعلق به #مقام_عمل است که همگان باید تحت امامت الهی جامعه و در چارچوب اندیشه و دستگاه فکري او اقدام و عمل کنند. اما در #میدان_فکر و علم باید گذاشت #حقیقت آشکار شود، ظرفیتها نشان داده شود، شباهتها و تمایزها بر ملا گردد، بنیانهای فلسفی و ریشههای تاریخی اندیشهها و تبار فکرها مشخص شود. تا زمینهی انتخاب و قدرت گزینش برای مخاطبان حقیقی و حقوقی فراهم شود. تا گفتگوی عقلانی و سنجش انتقادی و اصلاحی ممکن شود. اگر چنین نشود، حقیقت مستور میگردد و فضا غبارآلود میشود هر کس میتواند ادعایی کند بدون دلیل، همراهی کند بدون باور، همنشینی کند بدون ثمر.
🔸جبههسازی در مقام فکر و وحدت حقیقی در میدان اندیشه بر کشف واقعیت و شناخت حقیقت استوار است. چرا که ذهنها و قلبها فقط بر مدار حق و حقیقت به هم متصل میشوند و اگر چنین اتصال و همبستگیای بوجود آید، مستحکم، پایدار و پویا خواهد بود. لکن با قرارداد اجتماعی و تفاهم صوری و مستوری حقیقت نمیتوان فکرها و دلها را به هم نزدیک کرد. اگر جبههای هم با قرارداد و تفاهم صوری ساخته شود بسیار شکننده، لرزان و ناپایدار خواهد بود و پس از دفع خصم و به قدرترسیدن در اجتماع، زمینهی سهمخواهیها فراهم و اختلافات فکری و فلسفی، آرمانی و ارزشی آشکار میشود.
🔹هیچ اندیشهای و هیچ جریانی بینیاز از بحث و گفتگو، نقد و مباحثه نیست اما داشتن #منطق و برهان و سنجش درونی اندیشهها از حیث استقامت دلیل و انسجام سخن پیشنیاز آزاداندیشی و تفکر انتقادی است، اما علاوه بر آن، اتخاذ نگرش تاریخی به فکر، تبارشناسی اندیشه و #جریانشناسی فکری (بر بنیادهای صحیح) یکی از لوازم فهم و تفکر انتقادی است. چرا که هیچ فکری در خلأ به وجود نمیآید و هر فکر و اندیشهای ریشه در تاریخ و فرهنگ داخلی و خارجی دارد. هیچ کس نمیتواند ادعای تأسیس و خلق از عدم داشته باشد. از این رو، تاریخ و تبارشناسی اندیشهها امری لازم و ضروری است تا هم ریشهها شناخته شود و هم به آثار و نتایج ممکن آنها پیبرده شود. چرا که تاریخ آزمایشگاه علوم انسانی است. رد هر اندیشه و جریانی را میتوان در تاریخ پیدا کرد و از امکانها و ظرفیت، نتایج و آثار فکری و فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مطلع شد و وضعیت امروز را به تحلیل نشست و پیامدهای آینده را پیشبینی کرد.
🔸 بگذاریم و بگذارید و بگذارند در میدان فکر و علم، #حقیقت آشکار شود ...
✍ سید مهدی موسوی
#انتقادگری
#حکمت_اسلامی
#منطق
#آزاداندیشی
#اغوا
#تفاهم_صوری
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1104