eitaa logo
شهید حمید حکمت پور
58 دنبال‌کننده
19 عکس
22 ویدیو
0 فایل
سایت: 🔺http://hekmatpour.um.ac.ir کانال شهید عزیز در ایتا: ♦️eitaa.com/hekmatpour کانال شهید عزیز در سروش: 🔻splus.ir/hekmatpour ارتباط: 💠 @mahdieyar .
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور ✍ اثر: برادر عباس 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
✅ محفل ذکر خاطره و یاد شهید حمید به همراه قرائت دعای ندبه روز جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ در مسجد امام رضا علیه السلام دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می گردد. در این مراسم که به منظور بزرگداشت شهید حمید حکمت پور از شهدای و دفاع مقدس دانشگاه فردوسی توسط مدیریت حراست برگزار می گردد، ضمن حضور خانواده، دوستان و همرزمان، یاد شهید عزیز را با ذکر خاطره گرامی خواهند داشت. لازم به ذکر است که این مراسم توسط مدیریت حراست دانشگاه با مشارکت مدیریت فرهنگی دانشگاه، هیئت میثاق با شهیدان، هیئت دانشجویی سیدالشهداء (علیه السلام)، کانون میثاق با افلاکیان و کانون مهندویت، از ساعت ۶ صبح با قرائت دعای ندبه آغاز و پس از آن محفل ذکر خاطره و یاد شهید با حضور همرزمان و دوستان شهید برگزار می گردد. 🔰 جهت آشنایی با شهید حمید حکمت پور می توانید به صفحه ویژه شهید به آدرس hekmatpour.um.ac.ir مراجعه نمایید. 📌 https://herasat.um.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=620
| 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 لشکر یک ملت بود ✍راوی: برادر محمد جو بسم الله الرحمن الرحیم رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ این جمله را در مورد شهید بهشتی از امام رحمت الله شنیده ایم و در خاطر داریم که می فرمایند : بهشتی یک ملت بود برای ملت ما من هنگام شهادت حمید در واحد اطلاعات لشگر نبودم و بقول معروف دورا دور بچه های اطلاعات را می شناختم . لاکن روزی که حمید شهید شد خبر شهادت او در فضای نیروهای لشگر نصر که آن روزها در منطقه بودند بسان بمبی پیچید که حمید حکمت پور هم شهید شد. نمی دانم چرا؟ اما شهرت حمید فراتر از واحد بود و با اینکه او جانباز و از ناحیه دست قطع عضو بود و علی القاعده بدلیل این محدودیت نباید عنصر کامل و موثری در میدان جنگ باشد لاکن شجاعت ، شهامت ، صلابت و استحکام شخصیت او ، وی را به عنصر فوق العاده اثر گذار در میدان جنگ مبدل کرده بود که شهادت او اینقدر برای رزمندگان واحدهای مختلف لشگر نصر گران آمد . به عبارتی احساس می شد او برای لشگر نصر یک قشون رزمنده شجاع بود.یا به عبارتی برای لشگر یک ملت بود. شرح خاطرات حضورش در میدان جنگ از اولین حضور تا مجروحیت و قطع دست و تا شهادت منظومه پر افتخاری از زحمت و تلاش اثر گذار را بنمایش می گذارد. اگر دوستانی که در دو عملیات پر ماجرای کربلای چهار و پنج با حمید بودند از آن روزها بگویند مطالب مهمی را راجع به ایشان خواهیم شنید . آنچه من در مورد ایشان از روزهای نخست عملیات کربلای پنج شنیدم سپردن مسئولیت بسیار سنگین جمع آوری ابدان مطهر شهیدان کربلای چهار توسط سردار موسوی به وی بوده است. که این نشان از هوشمندی سردار موسوی و نیز کارآمدی بالای شهید حکمت پور دارد.و لذا دلیل عمده آنکه رزمندگان لشگر نصر تقریبا تمام شهدای کربلای چهار را باز گرداندن همین تدبیر هوشمندانه و سپردن این کار سخت بفردی چون حمید بوده است. خداوند روحش را با شهدای کربلا محشور فرماید و او و دیگر رفقای شهید را دستگیرمان در قیامت قرار دهد. 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏✅ | | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 هندوانه ✍️راوی: برادر جواد 🖌 متن: https://eitaa.com/hekmatpour/57 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏✅ | | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 دینت رو برای دنیای دیگران نفروش! ✍️راوی: برادر محمد 🖌 متن: https://eitaa.com/hekmatpour/58 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
کاش می شد بچه ها را جمع کرد / سنگر آن روزها را گرم کرد کاش می شد بار دیگر جبهه رفت / جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت… در دفاع مقدس رزمندگان اسلام با ایثارگری های خود، آیین و مرامی را بنیان نهادند که ایثار و شهادت به عنوان فرهنگی ارزشی و ارزشی فرهنگی همه جریان ها و مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار داده.دفاع مقدس زمینه ساز فرهنگ مقدسّی شد که طریق اتّصال به ملکوت را هموار کرد. و در قرنی جدید بر آن هستم تا با زنده کردن نام و خاطره شهید حمید حکمت پور، فرهنگی ارزشی را به جامعه تزریق کنم. لذا از شما همرزمان شهید بزرگوار خواهش میکنم از ارائه خاطرات خود بنده را محروم نسازید. در مصاحبه مادر بزرگوار شهید به چند تن از همرزمانش به ویژه برادران موسوی، ماندگاری، شادکام، داداشی، میربمانی، کاشانی و محدث نام بردند. رستمیان ۰۹۹۲۱۴۹۷۰۷۶
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏✅ | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 روایتی از محفل شهید حکمت پور در دانشگاه ، ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ 🔸گزارش کامل تصویری مراسم👇: https://herasat.um.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=621 🔸 کامل مراسم👇: https://herasat.um.ac.ir/media/com_allvideoshare/cat1/nodbe-1401-03-20%20-%20final.mp4 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 به دشمن ✍️ راوی: برادر سیدهاشم 📍محفل شهید حکمت پور در دانشگاه ، ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ 🖌 خود حمید تعریف میکرد که در منطقه عمومی مهران بودیم ما با چند نفر عازم شدیم و در حالی که شب بود از خط خودی خارج شدیم و داریم میریم بسمت خط عراق تا مسیری که باید شناسایی بشه را شناسایی کنیم،یک مقدار که رفتیم خستگی به ما مستولی شد و اون جمع سه چهار نفرمون یکجا نشستیم واستراحت کردیم و خوابمون برد و مقداری که از خوابیدنمون گذشت و در همین اثنا گشتی های عراقی بسمت ما در حال آمدن بودند و خود (حمید) که خوابش برده بود و متوجه(آمدن گشتی های عراقی) نشده بود اما بقیه دوستان متوجه میشن و از اونجا دور میشن و پناه میگیرن و خودشون رو مخفی میکنن و حمید میگفت یک لحظه یکی بالاسرم هستش و نزدیکم هستش و وقتی چشم هام رو باز کردم دیدم یک عراقی با سیبیل کلفت! به حالت رکوع به سمت من خم شده وداره من رو نگاه میکنه (سرباز عراقی با خودش میگه یک نفر تو این شب تاریک با دست قطع شده وسط این بیابان راحت گرفته خوابیده وسط بحبوحه جنگ ایران و عراق) خلاصه تا دیدم اینجوریه یک سیلی محکم به گوش سرباز عراقی زدم و برق ازش پرید و پا به فرار گذاشت و رفت طرف عراق و من هم به تیم خودمون پیوستم... 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 به حضرت عزرائیل! ✍️ راوی: برادر سیدهاشم 📍محفل شهید حکمت پور در دانشگاه ، ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ 🖌 در اردوگاه حمیدیه ساختمان سمت راست که مربوط به بچه های اطلاعات عملیات بود یک جلسه برگزار شده بود که یک روحانی هم در اون جمع حضور داشت و حدیثی را با این مضمون نقل میکرد که :(وقتی در یک جمع یکدفعگی یک سکوتی حاکم می شود نشانگر عبور حضرت عزرائیل از اون جمع هستش که در اصل اون هیبت حضرت عزارئیل باعث میشه تا اون سکوت حاصل شود و وقتی به اینجای حدیث که رسید همه ساکت شدند و حمید هم شوخ طبعیش گل کرد و وسط جمع پاش رو دراز کرد و گفت:"من حضرت عزرائیل رو پا لنگی انداختم"که عامل خنده جمع حاضرشد! 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 و بود ✍️ راوی: برادر سیدهاشم 📍محفل شهید حکمت پور در دانشگاه ، ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ 🖌 بحث شستن لباس که پیش میومد اجازه نمیداد که کسی کمکش کنه و لباساش رو بشوره اگر کسی این کار رو میکرد و میخاست خدمتی بکنه،سد راهش میشد و نمیگذاشت انجام دهند و یک جاهایی دست طرف رو گاز میگرفت که دیگه کلا منصرف میشد یا بحث لباس پوشیدن که میشد در لباس بسیجی اکثرا کسی یقه بند رو نمی بست ولی حمید همیشه میبست و منظم بودش و یا در منطقه شلمچه بعلت گرمای شدید تعریق بالا میرفت وحمید برای خودش یک سرم مانندی درست کرده بود و میگفت :ما باید بدنمون را سالم نگهداریم تا درعملیتها بتونیم وظایفمون رو بخوبی انجام بدیم و یا پتوهایی که استفاده میکرد همیشه تا میکرد و مرتب بودش.. 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| | 🔰جانباز شهید حمید حکمت پور 📌 با و رفتار میکرد ✍️ راوی: برادر سیدهاشم 📍محفل شهید حکمت پور در دانشگاه ، ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ 🖌 یک عملیاتی در مهران انجام شد بنام چند بغداد و حمید در اون عملیات مسئول محور اطلاعات بود و من(راوی) و حسن خلعتی هم بعنوان کمکی در اون گردان بودیم.در شیاری که در جلوی بچه ها حرکت میکردیم و بچه ها پشت سرمون حرکت میکردن ودر حالیکه نزدیک خط دشمن شده بودیم به یک تپه رسیدیم که دورش زدیم و از پشت دشمن سر درآوردیم و باتوجه به اینکه در جلوی بچه ها حرکت میکردم متوجه شدم از بالای تپه مقابل یک عده ای دارند میان پایین که همه شون حمایل و کلاه آهنی دارند و آهسته با هم صحبت میکنند و به کوب(تند وسریع) دارند میان پایین و به حساب خودم فکر کردم اینها عراقی اند و آمدند که با ما مقابله کنند و من هم آرپی جی زن رو صدا زدم که آماده بشه که حمید از پشت سر گفت:صبر کن که چند دقیقه بعدش از داخل ستونی که از تپه میومد پایین صدای فارسی آمد که انگار از بچه های عملیات شناسایی بودن که رفته بودن منطقه رو دور بزنند وسیمهای مخابراتی رو قطع کنند و(حمید) باعث شد ما در اون لحظه شلیک نکنیم و از خیلی مشکلات احتمالی ما رو دور کرد... 🔺 hekmatpour.um.ac.ir 🔻 @hekmatpour .