°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 34 ✍️ گذشت در اوجِ نیاز ... بخوانید و لذت ببرید از این همه مردانگی #متن_خاطره
👆 خاکریز خاطرات ۳۵
🌸هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره شهید خرازی رو بخونه
#قانون #تقید_به_احکام_شرعی #راهنمایی_و_رانندگی #شهیدخرازی #تقلید #احکام
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
👆 خاکریز خاطرات ۳۵ 🌸هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره شهید خرازی رو بخونه #قانون #تقید_به_احکام_شرع
👆 خاکریز خاطرات ۳۵
🌸هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره شهید خرازی رو بخونه
#قانون #تقید_به_احکام_شرعی #راهنمایی_و_رانندگی #شهیدخرازی #تقلید #احکام
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
👆 خاکریز خاطرات ۳۵ 🌸هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره شهید خرازی رو بخونه #قانون #تقید_به_احکام_شرع
.
📝متن خاکریز خاطرات 35
✍️ هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره رو بخونه
#متن_خاطره :
حاج حسین خرّازی میخواست بره فاو. ماشین رو برداشت و رفت ...
ساعتی بعد دیدم داره پیاده برمیگرده. گفتم: چی شد؟ چـرا نرفتی؟ ماشینت کو؟
حاجیگفت: داشتم رانندگی میکردم که اطلاعیهای از رادیو پخش شد؛ مثل اینکه مراجعِ تقلید فرمودند رعایت نکردنِ قوانینِ راهنمایی و رانندگی حرامه ، منم یه دستم قطع شده و رانندگیکردنم با یک دست خلاف قانونه ، تا این حکم رو از رادیو شنیدم ، ماشین رو زدم کنارجاده ؛ برگشتم تا یه راننده پیدا کنم منو ببره فاو...
🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرازی
📚منبع: سالنامه سرداران عشق 1388
✍️مراجع تقلیدِ فعلی نیز، تخلف از قوانین راهنمایی و رانندگی رو حرام می دون
#قانون #تقید_به_احکام_شرعی #راهنمایی_و_رانندگی #شهیدخرازی #تقلید #احکام
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏 #تمثیل های خدایی🙏 (10) 💠مثل نسیم‼️ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹ببین! نسیم اگر غنچه ای را شکفته و گل می کند؛ خودش ه
🙏تمثیل های خدایی🙏(11)
🍎مثل سیب بر درخت‼️
➖➖➖➖➖➖➖➖
⭕️مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند؛ باد باعث طراوتش میشود، آب باعث رشدش میشود و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد
🔹اما ...
به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل"؛ همان آب باعث گندیدگی، همان باد باعث پلاسیدگی، همان آفتاب باعث پوسیدگی و از بين رفتن طراوتش میشود.
💠قصه انسان و خدا قصه سیب و درخت است. آدمی تا با خداست همه چیز در خدمت اوست. خواه قدرت، خواه شهرت، خواه ثروت و اگر از خدا برید همه به زیان اوست.
🌹با ما همراه باشید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏تمثیل های خدایی🙏(11) 🍎مثل سیب بر درخت‼️ ➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕️مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است همه
🙏 #تمثیل های خدایی🙏(12)
⭕️مثل خم کردن جام‼️
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹ببین! یک جام را که خم می کنی هر چه در درون دارد بیرون می ریزد و خالی خالی می شود .
🔰حالا گرفتی چرا به سجده می رویم؟ به سجده می رویم تا هر چه در سر داریم بیرون بریزیم. بیرون بریزیم نقشه های شوم را... خیالات واهی و موهوم را...
🔶سر را به زمین چه می نهی بهر نماز
آن را به زمین بنه که در سر داری
💠کسی که اهل قبله، اهل نماز و اهل سجده است باید سری خلوت و خالی از هر مکر و حیله و نقشه باشد.
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
➡️✅مطلب را انتشار دهید...
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 35 ✍️ هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره رو بخونه #متن_خاطره : حاج حسین خرّازی م
.
👆خاکریز خاطرات ۳۶
🌸هدیهی زیبایی که شهیدحسینی هر روز به امامِ زمان(عج) تقدیم میکرد...
#امام_زمان #توسل #شهیدحسینی #نمازمستحبی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۶ 🌸هدیهی زیبایی که شهیدحسینی هر روز به امامِ زمان(عج) تقدیم میکرد... #امام_زما
.
👆خاکریز خاطرات ۳۶
🌸هدیهی زیبایی که شهیدحسینی هر روز به امامِ زمان(عج) تقدیم میکرد...
#امام_زمان #توسل #شهیدحسینی #نمازمستحبی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۶ 🌸هدیهی زیبایی که شهیدحسینی هر روز به امامِ زمان(عج) تقدیم میکرد... #امام_زما
.
📝متن خاکریز خاطرات 36
✍ هدیهی زیبایی که شهیدحسینی هر روز به امامِ زمان(عج) تقدیم میکرد...
#متن_خاطره :
نمازهای مستحبی زیاد میخواند ، ولی به خوندن دو رکعت خیلی مقید بود. همیشه بعد از نماز صبح با حالِ خاصی میخوندش. میدونستم پشتِ هر کارش حکمت و دلیلی نهفته. برا همین یکبار ازش پرسیدم: این نمازِ دو رکعتی که بعد از نماز صبح می خوانی ، چیه؟ اول از جواب دادن طفره رفت، اما اصرار که کردم ، گفت: اگه قول بدی تو هم همیشه بخونی میگم.. وقتی قول دادم ، گفت: من هر روز این دو رکعت نماز رو برا سلامتی و فرجِ
امام زمان(عج) می خوانم...
🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید سید علی حسینی
📚منبع: کتاب ساکنان ملک اعظم3 «منزل حسینی» صفحه 44
🌸 نسبت به مسألهی ظهورِ امامزمان(عج) ، بیتفاوت نباشیم...
#امام_زمان #توسل #شهیدحسینی #نمازمستحبی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل چهارم قسمت 7⃣8⃣
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت
💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷
این قسمت دشت های سوخته
فصل چهارم
قسمت 8⃣8⃣
-حق دارند هجده کیلومتر پیاده روی هرکسی را از پا می اندازد!🤕
_خود شما که خبر داشتید،حاجی جان؟!
_نه ، شما راه را اشتباه رفته اید .آن مسیر، مسیری نبوده که من مشخص کرده بودم.!😞
_حالا چه کار باید بکنیم با اینها؟!
حاج همت گفت:
_بگذارید پاهایشان کمی باد بخورد.بعد آرام آرام حرکت شان بدهید!
_کار ما نیست حاج آقا.مگر این که شما خودتان نماز مغرب را بیایید این جا، با این ها حرف بزنید.🤗
ابراهیم گفت:
_جمع کردن نیرو ها در ضمن عملیات، خطرناک است.فعلا شما بگذارید یک ساعتی استراحت کنند ،بعد حرکت کنید.
_چشم حاجی جان.
*عباس ورامینی این را گفت و حاج همت خداحافظی کرد و رفت.عباس ورامینی به سوی نیرو ها برگشت تا کم کم راهشان بیندازد.🚶♂️🚶♂️
......
دوباره به اسفند ماه رسیده بودند.دوباره زیر فشار توپ و تانک و خمپاره و موشک ،طبیعت در حال جوشیدن و روییدن بود.🌱
اسفند ماه از نیمه که گذشت، دشت و صحرا بوی گل و لاله گرفتند و شهرها هم جان و رونقی دوباره و دل های مردم هم زیر معجزه ی این تغییر و تحول به تپش افتاد.🌷🌹🌺💓
همه به جنب و جوش افتادند و هر کسی به طریقی خود را برای خانه تکانی آماده میکرد🙃
ژیلا هم به کمک فاطمه خانم، خانه را مثل یک دسته گل تمیز و آراسته کرد.طوری که وقتی ابراهیم آمد از تعجب خشکش زد؟!😮😊
_چه حوصله ای داری ژیلا جان؟!😉
ادامه دارد....
🌷🍀💐🌷🍀🌷🍀💐🍀💐🌷🍀
ادامه ی این داستان ان شاالله به زودی در کانال تخصصی شهید همت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 8 🔹بعد از جنگ وقتی برای بازدید از منطقه حرکت می کردیم و به #شلم
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم9
🌾 #اربعین_سال93 به پیاده روی اربعین رفتیم. محمدرضا هم خیلی اصرار داشت که بیاید ⚡️اما گفتیم که بگذار ببینیم اوضاع در چه حالی است #تجربه کسب کنیم سال دیگر با هم💞 برویم.
🌾 #چفیه ای که دوستش هدیه🎁 داده بود را داد تا در حرم #امام_حسین(ع) تبرک کنم. اما من در شلوغی های حرم گمش کردم🙁 و هر چه گشتم پیدایش نکردم🚫 و خلاصه برایش یک #چفیه خریدم و تبرک کردم.
🌾به #محمدرضا جریان را گفتم،میدانستم خیلی به چفیه علاقه💞 داشت و از او #عذرخواهی کردم اما او در جواب گفت که
فدای سرت من #حاجتم روا می شود😊.
🌾وقتی به #تهران رسیدیم در مورد حاجتش و چرایی آن از محمدرضا سؤال کردم❓ و او در جواب گفت که اگر چیزی را در #حرم ائمه گم کنی حاجت روا می شوی😍 .من حاجتم این است که #شهید بشوم .تا #اربعین سال دیگر زنده نیستم🌷.
🌾من خیلی ناراحت شدم😔 و در جوابش گفتم که به عراق میروی⁉️گفت جنگ فقط آنجا نیست در #سوریه هم هست من در سوریه #شهید_می_شوم.
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#راوی_مادر_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم9 🌾 #اربعین_سال93 به پیاده روی اربعین رفتیم. محمدرضا هم خیلی ا
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 10
🔹سال 80 وقتی به سمت #فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران🗺 می رسند همزمان #جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند . در زمان معارفه می گفت : من فرمانده لشکر نیستم🚫 من امانتدار هستم و فرمانده #احمدمتوسلیان است .
🔹در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (صلی الله علیه وآله وسلم) همراه با ✓شهیدان همت، ✓شهبازی، ✓متوسلیان بود ؛ همیشه سخنانش برگرفته از #دفاع_مقدس یا منویات #رهبر یا حضرت امام بود .
🔹آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت💔 آن را نگاه می کرد👁. بسیار #ولایت_مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم✊ و درنگ نمی کنم❌
🔹درباره توصیهای که #سردارهمدانی به وی داشته است گفت : ایشان به من اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد🚯 و امیدوارم بتوانیم #پرچمی که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک استاد تمام اخلاق است👌 و همواره با #یگانها و نیروهایی که با ایشان بودند روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند✅
#راوی_همرزم_شهید
#شهید_حسین_همدانی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f