eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
989 ویدیو
22 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍‌‌‌‌‌‌ زندگی شیرینست مثل شیرینی یک روز قشنگ زندگی زیبایی ست مثل زیبایی یک غنچه ی باز زندگی تک تک این ثانیه هاست زندگی چرخش این عقربه هاست روزتون قشنگـــ❤️ ❤️🧡💛💚💙💜 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
47.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به نگاه‌های زیبای شما : 🚩 کاری از فاطمه علائی و هانیه فرجادیان با گویندگی: ماجده شهربانویی رویداد هنری لبخندخدا 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 ما تیممون تکمیله😉 🔹 زهرا امیری ▫️ 😍هفته جمعیت 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem ▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| سعی می‌کنم که نه دهان باز کنم و نه نگاه کنم، همان خودش مدیریت کند بهتر است. آبرو چیزی نیست که آدم به راحتی بر باد بدهد. میزان اثرپذیری زن‌ها هزار برابر ما مردهاست؛ من یک‌سالی باید با عبدالمهدی می‌نشستم تا بفهمم، سلما به خواندن این صفحات راه پیدا می‌کند. سرم را می‌اندازم پایین، مادر سر بلند می‌کند از عروس کدبانویی که گرفته و می‌گوید: - مشکل فقط جشن نیست سلماجون، خونه و کار هم هست. صبر نمی‌کند و درجا جواب می‌دهد: - وقتی یه جشن ساده توی خونه بگیریم می‌شه با پول وام ازدواج طبقه بالای این خونه دو تا اتاق و یه آشپزخونه درست کرد. اگر هم شما قبول نکنید میشه یه زیرزمین کوچیک اجاره کرد. دعا دعا می‌کنم مادر نپرسد چرا این‌قدر عجله دارید؟ چون دل خودم بیشتر تنگ می‌شود و هر روز از عبدالمهدی تشکر می‌کنم که به بهانۀ نوشتن کنار مزارش دیدار یارم را روزیم می‌کند. اما خدایا چه کنم؟ مادر آرام می‌گوید: - راستش مادر، من دخالتی نمی‌کنم، فقط هرچی از دستم بربیاد دریغ ندارم. تو هم مثل فرهاد برام عزیزی، دختر نداشتم خدا بهم داده، همین خدا هم گفته از ترس مال ازدواج رو عقب نندازید من تأمین می‌کنم، حرف خدا دو تا نمی‌شه، هر دو تاتونم ریزه‌خور خدایید. برای این‌که گناه نکنید و نیازاتون برطرف بشه، عقل کردید، ازدواج کردید. خودتون با هم حرف بزنید، من کمک می‌دم. آقا هم که گفتن مراسمای ازدواج رو توی خونه بگیریم! شما که همت کنید و ساده برگزار کنید، مثل خرید ساده و مهریۀ ساده، جهیزیۀ ساده و... دل آقا رو هم اگه بشنوه شاد کردید، هزار تا جوون هم بشنون و از شما الگو بگیرن دیگه نورٌ علی نور میشه! آقای مغفوری هم خوشحال میشه که این‌همه برای فرهاد زحمت کشیده، بی‌نتیجه نمونده! ⏳ادامه دارد... ⏳ 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| و می‌رود مادر. نه نرفت اول سلما را مجبور کرد تا میوه‌اش را بخورد و رفت تا غذایی درست کند و اجازه نداد سلما برود کمکش. خواست که ما دو کبوتر عاشق کمی با هم بق بقو کنیم؛ با سلما می‌رویم گوشۀ حیاط و کز می‌کنیم در سرمای زمستانیش. من شروع کننده‌ام و شکنندۀ سکوت: - دوست نداری لباس عروس بپوشی و سر و صدا راه بندازی و عکس و فیلمبردار! - چرا دوست دارم. - خب؟ - خب این‌کارا رو توی خونه هم می‌شه کرد، با همین دوربین سروش فیلم می‌گیریم! - اگه دو تا اتاق بسازیم نمی‌شه خیلی اثاث بیاری. - نمی‌خوامم بیارم. قبلا که بچه بودم تو رویاهام آرزوی همۀ اینا رو داشتم، اما الآن دیگه حس می‌کنم تحقیر می‌شم با فکر کردن به این‌ها! - از کِی؟ - از سه چهار ماه پیش. - کسی باهات حرف زده؟ نه، یکی از دوستام عروس شده بود، توی مدرسه همه برنامه‌هاش مثل توپ صدا کرد. هرکاری می‌کرد با آب‌وتاب برامون می‌گفت؛ سیر تا پیاز رفت و آمدها و خریدها. پدر شوهرش از این تاجرای پسته بود، هم شده بود آرزوی همه، هم باعث گریۀ همه. البته خیلی هم بین‌شون دعوا بود. شب عروسی دوماد قهر کرده بود که دیگه نمی‌خوامت. با چند صدمیلیون خرج عروسی، قبل از این‌که برن تالار رفتند خونه عمه‌شون تا آشتی‌شون بدن و خلاصه خیلی بد بود. خیلیا فهمیدند که عروس و دوماد یه جوریند! من نرفته بودم اما بچه‌ها که اومده بودند مدرسه، کلی بهم ریخته بودند؛ یعنی یه تابویی بود که خرد شد ریخت زمین! ⏳ادامه دارد... ⏳ 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز آرامش را با بند بند وجودم از تمام هستى مى گيرم و نوازش هواى بهارى را شكر مى گويم ! خداى مهربان من ممنونم كه فرصت مجدد زندگى كردن را به من دادى و چشمانم را به روى طلوع دوباره ى خورشيد گشودى ! شب بخیر ❤️🧡💛💚💙💜 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا