eitaa logo
|هیرمان|
151 دنبال‌کننده
117 عکس
2 ویدیو
0 فایل
هفدهِ مردادماه، چهارصد و سه. 'می‌نویسم زخم و آن را با زخمی دورتر می‌بندم چرا که دیده‌ام وقتی آسمان را شکنجه می‌کنند آبی‌تر می‌شود وقتی دریا را شکنجه می‌کنند عمیق‌تر' اگر کاری باری بود: https://daigo.ir/secret/1380293511
مشاهده در ایتا
دانلود
537.7K
-ماجراهای مترو و اصوات.
-
|هیرمان|
نمی‌خوام برات حسرت بتراشم. ماها نباید برای خودمون حسرت درست کنیم.
اولین آجرهاتو دارم می‌چینم و چند سال دیگه که از دور دیدمت، به بنّات یه دست‌مریزاد می‌گم و کِیفشو می‌برم. دوست دارم به استوار بودنت لبخند بزنم. احتمالا تنهایی. چون من برای رسیدن بهت، همه چیو از دست دادم.
جملاتِ هیرمان:
-
" از آینه بپرس نام نجات‌دهنده‌ات را آیا زمین که زیر پای تو می‌لرزد تنها‌تر از تو نیست؟
" پیغمبران، رسالت ویرانی را با خود به قرن ما می‌آورند؟ این انفجار‌های پیاپی، و ابرهای مسموم، آیا طنین آیه‌های مقدس هستند؟ ای دوست، ای برادر، ای همخون وقتی به ماه رسیدی تاریخ قتل عام گل‌ها را بنویس.
" همیشه خواب‌ها از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می‌شوند و می‌میرند.
" حس می‌کنم که میز فاصله‌ی کاذبی‌ست در میان گیسوان من و دست‌های این غریبه‌ی غمگین.
" حرفی به من بزن آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می‌بخشد جز درک حس زنده بودن از تو چه می‌خواهد؟
برش‌هایی از شعر [پنجره]، فروغ بانو.
. . .
-
|هیرمان|
[عاقبت او پیروز شد] عاقبت او پیروز شد چون با صداقتش با من جنگیده بود باقی قصه‌ی مغلوب شدن من است خ
[خودم] باید خودم باد را متقاعد کنم که نوزد باید خودم حرمت کلبه‌ام را به دریا گوشزد کنم زمین جای خطرناکی است و کسی که باید بیاید، همیشه دیر می‌آید. -رسول یونان.
-
|هیرمان|
[وقتی شمع را روشن کردم، نیست شدی]
[قرار نبود چیزی بنویسم اما شب، سکوت را کلمه می‌کند..]
-
-
یعنی بی‌ربط‌تر از عکسای این‌جا به هم من ندیدم.