eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
704 ویدیو
46 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو پروردگارا ای آن که گردنکشان و زورگویان در نزدش خوار و ذلیل‌اند، و فرعونان دوران در برابرش خاضع و فروتن‌اند، پناهگاهی و گریزگاهی از تو جز به سوی خودت نیست، و فریادرس و یاری‌خواهی جز از جانب تو نیست، و تکیه و اعتماد، جز بر تو نمی‌باشد. جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه بی یاد تو هر جا که نشستم توبه در حضرت تو توبه شکستم صدبار زین توبه که صد بار شکستم توبه @sarire_kelk
هو وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِیقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِیقِهِ اگر خداوند، ظالم و ستمگر را مهلت دهد، چنان نیست که فرصت مجازات او از دستش برود. او در کمین گاه، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد و هر زمان بخواهد مى‌فشارد، آن گونه که نتواند آب دهانش را فرو ببرد. 📕 خطبه/۹۷ @sarire_kelk
هو آن ساعت که مظلوم از دست ظالم به رنج آید و از دردِ دل و سوزِ جگر به حق نالد، از آن ناله و سوزِ وى زلزله در طبقات آسمان افتد و مقرّبان در غلغل آیند، و آن دعای مظلوم بر مثال شرارات آتش سوى هوا بر شود و تا به حضرت عزّت ذوالجلال هیچ چیز آن را حجاب نکند و ربّ العالمین گوید: و عزّتى لانصرنّک و لو بعد حین (به عزّت و جلالم سوگند كه تو را يارى مى‌رسانم، گر چه بعد از مدّتى باشد) 📕 @sarire_kelk
هو ‍ خیال را پرواز می‌دهی به راهی بس دور! العجب که خدا را در کائنات و جان جمادی و در مادون جانِ خویش می‌جویی! در آنجا کنکاش می‌کنی، که قرن‌ها پیش از آن گذر کرده‌ای! کجا می‌روی؟! گنج با تو و در نزد توست. از خویش طلب کن..... @sufianehh
هو سلطان العارفین بایزید را همسایه ای بود جهود . روزی مردی او را گفت  : کسی که او را همسایه چون بایزید باشد ، او چگونه جهود ماند ؟ گفت : ای خواجه ، اگر اسلام این است که  بایزید دارد ، مرا و صد چون مرا طاقت اسلام نیست . و اگر اسلام این است که شما دارید ، مرا ایمان نا آوردن به .
هو فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
هو همچنان که اهل نار را به درجات اهل جنّت حسرت بوَد، همچنان اصحاب جنّت را بر لذّت اهل الله حسرت باشد. جنید رضی الله عنه فرموده است: اگر اصحاب جنت بدانند که ارباب وصلت را لقاء الله چه لذّت است چندان جزع و فزع کنند که اهل نار را بر ایشان رحم آید. مرآت العارفین مسعود بک بخارایی چشتی @yarekhaksar
هو یك روز منزل مرحوم آقا جلسه بود خیلی وقت پیش، من كوچك بودم، آن موقع افرادی كه می‌آمدند منزل ایشان شاید از هفت هشت نفر تجاوز نمی‌كردند افرادی كه از رفقای ایشان بودند و با ایشان انس خاصّی داشتند. كاملًا برای من مشخص بود نحوه آمدن اینها، نحوه اهتمام اینها، یكی را نگاه می‌كردی می‌دیدی اصلًا قبل از اینكه آفتاب بزند درب خانه است، یكی را نگاه می‌كردی خب سفره صبحانه پهن كردند و وسط سفره رسیده، یكی را نگاه می‌كردی وقتی كه ایشان شروع می‌كردند به صحبت هفت هشت نفر بیشتر نبودند خیلی جمعیتی نبود رسیده، یكی را نگاه می‌كردی می‌دیدی آخر وقتی همه صحبت‌ها تمام شده آمده، آره آمدیم و ماشین گیرمان نیامد و دیر شد.  سوال می‌كردیم كه كی از خانه‌ات بیرون آمدی مثلا می‌گفت بیست دقیقه پیش، این هم یكی بود، اگر به ته‌دیگش ان‌شاءاللَه برسیم غنیمت است فرض كنید كه تبرّك است، یعنی تبرك را داشته باشیم فعلا.  آن‌وقت این زمان می‌گذرد می‌گذرد می‌گذرد، الآن كه سال‌های سال از آن قضیه گذشته من به همان‌هایی كه الآن در قید حیات هستند، بعضی از اینها فوت كردند و به رحمت خدا رفتند، نگاه می‌كنم تمام اینها در طول سیر زندگیشان همان‌گونه هستند كه آن هفت هشت نفر در همان زمان می‌آمدند، البته خب دیگران هم هر كدام به سهم خودشان، یعنی موقعیتشان، رتبه‌شان، حساب و كتابشان به همان كیفیت، آن شخصی كه آخر آخر می‌آمد همانی است كه الآن رها كرده و خوش است، یك نمازی می‌خواند دیگر نه اصلًا خبری نه چیزی نه صحبتی، آن یكی این‌طور، آن یكی این‌طور، بسته به همان حال و هوایی كه در همان موقع بود، خیلی عجیب است كه آن همت انسان، آن فكر انسان، آن بصیرت انسان، آن تیزی، آن حدّت، آن گرفتن مطلب، منظورم گرفتن مطلب در هر كسی، زندگی او را تعیین می‌كند در آینده تا آخر، آن كسی كه قبل از صبحانه می‌آمد خدا رحمتش كند به رحمت خدا رفت، همان‌ مرحوم سید مرتضی رضوی بود از دوستان، او همان شخصی بود كه قبلش، قبل از اینكه درب باز شود، در خانه بود، منتهی در نمی‌زد كه یك وقتی مثلًا مزاحمتی چیزی نباشد. سیدمحمدمحسن طهرانی ابوحمزه ثمالی. سال١۴٣۵. جلسه ٢
هو آنچه ما بسوی آن دعوت شدیم و خلاصه همه ادیان الهی به یک کلمه بر میگردد و آن کلمه توحید است در همه ادیان الهی غیر از دعوت به همین یک کلمه دعوت دیگری نیست و ما بقی همه تفصیل همین کلمه است چیزی در عرض توحید نداریم یعنی این طور نیست که ما را هم به توحید دعوت کردند و هم به چیز دیگری در عرض توحید همه دعوت ها دعوت به توحید است ما را از شرک و از آنچه مناسب با توحید نیست و از هر چه غیر توحید است منع کردند همه آن چیزی که ما به آن دعوت شدیم توحید است و همه آن چیزی که ما از آن منع شدیم شرک و الحاد است در دین در عرض این دو چیز دیگری وجود ندارد خلاصه دین همه اش مناسک توحید است و غیر از این چیزی در دین وجود ندارد به تعبیر دیگر اول و آخر دعوت انبیا همین است: قولو لا اله الا الله تفلحوا یا التوحید ثمن الجنه کتاب التوحید مرحوم صدوق و کتاب های دیگری این روایات را مفصل نقل کرده اند روایات ما را دعوت کرده اند تا در حصن منیع و رفیع توحید وارد شویم : کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣 💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠 ✅ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ ۹۹ ⏳زمان برگزاری : سه‌شنبه، ۸ خرداد ۱۴۰۳ _ساعت ۱۶ 🖇️لینک شرکت آنلاین در دوره : https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23 📌(شرکت برای عموم آزاد است ) ✅ @ghkakaie
هدایت شده از علامه حسن زاده آملی
اسباب و علل! ✏️حضرت استاد علامه حسن زاده آملی 📚رساله من عرف نفسه فقد عرف ربه @alamehasanzadeamoli
هو اگر خواهی ز معنای تصوف یکی بشنو ز صوفی بی‌تکلف تخلق آن باخلاق الهی است شدن مرآت وجه الله کماهی است «حضرت صفی علیشاه در بحرالحقایق میفرمایند : صوفی کسی است که متخلق میشود به اخلاق الهی و همچون آینه منعکس میکند جمال حق را چنان که هست »
هو تصوف باشد از امکان گذشتن دو عالم را بزیر پای هشتن تصوف را خدا داند که آن چیست خدا داند که صوفی در جهان کیست مکن در معنی صوفی توقف که حق داناست بر سر تصوف تصوف بی ز چند و بی ز چونست ز هر وصفی که پنداری برون است اگر خواهی تصوف با صفی باش چو عنقا از نظرها مختفی باش تصوف ترک نام و ترک ننگ است بتحقیقش مجال لفظ تنگ است تصوف نیست آن کزوی نشانی توان دادن به تعریف و بیانی یکی ز آثار او ترک دعاویست دگر کتمان اسرار و معانیست «صفی علیشاه روحی فداه»
هو دست کشیدیم ز فقه و اصول روی نهادیم بفقر و وصول رند قدح نوش زما گشت شاد شیخ ریا کار ز ما شد ملول
هو یا علی مدد در قدیم بعضی از مشایخ برای پذیرش یک مرید در ابتدا امر میکردند که برود و هر چه ازمال دنیا اندوخته دارد انفاق کند و هیچ چیز نگه ندارد ، آنگاه بیاید
هو گفت یکبار مرا یاد کنی ، هزار بار یاد اغیار از دل تو بشویم «المواقف»
هو عالم آینه است: نقش خود را در او می‌بینی. همهٔ اخلاق بد - از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر - چون در توست نمی‌رنجی، چون آن را در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی. پس بدان که از خود می‌رنجی و می‌رمی. مقالات مولانا [فیه مافیه]
هو محرمان عشق خود دانند که عشق چه حالتست اما نامردان را از عشق جز ملامتی و ملالتی نباشد خلعت عشق خود هر کسی را ندهند و هر کسی خود لایق عشق نباشد و هر که لایق عشق نباشد خدای را نشاید و هر که عشق را نشاید ، خدای را نشاید.! عشق با عاشق توان گفت و قدر عشق خود عاشق داند فارغ از عشق جز افسانه نداند و او را نام عشق و دعوی عشق ، خود حرام باشد...
هو گفت پیغامبر که جنت از اله گر همی‌خواهی ز کس چیزی مخواه چون نخواهی من کفیلم مر ترا جنت الماوی و دیدار خدا
هو اگر گفتی «ربیّ الله؛ پروردگار من خداست»، ای رفيق استقامت كن و دست از اين حرف بر مدار ! سید علی قاضی طباطبائی
هو ✨پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند : ✨ سه چيز است كه خداوند به واسطه آنها جز خوبى نمى افزايد: ✨ فروتنى، كه خداوند به واسطه آن جز بر رفعت نمى افزايد ✨ و ذلّت و خوارى نفْس، كه خداوند به سبب آن جز بر عزّت نمى افزايد ✨ و مناعت طبع و عزت نفس، كه خداوند به سبب آن جز بر بى نيازى نمى افزايد. 📚بحارالانوار