eitaa logo
الذکر الحکیم
999 دنبال‌کننده
45 عکس
1 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @HojjatHekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
📂 الذکر الحکیم 📂 ادبیات عربی 📂 تحلیل مفاهیم نحوی 🗂 دانش نحو، از علوم پایه حوزه‌های علمیه است که فهم صحیح مسائل آن، کمک شایانی در فهم آیات شریفه، روایات، و تراث فقهی و اصولی دارد. ✔️ تبیین نکات کلیدی ادبیات عربی ✔️ بیان صحیح نقاط مبهم مسائل آن ✔️ بیان نکات مفهومی و تحلیلی ✔️ حل مشکل نحوی و چالش ادبی ✔️ تطبیق نکات نحوی در آیات کریمه، روایات و متون فقهی و اصولی 👇👇👇👇👇👇👇👇 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 44🌴 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ اعراب. قسمت ششم ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🗂 همان طوری که از تعریف اعراب تقدیری و محلّی فهمیده شد؛ در اعراب تقدیری گفته می‌شود که مقتضی دارد ولی با یک مانعی روبرو است ولی اعراب محلّی اصلا مقتضی پذیرش علائم اعرابی را ندارد. ✅ مشکل اعراب تقدیری، حرف آخِر کلمه است ولی مشکل اعراب محلّی، خود کلمه. ❇️ فرق کلمه «زید» با «هذا» در این است که واضع یا واضعین واژه‌های معرب در فرهنگسرا، اصلا کاری به آخِر واژه معرب نداشته و کلمه را بدین نحو به مردم واگذار کرده‌اند که خود ایشان با جای‌گذاری در جایگاه خاصّی از جمله، علائم مناسب با آن جایگاه را به آن دهند. ولی همین واضع، کلمات مبنی را با حفظ یک حرکت خاصی در آخر آن، در اختیار مردم گذاشته و گفته‌اند که شما حق تغییر حرکت آخر آن را ندارید، و در هر جایگاهی از جمله بنشیند نباید آن حرکت یا سکون تغییر یابد. ✳️ پس همه واژه‌ها دارای اعراب‌اند و فقط نسبت به مقوله علائم اعرابی متفاوتند. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 45🌴 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ اعراب. قسمت هفتم ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ بیان یک استینافیه بیانی سؤال: در عبارت «جاءَ زیدٌ»، اعراب جاء چیست؟ ✅ پاسخ: هیچ اعرابی ندارد چون اعراب مخصوص معمولات است نه عوامل. ⁉️ اشکال: قطعا در عبارت «یجیءُ زیدٌ»، یجیءُ مرفوع است. پس یجیء هم عامل است و هم مرفوع. پس این موجب نقض کلام فوق شد. ✅ پاسخ: یجیءُ دارای دو لحاظ است. یجیء با لحاظ عاملیت اصلا اعرابی ندارد ولی از جهت معمولیت، مرفوع است و عامل آن معنوی است - و البته مراد از عامل معنوی، نبود هرگونه عامل نصب و جزم است-. یعنی یک‌بار مجموع فعل و فاعل در نظر گرفته می‌شود که در این‌ فرض فعل مضارع اعراب ندارد چون عامل است؛ و یک‌بار هم به مجموع خالی بودن از ناصب و جازم، و فعل مضارع نظر می‌شود که این فعل مرفوع می‌گردد چون در این وضعیت، فعل معمول است. ♻️ نتیجه: اعراب به جایگاهی از جمله گویند که عامل باعث به وجود آمدن این جایگاه‌ها است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 46🌴 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ اعراب. قسمت هشتم ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ بررسی اعراب دو جمله‌ی شرط و جواب شرط: 1️⃣ اگر ادات شرط غیر جازم باشد، علی القاعده این دو جمله محلّی از اعراب نخواهد داشت. 2️⃣ اگر ادات شرط جازم باشد، بررسی نوع معمول نیازمند چندین مقدمه است. ✅ مقدمه اول. ادات جزم بر روی خود فعل مضارع معرب، یا بر کل جمله تأثیر جزمی دارد. ✅ مقدمه دوم. ادات جازم یک تأثیر بیشتر ندارد. ✅ مقدمه سوم. این تأثیر جزمی اولویت‌بندی شده است. یعنی اولویت اوّل با تأثیر در خود فعل مضارع معرب بوده که اگر در آن عمل نماید، دیگر آن جمله محلّی از اعراب نخواهد داشت؛ و اگر در فعل مضارع معرب عمل ننماید، این عمل جزم به سمت جمله خواهد رفت و محلّ آن جزم می‌شود. ✅ مقدمه چهارم. ادات ربط مانند فاء و إذا به عنوان مانع عمل جزم بر فعل مضارع معرب شناخته می‌شود. ♻️ پس اولویت با تأثیر جزم بر فعل مضارع معرب است. بر این اساس اگر فعل مضارع معربی در کار نباشد مثل این‌که فعل مبنی باشد؛ و یا فعل، مضارع معرب است ولی تأثیر جزم بر آن با مانعی مانند ادات ربط روبرو بوده، جمله در محل جزم قرار می‌گیرد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 47🌴 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ اعراب. قسمت نهم ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🗂 بررسی بحث اعراب و عدم اعراب دو جمله‌ی فعل شرط و جواب شرط با بیانی دیگر: ❇️ وارسی مجزوم شدن یا نشدن فعل یا جمله‌های شرط و جواب به قرار ذیل است. در ابتدا باید جازم یا غیر جازم بودن ادات شرط را معیّن نمود. 1️⃣ اگر مهمل باشد، این جمله‌ها محلّی از اعراب نخواهند داشت. 2️⃣ اگر جازم باشد، معمول از یکی از دو حالت خارج نیست. 1️⃣.2️⃣ فعل مقتضی پذیرش جزم را ندارد مانند فعل مبنی و جمله اسمیه. در این صورت، جمله محلا مجزوم می‌شود. 2️⃣.2️⃣ فعل مقتضی پذیرش جزم را دارد( یعنی فعل، مضارع معرب باشد.) 1️⃣.2️⃣.2️⃣ پذیرش جزم با مانعی روبرو نیست. در این حالت، خود فعل مضارع معرب مجزوم می‌شود و جمله هم محلّی از اعراب ندارد. 2️⃣.2️⃣.2️⃣ پذیرش جزم با مانع روبرو است مثلا بر جواب شرط ادات ربط وارد شده است. در این فرض، چون فعل مجزوم نمی‌شود، جمله دارای اعراب محل جزم خواهد بود. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 48🌴 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ اعراب. قسمت دهم ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🧗🏻‍♂️به عنوان تمرین، اعراب جمله شرط و جواب شرط‌های ذیل را معیّن نمایید. 📃 إن یقصد زیدٌ أن یذهبَ، أستعنه. 📄 إن قصد زید أن یذهب، إستعنتُه. 📑 إن قصد زید أن یذهبَ، فأنا أستعینُه. 🧾 إن یقصد زید أن یذهب، فأنا أنصرُه. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 49🌴 نادیده نگرفتن واژه‌ی « که » ♻️ در زبان فارسی برای توضیح نمودن یک واژه‌ای به وسیله‎ی جمله، از واژه‎ی « که » استفاده می‌شود. از این رو دانش‌آموختگان ادبیات عربی وقتی از محضر استاد بهره می‌برند و استاد برای ترجمه یک عبارت عربی از این واژه استفاده می‌کند، به راحتی می‌توان نقش آن جمله‌ی بعد از « که » را فهمید. پس: 🌳 «که»‌ای که بعد از موصول ذکر می‌شود دلالت بر صله بودن جمله می‌کند. 🌳 «که»ای که بعد از نکره قرار می‌گیرد حاکی از نعت بودن آن جمله است. 🌳 «که»ای که بعد از معرفه واقع می‌شود نشان از حال بودن آن جمله است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
☘ السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ وَلِی اللهِ الْاعْظَمْ ☘ السَّلامُ عَلَیک یا اخْتَ وَلِی اللهِ الْمُعَظَّمْ ☘ السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّةَ وَلِی اللهِ الْمُکرَّمْ ☘ السَّلامُ عَلَیک یا امَّ الْمَصآئِبِ یا زَینَبُ 💐 سالروز میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارکباد 💐
دیدار گروه فقه و حقوق بشر و کارگروه فقه کودک مرکز فقهی ائمه اطهار (علیهم السلام) با ریاست محترم مرکز، آیت الله شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی جزئیات جلسه، در کانال قرار خواهد گرفت انشاله. 🍃 💠 رسانه پژوهشی فقه و حقوق بشر 🆔 @mfeqhihumanrights
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 50🌴 🗂 جمله یا خبری است و یا انشائی. 📁 جمله‌ی خبری به جمله‌ای اطلاق می‌شود که محتمل صدق و کذب باشد چون در ورای لفظ می‌توان یک واقعیتی- رویدادی، حادثه‌ای و واقعه‌ای - را در نظر گرفت؛ اگر واقعیتِ مفروض با وجود لفظی تطابق داشته باشد، جمله صادقه خواهد بود ولی در غیر این صورت، سر از کذب در خواهد آورد. 📁 جمله انشائی محتمل صدق و کذب نیست چون در ورای این وجود لفظی، هیچ واقعیتی مطرح نیست و هر چه هست همین لفظ است. بر این اساس طرح صدق و کذب بی‌معنا می‌شود. 🖋 و به بیان راحت‌تر و قابل فهم‌تر و حتّی فنی‌تر، در جمله‌ی خبری وجود لفظی هیچ تاثیری در تحقّق آن واقعیت ندارد- چه در زمان گذشته، چه در زمان حال، و چه در زمان آینده-؛ برخلاف جمله‌ی انشائی، این وجود لفظی واقع ساز می‌شود مثلا با گفتن «فروختم و خریدم» در حین معامله، ملکیت ثمن و مثمن رخ می‌دهد برخلاف لفظِ «فلانی از کوه پرید». ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 51🌴 🗂 بررسی جایگاه افعال مدح و ذمّ، و تعجّب: 📂 جمله یا خبری است و یا إنشائی. جمله إنشائی هم به دو قسم طلبی - مانند امر و نهی-، و غیر طلبی مانند افعال مدح و ذمّ، و تعجّب تقسیم می‌گردد. 🗞 جملاتِ «فلانی از طبقه دوم پرید.»، «فلانی الان دارد می‌پرد.» و «خواهد پرید» هیچ تاثیری در رویداد خارجی پریدن ندارد. وقتی هم این اتفاق افتاد و یا در حال افتادن است و یا بعدا خواهد افتاد، متکلّم از این رویداد با گفتنِ «واااااا، چه پرشی؟!!!» تعجّب خود را نشان می‌دهد؛ این وجود لفظی هیچ نقشی در تحقّق حدثِ پریدن ندارد بلکه باعث به وجود آمدنِ حدثِ تعجّب می‌شود و بعدا پیرامون این تعجّب می‌توان گفت: «فلانی تعجّب کرد» و اینجاست که این جمله، یک جمله خبری خواهد بود چون عبارت «فلانی تعجّب کرد» هیچ تاثیری در تحقّق تعجّب ندارد. 🗞 نکته فوق در حق عبارتِ «فلانی، خوب مردی است» هم جاری است چون با جاری شدن این عبارت بر دهان، تعریف و تمجید از فلانی رخ می‌دهد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 52🌴 🗂 افعال مدح و ذمّ 📂 بعد از این افعال، دو اسم مرفوع ذکر می‌گردد. اولی، فاعل این افعال است؛ و دومی، مخصوص. 📋 مخصوص به عنوان نقش نیست بلکه برای آن باید نقش مناسب - متناسب با معنا و قواعد ادبی-انتخاب نمود. 📋 نقش‌های مطرح‌شده در کتب ادبی به قرار ذیل است: 1️⃣ مبتدای مؤخّر بوده و خبر آن جمله‌ی « نعم الامیرُ» است. 2️⃣ خبر برای مبتدای محذوف( مثلا هو) است. 3️⃣ مبتدا بوده و خبر آن ( الممدوح یا المذموم) محذوف است. 4️⃣ بدل از فاعل است. ♻️ به نظر می‌رسد نظر صحیح همین گزینه چهارم است چرا که سه گزینه دیگر نیازمند تقدّم و تأخّر، و تقدیر است و اصل با عدم جابجایی و تقدیر است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 53🌴 🗂 فاعل افعال مدح و ذمّ، یا اسم ظاهر است و یا ضمیر. 📁 این اسم ظاهر یا معرف به ال جنس است، و یا اضافه می‌شود به مضاف الیه‌ای که دارای ال جنس است مثل «ساء المُضِلُّ الشیطان» 📁 و فاعلِ از نوع ضمیر، نیازمند مفسِّر بوده و این خالی از دو وجه ذیل نیست. 1️⃣ نکره‌ی منصوب مانند نعم رجلاً زیدٌ، أی نعم هو رجلا زید 2️⃣ ما نکره‌ای که به معنای شیء است مانند نِعِمّا حسنُ الخلق، أی نعم هو شیئا حسن الخلق. ♻️ به هر حال فاعل حتما باید بوی جنس و نکره داشته باشد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 54🌴 🗂 فلسفه دلالت افعال مدح و ذمّ بر جنس، از این قرار است که متکلّم با این افعال، قصد ستایش و یا سرزنش دارد و برای تأمین این قصد، علی القاعده باید بگوید که از میان این همه افراد جنس امیر، حسین اختصاص به ستایش به خوبی دارد. پس باید یک دایره‌ی وسیعی انتخاب گردد که حسین از میان افراد این دایره،مخصوص مدح شود. پس در سایه‌سار مطلب فوق، دو نکته روشن می‌گردد که چرا به اسم دوم، مخصوص گفته می‌شود، و هم‌چنین چرا فاعل حتما باید دلالت بر جنس داشته باشد. 🗂 طبیعی است که نکره بودن فاعل هر چقدر بیشتر باشد، مدح از قوت بیشتری برخوردار خواهد بود. بر این اساس قدرت تمجید عبارتِ « نِعِمّا علیٌّ»، از عبارتِ « نعم المولی علیّ» بالاتر است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 55🌴 شیوه صحیح ترجمه افعال مدح و ذم: 🗂 « حسین خوب امیری است»، ترجمه‌ی دقیق عبارتِ « نعم الامیرُ حسینٌ» است. شایان دقت است که بین دو عبارتِ « حسین خوب امیری است» و « حسین امیر خوبی است» فرق وجود دارد. جمله‌ی اول، إنشای مدح حسین بوده ولی جمله دوم، خبر از خوب بودن امیر می‌دهد هر چند متکلّم با این جمله قصد هیچ‌گونه تعریف و تمجیدی نداشته باشد. 📁 به بیان دیگر، موضوع‌له قالب جمله‌ی اول، مدح است ولی موضوع‌له هیئت جمله دوم، صرفا خبر بوده و اگر هم در ضمن آن، تمجید فهم شود این به خاطر قرائن دیگری است. ✅ پس در ترجمه‌ی افعال مدح و ذمّ باید دو نکته ذیل حتما مراعات گردد. یک. مخصوص در ابتدای ترجمه قرار بگیرد. دو. از میان موصوف و وصف، ابتدا باید وصف ذکر گردد سپس موصوف( خوب امیری). ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 56🌴 🗂 دومین هیات و قالبی که مفید معنای انشائی غیر طلبی است، صیغ تعجّب است. 📁 وقتی یک واقعه و رویدادِ تعجّب برانگیزی مثل رنگین شدن یک رودخانه‌ای، یا برعکس شدن هلال رنگین‌کمان و یا ... مشاهده می‌شود، طبیعی است که بیننده نسبت به این واقعه تعجّب خود را بروز دهد؛ بعد از این‌که به هر نحوی تعجّب خود را ظاهر نمود می‌توان از این تعجّب خبر داد و گفت: فلانی تعجّب نمود. بله اینجاست که این جمله اخیر، یک جمله خبری می‌شود. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 57🌴 🗂 برای آشکار ساختن تعجّب درونی، جملات مختلفی اعم از سماعی و قیاسی وجود دارد و ردّ پای این جملات را می‌توان در تمامی زبان‌های دنیا جستجو نمود. 📁 حال در زبان عربی هم، از هر دو نوع جمله‌ی سماعی و قیاسی وجود دارد. 📁 برای سماعی می‌توان به عباراتی مانند « للّه دَرُّ فلانٍ»، « یا لکَ، یا له، یا لنا»، « عجب»، « استفهامی که قصد تعجّب از آن می‌شود.»، « سبحان الله - البته قصد تعجّب از آن شود.-» و ... اشاره نمود. 📁 هیات قیاسی این مقوله عبارت است از دو صیغه‌ی « ما أفعَلَه» و « أفعِل به». ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يا فاطِمَة الزَّهْراء، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 58🌴 بررسی صیغه‌ی «ما أفعله»: 🗂ما، اسم است و مبتدا. حتما باید بر فعل ماضی مقدّم گردد. رابط و فاعل این فعل ماضی، ضمیر هو واجب الاستتار است. بعد از فعل، اسم منصوبی ذکر می‌شود که در ظاهر مفعول به است ولی در معنا فاعل است چون قوام تحقّق آن وصفِ خاصِّ تعجّب‌برانگیز مانند زیبایی، همین اسم منصوب است. 📁پیرامون « ما»، اندیشه‌های مختلفی مطرح است. 1️⃣ نکره تامّه است و به خاطر وجود مسوّغی به نام تعجّب و ابهام می‌توان از آن خبر داد؛ و بدین خاطر است که بدان ما تعجّبیه گفته می‌شود.( سیبویه و جمهور) 2️⃣ به معنای الذی است و فعل بعد از آن صله بوده و خبر محذوف است.( اخفش) 3️⃣ نکره ناقصه است و جمله بعدی صفت آن است و خبر در تقدیر در نظر گرفته می‌شود.( اخفش) 4️⃣ ما، مفید معنای استفهام است و لذا ما استفهامیه بر آن اطلاق می‌شود.( فرّاء و ابن درستویه) 📋 به نظر می‌رسد اندیشه اول صحیح باشد چون قصد متعجِّب، از این قرار است که اعلام کند که متعجّب منه( فاعل حقیقی) دارای مزیّت خاصّی است و لذا با ذکر یک اسم نکره‌ای، مخاطب خود را درگیر و حساس می‌کند و در ادامه با ذکر فعل، آن را از ابهام خارج می‌سازد. البته اندیشه اخیر هم خالی از قوت نیست یعنی مزیّت داشتن فلان چیز را با جمله‌ی استفهامی بیان می‌کند که این گل چه زیباست؟! ولی تنها اشکال آن این است که غالبا بعد از ما استفهامیه اسم ذکر می‌شود نه جمله. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 59🌴 بررسی صیغه‌ی «أفعِل به»: 🗂 مدخول باء یا فاعل است و یا مفعول به. بر این اساس، چندین اندیشه پیرامون آن مطرح است. 1️⃣ در صورتی که فاعل باشد باید باء زیاده گردد و «أفعل» به ظاهر صیغه‌ی امرِ حاضر است ولی در اصل فعل ماضی است یعنی در این وضعیت، معنای صیرورت دارد - احسن بزید أی صار زید ذا حسن ) و به دلیل قبح إسناد صیغه‌ی امر به اسم ظاهر، عین الفعل آن را تغییر دادند و هم‌چنین در فاعل، باء را زاید نمودند تا لفظ اصلاح گردد. البته این اندیشه مبتلا به محذوراتی است. 2️⃣ مجرور باء، مفعول به است( اخفش و گروهی از کوفیون و بصریون). بر این اساس، این باء یا به جهت تعدیه است و یا زایده. شایان دقت است که زمانی مفید معنای تعدیه خواهد بود که مراد از «أفعل» صیرورت باشد و در غیر این صورت، باء باید زیاده گردد چون معنای غالبی باب إفعال، تعدیه است و نیازی به وجود باء تعدیه نیست. 3️⃣ اندیشه سومی هم مطرح است که فراء و زجّاج و ابن خروف و زمخشری بر این باورند که ضمیر مخاطب در این فعل مستتر است و این فعل از ظاهر خود خارج نشده است و کما کان فعل امر است. و مراد از این ضمیر(أنتَ)، همان متعجّب منه - مانند زیبایی و نیکویی - است. باء هم در معنای غالبی خود یعنی إلصاق استعمال می‌شود. بر این اساس، باید یک جمله ندائیه قبل از این جمله در تقدیر گرفت که منادا، مصدر فعل تعجّب است؛ یعنی عبارت چنین می‌شود: یا جمالُ أجمل بوردة أی ألزِمها و لا تُفارِقها. ✅ مرحوم رضی هم می‌فرمایند: این معنا مناسب با تعجّب است؛ در این صورت این صیغه از حالت إفراد خود خارج نمی‌شود و این هیات، جاری مجرای مثل می‌شود و أمثال هم که تغییرناپذیرند. ✅ می‌توان إذعان نمود که این ترکیب مناسب با أذهان متعلّمین است چون نیاز به تقدیر و حرف‌های غریب نیست. شایان دقت است که در ترجمه این صیغ نباید دچار معنای تحت اللفظی شد بلکه این قالب‌ها برای ابراز تعجّب است و باید به دنبال ارایه معنایی عرفی، باورپذیر و مناسب با ذوق سلیم بود، لذا همان‌طوری که گفته شد معنای اول و چهارم در « ما أفعله» و معنای سوم در « أفعل به» با این غرض مناسب‌تر است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 🕯 ادبیات 🌴 شماره 60🌴 ⚜️ افعال ناقصه. قسمت 3 🗂 پیرامون عبارت «کان زید قائما» و «یکون زید قائما»، نمی‌توان فقط به این نکته بسنده نمود که افعال ناقصه دلالت بر ثبوتِ قیام بر زید در زمان گذشته، و در زمان حال یا آینده دارد؛ بلکه باید بدین نکته دقت لازم را داشت که افعال ناقصه دلالت بر تقریر، تاکید، پررنگ و بولد نمودن نسبت دارد، البته نوع زمان هم از این افعال فهمیده می‌شود. 📚 رفع یک شبهه: برخی چنین تصوّر دارند که فرق میان جملات اسمیه ساده - زید قائم- و این جملات فقط در بیان زمان است، در حالی‌که اگر جمله‌ی «زید قائم» مقیّد به قیودی مانند أمسِ، الانَ، غداً و ... شود نصّ در این ازمنه پیدا می‌کند ولی اگر خالی از این قیود باشد ظهور در زمان حال خواهد داشت. ✅ پس تفاوت، در ناحیه زمان نیست بلکه در تصریح یا عدم تصریح به إسناد و نسبت است. ✅ بنابراین ترجمه‌ی هر دو عبارت« زید قائم امس» با «کان زید قائما امس»، « دیروز زید ایستاده بود.». و ترجمه‌ی هر دو عبارت« زید قائم» با «یکون زید قائما»، « زید ایستاده است.» است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83