eitaa logo
هنر تبیین ، محض اطلاع، نهضت آگاه سازی و مطالبه گری
2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
568 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #کانال_هنر_تبیین #نهضت_آگاه‌سازی_و_مطالبه_گری @honaretabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وزیر دادگستری فرانسه: والدین کودکانی که در اعتراضات شرکت کنند ۳۰ هزار یورو جریمه می‌شوند/ هویت و IP معترضین در شبکه‌های اجتماعی را داریم و آنها را مجازات می‌کنیم 🗣 روزنامه ایران ✍اين هم يك نوع پیش گیری از وقوع جرم و قضا زدایی در فرانسه مشابه مصوبه کنگره امریکا ؛ ۲۰ سال حبس و یک میلیون دلار جریمه‌ برای هرشهروند امریکایی که با vpn ازپیام رسان تیک تاک استفاده كند حالا ببينيد شعور لايحه نويس هاي پر مدعای قوه قضائیه کشورمون رو👁 ، محض اطلاع، و 🔻 https://eitaa.com/honaretabyin
efaf-8.pdf
979.5K
« یا حی» آشنایی با قوانین عفاف و حجاب 👆👆 و تکالیف و وظایف اختصاصی ۳۲ دستگاه. و روشنگری ‼️بادقت مطالعه بفرمایید‼️👆 ۴۲۷ ، ص۱۹ تا۷۰ و ۸۲۰ ،ص۷۰ تا۸۸ این جزوه👆👆 📣📣 لطفا این قوانین را در حد توان نشر و توزیع کنید ، تا همگان اعم از مردم و مسئولان از رؤسای قوای سه گانه تا مسئولین بالادستی و مدیران میانی با بیش از سیصدوظیفه معین و مصرح دستگاه ها ی دولتی و حاکمیتی آشنا شوند. ! روی زمین مانده! ، محض اطلاع، و 👇👇 https://eitaa.com/honaretabyin وتوزیع پیام با بر محمد و آل محمد
🌸 ای مومنان متحصن لطفا 🕊در تحصن جلوی قوه قضائیه 📌 یک سوال مهم را از مسئولان بپرسید : " آیا حد شرب خمر را بر مسمومان الکلی می‌زنید یا خیر؟ " ارسالی از مخاطبین
لایحه حجاب و هیولای آمار بازخوانی مناسبات مردم و حکمرانی دینی ابوالفضل اقبالی اندک عقلانیتی برای تصدیق این گزاره کافی‌ست که اگر حاکمیت و مردم درباره اجرای یک قانون اتفاق نظر داشته باشند، آن قانون در صحنه اجرا با کمترین موانع و چالش روبرو خواهد بود و اثربخشی آن در جامعه در بالاترین حد رقم خواهد خورد. و نیز تصدیق این جمله که اگر مردم موافق اجرای یک قانون توسط حکومت نباشند، اجرای آن قانون برای حاکمیت گرانبار است. این روزها در محافل کارشناسی پیرامون لایحه حجاب و عفاف، مناقشات آماری و گفتگو درباره نظر مردم نسبت به قانون حجاب داغ است. اختلاف اما بر سر این گزاره‌های بدیهی نیست بلکه درباره نتایجی است که افراد مختلف از این گزاره‌ها مراد می‌کنند. رایج‌ترین نتیجه‌ای که در اینگونه جلسات پس از مناقشات آماری توسط برخی از کارشناسان و نخبگان اجتماعی اخذ می‌گردد، عدم پیگیری مجدد قانون حجاب توسط حاکمیت به استناد مخالفت اکثریت جامعه با آن است. یعنی افرادی معتقدند که چون قانون و الزام حجاب توسط حاکمیت فاقد حمایت و همراهی از سوی مردم است و اکثریت مردم طبق نظرسنجی‌ها با حجاب قانونی و الزامی مخالفند، پس عقلانیت حکمرانی اقتضاء می‌کند که ما ولو به صورت موقت دست از سر حجاب برداریم و داوطلبانه آن را به جهت‌گیری‌های جامعه واگذار کنیم. در غیر اینصورت به شکاف میان حاکمیت و مردم بیش از پیش دامن زده‌ایم. مهمترین پرسش از این ایده آن است که بر فرض صحت و اعتبار نظرسنجی‌ها در کشف حقیقتِ رفتار و نگرش مردم، حاکمیت دینی تاکجا باید از اجرای حدود و احکام الهی به واسطه آمار عقب بنشیند؟ به عبارت دقیق‌تر، آیا اساسا حاکمیت دینی، اولویت‌های خود را از آمارهای اجتماعی اخذ می‌کند یا مبانی معرفتی و الهیاتی او تعیین کننده اصلی هستند و آمار و داده از میدان صرفا از باب تنظیم یا بازخوانی روش‌ها و راهبردها اهمیت پیدا می‌کنند؟ به نظر می‌رسد نه تنها حاکمیت اسلامی بلکه حتی نظام‌های سیاسیِ سکولار هم اولویت‌های خود را با منطقِ ایدئولوژیک و الهیاتی گزینش می‌کنند. امروز در نشستی این مثال را زدم که آیا کشورهای غربی برای انجام عملیات‌های گسترده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... بر علیه خانواده و ارزش‌های ناظر به آن در جامعه ایران در دهه 70 از مردم ایران نظرسنجی کردند و نظام اولویت‌های خود در این کشور را با سنجش میزان همراهی یا عدم همراهی مردم تعیین نمودند؟ به هیچوجه! آنها اولویت‌هایی داشتند از جمله رواج خیانت‌های زناشویی، ترویج فساد و بی‌بندوباری، تضعیف دینداری و تخریب ارزش‌های مسلط جامعه ایران و... و برای تحقق این اولویت‌ها از هیچ اقدامی منصرف نشدند. یعنی علیرغم مخالفت قاطبه مردم ایران با این مقولات در دهه 70 کشورهای غربی کار خودشان را پیش بردند و کسی در جلسات کارشناسی آنها بر سر میزان همراهی مردم ایران با ماهواره و اینترنت و... مناقشه آماری نمی‌کرد! فهم ناقص من می‌گوید حکومت دینی در چارچوب ظرفیت‌ها و امکان‌هایی که دارد موظف است اجرای حدود و احکام الهی را در اولویت خود قرار داده و آنها را پیگیری کند و برای حساسیت‌های جامعه نیز طرحی از جنس «اقناع» و همراه‌سازی داشته باشد نه اینکه با دریافت اولین واکنش‌های اعتراضی از سوی مردم بلافاصله گزینه‌ی تعطیلی احکام الهی را روی میز بگذارد. زیرا در این صورت نتیجه‌ای جز استحاله نظام از معنای دینی و تبدیل آن به یک حکومت طاغوتی در بر نخواهد داشت. معنای سخن من نفی، انکار یا بی‌اعتنایی به حساسیت‌های جامعه نیست و هر عقل سلیمی درپی ایجاد مقبولیت حداکثری برای تصمیمات حاکمیت در جامعه است. اما قرار هم نیست که تغییر شیب نمودارهای آماری منجر به شل‌کن سفت‌کن در بدنه تصمیم‌گیری و اجرایی حاکمیت گردد. همانطور که غرب با عزم راسخ و رفتاری تدریجی توانست مسیر حرکت اجتماعی جامعه ایران را به نفع ارزش‌های خود تغییر دهد، معکوس کردن روند فعلی به نفع ارزش‌های اسلامی نیز با عزم راسخ و اهتمامِ در بستر زمان محقق خواهد شد. به شرط تدارکِ روایتِ مسلط... https://eitaa.com/eqbali62
12.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥برای کشورهایی که ادعای آزادی‌خواهی و دموکراسی‌شان گوش فلک را هم کر کرده... ، محض اطلاع، و 🔻 https://eitaa.com/honaretabyin
✅نماینده مجلس: ما نمایندگان به خاطر بی‌حجاب ها، سیبلِ نفرینِ مردم شده‌ایم! 🔸 رضا تقوی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه «گاهی ۲۰۰ پیامک در یک روز با موضوع ناراحتی از بی‌حجاب‌ها برای من ارسال می‌شود»، گفت: تعدادی از این‌ها از خانواده شهدا و عده دیگری از بچه‌های حزب‌اللهی هستند و برخی‌ها در پیامک‌ها نفرین هم می‌کنند که خدا از شما نگذرد 🇮🇷 اخبار مجلس شورای اسلامی
🔻برادرانه با آقای کلهر- ۱ 🖊 مهدی جمشیدی برادر گرامی، آقای سینا کلهر در یادداشتی که پس از مناظره نگاشته‌، به نکته‌هایی اشاره کرده‌ است که پرداختن به آنها را سبب‌ساز خیرِ روایتی و گشایش فرهنگی می‌دانم. من نیز به اشارت و تذکار بسنده می‌کنم و سطرهای نانوشته را به مخاطب وا می‌نهم تا با ذهن خویش، امتداد بدهد و از این تنه، ساقه و برگ بیافریند. ۱. ایشان نه‌فقط «حق اظهار» دارد، بلکه «تکلیف» اظهارنظر دارد. کسی در برابر اظهارنظر ایشان، سخن از «فضیلتِ نگفتن» به میان نیاورده و دامنه را بر ایشان تنگ نکرده که ایشان بخواهد از «انقباض‌های معطوف به گفتن» گلایه کند. در زمانۀ روایت و کج‌روایت، «نگفتن»، کمک به جبهۀ رواییِ معارض است. از قضا، یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های کارگزاران فرهنگی این دولت، حجم انبوهِ «نگفتن‌ها»ی آنهاست؛ اینان در ماه‌های اغتشاشی و پسااغتشاشی، بسیار نگفته‌اند و از گره‌گشایی غفلت داشته‌اند و یکی از مهم‌ترین نقدهای نیروهای غیررسمی نیز همین است. همۀ وزیران فرهنگی دولت و همراهان آنها، «سکوت حداکثری» در پیش گرفتند و رسانه و تبیین و روایت و روشنگری را تنها نهادند و به جلسه‌های رسمی و اداری بسنده کردند. در دورۀ تنیدگی فرهنگ به رسانه و بعلیده‌شدن واقعیت فرهنگی از جانب رسانه، چنین «نگفتن‌ها»یی نشانۀ ضعف و سستی است. چگونه می‌توان در مردابِ «فقر روایتی»، به صورت‌بندیِ فرهنگ پرداخت و در پی بازسازی انقلابی آن بود؟! اگر در گذشته، تدبیر رسمی در عمل جلوه‌گر بود، امروز، «گفتن» نیز به آن اضافه شده است؛ چنان‌که «کنشِ بی‌روایت»، کارساز و پیش‌برنده نیست. زبان‌داری و روایت‌مندی، فضیلت است. ۲. اگر «نگفتن»، کمک به دشمن است، «معوج گفتن» نیز چنین حکمی دارد. اگر ما این پرسش را روی میز مباحثه بنهیم که چرا کارگزاران فرهنگیِ دولت، گاه با جریان‌ سکولار - که در جبهۀ اصلاحات متعیّن است - صورت مشترک و مخرج مشترک دارد، باید بر این «پرسش تلخ»، نام «برچسب» نهاد؟! حتی اگر این پرسش، آغشتۀ به قضاوت گزنده باشد، وظیفۀ کارگزاران فرهنگیِ رسمی، پاسخ‌دادن است و نه طرد پرسش با «برچسبِ برچسب». هر که قدرت را اختیار می‌کند و بر کرسی ریاست می‌نشیند، باید بداند که برای نیروهای غیررسمی، حق و تکلیف «نقادیِ صریح»، محفوظ است و او نیز باید در «وسط میدان پاسخ»، بایستد، نه این‌که «وسط‌نشینِ اندرونیِ نگفتن» باشد. دولت انقلابی کجا و توافق نظری با غیرانقلابی‌ها کجا؟! به‌جای راندن نقد، پاسخ بدهید که تفاوت و مرزبندی شما با نیروهای تجدّدی چیست و چرا با آنها به درد مشترک رسیده‌اید و هم‌سخن و هم‌داستان شده‌اید؟! مبطل این سطور رنجور، اقامۀ «استدلال» است، نه تکرار تعبیر «برچسب». ۳. بسیار بر تعبیر «فضای دوقطبی» اصرار ورزیده شده و می‌شود. اما چرا باید با تلقین بیرونی، جامعه را گرفتار وحشت تصنعی از اندیشه‌ورزیِ صریح کرد و هر نوع اختلاف و تفاوتی را به معنی دوقطبی‌شدنِ موقعیت‌ها تفسیر کرد؟ تمایزها و تفاوت‌ها می‌توانند دوپاره و دوبخشی باشند، اما به‌طور ضروری، خصوصیت قطبی نداشته باشند. پس نباید هراس آفرید و مجال گفتگو را ستاند و در نقطۀ آغاز، پایان تلخ تصویر کرد. انقلاب ما حتی در دورۀ پیشاانقلاب، سرشار از این گفتگوهای دوگانه و دوضلعی بوده است؛ درحالی‌که امروز، «تفاوت» را به «قطبی‌‌شدگی» تفسیر می‌کنند و با این تغلیظ و تشدید، پرسش را از میدان می‌رانند. مجال دهید که هم جامعه گفتگو کند و هم در میان نخبگان، مباحثه‌های جدّی صورت‌بندی شود. راه‌حل معقول و توافق نسبی، میوۀ همین روند آزاداندیشانه و پُرچالش است، نه خوف از تعدّد و چندگانگی که در قامت تعبیرِ دوقطبی‌شدن، به جان نقد و پرسش و گفتگو افتاده است. ۴. ایشان گفت که از گفتگو ناراضی‌ست؛ چراکه متحمل برچسب شد. ایشان نمی‌تواند در گفتگو، بی‌زمان و بی‌مکان باشد و با هیچ خاستگاه و موقعیتی، نسبت نداشته باشند که در اثر آن نتوان درباره‌اش مختصات‌سنجی و نسبت‌یابی کرد. ما و ایشان، جملگی تاریخ و هویّت و انگیزه و علاقه و تعلّق داریم و «عنوان‌ها» و «مفهوم‌ها»یی – به تعبیر ایشان، «برچسب» - که به ما نسبت داده می‌شوند، بر این اساس هستند. نمی‌توان از مطلقِ این مفهوم‌سازی‌ها نالید و ناخرسند شد، بلکه باید دربارۀ واقع‌نمایی و صدق‌شان سخن گفت. پس خواه‌ناخواه، «شخصیت‌مندی» و «نسبت‌مندی» هر یک از دو طرف، اقتضای مفهوم‌سازی و عنوان‌بندی دارد و ازاین‌رو، گریختن ایشان از قالب‌ها و هویّت‌ها، موجّه نیست. جهان انسانی، جهان آکنده از همین سنخ‌بندی‌ها و دسته‌سازی‌هاست و «ماهیّت» و «مختصات» ماست که مشخص می‌کند در کجا نشسته‌ایم و چه نام داریم. پس طلب «بی‌نامی» و «ناکجاآبادی»، تمنّای محال است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi