eitaa logo
[ هُرنو ]
938 دنبال‌کننده
843 عکس
54 ویدیو
118 فایل
|هُرنو، به معنای روزنِ نورگیرِ سقف| 📖خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، و خرده‌ریزهایم. مُصطفا جواهری همه‌کارهٔ هیچ‌کاره! کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی؛ تامام! @mim_javaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
[ هُرنو ]
#قاف‌خوانی؛ قسمت ۰ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
ضمن عرض خوشآمد به عزیزانی که روزهای اخیر به جمع اهالیِ هُرنو اضافه شده‌اند، اینجا دربارهٔ توضیح داده‌ام. گفتم شاید سوال شود که ماجرای های روزانه‌ام در این‌جا، چیست. ارادت. دعاجو و دعاگو.
18463الهی-العفو-ببین-گناه-باهام-چه-کرده.mp3
31.02M
ببین گناه، باهام چی کرده... دعاجو و دعاگو... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
خوشا به حال کسانی که عبادت محبّانه دارند... سحر سیزدهم @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
دورهمی چی‌کتاب-بر جاده‌های آبی سرخ-جواهری.mp3
29.67M
اینجا دربارهٔ این گفتم که ما چرا باید را بخوانیم. اگر بخواهیم یک داستانِ صرفا داستان بخوانیم، هستند نویسندگانِ معاصری که از جهت فرم و ساختار از نادر جلوتر باشند. (گرچه که در خبره بودنِ نادر بحثی نیست.) اما در هر صورت، نادر یک سرمشق خوب برای نویسندگی نخواهد بود؛ بسا که ممکن است قلم و دست‌خطِ نادر رهزن هم باشد. پس چرا باید نادر بخوانیم؟ به خاطر نادر. در اغلب آثار نادر، با سه کلیدواژه مواجه هستیم: ۱. عشق زمینی ۲. مذهب ۳. وطن و گمان می‌کنم همین سه مقوله است که در ایرانِ امروز، نیاز به بازخوانی دارد. آن هم توسط هر ایرانیِ راستین. عشقِ زمینی، ریشهٔ خانواده را مقاوم می‌سازد، مذهب، به خانواده معنا و ایمان می‌دهد و ایمانِ خانواده در گروِ وطن‌دوستی است. ما، باید نادر ابراهیمی بخوانیم. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
937.4K
؛ قسمت ۱۵ صفحات ۷۸ و ۷۹ و ۸۰ 🔷 ملوث. [م ُ ل َوْ وَ] (ع ص) آلوده. (غیاث) (آنندراج). آلوده شده. آلوده به پلیدی. (از ناظم الاطباء). 🔷 سیاست کردن. [سیا س َ ک َ دَ] (مص مرکب) حکومت کردن. داوری نمودن. داوری کردن. عقوبت کردن بطور رسوایی و افتضاح. (ناظم الاطباء) @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
اگر من بنده نیستم، تو که مولای من هستی... سحر چهاردهم @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هدایت شده از «هیام⁦«
دنیا برایتان چه مزه ایست... . دروغ چرا؟ دنیا برایم خوشمزه است. خیلی دوست داشتم دنیا خوش عطر و طعم به نظرم نیاید، دلم میخواست نه مثل آن بزرگ عالمیان که فقط کمی مثل او دنیا ناچیز و نامقدار می‌بود برایم اما فعلا دنیای من طعم کوکا کولای تگری دارد. کوکا کولای تگری ای که سر ظهر زیر تیغ مستقیم آفتاب سر می‌کشی، همان کوکایی که بعد از خوردن غذای چرب میچسبد به جانم، کوکا کولای شیرین و پر گاز تگری . دنیای من این طعم بینظیر را دارد، طعم نوشیدنی‌ای که گاهی میان خوردنش یادت میفتد که چقدر این برند مزخرف است و با آرمان های من منافات و دشمنی دارد و ارزش خرید ندارد، اما باز هم کفه‌ی مزه‌ی استثنائی اش سنگین تر میشود و با خودت میگویی همین یکبار و باز سرخوشانه لیوان بلوری پر از یخ و کوکا را سر میکشی. دنیا برای من کوکاکولایی است که درست همان لحظه که داری از شیرینی و خنکی و گاز دار بودن به قاعده اش کیفور میشوی عذاب وجدان مزخرفی یقه‌ات را میگیرد که این برایت ضرر دارد، سنگینت میکند، چاقت میکند، سلامتت به خطر می‌افتد. دنیای من طعم همان نوشابه سیاه خودمان را میدهد که زرق و برق قوطی فلزی اش برایم جذاب تر از گونه‌ی شیشه‌ای اش است.قوطی های خنکی که نه قدرت نخوردن محتویاتش را دارم و نه طاقت عقوبت زیاد خوردنش را.... . @behhbook . @hiyaam
24.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من در زندگی، نعمتْ کم نداشته‌ام. البته که نتوانسته‌ام شکرِ همهٔ آن‌ها را در حد وسعتشان، به جا بیاورم. کم‌بضاعتم و گیج. اما یکی از مهم‌ترین نعمت‌هایی که دارم، محیط کارم است که بیشتر محیط زندگی است تا محیط کار صرف. معلمی سختی دارد. روزهای تلخ، کم ندارد. غم و غصه، تا دلتان بخواهد. تا دیروقت مدرسه ماندن و شرمندهٔ خانه شدن، فتّ و فراوان. مسافرت‌های چندباره در سال. حرف‌شنیدن از اطرافیان، چه بسا! درآمدِ نه چندان مطلوب (به قدری که گاهی اوقات محدودت می‌کند، هر تفریحی نمی‌توانی داشته باشی، هر سفری نمی‌توانی بروی، دخل و خرجت اگر با هم بخواند هم باید بدوی تا به گرد سرعت تورم برسی، از دیگران طعنه بشنوی که با مدرک معماری و مرمت‌ات، معلمی‌ات چه بود و...) اما، برکت دارد، بی‌شمار. دعای خیر اولیا دارد، سرشار. نفس‌به‌نفس بودنِ با نوجوانِ زلال دارد، افزون. دغدغهٔ ارزشمند دارد، معتنابه. زندگیِ معنوی در جوار رفقا دارد، وافر! و حالِ خوب دارد، گسترده... حیفم آمد که حالِ خوبِ نمازخانهٔ امروزمان بعد از نماز عصر را به چشمانِ خوش‌بینِ شما نرسانم... و کاش که این دعای حضرت زهرا (س) در حق‌مان جاری شود که: اللهم استعملنی لما خلقتنی له @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
پیشانی بر خاک نهادن آسان است؛ دل از خاک برداشتن دشوار است... سحر پانزدهم @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
1.78M
؛ قسمت ۱۶ و ۱۷ صفحات ۸۱ تا ۸۶ 🔷 خبث. [خ َ ب َ] (ع اِ) پلیدی . ریم. 🔷 نکال . [ ن َ ] (ع اِمص ، اِ) عقوبت . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). رنج . (غیاث اللغات ). سزا. (منتهی الارب ) 🔷مجمر ۱. ظرفی که در آن آتش می‌ریزند؛ آتشدان. ۲. [قدیمی] عودسوز؛ بوی‌سوز. 🔷 حلیم . [ ح َ ] (ع ص ) بردبار. 🔷مهتر. [م ِ ت َ] (ص تفضیلی) بزرگتر. با مقام و منزلت و مرتبت برتر 🔷 راست کردن (کَ دَ)(مص ل .) ۱- آماده‌ شدن، آماده کردن. ۲- ترتیب دادن. ۳- مُسخّر کردن. ۴- مطابق کردن، برابر کردن. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف