📋 برنامه نمایش فیلم #آپاراتچی، روز سهشنبه 17بهمن در سینماهای #زنجان
🎥 سینما بهمن ⏱ ساعت 16:00
🍿 تهیه بلیت از سایت زیر:
https://cinematicket.org/movie/detail/6356
@aparatchi_movie
@mah_cinema
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
بچه های مادر بی نشان
موکبشان را هر جا که لازم باشد پای کار می آورند؛ شب های محرم، اربعین و...
این ها را سید حسین میگفت، مسئول موکب مادر بی نشان.
برای امروز هم داشتند خرجی ولادت امام رضا را آماده میکردند که شد خرجی شهادت خادم الرضا.
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | #زنجان
#شهید_جمهور
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
با دوستانش عکسهای شهدا را نگاه میکردند. رفتم کنارش و پرسیدم:
- چندسالته؟
- ۱۰ سالمه
- این شهدا را میشناسی؟
- بله میشناسم
- کی هستند؟
- رئیس جمهورمون هست که شهید شده
- بقیه کی هستند؟
- یکیش امام جمعه تبریز هست، یکیش هم امیرعبداللهیان هست که وزیر خارجه است.
- باریکلا. پس میشناسی!
- بله که میشناسم. آقای رئیسی رفته بود یک کاری رو افتتاح کنه و موقع برگشت شهید میشه. با بابام اومدیم مراسم.
- از کجا فهمیدی که رئیس جمهور شهید شدن؟
- بابام دیشب را کلا نخوابیده. اخبار رو پیگیری میکرد. منم گاهی وقتها بیدار میشدم و میگفتم: بابا چی شد؟؟ بابام میگفت: هنوز پیداش نکردن. صبح که از خواب بیدار شدم دیدم بابام بغضش ترکیده و گریه میکنه. فهمیدم که رئیس جمهورمون شهید شده. خیلی آدم دوست داشتنیای بود. به وعدههاش عمل میکرد. رفته بود یک سد افتتاح کنه. از وقتی رئیس جمهور شد همش میرفت شهرها و روستاها.
محمدرُهام
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | #زنجان
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
وارد مغازه لوازم التحریری شدم، همان اول نگاهم به گوشی مرد فروشنده افتاد. داشت پروفایلش را به عکس آقای رئیسی تغییر میداد.
سرش را که بالا آورد، اشک در چشمانش حلقه زده بود. زبانم بند آمد. چند ثانیه به یکدیگر نگاه کردیم. انگار غم مشترک، وجودمان را تهی کرد.
عکس شهید را دادم برایم چاپ کند.
چندتایی هم اضافه برای خودش چاپ کرد.
آخر سر، هر چه اصرار کردم پول نگرفت که نگرفت.
این میزان از عشق، آرامشی به قلب داغدارم دمید.
رضا محمدی
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | #زنجان
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
#خادم_الرضا
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ
كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ...
زانوهایم را توی بغلم جمع کرده بودم. از قاب تلویزیون مدیحه سرایی را تماشا میکردم.
مداح با سوز، دردِ این روزهای همهمان را نجوا می کرد. خانمِ جلویی شانههایش لرزید و سرش را انداخت پایین.
دلم گرفت. مظلومیت شهید را میشد از نحوه عزاداری مهمانها فهمید.
سرم را که چرخاندم، یک مادرِ میانسال نظرم را جلب کرد. اشکهایش بند نمیآمد. با بغض چیزهایی را زیر لب زمزمه میکرد. انگار داشت برای لالههای پَرپَر شده، به زبان ترکی لالایی میخواند.
«لای لای بــــالا، لای لای»
کلافه از جوّ غصهدار بلند شدم تا کمی در اطراف قدم بزنم. صحن حسینیه پر بود از جمعیت. چرخ روزگار دلشکستهها را کنار هم جمع کرده بود. از هر قشری آمده بودند. حتی کسانی که به ظاهر اعتقادی به راه شهدا ندارند. خانم کم حجابی را دیدم که اشک امانش را بریده بود. دیدن او و امثالش در این جمع، دیوار ذهنم را فرو ریخت.
ستایش رستمی
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | #زنجان
روایتی از مراسم #حسینیه_اعظم
#شهدای_خدمت
#شهید_جمهور
#شهید_آیت_الله_رئیسی
#مثل_رجائی
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
همه صاحب عزا بودند
وارد حسینیه اعظم شدم.
چندتا خانم جلوی در ایستاده بودند و به مهمانها خوش آمد میگفتند.
اشکهایشان جاری بود.
عکس #شهدای_خدمت روی میز بود و خرما، میشکا و گل هم بغلش گذاشته بودند.
یک لحظه یاد مجلس ترحیمهایی افتادم که مردم برای عزیزان از دست رفتهشان میگیرند.
حال و هوای مجلس طوری بود که انگار همه صاحب عزا بودند و شهدا را از نزدیک میشناختند.
تیموری
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | #زنجان
مراسم #حسینیه_اعظم
#شهید_خدمت
#شهید_رئیسی_عزیز
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
شهید شده ...
با عروسک خرسیاش آمده بود.
وقتی دید ما نگاهش میکنیم خجالت کشید. رفت بغل مادرش و چادر کشید روی صورتش.
عکس رئیس جمهور را که نشانش دادیم کم کم آمد جلو.
با همان زبان بچهگانه و شیرینش گفت: «شهید شده...»
مائده محمدی
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | #زنجان
روایتی از مراسم #حسینیه_اعظم
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سیدالشهدای_خدمت
💌 شما هم راوی این لحظهها باشید و روایتهایتان را در پیامرسانهای ایتا و بله، با ما به اشتراک بگذارید.
🆔 @H_honar_znj
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
عــزیــزِ مــردم
کجا از مرگ هراس دارد آنکه به جاودانگی روح در جوار رحمت حق آگاه است.
در این اردیبهشت زیبا، آسمان بارانی شده و خاک بوی زندگی می دهد، من عاشق بوی خاک نم خوردهام. دروغ می گویند که پاییز فصل عاشقان است. من عشق را در بهار دیدم.
تولد داشتیم چه تولدی. قرار بود برای امام رضا جانمان جشن بگیریم. کوچهها را برای میلاد آذین بسته بودند، آخر یک ایران است و یک امام رضا.
ظهر روز سیام اردیبهشت، بعد از اینکه مسافرم را راهی تهران کردم، تلویزیون را روشن کردم و ناگهان زیر نویس شبکهی خبر رشتهی افکارم را به هم ریخت. من ماندم و اضطرابی که وجودم را فرا گرفت ...
اخبار را لحظه به لحظه دنبال میکردم و صدای سید ابراهیم در گوشم بود. نمی دانم کی خوابم برد. ساعت هشت صبح صدای گوینده خبر می لرزید: «انالله و انا الیه راجعون، خادمالرضا، رئیس جمهور شهید...» اینها تمام القابی بود که نصیب یک عمر مجاهدت خالصانه سید ابراهیم شد.
خدا به هر کسی بخواهد بی واسطه عزت می دهد و تو برای همه عزیز بودی چرا که گریه بر تو همانند گریه بر عزیزانشان بود. همه داغدارت بودند.
تو شهیدی و شهید زنده است و ما نبودنت را باور نداریم. سید ابراهیم دست ما را هم بگیر.
سمیه رضائی
دوشنبه ۳۱ اردیبهشت | #زنجان
#شهید_خدمت
#شهید_رئیسی_عزیز
💌 شما هم راوی این لحظهها باشید و روایتهایتان را در پیامرسانهای ایتا و بله، با ما به اشتراک بگذارید.
🆔 @H_honar_znj
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan