May 11
✅حضرت زینب(س) تا چه مدت در اسارت بود و چه زمانی آزاد شد؟
✅زندگانی ایشان پس از آزادی چگونه بود؟
🔹پس از حادثه کربلا حضرت زینب(س)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد.
🔸حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبرى (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت.
🔹سخنرانى قهرمانانه زینب(س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مىنازید و مىگفت:
▪️ "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى!؟ "
با شهامت و شجاعت و صف ناپذیرى گفت:
▪️ جز زیبایى چیزى ندیدهام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند به زودى خداوند آنان و تو را مىآورد تا در پیشگاه خویش داورى کند».(۱)
🔸آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زادهاش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد. (۲)
🔹کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومى را دگرگون نماید. جلسهاى یزید به عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریدة حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوبدستى به صورتش مىزد، زینب کبرى (س) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.
🔸در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخى دیگر گفتهاند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال ۶۲ هجرى درگذشت. (۳)
🔹برخی معتقدند بعد از ورود کاروان اهل بیت(ع) به مدینه، دلیل روشنی نداریم که حضرت زینب از مدینه بیرون رفته باشد، بنابر این در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد، اما مکان دفن او در بقیع مشخص نیست، همان طور که شخصیتهای بزرگ دیگری از اهل بیت(ع) در بقیع مدفون هستند و مکان قبر آنان مشخص نمیباشد. (۴)
🔸دربارة مدت اسارت مدت اسارت حضرت زینب و حرکت آنان از شام به مدینه، مرحوم دکتر آیتی بر این باور است که تاریخ حرکت اهل بیت به شام، هنگام رسیدن آنان به دمشق، مدت توقف اسیران در مرکز حکومت یزید، تاریخ حرکت آنان از دمشق به مدینه و هنگام ورود آنان به مدینه، به درستی معلوم نیست. (۵)
🔹برخی نوشتهاند که سر مطهر امام حسین(ع) روز اوّل صفر به شام رسید و چند روز بعد اسیران وارد شام شدند. (۶) روز هشتم ورود اهل بیت(ع) به شام یزید آنان را احضار کرد و بین ماندن در شام یا رفتن به مدینه آزاد گذاشت، که آنان رفتن به مدینه را انتخاب کردند. (۷)
---------------------------------------
📚پینوشتها:
۱ ـ لهوف، ص ۲۱۸؛ مقرم، مقتل الحسین، ص ۳۲۴؛ ارشاد، ج ۲، ص ۱۴۴.
▪️۲ ـ ارشاد، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۷؛ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۱۷.
▪️۳ ـ زینب پیامآور عاشورا، سید عطاءالله مهاجرانى، ص ۲۸۷، ۳۴۷ ـ ۳۴۸ ـ ۳۵۲.
▪️۴ ـ اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۱۴۰.
▪️۵ – علی نجاتی، قطعهای از بشت، ج ۲، ص ۶۰۷.
▪️۶ – علامه شعرانی، دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، ص ۲۸۷ – ۲۸۹.
▪️۷ – همان،
#مدت_اسارت_حضرت_زینب_س
#محل_دفن_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#تبعید_حضرت_زینب_س
#دفاع_از_امام_زمان
#کوفه_تا_شام
#کاروان_اسرا
✅ @hosenih_maghtal
✅ با ورود اسرای کربلا به کوفه چه اتفاقاتی رخ داد؟
🔹 دو روز بعد از واقعه عاشورا، روز دوازدهم محرم، کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد.
🔸معروف است که اجساد شهدای کربلا، سه روز غیر مدفون روی زمین باقی ماند. مرحوم سپهر می نویسد:
🔻بالجمله شهدا را بیشتر در روز دوازدهم که روز سوم شهادت ایشان بود به خاک سپردند.[1]
🔻مرحوم آیت الله بیرجندی می گوید: اکثرا دفن شهدا را در روز دوازدهم محرم نوشته اند.
🔹روز دوازدهم محرم، اهل بیت رسالت (علیهم السلام) به شهر کوفه وارد شدند. هنگامی که خبر به ابن زیاد رسید که اهل بیت به کوفه نزدیک شده اند، دستور داد که سرهای شهدا را که قبلا ابن سعد فرستاده بود، برگردانند، و بر سر نیزه ها نصب کنند و پیش روی اهل بیت حرکت داده، همراه اسراء وارد شهر کنند و در کوچه و بازار برگردانند تا قهر و غلبه سلطنت یزید بر مردم معلوم گردد، و بر ترس مردم افزوده شود.
🔸مردم کوفه چون از ورود اهل بیت آگاه شدند از شهر بیرون رفتند.
🔹ابن سعد به همراه اسیران راه پیمود، چون به نزدیکی کوفه رسید مردم کوفه برای تماشای اسیران گرد آمدند.
🔸گویند زنی از زنان کوفه(ام حبیبه) سربرآورد و گفت:
🔻«شما اسیران از کدام قبیله اید؟
😭گفتند: ما اسیران آل محمدیم.»
✅مردانی که در کاروان اسرا همراه زنان بودند:
🔹همراه زنان، علی بن الحسین(ع)، حسن بن حسن مثنی -برادرزاده امام حسین که با کشتن 17 نفر به دلیل زخمی شدن از کارزار او را بیرون آوردند- زید و عمر و دو فرزند امام حسن(ع) همراه کاروان اسیران بودند.
🔸اهل کوفه چون نگاهشان بر آنان افتاد، گریستند و نوحه سرایی نمودند. 🔹امام سجاد(ع) فرمود: شما بر حال ما نوحه و گریه می کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟! [2]
🔸علامه مجلسی از بعضی کتب معتبره از مسلم گچکار روایت کرده است که گفت: ابن زیاد مرا به تعمیر فرمانداری گماشته بود، در این بین که مشغول کار بودم سرو صدا و هیاهو از اطراف کوفه شنیدم.
🔹از آن خادمی که با من بود پرسیدم: این ضجه و ناله در کوفه چیست؟
🔻گفت: همین ساعت سر مرد خارجی که بر یزید خروج کرده آورده اند.
🔻گفتم: این خارجی کیست؟
🔻گفت: حسین بن علی.
🔻چون این شنیدم صبر کردم تا آن خادم بیرون رفت، آن گاه سیلی محکمی بر صورت خود زدم که بر چشمم ترسیدم. دست و صورتم که گچی بود شستم و از پشت فرمانداری بیرون آمدم تا به کناسه رسیدم.
🔹مردم منتظر آمدن اسیرها و سرها بودند، من ایستادم. ناگاه نزدیک به چهل محمل و هودج پیدا شد که بر چهل شتر حمل می کردند، و در میان آن ها، زنان و حرم حضرت سید الشهدا(ع) و اولاد فاطمه(س) بودند و علی بن الحسین(ع) بر شتر برهنه سوار بود،
✳️و از سختی زنجیر، خون از رگ های گردنش جاری بود، گریه می کرد...
🔸مسلم گفت: مردم کوفه را دیدم که به اطفال خرما و نان و گردو می دادند،
✳️ #ام_کلثوم س بر اهل کوفه بانگ زد و فرمود:
😭«ان الصدقه علینا حرام»
😭«صدقه بر ما اهل بیت حرام است»
و آن ها را از دست کودکان می گرفت و دور می افکند، و مردم بر مصائب آن ها گریه می کردند.
🔸سپس ام کلثوم سر از محمل بیرون آورد و فرمود:
🔻ای اهل کوفه، ساکت باشید مردان شما ما را می کشند و زنان شما بر ما می گریند! خداوند در روز قیامت بین ما و شما حکم فرماید. آن بانو در حال سخن بود که ضجه و غوغا برخواست و سرهای شهدا را بر نیزه کرده آوردند.
🔻جلوی آن سرها، سر نورانی حسین(ع) بود که تابنده و درخشنده و شبیه ترین مردم به رسول خدا(ص) بود،
✳️محاسن شریفش به سیاهی شبه (که سنگ بسیار سیاه براقی است)، خضاب شده که سفیدی بٌن موها ظاهر شده بود، و چهره اش چون ماه می درخشید و
😭باد محاسن شریفش را به راست و چپ حرکت می داد.
✳️حضرت زینب چون نگاهش به سر مبارک افتاد، پیشانی خود را بر چوب جلو محمل زد که خون از زیر مقنعه اش فرو ریخت و با سوز دل به آن سر اشاره کرد و فرمود:
🔻ای ماه نو که چون به کمال رسیدی 🔻خسوف ترا فرو گرفت و پنهان گشتی.
🔻ای پاره دلم، گمان نمی کردم چنین روزی مقدر و نوشته شده باشد.
🔻ای برادر، با این فاطمه خردسال سخن گوی که نزدیک است دلش آب شود.[3]
🔹ابن زیاد سر امام حسین(ع) را فرستاد در کوچه های کوفه و در میان قبایل بگردانند.
✅آیه ای از قرآن که سر امام حسین(ع) بر روز نیزه قرائت کرد
🔹ابی مخنف حکایت آمدن سهل شهرزوری از حج به کوفه را نقل کرده است که شهر کوفه را دگرگون دید.
🔹بازارها و دکان ها بسته و جمعیت ازدحام کرده، بعضی خندان، بعضی گریان، او از مردی سوال می کند؛ چه خبر است، خبر شهادت حسین(ع) را به او می دهد. در همین حال اسرا و سرهای شهدا وارد می شوند.
🔸او در پایان می نویسد:
سرهای منور و عیال آن جناب را آوردند تا به باب بنی خزیمه رسیدند، در آن جا مدتی اسرا را نگاه داشتند، سر پرخون سید مظلومان بر نیزه بلندی بود، دیدم لب های مبارکش حرکت می کرد، چون گوش دادم،
🔹سوره کهف را می خواند، به این آیه رسید:
▪️«ام حسبت انّ اصحاب
الکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجبا»
▪️«آیا گمان کرده ای اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند؟»[4]
🔸سهل گوید: گریستم و عرض کردم: ای مولا، امر تو عجیب تر و عظیم تر است.[5]
🔹در «روضه الاحباب» می نویسد: چون ابن زیاد از نزدیک شدن اهل بیت به کوفه باخبر شد، پاسبانان و دیده بانان شهر را امر کرد که مردم کوفه را خبر کنند، که در روز ورود اهل بیت هیچ کس اسلحه را با خود حمل نکند، و با سلاح از خانه بیرون نیاید و ده هزار تن سواره و پیاده از دلاوران لشکر بر خیابان ها و راه ها و محله ها و بازار شهر کوفه گماشت، تا مبادا در وقت عبور آن ها شیعیان امیرالمومنین (ع) قیام کنند.[6]
📚پی نوشت ها:
[1] ناسخ التواریخ، جلد3، صفحه 34
[2] لهوف، صفحه 144
[3] بحار الانوار، جلد 45، صفحه 114
[4] سوره کهف، آیه 9
[5] مقتل ابی مخنف، صفحه 162
[6] ناسخ التواریخ، جلد 3، صفحه 35/30362
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#زدن_پیشانی_به_چوبه_محمل
#کاروان_اسرا
#صدقه_دادن_به_کاروان_آل_الله
#کوفه_تا_شام
#عاشورا
#روز_دوازدهم_محرم
#کوفه
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
🔻قضاياي روز عاشورا نشان مي دهد كه حضرت زينب عليهاالسلام كارهايي را كه ميكردند بخشي از آن مال جريان خواهري و برادري بود اما غالبا مال اين جنبه بود كه حضرت سيدالشهداء امامشان است.
🔸یا هر باری که حضرت اباعبداللّه عليه السلام «هل من ناصر ینصرنی» مي گفتند حضرت زينب مي آمدند و لبیکی می گفتند.
گاهي سوال ميشد که چرا شما لبیک می گویید؟!
🔹مي گفتند: ایشان امام من است و يك نفر بايد به درخواست ایشان جواب مثبت بدهد و گرنه عذاب خدا نازل مي شود.
🔸مكرّر مخصوصا بعد از ظهر عاشورا حضرت زينب عليها السلام اسب و نيزه را براي حضرت سيدالشهداء آماده مي كردند و يك تعبيري به اين مضمون داشتند که:
«ما اشقي قلبي! أي أختٍ؟»
یعنی چه قلب سختی دارم من و چه خواهری هستم من که براي برادرش مركب مرگ را آماده مي كند؛ ولي گويا مجبور بودند این کار را بکنند چون که حضرت امامشان است و ايشان این تقاضا را كرده و لذا نباید بي جواب بماند.
🔹يعني نگاه حضرت زینب به امام حسین علیه السلام ، بيشتر نگاه امام واجب الاطاعه اي بود تا قضاياي ديگر و اين خيلي قابل توجه است.
📚حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
#نگاه_حضرت_زینب_س_به_امام_حسین_ع
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
🔰ترجمه #خطبه_حضرت_زینب سلام الله علیها در #کوفه
🔹ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.
اما بعد: ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه میکنید؟
✳️اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینههای آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟ یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ چه بد توشهای برای آخرت فرستاده اید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود. گریه میکنید؟ زار میزنید؟
🔻آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست.
🔸و چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.
🔺چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. وای بر شما ای مردم کوفه!
😭آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! و چه حرمتی از او شکستهاید؟! شما این جنایت فجیع را بیپرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است. آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.
🔹پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.
✅آنگاه #حضرت_زينب (س) اين اشعار را خواند:
اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت [پيامبرِ] آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امتها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟
شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من؟! جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد. اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اينگونه به من جفا كنيد. من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد.
🔸زينب كبرى(س) پس از اين خطابه جانسوز، روى از آنان برگرداند. در اين حال، مردم را ديدم كه حيرتزدهاند و از اندوه و پشيمانى، دست به دندان مى گزند. حِذْيَم مى افزايد:
🔻به كنارم نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مىريزد و محاسنش با قطرات اشكش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت: پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و جوانانتان بهترين جواناناند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظيم است. آنگاه اين بيت را خواند:
▪️پيران شما بهترين پيران و دودمان شما نيز بهترين دودمانند و در ميان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و بى اعتبار نخواهند شد.
✳️امام زين العابدين(ع) رو به عمه اش كرد و فرمود:
😭«عمه جان آرام بگير، سرگذشت گذشتگان براى آنان كه ماندهاند مايه عبرت است. خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيدهاى. گريه و زارى، آنان را كه رفتهاند به ما باز نمى گرداند».
✳️با اين سخنِ امام چهارم(ع)، زينب(س) آرام گرفت و ساكت شد.
#خطبه_حضرت_زینب_س_در_کوفه
✅ @hosenih_maghtal
✅ #اسیری_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔹از آیت الله سیبویه سئوال شد:
کدام یک از روضه هاست،که دل شمارو بیشتر می سوزونه؟
🔸فرمودند:(اسیری بی بی ،”صلّی الله علیک یا اباعبدالله”،
از مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری،رفع الله درجاته نقل شده،ایشان فرموده بودند دو مصیبت،دو غصه بود،که امام حسین و کشت،آقا رو از پا انداخت،
1⃣یکی غصه تشنگی بچه ها و
2⃣یکی غصه اسیری عیال بود،
🔸این دو مصیبت،واین که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،خون گریه می کنه،مال همین اسیری عمه شون حضرت زینب سلام الله علیهاست، اینم،بعضی ها می گن ،امام زمان ارواحنا فداه می گن:یا جدا،اگه اشک چشمم تمام بشود،خون گریه می کنم،
✳️من می گم،نه،امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از اول خون گریه می کنه،از اولش خونه.)
#حضرت_زینب س
#خون_گریه_کردن_امام_زمان_عج
✅ @hosenih_maghtal
✅ #نماز_نشسته_زینب سلام الله علیها
🔹امام سجاد (ع) فرمود:
▪️«ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها، من قیام الفرائض
▪️و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام وفی بعض
▪️منازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع والضعف»
🔸عمه ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب
🔸و مستحب را اقامه می نمود و در بعضی منازل به خاطر
🔸شدت گرسنگی و ضعف، نشسته ادای تکلیف می کرد.
📚ریاحین الشریعه (پیشین)، ج 3، ص62
#نماز_خواندن_نشسته
#نماز_نافله_شب
#کوفه_تا_شام
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
🔹اسراى اهل بیت (ع) در زندان کوفه
🔸پس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند.
#کوفه
#کاروان_اسرا
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
✅#پیراهن_ابراهیم علیه السلام
🔹پیراهن ابراهیم خلیل را بدست حسین برسان دخترم زینب...
🔸علامه بحرانی پیرامون وقایع روز دهم جمادی الاولی آورده است که نقل شده حضرت فاطمه سلام الله علیها در این روز پیراهن ابراهیم خلیل علیه السلام را به زینب سلام الله علیها داد و فرمود چون برادرت حسین علیه السلام آن را خواست بدان ساعتی مهمان تو است و سپس به دست زنازادگان به سخت ترین شکل به شهادت می رسد.
--------------------------------------------------
📚متن عربی:
🔸البحرانی : فی وقایع الیوم العاشر من جمادی الاولی روی ان فی هذا الیوم اعطت الزهرا سلام الله علیها قمیص ابراهیم الخلیل علیه السلام لزینب سلام الله علیها و قالت«اذا طلبه منک اخوک الحسین علیه السلام، فاعلمی انه ضیفک ساعه، ثم یقتل باشد الاحوال بیدا اولاد الزنا»
--------------------------------------------------
📘 العوالم: 11/2: 905 ح 157
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
#پیراهنی_که_فاطمه_س_به_زینب_س_داد
#حضرت_زینب س
#عاشورا
✅ @hosenih_maghtal
🔹عمر بن سعد ملعون زنان و حرم امام حسین علیهالسلام را بر شتران بیجهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفّار در سختترین مصائب و هُموم کوچ داد...
#کاروان_اسرا
#کوفه_تا_شام
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
✅ #برخاستن_صدای_شیون_اهل_حرم
🔹 حضرت سیدالشهدا علیه السلام درباره شهادت خود سخن میفرمودند که...
🔸صدای #شیون و #ناله دختران و خواهرش #حضرت_زینب سلام الله علیها برخاست.
😭💠(۱) آنها به صورت های خود #سیلی میزدند و با #صدای_بلند_میگریستند...
✳️امام برادر خود عباس علیه السلام را به همراه علی اکبر علیه السلام فرزندش ، به سوی زنان روانه کرد و فرمود:
😭زنان را ساکت نمایید ، زیرا به جان خودم سوگند آنها مصایب و گریه های فراوانی در پیش روی خواهند داشت.
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١) وَ لَطَمنَ وَ ارتَفَعَت اَصواتُهُنَّ...
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#شیون_زنان_و_لطمه_به_صورت_زدن
#عاشورا
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ @hosenih_maghtal
🔹زینب سلام الله علیها کنارش آمد...
🔸نگران و مضطرب بود...
🔹گریه میکرد...
🔸گفت:عباس جان شنیده ام برایت اَمان نامه آوردند...
🔹حسینم غریب است...
#زینب_س_نگران_امام_زمانش_بود
#حضرت_زینب س
#حضرت_عباس ع
#شب_عاشورا
✅ @hosenih_maghtal
🔹قبل از رفتن حضرت اباالفضل(ع) مخدرات در خیمه های خود بودند و عباس(ع) نگهبان خیام بود
🔸وقتی امام برگشت و عمود خیمه عباس(ع)را کشید،زینب(س)فرمود: وای از اسیری...
😭از این به بعد قافله سالار زینب است...
#بعد_از_عباس_ع_وای_از_اسیری
#حضرت_زینب س
#حضرت_عباس ع
#عاشورا
✅ @hosenih_maghtal
✅ #آمدن_زینب_به_قتلگاه
📚لهوف، سید بن طاووس، ص 133-134
🔸قَالَ فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ ....
يَا مُحَمَّدَاهْ بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ بِأَبِي مَنْ أَضْحَى عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً بِأَبِي مَنْ فُسْطَاطُهُ مُقَطَّعُ الْعُرَى بِأَبِي مَنْ لَا غَائِبٌ فَيُرْتَجَى وَ لَا جَرِيحٌ فَيُدَاوَى بِأَبِي مَنْ نَفْسِي لَهُ الْفِدَاءُ بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى بِأَبِي مَنْ شَيْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمَاءِ بِأَبِي مَنْ جَدُّهُ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى بِأَبِي مَنْ جَدُّهُ رَسُولُ إِلَهِ السَّمَاءِ بِأَبِي مَنْ هُوَ سِبْطُ نَبِيِّ الْهُدَى بِأَبِي مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى بِأَبِي خَدِيجَةُ الْكُبْرَى بِأَبِي عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى بِأَبِي فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ سَيِّدَةُ النِّسَاءِ بِأَبِي مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ صَلَّى. قَالَ الرَّاوِي: فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيق...
🔹راوی می گوید: سوگند به خدا زينب دختر على عليه السّلام را فراموش نمیكنم كه با آهى جانكاه براى حسين عليه السّلام میگريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى زد:
▪️فرياد اى محمّد!
▪️دخترانت را اسير كرده اند،
▪️فرزندانت كشته شده اند
▪️و باد صبا بر بدنشان مى وزد،
▪️اين حسين تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده اند،
▪️عمامه و لباسش را به يغما بردهاند.
▪️پدرم به فداى آن كسى كه روز دوشنبه(روز تشکیل سقیفه) خيمه هايش غارت شد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه طنابهاى خيمهاش بريده شد،
▪️پدرم به فداى كسى كه نه به سفرى رفت كه اميد بازگشت در آن باشد و نه آن گونه مجروحى است كه درمان گردد،
▪️پدرم و جانم قربان او باد.
▪️پدر و مادرم به فداى آن شخصى كه با غمهاى بسيار جان سپرد،
▪️پدرم به فداى آن لب تشنه ات كه با لب عطشان به شهادت رسيد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه قطرات خون از محاسن شريفش میريزد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه جدّش رسول خداى آسمان است،
▪️ پدرم به فداى آن كسى كه نبيره پيامبر هدايت است،
▪️پدرم به فداى كسى كه ستوده برگزيده است،
▪️پدرم به فداى فرزند خديجه كبرى عليها السلام و على مرتضى عليه السّلام و فاطمه زهرا عليها السلام سرور زنان بهشت.
▪️پدرم به فداى فرزند آن كسى كه خورشيد براى او بازگشت تا نمازش را بخواند.
✳️راوی می گوید: سوگند به خدا همه حاضران از دشمن و دوست (با ديدن حال زينب عليها السلام) گريستند.
#آمدن_زینب_س_به_قتلگاه
#حضرت_زینب س
#عاشورا
#قتلگاه
✅ @hosenih_maghtal
📿 نماز #شب_یازدهم
❇️ رهبرانقلاب: زینب کبری حتّی در شب یازدهم نماز شبش ترک نشد. در طول دوران اسارت، انقطاع الیاللهاش بیشتر شد. این زن، الگوست. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
#نماز_شب_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب س
#شب_یازدهم_محرم
✅ @hosenih_maghtal
✅ #بیتابی_زنان_حرم
🔹 امام حسین علیه السلام نشسته بود و مشغول اصلاح شمشیر خود بود و در این ضمن ، اشعاری را زمزمه میکرد:
🔸ای روزگار! اُف بر دوستی تو!
🔸چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کشتی.
🔸آری ! روزگار به جای آنان دیگری را نپذیر.
🔸به راستی که پایان کار در دست خدای شکوهمند است.
🔸و هر زنده ای باید این راه را طی کند.
✳️حضرت زینب سلام الله علیها این اشعار را شنید فرمود:
▪️برادرجان! این حرف کسی است که به کشته شدن خویش یقین پیدا کرده است.
▪️امام فرمود : آری خواهرم.
😭زینب سلام الله علیها فرمودند : آه چه مصیبتی! این حسین است که خبر از شهادت و مرگ خویش میدهد.
✅ #وای_از_ذلت_بعد_تو_یااباعبدالله
😭زنان همگی شروع به گریستن نمودند ، به #صورت_های_خود_سیلی میزدند و #گریبان_چاک می نمودند.
😭 #ام_کلثوم پیوسته فریاد می زد:
▪️وا محمداه!
▪️وا علیاه!
▪️وا اُماه!
▪️وا اخاه!
▪️وا حسیناه!
✳️وای از بیچارگی بعد از تو یااباعبدالله...
🔹امام خواهرش را دلداری میداد و میگفت: خواهرم! دلت را به وعده های الهی امیدوار ساز! زیرا که اهل آسمان و زمین همگی فانی شده اند و می میرند.
🔸سپس فرمود :
▪️خواهرم ام کلثوم!
▪️تو ای زینب!
▪️و تو ای فاطمه و ای رباب!
🔈گوش دهید ، هنگامی که من به شهادت رسیدم ، #گریبان_چاک_مسازید و #صورتهایتان_را_با_ناخن_نخراشید و #سخنان_بیهوده بر زبان میاورید!
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#شیون_زنان_و_لطمه_به_صورت_زدن
#وای_از_ذلت_بعد_از_تو_اباعبدالله_ع
#گریبان_چاک_کردن
#بیتابی_زنان_حرم
#حضرت_زینب س
#شب_عاشورا
#عاشورا
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ @hosenih_maghtal
🌷آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساكن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند:
در ایامی كه در #سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست.
حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت #صاحب_الأمر علیه السلام شدم.
در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه ام #حضرت_زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند.
📚ستاره ی درخشان شام ص ۳۳۰
📚به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج ۱، ص ۲۵۱
آیت الله میرزا احمد #سیبویه
#خدا_را_به_حق_عمه_ام_برای_ظهور_من_قسم_بدهید
#حضرت_زینب س
#امام_زمان عج
✅ @hosenih_maghtal
🔹عمریست روضه خواندم و باور نمیکنم...
🔸زینب(س) چگونه وارد بزم شراب شد...
#حضرت_زینب س
#شعر_روضه
✅ @hosenih_maghtal
🔻همه را امر به صبر کرد،
آن گاه جامه ای پوشید و
خطاب به اهل حرم این جمله را فرمودند:
▪️"اِستَعِدّوا لِلبَلاء "
😭خودتان را آماده کنید
که بلای عظیمی در انتظار شماست ...
#برای_بلای_عظیم_آماده_باشید
#حضرت_زینب س
#عاشورا
✅ @hosenih_maghtal
✅ #خواهرم_آرام_باش
🔹امام بر زمین نشسته بود که خواب اندکی حضرت را ربود ، هنگامی که برخاست فرمود:
🔸خواهرجان! همینک جدم ، پدرم ، مادرم و برادرم را درخواب دیدم که همگی شان به من گفتند :
▪️حسین جان! به زودی نزد ما خواهی بود.
✳️هنگامی که زینب سلام الله علیها این سخن را شنید
💠(١) بر صورت خود سیلی زد و با صدای بلند شروع به گریستن نمود..
🔹امام فرمود : خواهرم آرام باش خود را حفظ کن و کاری مکن که #دشمن زبان به #طعن و #ملامت ما بگشاید.
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١)فَلَطَمَت زَینَبُ وَجهَها وَ صاحَت وَ بَکَت...
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#خواهرم_شیطان_صبرت_را_نبرد
#سیلی_به_صورت_زدن
#گریه_با_صدای_بلند
#حضرت_زینب س
#شب_عاشورا
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ @hosenih_maghtal
🔹 #شب_عاشورا ، زینب(س) وقتی شنید که امام اشعاری درباره مرگ میخواند...
🔸مضطرب پرسید:مگر مطمئنی فردا کشته میشوی؟
🔹امام بغض کرد و فرمود:آری
🔸زینب(س)به صورت خود سیلی زد و از هوش رفت
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
✅ وفات حضرت زینب سلام الله علیها سال ۱۴۰۲
🔻زائران محترم #حسینیه_مقتل برای مشاهده مطالب مربوط به وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها هشتگ زیر را لمس بفرمایید...
🔺 #حضرت_زینب سلام الله علیها...
✳️مطالبی با عنوان های :
▪️#خدا_را_به_حق_عمه_ام_برای_ظهور_من_قسم_بدهید
▪️#نگاه_حضرت_زینب_س_به_امام_حسین_ع
▪️#پیراهنی_که_فاطمه_س_به_زینب_س_داد
▪️#شیون_زنان_و_لطمه_به_صورت_زدن
▪️#مقابله_با_حکومت_طاغوت_روشنگری
▪️#وای_از_ذلت_بعد_از_تو_اباعبدالله_ع
▪️#تصاویر_پروفایل_حضرت_زینب_س
▪️#بعد_از_کربلا_چند_سال_زندگی_کرد
▪️#خطبه_حضرت_زینب_س_در_کوفه
▪️#خون_گریه_کردن_امام_زمان_عج
▪️#شهادت_طفلان_حضرت_زینب_س
▪️#زینب_س_نگران_امام_زمانش_بود
▪️#مدت_اسارت_حضرت_زینب_س
▪️#صدقه_دادن_به_کاروان_آل_الله
▪️#بعد_از_عباس_ع_وای_از_اسیری
▪️#خواهرم_شیطان_صبرت_را_نبرد
▪️#نماز_شب_حضرت_زینب_س
▪️#زدن_پیشانی_به_چوبه_محمل
▪️#زندگینامه_حضرت_زینب_س
▪️#محل_دفن_حضرت_زینب_س
▪️#آمدن_زینب_س_به_قتلگاه
▪️#اسیری_حضرت_زینب_س
▪️#تبعید_حضرت_زینب_س
▪️#بیهوش_شدن_زینب_س
▪️#کاروان_اسرا_در_کوفه
▪️#سیلی_به_صورت_زدن
▪️#نماز_خواندن_نشسته
▪️#گریه_با_صدای_بلند
▪️#دفاع_از_امام_زمان
▪️#گریبان_چاک_کردن
▪️#بیتابی_زنان_حرم
▪️#حضرت_زینب_س
▪️#نماز_نافله_شب
✅ @hosenih_maghtal
May 11