eitaa logo
حسینیه مقتل
5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
324 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عمر بن سعد ملعون زنان و حرم امام حسین علیه‌السلام را بر شتران بی‌جهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفّار در سخت‌ترین مصائب و هُموم کوچ داد... س ✅ @hosenih_maghtal
🔹 حضرت سیدالشهدا علیه السلام درباره شهادت خود سخن میفرمودند که... 🔸صدای و دختران و خواهرش سلام الله علیها برخاست. 😭💠(۱) آنها به صورت های خود میزدند و با ... ✳️امام برادر خود عباس علیه السلام را به همراه علی اکبر علیه السلام فرزندش ، به سوی زنان روانه کرد و فرمود: 😭زنان را ساکت نمایید ، زیرا به جان خودم سوگند آنها مصایب و گریه های فراوانی در پیش روی خواهند داشت. -------------------------------------------------- 💠قسمت های : ▪️(١) وَ لَطَمنَ وَ ارتَفَعَت اَصواتُهُنَّ... -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹زینب سلام الله علیها کنارش آمد... 🔸نگران و مضطرب بود... 🔹گریه میکرد... 🔸گفت:عباس جان شنیده ام برایت اَمان نامه آوردند... 🔹حسینم غریب است... س ع @hosenih_maghtal
🔹قبل از رفتن حضرت اباالفضل(ع) مخدرات در خیمه های خود بودند و عباس(ع) نگهبان خیام بود 🔸وقتی امام برگشت و عمود خیمه عباس(ع)را کشید،زینب(س)فرمود: وای از اسیری... 😭از این به بعد قافله سالار زینب است... س ع @hosenih_maghtal
📚لهوف، سید بن طاووس، ص 133-134 🔸قَالَ فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ .... يَا مُحَمَّدَاهْ بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ بِأَبِي مَنْ‏ أَضْحَى‏ عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً بِأَبِي مَنْ فُسْطَاطُهُ‏ مُقَطَّعُ الْعُرَى بِأَبِي مَنْ لَا غَائِبٌ فَيُرْتَجَى وَ لَا جَرِيحٌ فَيُدَاوَى بِأَبِي مَنْ نَفْسِي لَهُ الْفِدَاءُ بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى بِأَبِي مَنْ شَيْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمَاءِ بِأَبِي مَنْ جَدُّهُ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى بِأَبِي مَنْ جَدُّهُ رَسُولُ إِلَهِ السَّمَاءِ بِأَبِي مَنْ هُوَ سِبْطُ نَبِيِّ الْهُدَى بِأَبِي مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى بِأَبِي خَدِيجَةُ الْكُبْرَى بِأَبِي عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى بِأَبِي فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ سَيِّدَةُ النِّسَاءِ بِأَبِي مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ صَلَّى. قَالَ الرَّاوِي: فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيق...‏ 🔹راوی می گوید: سوگند به خدا زينب دختر على عليه السّلام را فراموش نمی‏كنم كه با آهى جانكاه براى حسين عليه السّلام می‏گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى‏ زد: ▪️فرياد اى محمّد! ▪️دخترانت را اسير كرده ‏اند، ▪️فرزندانت كشته شده‏ اند ▪️و باد صبا بر بدنشان مى ‏وزد، ▪️اين حسين تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده ‏اند، ▪️عمامه و لباسش را به يغما برده‏اند. ▪️پدرم به فداى آن كسى كه روز دوشنبه(روز تشکیل سقیفه)‏ خيمه‏ هايش غارت شد، ▪️پدرم به فداى آن كسى كه طنابهاى خيمه‏اش بريده شد، ▪️پدرم به فداى كسى كه نه به سفرى رفت كه اميد بازگشت در آن باشد و نه آن گونه مجروحى است كه درمان گردد، ▪️پدرم و جانم قربان او باد. ▪️پدر و مادرم به فداى آن شخصى كه با غمهاى بسيار جان سپرد، ▪️پدرم به فداى آن لب تشنه ‏ات كه با لب عطشان به شهادت رسيد، ▪️پدرم به فداى آن كسى كه قطرات خون از محاسن شريفش می‏ريزد، ▪️پدرم به فداى آن كسى كه جدّش رسول خداى آسمان است، ▪️ پدرم به فداى آن كسى كه نبيره پيامبر هدايت است، ▪️پدرم به فداى كسى كه ستوده برگزيده است، ▪️پدرم به فداى فرزند خديجه كبرى عليها السلام و على مرتضى عليه السّلام و فاطمه زهرا عليها السلام سرور زنان بهشت. ▪️پدرم به فداى فرزند آن كسى كه خورشيد براى او بازگشت تا نمازش را بخواند. ✳️راوی می گوید: سوگند به خدا همه حاضران از دشمن و دوست (با ديدن حال زينب عليها السلام) گريستند. س @hosenih_maghtal
📿 نماز ❇️ رهبرانقلاب: زینب کبری حتّی در شب یازدهم نماز شبش ترک نشد. در طول دوران اسارت، انقطاع الی‌الله‌اش بیشتر شد. این زن، الگوست. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ س @hosenih_maghtal
🔹 امام حسین علیه السلام نشسته بود و مشغول اصلاح شمشیر خود بود و در این ضمن ، اشعاری را زمزمه میکرد: 🔸ای روزگار! اُف بر دوستی تو! 🔸چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کشتی. 🔸آری ! روزگار به جای آنان دیگری را نپذیر. 🔸به راستی که پایان کار در دست خدای شکوهمند است. 🔸و هر زنده ای باید این راه را طی کند. ✳️حضرت زینب سلام الله علیها این اشعار را شنید فرمود: ▪️برادرجان! این حرف کسی است که به کشته شدن خویش یقین پیدا کرده است. ▪️امام فرمود : آری خواهرم. 😭زینب سلام الله علیها فرمودند : آه چه مصیبتی! این حسین است که خبر از شهادت و مرگ خویش میدهد. ✅ 😭زنان همگی شروع به گریستن نمودند ، به میزدند و می نمودند. 😭 پیوسته فریاد می زد: ▪️وا محمداه! ▪️وا علیاه! ▪️وا اُماه! ▪️وا اخاه! ▪️وا حسیناه! ✳️وای از بیچارگی بعد از تو یااباعبدالله... 🔹امام خواهرش را دلداری میداد و میگفت: خواهرم! دلت را به وعده های الهی امیدوار ساز! زیرا که اهل آسمان و زمین همگی فانی شده اند و می میرند. 🔸سپس فرمود : ▪️خواهرم ام کلثوم! ▪️تو ای زینب! ▪️و تو ای فاطمه و ای رباب! 🔈گوش دهید ، هنگامی که من به شهادت رسیدم ، و و بر زبان میاورید! -------------------------------------------------- 📘 س ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🌷آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساكن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند: در ایامی كه در مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت علیه السلام شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه ام علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند. 📚ستاره ی درخشان شام ص ۳۳۰ 📚به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج ۱، ص ۲۵۱ آیت الله میرزا احمد س عج ✅ @hosenih_maghtal
🔹عمریست روضه خواندم و باور نمیکنم... 🔸زینب(س) چگونه وارد بزم شراب شد... س @hosenih_maghtal
🔻همه را امر به صبر کرد، آن گاه جامه ای پوشید و خطاب به اهل حرم این جمله را فرمودند: ▪️"اِستَعِدّوا لِلبَلاء " 😭خودتان را آماده کنید که بلای عظیمی در انتظار شماست ... س @hosenih_maghtal
🔹امام بر زمین نشسته بود که خواب اندکی حضرت را ربود ، هنگامی که برخاست فرمود: 🔸خواهرجان! همینک جدم ، پدرم ، مادرم و برادرم را درخواب دیدم که همگی شان به من گفتند : ▪️حسین جان! به زودی نزد ما خواهی بود. ✳️هنگامی که زینب سلام الله علیها این سخن را شنید 💠(١) بر صورت خود سیلی زد و با صدای بلند شروع به گریستن نمود.. 🔹امام فرمود : خواهرم آرام باش خود را حفظ کن و کاری مکن که زبان به و ما بگشاید. -------------------------------------------------- 💠قسمت های : ▪️(١)فَلَطَمَت زَینَبُ وَجهَها وَ صاحَت وَ بَکَت... -------------------------------------------------- 📘 س ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal
🔹 ، زینب(س) وقتی شنید که امام اشعاری درباره مرگ میخواند... 🔸مضطرب پرسید:مگر مطمئنی فردا کشته میشوی؟ 🔹امام بغض کرد و فرمود:آری 🔸زینب(س)به صورت خود سیلی زد و از هوش رفت س ✅ @hosenih_maghtal
✅ وفات حضرت زینب سلام الله علیها سال ۱۴۰۲ 🔻زائران محترم برای مشاهده مطالب مربوط به وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها هشتگ زیر را لمس بفرمایید... 🔺 سلام الله علیها... ✳️مطالبی با عنوان های : ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️@hosenih_maghtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ رهبرانقلاب: امامت موسی‌بن‌جعفر (ع) در سخت‌ترين دوران‌ها شروع شد. ▫️هیچ دورانی به گمان من بعد از دوران امام سجاد(ع)، به سختی دوران موسی‌بن‌جعفر(ع) نبود. علیه السلام ✅
✅ زیارت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ الُمُضٌلُؤٌمُ الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ الُمُسّمُؤٌمُ الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ الُمُعّذِبُ فُيّ قًعّرً الُسّجَؤٌنَ الُسّلُامُ على الُامُامُ الُذِيّ غًطِتّهّ مُطِامُيّرً الُسّجَؤٌنَ الُسّلُامُ عّلُئ صّاحَبُ الُسّجَدًهّ الُطِؤٌيّلُهّ الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ مُؤٌسّئ بُنَ جَعّفُرً الُسّلُامُ عّلُئ كاظُمُ الُغًيّظُ الُسّلُامُ عّلُئ مُؤٌسّئ الُكاظُمُ الُسّلُامُ عّلُئ اسّدً بُغًدًادً مُؤٌسّئ بُنَ جَعّفُرً الُسّلُامُ عّلُئ سّجَيّنَ بُغًدًادً 🏴شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) را بر تمامی شیعیان آن حضرت تسلیت عرض میداریم. ع ✅ @hosenih_maghtal
🔹دستور امام کاظم(ع) به امام رضا(ع) و تحویل امانت های امامت 🔸مسافر گفت: حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام را وقتى خواستند ببرند به حضرت على بن موسى الرضا(ع) دستور داد هر شب در خانه ‏اش بخوابد تا زنده است تا وقتى خبرى باو برسد. گفت: ما هر شب براى حضرت رضا در دهلیز رختخواب می انداختیم پس از نماز عشاء در آن جا می خوابید. صبح بمنزل خود می رفتند. همین وضع تا چهار سال ادامه یافت. تا این که یك شب رختخواب انداختیم ولى نیامدند. زن و بچه متوحش شدند و ناراحت گردیدند. از تأخیر ایشان خیلى ناراحت شدیم. فردا صبح که به خانه آمدند داخل حرم شده و پیش ام احمد رفت فرمود: آنچه پدرم به امامت در اختیارت گذاشته بده. ام احمد ناله‏اى زده با دست به صورت خود نواخت و گریبان چاك زده گفت: بخدا آقایم از دنیا رفت! امام على بن موسى الرضا(ع) او را نگه داشت. به او فرمود: حرفى در این مورد نزن و اظهار ناراحتى نكن تا خبر رسمى به فرماندار برسد. زنبیلى كه محتواى امانت ها بود با دو هزار یا چهار هزار دینار در اختیار او گذاشت و به دیگرى نداد. امام موسى بن جعفر علیه السّلام ام احمد را خیلى گرامى می داشت، ام احمد گفت: در یك خلوت و تنهائى به من گفت این امانتها را به تو می سپارم. به هیچ كس چیزى مگو تا من از دنیا روم، پس از وفاتم هر كدام از فرزندانم آن ها را از تو خواست به او بده، بدان كه من از دنیا رفته‏ام. به خدا قسم اكنون علامتى كه به من فرموده بود بوقوع پیوسته. تمام امانت ها را از ام احمد گرفتند و دستور داد همه از گریه و عزادارى خوددارى كنند تا خبر رسمى برسد. امام دیگر بعد از آن شب در رختخواب پدر خود نخوابیدند. چند روز بیشتر نگذشته بود که نامه‏اى رسید كه حاكى از درگذشت آن جناب بود. وقتى تاریخ را دقت كردیم و حساب روزهاى گذشته را نمودیم دیدیم در همان شبى كه حضرت رضا(ع) براى خوابیدن نیامدند و فردا صبح امانتها را گرفتند، امام موسی بن جعفر(ع) ‏از دنیا رفته بودند. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُسَافِرٍ قَالَ أَمَرَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ ع حِینَ أُخْرِجَ بِهِ أَبَا الْحَسَنِ ع أَنْ یَنَامَ عَلَى بَابِهِ فِی كُلِّ لَیْلَةٍ أَبَداً مَا كَانَ حَیّاً إِلَى أَنْ یَأْتِیَهُ خَبَرُهُ قَالَ فَكُنَّا فِی كُلِّ لَیْلَةٍ نَفْرُشُ لِأَبِی الْحَسَنِ فِی الدِّهْلِیزِ ثُمَّ یَأْتِی بَعْدَ الْعِشَاءِ فَیَنَامُ فَإِذَا أَصْبَحَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ قَالَ فَمَكَثَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ أَرْبَعَ سِنِینَ فَلَمَّا كَانَ لَیْلَةٌ مِنَ اللَّیَالِی أَبْطَأَ عَنَّا وَ فُرِشَ لَهُ فَلَمْ یَأْتِ كَمَا كَانَ یَأْتِی فَاسْتَوْحَشَ الْعِیَالُ وَ ذُعِرُوا وَ دَخَلَنَا أَمْرٌ عَظِیمٌ مِنْ إِبْطَائِهِ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ أَتَى الدَّارَ وَ دَخَلَ إِلَى الْعِیَالِ وَ قَصَدَ إِلَى أُمِّ أَحْمَدَ فَقَالَ لَهَا هَاتِ الَّتِی أَوْدَعَكِ أَبِی فَصَرَخَتْ وَ لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ شَقَّتْ جَیْبَهَا وَ قَالَتْ مَاتَ وَ اللَّهِ سَیِّدِی فَكَفَّهَا وَ قَالَ لَهَا لَا تَكَلَّمِی بِشَیْ‏ءٍ وَ لَا تُظْهِرِیهِ حَتَّى یَجِی‏ءَ الْخَبَرُ إِلَى الْوَالِی فَأَخْرَجَتْ إِلَیْهِ سَفَطاً وَ أَلْفَیْ دِینَارٍ أَوْ أَرْبَعَةَ آلَافِ دِینَارٍ فَدَفَعَتْ ذَلِكَ أَجْمَعَ إِلَیْهِ دُونَ غَیْرِهِ وَ قَالَتْ إِنَّهُ قَالَ لِی فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَهُ وَ كَانَتْ أَثِیرَةً عِنْدَهُ احْتَفِظِی بِهَذِهِ الْوَدِیعَةِ عِنْدَكِ لَا تُطْلِعِی عَلَیْهَا أَحَداً حَتَّى أَمُوتَ فَإِذَا مَضَیْتُ فَمَنْ أَتَاكِ مِنْ وُلْدِی فَطَلَبَهَا مِنْكِ فَادْفَعِیهَا إِلَیْهِ وَ اعْلَمِی أَنِّی قَدْ مِتُّ وَ قَدْ جَاءَنِی وَ اللَّهِ عَلَامَةُ سَیِّدِی فَقَبَضَ ذَلِكَ مِنْهَا وَ أَمَرَهُمْ بِالْإِمْسَاكِ جَمِیعاً إِلَى أَنْ وَرَدَ الْخَبَرُ وَ انْصَرَفَ فَلَمْ یَعُدْ لِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْمَبِیتِ كَمَا كَانَ یَفْعَلُ فَمَا لَبِثْنَا إِلَّا أَیَّاماً یَسِیرَةً حَتَّى جَاءَتِ الْخَرِیطَةُ بِنَعْیِهِ فَعَدَدْنَا الْأَیَّامَ وَ تَفَقَّدْنَا الْوَقْتَ فَإِذَا هُوَ قَدْ مَاتَ فِی الْوَقْتِ الَّذِی فَعَلَ أَبُو الْحَسَنِ ع مَا فَعَلَ مِنْ تَخَلُّفِهِ عَنِ الْمَبِیتِ وَ قَبْضِهِ لِمَا قَبَضَ. -------------------------------------------------- 📘 ج : 1 ص : 382 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🔹 آمدن امام رضا(ع) به بالین پدر و غسل و کفن نمودن وی توسط حضرت 🔸  امام علیه السّلام مسیّب را خواست سه روز قبل از وفاتش بود مسیب نگهبان آن آقا بود به او فرمود: مسیب! من امشب عازم مدینه هستم همان مدینه جدم پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله تا وصیت لازم و آنچه پدرم با من قرار گذاشته من با پسرم على عهد ببندم و او را جانشین و وصى خود قرار دهم و دستورات لازم را به او بدهم مسیب گفت: عرض كردم: چطور می فرمائید من قفل درها را باز كنم با این كه نگهبانان پشت درب‏ها كشیك می دهند فرمود: ✳️مسیب یقین تو در باره خدا و ما ضعیف است. عرض كردم نه آقاى من. فرمود: پس چرا چنین حرفى را می زنى. گفتم: آقا از خدا بخواه مرا در راه ایمان ثابت بدارد فرمود: خدایا او را ثابت قدم بدار. آنگاه فرمود: من خدا را با همان اسم اعظمى كه عاصف خواند و تخت بلقیس را قبل از چشم بهم زدن در مقابل سلیمان گذاشت می خوانم تا خداوند وسیله دیدار فرزندم على را در مدینه برایم فراهم كند مسیب گفت: صداى دعا خواندن آن جناب را شنیدم ناگاه متوجه شدم در محل نماز خود نیست همان جا ایستادم تا دو مرتبه برگشت و با دست خود آهن ها را بپاى خویش بست من بشكرانه نعمت معرفت امام بسجده افتادم. فرمود: سر بردار مسیب، بدان كه سه روز دیگر من از دنیا خواهم رفت اشكم جارى شد فرمود: گریه نكن پسرم على مولاى تو و امام بعد از من است چنگ بزن به دامن او تا وقتى كه دست به دامن او داشته باشى گمراه نخواهى شد گفتم: الحمد للَّه. مسیب گفت: در شب روز سوم مولایم مرا خواست فرمود: همان طورى كه برایت توضیح دادم فردا من از دنیا می روم وقتى از تو آب خواستم و نوشیدم دیدى ورم كردم و شكمم بالا آمد و رنگم زرد و سرخ و سبز می‏شود و پیوسته رنگ به رنگ می شوم به این ستمگر اطلاع بده كه من از دنیا رفته‏ام وقتى این جریان‏ها را دیدى مبادا بكسى اطلاع دهى تا بعد از فوتم. مسیب بن زهیر گفت: پیوسته مواظب آن جناب بودم تا این كه آب خواست و آشامید بعد مرا خواست فرمود این مرد ناپاك پلید سندى بن شاهك خیال می كند او مرا غسل می دهد و دفن می‏كند هرگز چنین كارى از او ساخته نیست. وقتى مرا به قبرستان قریش بردید در لحد بگذارید و قبرم را بلندتر از چهار انگشت باز نكنید مبادا از تربت قبر من براى تبرك بردارید تربت و خاك قبر همه ما براى چنین كارى حرام است مگر تربت جدم حسین علیه السّلام كه تربت او را خداوند شفا براى شیعیان و دوستان ما قرار داده. بعد من شخصى را دیدم بیشتر شباهت به موسى بن جعفر(ع) است كنار موسى بن جعفر علیه السّلام نشسته بود وقتى من مولایم على بن موسى الرضا را دیده بودم هنوز پسر بچه‏اى بود خواستم صدا بزنم كیستى. مولایم موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: مگر نگفتم چیزى نگوئى. بالاخره صبر كردم امام علیه السّلام از دنیا رفت و آن شخص از نظرم ناپدید شد من به هارون الرشید اطلاع دادم سندى بن شاهك آمد. به خدا قسم با چشم خود دیدم آنها خیال كردند موسى بن جعفر(ع) را غسل می دهند ولى دستشان باو نمی رسید گمان مى‏كردند آنها سدر و كافور می زنند و كفن میكنند. من با چشم می دیدم كه هیچ كارى از آنها ساخته نبود.  همان شخص را دیدم غسل و كفن می‏كند ظاهراًچنان وانمود می كند كه به آنها كمك می نماید آنها او را نمی شناختند. پس از اینكه فارغ شد همان شخص به من گفت: در چه شك می‏كنى در این شك نداشته باشى كه من امام و مولاى تو هستم و حجت خدایم بعد از پدرم، مسیب كار من شبیه یوسف پیغمبر و برادران اوست كه برادرها پیش یوسف آمدند ولى او را نشناختند یوسف آنها را شناخت. جنازه امام را بردند و در قبرستان قریش دفن كردند. قبرش را بلندتر از مقدارى كه فرموده بود نكردند بعد قبر را بلند نمودند و مقبره برایش ساختند. -------------------------------------------------- 📘 عليه السلام، ج : 1 ص : 103 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹جریان دستگیری امام موسی کاظم(ع) در حین نماز توسط هارون الرشید 🔸على بن محمّد بن سلیمان نوفلى گفت: از پدرم شنیدم كه وقتى موسى بن جعفر علیه السّلام را گرفت، آن جناب بالاى سر پیغمبر(ص) مشغول نماز بود. نمازش را قطع كردند او را به زور بردند. اشك می ریخت و می گفت: یا رسول اللَّه شكایت این جفاكارى هارون را به تو میكنم. مردم نیز اطرافش را گرفته با صداى بلند گریه می كردند. همین كه موسى بن جعفر(ع) را مقابل هارون آوردند ناسزا گفت و آن جناب را آزار كرد. شبانه دستور داد دو خانه آماده كنند. موسى بن جعفر(ع) را مخفیانه به یكى از آن دو خانه برد و تحویل حسان سروى داد تا او را به وسیله محملى به بصره ببرد و تسلیم عیسى بن جعفر بن ابى جعفر كه فرماندار بصره بود كند. یك محمل را روز با گروهى كه به همراه محمل بودند به جانب كوفه فرستاد تا مردم متوجه كارى كه نسبت به موسى بن جعفر كرده نشوند. حسّان یك روز قبل از ترویه (دو روز قبل از عید قربان) وارد بصره شد امام علیه السّلام را تحویل عیسى بن جعفر بن ابى جعفر داد. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی رضی الله عنه قال حدثنا محمد بن یحیى الصولی قال حدثنا أبو العباس أحمد بن عبد الله عن علی بن محمد بن سلیمان النوفلی قال سمعت أبی یقول لما قبض الرشید على موسى بن جعفر ع قبض علیه و هو عند رأس النبی ص قائما یصلی فقطع علیه صلاته و حمل و هو یبكی و یقول أشكو إلیك یا رسول الله ما ألقى و أقبل الناس من كل جانب یبكون و یصیحون فلما حمل إلى بین یدی‏ الرشید شتمه و جفاه فلما جن علیه اللیل أمر ببیتین فهیئا له فحمل موسى بن جعفر ع إلى أحدهما فی خفاء و دفعه إلى حسان السروی و أمره بأن یصیره به فی قبة إلى البصرة فیسلم إلى عیسى بن جعفر بن أبی جعفر و هو أمیرها و وجه قبة أخرى علانیة نهارا إلى الكوفة معها جماعة لیعمی على الناس أمر موسى بن جعفر ع فقدم حسان البصرة قبل الترویة بیوم فدفعه إلى عیسى بن جعفر بن أبی جعفر نهارا علانیة حتى عرف ذلك و شاع خبره فحبسه عیسى فی بیت من بیوت المجلس الذی كان یجلس فیه‏. -------------------------------------------------- 📘 ‏_أخبار_الرضا (ع) ج : 1 ص : 86 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹حسن بن عبد اللَّه صیرفى از پدر خود نقل كرد كه گفت: موسى ابن جعفر علیه السّلام در زندان سندى بن شاهك درگذشت، او را بوسیله تابوتى برداشتند و یك نفر در پیشاپیش فریاد می زد: «و نودى علیه هذا امام الرافضة فاعرفوه» این پیشواى رافضیان است او را بشناسید. 🔸وقتى بدن شریف او را آوردند به محل اجتماع شرطه و مأمورین مورد اعتماد دولت، چهار نفر به پاى خاستند و فریاد زدند هر كه مایل است ببیند خبیث فرزند خبیث موسى بن جعفر را بیاید. سلیمان بن ابى جعفر از قصر خود كه كنار شط بود خارج شد سر و صدائى شنید به فرزندان و غلامان خود گفت چه خبر است؟ گفتند: سندى بن شاهك بدن موسى بن جعفر(ع) را در تابوت گذاشته او را معرفى می كنند. گفت خیال میكنم از طرف غرب بیاورند وقتى نزدیك شما شدند با غلامان پیش بروید و جنازه را از آنها بگیرید اگر مانع شدند آنها را بزنید و علائم سپاهشان را پاره كنید. همین كه به آنجا رسیدند از قصر بیرون آمده جنازه را گرفتند و آنها را زدند و علامت‏هاى سیاه كه شعار بنى عباس بود پاره كردند جنازه موسى بن جعفر(ع) را بر سر چهار راه گذاشتند یك نفر صدا می زد هر كس مایل است ببیند پیكر پاك فرزندپاك، موسى بن جعفر علیه السّلام را بیاید، مردم جمع شدند بدنش را غسل داده حنوط گرانبهائى كردند او را در كفنى كه از برد یمنى بود كه به دو هزار و پانصد دینار برایش بافته بودند تمام قرآن بر آن نقش بود با پاى برهنه به صورت عزاداران با گریبان چاك از پى جنازه آن جناب تا قبرستان قریش رفت در آنجا بدن شریفش را دفن كرد و جریان را براى هارون الرشید نوشت. هارون نامه‏اى به سلیمان بن ابى جعفر نوشت(و با ظاهر سازی تمام) كه عمو جان صله رحم كردى خدا جزاى خیر بتو بدهد بخدا قسم كارى كه سندى بن شاهك كرده به دستور ما نبوده. اما دلها بسوزد... حسین... اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس العطار النیسابوری بنیسابور فی شعبان سنة اثنتین و خمسین و ثلاث مائة قال حدثنا علی بن محمد بن قتیبة عن حمدان بن سلیمان النیسابوری عن الحسن بن عبد الله الصیرفی عن أبیه قال توفی موسى بن جعفر ع فی ید السندی بن شاهك فحمل على نعش و نودی علیه هذا إمام الرافضة فاعرفوه فلما أتی به مجلس الشرطة أقام أربعة نفر فنادوا ألا من أراد أن یرى الخبیث بن الخبیث فلیخرج و خرج سلیمان بن أبی جعفر الجعفری عن قصره إلى الشط فسمع الصیاح و الضوضاء فقال لغلمانه و لولده ما هذا قالوا السندی بن شاهك ینادی على موسى بن جعفر ع على نعشه فقال لولده و غلمانه یوشك أن یفعل هذا به فی الجانب الغربی فإذا عبر به فانزلوا مع غلمانكم فخذوه من أیدیهم فإن مانعوكم فاضربوهم و خرقوا ما علیهم من السواد فلما عبروا به نزلوا إلیهم فأخذوه من أیدیهم و ضربوهم و خرقوا علیهم من سوادهم و وضعوه فی مفرق أربعة طرق و أقام المنادین ینادى ألا و من أراد أن یرى الطیب بن الطیب موسى بن جعفر ع فلیخرج و حضر الخلق و غسل و حنط بحنوط فأخر و كفنه بكفن فیه حبرة استعملت له بألفین و خمس مائة دینار علیها القرآن كله و احتفى و مشى فی جنازته متسلبا مشقوق الجیب إلى مقابر قریش فدفنه ع هناك و كتب بخبره إلى الرشید فكتب الرشید إلى سلیمان بن أبی جعفر وصلتك رحم یا عم و أحسن الله جزاك و الله ما فعل السندی بن شاهك لعنة الله تعالى ما فعله عن أمرنا. -------------------------------------------------- 📘 ‏_اخبار_الرضا (ع) ج : 1 ص :100 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹بر ملا کردن جریان مسمومیت برای بزرگان توسط امام کاظم(ع) 🔸حسن بن محمّد بن بشار گفت مردى از اهل قطیفه ربیع از شخصیت‏هاى مورد اعتماد اهل سنت گفت من از اهل بیت پیغمبر شخصیت‏هاى برجسته خیلى دیده ‏ام ولى كسى را در فضل و عبادت همچون موسى ابن جعفر نیافته‏ام. گفتم: كجا او را دیدى؟. گفت: سندى بن شاهك هشتاد نفر از كسانى كه معروف بخیر و نیكى بودند جمع كرد و ما را وارد بر موسى بن جعفر علیه السّلام نمود. بما گفت: درست نگاه كنید باین مرد آیا آزار و اذیتى او را كرده‏ ایم؟ مردم خیال می كنند كه نسبت به او سوء قصدى شده، در این باره خیلى حرف می زنند این جایگاه اوست از نظر فرش و محل استراحت بسیار خوب و آسوده است هیچ سخت‏گیرى بر او نمی شود و امیر المؤمنین نظر بدى نسبت به ایشان ندارد. اكنون منتظرم كه بیاید و ایشان را از نزدیك ببینید ملاحظه می‏كنید صحیح و سالم است و از تمام جهت در آسایش. گفت: ما تمام كوشش‏مان این بود كه سیما و منظر آن جناب را تماشا كنیم و از فضل و بزرگواریش بهره‏مند گردیم در این موقع حضرت فرمود: ✳️آنچه راجع به آسایش و راحتى و وسعت جا گفت همان طور است ولى من به شما می‏گویم كه مرا مسموم كرده ‏اند به وسیله نه . پوست بدنم سبز می‏شود و بعد از دنیا میروم. گفت: دیدم سندى بن شاهك از شنیدن این حرف چنان می لرزید مانند شاخ خرما. حسن گفت گوینده این جریان از پیرمردهاى مورد اعتماد اهل سنت بود كه سخن او كاملا مورد اعتماد همه آنها است. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا سعد بن عبد الله عن محمد بن عیسى الیقطینی عن الحسن بن محمد بن بشار قال حدثنی شیخ من أهل قطیعة الربیع من العامةممن كان یقبل قوله قال قال لی رأیت بعض من یقرون بفضله من أهل هذا البیت فما رأیت مثله قط فی نسكه و فضله قال قلت من هو و كیف رأیته قال جمعنا أیام السندی بن شاهك و نحن ثمانون رجلا فأدخلنا على موسى بن جعفر ع فقال لنا السندی یا هؤلاء انظروا إلى هذا الرجل هل حدث به حدث فإن الناس یزعمون أنه فعل به مكروه و یكثرون فی ذلك و هذا منزله و فراشه موسع علیه غیر مضیق و لم یرد به أمیر المؤمنین سوءا و إنما ینتظره أن یقدم فیناظره أمیر المؤمنین و ها هو ذا هو صحیح فسلوه فقال أما ما ذكر من التوسعة فهو على ما ذكر غیر أنی أخبركم أیها النفر أنی قد سممت فی تسع تمرات و أنی أخضر غدا و بعد غد أموت قال فنظرت إلى السندی بن شاهك ترتعد فرائصه و یضطرب مثل السعفة قال الحسن و كان هذا الشیخ من خیار العامة شیخ صدوق مقبول القول ثقة جدا عند الناس. -------------------------------------------------- 📘 (ع) ج : 1 ص : 97 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal