هدایت شده از حسینیه مقتل
✅هند بنت ابی عامر همسر #یزید می گوید :
▪️《كُنْتُ أَخَذْتُ مَضْجَعِي فَرَأَيْتُ بَاباً مِنَ السَّمَاءِ وَ قَدْ فُتِحَتْ وَ الْمَلَائِكَةُ يَنْزِلُونَ كَتَائِبَ كَتَائِبَ إِلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ هُمْ يَقُولُونَ :
[السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)]
فَبَيْنَمَا أَنَا كَذَلِكَ إِذْ نَظَرْتُ إِلَى سَحَابَةٍ قَدْ نَزَلَتْ مِنَ السَّمَاءِ وَ فِيهَا رِجَالٌ كَثِيرُونَ وَ فِيهِمْ رَجُلٌ دُرِّيُّ اللَّوْنِ قَمَرِيُّ الْوَجْهِ》
🔹وقتی سرهای شهدای کربلا را به #شام آوردند، شبي در خواب ديدم که دري از آسمان گشوده شد و فوج فوج ملائکه نازل مي شدند و در برابر سر مبارک حضرت امام حسين(ع) مي ايستادند و مي گفتند :
السلام عليک يا أباعبدالله(ع)!
السلام عليک يابن رسول الله(ص)!
ناگاه ديدم که ابري از آسمان به زير آمد و مردان بسيار در ميان آن ابر بودند. در ميان ايشان مردي بود در نهايت صباحت و نور و صفا!
▪️《فَأَقْبَلَ يَسْعَى حَتَّى انْكَبَّ عَلَى ثَنَايَا الْحُسَيْنِ(ع) يُقَبِّلُهُمَا وَ هُوَ يَقُولُ :
يَا وَلَدِي! قَتَلُوكَ أَ تَرَاهُمْ مَا عَرَفُوكَ وَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ مَنَعُوكَ!
يَا وَلَدِي! أَنَا جَدُّكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ هَذَا أَبُوكَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى(ع) وَ هَذَا أَخُوكَ الْحَسَنُ(ع) وَ هَذَا عَمُّكَ جَعْفَرٌ وَ هَذَا عَقِيلٌ وَ هَذَانِ حَمْزَةُ وَ الْعَبَّاسُ ثُمَّ جَعَلَ يُعَدِّدُ أَهْلَ بَيْتِهِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ》
🔸وقتی که به زمين رسيد، دويد و خود را به آن سر منور رساند.
در حالی که لب و دندان او را مي بوسيد و نوحه و زاري مي کرد و مي گفت :
اي فرزند دلبند من! تو را کشتند و تو را از آب فرات منع کردند! مگر تو را نشناختند؟!
اي فرزند گرامي!
من جد توام رسول خدا(ص)!
و اين پدر تو است، علي مرتضي(ع)!
و اين برادر تو است حسن مجتبي(ع)!
و اينها عموهاي تواند، جعفر طيار، عقيل، حمزه و عباس!
و يک يک اهل بيت خود را شمرد.
هند می گوید :
▪️《فَانْتَبَهْتُ مِنْ نَوْمِي فَزِعَةً مَرْعُوبَةً وَ إِذَا بِنُورٍ قَدِ انْتَشَرَ عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ(ع) فَجَعَلْتُ أَطْلُبُ يَزِيدَ وَ هُوَ قَدْ دَخَلَ إِلَى بَيْتٍ مُظْلِمٍ وَ قَدْ دَارَ وَجْهَهُ إِلَى الْحَائِطِ وَ هُوَ يَقُولُ :
مَا لِي وَ لِلْحُسَيْنِ(ع)؟
وَ قَدْ وَقَعَتْ عَلَيْهِ الْهُمُومَاتُ!
فَقَصَصْتُ عَلَيْهِ الْمَنَامَ وَ هُوَ مُنَكِّسُ الرَّأْسِ!》
🔹من از دهشت اين حال، خايف و ترسان بيدار شدم.
وقتی به نزد سر آن بزرگوار رفتم، ديدم که نور از آن سر منور به آسمان بالا مي رفت.
رفتم که يزيد را بيدار کنم و او را از خواب خود مطلع گردانم که او را در جاي خود نيافتم.
وقتی تفحص کردم، ديدم که به خانه ي تاري درآمده و رو به ديوار نشسته و با غايت بيم و اندوه و خوف مي گويد :
مرا با حسين(ع) چه کار بود؟
وقتی خواب مرا شنيد، غم و بيم او مضاعف شد، سر به زير افکند و جواب نگفت.(۱)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷
#اربعین
#حرکت_کاروان_به_سمت_مدینه
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #حرکت_کاروان_به_سمت_مدینه
✳️علامه مجلسی می نویسد :
هند دختر عبدالله بن عامر، همسر #یزید بن معاویه نقل می کند که؛
▪️《فَلَمَّا أَصْبَحَ، اسْتَدْعَى بِحَرَمِ رَسُولِ اللَّه(ص) فَقَالَ لَهُنَّ : أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكُنَّ الْمُقَامُ عِنْدِي أَوِ الرُّجُوعُ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ لَكُمُ الْجَائِزَةُ السَّنِيَّةُ؟
قَالُوا : نُحِبُّ أَوَّلًا أَنْ نَنُوحَ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع)!
قَالَ : افْعَلُوا مَا بَدَا لَكُمْ ثُمَّ أُخْلِيَتْ لَهُنَّ الْحُجَرُ وَ الْبُيُوتُ فِي دِمَشْقَ وَ لَمْ تَبْقَ هَاشِمِيَّةٌ وَ لَا قُرَشِيَّةٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ السَّوَادَ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ نَدَبُوهُ عَلَى مَا نُقِلَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ》
🔹وقتی که صبح شد، یزید اهل بيت رسالت را طلبيد و ايشان را ميان ماندن در شام با حرمت و کرامت و برگشتن به سوي مدينه با صحت و سلام مخير گرداند.
آنان گفتند : اول مي خواهيم ما را رخصت دهي که به ماتم و تعزيه آن امام مظلوم قيام نماييم
یزید گفت : آنچه خواهيد بکنيد!
و خانه هایی براي ايشان مقرر کرد و ايشان جامه هاي سياه پوشيدند و هر که در شام بود، از قريش و بني هاشم با ايشان در ماتم و زاري و تعزيت و سوگواري موافقت کردند و تا هفت روز بر آن جناب، ندبه و نوحه و زاري نمودند.
▪️《فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّامِنُ دَعَاهُنَّ يَزِيدُ وَ عَرَضَ عَلَيْهِنَّ الُمَقَامَ فَأَبَيْنَ وَ أَرَادُوا الرُّجُوعَ إِلَى الْمَدِينَةِ فَأَحْضَرَ لَهُمُ الْمَحَامِلَ وَ زَيَّنَهَا وَ أَمَرَ بِالْأَنْطَاعِ الْإِبْرِيسَمِ وَ صَبَّ عَلَيْهَا الْأَمْوَالَ!
وَ قَالَ : يَا أُمَّ كُلْثُومٍ! خُذُوا هَذَا الْمَالَ عِوَضَ مَا أَصَابَكُمْ!
فَقَالَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ : يَا يَزِيدُ! مَا أَقَلَّ حَيَاءَكَ وَ أَصْلَبَ وَجْهَكَ تَقْتُلُ أَخِي وَ أَهْلَ بَيْتِي وَ تُعْطِينِي عِوَضَهُمْ؟》
🔸پس وقتی که روز هشتم شد، یزید ايشان را طلبيد.
آنان را تکليف به ماندن در شام کرد ولی آنان قبول نکردند.
پس محملهاي مزين براي ايشان ترتيب داد و اموالی براي خرج ايشان حاضر کرد و خطاب به #حضرت_ام_کلثوم (س) گفت :
ای #ام_کلثوم ! اينها عوض آنچه نسبت به شما واقع شده است.
ام کلثوم(س) فرمود : اي يزيد! چه بسيار کم حيايي! برادران و اهل بيت مرا کشته اي که جميع دنيا برابر يک موي ايشان نمي شود و مي گويي اينها عوض آنچه من کرده ام؟!!(۱)
طبق نقل ابن طاووس؛ امام سجاد(ع) از یزید سه چیز را از یزید درخواست نمود :
▪️《الْأُولَى أَنْ تُرِيَنِي وَجْهَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ أَبِيَ الْحُسَيْنِ(ع) فَأَتَزَوَّدَ مِنْهُ》
🔹اول آن که سر مقدس پدرم حسین(ع) را بدهی تا آن صورت نازنین را ببینم.
▪️《وَ الثَّانِيَةُ أَنْ تَرُدَّ عَلَيْنَا مَا أُخِذَ مِنَّا》
دوم آن که اموالی را که از ما غارت شده است به ما باز پس داده شود.
▪️《وَ الثَّالِثَةُ إِنْ كُنْتَ عَزَمْتَ عَلَى قَتْلِي أَنْ تُوَجِّهَ مَعَ هَؤُلَاءِ النِّسْوَةِ مَنْ يَرُدُّهُنَّ إِلَى حَرَمِ جَدِّهِنَّ(ص)》
🔹سوم آنکه اگر تصمیم به کشتن من داری شخص امینی را معین کن تا این زنها را به مدینه برساند.
یزید گفت :
▪️《أَمَّا وَجْهُ أَبِيكَ فَلَنْ تَرَاهُ أَبَداً وَ أَمَّا قَتْلُكَ فَقَدْ عَفَوْتُ عَنْكَ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَمَا يَرُدُّهُنَّ غَيْرُكَ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ أَمَّا مَا أُخِذَ مِنْكُمْ فَأَنَا أُعَوِّضُكُمْ عَنْهُ أَضْعَافَ قِيمَتِهِ》
🔸اول آن که صورت پدرت را هرگز نخواهی دید.
دوم آنکه من تو را عفو کردم و از کشتنت درگذشتم و زنان را کسی جز تو به مدینه باز نمی گرداند و اما اموالی که از شما برده اند من در عوض چندین برابر قیمت آن را به شما می پردازم.
امام(ع) فرمود :
▪️《أَمَّا مَالُكَ فَلَا نُرِيدُهُ وَ هُوَ مُوَفَّرٌ عَلَيْكَ وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ مَا أُخِذَ مِنَّا لِأَنَّ فِيهِ مِغْزَلَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ مِقْنَعَتَهَا وَ قِلَادَتَهَا وَ قَمِيصَهَا فَأَمَرَ بِرَدِّ ذَلِكَ ثُمَّ أَمَرَ بِرَدِّ الْأُسَارَى وَ سَبَايَا الْحُسَيْنِ(ص) إِلَى أَوْطَانِهِنَّ بِمَدِينَةِ الرَّسُولِ(ص)》
🔸ما از اموال تو چیزی نمی خواهیم و بگذار از اموالت چیزی کم نشود، ولی ما اموال غارت شده خود را می خواهیم.
😭زیرا بافته های مادرم فاطمه(س) دختر محمد(ص) و مقنعه و گردنبند و پیراهن او در میان آنهاست.
سپس یزید دستور داد آن اموال را به آنان بازگرداندند.
سپس یزید دستور داد اسیران خاندان حسین(ع) را به وطنشان، یعنی مدینه الرسول(ص) برگردانند.(۲)
البته ابن طاووس در ادامه می گوید :
▪️《فَأَمَّا رَأْسُ الْحُسَيْنِ(ع) فَرُوِيَ أَنَّهُ أُعِيدَ فَدُفِنَ بِكَرْبَلَاءَ مَعَ جَسَدِهِ الشَّرِيفِ》
🔸روايت شده است كه سر امام حسين(ع) را به كربلا برگرداندند و با بدن شريفش به خاك سپردند.(۳)
هدایت شده از حسینیه مقتل
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷
۲) #لهوف سید بن طاووس، ص۱۹۵
۳) #لهوف سید بن طاووس، ص۲۳۲
#حرکت_کاروان_به_سمت_مدینه
#حضرت_سجاد ع
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅هشتم صفر سال ۶۱ هجری قمری کاروان اسرای کربلا شام را به قصد مدینه منوره ترک کردند!
🔻یزید نعمان بن بشیر را فرا خواند و گفت :
▪️《تُجَهِّزْ لِتُخرِجَ بِهَؤلاَءِ النِّسوَانِ إِلَى المَدِينَةِ》
🔹مهیا شو تا به همراه کاروان، به مدینه بروی!(۱)
سپس نعمان بن بشیر، موظف شد با برخوردی شایسته، اسراء را به مدینه ببرد.
▪️《وَجَّهَ مَعَهُ رَجُلاً فِی ثَلَاثِینَ فَارِسَاً یَسِیرُ اَمَامَهُم》
🔸و همراه نعمان سی نفر سوار کار بودند که پیشاپیش کاروان اسرای کربلا حرکت می کردند.(۲)
حارث بن کعب می گوید :
فاطمه دختر امام علی(ع) برایم نقل کرد که هنگام مراجعت از شام به مدینه به خواهرم زینب(س) گفتم :
▪️《يَا أُخَيَّةَ، لَقَد أَحسَنَ هَذَا الرَّجُلُ الشَّامِي إِلَينَا فِي صَحبَتِنَا، فَهَل لَكَ أَن نَصِلهُ؟
فَقَالَتْ : وَاللَّهِ مَا مَعَنَا شَيْءُ نُصِلهُ بِهِ إلَّا حُلِّينَا! قَالَت لَهَا : فَنُعطِيهِ حُلِّينَا!
قَالَت : فَأَخذتُ سَوَارِي وَ دُملَجِي وَ أَخَذت أُختِي سَوَارَهَا وَ دُملُجَهَا، فَبَعَثنَا بِذَلِكَ إِلَيْهِ، وَ اعتَذَرنَا إِلَيْهِ، وَ قُلنُا لَهُ : هَذَا جَزَاؤُكَ بِصَحبَتَكَ إِيَّانَا بِالحَسَنِ مِن الفِعلِ!
فَقَالَ : لَو كَانَ الَّذِي صَنعت إنما هُوَ لِلدِّنيَا كَانَ فِي حِلِّيكُنَّ مَا يُرضِينِي وَ دُونَهُ، وَلكِنَّ وَاللَّهِ مَا فَعَلتُهُ إلّا لِِلَّهِ وَ لِقَرَابَتِكُم مِنْ رَسُولِ اللهِ(ص)》
🔹خواهر جان! این مرد شامی در همراهی ما نیک رفتار بود، میخواهی چیزی به او بدهیم؟ او گفت : به خدا ما چیزی جز زیور و زینت خویش نداریم.
من گفتم : زیورهایمان را به او میدهیم.
دست بند و ساق بند خویش را درآوردم، خواهرم نیز دست بند و ساق بند خویش را بیرون آورد و پیش او فرستادیم و از او به خاطر رفتار نیکویش تشکر کردیم.
مرد شامی گفت : من به خدا این کار را جز برای رضایت خدا و به خاطر قرابت شما به رسول الله(ص) انجام ندادم.(۳)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۲۲
۲)اخبار الطوال دینوری، ص۲۶۱
۳)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۳
#اربعين
#هشتم_ماه_صفر
#حضرت_زینب س
#حرکت_کاروان_به_سمت_مدینه
✅ @hosenih_maghtal
May 11
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ بیستم صفر سال ۶۱ هجری قمری، رسیدن کاروان اسرای کربلا به کربلا!
🔻سيد بن طاووس می نویسد :
راوی می گوید :
▪️《وَ لَمَّا رَجَعَ نِسَاءُ الْحُسَیْنِ(ع) وَ عِیَالُهُ مِنَ الشَّامِ وَ بَلَغُوا الْعِرَاقَ قَالُوا لِلدَّلِیلِ : مُرَّ بِنَا عَلَى طَرِیقِ کَرْبَلَاءَ!》
🔹هنگامی که کاروان اهل بیت امام حسین(ع) و اسرای کربلا از شام برگشتند، هنگام رسیدن به عراق به راهنمای کاروان گفتند :
ما را از راه کربلا ببر! و او نیز چنین کرد.(۱)
📚منبع :
۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
#اربعین
#ماه_صفر
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅شاید برای شما سوال باشد که؛
با اینکه در باب آداب زیارت امام حسین(ع) روایتی از امام صادق(ع) خطاب به ابابصیر آمده است که فرمودند :
▪️《فَإِذَا أَرَدْتَ اَلْمَشْيَ إِلَيْهِ فَاغْتَسِلْ وَ لاَ تَطَيَّبْ وَ لاَ تَدَّهِنْ وَ لاَ تَكْتَحِلْ حَتَّى تَأْتِيَ اَلْقَبْرَ》
🔹پس هنگامی که اراده رفتن به قصد زیارت امام حسین(ع) را نمودی، غسل کن و خود را خوشبو مکن و از روغن نیز استفاده مکن و سرمه نیز استفاده مکن تا اینکه بسمت قبر بروی!(۱)
و در روایتی دیگر نیز از امام صادق(ع) آمده است که؛
▪️《إِذَا زُرْتَ الْحُسَیْنَ(ع) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ أَشْعَثُ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ وَ اسْأَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً》
🔸هرگاه خواستی امام حسین(ع) را زیارت کنی او را زیارت کن در حالی که محزون و مکروب ژولیده موی و غبار آلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدلله(ع) حوائجت را بخواه و برگرد و کربلا را وطن خود مگیر!(۲)
چرا جابر بن عبدالله انصاری آن صحابی با معرفت که اولین زائر امام حسین(ع) در اربعین بود، به این فرمایش عمل نکرد؟
تا جایی که عطیه عوفی می گوید :
▪️《فَلَمّا وَرَدنا کَربَلاءَ دَنَا جَابِرٌ مِن شَاطِئِ الفُراتِ فَاغتَسَلَ، ثُمَّ اتَّزَرَ بِإِزارٍ وَارتَدَى بِآخَر، ثُمَّ فَتَحَ صُرَّةً فیها سُعدٌ فَنَثَرَها عَلى بَدَنِه》
🔹هنگامى که به کربلا رسیدیم جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید.(۳)
🔻شاید علت در این بوده است که فرمایش امام صادق(ع) در این باب، بعد از زیارت جابر بن عبدالله بوده است و تا قبل از فرمایش ایشان، آداب زیارت امام حسین(ع) همان بوده که انجام شده است.
📚منابع :
۱)۲) تهذیب الاحکام شیخ طوسی، ج۶، ص۷۶
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۶۵، ص۱۳۰
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
✳️صفوان جمّال می گوید :
امام صادق(علیه السلام) در سفری كه به حیره عراق داشتند، به من فرمودند :
▪️《هَلْ لَكَ فِي قَبْرِ الْحُسَيْنِ(عليه السلام)؟》
🔸آيا از قبر امام حسين(ع) بهره مي گيری و به زيارت ایشان نايل می شوی؟
عرض کردم : آری فدايت شوم! شما هم اين قبر شريف ایشان را زيارت می كنيد؟
ایشان فرمودند :
▪️《وَ كَيْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ يَزُورُهُ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ يَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ إِلَيْهِ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ أَفْضَلُ الْأَوْصِيَاءِ》
🔹چگونه آن را زيارت نكنم، در حالی كه خدا و ملائكه و پيامبران و افضل آنان كه پيامبر اسلام است و اوصيا كه افضلشان ما هستيم، در هر «شب جمعه» آن را زيارت مي كنند!
عرض كردم :
▪️《جُعِلْتُ فِدَاكَ! فَتَزُورُهُ فِي كُلِّ جُمُعَةِِ حَتَّى تُدْرِكَ زِيَارَةَ اَلرَّبِّ؟》
🔸آيا شما هر «شب جمعه» آن را زيارت مي كنيد تا به زيارت خدا نايل شده باشيد؟
حضرت(ع) فرمودند :
▪️《نَعَمْ يَا صَفْوَانُ! اِلْزَمْ ذَلِكَ يُكْتَبْ لَكَ زِيَارَةُ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ(عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) وَ ذَلِكَ تَفْضِيلٌ وَ ذَلِكَ تَفْضِيلٌ!》
🔹آری ای صفوان! ملازم زيارت امام حسين(ع) باش تا در نامه عملت زيارت امام حسين(علیه السلام) را بنويسند كه اين تفضيل است، اين تفضيل است.(۱)
#شب_جمعه
📚منبع :
۱) #کامل_الزیارات ابن قولویه قمی، ج۱، ص۱۱۲
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅حادثهى عاشوراى حسینى را هم، ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند؛ زینب کبری(س) نگذاشت.
دو حرکت، عمّهی ما، زینب کبری(س) انجام داد :
1⃣یک حرکت، حرکت اسارت بود به #کوفه و #شام و آن روشنگریها و آن بیانات که مایهى افشاى حقایق شد.
2⃣یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود(حالا اربعین اوّل یا دوّم یا هرچه).
این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزههاى خباثتآلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفقّ بشوند؛ البتّه موفق هم نخواهند شد.
📚منبع :
بیانات #رهبر معظّم انقلاب مورخه ۹۳/۱۰/۱۷
#اربعین
#حضرت_زینب سلام الله علیها
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #آداب_نوکری
🔻بخشی از پیام مرحوم «حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)» به زوّار اربعین حسینی(علیه السلام) :
«ای کاش حقیر هم این افتخار را داشتم و با پای پیاده در کنار شما لبیک یا حسین(علیه السلام) می گفتم.»
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
اربعین-بندانی نیشابوری.mp3
4.86M
هدایت شده از حسینیه مقتل
1632572890_R0oI1.mp3
9.27M
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅فـروش امـوال بقصـد رفتـن بـه زیارت امام حسین علیه السلام
🔻امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔹اگر مردم به خير و بركتى كه در زيارت سیدالشهداء علیه السلام است آگاهی داشتند، جهت نائل شدن به این زیارت، قطعاً با شمشير میجنگیدند و اموال خود را فروخته و به زيارت آن جناب میرفتند...
🔺 پس مبادا در رفتن به زيارت آن جناب بیرغبت باشيد، زیرا خيرى كه در زيارت آن حضرت است بيشتر از آن است كه بتوان به شمار آورد.
✳️«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَال: لَوْ يَعْلَمُونَ مَا فِي زِيَارَتِهِ مِنَ الْخَيْرِ وَ يَعْلَمُ ذَلِكَ النَّاسُ لَاقْتَتَلُوا عَلَى زِيَارَتِهِ بِالسُّيُوفِ وَ لَبَاعُوا أَمْوَالَهُمْ فِي إِتْيَانِهِ... وَ لَا تَزْهَدُوا فِي إِتْيَانِهِ فَإِنَّ الْخَيْرَ فِي إِتْيَانِهِ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ يُحْصَى.»
📚 #کامل_الزیارات ، ص۸۷
#حدیث_امام_صادق ع
#زیارت_کربلا
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅اربعین
🔻حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
🔹إنَّ فاطمةَ (ع) بنتَ محمدٍ (ص)
تَحْضُرُ لِزُوّارِ قبرِ ابنِها الحسيـنِ (ع)
فَتَسْـــتَغْفِـــــرُ لَهــــم ذُنــــوبَهــــــم..
🔺 همانا فاطمـه علیهاالسلام دختـر
محمد صلیاللهعلیهوآله نزد زائران
قبــر فــرزنــدش حسیـن علیهالسلام
حاضـــر میشـــود و بــرای گناهان
آنــــان طلــــب آمـــرزش مـــیکنـــد.
📚 #کامل_الزیارات ، ص۲۳۱
#زیارت_کربلا
#اربعین
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ زیارت_کربلا
🔻امام صادق(ع)فرمود:
🔹"اگر مردم می دانستند که چقدر خير و برکت در زيارت امام حسين(ع)وجود دارد،برای زيارت کردنش با يکديگر مقاتله می کردند و هر آينه اموالشان را برای رفتن به زيارتش می فروختند".[۱]
🔺و امام باقر(ع)فرمود:
🔸"اگر مردم می دانستند که زيارت قبر شريف حسين(ع)چه مقدار فضيلت و برکت دارد،از شوق زيارت جان می سپردند و نفسهايشان از شدت حسرت بند می آمد".[۲]
📚[۱]منتخب کامل الزيارات،ابن قولويه، ص۸۷.
📚[۲]سفينة البحار،محدث قمی،ج۱،ص۵۶۵.
#حدیث_امام_باقر ع
#حدیث_امام_صادق ع
#زیارت_کربلا
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
دو حرکت عمّهى ما - #زینب_کبرا علیهاالسّلام انجام داد:
یک حرکت، #حرکت_اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرىها و آن بیانات که مایهى افشاى حقایق شد؛
یک حرکت دیگر، آمدن به #زیارت_کربلا در اربعین بود؛
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅کاروان حسینی چه زمانی به کربلا آمدند؟
🔻در اینجا این سؤال مطرح می شود که بنابراین اهل بیت(ع) چه زمانی به کربلا رسیدند؟
🔹 اگر ملتزم شویم به قول شیخ مفید و شیخ طوسی که روز ۲۰ صفر اهل بیت از شام خارج شده باشند، ناگزیر باید از راه «برّ الشام» آمده باشند نه راه سلطانی؛ چون در مسیر رفت، برای یزید و نظام خون ریز اموی مهم بود که کاروان حسینی را از راه سلطانی حرکت دهند، چون در آن مسیر، شهرها و مراکز عمده چون تکریت، حلب و بعلبک و … بود که می توانستند از کاروان اسرا استفاده تبلیغاتی کنند؛ ولی پس از حضور اهل بیت در شام ورق علیه یزید برمی گردد و دیگر وجود اهل بیت در شام به نفع یزید و دستگاه اموی نبود؛ بلکه ضررشان بود؛ چون در زمان حضور اهل بیت در شام، با ایراد آن سخنان آتشین و خطبه های روشنگرانه حضرت امام سجاد(ع) و حضرت زینب س معادله دگرگون شد و یزید دستور داد تا خاندان امام حسین(ع) را از شام به سمت مدینه بیرون ببرند.
🔸کاروان اسرا از جنوب شام به سمت حجاز حرکت داده شدند. وقتی که به سه راهی رسیدند گفتند ما را به کربلا ببرید تا تجدید عهد کنیم. باتوجه به دستور یزید در خوش رفتاری با اسرا، دیگر مخالفتی با این خواسته نکردند و آنان را به کربلا بردند.
♻️ بنابراین بین هفت تا ده روز از راه بادیة الشام طول می کشیده تا به کربلا برسند و می توانستند در آخر صفر یا ابتدای ربیع الاول در کربلا باشند، که این مصادف با زیارت دوم جابر است.
با این بیان، هم مسئله زیارت جابر در روز اربعین و هم کیفیت ملاقاتش با اهل بیت(ع) حل می شود و مشکل تاریخی مرتفع می گردد.
🔹مگر آن که کسی به نقل تاریخی شیخ مفید و شیخ طوسی ملتزم نشود و بگوید که نقل ایشان صرف نقل تاریخی است و الزامی به پذیرش آن نیست. اگر کسی به کلام آنها ملتزم نشود در این صورت لازم نیست بگوییم جابر دو بار زیارت کرده و با همان یک زیارت، مسئله حل می شود.
📚منبع:
[2]. شیخ مفید، مسار الشیعه (چاپ شده در المجموعة النفيسة) ص۴۶.
[3]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص730.
[4]. علامه حلّی، منهاج الصلاح (بنا بر نقل لؤلؤ و مرجان)، ص147.
[5]. علامه حلی، العدد القوية، ص219؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 98، ص195.
[6]. المصباح، ص498.
[7]. بحار الانوار، ج 101، ص334.
[8]. شمسالدین ذهبی، سير اعلام النبلاء، ج4، ص337.
[9]. همان، 336.
[10]. سیدابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحديث، ج4، ص330، ش2026.
[11]. همان.
[12]. سير اعلام النبلاء، ج4، ص339 (چنانچه روايات او در جوامع روايي شيعه نيز شمارش شود، بر اين آمار ذهبي افزوده ميگردد).
[13]. سير اعلام النبلاء، ج4، ص336.
[14]. سید محسن امین عاملی، اعيان الشيعة، ج4، ص46.
[15]. ر.ک: شیخ عباس قمی سفينة البحار، ج2، ص205 «واژه عطا».
[16]. همان.
[17]. ر.ک: عمادالدین طبری، بشارة المصطفى،74.
[18]. موفق بن احمد خوارزمی، مقتل الحسين×، ج2، ص190.
[19]. ابنقتیبه دینوری، الامامة والسياسة، ج1، ص214.
[20]. ر.ک: مصباح الزائر،286.
[21]. ابننما حلی، مثير الاحزان، ص107.
[22]. سید بن طاووس، اللهوف، ص225.
[23]. شیخ صدوق، امالي، ص232، ح243.
[24]. ابوریحان بیرونی، الآثار الباقية، ص ۴۲۲.
[25]. ابن عبدالبر قرطبی، التذكرة الخواص، ج2، ص668.
[26]. زکریا بن محمد قزوینی، عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات، ص45.
[27]. شیخ بهائی، توضيح المقاصد، ص6.
[28]. محمد بن علی مناوی، فیض القدیر، ج ۱، ص ۲۰۵.
[29]. بحار الانوار، ج 101، ص334.
[30]. عبدالله بن محمد شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص70.
[31]. سید مؤمن بن حسن شبلنجی، نور الابصار، ص121.
[32]. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص589.
[33]. بحار الانوار، ج 101، ص334.
[34]. محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، ص144 به بعد.
[35]. شیخ عباس قمی، منتهى الآمال، ص524.
[36]. محمدابراهیم آیتی، بررسي تاريخي عاشورا، ص148.
[37]. مرتضی مطهری، حماسه حسيني، ج1، ص30.
[38]. محمدرضا طبسی نجفی، مقتل الامام الحسين×، ص285 (نسخه خطي).
[39]. سید محمدعلی قاضی طباطبائی، تحقيق درباره اربعين اول، ص29.
[40]. اقبال الاعمال، ص589.
[41]. قاضی نعمان مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص269.
[42]. مسار الشيعة، ص46؛ مصباح المتهجد، ص730.
[43]. متأسفانه پس از چاپ کتاب اربعین حسینی، عدهای برخی مطالبش را حذف کردند و مقداری بر آن افزودند و به عنوان تحقیق پیرامون اربعین در برخی از مجلات منتسب به حوزه چاپ کردند، که خلاف امانتداری است.
[44]. بشارة المصطفى، ص74.
[45]. مصباح الزائر، ص286.
[46]. مقتل الحسين×، ج2، ص190.
[47]. اللهوف، ص225.
[48]. مثير الاحزان، ص107.
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal
✅ زیارت #اربعین
🔻شیخ جعفر کاشف الغطاء در یکی از پیادهرویهایش به کربلا، به حضور حضرت ولی عصر(عج) شرفیاب شد و حضرت ایشان را به سینه خویش چسبانده و فرموده است: «خوش آمدی! ای زندهکننده شریعت ما».
📚کتاب «بیعت عاشقان»
#امام_زمان عج
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅زیارت جابر و عطیه
#اربعین
🔷درباره زیارت جابر در روز اربعین، شیخ مفید در کتاب «مسار الشیعه» تصریح می کند که جابر به زیارت حضرت شتافته است. ایشان می نویسد:
▪️یوم العشرین منه(صفر) هو الیوم الذی ورد فیه جابر بن عبدالله الانصاری صاحب رسول الله(ع) و رضی الله تعالی عنه من المدینة إلی کربلاء لزیارة قبر سیدنا أبی عبدالله، فکان اول من زاره من الناس؛[2]
▪️روز بیستم صفر، روزی است که جابر یار پیغمبر، خود را از مدینه به کربلا رساند و موفق به زیارت قبر حضرت ابی عبدالله(ع) شد و او اولین زائر سیدالشهداست.
🔶شیخ مفید، شیخ طوسی،[3] علامه حلی،[4] شیخ رضی الدین علی بن یوسف حلی،[5] کفعمی،[6] علامه مجلسی[7] و محدث نوری این واقعه را نقل کرده اند که در روز ۲۰ صفر جناب جابر برای زیارت سیدالشهدا(ع) به کربلا آمد.
🔷جابر از بزرگان و صحابه جلیل القدر پیغمبر است که در حدود نود سالگی از دنیا رفت.[8] جناب جابر از شاهدان شب دوم عقبه در قضیه منی و از حاضران در جنگ خندق و بیعت شجره است.[9] او ۱۸ جنگ را در رکاب پیغمبر جنگید و در جنگ صفین از یاران امیرالمؤمنین(ع) بود.[10] به هر حال جزو سابقون به تمام معناست. ایشان از توفیق درک و همراهی امام حسن، امام حسین، امام زین العابدین و امام باقر(ع) را نیز داشته است.
🔻این روایت را شیخ کلینی با سند صحیح از امام باقر(ع) نقل می کند که جابر هیچ گاه دروغ نگفته است.[11] وی از راویان حدیث است که ۱۵۴۰ حدیث از او نقل شده است.[12] برجستگی علمی جناب جابر به اندازه ای است که ذهبی با این که اختلاف مشرب با شیعه دارد، از او به عنوان فقیه و مفتی مدینه در زمان خود نام برده است.[13]
🔻مرحوم سید محسن امین از او به عنوان یکی از اجلای مفسران قرآن نقل می کند.[14]
🔷عطیه بن سعد عوفی که همراه جابر در زیارت اربعین بوده و برخی به غلط او را غلام جابر معرفی می کنند نیز از دانشمندان و مفسران است. او که توفیق حضور در کربلا را در رکاب جابر یافته، از مردان علم و حدیث است و روایات بسیاری در فضیلت امیرالمؤمنین(ع) از او نقل شده است.[15] وی مفسر قرآن بود و می گفت: من قرآن را سه بار با دید تفسیری و ۷۰ بار با نگاه قرائتی بر ابن عباس خواندم.[16]
✳️شیخ ابوجعفر محمد بن ابی القاسم محمد بن علی طبریِ امامی در کتاب «بشارة المصطفی» نقل می کند که عطیه می گوید:
🔹به همراه جابر به قصد زیارت سیدالشهدا آمدم.
🔸جابر در کنار فرات غسل کرد و با آن کیفیت خاص ذکر می گفت و بعد به من گفت که دستم را روی قبر بگذار و از حال رفت و
🔹سه بار یا حسین گفت و «حبیب لا یجیب حبیبه.. .» تا آخر و بعد آن زیارت را خواند که زیارت بسیار عجیبی است. بعد که زیارت را تمام می کند، به عطیه می گوید برخیز و مرا به سمت خانه های کوفه ببر.[17] این ماجرا را طبری (از علمای شیعه) در «بشارة المصطفی» نقل می کند و خوارزمی (از علمای اهل سنت) با اندک تفاوتی در کتاب ارزشمند «مقتل الحسین(ع)» آورده است.[18]
🔻این که جابر گفت: دستم را روی قبر بگذار، قرینه است بر این که نابینا بوده و همین عذر و دلیل عدم حضور او در رکاب امام حسین(ع) در واقعه عاشوراست.
ابن قتیبه نیز در کتاب «الامامة والسیاسة» تصریح می کند که جابر بن عبدالله در واقعه حرّه (که حدود یک سال پس از واقعه کربلا در مدینه روی داد) نابینا بود.[19]
✳️مشخص نیست که عطیه چگونه به جابر ملحق شد؟ دو احتمال در این باره داده می شود:
🔻یکی این که عطیه در آن سال به حج رفته و سپس همراه جابر از مدینه به سمت عراق و کربلا حرکت کرده است.
🔻احتمال دیگر این است که جابر از مدینه به کوفه رفته باشد، و در واقع عطیه از کوفه به جابر ملحق می شود و به سوی کربلا می آید.
🔹هم روایت طبری و هم روایت سید بن طاووس در این جا مقیّد است به این که زیارت هر دوی آنها در روز بیستم صفر بوده است. البته در این دو روایت، خبری از ملاقات با امام زین العابدین(ع) نیست. آیا اهل بیت به کربلا آمدند؟ آیا جابر هم موفق به زیارت امام زین العابدین(ع) شد؟ این جای بحث دارد...
✅عبور اهل بیت از کربلا
🔷اما درباره عبور اهل بیت(ع) از کربلا، ابن نما حلی (م 645ق) از بزرگان شیعه و صاحب کتاب «مثیر الاحزان» می نویسد:
▪️ولما مرّ عیال الحسین بکربلاء وجدوا جابر بن عبدالله انصاری رحمة الله علیه و جماعةً من بنی هاشم قدموا لزیارته فی وقتٍ واحد، فتلاقوا بالحزن والاکتئاب والنوح علی هذا المصاب المقرح لاکباد الاحباب؛[21]
▪️وقتی که اهل بیت ابی عبدالله(ع) به کربلا آمدند، دیدند جماعتی از بنی هاشم با جابر برای زیارت امام حسین(ع) آمده اند و اینها همدیگر
هدایت شده از حسینیه مقتل
را در یک زمان دیدند و مشغول نوحه وسوگواری بر این مصیت جگرسوز شدند.
🔷حال این پرسش مطرح می شود که اهل بیت چه زمانی آمدند؟ وقتی آمدند که جابر پیش از آنها به کربلا رسیده بود و جماعتی بنی هاشم نیز همراه او بودند؟
🔶سید بن طاووس در لهوف می گوید:
▪️فوصلوا إلی موضع المصرع فوجدوا جابر بن عبدالله الانصاری رحمه الله و جماعةً من بنی هاشم و رجالاً من آل الرسول قد وردوا لزیارة قبر الحسین(ع) فوافوا فی وقتٍ واحد، وتلاقوا بالبکاء والحزن واللطم؛[22]
▪️اهل بیت به کربلا آمدند و جابر بن عبدالله انصاری و جماعتی از بنی هاشم را دیدند که آنجا بودند. مردانی از اهل بیت پیغمبر نیز بودند که همگی برای زیارت قبر امام حسین(ع) آمده بودند. همه با هم یک جا و یک زمان مشغول گریه و اندوه و لطم (به صورت و سینه زدن) شدند.
🔹یعنی وقتی اهل بیت به کربلا آمدند، جابر را با عده ای از بنی هاشم و مردانی از خاندان رسالت دیدند. اینها بنی هاشمی بودند که در رکاب حضرت در کربلا حاضر نبودند. گرچه آنان را نمی شناسیم و تاریخ آنها را معرفی نکرده، ولی مسلما جزو اسیران کربلا نبودند؛ چون بنابر نقل ابن طاووس پیش از ایشان به کربلا رسیده بودند.
🔸از این بالاتر، روایتی است که شیخ صدوق در امالی از فاطمه بنت علی(ع) آورده است که می گوید:
🔻«إلی أن خرج علی بن الحسین بالنسوة و ردّ رأس الحسین(ع) إلی کربلاء»؛[23]
🔻حضرت علی بن الحسین(ع) اهل بیت را آورد و سر مطهر ابی عبدالله(ع) را به کربلا بازگرداند. این را شیخ صدوق به نقل از فاطمه بنت علی آورده است.
✳️جریان واقعه کربلا از چند راه به دست ما رسیده است:
🔻۱-توسط خاندان رسالت، از جمله حضرت امام زین العابدین، حضرت زینب، ام کلثوم و فاطمه بنت علی(ع) نقل شده است؛
🔻۲-دشمنان اهل بیت آن را نقل کرده اند. بنابراین، روایت شیخ صدوق نیز بر بازگشت اهل بیت به کربلا تصریح می کند و کسی نمی تواند منکر بازگشت اهل بیت به کربلا شود.
✅زمان ورود اهل بیت به کربلا
✳️در این باره سه قول مطرح است:
☝️🏻یک قول این است که اهل بیت(ع) در بیستم صفر به کربلا بازگشتند. این قول عده قابل توجهی است. اینان از یک طرف زیارت جابر را نقل می کنند و از سوی دیگر ملاقات او با اهل بیت را نیز بیان کرده اند و می گویند: جابر روز بیستم صفر به کربلا آمده است و ملاقات با اهل بیت نیز در جریان همین زیارت بوده است؛ پس اهل بیت نیز در همان بیستم صفر به کربلا آمدند. مرحوم قاضی طباطبائی بر این مطلب تأکید فراوان دارد. ایشان ـ که امام جمعه شهید تبریز است ـ کتاب مفصلی در زمینه اثبات اربعین اول دارد. در بررسی ریشه های بحث اربعین باید دانست که شاید اولین کسی که زیارت بازگشت کاروان حسینی در اربعین را نقل کرده، ابوریحان بیرونی (م۳۴۰ق) در کتاب «الآثار الباقیة» است. وی در این کتاب می گوید که روز اول صفر، سر مطهر سیدالشهدا وارد مدینه می شود و در روز ۲۰ صفر سر مطهر به بدن ملحق می گردد و در آن روز زیارت اربعین است:
▪️و فی العشرین رد رأس الحسین(ع) إلی مجثمه حتّی دفن مع جثته و فیه زیارت الاربعین و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام؛[24]
▪️در بیستم صفر سر حسین (ع) به بدن بازگردانده شد تا به همراه بدن دفن گردد، ودر آن روز زیارت اربعین است، که اهل بیت او پس از خروجشان از شام به زیارت او شتافتند.
☝️🏻قرطبی (م ۶۷۸ق) در کتاب تذکره نقل می کند که امامیه می گویند سر مطهر پس از ۴۰ روز از شهادت به کربلا بازگشت:
▪️«و هو یوم معروف عندهم یسمّون الزیارة فیه زیارة الاربعین»؛
▪️وآن روز معروفی است که نزد شیعه است که به آن زیارت اربعین می گویند.[25]
☝️🏻زکریا بن محمد بن محمود قزوینی (م ۶۸۲ق) همین مطلب را نقل کرده که روز اول صفر روز عید بنی امیه است که سر مطهر ابی عبدالله را به شام وارد کردند:
▪️«و العشرون منه ردّت رأس الحسین(ع)إلی جثته»؛
روز بیستم صفر سر مطهر به بدن بازگردانده شد.[26]
☝️🏻شیخ بهائی (م ۱۰۳۰ق) در کتاب«توضیح المقاصد» درباره می گوید:
▪️و فی هذا الیوم وهو یوم الاربعین من شهادته(ع) کان قدوم جابر انصاری لزیارته(ع) واتفق فی ذلک الیوم ورود حرمه من الشام إلی کربلاء، قاصدین المدینة علی ساکنه السلام و التحیة؛[27]
▪️روز اربعین، روز آمدن جابر است برای زیارت سیدالشهدا، و آن روز ورود اهل بیت از شام به کربلاست، که از این جا به مدینه روند.
☝️🏻مناوی(م ۱۰۳۱ق) در «فیض القدیر» آورده است: «و الامامیة یقولون: الرأس أعید إلی الجثة و دفن بکربلاء بعد اربعین یوماً من القتل»؛[28] شیعه می گویند: سر مطهر به کربلا بازگردانده شد و همراه بدن، بعد از چهل روز از شهادت دفن گردید.
☝️🏻علامه مجلسی (م ۱۱۱۰ق) درباره علّت استحباب زیارت سیدالشهدا(ع) در روز اربعین می فرماید:
▪️و المشهور بین الاصحاب أن العلة فی ذلک رجوع حرم الحسین صلوات الله علیه فی مثل ذلک الیوم إلی کربلاء عند رجوعهم من الشام، و الحاق علی بن الحسین ع الرؤوس بالاجساد.(٢٩)
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔷مشهور بین اصحاب این است که علت آن، بازگشت خاندان امام حسین(ع) در آن روز به کربلاست، به هنگام بازگشت از شام، و ملحق ساختن سرها به بدن ها توسط علی بن الحسین(ع) است.
🔶شبراوی در «الاتحاف بحب الاشراف» می نویسد: «و قیل أعید إلی الجثة بکربلاء بعد اربعین یوماً من مقتله»؛[30] گفته شده که پس از چهل روز سر به بدن بازگردانده شد.
🔷شبلنجی (متوفای ۱۳۲۲ق) می گوید: «و ذهبت الامامیه إلی أنه أعید إلی الجثة و دفن بکربلاء بعد أربعین یوماً من المقتل»؛[31]
امامیه می گویند: سر به بدن بازگردانده شد، و پس از چهل روز از شهادت در کربلا دفن گردید.
🔶آیت الله میرزا محمد اشراقی، معروف به «ارباب» کتابی به نام «الاربعین الحسینیه» دارد. وی انسان متتبعی بودند و به نظر می رسد کتاب «تحقیق درباره اربعین اول» مرحوم آیت الله شهید قاضی طباطبائی از همین دو سه صفحه مرحوم اشراقی الهام گرفته باشد؛ چون ایشان همین سخنان را در قالب صدها صفحه پرورانده است و البته تتبع بسیار نموده است؛ ولی جان سخن را مرحوم اشراقی پیش از ایشان بیان کرده است، و آن این است که بازگشت در اربعین اول استبعادی ندارد و کسی نمی تواند با دلیل استبعادی رجوع اهل بیت(ع) را به کربلا رد کند. مرحوم قاضی طباطبائی هم تتبع گسترده ای در همین محور دارد. اینها کلام موافقین است.
🔷این نظر، مخالفینی نیز دارد؛ از جمله سید بن طاووس که در «اقبال الاعمال»[32] در این باره نظری دارد. علامه مجلسی،[33] محدث نوری،[34] محدث قمی،[35] مرحوم آیتی[36]و شهید مطهری[37] در این گروهند. برخی هم نتوانستند هیچ نظری ارائه دهند و سکوت کرده اند؛ مانند مرحوم آیت الله طبسی نجفی.[38]
✳️در این جا برای روشن شدن دورنمای بحث بر چند مطلب تأکید می کنیم:
🔻۱. در نسبت اصل اربعین و ارتباط آن با زیارت سیدالشهدا(ع) در آن روز خاص و استحباب زیارت امام در روز اربعین جای شک و تردید نیست.
🔻۲. نسبت به زیارت جناب جابر در روز اربعین هم جای شک نیست.
🔻۳. در ملاقات جابر با اهل بیت(ع) هم جای شک نیست.
حالا اگر بگوییم این زیارت و این ملاقات نیز در همان اربعین بوده است، پس معلوم می شود که بازگشت اهل بیت هم در روز اربعین است.
✅آیا بازگشت اهل بیت به کربلا در اربعین اول ممکن است؟
اصل امکان این امر را مرحوم قاضی طباطبائی به خوبی اثبات کرده است؛ یعنی فرض مسئله را از صورت امتناع که برخی آن را مطرح کرده اند خارج کرده و با شواهد متقن تاریخی ثابت کرده است که این کار شدنی است؛ منتها با این فرض که اهل بیت(ع) تا ۱۵ محرم در کوفه بوده اند و سپس به سمت شام حرکت کرده اند و اول صفر به شام رسیده اند. در شام نیز بیش از هفت یا هشت روز نمانده اند و به سوی کربلا بازگشته اند؛ منتها از راه بادیة الشام به عراق رفته اند.
باید توجه داشت که دو راه از عراق به سوی شام بوده است:
یکی راهی است که از سمت شمال می آید که به آن «راه سلطانی می گفتند»؛
راه دیگر از جنوب به سوی بُصرا بوده که در مسیر حرکت از دمشق به سوی اردن و حجاز است و از نزدیکی بُصرا راهی به سمت عراق است که میان بر است و به آن «برّ الشام» یا «بادیة الشام» می گویند و این همان راهی است که با راه حجاز حدود ۱۲۰ کیلومتر مشترک است و بعد راه عراق از راه اردن و حجاز جدا می شود اما راه شمال دمشق حدّ مشترکی با راه مدینه نمی تواند داشته باشد؛ برخلاف راه جنوب که وقتی از جنوب دمشق خارج می شوید، پس از پیمودن حدود ۱۲۰ کیلومتر، منطقه ای به نام «بصری الشام» قرار دارد که شهری قدیمی و دارای آثار باستانی است و نزدیک مرز اردن است. در آن جا راه جدا می شود: یک راه به سمت عراق می رود و راه دیگر به مدینه می رسد. این قسمت ۱۲۰ کیلومتری راه مشترکی است که هم می تواند برای مدینه استفاده شود و هم برای عراق.
🔷بنا بر نقل ابوریحان بیرونی که سر مطهر را اول وارد شام کردند و بنابراین که اهل بیت(ع) هم همزمان با آن وارد شام شده باشند، اگر آنان از راه بادیة الشام (راه میانبر) وارد شده باشند و از راه برّ الشام هم به کربلا بازگشته باشند، امکان رسیدن اهل بیت در روز اربعین وجود دارد و جای انکار نیست و اگر کسی بخواهد انکار کند و بگوید مستبعد است، این حرف علمی نیست! مگر این که کسی بگوید اینها از راه شمال وارد دمشق شدند؛ چون آثاری هم در مسیر از اهل بیت(ع) وجود دارد؛ مثل مشهد النقطه و مزار محسن در حلب، یا در بعلبک. در این فرض احتمال ورود اهل بیت در اول صفر به مشکل برمی خورد؛ گرچه امکان ورود سر مطهر در آن تاریخ وجود دارد، که بنابر قرائنی در کتاب «الایام الشامیة» این احتمال را تقویت کردیم که ابتدا سر مطهر (پیش از ورود کاروان حسینی) به دمشق رسید، و بار دیگر به همراه اهل بیت وارد دمشق کردند.
همچنین باید دید مدت اقامت اهل بیت در شام چقدر بوده است؟ برخی مانند مرحوم قاضی طباطبائی حضور اهل بیت را در شام بیش از هشت تا ده روز
هدایت شده از حسینیه مقتل
ندانسته اند؛[39] چون انگیزه نگاه داشتن آنان بیش از این مقدار نبوده است.
🔷سید بن طاووس تا یک ماه را گفته است؛[40] قاضی نعمان ابوحنیفه (از علمای اسماعیلیه) در کتاب «شرح الاخبار» یک ماه و نیم گفته است.[41] بنابراین اگر اهل بیت(ع) یک ماه یا یک ماه و نیم در شام مانده باشند، معنا ندارد که روز بیستم صفر به کربلا برسند.
🔶دو نقل نیز از شیخ مفید و شیخ طوسی وارد شده است که می گویند: «وفی العشرین منه کان یوم رجوع حرم سیدنا ومولانا ابی عبدالله الحسین(ع) من الشام الی مدینة الرسول»؛[42]
▪️روز بیستم صفر روز بازگشت اهل بیت از شام به مدینه است. بعضی خواسته اند از همین عبارت استفاده کنند که روز بیستم صفر به مدینه رسیدند، اما یقیناً این سخن نادرست است؛ پس این «یوم رجوع» چه می شود؟ این روز بازگشت از شام و خروج از آن است، نه روز رسیدن به مدینه؛ یعنی اگر ما این نقل را بپذیریم که روز ۲۰ صفر روز بازگشت است، یعنی روز حرکت کردن آنها از شام به سمت مدینه است و ناگزیرً با این قول مرحوم مفید و مرحوم طوسی، دیگر نمی توان گفت که در روز ۲۰ صفر اهل بیت(ع) در کربلا بوده باشند.
✳️پس با این تشتت نقل چه باید کرد؟
یک راه این است که کسی دو قول اخیر را نپذیرد؛ زیرا روایت نیست، بلکه دو قول تاریخی است که شیخ مفید و شیخ طوسی نقل کرده اند و یک نقل تاریخی صرف است که مجبور به پذیرش آن نیستیم و در این صورت اگر نپذیریم، پس چنانچه اهل بیت(ع) در حدود ۱۳ صفر از شام خارج شده باشند و از مسیر بادیة الشام حرکت کرده باشند، می توانند در اربعین اول برسند. ولی اگر کسی بگوید روز ۲۰ صفر اهل بیت از شام خارج شدند، در این صورت چطور می شود که در این روز جابر در کربلا باشد و اهل بیت را هم دیده باشد!
🔶در این جا احتمال دیگری مطرح می شود که به ذهن نویسنده رسید و به عنوان احتمال و حل قضیه مطرح کردم.[43] خلاصه این نظر آن است که یک راه دیگری برای حل این مشکل وجود دارد که از دقت در روایات، کیفیت زیارت جابر به دست می آید، و آن این است که روایات بیانگر زیارت جابر دو گونه است:
🔻یکی زیارتی است که از طبری امامی در «بشارة المصطفی»[44] و سید بن طاووس در «مصباح الزائر»[45] و خوارزمی در «مقتل»[46] نقل کرده اند، و این همان زیارت جابر است به همراه عطیه که در روز ۲۰ صفر انجام شد، و در آن خبری از دیدار با اهل بیت نیست.
🔻یک زیارت دیگر جابر همان است که سید بن طاووس در «ملهوف»[47] و ابن نما در «مثیر الاحزان»[48] نقل می کنند که آن جا جابر به کربلا آمده است و اهل بیت را هم دیده است، ولی تاریخ آن معلوم نیست و نامی از عطیه برده نشده است.
✳️اگر همین دو روایت را کنار هم بگذاریم، یک مطلب به ذهن می رسد که چه لزومی دارد بگوییم جابر که به کربلا آمده، تنها به یک زیارت بسنده کرده باشد؟ در حد احتمال می توان گفت که با توجه به وجود خبر معتبر در مورد این که جابر بن عبدالله روز اربعین در کربلا بوده و موفق به زیارت شده و از آن به عنوان زیارت اوّل یاد می کنیم، وی سپس به کوفه بازمی گردد و در این زیارت هیچ گزارشی از دیدار او با حضرت سید الساجدین(ع) و کاروان حسینی نیست؛ بلکه در پایان زیارت به عطیه می گوید مرا سمت کوفه ببر. بسیار بعید است که در آن زیارت، اهل بیت(ع) به کربلا رسیده باشند و عطیه هیچ اشاره ای به آن نکند؛ نه در نقل بشارة المصطفی و نه در نقل خوارزمی و نه در نقل سید بن طاووس در «مصباح الزائر» هیچ اشاره ای به حضور اهل بیت نیست، اما در نقل دیگری که سید بن طاووس در «ملهوف» وابن نما در «مثیر الاحزان» دارد، دیدار جابر با اهل بیت(ع) را آوده اند و این که جابر و جماعتی از بنی هاشم پیش از اهل بیت(ع) در کربلا حاضر بودند؛ ولی در آن زیارت، نامی از عطیه نیست! ما این زیارت را زیارت دوم جابر می دانیم.
✅بنابراین، جابر پس از انجام زیارت اول به همراه عطیه به کوفه بازگشته و یک بار دیگر هم به زیارت سیدالشهدا(ع) موفق گردیده است که از آن به زیارت دوم جابر یاد می کنیم، و این همان زیارتی است که موفق به زیارت امام الساجدین(ع) و اهل بیت شده است.
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅کاروان حسینی چه زمانی به کربلا آمدند
🔷در اینجا این سؤال مطرح می شود که بنابراین اهل بیت(ع) چه زمانی به کربلا رسیدند؟ اگر ملتزم شویم به قول شیخ مفید و شیخ طوسی که روز ۲۰ صفر اهل بیت از شام خارج شده باشند، ناگزیر باید از راه «برّ الشام» آمده باشند نه راه سلطانی؛ چون در مسیر رفت، برای یزید و نظام خون ریز اموی مهم بود که کاروان حسینی را از راه سلطانی حرکت دهنذ، چون در آن مسیر، شهرها و مراکز عمده چون تکریت، حلب و بعلبک و … بود که می توانستند از کاروان اسرا استفاده تبلیغاتی کنند؛ ولی پس از حضور اهل بیت در شام ورق علیه یزید برمی گردد و دیگر وجود اهل بیت در شام به نفع یزید و دستگاه اموی نبود؛ بلکه ضررشان بود؛ چون در زمان حضور اهل بیت در شام، با ایراد آن سخنان آتشین و خطبه های روشنگرانه حضرت امام سجاد(ع) و حضرت زینب معادله دگرگون شد و یزید دستور داد تا خاندان امام حسین(ع) را از شام به سمت مدینه بیرون ببرند.
🔶کاروان اسرا از جنوب شام به سمت حجاز حرکت داده شدند. وقتی که به سه راهی رسیدند گفتند ما را به کربلا ببرید تا تجدید عهد کنیم.
🔷باتوجه به دستور یزید در خوش رفتاری با اسرا، دیگر مخالفتی با این خواسته نکردند و آنان را به کربلا بردند. بنابراین بین هفت تا ده روز از راه بادیة الشام طول می کشیده تا به کربلا برسند و می توانستند در آخر صفر یا ابتدای ربیع الاول در کربلا باشند، که این مصادف با زیارت دوم جابر است.
🔶با این بیان، هم مسئله زیارت جابر در روز اربعین و هم کیفیت ملاقاتش با اهل بیت(ع) حل می شود و مشکل تاریخی مرتفع می گردد. مگر آن که کسی به نقل تاریخی شیخ مفید و شیخ طوسی ملتزم نشود و بگوید که نقل ایشان صرف نقل تاریخی است و الزامی به پذیرش آن نیست. اگر کسی به کلام آنها ملتزم نشود در این صورت لازم نیست بگوییم جابر دو بار زیارت کرده و با همان یک زیارت، مسئله حل می شود.
📚منابع:
[1]. اينجانب درباره اربعین در سه مرحله کار کردم: یکی در ابتداي آغاز تأليف کتاب«مع الرکب الحسینی من المدینة إلی المدینة» بود که چندین بار در ايران و لبنان چاپ شده است. اين مجموعه در شش جلد تأليف شده و هر مجلد را یک نفر نگاشته است. نگارش جلد ششم بر عهده اينجانب بود که به بررسی مقطع نهضت امام حسین× از زمان ورود كاروان حسيني از شام تا مدینه است و ازاينرو بحث اربعین نيز مطرح شد. هنگامي که وارد بحث شدم، دريافتم که اين موضوع بسيار گسترده است. این مجموعه به زبان فارسی با عنوان «با كاروان حسيني از مدينه تا مدينه» توسط آقای عبدالحسين بينش نيز ترجمه شده است. در مرحله بعد، براي دانشنامه امام حسين اقدام به نگارش نوشتهاي به زبان فارسی با عنوان «اربعین حسینی» نمودم كه پس از بازنگري، به طور مستقل، در کتابی در حدود ۱۲۰ صفحه به چاپ رسيد.در مرحله سوم، پس از بازنگري دوباره و با دقت بيشتر در کتاب «الایام الشامیّه من عمر الهضة الحسينية» درج گرديد که در واقع بازنگری همان جلد ششم «مع الرکب الحسینی» است که با انجام اصلاحات و اضافات در لبنان چاپ شد. از اين رو کتاب «الایام الشامیه» از جهت اتقان مطلب و بازنگری مطالب، دقيقتر است و مطالبي افزون بر «الركب الحسيني» دارد. بنابراين، در بحث اربعین سه مرحله تحقيق صورت گرفت .
[2]. شیخ مفید، مسار الشیعه (چاپ شده در المجموعة النفيسة) ص۴۶.
[3]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص730.
[4]. علامه حلّی، منهاج الصلاح (بنا بر نقل لؤلؤ و مرجان)، ص147.
[5]. علامه حلی، العدد القوية، ص219؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 98، ص195.
[6]. المصباح، ص498.
[7]. بحار الانوار، ج 101، ص334.
[8]. شمسالدین ذهبی، سير اعلام النبلاء، ج4، ص337.
[9]. همان، 336.
[10]. سیدابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحديث، ج4، ص330، ش2026.
[11]. همان.
[12]. سير اعلام النبلاء، ج4، ص339 (چنانچه روايات او در جوامع روايي شيعه نيز شمارش شود، بر اين آمار ذهبي افزوده ميگردد).
[13]. سير اعلام النبلاء، ج4، ص336.
[14]. سید محسن امین عاملی، اعيان الشيعة، ج4، ص46.
[15]. ر.ک: شیخ عباس قمی سفينة البحار، ج2، ص205 «واژه عطا».
[16]. همان.
[17]. ر.ک: عمادالدین طبری، بشارة المصطفى،74.
[18]. موفق بن احمد خوارزمی، مقتل الحسين، ج2، ص190.
[19]. ابنقتیبه دینوری، الامامة والسياسة، ج1، ص214.
[20]. ر.ک: مصباح الزائر،286.
[21]. ابننما حلی، مثير الاحزان، ص107.
[22]. سید بن طاووس، اللهوف، ص225.
[23]. شیخ صدوق، امالي، ص232، ح243.
[24]. ابوریحان بیرونی، الآثار الباقية، ص ۴۲۲.
[25]. ابن عبدالبر قرطبی، التذكرة الخواص، ج2، ص668.
[26]. زکریا بن محمد قزوینی، عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات، ص45.
[27]. شیخ بهائی، توضيح المقاصد، ص6.
[28]. محمد بن علی مناوی، فیض القدیر، ج ۱، ص ۲۰۵.
[29]. بحار الانوار، ج 101، ص334.
[30]. عبدالله بن محمد شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص70.
[31]. سید مؤمن بن حسن شبلنجی، نور الابصار، ص121.
[32]. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص589.
[33]. بحار الانوار، ج 101، ص334.
[34]. محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، ص144 به بعد.
[35]. شیخ عباس قمی، منتهى الآمال، ص524.
[36]. محمدابراهیم آیتی، بررسي تاريخي عاشورا، ص148.
[37]. مرتضی مطهری، حماسه حسيني، ج1، ص30.
[38]. محمدرضا طبسی نجفی، مقتل الامام الحسين×، ص285 (نسخه خطي).
[39]. سید محمدعلی قاضی طباطبائی، تحقيق درباره اربعين اول، ص29.
[40]. اقبال الاعمال، ص589.
[41]. قاضی نعمان مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص269.
[42]. مسار الشيعة، ص46؛ مصباح المتهجد، ص730.
[43]. متأسفانه پس از چاپ کتاب اربعین حسینی، عدهای برخی مطالبش را حذف کردند و مقداری بر آن افزودند و به عنوان تحقیق پیرامون اربعین در برخی از مجلات منتسب به حوزه چاپ کردند، که خلاف امانتداری است.
[44]. بشارة المصطفى، ص74.
[45]. مصباح الزائر، ص286.
[46]. مقتل الحسين×، ج2، ص190.
[47]. اللهوف، ص225.
[48]. مثير الاحزان، ص107
#اربعین
✅ @hosenih_maghtal