eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
354 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🔹 چگونگی کشمکش بیعت گرفتن از علی از نگاه 🔸ابن ابی‌الحدید عالم معروف اهل تسنّن از کتاب «السّقیفه» جوهری روایت می‌کند، شعبی نقل کرد که ابوبکر به عمر گفت: «خالد بن ولید» کجاست؟ 🔸عمر، خالد را نشان داد، ابوبکر به عمر و خالد گفت: با هم نزد علی (ع) و زبیر بروید و آنها را به اینجا بیاورید. عمر و خالد به درِ خانه‌ی زهرا (س) آمدند، خالد کنار در ایستاد، و عمر وارد خانه شد، و به زُبیر گفت: این شمشیر چیست که در دست داری؟ 🔸زبیر گفت: این شمشیر را آماده کرده‌ام تا با علی (ع) بیعت کنم. در خانه‌ی جمعی از اصحاب از جمله مقداد و همه‌ی بنی‌هاشم حضور داشتند، عمر شمشیر را از دست ربود، و آن را روی سنگی که در خانه بود کوبید و شکست، سپس دست زبیر را گرفت و بلند کرد و از خانه بیرون آورد، و در بیرون خانه به گفت: مراقب زبیر باش، خالد زبیر را نگهداشت با توجه به اینکه گروه بسیاری از فرستادگان ابوبکر به عنوان حفاظت خالد و عمر، کنار در خانه اجتماع کرده بودند. 🔸سپس عمر وارد خانه‌ی حضرت علی (ع) شد و به علی (ع) گفت: «برخیز و بیعت کن». علی (ع) برنخاست و از بیعت امتناع ورزید، عمر دست علی (ع) را گرفت و گفت: برخیز، آن حضرت اطاعت نکرد، سرانجام آن حضرت را به اجبار از خانه بیرون آورد و به خالد سپرد و جمعیّت بسیاری همراه خالد بودند، عمر با همراهان، علی (ع) و زبیر را با اکراه و اجبار به سوی مسجد بردند، 😭مردم از هر سو آمدند و اجتماع کردند و تماشا می‌نمودند، به طوری که کوچه‌های مدینه پر از جمعیّت شد. 🔹فاطمه (س) وقتی که این گونه رفتار عمر را مشاهده کرد، با فریاد و فغان به میان جمعیّت آمد، زنهای بنی‌هاشم و زنهای دیگر، اطراف او را گرفتند، آنگاه فاطمه (س) در کنار در خانه ایستاد و فریاد زد: 🔸«ای ابوبکر! چقدر زود بر اهل‌بیت پیامبر (ص) یورش بردید و جسارت کردید، سوگند به خدا من دیگر با عمر، سخن نمی‌گویم تا خداوند را ملاقات کنم». 🔸روایت‌کننده می‌گوید: وقتی که علی (ع) و زبیر بعیت کردند، و آن فتنه‌ها و خروشها آرام گرفت، ابوبکر نزد فاطمه (س) رفت و از عمر شفاعت کرد، و از فاطمه (س) خواست که عمر را ببخشد، فاطمه از عمر راضی شد. (!!!) 🔸ابن ابی‌الحدید (پس از نقل مطلب فوق اظهار نظر کرده و) می‌گوید: «به نظر من، صحیح این است که فاطمه (س) وقتی که از دنیا رفت، نسبت به ابوبکر و عمر، ناراحت و (خشمگین) بود، و وصیّت کرد که آنها در نماز بر جنازه‌ی او شرکت نکنند، و این پیش‌آمد، در نزد اصحاب ما از گناهان صغیره بوده و آنها مشمول آمرزش شده‌اند (!!) و بهتر این بود که ابوبکر و عمر، به فاطمه (س) احترام کنند، و به مقام ارجمند او توجّه نمایند، ولی آنها از تفرقه و اختلاف، بیم داشتند، و کاری را که به نظرشان صلاح‌تر بود انجام دادند، آنها در دین و قوّت یقین در جایگاه ارجمندی بودند، و مثل چنین اموری اگر ثابت شود، گناه کبیره نیست، بلکه از گناهان کوچکی است که معیار تولّی و تبرّی (دوستی و دشمنی) نخواهند بود!!». 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 (آیا قضاوت ابن ابی‌الحدید، صحیح است؟! و می‌توان چنان امور را گناه صغیره نامید؟!! قضاوت با شما) -------------------------------------------------- 📘 بیت الاحزان شیخ عباس قمی(ره) سلام الله علیها علیه السلام ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal