eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
358 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م. 🔻در روايت ابن قتيبه آمده است: 🔹ثم قام عمر، فمشى معه جماعة، حتى أتوا باب فاطمة، فدقوا الباب، فلما سمعت أصواتهم نادت بأعلى صوتها: يا أبت يا رسول الله، ماذا لقينا بعدك من ابن الخطاب وابن أبي قحافة... 🔸عمر وگروهى همراه وى به خانه فاطمه رسيدند، دقّ الباب كردند،‌ فاطمه هنگامى كه صداى آنان را شنيد، فرياد زد: اى پدر بزرگوارم، اى رسول خدا! پس از تو از دست پسر خطاب (عمر) و ابوقحافه ( ابوبكر) چه رنجها كه نديدم. 📚الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي۲۷۶هـ)، الإمامة والسياسة، ج ۱، ص ۱۶، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - ۱۴۱۸هـ - ۱۹۹۷م، با تحقيق شيري، ج۱، ص۳۷، و با تحقيق، زيني، ج۱، ص۲۴. سلام الله علیها @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، خود با وضعیت وخیم جسمی، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و قلبی شکسته و پُر از غم، ماجرای هجوم و لطمات و صدمات وارده را، این گونه بیان می فرماید : ▪️《..فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا》 🔺بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن‌ ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. ▪️《فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی! فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـوَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 🔺ناگهان تازیانه را از دست ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند. ▪️《فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ!》 🔺سپس عُمَر چنان به صورتم سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن راـ که بی گناه بود- سقط کردم. 📋《فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!! وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم》 ♦️آیا این‌ ها مردمانی هستند که می خواستند بر جنازه ی من نماز بخوانند؟!! در حالی كه خداوند و فرستاده ی او از آنان بيزاری جسته‏ اند، من نيز از آنان برائت می ‏جويم.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
بن خطاب در طی نامه ای که به معاویه می نویسد، در آن نامه، جریان یورش وحشیانه خود و مهاجمین را به خانه امیرالمومنین(ع) و جسارت به حضرت فاطمه زهرا(س) شرح می دهد. عمر می گوید : بعد از سخنانی که آن روز بین من و فاطمه(س) زده شد، من خانه و اهلش را تهدید به آتش زدن کردم و گفتم : ▪️《إِنْ لَمْ يَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَى أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِيهِ، أَوْ يُقَادَ عَلِيٌّ إِلَى الْبَيْعَةِ》 🔺اگر علی(ع) از خانه خارج نشود، چوب و هیزم فراوانی خواهم آورد و خانه و اهلش را به وسیلۀ آن می سوزانم یا آنکه علی(ع) برای بیعت به مسجد بیاید. در این هنگام تازیانه را از دست قنفذ گرفتم و به خالد بن ولید گفتم : ▪️《أَنْتَ وَ رِجَالُنَا هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ، فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا》 🔺تو و همراهانت به سرعت بروید و هیزم جمع کنید تا آن هیزمها را آتش بزنم. آنگاه فاطمه(س) از پشت در به من گفت : ▪️《يَا عَدُوَّ اللَّهِ! وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ! وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ! فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَيَّ فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ وَ وُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ الْعَرَبِ، وَ كَيْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَكَلْتُ‏ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى الْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا》 🔺ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا(ص) و دشمن امیرالمؤمنین(ع)! پس فاطمه(س) دست خود را بر درب خانه گذاشت تا مرا از باز کردن درب، منع کند. به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم. نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد کینه های علی(ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب و نیرنگ محمد(ص) و سحرش افتادم؛ پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان لگدی به در زدم ناگهان فریادی کشید که گمان کردم مدینه زیر و رو شد. در این هنگام فاطمه(س) ناله زنان گفت : ▪️《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》 🔺ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت! آه ای ! مرا بگیر به خدا قسم فرزندی که در شکم داشتم کشته شد. ▪️《وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ‏ وَ هِيَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَى الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَيَّ بِوَجْهٍ أَغْشَى بَصَرِي، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّيْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْضِ》 🔺صدای ناله اش را از درد سقط در حالی که به دیوار تکیه داده بود شنیدم. در را باز کردم و داخل شدم، به من چنان رو کرد که چشم هایم تاریک شد. از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشواره‌ها پاره شد و به زمین ریخت. در این هنگام علی(ع) از خانه بیرون آمد. همین که چشمم به او افتاد، به سرعت از خانه خارج شده و فرار کردم به خالد و و همراهانشان گفتم : از گرفتاری بزرگی رها شدم.(۱) 📚منبع : ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج‏۳۰، ص۲۹۴ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅هجوم اصلی در روایات شیعه 🔻طبری آملی در «دلائل الامامه» می‎گوید: 🔹عمر در ضمن نامه‎ای برای معاویه پس از نقل قضیه سقیفه و بیعت گرفتن برای ابوبکر، چگونگی برخورد با فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را چنین بیان می‎کند: 😭«... به فاطمه که پشت در بود گفتم: اگر علی از خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی را برای بیعت به سوی مسجد می‎کشانم، آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه گفتم خانه را به آتش می‎کشم. 😭همان دم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازیانه بر دستهای او زدم تا در را رها کند، از شدّت درد تازیانه ناله کرد و گریست، ناله او بقدری جانکاه و جگر سوز بود که نزدیک بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولی به یاد کینه‎های علی و حرص او بر کشتن قریشیان افتادم. با پای خودم لگد بر در زدم ولی او هم چنان در را محکم نگه داشته بود که باز نشود. 😭وقتی که لگد بر در زدم، صدای ناله فاطمه را شنیدم و این ناله طوری بود که گمان کردم مدینه را زیر و رو کرد. در آن حال فاطمه می‎گفت: 😭«یا ابتاه! یارسول الله! هکذا یُفعل بحبیبتک و ابنتک، آه! یا فضَّةُ الیکِ فخذینی فقدوا... قُتِلَ ما فی احشائی من حملٍ» ▪️(ای پدر جان! ای رسول خدا! بنگر که این گونه با حبیبه و دختر تو رفتار می‎شود، آه! ای فضّه بیا و مرا در یاب، که سوگند به خدا، فرزندم که در رحم من بود، کشته شد.) در عین حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتی وارد خانه شدم؛ فاطمه با همان حال روبروی من ایستاد، ولی شدت خشم من، مرا به گونه‌ای کرده بود که گوئی پرده‎ای در برابر چشمم افتاده است، چنان سیلی روی روپوش، به صورت او زدم که به زمین افتاد...».(۳۲) 🔻خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» و همچنین بسیاری دیگر با ذکر سند به نقل از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نوشته‎اند: 🔸عمر با لگد بر در خانه کوبید، تا این که در به پهلوی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اصابت کرد، در حالی که، او به جنینی شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنین سِقط گردید. آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن ولید هجوم آوردند، 😭عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ سیلی زد به طوری که گوشواره‎اش در زیر مقنعه قطع گردید و صدایش به ناله برخواست و گفت: وا ابتاه! وا رسول الله!! ابنتکِ فاطمة تکذّب و تضرب و یقتل جنین فی بطنها. «وای پدر! وای رسول الله!! به دخترت نسبت دروغ می‎دهند، او را می‎زنند و فرزندش را می‎کشند.» ✳️امیرالمؤمنین در این هنگام فضّه را طلبید و گفت: بانویت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را کمک کن آن گونه که زنان حامله را در زایمان کمک می‎کنند. 😭پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زایمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گردید. راوی می‎گوید: امام صادق ـ علیه السّلام ـ آن چنان می‎گریست و می‎گفت که محاسنش از اشک تر شد.[۳۳] 🔻شیخ صدوق در کتاب «الامالی» در حدیثی از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با ذکر سلسله سند صحیح به نقل از امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ آورده است که: 🔹به همراه فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السّلام ـ نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودیم. ناگهان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ما نگاهی کرد و گریست! گفتم: چه شده یا رسول الله؟! فرمود: ▪️«أبکی من ضربتک علی قرن، و لطم فاطمه خدّها.» ▪️از یاد ضربت شمشیر بر فرق تو و سیلی دشمن بر صورت فاطمه گریستم.[۳۴] 🔻سید بن طاووس در بخشی از زیارت نامه خود می نویسد: 🔸«... وَ صَلِّ عَلَی الْبَتولِ الطاهِرَة، الصِدیْقَةِ المَعْصُومَة، التَقیّةِ النَّقیَّة، الرَضیّة المَرْضیَّة، الزَکیَّةِ الرَشیْدَة، المَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَة، المَغصوبَةِ حَقُّها، المَمْنُوعَةِ اِرْثُها، المَکْسُورَةِ ضِلْعُها، المَظْلُومِ بَعْلُها، المَقْتُولِ وَلَدُها...؛ ▪️... درود فرست بر بتول پاک، صدّیقه، معصومه، پرهیزکار، پاکیزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاک تربیت، رشیده، مظلومه، دشمن چیره، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شکسته، ستم شده به شوهرش، کشته شده‌ فرزندش،...».[۳۵] ------------------------------ 📚منابع: ▫️۳۲-طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶. ▫️۳۳- خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. ▫️۳۴- امالی شیخ صدوق, ص ۱۹۸ ، ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب ج ۲, ص ۵۱؛ ابن نما حلی در ذوب النضار ص ۱۱؛ علامه مجلسی در بحار الانوار ج ۴۴, ص ۱۴۹. ▫️۳۵- إقبال الأعمال: ص ۶۲۳. @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅هجوم اصلی در منابع اهل سنت 🔹با وجود سانسور بی حد و حصر علمای اهل سنت از این واقعه، اما به صورت جسته گریخته از این فاجعه عظیم و مصیبت بزرگ در کتاب هایشان نقل شده است: 🔻احمد شهرستانی در الملل و النحل می نویسد: از جمله عقائد «نظّام معتزلی» آن بود که می گفت:  🔸عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد می زد: خانه را با اهلش به آتش بکشید، در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام. او در ادامه می نویسد: همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود (محسن) را از شکم انداخت.[۲۵] 🔻امام الحرمین جوینی، استاد ذهبی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این گونه روایت می کند: 🔹زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنه‌ای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا می‌بینم ذلت وارد خانۀ او شده،‌ حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد، سقط شده؛ در حالی که پیوسته فریاد می‌زند: وا محمداه! ولی کسی به او پاسخ نمی‌دهد،‌ کمک می خواهد؛ اما کسی به فریادش نمی‌رسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق می‌شود و در حالی بر من وارد می‌شود که محزون، گرفتار و غمگین و شهید شده است و من در اینجا می‌گویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه آمین گویند.[۲۶] 🔻ذهبی، از دیگر بزرگان اهل سنت، در شرح زندگانی ابن ابی دارم از قول ابن حماد کوفی می نویسد: 🔸هنگامى با مشعل آتش براى تسلیت دختر پیامبر اکرم (ص) آمدند که وى به «محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و ... موجب قتل محسن طفلى که هنوز پا به دنیا ننهاده بود گردید. چنانکه ابن ابى دارم در ادامه می گوید: عمر لگدى بر حضرت زهرا (س) زد تا محسن سقط گردید.[۲۷] 🔻در مقاتل ابن عطیه: 🔹هنگامى که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه (سلام الله علیهما) فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و درِ خانه را آتش زد…[۲۸] 🔻ابن شحنه ابوالولید محب الدین محمدبن محمد (متوفای ۸۱۵ ق) در تاریخ خود می نویسد: 🔸«عمر آمد، خانه ى امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با هر که در آن است، آتش زند، فاطمه (سلام الله علیها) او را دید (به فاطمه) گفت: آنچه را امت پذیرفته اند، پذیرا شوید.»[۲۹] 🔻صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‌گوید: 🔸«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»[۳۰] 🔻ابن حجر عسقلانی (۸۵۲هـ) و شمس الدین ذهبی (۷۴۸هـ): 🔹عمر به فاطمه لگد زد که سبب سقط محسن گردید.[۳۱] -------------------------------- 📚منابع: ▫️۲۵-الملل و النحل، ج ۱، ص ۵۷، چاپ دارالمعرفه بیروت. قابل توجه اینکه نظام از رؤسای اهل سنتِ مذهبِ معتزله در زمان خود بود که در سال ۲۳۱ از دنیا رفت. ▫️۲۶- فرائد السمطین ج۲ ، ص ۳۴ و ۳۵ ▫️۲۷-سیر اعلام النبلاء ، ج ۱۵ ، ص ۵۷۸ ▫️۲۸- الامامه و الخلافه، مقاتل بن عطیه، ص۱۶۰ و ۱۶۱ که با مقدّمه اى از دکتر حامد داود استاد دانشگاه عین الشمس قاهره به چاپ رسیده، چاپ بیروت، مؤسّسه البلاغ ▫️۲۹- تاریخ ابن شحنه در حاشیه ى الکامل: ج ۷، ص ۱۶۴٫ ▫️۳۰-الوافی بالوفیات، صفدی، ج۵، ص۳۴۷ ▫️۳۱- لسان المیزان ، ج۱ ، ص۲۶۸. @hosenih_maghtal
✅برخی از آنچه در کتب شیعه و اهل سنت درباره لطمات و صدمات وارده بر حضرت فاطمه زهرا(س) در طی حمله مهاجمین به خانه ایشان آمده است، عبارت است از : 1⃣ضرب :👇🏻 🔹بر پهلوها و پشت : نقل شده است : ▪️《فَمَاتَت وَ آثَارُ السِّیَاطِ بِجَنبِهَا》 🔺حضرت فاطمه(س) از دنیا رفت، در حالی که آثار تازیانه بر پهلوی او بود.(۱) و در روایتی : ▪️《ضَرَبَ قُنفُذُ فَاطِمَهَ(س) بِالسَّوطِ عَلَی ظَهرِهَا وَ جَنبَیهَا》 🔺 با تازیانه بر دو طرف پهلوی فاطمه(س) زد.(۲) 🔹بر دست : نقل شده است : ▪️《وَ ضَرَبَ یَدَ الصِّدِّیقَةِ الکُبرَی فَاطِمَةِ(س) بِالسَّوْطِ》 🔺و آن ملعون دست صدیقه کبری(س) را با تازیانه زد.(۳) ✳️در روایتی خود عمر می گوید : ▪️《فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا》 🔺با تازیانه بر دستانش زدم و او از آن ضربه من درد کشید.(۴) 🔹بر بازو : در روایتی از خود حضرت فاطمه(س) نقل شده است : ▪️《فَالتَوَی السَّوطَ عَلَی عَضُدِی، حَتَّی صَارَ کَالدُّملُجِ》 🔺عُمَر با تازیانه به بازوی من زد و مانند دستبندی سیاه، کبود شد.(۵) 2⃣شکستن شدن پهلو :👇🏻 نقل شده است که : ▪️《وَ کُسِرَت جَنبُهَا》 🔺و پهلویش شکسته شده است.(۶) در روایتی دیگر : ▪️《فَدَفَعَها فَکَسَرَ ضِلعَاً مِن جَنبِها》 🔺 بانو را به سمتی از خانه‌اش پرت کرد و استخوان دنده پهلویش را شکست.(۷) 3⃣لگد خوردن :👇🏻 نقل شده است : ▪️《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ (بِرِجلِهِ) فَاطِمَةَ(س) حَتَّی أسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ(ع)》 🔺عُمر لگدی بر فاطمه(س) زد، در نتیجه، فاطمه(س) فرزندی که در رحم داشت، سقط شد.(۸) در روایتی دیگر : ▪️《لَکَزَهَا قُنفُذُ》 🔺 با لگد به سینه فاطمه زهرا(س) زد.(۹) 4⃣ضربه با غلاف شمشیر :👇🏻 نقل شده است : ▪️《فَرَفَعَ عُمَرُ السَّیفَ وَ هُوَ فِی غِمدِهِ فَوَجَاَ بِهِ جَنبَهَا》 🔺سپس عمر شمشير را بلند کرد، در حالی که در غلاف بود، پهلو های فاطمه(س) را مجروح ساخت.(۱۰) 5⃣فشار بین در و دیوار :👇🏻 نقل شده است : ▪️《وَ ضَغَطُوا سَیِّدَةَ النِّسَاءِ بِالبَابِ》 🔺سرور زنان را با درب مورد فشار قرار دادند.(۱۱) در روایتی دیگر : ▪️《ضَغَطَ عُمَرُ لَهَا بَینَ البَابِ وَ الحَائِطِ》 🔺عُمر، فاطمه(س) را بین در و دیوار فشار داد.(۱۲) در روایتی دیگر : ▪️《أنـَّهُ حَصَرَ فاطِمَةَ(س) فِی الْبابِ حَتّی أسْقَطَتْ مُحْسِناً》 🔺عمر، فاطمه(س) را چنان در میان در فشرد که محسن را سقط کرد.(۱۳) و در روایتی دیگر : ▪️《عَصَرَ عُمَرُ فَاطِمَةَ(س) خَلفَ البَابِ》 🔺  ؛ فاطمه(س) را پشت در فشرد.(۱۴) 6⃣سیلی به صورت :👇🏻 نقل شده است : ▪️《لَطَمَ وَجَهَ الزَّکِیَّةِ》 🔺عمر به صورت فاطمه زکیه(س) سیلی زد.(۱۵) در روایتی، خود عمر می گوید : ▪️《فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّيْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْضِ》 🔺از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشواره‌ها پاره شد و به زمین ریخت.(۱۶) در روایتی دیگر : ▪️《لَطَمَهَا حَتَّی خَرَّت لِوَجهِهَا وَ جَبِینِهَا》 🔺 با سیلی فاطمه(س) را زد و او با صورت و پیشانی بر زمین آمد.(۱۷) در روایتی دیگر : ▪️《ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ‏》 🔺سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.(۱۸) 7⃣زخمی شدن سینه توسط میخ در :👇🏻 نقل شده است : ▪️《وَ نَبَتَ مِسمَارُ البَابِ فِی صَدرِهَا》 🔺میخ در، به سینه فاطمه(س) فرو رفت.(۱۹) 8⃣سوختن صورت :👇🏻 از حضرت فاطمه(س) نقل شده است که : ▪️《وَ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 🔺پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.(۲۰) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 😭😭😭😭😭😭😭😭 📚منابع : ۱)الهجوم عبدالزهراء، ص۲۷۹ ۲)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۱۴ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۳ ۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۱۷۹ ۶)نوادر الاخبار فیض کاشانی، ص۱۶۳ ۷)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳ ۸)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶ ۹)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ ۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۷ ۱۱)اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۴۶ ۱۲)الصواعق المحرقه هیثمی، ص۵۱ ۱۳)اثبات الهداة حرّ عاملی، ج۳، ص۳۹۸ ۱۴)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۴۴ ۱۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۱، ص۱۲۶ ۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۱۷)الهجوم عبدالزهراء، ص۳۳۶ ۱۸)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۵ ۱۹)الهجوم عبدالزهراء، ص۳۱۷ ۲۰)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ @hosenih_maghtal