هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#شعر_اعتراضی
#محکومیت_حقوق_های_نجومی
تا کی دل خلق را چنین آزردن
جان بر لب پابرهنه ها آوردن
کی این شکم برآمده می ترکد
از این همه ننگ مال مردم خوردن
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
@dobeity_robaey
به مناسبت #هفته_بسیج
#بصیرت
تشنه ی زور و زر بسیجی نیست
سدّ راه بشر بسیجی نیست
خاکریزی سراغ دارم که
پشت آن یک نفر بسیجی نیست
چه بسا که پدر بسیجی هست
در ادامه پسر بسیجی نیست
یا نه اصلا پسر بسیجی هست
در مقابل پدر بسیجی نیست
تارک النافله که بیگانه ست
با دعای سحر، بسیجی نیست
آن که از معرکه فرار کند
وقت خوف و خطر بسیجی نیست
آن که صرفا مدام سربندی
بسته بر دور سر بسیجی نیست
هرکسی روی میز کارش داشت
عکس بابانظر بسیجی نیست
در دل جنگ نرم مسئولی
که ندارد جگر بسیجی نیست
انقلابی ست اهل حرفه و فن
فاسد بی هنر بسیجی نیست
چفیه بر دوش کاسبی که کند
احتکار شکر، بسیجی نیست
هرکه از حق خویش اگر خواهد
ذره ای بیشتر، بسیجی نیست
آفت شهر ما زیاد شده
چون بسیجی نما زیاد شده
@hosenih
شهر دارد اخ الشهید زیاد
دیپلمات یقه سفید زیاد
بود همرنگ خون ما خونش
خونمان را ولی مکید زیاد
از ریاکاری جماعت شان
رهبرم زجرها کشید زیاد
پابه پای بسیجیان خودش
هجمه ها را به جان خرید زیاد
چقدر این بسیج مظلوم است
طعنه از این و آن شنید زیاد
خاک این سرزمین به خود دیده
فتنه ی کهنه و جدید زیاد
حق همیشه به اکثریت نیست
داشت نمرود هم مرید زیاد
آن که چشمش به رافت غرب است
از فرنگ آورد کلید زیاد
تا که تدبیر دست خامنه ای ست
دارد ایران مان امید زیاد
حیف از این که خواص کم داریم
ما بسیجی شناس کم داریم
@hosenih
زخمی داغ ابتلاست بسیج
با فداکاری آشناست بسیج
گاه در راه خدمت و تکریم
گاه در راه کربلاست بسیج
سیل و طوفان و زلزله باشد
پیش مرگ من و شماست بسیج
نگران معیشت مردم
خیر ما را همیشه خواست بسیج
در عمل قاسم سلیمانی ست
فارغ از حرف و ادعاست بسیج
بی توقع جهاد کرده؛ رفیق!
کی سزاوار ناسزاست بسیج؟!
راه و رسمش همیشه از راه
حامی فتنه ها جداست بسیج
پیش از این ها امام راحل گفت
"لشگر مخلص خداست بسیج"
مبداءش دهلران و فکه و فاو
مقصدش مشهدالرضاست بسیج
فاطمیه که می رسد هر سال
مجلس روضه اش به پاست بسیج
سیل اشکش گناه می شوید
چون سلاحش فقط بُکاست بسیج
"یا علی" از لبش نمی افتد
رهرو شاه لافتاست بسیج
وقف دین بود با تمام وجود
من نه ...؛ اما علی بسیجی بود
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
رفت بی تو ناامید و بی هدف این هفته هم
روزها دور از تو رفت و شد تلف این هفته هم
طی شد این عمرِ پر از حسرت به ناکامی مدام
رفت همراهش چه بی شوق و شعف این هفته هم
@hosenih
بد دل دریا گرفت و باز هم أمن یجیب-
-خواند مروارید در گوش صدف این هفته هم
جمعه آمد! برنگشتی! یک نفر با طعنه گفت:
سبز شد در زیر پاهاتان علف این هفته هم؟!
خسته ایم از این تمسخرها و این تحقیرها
شد بلا نازل به ما از هر طرف این هفته هم
شد بدهکارت! ولی شرمنده که یارت نشد...
این طلبکارِ حقیرِ ناخلف این هفته هم
@hosenih
خوشبحال آن کسی که ندبه خواند و ایستاد
پای عشقت صادقانه،با شرف؛ این هفته هم
یاد ما هم باش أباصالح شبی رفتی اگر-
-کربلا یا سامرا، یا که نجف این هفته هم!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت اولین سالگرد شهادت قهرمان ملی #شهید_محسن_فخری_زاده
کجا بعد از تو این تن جامه افسوس می پوشد
کجا بعد از تو این جان جام زهری تازه می نوشد
@hosenih
تو را این مرده ها در وهم خود کشتند اما حیف
نفهمیدند از این رود صدها چشمه می جوشد
گمان کردند ما هم مثل گاو شیرده هستیم
که گرگ پیر هر ثانیه از آن شیر می دوشد
مسیری را که وا کردی یقین بسته نخواهد شد
تمام شهر از امروز در راه تو میکوشد
@hosenih
تو خونی تازه در رگهای ناامید جوشاندی
خیالت تخت این دل با کسی جز تو نمی جوشد
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت اولین سالگرد شهادت قهرمان ملی #شهید_محسن_فخری_زاده
سرخی امروزشان شد سبزی فردای ما
ای فدای نام قاسمها و محسنهای ما
@hosenih
گرچه در رؤیایشان فرسنگها پیمودهایم
همچنان دور است از دنیایشان دنیای ما
غوطه زد در خون پاکش قهرمان دیگری
تا مگر طوفانیِ غیرت شود دریای ما
قهرمانی راستین، آری نه مثل آن قبیل-
قهرمانانی که میسازند در رؤیای ما..
باز در بغض نگفتنها صدای ما گرفت
باز دارد میپرد رنگ از رخ سیمای ما
@hosenih
غیرت ما را محک زد باز خون دیگری
وای ما و وای ما و وای ما و وای ما...
شاعر: #میلاد_عرفانپور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت اولین سالگرد شهادت قهرمان ملی #شهید_محسن_فخری_زاده
خونی که شد از پیکر هر لاله جاری
سرتاسر این باغ را کرد آبیاری
با هر شهیدی قدرت ما بیشتر شد
این است در اسلام رمز پایداری
@hosenih
گیرم ترور کردند دانشمندها را
اما چه سود از جهل دشمن غیر خواری؟
داغ شهیدان مطلع صدها حماسهست
فتح بزرگی هست با هر سوگواری
کشتند فخریزاده را اما چه حاصل؟
ما جمله فخریزادهایم و شهریاری
@hosenih
از چشمهای احمدیروشن بپرسید
آیا کماکان زندهای؟ میگوید: آری
ای انقلاب سرخ! آخر پرچمت را
روزی به دست صاحب خود میسپاری
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت #هفته_بسیج و اولین سالگرد شهادت قهرمان ملی #شهید_محسن_فخری_زاده
بسیجی باش تا آزاده باشی
برای عاشقی آماده باشی
پُر از صدق و صفای حاج قاسم
پُر از اخلاص فخریزاده باشی
شاعر: #سیدمحمدجواد_شرافت
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_شهادت
مینویسم با عطش امشب غزل بر بوریا
مینشینم یاد شاهِ بی مثَل بر بوریا
یاد آن شبها که آمد اشک-ریزان نورِ ماه
تا بپوشاند تنش را با زُحل بر بوریا
@hosenih
سینهٔ تیرِ سه شعبه خورده اش را ضجّه زد
آفتاب افتاد وقتی بی خلل بر بوریا
با دعای خواهرش راهی شد آهسته سه روز
ظهرگاهان یک نسیم از روی تل بر بوریا
شد اذانِ مغرب و افتاده پیش قتلگاه
تکه تکه حضرتِ خیرالعمل بر بوریا
غرق در خون است از نامردی صیادها
اهل عالم! نیست جای شیرِ یل بر بوریا
میزند بر صورت و سر، لرزه افتاده ست بر-
-پایِ عزرائیل؛ مأمور اجل بر بوریا
@hosenih
خوب شد برداشتند از روی خاک و ریختند
پیکر صد پاره اش را لاأقل بر بوریا
اینچنین شد که ملائک لطمه زن در کربلا
روضه میخوانند از روز ازل بر بوریا!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات #بصیرت
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین
ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین
بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی
ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین
سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام
ای با غریب های جهان آشنا حسین
@hosenih
ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا
ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین
در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها
کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین
امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج
امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین
آری برای یاری او استخاره ها
کردند مومنان و نماندند با حسین
معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش
تنها نبود این همه اربابِ ما حسین
ننگا به ما که بی ادبانه برایمان
گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین
@hosenih
من از حسینِ مُختَصِ هیئت گریختم
از این حسین راهِ زیادیست تا حسین
او را اگر که زنده شود باز می کُشند
یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین!
ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان…
شاعر: #محسن_کاویانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اخلاقی_و_اندرز #حدیث_نفس
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
در راه عشق باید آماده ی بلا بود
آغوش خار ، مزدِ طفل برهنه پا بود
دندان به کارِ یکی از صد گره نیامد
در کوی نیکنامان ، گریه گره گشا بود
انگار در زدن را از سائلان گرفتند
در را زدن تمام سرمایهی گدا بود
@hosenih
ای آخرت ! وفا کن ، با ما شکسته دل ها
با ما شکسته دلها دنیا که بی وفا بود
یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود
من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید
از بسکه مردن من، چون شمع ، بی صدا بود
در هر گذر من و دل از خوبی تو گفتیم
گر شهر عاشقت شد ، تقصیر ما دو تا بود
از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود
**
ای دست ! روی خورشید من نشستی اما
آنچه سیاه کردی روز سفید ما بود
ای کاش می شکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دست بسته وا بود
امروز را نبینید ، این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این در جمعیت گدا بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!!
@hosenih
با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش تنها جهاز ما بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم :
آن را که می کشیدید او حجت خدا بود
آن شیر را که دیدم قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
یقین دارم ای ماه آخر میایی
شبی از دل ابرها در میایی
تو جمع تمامی ایّام خوبی
پس از یازده ماه دیگر میایی
@hosenih
چنان حال ما بیتو بد شد که تنها
تو از عهدهی کار ما برمیایی
در این روزگار پر از ناامیدی
امیدم شده زنده با هر "میایی"
تو هر صبح و شام از حوالی گودال
بمیرم که با دیدهی تر میایی
به زینب قسم میدهم چون تو گفتی
که در روضهی شام با سر میایی
@hosenih
و شاید ظهور تو با این دلیل است؛
به تسکین پهلوی مادر میایی
خوشم با خیال رسیدن به روزی
که با یازده ماه دیگر میایی...
شاعر: #مجتبی_خرسندی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
هرچند با این ادعا همّت ندارم
جز دیدن رخسار تو حاجت ندارم
سرمایه ای که داده بودی رفته از دست
دستان من خالی شد و فرصت ندارم
@hosenih
بسکه گناهانم ترا آزار داده
در زندگی خواب خوش و راحت ندارم
من حرمت نان و نمک ها را شکستم
از هیچ کس غیر خودم نفرت ندارم
هر بار که گفتی بیا و درد دل کن
گفتم خجالت می کشم! صحبت ندارم
بار کج آوردم بخر مثل همیشه
بر خانه ای جز خانه ات عادت ندارم
خیلی بدی از نوکرت دیدی ولیکن
من خاطرات بد از این مدّت ندارم
طومار هجران را بیا درهم بپیچان
چون که دلِ خوش اصلاً از غیبت ندارم
بگذار زیر سایهء پرچم بمانم
من سرپناهی را بجز هیئت ندارم
@hosenih
آقا دوسال از کربلای من گذشته
بیمار شش گوشه شدم، تربت ندارم
ارباب ما را نامرتب سر بریدند
برگشتم از گودال.... چون طاقت ندارم
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_وصیت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
@hosenih
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام
از همسر غریب خودم رو گرفته ام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط
سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم
خود را کشان کشان سر سجاده می برم
خود را برای پر زدن آماده کرده ام
جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام
میخواهم از حبيب خداحافظي كنم
از حيدر غريب خداحافظي كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علي
آماده سفر شده ام الوداع علي
نه سال سايه ات به سرم بود ياعلي
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگی ام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام
خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام
من را ببخش می روم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدي حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدي حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوخته است وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت می کشی
خود را کنار من روی زانوت می کشی
@hosenih
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن
آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن
بالا سر جنازه ام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
ای آفتاب آمده ام تا ببینمت
از پشت ابر میشود آیا ببینمت
@hosenih
امروز هم بدون طلوعت گذشت و رفت
شاید خدا بخواهد و فردا ببینمت
من حاضرم كه چشم مرا در بیاورند
اما شبی به عالم رؤیا ببینمت
@hosenih
از پشت در چرا به گدا لطف میکنی
در را کمی دگر بگشا تا ببینمت
شاعر: #محسن_عرب_خالقی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
تو یاور من در همه جایی ...من نه
تو بهر دلم عقده گشایی…من نه
ازبس که کریم و مهربانی ؛هرشب...
در فکرمن بی سر پایی…من نه
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات
خوشا لبی که دم زد از نوای صاحب الزمان عج
خوشا دلی که پر شد از ولای صاحب الزمان عج
خوشا بحال عاشقی که هر سحر دقایقی
کند کبوتر دلش هوای صاحب الزمان عج
@hosenih
خوشا به دیده ای که تر. شود به یاد منتَظَر
خوشا سری که می رسد به پای صاحب الزمان عج
تو عارفی تو ذاکری. به کربلا تو زائری
اگر کنی چو شاعری ثنای صاحب الزمان عج
دِی اش بهار میشود چوشهریار میشود
کسی که یار میشود برای صاحب الزمان عج
طعنه خورد از این و آن. ولی نمی کند فغان
هر آنکه شد در این جهان گدای صاحب الزمان عج
اگر کسی نوا کند بهر فرج دعا کند
حاجت او روا کند خدای صاحب الزمان عج
خدا رضا نمیشود درد دوا نمیشود
ندبه دعا نمیشود جدای صاحب الزمان عج
@hosenih
قسم به لحظه ی سحر قسم به شمس والقمر
رضایت خداست در رضای صاحب الزمان عج
دوباره مثل هر شبش بیاد عمه زینبش
به عرش حق رسیده ناله های صاحب الزمان عج
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
شمشیر علی شد قلمِ علامه
شد غربت فاطمه غمِ علامه
در هر نفسی علی علی جان می گفت
تا روز جزا گرم دمِ علامه
✅ روز #بزرگداشت مدافع حریم ولایت امیر المومنین علی علیه السلام #علامه_امینی رحمة الله علیه گرامی باد.
@dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
شب اگر مثل امشب است خوش است
اگر از می لبالب است خوش است
هر کسی که به زیر چرخ کبود
آستان بوس زینب است خوش است
شب گرفتار خانه ی علی است
حق پدیدار خانه ی علی است
غصه ای نیست دیگر از امشب
او پرستار خانه ی علی است
@hosenih
آمد و خود قرار فاطمه شد
لحظه ی انتظار فاطمه شد
مثل زهراست صبر و حوصله اش
زینب آئینه دار فاطمه شد
میکده هست مست باده هنوز
دست ما عشق کار داده هنوز
شاهکار است و مادر دنیا
دختری اینچنین نزاده هنوز
او پرستوی در هوای علیست
او طلای پر از بهای علیست
اخم در چهره اش ابهت داشت
صوت خندیدنش صدای علیست
او جواب دعای بی کسی است
ناطق او صدای بی کسی است
با نگاهش به مجتبی فهماند
یاور روزهای بی کسی است
خنده مادرش دلیلی داشت
اول و آخرش دلیلی داشت
طالعش سخت بود و صبر فقط
اشک پیغمبرش دلیلی داشت
از حسن راز را مگو آموخت
باده شد باده شد سبو آموخت
پدرش مرتضی ست پس بی شک
خطبه خوانی خود به او آموخت
@hosenih
به سر سفره ها نمک انداخت
فاطمه پای او فدک انداخت
از همان ابتداش قنداقه ش
لرزه بر جان نُه فلک انداخت
مرد تر از همه ست گرچه زن است
تکیه گاه حسین با حسن است
نطق حیدر ، صلابت زهرا
زینب اصلا تمام پنجتن است
شاعر: #امیر_فرخنده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
ای وجودت تَغزّلِ تقویٰ
بیت بیتِ دلت چکیدۀ عشق
ای سرودِ سرشتِ جاویدت
حاصل خوشترین قصیدۀ عشق
ای چکادِ چکامۀ عرفان
کوهها محوِ استقامت تو
انبیاء جمله در عجب ماندند
از شکوفایی رسالت تو
@hosenih
درحقیقت ، حیات دین خدا
ثبت شد با نبوّت صبرت
دیدنی بود حیرتِ جبریل
در تماشای بعثت صبرت
ای صلابت نهفته درنامت
بهترین استعارۀ عشقی
ای زبان تو ذوالفقارِ علی
تو زبان اشارۀ عشقی
ماهتاب جمال تو بانو
انعکاسی ز پنج خورشید است
خطبه های غروراَنگیزت
معنی آیه های توحید است
چشمهای تمام حور و ملک
سُرمه سودِ غبار قافله ات
وامدار است چشمۀ خورشید
از زلال نماز نافله ات
خطبه هایت تَجلّیِ توحید
در شبانگاه تار اَلْحٰاد است
اشکِ چشم تو سیل و بارانی
روی آتشفشان بیداد است
ای بلندایِ سبزِ احساست
برتر از قلّه های وَهم و خیال
قلّۀ قافت ای الهۀ صبر
عشقبازی توست درگودال
@hosenih
ای شکوه زنانۀ ایثار
مردِ حق ، شیرِ بیشه ای بانو
تو طلوع دوبارۀ زهرا
بی غروبی ، همیشه ای بانو
دستگیر درختهای غریب
شاخه ای در مسیرت افتاده
بی تو دلها کلافِ سردرگم
با تو دنیای من شده «ســـاده»
شاعر: #مجتبی_تاجیک «ساده»
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
اشکیم و می چکیم به پای شما فقط
تقدیم می شویم برای شما فقط
قلب تمام ما شده جای شما فقط
اصل است تا همیشه رضای شما فقط
خوابیم و بی محبتتان پا نمی شویم
بی شور عشق آدم دنیا نمی شویم
ای سرو سربلند گلستان اهل بیت
ای تا ابد فروغ شبستان اهل بیت
زهرا ترین مدافع میدان اهل بیت
مدیون جان فشانیِ تو جان اهل بیت
زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت
دنیای شیعه از نفسش آبرو گرفت
@hosenih
دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر
از هرچه جز خدای جهان بی نیازتر
در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر
نام تو هست از همگان چاره سازتر
شاعر شدم برای تو و خانواده ات
ای هرچه زندگی ست، فدای اراده ات
جز مادری که بوده ز دنیا بزرگ تر
فضل تو از تمامی زن ها بزرگ تر
مریم بزرگ،زینب کبری بزرگ تر
دریای صبر بودی و حتی بزرگ تر
غیر از تو صبر مرجع دیگر نداشته ست
بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته ست
ای آفتاب سر زده از صبح خانه ات
حب الحسین، مشق شب عاشقانه ات
افتاده بار عشق تمامأ به شانه ات
نقش است در حیات امامت نشانه ات
نامت برای فاطمه قند مکرر است
چشمت گره گشای دل تنگ حیدر است
رنگ خداست تاب و تب زندگانی ات
وقف حسین گشته تمام جوانی ات
تا حشر جاودانه شده جان فشانی ات
بی مثل مانده خواهریِ جاودانی ات
آغاز شد تنفس دنیات با حسین
ای اولین ترانه ی لبهات یاحسین
ای قلب بی قرار،قرار دل حسین
نقش دل تو نقش و نگار دل حسین
آیینه ی همیشه کنار دل حسین
لبخند تو شکوه بهار دل حسین
ای لحظه ی نخست دل آرام تو حسین
تقدیر عاشقانه ی فرجام تو حسین
@hosenih
زینب شدی که زینت مولای ما شوی
فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی
نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی
آیینه ای به عفت دنیای ما شوی
ما را گدایی از تو چنین روسفید کرد
اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد
نوکر شدیم و خاک قدم های زینبیم
ما سربلند خطبه ی غوغای زینبیم
تسلیم محض لحظه ی فتوای زینبیم
در سایه سار محشر کبرای زینبیم
از تو به یک اشاره و از ما فدا شدن
سرمست جان فدایی کرببلا شدن
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
عصمت الله منم، فخر و مباهات منم
رحمت الله منم، سوره و آیات منم
از پگاهِ ازلی، تا به اَبد هر سحری
با خداوندِ جلی، غرقِ مناجات منم
عبدِ سرگشته ی ممسوس، بِذاتُ اللهَم
اَمَتُ الله منم، غرقِ عبادات منم
در حضورِ نظرش چون به سخن میآیم
اُشهِدُالله، مُشَرَف به ملاقات منم
قابِ قَوسین اگر ، شاملِ اَو اَدنی شد
شاهد و ناظرِ اَسرار ، در آن ذات منم
حضرتِ خالقِ نور ، از دلِ من ساخته طور
طورِ سینای تجلّیِ موالات منم
@hosenih
همه ی عز و شرف، در گِروِ اسمِ من است
وِردِ مُورود منم، معنیِ لَذات منم
ذکرِ من در همه ی اهلِ کُرات است، قدیم
قبلِ خَلقِ اَرَضین، ذکرِ سماوات منم
حبِ من بر همه اَنفاسِ خلایق، واجب
ناظرِ فعلِ بشر در همه حالات منم
من کیم؟ فخر ملائک، اثرِ داوری اَم
روحِ جنبنده ی در جمله ی ذرات منم
□ □ □
زینبم بنتِ خدیجه، گُلِ دامانِ رسول
دخترِ ناموَرِ مادرِ سادات منم
جانِ پیغبرم و زینتِ نامِ علی اَم
جلوه ی حیدرِ کرار به کَرّات منم
هستیِ عترتم و نایبهُ الفاطمه اَم
آیتُ الله منم، اُسوه ی طاعات منم
مَظهرِ فاضله ی راضیه ی مرضیه اَم
مُظهرِ کامله ی جمعِ مقامات منم
شد عقیله لقبم، نسلِ جلیله نَسَبم
حجت اللهِ حجج را همه مرآت منم
□ □ □
من تجلای غدیرم، همه خیرات منم
کربلا و نجف و کعبه ی حاجات منم
به حسن خلدِ برینم، به حسینم جنت
آینه دارِ بهشت، آیه ی جنات منم
همه ی جان من و روح و روان است حسین
آنکه باشد پِیِ او راهیِ بِالذات منم
جَبَلُ الصبرم و در اوجِ بلا آرامم
قله ی قاف، به هر کوهِ مصیبات منم
@hosenih
بانوی عصمتم و تالیِ معصومینم
امتحان داده بحق، در همه اوقات منم
نه اسیرم به عدو بلکه اسیرم به حسین
تن به ذلت ندهم، هیبتِ هیهات منم
قتلگاهِ شهدا اولِ راه است مرا
رهبرِ قافله از مقتلِ میقات منم
بوسه بر حنجره ی پاره ی دلبر زده اَم
آنکه با خونِ خدا کرده ملاقات منم
غارتِ اهلِ حرم را که به چشمم دیدم
سپرِ درد و بلا ، وقتِ مواسات منم
چوبه ی محمل و پیشانیِ من شاهد بود
آنکه برداشت سرش، سخت جراحات منم
آنکه با خطبه ی زهراییِ خود پیشِ همه
دشمنِ فاطمه را کرده مجازات منم
حافظِ جانِ شریفِ دو امامم در اصل
قدرتِ فاطمه، در اوجِ مهمات منم
از دو معصوم ز گودال، ولایت دارم
رهبرِ قافله تا کوفه و شامات منم
وسطِ جمعیتی بی سر و پا، از سرِ درد
آنکه با صوتِ علی، کرده افاضات منم
محو شد کاخِ یزید از دمِ تیغِ سخنم
قاریِ فاطمه را معنیِ آیات منم
هم علمدارم و هم حجتِ حق در طوفان
منجیِ نور ، به دروازه ی ساعات منم
متحیر شده ی شامِ خرابم، دلِ شب
بس مصیبت زده ی شامِ خرابات منم
آنکه از پیکرِ هفتاد و دو کشته ز سفر
آه، یک پیرهن آورد به سوغات منم
@hosenih
یاریِ خونِ خدا، اشکِ خدا میخواهد
حافظ دائمیِ این دو مساوات منم
جبرئیل است، عَنان دارِ صفِ ناقه ی من
از حرم تا به حرم، غرقِ عنایات منم
هر که شد کشته، بعنوانِ دفاع از حرمم
محشرش آنکه کند قبله ی حاجات منم
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
شاعر: #حسن_لطفی
▶️
یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش
خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش
از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش
مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس
هرقدر میشود از حضرتِ مولا بنویس
دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد
دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد
دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد
آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود
آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود
@hosenih
پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد
فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد
صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد
مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد
مَرد میخواست خدا مَرد تر از مَرد آمد
شانهای آمده تا بارِ بلا را ببرد
قامتی آمده تا کرببلا را ببرد
چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد
فاطمهوار نوشتند حسین آمده است
شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است
آمده تا که نبیند همه را اِلا یار
آمده تا برود سایه به سایه با یار
سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار...
هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او
نیست مانند برای دل زهرایی او
جای گهوارهی او قلبِ حسین است حسین
دلِ آوارهی او قلبِ حسین است حسین
و فقط چارهی او قلب حسین است حسین
ماه و خورشید نَه بر محور او میچرخند
شش برادر همه دورِ سرِ او میچرخند
ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها
ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها
تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها
ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب
کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب
خطبهای خواند که از شام بجز نام نماند
نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند
خطِ خون زنده شد و خِطّهی دشنام نماند
گفت در شام که اسلامِ علی میماند
به رویِ مأذنهها نامِ علی میماند
همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد
به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد
به سویِ سایهای از معجرِ او دست نخورد
آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند
خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند
@hosenih
خواهری بود که بی پنج برادر بود و
با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و
دید در خیمهی آتشزده دختر بود و
یک نفر بود و هرآنکس که نمیزد میزد
بشکند دست حرامی چقدر بد میزد...
تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب
قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب
شرف ما نجف ما حرم ما زینب
ما مسلمان شدهی غیرت زینب هستیم
بنویسید که ما ملت زینب هستیم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را
در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا
پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من
با آفتاب و آینه معنا کنم تورا
تو راز سر به مهری و در سجده از خدا
خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را
وقتی اسیر غربت دنیایی خودم
در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را
شرمنده ام که در اثر روسیاهیم
خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا
(این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا)
تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف
دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را
روشن ز نور عصمت او عالمین شد
تفسیر شادی و غم زینب حسین شد
@hosenih
حیدر که بوده زینت هستی عبادتش
زینب ز عرش آمده گردیده زینتش
زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت
آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش
زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی
خواندند صابرین، جبل استقامتش
جبریل خاکبوس اتاق جلالتش
روح القدس ملازم روح قداستش
جایی برای عالم دیگر نمانده است
آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش
هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم
آید کلام زینب و عشق و محبتش
چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است
سوگند میخورم به حیا و نجابتش
زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت:
(زینب عفیفه ای است که در راه عفتش)
(عباس می دهد نخ معجر نمی دهد)
یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد
@hosenih
جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت
تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت
تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است
چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت
از چهار سالگی غم زینب شروع شد
دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت
می خواست از حکایت محسن کند سوال
آمد میان حنجره بغض گلو نگفت
مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟
هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت
مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت:
(می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت)
(زن را کسی مقابل شوهر نمی زند)
(مادر کسی مقابل دختر نمی زند)
@hosenih
وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است
زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است
او ابر رحمت است به دریای کربلا
ماییم قطره ای که به دریا شناور است
در ماجرای زندگی زینب و حسین
یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است
باشد شفای شاعر دلخسته ای که گفت:
ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است
(احکام ارث در همه جا چون بیان شود
سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است
این امتیاز در خور زینب بود که او
میراث عشق را به برادر برابر است)
جان ها فدای زینب و قلب صبور او
از صبر و از غریبی او دیده ها تر است
زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه
کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است
آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی
حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است
آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود
دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است
( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت)
(سر را برید و روبروی خواهرش گرفت)
شاعر: حجت الاسلام #سید_روح_الله_موید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
دست در عالم ایجاد تو داری زینب
خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب
کلماتی که خداوند به قرآن فرمود
آن معانی همه را یاد، تو داری زینب
چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی
خوبتر از همه استاد، تو داری زینب
پسر کعبه علی بود و تویی دختر او
خون آن مرد حَرمزاد، تو داری زینب
@hosenih
طینتی فاطمهپرور چوحسین است تو را
همّتی عاطفهبنیاد، تو داری زینب
چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار
چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب
همه اجداد تو آقای دو عالم هستند
ارث آقایی اجداد، تو داری زینب
پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا
باغ گل در گذر باد، تو داری زینب
چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش
خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب
گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین
که به او اُنس خداداد، تو داری زینب
پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند
اینچنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب
ای وفادارترین خواهر عاشورایی
مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب
علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا
فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب
سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است
که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب
ز عبادات چنانی که خدا خواسته است
برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب
شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین!
تا ابد دولت آباد، تو داری زینب
در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی
در سکوت، اینهمه فریاد، تو داری زینب
@hosenih
شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام
خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب
راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین
دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب
از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد
که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب
ذرّهای کاش ببخشند «مؤید» را هم
ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب
شاعر: #سیدرضا_موید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصیبت
ایزد زُلال دیده ی تر آفریده است
بُنیان گذار اشک سحر آفریده است
یک قبله ای برای بشر آفریده است
این کعبه را شبیه پدر آفریده است
تو انعکاس چشمه ی نورِ پیمبری
آئینه ی تمام قدِ شیر خیبری
شب پُشت کوه روشنِ مشرق نزول کرد
خورشید از آسمان طلبش را وصول کرد
نور خدا به قالب یک زن حلول کرد
دنیا دوباره بار امانت قبول کرد...
...تا که تو روی فرش زمین پا گذاشتی
پا روی دیدگان تر ما گذاشتی
ما با گدایی در تو خو گرفته ایم
از چشمه های کوثر تو جو گرفته ایم
از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم
با ذکر نامِ تو دمِ "یا هو" گرفته ایم
آیات مستجاب دعا نام زینب است
ذکر علی علیِ خدا نام زینب است
@hosenih
ما را گدای سیّده زینب نوشته اند
ما را برای سیّده زینب نوشته اند
تحت لوای سیّده زینب نوشته اند
اصلاً فدای سیّده زنیب نوشته اند
پروانه های اهل جنون پرپر تواند
ایل و تبار من همگی نوکر تواند
با تو دمِ حسین لب ما درست شد
ذکر همیشه پُر طرب ما درست شد
باران اشک نیمه شب ما درست شد
با نوکریمان لقب ما درست شد
بانو برای ما نم چشم تری بس است
بانو برای ما لقب نوکری بس است
ای مُحکمات سوره ی مادر..،مدد بده
ای سومین تلألو کوثر..،مدد بده
ای دلخوشی فاتح خیبر..،مدد بده
ای ذوالفقار حضرت حیدر..،مدد بده
بانو!مدد بده که خریدار غم شوم
در این مسیر عشق شهید حرم شوم
ما را جنون سوریه عاقل نموده است
محکومِ حُکمِ محکمه یِ دل نموده است
از این جهان شبزده غافل نموده است
پُشت درِ حریم تو سائل نموده است
ما را غلام حلقه به گوشِ خودت بخوان
ما را مدافعان حریم خودت بدان
دریای علم،سمت وجودت گُسیل شد
یک قطره از علوم تو صد سلسبیل شد
جهل از وقار علمِ تو بانو،ذلیل شد
شاگرد ابتدائیتان،جبرئیل شد
سرمشق خضر و حضرت عیسی تو بوده ای
آموزگار عالم بالا تو بوده ای
دنیا سیاه می شود از دودِ آه تو
صد مرده زنده می شود از یک نگاه تو
راه خدایِ عَزَّوَجَل است راه تو
پشت و پناه هردو جهان شد پناه تو
عالم فدای آنکه پناه تو می شود
شب ها چراغ روشن راه تو می شود
گل های سرخ باغچه ی عشق چیدنی است
تصویر باغ سبز بهاری کشیدنی است
این حالت جنون ملائک چه دیدنی است
ذکر حسین جان تو از بس شنیدنی است
هفت آسمان به خاطر ذکرت سکوت کرد
عشق برادر تو به دل ها هُبوط کرد
کم کم شروع تلخ ترین اتفاق شد
کم کم گذشت و نوبت روز فراق شد
در کربلا تنور جدایی که داغ شد
با سینه های ما غمتان هم اتاق شد
آنجا که نیزه بر بدن آسمان نشست
آنجا که خصم روی تن کهکشان نشست
وای از دمی که شاه ز پیکار خسته شد
راه نفس نفس زدنش نیز بسته شد
سرنیزه ها به روی تن او شکسته شد
شیرازه ی کتاب امامت گسسته شد
او را به ضرب نیزه ای از حال بُرده اند
او را کِشان کِشان تهِ گودال برده اند
برگشت سمت خیمه اطفال..،ذوالجناح
جانی نمانده در بدن ناتوان شاه
آه از نگاه مادر پهلو شکسته..،آه
دارد صدای چکمه می آید ز قتلگاه
لعنت به شمر..،سنگ و عصا در تَحَیُّرَند
با خنجری که کُند شده سر نمی بُردند
آتش به جان لانه ی پروانه ها زدند
با تازیانه دخترکی را صدا زدند
با سیلی و لگد همه را بی هوا زدند
پیش نگاه شاه سر از تن جدا زدند
وقتی طنابِ حرمله سهم رباب شد
بالای نیزه ها سرعباس آب شد
@hosenih
دارد کبودی پرتان سنگ می خورد
در کوچه ها به معجرتان سنگ می خورد
از پُشت بام ها سرتان سنگ می خورد
راس علی اصغرتان سنگ می خورد
ای کاشکی بگویم عدو حرف بد نزد
در ازحادم کوچه تو را با لگد نزد
هرگز دلی شبیه دل تو کباب نیست
ولله در عرب،زدن زن ثواب نیست
آهی شبیه آه مُدام رباب نیست
جای مخدّرات که بزم شراب نیست
ناموس شاه بود و نگاه حرامیان
دندان شاه بود و لگدهای خیزران
یک سال و نیم،درهمه جا گریه کرده است
هرشب به یاد خاطره ها گریه کرده است
با یاد زجر کرببلا گریه کرده است
با داغ سیدالشهدا گریه کرده است
وقتش رسیده..،پیرهنش را بیاورید
آن یادگارِ بی کفنش را بیاورید
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e