eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام شاعر: @dobeity_robaey
شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت شاعر: @dobeity_robaey
🌷 از ذکرِ شهید، سینه بی تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانان جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده شاعر: @dobeity_robaey
🌹 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم شاعر: @dobeity_robaey
از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد صلوات انگار دوباره آمده پیغمبر *** باخُلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم دارد می فرستد مولا... زیرا علی اکبر آمده...ای جانم شاعر: @dobeity_robaey
آن شب که از جام لبت انگور می ریخت در پیش پاهای تو کوه طور می ریخت از چهرهء مشکل گشایت نور می ریخت لیلا تمام غصه ها را دور می ریخت اشک دو چشمت عمه را بی تاب می کرد زهرا تو را تقدیم بر ارباب می کرد اسرار قرآن در تجلّی تو گُم بود اشک تو تفسیر "سَقاهُم رَبُّهُم" بود تصویر حج در برکه ای نزدیک خُم بود عشق حسین و خواهش روز دهم بود از خاک پای تو طلا می آفریدند از ذکر لبهایت دعا می آفریدند @hosenih این قدّ و بالا قدّ و بالای حسین است این نور سیما نور سیمای حسین است لبخندهای تو مسیحای حسین است نام قشنگت نام بابای حسین است تو آمدی هرچه گدا آقا شد امشب تو آمدی آقای ما بابا شد امشب یک طیف در دنیا سعادت می پسندند یک قوم تسبیح و عبادت می پسندند یک عده مجنونند ارادت می پسندند ما را گدای خانه زادت می پسندند لیلاترین لیلای عالم دلبری کن حیدر که بودی یاعلی، پیغمبری کن الله، اسم اکبرش را در تو دیده حیدر روی پیغمبرش را در تو دیده زهرا جلال حیدرش را در تو دیده زینب حیای مادرش را در تو دیده یکبار علی اکبر نوشتم پنج تن شد خواندم ترا ابن الحسین، ابن الحسن شد از عرش می گیرم سراغ یاربت را تشنه شدم توحیدِ اذکار لبت را تقدیس خواهم کرد کار هر شبت را آنجا که می گیری رکاب زینبت را زهرا به تو اجر عبادت داده اکبر این کار را عباس یادت داده اکبر میخواستم پیدا کنم شور و شعف را گم کرده ام در بین مضمون ها هدف را دیوانه ام برهم زدم هر وعده صف را دیدم به عشق چشم تو خواب نجف را گرچه نخوردم باده اما مستِ مستم این چشم مست تو چه کاری داده دستم عمامه بسته بر سرِ اکبر، ابالفضل دارد روی لب یکسره اکبر، ابالفضل در کربلا بال و پرِ اکبر، ابالفضل از میمنه تا میسره اکبر، ابالفضل اسم شب عباس و اکبر یاعلی بود در اصل، در کرببلا سقا علی بود بیگانه رفت از کوی تو دردآشنا نه من می روم از عالم از پیش شما نه درمان کن امراض دلم را با دوا نه سال هزار و چارصد، بی کربلا نه پایین پا بر عاشقانت جا ندادند سهمیهء شش گوشهء ما را ندادند @hosenih آمد حسین و گفت نایی که نداری ممنونم از دست جدایی که نداری زانو کشانم پیش پایی که نداری من ماندم و این تکه هایی که نداری افتادنت در بین صحرا دردسر داشت ای کاش میشد بوسه از کام تو برداشت افتادی و بی معطلی آتش گرفتم بابا در این مستاصلی آتش گرفتم دیدم تو را هرجا علی آتش گرفتم عمه کنار من ولی آتش گرفتم مرگ من و داغ تو با هم بود اینجا صد تا عبا هم داشتم کم بود اینجا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسیده دلبری دیگر علی اکبر علی اکبر نگو دلبر بگو گوهر علی اکبر علی اکبر چه مولودی چه فرزندی عجب معشوق دلبندی کمی از عرش بالاتر علی اکبر علی اکبر @hosenih نگاه نافذش حیدر دل آیینه اش کوثر قد و بالاش پیغمبر علی اکبر علی اکبر همین که روی پا یا دوش بابا می نشست انگار نبی می رفت بر منبر علی اکبر علی اکبر ز نامش هم به سر تا پای دشمن لرزه می افتد به تنهایی ست یک لشکر علی اکبر علی اکبر @hosenih چه می گویند جز این ذکر، روز و شب کبوترها علی اصغر علی اصغر علی اکبر علی اکبر به حق این شب اعظم الهی دست ما را هم بگیرد در صف محشر علی اکبر علی اکبر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پی برای اعدام شیعیان عربستان اگرچه باز جهانی سکوت خواهد کرد صدای ظلم، به زودی هبوط خواهد کرد @hosenih جهان، طنینِ دعای زوالِ ظالم را به هر نماز، دعای قنوت خواهد کرد چنان‌چه وعده شده، کامیابیِ حق را خدای عز و جل، لایموت خواهد کرد بدان که کسبِ جوازِ بهشت را، معبود به عشقِ ساقیِ کوثر، منوط خواهد کرد @hosenih قسم به پاکیِ خونِ دلاوران، یک‌روز رژیمِ نحسِ سعودی، سقوط خواهد کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر جلوه ی خلقت پیمبر بر چهره ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا که بُود سر تا به قدم شبیه حیدر صلوات * از خانه ی ارباب خبر می آید بر آل علی تازه پسر می آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می آید * می بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله شاعر: @dobeity_robaey
چو میبینم جمالش را به چشمم مصطفا باشد چو میبینم جلالش را سرا پا مرتضا باشد قد و بالاش غوغایی میان لشگر اندازد جهانی را به یاد مصطفا و حیدر اندازد به وصفش واژه ها را در صف ابیات بنشاندم نبی بود و علی بود و علی اکبرش خواندم @hosenih شبیه مصطفا نور خدایی بر جبین دارد و در رگ های خود خون امیرالمومنین دارد زبان در وصف او عاجز چو طفل مانده در راه است چه باید گفت در وصفش که او ممسوس فی الله است ببین که دست و دلبازیش بر خیرالنسا رفته و رزم او میان معرکه بر مجتبا رفته ببین سر تا به پا , پا تا به سر او نور قرآن است جوانان را بگو او سرور کل جوانان است نمی گردد به درگاهش ارادت های مردم ، گم بهشت عاشقانش سمت پایین پاست ای مردم به درگاهش بیاور رو که جان عالمین است او شبیه کاشف الکرب الحسین باب الحسین است او جوانی که تماما نور الله الصمد باشد الهی که قد و بالاش دور از چشم بد باشد به خاک کربلا در بین چشم شور آن امّت نظر خورد عاقبت در معرکه آن قد و آن قامت ز دامان حرم بنگر که قرآن حسین می رفت علی می رفت و دنبالش ز تن جان حسین می رفت علی اکبر ز روی اسب ناگه در سجود آمد میان معرکه تا بر سرش تیغی فرود آمد @hosenih چو پهلویش به ضرب نیزه ای از خون چو دریا شد تمام معرکه انگار پُر از بوی زهرا شد چنان جسم علی اکبر به مقتل ارباً ارباً شد تو گویی که تمام نیزه ها بر پیکرش جا شد کنار اکبرش گریان بیامد پیش ثارالله علی را چید در بین عبای خویش ثارالله شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پی برای اعدام شیعیان عربستان چه غم از این همه داغی که بر جگر داریم همیشه بعدِ سیاهیِ شب، سحر داریم هنوز بغض منا در گلویمان جاری ست هنوز خون به دل و دیدگانِ تر داریم @hosenih که ناگهان خبری تلخ از حجاز آمد دلی از این غم جانسوز، شعله ور داریم به دار رفته سر لاله های سرخ قطیف مگر ز آل سعودی وقیح تر داریم ؟ سکوت ما ز سرِ مصلحت بود ، آری وگرنه شیعه و ترس از خطر؟ مگر داریم؟ به عشق «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِی وَلِیُّ الله» هزار میثم تمار چون «نمر» داریم امام ِما «حسن(ع)» است؛ ای ز نسل بوسفیان! بدان که وقت جمل گر رسد، جگر داریم میان سینه ی ما یک سقیفه نفرت هست غمی ز حادثه ی تلخ پشتِ در داریم به حکم وحدت سنی و شیعه باشد که ز روبرو شدنِ با شما حذر داریم فقط اشاره ی رهبر برایمان کافی ست که دست نحس شما را ز کعبه برداریم @hosenih نه از شیوخ عرب، نه.... ، ز امت اسلام - توقع عملی مثمرِ ثمر داریم چهار گوشه ی دنیای تان پر از ننگ است امید آمدن یار منتظَر داریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خورشیدی و میان قمرها نشاندنت مهتابی و به چشم سحرها نشاندنت نام تو می‌برم جگرم داغ می‌شود تو آتشی به روی جگرها نشاندنت جانِ حسین جانِ علی جانِ مصطفی تو جانی و به قلبِ پدرها نشاندنت حک کرده‌اند نام تو را فاتحانِ رزم حکاکها به تیغ و سپرها نشاندنت هرجا که رد شدی همه‌اش  سجده‌گاه شد هرجا که آمدی روی سرها نشاندنت ای چشم روشنیِ علی چشمِ فاطمه تو نوری و میان نظرها نشاندنت گفتند یاعلی و خدا  جان درست کرد اصلا نجف برای تو  ایوان درست کرد @hosenih ای از همه به معنیِ اکبر شبیه تر از هرچه گفته‌ام به پیمبر شبیه تر ای شیوه‌ی کریمی تو مجتبی سرشت ای برکتت به حضرت کوثر شبیه تر الله‌اکبر از رجزِ مرتضایی‌ات ای ضربه‌ات به ضربه‌ی حیدر شبیه تر شمشیر کش به هیبت مولا که می‌شوی از هرکسی به دیده‌ی قنبر شبیه تر با دستمال زردِ نبردِ علی بیا ای جنگِ تو به صحنه‌ی محشر شبیه تر طوری به روی دست تکاندی سپاه را باشد به کندن درِ خیبر شبیه تر انگار کعبه خورده تَرَک حیدر آمده یعنی علی  به شکل  علی اکبر آمده @hosenih جانم به دست‌های گدایان گرفتنت با زُلفِ خویش جمع پریشان گرفتنت قبل از مدینه خانه‌ی تو دیده می‌شود  ای جانِ من به شیوه‌ی مهمان گرفتنت وقت اذان ملاحظه کن که بعید نیست از هر صفی علی دو سه قربان گرفتنت وقت اذان مقابل بابا خدات گفت : قربان از حسین چنین جان گرفتنت برگشته‌ای به خیمه ببوسی لبِ حسین قربانِ بوسه از لب سوزان گرفتنت این بیت را برای عمویت نوشته‌ام جانم فدای مَشک به دندان گرفتنت لیلا که مُرد با لب پُر خون صدا زدی آمد دلت که پیش پدر دست و پازدی... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷زائرین محترم 📣 کانال اشعار دوبیتی و رباعی حسینیه، به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر(ع) به آدرس زیر، به روز رسانی شد •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 🌷کانال اشعار آیینی حسینیه را به ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) معرفی کنید. 🍃التماس دعا🍃
پنج تن را به کَرم جلوه علی‌اکبر(ع)بود بـه کرامت علی‌اکبر(ع)، حـَسن(ع) دیگر بود شاعر: @dobeity_robaey
حضرت آینه در خانه پیمبر دارد خوش به حال پدری که علی اکبر دارد شاعر: @dobeity_robaey
در پی برای اعدام شیعیان عربستان شیعه بی جرم و جنایت همه جا توبيخ است شيعه مظلوم ترین واژه این تاريخ است @hosenih داغ کوثر به دل خون صحیفه ست هنوز فتنه‌ ها زیر سر اهل سقیفه ست هنوز کاش، ای کاش جهان اینهمه در خواب نبود اینقدر شیعه کشی روی زمین باب نبود جوی خونی که ز راه آمده‌ سدی دارد خويشتن داری اين طایفه حدی دارد @hosenih ننگشان باد که ذوب‌ اند در آیین يهود لعن تاريخ به موذی گری آل سعود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پی برای اعدام شیعیان عربستان ای جیره خوار دست ناپاک یهودی هشدار ماراگوش کن ؛ آل سعودی @hosenih تو گرگ خون آشامی و جلاد قرنی از چشم عالم خواب راحت را ربودی درسوریه بحرین یمن با اسم داعش با فتنه هایت آتشی برپا نمودی گردن کشی درپیشگاه حق نمایی درپیش شیطان مثل بنده در سجودی داغ شهیدان منا بر سینه داریم بانیِ آن روزِ پر از ماتم تو بودی @hosenih باسرنگونیِ تو در شهر مدینه صحن حسن را شیعه میسازد به زودی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پی برای اعدام شیعیان عربستان با تیغ دشداشه پوشان خون می چکد از جگر ها سر می بُرند از پسر ها در پیش چشم پدر ها امروز کرب و بلا شد، غوغای غربت به پا شد بر خاک افتاده تن ها، بر نیزه بالاست سر ها @hosenih باید عرق ریخت از شرم، آن طفلک پاک افغان اشکش عقیق یمن شد، از گنگی کور و‌ کرها باران بمب است و باروت، تابوت ها پشت تابوت منشور کودک کُشی هاست متن حقوق بشرها در قتل عام قطیف و کشمیر، غزه، یمامه اخبار جام جهانی ست در ذیل و صدر خبر ها @hosenih ای لب فروبسته دنیا! دربندِ ای کاش و اما! حرفی بزن! ناله ای کن! لعنت به اما، اگرها *** هرچند امروز اسلام در هجمه ی تیغ و تیر است اما مصون از خطرهاست با جانِ سینه سپرها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پی برای اعدام شیعیان عربستان بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را کی می‌کنیم ریشهٔ آل سعود را؟ @hosenih یارب! به حق ناقهٔ صالح عذاب کن نسل به جای ماندهٔ قوم ثمود را افتاده دست ابرهه‌ها خانه خدا سجیل کو که سر شکند این جنود را چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان باید شکست بر سر آن‌ها عمود را ای واجب‌الوجود ز لوث وجودشان کی پاک می‌کنی همه مُلک وجود را... جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم‌ها این قوم می‌خرند تمام شهود را در آن زمین که نام علی گُل نمی‌کند هرگز مجوی مدفن یاس کبود را کو وارث کسی که درِ قلعه کنده است تا بشکند دوباره غرور یهود را @hosenih اسفند روز آمدنش کور می‌کند یک صبحِ جمعه چشم بخیل و حسود را… شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پلکی زدی و صبح زمستان بهار شد خورشید در حرارت چشمت غبار شد تقدیر خاک روشنی انتظار شد تیغ نگات خاطره ی ذولفقار شد چشم تو بهترین هنر آفرینش ست نامت همیشه تاج سر آفرینش ست عصر سیاه رنج به پایان رسیده است بر دست باد زلف پریشان رسیده است جان جهان و حضرت جانان رسیده است دیگر چه غم که صاحب دوران رسیده است دنیا رسیده است به پایان خط خون ای رستگاری دل تنهای مؤمنون @hosenih چشمت بهشت را به تماشا گذاشته ست آیینه ای برابر زهرا گذاشته ست نقاش دهر نقش تو یکتا گذاشته ست با تو چه منتی سر دنیا گذاشته ست ای نام دلربای تو تسبیح فاطمه ذکر قنوت و جان مفاتیح فاطمه ای انتظار سبز تمام پیمبران تنها امید و روزنه ی آخرالزمان باز است با تو پنجره ای رو به آسمان جاءَالحقِ خدا زَهقَ الباطلی بخوان ای مرهم جریحه ی اعصار بردگی بشکن خلیل معجزه دیوار بردگی کوه گناه در غم عشقت مذاب شد سقف بلند دلهره هایم خراب شد خال سیاه روی لبت آفتاب شد یک قطره از وضوت چکید و شراب شد "ساقی به نور عشق برافروخت جام ما تو آمدی و کار جهان شد به کام ما" ماییم تا همیشه ریزه خور رحمت شما سلطان تویی و ما همگی رعیت شما احسان_عروج آدمیان_عادت شما حیف است جان ما نشود قسمت شما قلبم فقط به یاد تو آرام می شود هر روز با خیال تو همگام می شود بی اختیار قلب خرابم دچار توست هر چند سر به کار ولی بی قرار توست "با تو سفر نکرده ولی در کنار توست" عاشق که می شوم به خدا کار کار توست عاشق که می شوم نفسم خوب می زند نبضم فقط به یاد تو مطلوب می زند بر خاک تا که گوشه ی چشمی نشان دهی جان جهان بی حرکت را تکان دهی از کعبه با صلابت حیدر اذان دهی لرزه به قاب هرزگی دشمنان دهی ما زنده ایم صبح ظهور تو را؟ بگو غائب نمی شویم حضور تو را؟ بگو با ندبه ی فراق نفس تازه می شود فرزند مهزیار پر آوازه می شود قران به محض نور تو شیرازه می شود معیار دین به مهر تو اندازه می شود ماییم و رنج برزخ این آخرالزمان محتاج یک نگاه تو الغوث و الامان بی تو شب جهان به تألم گذشته است دریای درد از سر مردم گذشته است دور از نگات دور تفاهم گذشته است امواج حادثه ز تلاطم گذشته است ای عشق خسته جان همه منزلت کجاست؟ آقای مهربان من امشب دلت کجاست؟ دیگر بس است هر چه که بی تو به سر شده است عمری که بی تو لحظه به لحظه هدر شده ست قلبی که در خیال سفر در به در شده ست این زندگی برای همه درد سر شده است بی تو گذشته حال و هوای جوانی ام "شرمنده ی جوانی از این زندگانی ام" دیگر هوای عشق تحمل نمی شود بذر امید هیچ کسی گل نمی شود چشمی دوباره خیس توسل نمی شود دستی برای آمدنت پل نمی شود یعقوب وار نیست دلی بی قرار تو یوسف چرا نکشته مرا انتظار تو؟ @hosenih ذکر قیام فاطمه یا صاحب الزمان کار علی ست زمزمه یا صاحب الزمان شعر امیر علقمه یا صاحب الزمان باشد امید ما همه یا صاحب الزمان دریاب این زمانه ی از بد گذشته را اندوه بی کرانه ی از حد گذشته را مادر کنار راه تو را میزند صدا تنها و بی پناه تو را میزند صدا با بازوی سیاه تو را میزند صدا خون ناله های چاه تو را میزند صدا جان حسین و لحظه ی آخر شتاب کن جان گلوی کوچک اصغر شتاب کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب بود نورت را به مشرق ها سپردند خورشید را حالا به این دنیا سپردند مانند "کوثر" آیه آیه از تو جوشید شرح نزولت را به "اعطینا" سپردند تا خلقتت تکمیل گردد پیکرت را در عرش دست حضرت زهرا سپردند باید اذان عشق در گوشت بگوید... قنداقه ات را به علی‌مولا سپردند دریا ترین ذکر الی الله‌ خدایی تسبیح نامت را به ماهی ها سپردند در زیر این بار امانت عرش خم شد این شد که عشقت را به قلب ما سپردند تنها شما هستی کس و کارم به زهرا باور کن آقا دوستت دارم به زهرا @hosenih سرچشمه ی توحید شد نور حیاتت ولله در واژه نمی گنجد صفاتت جبریل پرهای خودش را نذر کرده تا بافته گردد از آن پرها قُماطت لب های تو شیرین تر از شهد عسل هاست جانم فدای بوسه ی شاخه نباتت طولِ جلالی،عرضِ عشقی،عمقِ نوری... سر در نیاورده کسی از مختصاتت تو چهارده لبخند را در قاب داری جمع است در آئینه ی تو مشتقاتت موسی عصا،عیسی دمش را از تو دارد اینهاست تنها گوشه ای از معجزاتت لب تشنه دیگر طاقت خشکی ندارد دست کویر و دامِن خیسِ قناتت در عشق باید ابتدا ثابت قدم بود امّا امان از نوکرانِ بی ثباتت أَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتِه*...من عهد بستم شرمنده ام هر بار عهدم را شکستم @hosenih چشم تو را آیات قرآنی نوشتند خشم تو را دریای طوفانی نوشتند تا زلف تو در کهکشان ها باز گردید مشّاطه ها شرح پریشانی نوشتند لیلای ما گرچه عرب زاده است امّا نام مجانین را به ایرانی نوشتند اسم مرا صبح ازل خوانند امّا گفتند تو از نسل سلمانی؟..،نوشتند قربان آن هایی که در قصر کریمان رسم گدایی را مسلمانی نوشتند با خاک نرم طوس بر پیشانی من دیوانه ی شاه خراسانی نوشتند تو جمعِ اشک بی کرانی،جمکرانی ما را تمام سال بارانی نوشتند مثل زلیخا ناز یوسف را کشیدیم ما عشق را در گنبد فیروزه دیدیدم @hosenih وقت اذان دست گدا پیش تو رو شد اشک سحرگاهیِ من آب وضو شد سرخی اشکم در میان کاسه ی چشم مثل شرابی کهنه در جان سبو شد مانند پیراهن دل صد پاره ی من با تکّه ی امیدواری ها رفو شد نوزادها بعد از جوانی پیر گشتند یک نیمه‌شعبان دیدن تو آرزو شد شیخ کلینی گفت:سویِ چشم هایم با اشک های ندبه خرج راه او شد من لافِ عشقت را زدم ای وای بر من از دوری ات کِی حال قلبم زیر و رو شد؟ گفتی سراسیمه خودت را می رسانی هروقت حرف از روضه ی مشک عمو شد پیشانی او با عمودی سخت چین خورد سقا بدون دست از مرکب زمین خورد *َاَحْکَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتهِ: آن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار سازید فرازی از زیارت جامعه کبیره شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اول به محضرِ تو ، سلام عرض میکنم از واژه های علمِ علی قرض میکنم خود را گدای کوی شما فرض میکنم آنگه ردیف و قافیه را نقض میکنم ای التیامِ خونِ شهیدان، خوش آمدی ای آخرین طلیعه ی دوران، خوش آمدی ای کاش بگذرد نَفَحاتَت از این دیار ما را بکُش به غمزه ی ابرویِ ذواالفقار "مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار" حَیَّ عَلََی الاِقامه ی شعری به وصفِ یار شعری که گفته ام ، بخدا قابلی نداشت بیچاره آن کسی که برایت دلی نداشت @hosenih ای ماه چارده ، ز شبت شعر میچکد از ذکر هایِ رویِ لبت شعر میچکد از کیسه های پُر رُطَبَت شعر میچکد از جاده ی سه شنبه شبت ، شعر میچکد وقتش رسیده حالِ خوشی معنوی کنیم شبهای جمعه ، شوقِ تو را مثنوی کنیم تلخ است کام و لعل محبّان، عسل تویی در شعرهای خط خطیِ من غزل تویی تلمیح و استعاره، مجاز و بدل تویی حَیَّ عَلَی القَصیده که خیرِالعمل تویی این ظلمتِ معادله را غرقِ نور کن حتی اگر طَرید و وحیدی، ظهور کن عشقِ تو را میانِ دل خود نشانده ایم رویِ زبان بجز سخن از تو نرانده ایم دانی چرا به حسرتِ روی تو مانده ایم؟ در کربلا، دعایِ فرج را نخوانده ایم غرقیم در میانِ غم و غصّه و بلا ما را اسیر کن وَ ببر سمت کربلا در کربلا به حالِ دعا زار و خسته ایم در انتظارِ روزِ ظهورت نشسته ایم دل را بجز به بندِ دخیلت نبسته ایم هرچند در برابر تو سرشکسته ایم، ما قول میدهیم که مطلوب میشویم ما را به جمکران ببری، خوب میشویم از کربلا مرا بِکِشان سویِ جمکران هِی هِق هِق شبانه و هِی اشکِ بی امان من داد میزنم بخدا رو به آسمان، عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان شعر از جمالِ رویِ تو گفتن، که ساده نیست ای وای بر کسی که دلش بین جاده نیست ما رو سیاه ها، به تو مایل نبوده ایم ما ارزشی به عشقِ تو قائل نبوده ایم ما را ببخش ، پیشِ تو قابل نبوده ایم در دعوت از ظهور تو یکدل نبوده ایم خواندیم صفحه ای ز سرودِ حیات را درعصرهای جمعه، دعای سمات را شب تا سحر به حال محبان گریستی اصلاً خودت بگو که کجایی و چیستی ای آخرین ستاره ی زهرا تو کیستی؟ دارد تمام میشود این شعر و نیستی... ظلم و ستم، در آخرِ عالم شکار توست یک "یا علی" بگو که جهان بی قرار توست ای اشتیاقِ عارف و آگاه ، میرسی در بین شب به منزله ی ماه ، میرسی یک روز میرسد که تو از راه میرسی با بیرقِ "عَلی وَلیُ الله" میرسی روزی فرا رسد که بیاید نشان تو از کعبه میرسد صلوات و اذان تو @hosenih روزِ ظهور، مژده به احباب میزنیم با دیدنِ تو طعنه به مهتاب می زنیم از جامِ انتظار، مِیِ ناب می زنیم ما کوچه را به مَقدمِ تو آب می زنیم بر رویِ لب ، دعایِ فرج غنچه میکند حالا ببین که روزِ وصالت چه میکند یک پنجره دخیلِ دعا کرده ایم باز بیچاره ایم ، ذکر و دعای تو چاره ساز "ای سروِ نازِ حُسن که خوش میروی به ناز" روزی فرا رسد که تو می آیی از حجاز، آید صدا که روز هم‌عهدی رسیده است قَد قامَتِ الصَّلات... که مهدی رسیده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما غیر تو رو به هرکسی هست، زدیم بیهوده به صد کوچه ی بن بست زدیم گفتی که بیار دست بیعت اما... ما روز ولادتت فقط دست زدیم شاعر: @dobeity_robaey
آمد بهار جانها، معشوق از در آمد ای شاخ تر برقصآ دوران غم سر آمد در وصف گُل همین بس در سامرا بروئید بوی گلاب حُسنش از سوی قمصر آمد آوا دهد منادی با بانگ شور و شادی بر باغ گُل مبارک سروِ صنوبر آمد نر گس ز شوق رویش ، مدهوش شد ز بویش درباغ گل بجویش یاس معطر آمد @hosenih بر سبزه چون قدم زد، بر باغ گُل علَم زد از هر مناره بانگ الله اکبر آمد لبخند روی فرزند جان میدهد پدر را چون جان به پیکر شاه در بین عسکر آمد بلبل به شاخساران میخواند در بهاران طاووس اهل جنّت با بال و شهپر آمد شد نیمه ماه شعبان با معجز نگاهش گوئی بدست احمد شق القمر برآمد اندر خیال یارش دل بود بیقرارش همراه ذوالفقارش مانند حیدر آمد این نکته گفت مریم مهدی دَم است عیسی با لطف او عصای موسی چو اژدر آمد پشت نماز مهدی صف میزند ملائک بر انبیا جُز احمد مهدی بُوَد سرآمد @hosenih گفتم به دل چِسان شد عالم چنین مصفّا گفتا خنُک نسیمی از کوی دلبر آمد" تا عمر مانده باقی شو مست جام ساقی کو از سرای جنت با جام کوثر آمد آمد که دیو ظلمت از هیبتش گریزد نور فرشته ای که چون مهر خاور آمد عشق است روی مهدی مستم ز بوی مهدی کز مشک و عود و عنبر هر بار خوشتر آمد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با بهره از آیه 35 سوره نور ما را که ذکر خالصِ الله اکبر است در جانمان خداست که از هرچه برتر است او آفرید نعمتِ قرآن و وحی را آن باده ای که با مِی عترت مقدّر است ما را به ریسمان ولایت قوام داد اثبات کرد اینکه خدا بنده پرور است آن خالقی که معجزه ی عشق آفرید مادر به آفرینشِ انوارِ اطهر است @hosenih عالَم طُفیل چارده اِشراق ، بیش نیست اینها مثالِ نوریِ قرآنِ داور است وقتی سخن ز اَشرَقَتِ الأرض می شود نوری رسد که درکِ معارف مُیَسّر است باید شناخت نور سماوات و ارض را خلقت حقیقتی ز تجلّیِ کوثر است عالم اگر نشسته سرِ سفره ی ولا در سایه سارِ چادر عصمت تَوانگر است پس میزبانیِ همه خلقت بدست اوست؟ آری ، چرا که اهل کِسا را چو محور است اللهُ نور _ نور سماوات وارض کیست؟ تنها درختِ نور که زهرای اطهر است پس میوه های آن شجر طیّبه چه هست؟ آن سیزده جمال که یک یک مصوّر است آیاتِ نور را اگر از نو کنی مرور دانی ((چراغ روشن)) قرآن پیمبر است قرآن بخوان اگر به علی باشَدَت نیاز ((مصباح)) در بیان خدا نور حیدر است مقصود از ((زُجاجه)) حسین و حسن بدان آن سبط اصغر است و این سبط اکبر است @hosenih باید شناخت ((کوکب دُرّیِّ)) وحی را این گفته هم به زینتِ عُبّاد زیور است پنجم امام ، هست ((درخت مبارکه)) ((زیتونه)) نام صادقِ آل مطهّر است ((لا شرقیه)) به معنی موسای طور عشق ((لا غربیه)) رضاست که خورشید خاور است آن آیتی که خوانده شده ((زَیتُها یُضئ)) تأویل آن جواد الائمه مقدّر است آن آیتی که هیچ در او ((مَسِّ نار )) نیست آن چارمین علیست که هادی و رهبر است تفسیرِ نابِ ((نورٌ علی نور)) را بخوان هر مدّعی به غیر ابا المهدی اَبتر است پس آیتی که هست از او ((نورِ مَن یَشاء)) مهدی امامِ قائمِ آل پیمبر است نور هدایت است به رخسارِ این امام با او جهان مُجاب ز خورشیدِ اَنور است آبِ حیات زیر قدمهای حضرتش اهل ممات زنده از آن نَفسِ اطهر است سرتاسرِ کتاب خدا صحبت ظهور در جمع اهل بیت فقط او مظفّر است دیری است با امام زمان عهد بسته ایم روز ظهور روز وفای مکرّر است اَمَّن یجیب بر لبِ ما نقش بسته ، چون مهدی مُجیبِ حاجتِ هر شخص مضطر است وقت دلِ مبارکِ او صیحه ای کِشد آنروز روز گفتنِ الله اکبر است گوید بقیّة اللَّهم و خیر مومنین وز هر کسی برای شما خیر بهتر است غالب شوم به جمله ی ادیانِ روزگار روزیکه قلبها ز نگاهم مُسَخّر است من مهدی ام ستاره ی پنهان آسمان وان صبحِ صادقم که جمالم منوّر است من مهدی ام قرارِ دلِ یازده امام رخسار من برای همه شادی آور است من مهدی ام خزائنِ پنهان بدست ما غیب الغیوب حافظ اسرار دیگر است من مهدی ام مربّی دیرین انبیاء علمم برای عالمیان فیض اکبر است من مهدی ام مراد تمام ائمه ام مهدی برای هر دل معصوم دلبر است مستضعفین برای ظهورم دعا کنند در هر کجا که مسجد و محراب و منبر است @hosenih آن دولتم که حُکم مُطاعم سراسری است در دستِ ما تمامیِ دیوان و دفتر است من دولت کریمه ی زهرای اطهرم این دولت کریمه چو زهرا مطهّر است رجعت کنند خیلِ شهیدان به یاری اَم این رستخیز سایه ای از روز محشر است عباس هم به یاریِ ما می کند شتاب روشن شود چقدر عمویم دلاور است من مهدی ام فراعنه را می کِشم به زیر حق را بگیرم از کف هرچه ستمگر است ظلم و فساد را ز جهان ریشه کَن کنم آن حاکمم که در همه جا دادگستر است هر کس حکومتی به جهان دست و پا کند لیکن ز حاکمان روشِ ما فراتر است تنها حکومتی که شود یاورِ ظهور ایرانِ شیعی است که بر شیعه سَروَر است می آیم و مُعانقه با شیعیان کنم دیدار ما و نایب ما هم مقدّراست هر کس که با ولیِّ زمان همدلی کند دورانِ ما امیر و علمدار و افسر است وان کس که با ولی زمان بَد دلی کند در نزد ما منافق و شیطان و کافر است گردن کِشی که تن به عدالت نمی دهد روزی به زیر تیغ عدالت مکدّر است می آیم و به لشگر دجّالها زنم این امر از علائم حتمیِّ داور است می آیم و به بیت خدا تکیه می دهم کوفه برای آمدنم منتظر تر است بر زادگاه مادر خود هم سَری زنم ایران به خاک مقدم نرجس معطّر است می آیم از مجاورِ کعبه به کربلا لیکن مدینه مقصد اصلیِّ لشگر است ادامه شعر در پست بعدی 👇👇👇