eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید یک فاطمه هم قسمت ایران شده باشد شاعر: @dobeity_robaey
و به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد شاعر: @dobeity_robaey
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون شاعر ارجمند اهل‌بیت (علیهم السلام) جناب آقای 🏴درگذشت گرامی‌تان را تسلیت عرض نموده و از خداوند منّان برای ایشان رحمت و غفران و برای شما و خانواده محترمتان صبر جمیل و اجر جزیل، مسئلت داریم. روحشان همنشین با حضرت زهرا سلام الله علیها *حسینیه* تقدیم به روح این مادر بزرگوار، فاتحه‌ای به همراه صلوات قرائت بفرمایید.
حالم به حال عبد مُکَدَّر نمی خورد وضعم به وضع بنده ی مضطر نمی خورد نفرین به من که اشک دُرُستی نریختم این گریه ها به درد من آخر نمی خورد عاشق به عشق یار ز اغیار می بُرد عاشق غمی به جز غم دلبر نمی خورد @hosenih اقدام کرده‌ام بپرم بارها..،نشد بال و پرم به بال کبوتر نمی خورد در می زنم رئوف..،جواب مرا بده در می زنم رئوف..،مگر در نمی خورد؟! اصلاً قد و قواره ی من را نگاه کن باور بکن به بنده ی خودسر نمی خورد گرچه بدم ولی به علی دوست دارمت این لب قسم..،دروغ..،به حیدر نمی خورد ما را به جان حضرت زهرا قبول کن ما را قبول کن..،به کسی بر نمی خورد بی حُبِّ فاطمه بخدا کارنامه ام مُهر امان وادی محشر نمی خورد @hosenih نان تنور فاطمه را هرکسی چشید جز دستپخت حضرت مادر نمی خورد افطارها به خاطرِ عطشانِ فاطمه یک جرعه آب خوش لب نوکر نمی خورد ▪️ ▪️ با چکمه روی سینه ی او پا نمی نَهَند لب تشنه را که نیزه به خوردش نمی دهند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بازیچه شود ، آنکه تنش عریان است آزادیِ از حیا ، خودش زندان است هشدار که قصدشان ز "آزادی زن" "آزادی مردهای شهوتران" است شاعر: @dobeity_robaey
روضه‌خوان از حال رفت چون مسیر روضه‌اش تا گوشه‌ی گودال رفت یک‌نفر تا قتلگاه یک‌حرامی هم به سمت خیمه‌ی اطفال رفت @hosenih لحظه‌ی غارت که شد هرکسی با کیسه‌ای از مال مالامال رفت این چه سرّی داشت که هرکه آمد ناراحت آمد، ولی خوشحال رفت‌ دست‌خالی آمد و با النگو، گوشواره، یا که با خلخال رفت عمه زینب پیر شد گویی از عمرش در این یک‌شب هزاران‌سال رفت کار بالاتر گرفت شمر هم از قتلگاه این‌بار با جنجال رفت ذبح قربانی که شد یک‌حرامی هم سراغ باقی اعمال رفت هرکه آمد قتلگاه با عصا و سنگ و با نیزه به استقبال رفت پس به دست کافران غصب شد مال مسلمان و به بیت‌المال رفت @hosenih او هم آخر سهم برد ساربان هم سمت او در کسوت دلال رفت اشک‌وخون در چشم‌ها عمر ما در روضه‌های او بر این منوال رفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما فکر گناهیم و تو فکر غم مایی... ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم شاعر: @dobeity_robaey
گرچه در دنیا فراوان می‌شود پیدا کریم نیست مانند حسن اما در این دنیا کریم آن‌قدر پیش خدا بالاست شان و رتبه‌اش پس به عشق او لقب داده‌ست قرآن را "کریم" @hosenih ما اگر از عرض‌حاجت‌ها خجالت می‌کشیم غافلیم از این که می‌آید به سمت ما کریم این‌چنین امروز اگر روزی ما را می‌دهد بی‌گمان از ما شفاعت می‌کند فردا کریم روزی همسایه‌ها چندین برابر می‌شود تا که بین کوچه‌ی ما می‌گذارد پا کریم یک‌نفر می‌گفت؛ "انسان‌ها حریص ذاتی‌اند" گفتم؛ آری ای رفیق! الّاکریم، الّاکریم... @hosenih از کرامات حسن ضرب‌المثل‌ها ساختند سخت آسان است مشکل‌های دنیا با کریم ذکر ما شد مثل قُمری‌های صحن خاکی‌اش؛ " یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم... " شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فتنه‌ی های من هشتگ رهای فضای مجازی ام با حرف و خط «فاصله» درگیر بازی ام حاشیه را هر آینه دنبال میکنم شک را ترند میکنم و حال میکنم مسئول بولد کردن هر شک و شبهه ام این روزها اینیستاگرام است جبهه ام هر پیج ، لشکریست و پستش تفنگ آن هر کپشن است ماشه و هشتگ فشنگ آن @hosenih هشتگ شدم که شایعه را خوب پر کنم می‌آیم از مجاز که حق را ترور کنم من هشتگ رهای فضای مجازی ام از من خدا نه، من ولی از خویش راضی ام من تیغ را نبرده به حلقوم میکُشم در دست ظالمانم و مظلوم میکشم روزی من ز سفره‌ی آشوب میرسد از خاور میانه به من خوب میرسد از پیش حرفهای خدا میکنم عبور از روی مرزهای حیا میکنم عبور من مثل گیسوان زنان سرکشیده ام پا از گلیم خویش فراتر کشیده ام نام حسین را به همه میدهم نشان اما به سبک کوفه میارم به راهشان من هشتگ رهای فضای مجازی ام سرگرم از گلیم خودم پا درازی ام اشرار برده اند به ارثیه ام هنوز آری سلاح دست معاویه ام هنوز دیدم علی زرنگ تر از هر تلاطم است تنها حریف تیغ علی جهل مردم است گفتم علی به درد حکومت نمیخورد آزادی شما به ولایت نمیخورد من در سقیفه رفتم و زنگ خطر زدم من بوده ام که فاطمه را پشت در زدم درکوفه شایعات «زیادم» ضریب خورد طوری که کل کوفه ز دستم فریب خورد من هشتگ رهای فضای مجازی ام من را ببین چه اسلحه‌ی کارسازی ام من تیغ بودم و تن اکبر دریده ام یعنی تن شریف پیمبر دریده ام با طعنه ها به جنگ‌ بنی هاشم آمدم با سنگ‌کوفیان به سر قاسم آمدم اما یکی فریب ضریب مرا نخورد عباس نامدار فریب مرا نخورد درد حسین را فقط عباس چاره کرد در دست های شمر امان نامه پاره کرد من از حسد عمود به فرق سرش زدم با تیرهای عقده به چشم ترش زدم وقتی به خاک خورد علمدار قافله رفتم شبیه تیر به دستان حرمله طفل حسین ذبح شد از تیر حرمله گفتم به لشکر عمر سعد ! هلهله! من هشتگ رهای فضای مجازی ام در قلب کوفیان سبب کینه سازی ام با هر طریق بود قوی تر ز یک سپاه بردم حسین را به هیاهوی قتلگاه سرنیزه‌ی سنان شدم و با سنان زدم با بی سلاح رفتم و زخم زبان زدم @hosenih با هر سلاح بر بدنش طعنه ها زدم با هر هزار و نهصد و پنجاه تا زدم با طعنه ها زدم به تنش مثل دشنه ای گفتم حسین آب حیاتی و تشنه ای تنها حسین ماند ، و یک جسم زیر و رو خورشید سر برهنه و یک خنجر و گلو آه ای حسین قاتل تو تیغ جهل بود با جهل سر ز عشق بریدن چه سهل بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز # حُسن، شرح خصائل حسن است ماه؛ عکس شمایل حسن است چون کرم لطف کامل حسن است هرکه شاه است سائل حسن است با حسن من نمانده‌ام تنها پس نماندم به‌وقت غم تنها او کریم است؟ نه، کرم تنها کار خدام منزل حسن است @hosenih شد نثارش درود هر شیعه او شد به سود هر شیعه شک‌ندارم وجود هر شیعه همه از باقی گِل حسن است در معانی و در بیان خدا شد زبان حسن زبان خدا معجزات پیمبران خدا قطره‌ای از فضائل حسن است در کرامت به شهرت غایی تا رسیده به عالم آرایی تازه گفتند؛ حاتم طایی از گدایان کاهل حسن است این نه تنها کلام من باشد حرف ما حرف پنج‌تن باشد قبله جایی‌ست که حسن باشد کعبه هم سخت مایل حسن است هرکه آمد به عرصه‌ی پیکار در نهایت گذاشت پا به فرار چاره‌ی‌فتنه‌ی‌جمل این‌بار حکمی از تیغ عادل حسن است هرکسی باحسن در افتاده نسل او تا ابد ور افتاده هرچه برخاک پیکر افتاده بر سرش مهر باطل حسن است کاردشمن مقابلش شد لنگ سرشان بعد مرگ خورد به سنگ آخرکار هرکسی در جنگ سجده‌کردن مقابل حسن است خوش‌به‌حال و اشعارش که به عشق تو بسته شد بارش فاطمه می‌شود خریدارش شاعری را که مقبل حسن است گرچه از دوستان محن دارد در دلش غصه‌ای کهن دارد در نمازش زره به تن دارد "غربت" اوج مقاتل حسن است @hosenih از زمانه چه‌زود سیرشده بی‌سبب نیست گوشه‌گیر شده درجوانی اگر که پیر شده داغ یک کوچه دردل حسن است در مدینه غریب بود ولی... درد او بی‌طبیب بود ولی... همسرش نانجیب بود ولی... در و دیوار قاتل حسن است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سالرور بیش از تصور است، خیراتِ صلح تو دین پا گرفته در، ساعاتِ صلح تو لطفت همیشگی ست، غرق کرامتی زیباست یاحسن(ع)، عاداتِ صلح تو @hosenih قطعاً سیاسَتت عینِ دیانت است وقتی سکوت شد طاعاتِ صلح تو میشد معاویه(لع) محوِ بصیرتَت میخواند و خط به خط شد ماتِ صلح تو دیوانه میکند دشمن شناسی ات دیدم نبرد را، در ذاتِ صلح تو صبر و درایَتت، جنگ مجسّم است قرانِ ناطق است آیاتِ صلح تو @hosenih دور از جنایت و خواری و ذلت است رمز شجاعت است، هیهاتِ صلح تو با لحن اقتدار تحلیل میکند شد کارِ ذوالفقار، اثباتِ صلح تو! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی "ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی @hosenih هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی میروی عکس همه با دست پر از خانه ات رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت شد متمول گدای آن حوالی مجتبی حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی "بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی @hosenih ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی @hosenih چشمه های نور از شعر تو جاری میشود روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است گریه داری با همین قد هلالی مجتبی @hosenih این همه موی سپید تو حکایت میکند کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی **** پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم در خور شأن ات ندارم شعر عالی مجتبی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست @hosenih صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست @hosenih صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست می نویسد آیه های عشق را دور بقیع آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرکس هویدا می‌کند زیبایی تن را از دست داده زینت پوشیده بودن را @hosenih هر دوست را آزرده خاطر می‌کند از خود شاید ببیند لحظه‌ای لبخند دشمن را در اقتدار چادرش، پوشیده خواهد داشت از چشم هر نامحرمی فانوس روشن را در پیچ‌وتاب بی‌حجابی هیچ خیری نیست پیدا نخواهد کرد در این دشت سوزن را وقتی که خود را از نگاه غیر می‌پوشد در چادر خود امن خواهد ساخت مسکن را از بی‌حیایی پیشگیری می‌کند در جمع هرکس رعایت می‌کند حدّ معیّن را @hosenih این‌گونه فرموده‌ست اول بانوی خلقت؛ پوشیدگی تا اوج عزّت می‌برد زن را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صلابت دارد و از مردِ میدان ها خبر دارد تمام وسعتِ این خاک سربازِ قدَر دارد نکن ای فتنه گر، بازیِ خصم آلوده را آغاز که این بازی برای آبرویِ تو خطر دارد @hosenih شهیدش کردی و دنباله رو هستیم و میدانیم وجودِ حاج قاسم ها برای تو ضرر دارد شبانه در هراس افتادی و کُشتی و لعنت بر ایالاتی که لات است و دمادم فکرِ شر دارد خلاصه یک نفر باید از این تندیس ِ پوشالی میان معرکه با استقامت پرده بردارد حریف هجمه هایِ سست-بنیانِ تو ایران است همان ایران که میدانی جَنم دارد، جگر دارد همان ایران که جنس اتحادش سخت و فولادیست لُر و ترک و بلوچ و کُرد در دستش سپر دارد همان ایران که می بینی مقاوم ایستاده؛ چون به فرداهایِ بی صهیون امیدِ بیشتر دارد همان ایران که دستور از ولیِ عصر(عج)میگیرد ولیِ امر دارد، جانِ دل دارد، پدر دارد همان ایران که دارد لاله های سرخ در قلبش درختِ سروِ آزادی ست که دائم ثمر دارد مُعاند هست بی غیرت! وطن را میفروشد مفت منافق غیرِ مکاری بگو کاری مگر دارد؟! @hosenih شبی آشوب آوردند و سیلی خورده، فهمیدند که ایرانی-جماعت اعتقادی معتبر دارد سراسر اقتدار است و نیاید خم به ابرویش مگر در حالِ دریا موجِ ناچیزی اثر دارد؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در خاک ریشه کردی و پابندتر شدی با هر تکان باد تنومندتر شدی @hosenih نگذاشتی به آهِ درونِ تو پی برند با داغِ لاله لاله، دماوندتر شدی هر کس که خواست تلخ شوی، بی‌ثمر شوی ای باغِ با شکوه، ثمرقندتر شدی زخمی اگر که خنده‌کنان بر تنت نشست ای سبزِ بی‌مضایقه! لبخندتر شدی خصمی اگر که خواست به زیرت بیفکند بر تخت این فلات، خداوندتر شدی این روزگار گرچه که شد زشت و زشت‌تر خود را ببین چقدر خوشایندتر شدی @hosenih ای یارِ باوقارِ چهل‌ساله‌ام، چقدر امروز با بهار همانندتر شدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از روضه خانگی ثاقب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | أهلبیت علیهم‌السلام و گرفتن روضه در خانه؟! ⁉️ هدیه‌های خوبی که روضه‌خوانها از دستان میگرفتن؟! 🔘 طبق روایات گهربار حضرات معصومین علیهم‌السلام و سخنان علماء و بزرگان، گرفتن و صِله دادن برای برگزاری مجالس برکات بسیار زیاد دنیوی و اخروی را به همراه دارد. ✅ سریعترین راه درخواست 👌 برگزاری با شما و اعزام سخنران بر اساس نیازهای جلسه با آسانترین و سریعترین روش : 1️⃣ مراجعه به سایت www.msagheb.ir 2️⃣ تماس با شماره تلفن 02591010025 3️⃣ ارسال عدد 1 به 50001040122 #️⃣ ◼️ روضه خانگی ثاقب سایت|ایتا|آپارات|اینستاگرام|تلگرام|یوتیوب
به پاییزم زدم عطر بهاری خراسان را به امیدی که فروردین کند مهر تو آبان را @hosenih خراسان دل ما تشنه‌ی باران لطف توست که حاصل‌خیز کردی با قدم‌هایت بیابان را خنک شد از نسیم لطف تو شب‌های تابستان بهاری کرد گرمای رواق تو زمستان را به شوق خواندن ابیاتی از مدح و ثنای توست تورق می‌کنم هر روز اگر که چند دیوان را چنان بودن کنار پنجره فولاد شیرین است که بیماران نمی‌خواهند در آن عرصه درمان را جواب هر یک ما از جوار تو سه‌بار آید که تنها دیده باشیم از تو الطاف سه‌چندان را غبار کفشداری‌های تو حکم طلا دارد کسی ارزش نداده این چنین اجناس ارزان را @hosenih پس از مشهد به سمت کربلا رفتیم و دست تو برای ما رقم زد بهترین آغاز و پایان را © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟ ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری مثل من لبریز از درد دل و درد سری گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری با علی حرفی بزن این روزهای آخری با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم @hosenih چند وقتی هست که حال و هوایت خوب نیست گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت فاطمه، ای کاش اصلاً خانه ی ما «در» نداشت بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه، چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه *زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان* این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند کارهای خانه را امروز زینب می کند @hosenih با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم با نفس های پُر از آهِ تو هر دم ساختم من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم تو زمین خوردی، علی افتاد از پا ناگهان جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه "هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه "خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من "بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من * بیت از جناب آقای محسن ناصحی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه مجلس دعا روم، چه مجلس بکا روم اگر بدون اذن صاحبم روم، خطا روم منی که کل عزتم به دست های مهدی است ضرورت است محضرش، بدون ادعا روم @hosenih تمام هستی ام تعلّقِ به اوست والسلام مرا به دیگران حواله ام دهد، کجا روم؟ خدا کند که مثل ابتدای خلقتم فقط محب اهل بیت باشم و به آن سرا روم همیشه از بساط روضه‌خانه خیر دیده ام ازین محیط خیمه و حسینیه چرا روم؟ دلم شکسته و دوا به درد من نمی خورد طبیب گفته زودتر به مشهد الرضا روم دعای من که حبس شد، به آسمان نمی رسد مگر رضا دعا کند مرا، به کربلا روم فدای غربتش شوم که روی خاک ناله زد: به سوی حجره ام خدا توان بده مرا روم @hosenih چقدر خورده ام زمین میان راه حجره ام به خانه با تنی که شد به درد مبتلا روم حصیر خانه را به چشم خیس جمع می کنم به یاد روضه ی حسین، محضر خدا روم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حرم ...لاله‌زار دیگری می‌روید از خون شهید باغ‌، با هر آبیاری می‌شود پربارتر پیر ما فرمود -اما دشمنان کور و کرند- ملت ما با شهادت می‌شود بیدارتر... شاعر: @hosenih
در حرم دریغ است در آرزو ماندن ما خوشا از لب او، فراخواندن ما @hosenih بهاری میاید...بهاری میاید جهان است و اسفند سوزاندن ما شهابیم و پیغامی از صبح داریم که شب حرص دارد به تاراندن ما شکوه حیاتیم و این مُرده‌ماران ندارند قدرت به میراندن ما شهادت بده ای شهادت! : «که بودیم؟» غریبیم و با تو شناساندن ما @hosenih برو جوهر از خون بیاور که سخت است به دنیای امروز فهماندن ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حرم گر مثل کویری؛ آسمان را دریاب در فصل بهاران تو خزان را دریاب ما که دلمان از این مصیبت خون شد... یارب دل "صاحب الزمان" را دریاب شاعر: @dobeity_robaey
حرم نشسته است به خون چادر سیاه و سپیدت رسیده اول پاییز، صبح روشن عيدت @hosenih نشسته بودی و چشمت به بارگاه زلالی... زلال مثل همان اشک‌های سرخ و سپیدت و غرق درددلی ساده بود دخترک تو... رسید پیک شهادت و بی‌حساب خریدت زن شهید! زن زندگی! چه آخر خیری! تمام معنی آزادی است وصف شهیدت @hosenih سلام من به تو! امشب بهشت منتظر توست بهای چادر خونین توست صبح امیدت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حرم قسم به آیه ی تطهیر، راهتان نجس است مرام و مشی و تمام نگاهتان نجس است @hosenih به خون پاک همه کشتگان شاهچراغ حرامیان! گذر روز و ماهتان نجس است زنی ز زندگی‌اش با گلوله شد آزاد!!! چقدر سینه‌ی سنگ و سیاهتان نجس است! به ریشه‌های وطن چنگ وحشیانه زدید تبار سست و خیال تباهتان نجس است به صهیون و به نفاق و به غرب دل بستید و تکه‌تکه همه تکیه‌گاهتان نجس است @hosenih گناه آینه‌ها نیست این غبار مهیب خطاست شیشه شکستن چو آهتان نجس است... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e