eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
341 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
کرامت پیشه‌ای بی‌مِثل و بی‌مانند می‌آید که باران تا ابد پشت سرش یک‌بند می‌آید کسی که نسل او را می‌شناسد، خوب می‌داند که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می‌آید همان تیغی که برقش می‌شکافد قلب ظلمت را همان دستی که ما را می‌دهد پیوند، می‌آید همه تقویم‌ها را گشته‌ام، میلادی و هجری نمی‌داند کسی او چَندِ چَندِ چَند می‌آید جهان می‌ایستد با هرچه دارد روبروی او زمان می‌ایستد، بوی خوش اسفند می‌آید ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله علی را گرچه بعضی بر نمی‌تابند، می‌آید بله! آن آیت‌اللهی که بعضی خشک مذهب‌ها برای بیعتِ با او نمی‌آیند، می‌آید برای یک سلام ساده تمرین کرده‌ام عُمْری ولی می‌دانم آخر هم زبانم بند می‌آید! بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می‌آید * * به در می‌گویم این را تا که شاید بشنود دیوار به پهلوی کبود مادرم سوگند... می‌آید 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه فقط بی آبرویی کرده‌ام، باز مولای من لطفی کن و دورم نینداز عُمْر مرا وقف اباصالح نوشتند در به درت بودم گل نرگس از آغاز سائل رسیده! تشنه‌ی احسان و جود است دریای لطفت را نما ای یار ابراز ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز با یک دعایت می‌شود قفل دلم باز خالی‌ست دستانم، چه سازم در قیامت بی توشه‌ی اعمالِ صالح، بی پس‌انداز دارایی‌ام اشک است، شاید این عنایت سازد مرا در دیده‌ی زهرا سرافراز روضه بخوان از ماجرای داغ مادر از قتل محسن، پشت در، ای مَحرمِ راز در وصفِ «دَر»، در وصفِ «میخِ در»، چه گویم؟! «در» سنگ‌دل، «در» بی‌حیا، «مسمار» لجباز آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر با بال زخمی بود تنها فکر پرواز... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای غائب از نظرها، کی می‌شود بیایی؟! بُرقع* زِ رُخ بگیری، صورت به ما گشایی هم دست تو ببوسیم، هم دور تو بگردیم هم رو نما ستانی، هم رو به ما نمایی آیا به کوهِ رَضوی؟! آیا به طورِ سینا؟! آیا به بیتُ الاقصی؟! آیا به ذی طُوایی؟! در مکه یا مدینه، یا در نجف مقیمی؟! در شهر کاظمینی؟! یا سُرَّ مَنْ رَآیی؟! در کعبه در طوافی؟! یا زائر بقیعی؟! در مشهد مقدس؟! یا دشت کربلایی؟! جانم شود فدایت، تا بشنوم ندایت دائم زنم صدایت: یابن الحسن کجایی؟! تنها مسیح عالم! تنها نجات آدم! تنها وصیِّ خاتم! تنها امید مایی ای اِنس و جان سپاهت! محتاج یک نگاهت چشم همه به راهت، شاید زِ در درآیی هم «پرچم حسینی» بر دوش خود بگیری هم قبر مادرت را، بر شیعیان نمایی در قلب ما حبیبی، بر زخم ما طبیبی بر جان ما قراری، بر درد ما دوایی باشد شعار «میثم»، ای شهریارِ عالم! کی می‌شود بیایی؟! کی می‌شود بیایی؟! ✍ استاد *روی‌بند، نقاب (فرهنگ معین) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فاش شد بر عاشقان از «ذكْرُكُم فِى الذّاكِرين» حمد دارد ذکر اسماءِ تو «حَمْدَ الشاکِرین» بُردن نام تو حتی با وضو هم مشکل است آری آری فرق دارد اسم تو با سایرین فهم تو کار پیمبرهاست؛ کار ما که نیست ما عَرَفْنا قَدْرَکِ! العَفْو! نَحْنُ القاصِرین! سینه‌چاکِ عصمتت: از آخرین تا اولین هاج و واج حکمتت: از اولین تا آخِرین عشق تو شرط قبول انبیای مرسلین چادرت حبل المتین اهل بیتِ طاهرین هرکجا که روضه‌ای باشد مزار فاطمه‌ست پرچم روضه ضریح و گریه‌کن‌ها زائرین چادرت خاکی شد و کفر سقیفه فاش شد دستشان رو شد دگر؛ «وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِين» به تلاقی مدینه روز محشر که شود، ناقه باشد مال تو؛ پادرد مال حاضرین سهم تو شلاق شد؛ وَیْلٌ لِقَوْمِ الظَّالِمِین صبر کرد اما علی! بَشِّر عِبادَ الصَّابرِین عده‌ای طعنه زدند و عده‌ای خیره شدند لال گردد آن زبان‌ها؛ کور چشم ناظرین عده‌ای دستور دادند؛ عده‌ای آتش زدند لعنت ما تا ابد بر عاملین و آمرین 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"شب" زنده شد به برکت شب‌زنده‌داری‌ات قیمت گرفت "نافله" از هم‌جواری‌ات در اشک‌های اهلِ سحر، ذکرِ خیرِ توست حرف از قنوت وِتر، که شد یادگاری‌ات از خشت‌خشتِ خانه‌ی تو نور می‌چکد "خورشید" تکّه‌ای‌ست از آیینه‌کاری‌ات ای در تنورِ نانِ شبت رزقِ آسمان! ای "هل‌اتیٰ" ستاره‌ای از سفره‌داری‌ات! دستاس نیست، چرخِ فلک زیر دست توست ای گردش زمین و زمان خانه‌داری‌ات! از غصه‌ی دلت بگو ای داغِ سَربه‌مُهر! از عرش آمدند پی غم‌گساری‌ات همسایه‌ات لیاقت اشک تو را نداشت عرشِ خداست تشنه‌ی ابرِ بهاری‌ات از گریه‌های دَم‌به‌دَمت سبز شد خزان نخل شکسته سرو شد از رودِ جاری‌ات ای اشکِ «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، خونابه‌های ریخته از زخم کاری‌ات! تیغ علی غلاف نشد وقت اختلاف غرّید و ‌خطبه شد به دَم ذوالفقاری‌ات کوثر شدی که یک‌تنه لشکرکشی کنی تکثیر شد در اشکِ علی بی‌شماری‌ات وقف علی‌ست، دار و نداری که هست و نیست ای رونقِ طوافِ نجف بی‌مزاری‌ات ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حمایت از علی، زهرا گذشت از هرچه داشت محسنِ شش ماهه‌اش را پشتِ «در» تقدیم کرد!@dobeity_robaey
سوزِ دلِ آن قِصه را دیوار می‌داند عُمقِ مصیبت را فقط مسمار می‌داند@dobeity_robaey
دری که بوسه‌گهِ انبیایِ عُظمی شد چگونه بود که با ضربه‌ی لگد وا شد؟! ✍ @hosenih@dobeity_robaey
🔹کانال‌های دیگر مجموعه حسینیه در ایتا را دنبال کنید: 🍃کانال حسینیه مقتل: @hosenih_maghtal 🍃کانال دوبیتی و رباعی حسینیه: @dobeity_robaey 🍃فروشگاه حرز و نقره‌جات حسینیه: @angoshtar_herz
باران دوباره پنجره را بی‌قرار کرد ابر آسمان چشم مرا سوگوار کرد طوفان گرفت و شاخه‌ی یاس از کمر شکست ماندم که باد با نَفَسِ گل چه کار کرد؟ بر فصل باغ، برفِ زمستان نشست و بعد سرما وزید و باغچه را بی‌بهار کرد در سینه‌ی علی همه شب سیب ریشه داشت آتش، نهالِ سیبِ علی را انار کرد ما را به حسرتی ابدی مبتلا گذاشت آن غربتی که فاطمه را بی‌مزار کرد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در دل اهلِ قلم، انگیزه‌ی تقریر نیست قصّه‌ی تنهایی ما قابل تحریر نیست داغ دوری یا غم کوری، چه فرقی می‌کند؟! در دلِ قُرصِ زلیخا، ترسی از تقدیر نیست در مسیر عاشقی طعنه شنیدن، لازم است راه وصل دوست غیر از جاده‌ی تحقیر نیست آینه در آینه، آدینه‌ها طی می‌شوند عکسی از صبح ظهور تو در این تکثیر نیست آه؛ یعنی سخت دلتنگم برای دیدنت... ناله‌ی عُشّاق را بهتر از این تفسیر نیست از دل این گریه‌کردن‌ها، تقرب می‌رسد خونِ‌دل خوردن به قَصدِ قُرب، بی تأثیر نیست بی نیازی در حقیقت چاره‌ی بیچارگی‌ست هر کسی با فقر خود خو کرده، بی‌تدبیر نیست قهرِ تو تنها برای کُشتن ما کافی است ذبح ما را احتیاجی به دمِ شمشیر نیست با همین قدِّ خمم، بار غمت را می‌کِشم تا ببینی نوکر آواره‌ی تو، پیر نیست تا خودت پاکم نکردی، خواهشاً خاکم نکن گرچه این آلوده‌دامن لایقِ تطهیر نیست زود می‌میرم اگر بین نجف دفنم کنند مُردنی این‌گونه هرگز دَر خورِ تأخیر نیست صحنِ حیدر صحنه‌ی دیدار ما با خالق است بی جهت روی لب زوّار او تکبیر نیست مادرت بار سفر بسته، بگو کِی میرسی؟! مادرت بار سفر بسته، نگو که دیر نیست! * * کاش می‌گفتند زهرا راحت از "دَر" دور شد... کاش می‌گفتند با مسمارِ آن درگیر نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار بود که عمری قرار هم باشیم که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم در این دیار اگر خشک‌سالی آمده است خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار مگر قرار نشد رازدار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه رو، رو گرفته‌ای از من مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم شکسته است دلم مثل پهلویت آری شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e