#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
مینویسم سر خط نام خداوندِ رضا
شعر! امروز بپرداز به لبخند رضا
آن که با آمدنش آمده محشر چه کسیست؟
از تو در آل نبی، با برکتتر چه کسیست؟
آن که با آمدنش عشق بیان خواهد شد
" عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد "
باز هم از سر خورشید حجاب افتاده؟
یا که از چهرهی این طفل، نقاب افتاده؟
بی گمان حافظ چشمان تو، ابروی تو بود
"دوش در حلقهی ما، قصهی گیسوی تو بود"
آسمان از نفست یک شبه منظومه نوشت
روزی شعر مرا حضرت معصومه نوشت
عدد سائل این خانه زیاد است امروز
شعر وارد شده از باب جواد است امروز
بنویسید که تقویم بهاری بشود
روز او روز پسر نامگذاری بشود
خالق از دفتر توحید، جناس آورده
جهل این قوم چرا چهرهشناس آورده؟
شک ندارم که از این حیلهی ابتر مانده
رو سپیدیست که بر چهرهی کوثر مانده
به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد
گر چه یعقوب شده، مژدهی یوسف دارد
این جوان کیست که معنای قیامت شده است؟!
سند محکم اثبات امامت شده است
گندمی باشد اگر رخ، نمکش بیشتر است
با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است
این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد؟!
بنویسید رضا هم علی اکبر دارد
آخر شعر من از قلبِ هدف میگذرد
کاظمین تو هم از راه نجف میگذرد
تا ز مولا ننویسیم، ادب کامل نیست
چون که بی نور علی، ماهِ رجب کامل نیست
یا علی! یا اسد الله! عنان دست تو است
جلوه کن باز، یدالله! جهان دست تو است
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
روشنتر از روز است خیلی بامرامند
وقتی کریمان با گدایان همکلامند
الحق که آقازادهها یک یک امیرند
الحق که نوکرزادهها یکیک غلامند
در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم
وقتی گدای این درم، مردم گدامند!
عین عدم هستیم و با آنان وجودیم
پس ما همانهاییم که آن ها بنامند
سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد
این خانواده از طفولیت امامند
چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم»
فرزندهای فاطمه با احترامند
هر صبح خورشیدند و در هر شام ماهند
این چهارده تا، روشنیِ صبح و شامند
ولله این پروانگی ما میارزد
هر چند خاکستر شدیم اما میارزد
سر می نهم بر پای تو قیمت بگیرم
هر جا نمیارزد سرم، اینجا میارزد
یک جان ناقابل به پایت ذبح کردیم
حالا که شد مال تو از حالا میارزد
این گریهها را آیهی تطهیر گفتند
یک قطرهی آن بیش از دریا میارزد
با کاظمین تو بهشتی دارم این جا
پس زندگی در عالَمِ دنیا میارزد
پس ارزش گهوارهات کعبهست حتماً
وقتی عصای حضرت موسی میارزد!
کافیست ما را، این که بابای تو خندید
لبخند بابای تو یک دنیا میارزد
آن که «کم»ش را نیمه شب آورد، دادت
دارد زیادش میکند لطف زیادت
آقا منم! آن رَختْ پاره، پا برهنه...
آن شب _شب جمعه_ مرا که هست یادت!
تو کیستی؟ تو از کریمان بلادم
من کیستم؟ من از گدایان بلادت
من از در این خانهات جایی نرفتم
پس رو مگردان از گدای خانه زادت
بابای تو با دیدن تو گریه میکرد
با گریه لطف دیگری دارد عبادت
آباء و اجدادت همه یک یک جوادند
پس مینویسیمات جواد بن الجوادت
بر روی پایت میگذارد کعبه سر هم
جبریل حتی میگذارد بال و پر هم
به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً
وقتی دوا میسازم از این خاکِ دَر، هم
تو کعبهای! آن کعبهای که در طوافت
بال و پر ما سوخته حتی جگر هم
با آبروی تو تهجّد آبرو یافت
فیض از مناجات تو میگیرد سحر هم
نام مرا هم بین این عشاق بنویس
بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم
ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت
یوسف شدن بازار دارد، دردسر هم
هستند یکیک شیرها دنبال دامت
چشمان آهوی خراسانِ پدر هم
فهم من از لطف جوادی تو این است:
که آن چه را گفتیم دادی، بیشتر هم
ما را ببر تا کاظمین این بار با هم
ما را بخر در کاظمین این بار درهم
* *
جز عجز، سائل چارهای دیگر ندارد
وقتی کریمیِ خدا آخر ندارد
ما را برای در زدن معطل نکردند
اصلاً بیوت این کریمان در ندارد
این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است
نام علی که اصغر و اکبر ندارد
طفل ربابست و ولیکن عادتش بود
از شانهٔ عمه سرش را بر ندارد
بین مقامات رباب این شأن کافیست
که هیچکس جز او علی اصغر ندارد
وقتی که آمد لشکر کوفه به هم ریخت
میدان علمداری ازین بهتر ندارد
گیرم که از فردا دوباره آب وا شد
چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
جهان را میشناسد، لحظۀ غمگین و شادش را
از این رو سخت در آغوش میگیرد جوادش را
پسر مثل پدر میخندد این یعنی که از حالا
میان این دو قسمت میکند دشمن عنادش را
جهان از بعد عیسی اولینبار است با حیرت
درون قالب یک طفل مییابد مرادش را
چه طفلی؟ طفل معصومی که پیرِ دیر را حتی
هوایی میکند از نو بسازد اعتقادش را
چه ذکری بر زبان دارد؟ چه رازی در بیان دارد؟
که هر عالِم به این معیار میسنجد سوادش را
قدم آهسته برمیدارد و پیوسته تا منزل
که راه مستقیم از او بجوید امتدادش را
به جای کاظمین امسال هم راهی شدم مشهد
نشد تا سرمۀ چشمم کنم خاک بلادش را
بهشت است این حرم از هر دری وارد شود شاعر
ولی من دوست دارم بیشتر بابالجوادش را
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
مبدأ که باشد طوس، مقصد کاظمین است
در آسمانها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو میآید کاظمین است
با این حساب امروز مشهد کاظمین است
وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلاً زائر باب المرادیم
مهر و محبت، حلم و بخشش، جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر میافتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامهی سبز امامت
پاکی، زلالی، مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه! رئوف بن رئوفی
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل میبری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس! ای شاهزاده!
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علیِ اکبرِ مولای مایی
یعنی تو هم خَلقاً و خُلقاً مصطفایی
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایهی امید بودی
راه نجات از ورطهی تردید بودی
نه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشیدزاده! ماه، پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نُه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام آسمان را
دادی به ما از صُلب خود، صاحب زمان را
عمری مسلمانهای اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه میگذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخنهای تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی آن روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی آن روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات! اباجعفر! نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی؟
با یک نگاه تو "موفق" میشوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق میشوم من
سرچشمهی مهر و عطوفت! کوه احساس!
بیرون زند از حجرهات عطر گل یاس
بر روضههای فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری آقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم
با سفرههایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضهات حاجتروا شد
هرجا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیلمان مشکلگشا شد
عطری دگر بر هفته داده چارشنبه
ماییم و ختم یا جوادِ چارشنبه...
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
درختِ عصمتْ دَر گُلبن ولا بَر داد
خدا به بحر ولایت، یگانه گوهر داد
سپهر خون و شرف را بلند اختر داد
که سیّدالشهّدا را علیّ اصغر داد
ستارهای ز سپهر بلند لا آمد
ذبیحِ اکبر سلطانِ کربلا آمد
شکفته دستهگل دستِ داور است این طفل
به نام اصغر و در رتبه اکبر است این طفل
چراغ محفل آل پیمبر است این طفل
شریک محسن زهرای اطهر است این طفل
به حَلق نازکِ از گل نکوترش صلوات
به سیّدالشهدا و به اصغرش صلوات
سلام بر پدر و مادر و برادر او
سلام بر گل لبخند و باغ منظر او
سلام بر لب خشک و رخ ز خون، تر او
سلام بر حرم و تربت مطهّر او
صفا به روح ببخشد زیارت تن او
که سیّدالشهدا را است سینه مدفن او
عروس فاطمه ثاراللّهی دگر زاده
سپهر عصمت و زهد و حیا، قمر زاده
رباب بر پسر فاطمه پسر زاده
مگو که آینۀ حُسن دادگر زاده
به حق که فوق تصوّر کمال این پسر است
عزیز فاطمه محو جمال این پسر است
به چشم پیر خرد رهنماست این کودک
چراغ روشن اهل ولاست این کودک
کتاب فلسفۀ کربلاست این کودک
پیامآور خون خداست این کودک
دل شکستۀ اهل ولا مدینۀ اوست
که یک مدینه ولایت درون سینۀ اوست
به خال و خطّ و جمالش نشانۀ پدر است
هوای کرب و بلایش به خانۀ پدر است
هماره مرغ دلش را بهانۀ پدر است
نگاه او ز ولادت به شانۀ پدر است
دلش هماره به سوی دگر کند پرواز
ز شوق دوست به دوش پدر کند پرواز
بیا که قفل مهمّات را کلید است این
بیا که بر همه نومیدها امید است این
بیا که بر همۀ عاصیان نوید است این
پیامآور هفتاد و دو شهید است این
سمائیان به سماوات، مدح او خوانند
زمینیان همه باب الحوائجش دانند
سپهر، دیدۀ حاجت به سوی او دارد
ملک به بزم فلک، گفتگوی او دارد
بهشت، خرّمی از رنگ و بوی او دارد
حسین، فخر به خون گلوی او دارد
به مرگ، خندۀ او عشق را ثبات دهد
لبان تشنۀ او خضر را حیات دهد
به ماهِ عارضِ از مِهر بهترش سوگند
به خندۀ لب توحیدپرورش سوگند
به کام خشک و گلوی ز خون ترش سوگند
به زخم حنجر و روح مطهّرش سوگند
که روشن است قیامت به ماه طلعت او
بس است بر همۀ عاصیان شفاعت او
صفا به روح ز رخسار لالهگون بخشد
شرارهها به دل از آتش درون بخشد
خدا به حرمت او خلق را فزون بخشد
گلوی پارۀ او آبرو به خون بخشد
که او ز خون گلو آبرو به عالم داد
هزار بحر ز هر قطره خون به «میثم» داد
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_شهادت
#غزال
کوثر علیاصغر
امشب به مستان میدهد ساغر علیاصغر
غوغا به پا کرده
آیینهی کوچکتر حیدر علیاصغر
ارباب میخندد
بر سینهاش تا میگذارد سر علیاصغر
در بین گهواره
دل میبرد با خنده از مادر علیاصغر
هم از برادرها
دل برده، هم از عمه و خواهر علیاصغر
از بس که زیباروست
جمع است کل حُسن یکجا در علیاصغر
با سنوسال کم
در جنگ برپا میکند محشر علیاصغر
با اکبر و قاسم
همرتبه خواهد شد از این منظر علیاصغر
* *
"هل من معین" آمد
طاقت ندارد در حرم دیگر علیاصغر
با گریه میآید
آورده با خود یک سپر حنجر علیاصغر
تیر سهپر خورده
پس شد علیاصغر، علیاصغر، علیاصغر
هموار خواهد کرد
راه ظهور یار را آخر علیاصغر...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
امشب از شوق، بي قرارم من
آرزوى مدينه دارم من
من خزانم وليكن از امشب
غرق در عطر نوبهارم من
همه طَرْدم كنند، باز اما
به نگاهش اميدوارم من
او گل باغ بوستان حسين
گِرد اين گل، خوشم كه خارم من
از غلامى و نوكرىِ درش
صاحب جاه و اعتبارم من
اى سرآغازم و سرانجامم
چقَدَر خوب، با تو هم نامم
آيت داور است اين مولود
گل پيغمبر است اين مولود
اسم او هم عليست پس حتماً
هم چُنان حيدر است اين مولود
علىاصغر به نام و در رُتبه
علىِ اكبر است اين مولود
پَرِ قنداقهاش شفيع همه
در صف محشر است اين مولود
چقَدَر با رقيه مأنوس است
بغلِ خواهر است اين مولود
قابَ قوسين ماست ابرويش
بوسهی زينب است بر رويش
اى به عالم دليل، ششماهه
اى لبت سلسبيل، ششماهه
زير پايت هميشه باشد پهن
شهپر جبرئيل، ششماهه
در نگاهت فرات و دجله كه هيچ
موج زن؛ رود نيل، ششماهه
تو بزرگ و بزرگزاده، ولى
من به پيشت ذليل، ششماهه
هر زمان كه گره به كار افتاد
گفتهام: ألدخيل ششماهه
باب حاجات عالمينى تو
علىِ سومِ حسينى تو
اى به دردم دوا، على اصغر
نفست كيميا، على اصغر
هر كه دستش به دامنت باشد
گشته حاجتروا، على اصغر
شبِ ميلاد توست ذكرِ لبم
لَكَ روحى فِدا، على اصغر
آينه دار محسنِ زهرا...
...كيست غير از تو؟ يا على اصغر
نَبُود همتراز و همتايت
بر روى سينهی پدر جايت
آه... شد از غم تو پير، رباب
از جهان بى تو گشته سير، رباب
گوش تا گوش طفل، پاره شده
خورده شمشير يا كه تير؟! رباب!
تازه آغاز غصههاست؛ كه تو
در كفِ غم شوى اسير، رباب
قاتل تو غروب عاشوراست
آب آمد؛ ولى چه دير! رباب
كربلا تا به شام، خونْ دل توست
هر كجا حرمله مقابل توست
✍ #على_اصغر_انصاريان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
امشب بـه جهان آمـده پیغمبر دیگر؟
یا کعبه گرفتهست به بر حیدر دیگر؟
یا از حَسَنین است عیـان منظر دیگر؟
دارد به سـرِ دست، رضـا کوثـر دیگر
بُشری که دلِ آل محمّد همه شاد است
این مژده بگوییـد کـه میلاد جواد است
ای بحـر تجلـی! گهـرت باد مبارک
ای شاخۀ طوبـا! ثمـرت بـاد مبارک
ای شمس ولایت! قمرت باد مبارک
میـلاد گرامـی پسـرت بـاد مبارک
این قبلۀ اربـاب مـراد اسـت، مـراد است
الحق که جواد است، جواد است، جواد است
بــا مــاه بگوییـد چـراغ سحـر اسـت ایـن
بـا مهـر بگویید کـه از مهـر، سـر است این
طفـلش نتـوان گفت که خیرالبشر است این
جانم به فدایش پسر است این، پسر است این
ما را به پسر بودن او فخر از آن است
کو بعد پدر، رهبر خلق دوجهان است
این است کز آغـاز خداونــد ستـودش
این است که بگشود نبی لب به درودش
این است که افتاد «کرامت» به سجودش
این است که جود آمده مرهون وجودش
جوشد ز کفش لطف و عنایات خدایی
آرنـد به سویش همگان دست گدایی
سرتا بـه قدم حُسن خداوند جلیلش
مـرآت جمـال نبـوی روی جمیلش
زوّار حـرم آدم و نوح است و خلیلش
مأمون شده در اوج شهی عبد ذلیلش
این است که در محضر او زادۀ «اکثم»
آورد چو یک کودک ناخوانده الف، کم
این است همـان مخزن اسرار الهی
وابستـه بــه علـم ازل نامتناهــی
بیپرتو او علمْ سیاهیست سیاهی
دارد خبر از ابر و هـوا و یم و ماهی
کز معجزهاش هوش پرید از سر مأمون
گویی که جدا روح شد از پیکر مأمون
ای از ازلـت نــام دلآرای محمّد
وی آینــۀ طلعـت زیبـای محمّد
سرتا به قدوم تـو سراپـای محمّد
بوسیده پدر روی تو را جای محمّد
از جود تـو یا فضل تو یا علم تو گویم؟
وز خلق تو یا خوی تو یا حلم تو گویم؟
با این همه اوصافِ خدایی ز خدایت
در حیرتم آخر چه بگویم بـه ثنایت
گوهر چه بُوَد تا که بریزند بـه پایت؟
فرمـود پـدر: ای پــدرم بـاد فدایت!
تو مصحـف زهرایی و قرآن رضایی
تو روح رضا، قلب رضا، جان رضایی
تـو دسـت عطـا و کرم و لطف خدایی
تو در دو جهان از همگان عقدهگشایی
تو حج و تو میقات، تو مروه، تو صفایی
مـا جملـه گدا و تـو جواد ابن رضایی
جود و کرم از توست، تضرع صفت ماست
والله گـدایـیِ درت سلطـنت مــاست
من میثم آلودۀ بیدست و زبانم
در باغ بهار تو کم از برگ خزانم
مگـذار برِ بـاد بـه کـوی دگرانم
بگذار در اطراف گلت خار بمانم
من با همه گفتم که جواد است امامم
باشد که بخوانی ز ره لطف، غـلامم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
یک کوزهی بی آب، از دریا چه میداند
یک مشتْ خاک از غربت صحرا چه میداند
یک سائل بیچاره از آقا چه میداند
از چارده خورشید، عقل ما چه میداند
ما دور از «قدریم»، «اِنّا» را نمیفهمیم
الحق که پایینیم و بالا را نمیفهمیم
هرکس که در این خانه قنبر شد، پشیمان نیست
کارگر اولاد حیدر شد، پشیمان نیست
از خاک بودن عاقبت زر شد، پشیمان نیست
جاروکش صحنی مطهر شد، پشیمان نیست
اینروزها باید رضا آباد ساکن بود
یعنی میان صحن گوهرشاد ساکن بود
گفتم جواد از بند بند شعر، رحمت ریخت
از چشمهای سائلم، اشک خجالت ریخت
گفتم جواد و بر دعاهایم اجابت ریخت
آقا به این سفره نگاهی کرد و برکت ریخت
گفتم جواد و باز هم لکنت شکستم داد
بیمعرفتبودن دوباره کار دستم داد
ای حسرت سجادهها یا ربّنای تو!
رفتهست تا به عرش اعلی ربّنای تو
بوی علی دارد سحرها ربّنای تو
توحید میگیریم ما با ربّنای تو
آقا بیا و نذر جدت با گدا تا کن
یک کاظمیه در دل هرشیعه بر پا کن
یک «اِتَّقِ الله» از تو؛ ایمان داشتن با من
ابر کرامت از تو؛ باران داشتن با من
شانه ز تو؛ زلف پریشان داشتن با من
چه کرده این عشقِ کریمان داشتن، با من!
که در خیالم کاظمینی میشوم هرروز
در کاظمین تو حسینی میشوم هرروز
* *
همراه ماه امشب ستاره میرسد از راه
و یک علی دارد دوباره میرسد از راه
بر گنبدی سوم مناره میرسد از راه
شیری به شکل شیرخواره میرسد از راه
این شاخهی طوبی، ثمر دارست از امشب
بیبی رباب ما پسر دارست از امشب
این طفل کوچک میشود حیدر، زمان جنگ
شمشیر خود میسازد از حنجر، زمان جنگ
اصغر شد اما میشود اکبر، زمان جنگ
مانند مردان میسپارد سر، زمان جنگ
گهواره را معراج خواهد کرد این آقا
دین را بهخود محتاج خواهد کرد این آقا
بر روی دستی خوشزبانی میکند روزی
با گریههایش خطبه خوانی میکند روزی
قدِّ سپاهی را کمانی میکند روزی
از سنگر دین پاسبانی میکند روزی
ششماهه است اما سوی پیکار خواهد رفت
تا حدِّ جان، پای دفاع از یار خواهد رفت
رازی ز مدفون بودنش بیرون نمیآید
کوری چشم دشمنش بیرون نمیآید
یک نخ هم از پیراهنش بیرون نمیآید
صد نیزه هم باشد، تنش بیرون نمیآید
دست امامش هست پس دستی برابر نیست
یعنی که نبش قبر ششماهه مُیسَّر نیست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
حُسن تو به ماهِ آسمان داده نشد
بی جلوهی تو، بهشت آماده نشد
در وصف تو ثامنالحجج فرمودهست:
مولود به این مبارکی، زاده نشد
✍ #محمدجواد_غفورزاده
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح
گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر میرسد
باطناً اما علی اکبر به نظر میرسد
خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است
آینهی حُسن برادر به نظر میرسد
میچکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور
کودک ششماهه پیمبر به نظر میرسد
وقت جلوسش به سر دست امام زمان
حجت حق بر روی منبر به نظر میرسد
چشم زمین محو شکوه اسداللهیاش
در دل قنداقه چو حیدر به نظر میرسد
کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین
یک نفر اما دو سه لشکر به نظر میرسد
در قد و بالا نه! ولی در دل و جرأت چرا
با عمو عباس برابر به نظر میرسد
بعد علمدار، علمدار حرم میشود
بسکه ابوالفضل دلاور به نظر میرسد
با قدمش، با جنمش، با نفسش، با دمش
محسن صدیقهی اطهر به نظر میرسد
* *
مشک، عمو، آب، عطش، خیمه و اشکِ رباب
روضه از اینها که فراتر به نظر میرسد
حرمله گر تیر سه پر را نزند هم، علی
با لب خشکش گل پرپر به نظر میرسد
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"مشقِ" نام "حسین" بود و "حسین"
هر چه پیشانی پدر "خط" داشت
🏴 شاعر و ذاکر با اخلاص، مدیر عامل محترم مجمع شاعران اهل بیت (ع)
جناب آقای #حاج_جواد_حیدری
درگذشت پدر بزرگوارتان، خادم الحسین(ع)، حاج ابوالقاسم حیدری را به حضرتعالی و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده و از خداوند منّان، علو درجات معنوی و آخرتی را برای روح این عزیز، مسئلت داریم.
جهت شادی روح این پدر عزیز، نثار امام جواد (ع)، پنج صلوات هدیه میکنیم.
«پايگاه حسینیه»
↳ @hosenih
🔷توصیۀ امام جواد علیهالسلام به کسی که از قرض بسیار به ستوه آمده بود:
🔸 «أَكْثِرْ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ، وَ رَطِّبْ لِسَانَكَ بِقِرَاءَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاه»
🔹بسیار استغفار کن؛ و لبهایت را با قرائت سورۀ «انا انزلناه» تر نگه دار (کنایه از تداوم قرائت سورۀ قدر).
📚بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۲۹.
↳ @hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه امام جواد به علی بن مهزیار.mp3
7.24M
💌 نامۀ پر از محبّت امام جواد علیهالسّلام به علی بن مهزیار
🎙حجةالاسلام #حامد_کاشانی
↳ @hosenih
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
بر روزگار پیر، امام جوان تویی
خوشحالیِ امام رضاجانمان تویی
نامت محمد است و خصالت محمدی
آیینۀ رسول خدا بی گمان تویی
میلاد توست آنچه مبارکترین شب است
روشنترین ستـارۀ نُه آسمـان تویی
یحیی بن اکثم است که اقرار میکند
در علم، پیشوای تمام جهان تویی
این خاندان تجلی جودند هرکدام
نام یکی جواد شد این بین و آن تویی
غم در شب رسیدن تو دربه در شدهست
میلاد تو بهانۀ روز پسر شدهست
✍ #عاطفه_جعفری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_غربت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزادِ کعبه نبود
سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت
سوادِ چشم علی را، اگر نمیبوسید
به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت
قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا
وجود هیچکس اینقدر فیض عام نداشت
علی، مقیم حرمخانهی صبوری بود
که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت
اگرچه دست کریمش پناه مردم بود
و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت
چشیده بود علی، طعم تنگدستی را
که غیر نان و نمک سفرهاش طعام نداشت
اگرچه بود زره، بر تن علی بیپشت
اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت
به بردباری این بتشکن، مدینه گریست
که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت
اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او
علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت
علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند
دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت
به باغ وحی جسارت نمود گلچینی
که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت
شکست حُرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی
که قدر و قُرب، کم از مسجدالحرام نداشت
شدند آتش و پروانه آشنا، روزی
که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت
کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید
که آفرین به بلندای آن پیام نداشت
* *
تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین!
دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت
حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی
که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت
در آن فضای غمانگیز، فضّه شاهد بود
که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت
چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند
مگر شکوفهی آن باغ احترام نداشت؟
«شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید
«نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت»
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا میکند هر دم
دلش را جایگاه عشق مولا میکند هر دم
کسی کز اشیاقِ دل نظر بر دُرّ میاندازد
ثواب رؤیت روی علی را میکند هر دم
نجف عاشقترینها را به سوی خویش میخواند
نجفرفته، هوای کوی مولا میکند هر دم
علیٌ حُبّهُ جُنَّه، قَسیمُ النّار و الجَّنَه
ولایش جنت و دوزخ مُجزّا میکند هر دم
رسول الله، افلاک است تحت منظرش اما
خدا را در جمال "او" تماشا میکند هر دم
مگر میشد به یک شب در چهل منزل یکی باشد
علی هست آنکه حل این معما میکند هر دم
شگفتیآفرین باشد، ولی المؤمنین باشد
خداوند تعالی را هویدا میکند هر دم
به ایوانش اگر رفتی، مباشی کمتر از خورشید
که خورشید ارتزاقِ نور از اینجا میکند هر دم
تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد
ولی مولا نظر بر دستِ زهرا میکند هر دم
✍ #محمدجواد_مطیع_ها
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 #امیرالمومنین_ع_مدح
با اجرای #صابر_خراسانی
باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست
بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست
بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی
ساقیست؛ گر شراب نداری بیا که هست
گیرم که با علی دل ما نیست آشنا
اما دل علی به غریب آشنا که هست
مشکلگشا علیست و لشکرگشا علی
فرمانروا که بود و شه لافتی که هست
ما سائل رکوع علی نیستیم اگر
او «إنّما ولیّکم الله» ما که هست
محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست
ای عاشقان! هجوم نیارید، جا که هست...
عاشق گناهکار اگر شد در آتش است
اما حسابش از همه عالم جدا که هست
فرق علی شکافت، به خون خفت مجتبی
عباس من! صبور بمان کربلا که هست
آن بی نشانهای که نشان داشت از علی
دل بی قرار یافتنش، هرکجا که هست
✍ #مهدی_جهاندار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
شانه میزد تا به گیسوی علی، بنت اسد
میشنید از هر سرِ مو: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد»
مست شد از عطر جاری در هوای خانهاش
به! چه عطری! خوش به حال شانه و دندانهاش
شانه میزد حلقه حلقه، شانه میزد مو به مو
مو به مو، توحید حق و حلقه حلقه، سِرّ هو
میرسند عشاق حق و حلقه بر در میزنند
حلقه بر این در، فقط با عشق حیدر میزنند
عالمی چون کعبه، از حیرت، دهانش باز شد
با محمد، «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد»
مانده سر در آوریم از کار این گیسو، هنوز
از هزاران نکتهی باریک تر از مو، هنوز
عاشق تیغ تو را، با هر خم ابرو چه کار؟
مست را با نکتهی باریکتر از مو، چه کار؟
پیچ و تاب راه عشق ، از پیچ و تاب زلف توست
ﻟﻴﻠﺔ القدر، آن هزارش، با حسابِ زلف توست
یا علی! دستان تو، کاری خدایی کرده است
عالمی را ﻟﻴﻠﺔ الزلفت، هوایی کرده است
آن صراطی را که گفت احمد، زِ مو نازکتر است
در معاد عاشقان، یک تار موی حیدر است
سِرّ «سُبْحانَ الَّذِی أَسْری»، شبِ گیسوی توست
آیهی «اِنّا فَتَحْنا»، نقش بر بازوی توست
تیغِ کج، شد عاشقانت را «صِراطَ المُسْتَقیم»
یک دعا ما را ست، آن هم: «يَا عَلِيُّ يَا عَظِيم»
من نه آن اللهیام، مولا! نه این اللهیام
جای من، امن است در ایمان، «امین اللهی»ام
عاقلان در مکه، گرمِ علم و آگاهی شدند
عاشقانِ وجه رب، سوی نجف راهی شدند
ساقیِ بزمِ «سَقاهُم رَبُّهُم» هستی، علی!
از همان روزی که پیمان، پایِ خُم بستی، علی!
میکِشاند باز ما را عاشقی، سوی جنون
در هوایت، میشویم «السّابقونَ السّابقون»
میشویم السابقون، در عشقِ تو مولا! به صف
میشویم السابقون، از شوقِ ایوان نجف
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
روز و شب بر لب خود آیهی لبخندی داشت
در فراوانی غمها دل خرسندی داشت
عرش از روز ازل خانهی او بود ولی
در شگفتیم که با خاک چه پیوندی داشت
از دَرِ قلعه بپرسید، خودش خواهد گفت
فاتح قلعه چه بازوی تنومندی داشت
شرط توحیدِ حقیقیست ارادت به علی
هر که شد بندهی مولا چه خداوندی داشت
مادرم در شُرُف مرگ فقط گفت: علی
پدرم موقع مُردن به لبش پندی داشت،
که به این طایفه در هر دو جهان راغب باش
پسرم! طالبِ فرزند ابوطالب باش
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
جبریل شنید از تو، برای خبر آمد
پَر سوخت و پَر ریخت و بی بال و پر آمد
میخواست بگوید که خدا داخل کعبه است
دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد
بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد
از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد
ای عشق! بفرما قدمت روی سر ما
خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد
میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم
میخانه از اطراف ضریح تو برآمد
با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم
از جای لبم خوشهی انگور درآمد
محراب به محراب پی قبله دویدم
ایوان طلاکوب توأم در نظر آمد
میخواستم از مدح تو چیزی بنویسم
یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد
آیات خدا را همه در شور تو دیدم
هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد
با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم
بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد
این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه
طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه
ممنون پدر مادر خویشم که درونم
مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه
بیچاره و بدبخت و ذلیل است به #قرآن
هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه
اصلاح شد و سمت #علی شد متمایل
هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه
خوردند محک اول خلقت شب قالوا
انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه
ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت
#ایوان_مدائن به علیّاً ولی اللّه
ایرانیام و معتقدم #ضامن_آهو
ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه
هنگام نماز است ببینید که برخاست
فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
روح الامین! به بام حرم رو، اذان بگو
بعد از اذان، ثنای علی همچنان بگو
اوصاف شیر حق به زمین و زمان بگو
لب را بشو به زمزم و با حاجیان بگو
کامشب شب ولادت صاحب حرم شده
بیت الحرم به مقدم مولا حرم شده
امشب به کعبه فاطمه پروانهی علی است
دل دور کعبه گردد و دیوانهی علی است
دست خدا به کعبه روی شانهی علی است
امشب دل رسول خدا خانهی علی است
باور کنید جان به تن کعبه آمده
باور کنید بت شکن کعبه آمده
امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علیست
آوای سنگهای حرم ذکر یا علیست
بتهای کعبه را همه دم ذکر یا علیست
امشب دعای فاطمه هم ذکر یا علیست
امشب زمین به یمن علی عرش میشود
امشب فلک ز بال ملک فرش میشود
ای کعبه! جلوۀ ازلی را نگاه کن
مرآت حُسن لم یزلی را نگاه کن
عید ولایت است "ولی" را نگاه کن
یا فاطمه! جمال علی را نگاه کن
آیینه از جمال جمیل خدا بگیر
با چهرۀ علی زخدا رونما بگیر
مادر! تمام هستی پیغمبر است این
از انبیا به غیر محمد سر است این
بر خلق آسمان و زمین رهبر است این
دستش مبند بنت اسد، حیدر است این
ای دخت شیر! بهر نبی شیر زادهای
شیری که هست صاحب شمشیر، زادهای
تو دخت شیری و اسدالله زادهای
بر جمله خلق، رهبر آگاه زادهای
بهر رسول، همدم و همراه زادهای
خوشتر ز آفتاب رجب، ماه زادهای
نوزاد تو کز او حرم الله منجلیست
آیینۀ تمام نمای خدا، علیست
نقش همیشه زندهی لوح و قلم، علیست
در بین اولیا به دو عالم، عَلَم علیست
تصویری از حقیقت حُسن قِدم علیست
سعی و صفا و زمزم و رکن و حرم علیست
قرآن به وصف اوست که تکمیل میشود
جـز او چـه کس معلم جبریل میشود؟!
روز نخست ارض و سما گفت: یا علی
روح الامین به وقت دعا گفت: یا علی
آدم به موج درد و بلا گفت: یا علی
در جنگها رسول خدا گفت: یا علی
در ذوالفقار زمزمۀ لافتی علیست
بر روی هر که مینگرم نقش یاعلیست
ای شهریار کشور جان! یا علی مدد
ای دستگیر خلق جهان! یا علی مدد
ای رهنمای گمشدگان! یا علی مدد
ای ذکر اهل دل به زبان! یا علی مدد
ما جان و دل به مهر تو آراستیم و بس
روز نخست از تو، تو را خواستیم و بس
مرغ دلم کبوتر صحن و سرای توست
شیرینترین ترانۀ روحم ثنای توست
مُهر حلال زادگی من ولای توست
هر سو که رو نهم حرم با صفای توست
از لحظهای که پای به دنیا گذاشتم
دینی به جز ولای تو مولا نداشتم
گل بی نسیم مهر تو پژمرده میشود
دل بی شرار عشق تو افسرده میشود
نام تو با کلام خدا بُرده میشود
یاد دمت مسیحِ دلِ مرده میشود
تـو کیستی؟ امام تمام امامها
بر حضرتت هماره درود و سلامها
بی مِهر تو قبول صلوة و صیام نیست
تکبیر و حمد و نیت و رکن و قیام نیست
تبلیغ دین احمد مرسل تمام نیست
ما را به جز تو بعد پیمبر امام نیست
این مذهب و عقیده و ایمان"میثم"است
حتی بهشت گـر تـو نباشی جهنم است
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهی کعبه برون آمده بود
روشنا ریخت به افلاک حلولش آنروز
کعبه برخاست به اجلال نزولش آنروز
عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد
قبله مایل به علی بن ابی طالب شد
از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت
کعبه در بدرقهاش چند قدم با او رفت
قفس کعبه شکستهست؛ دم پرواز است
برو از کعبه که آغوش محمد باز است
آینه هستی و با آینه باید باشی
خانه زادِ پسر آمنه باید باشی
همهی غائلهها گشت فراموشِ نبی
کودکیهای علی پُر شد از آغوش نبی
مستی اهل سماوات دوچندان شده است
عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی
تا بچیند رطب تازهای از باغ بهشت
رفته دردانهی کعبه به سر دوش نبی
که نبی بوده فقط این همه سرمست علی
که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی
چشم در چشم علی، آینه در آیینه
حرفها میزند اینک لب خاموش نبی
دور از من مشو ای محو تماشای تو من
نگران میشوم از دور شدنهای تو من
من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن
وحی میریزد از آهنگ لبت، حرف بزن
مینشینم به تماشای تو تنها، آری
هر زمان خستهام از مردم دنیا، آری
بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد
همهی دهر اگر شعب ابی طالب شد
خوب شد آمدی ای معنی بی همتایی
بی تو هر آینه میمُردم از این تنهایی
دین اسلام در آنروز که بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن کس که خریدار شدش، حیدر بود
باعث گرمی بازار شدش، حیدر بود
وحی میبارد و من دوختهام دیده به تو
تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو
در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم
از رسولان دگر با تو اولوالعزمترم
میرود قصهی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام...
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e