eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
339 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب عالم همه گرديده محيط كرم امشب تكبير بگوئيد حرم شد حرم امشب بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب در سيزده ماه رجب، ماهِ مبارك ميلاد علي در حرم‌الله مبارك اركان حرم راست به سر شور ولايت بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت كامشب به حرم نور علي گشته عنايت نوري كه نه مبدأ بُوَد آن را نه نهايت كز نور الهي كند اين نور حكايت اين نور همان است كه پيش از گِل آدم تابيد ز حُسن ازلي در دِل آدم اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست اين نور همان راهبر نوح به درياست اين نور تجلاي خدا در دل سيناست اين نورِ عيان جلوه‌ی حق در يَد بيضاست اين نور همان معجزه‌ی فيض مسيحاست اين نور خطابي است كه در طور به موساست اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود اين نور چراغي است كه در عرش عيان بود اي بحر تجلاي اَزَل! اين گهر توست اي معجزه صُنع خدا! اين اثر توست اي روح‌الامين! مرشد تو راهبر تواست اي بيت! جمال اَحدِ دادگر توست اي آدم پاكيزه سرشت! اين پدر توست اي فاطمه‌ی بنت اسد! اين پسر توست بر روي دو دست تو يدالله مبارک ديدار جمال اسدالله مبارك آغوش گشوده است ز هم بيت‌ِ الاهش كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش اركان حرم تشنۀ يك نيم نگاهش مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش در پاكي و در زهد، خداوند گواهش پيغمبر اسلام بُوَد چشم به راهش تا بار دگر روح شريفش به تن آيد بر ياري او حيدر خيبرشكن آيد افتاده نفس در دل خلقت به شماره از چشم سماوات روان گشته ستاره مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره جبريل به ديوارِ حرم كرده اشاره وز شوق، گريبان حرم گشته دوپاره تا جلوه كند روي خداوند دوباره اي اهل حرم باز حرم محترم آمد تكبير بگوئيد علي از حرم آمد اين است كه دیدند به هر عصر عیانش اين است كه پيوسته زمان‌هاست زمانش اين است كه برتر ز مكان‌هاست مكانش آيات خدا ريخته از دُرج دهانش پيوسته بُوَد نام محمد به زبانش بگرفته به بر خواجۀ لولاك چو جانش لب‌هاش گل انداخته از بوسۀ احمد انگار كه قرآن شده نازل به محمد اين است كه سر تا به قدم، جان رسول است شمشير خدا، شير خروشان رسول است چون خرمن گل، زينت دامان رسول است از كودكي خويش، نگهبانِ رسول است قدر و نبأ و فاطر و فرقانِ رسول است قدرش بشناسيد كه قرآنِ رسول است قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل بر قلب وي، از قلب محمد شده نازل اي بندگي درگه تو روح سيادت اي مهر تو امضاي قبولي عبادت خوبان جهان را به درت روي ارادت "توحيد" به توحيد تو داده است شهادت بي دوستي‌ات خلق نگرديده سعادت از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت تو شير خدايي و محمد به تو نازد و الله قسم خالق سرمد به تو نازد ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر بي مهر تو ما را نَبُوَد روح به پيكر جايي كه بُوَد پاي تو بر دوش پيمبر كس را نَبُوَد گفتن مدح تو ميسّر اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر گيرم كه ببارد ز دهانِ همه گوهر با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد "ميثم" چه بگويد؟ چه بخواند؟ چه سرايد؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روح الامین! به بام حرم رو، اذان بگو بعد از اذان، ثنای علی همچنان بگو اوصاف شیر حق به زمین و زمان بگو لب را بشو به زمزم و با حاجیان بگو کامشب شب ولادت صاحب حرم شده بیت الحرم به مقدم مولا حرم شده امشب به کعبه فاطمه پروانه‌ی علی است دل دور کعبه گردد و دیوانه‌ی علی است دست خدا به کعبه روی شانه‌ی علی است امشب دل رسول خدا خانه‌ی علی است باور کنید جان به تن کعبه آمده باور کنید بت شکن کعبه آمده امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علی‌ست آوای سنگ‌های حرم ذکر یا علی‌ست بت‌های کعبه را همه دم ذکر یا علی‌ست امشب دعای فاطمه هم ذکر یا علی‌ست امشب زمین به یمن علی عرش می‌شود امشب فلک ز بال ملک فرش می‌شود ای کعبه! جلوۀ ازلی را نگاه کن مرآت حُسن لم یزلی را نگاه کن عید ولایت است "ولی" را نگاه کن یا فاطمه! جمال علی را نگاه کن آیینه از جمال جمیل خدا بگیر با چهرۀ علی زخدا رونما بگیر مادر! تمام هستی پیغمبر است این از انبیا به غیر محمد سر است این بر خلق آسمان و زمین رهبر است این دستش مبند بنت اسد، حیدر است این ای دخت شیر! بهر نبی شیر زاده‌ای شیری که هست صاحب شمشیر، زاده‌ای تو دخت شیری و اسدالله زاده‌ای بر جمله خلق، رهبر آگاه زاده‌ای بهر رسول، همدم و همراه زاده‌ای خوشتر ز آفتاب رجب، ماه زاده‌ای نوزاد تو کز او حرم الله منجلی‌ست آیینۀ تمام نمای خدا، علی‌ست نقش همیشه زنده‌ی لوح و قلم، علی‌ست در بین اولیا به دو عالم، عَلَم علی‌ست تصویری از حقیقت حُسن قِدم علی‌ست سعی و صفا و زمزم و رکن و حرم علی‌ست قرآن به وصف اوست که تکمیل می‌شود جـز او چـه کس معلم جبریل می‌شود؟! روز نخست ارض و سما گفت: یا علی روح الامین به وقت دعا گفت: یا علی آدم به موج درد و بلا گفت: یا علی در جنگ‌ها رسول خدا گفت: یا علی در ذوالفقار زمزمۀ لافتی علی‌ست بر روی هر که می‌نگرم نقش یاعلی‌ست ای شهریار کشور جان! یا علی مدد ای دستگیر خلق جهان! یا علی مدد ای رهنمای گمشدگان! یا علی مدد ای ذکر اهل دل به زبان! یا علی مدد ما جان و دل به مهر تو آراستیم و بس روز نخست از تو، تو را خواستیم و بس مرغ دلم کبوتر صحن و سرای توست شیرین‌ترین ترانۀ روحم ثنای توست مُهر حلال زادگی من ولای توست هر سو که رو نهم حرم با صفای توست از لحظه‌ای که پای به دنیا گذاشتم دینی به جز ولای تو مولا نداشتم گل بی نسیم مهر تو پژمرده می‌شود دل بی شرار عشق تو افسرده می‌شود نام تو با کلام خدا بُرده می‌شود یاد دمت مسیحِ دلِ مرده می‌شود تـو کیستی؟ امام تمام امام‌ها بر حضرتت هماره درود و سلام‌ها بی مِهر تو قبول صلوة و صیام نیست تکبیر و حمد و نیت و رکن و قیام نیست تبلیغ دین احمد مرسل تمام نیست ما را به جز تو بعد پیمبر امام نیست این مذهب و عقیده و ایمان"میثم"است حتی بهشت گـر تـو نباشی جهنم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جبریل شنید از تو، برای خبر آمد پَر سوخت و پَر ریخت و بی بال و پر آمد می‌خواست بگوید که خدا داخل کعبه است دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد ای عشق! بفرما قدمت روی سر ما خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم میخانه از اطراف ضریح تو برآمد با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم از جای لبم خوشه‌ی انگور درآمد محراب به محراب پی قبله دویدم ایوان طلاکوب توأم در نظر آمد می‌خواستم از مدح تو چیزی بنویسم یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد آیات خدا را همه در شور تو دیدم هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه ممنون پدر مادر خویشم که درونم مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه بیچاره و بدبخت و ذلیل است به هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه اصلاح شد و سمت شد متمایل هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه خوردند محک اول خلقت شب قالوا انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت به علیّاً ولی اللّه ایرانی‌ام و معتقدم ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه هنگام نماز است ببینید که برخاست فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیک شادی بشر تا که ز در می‌آید زآسمان بهر بشر باز خبر می‌آید همه ذرات به وجد آمده‌اند و گویا شوقی از شعشعۀ شمس وقمر می‌آید سه شب‌ و روز همه منتظران می‌گویند عاقبت از صدف کعبه گهر می‌آید خبر از بارش انوار هدایت دارد اعتکافی که در آن‌جا به نظر می‌آید این بشر کیست که گویند همه خلق جهان ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر می‌آید هاتفی بر همۀ اهل ولا زیبا گفت صد و ده مرتبه باید که "علی مولا" گفت ردّ پایی که به دیوار حرم جا مانده‌ست راه حلیّ‌ست که بر حلّ معما مانده‌ست جز علی کیست که در خانۀ توحید سه روز میهمان حرم حیّ تعالا مانده‌ست از حرم آمده بیرون و نگاه احمد مثل خورشید بر او غرق تماشا مانده‌ست لب قرآنی او را به دو بوسه بوسید باز هم تشنۀ یک بوسه درآنجا مانده‌ست مثل آئینۀ حیرت زده‌ای جبرائیل مات و دلدادۀ آن صحنۀ زیبا مانده‌ست حرم الله از او آینه‌ای پُر نور است هرفرشته به زمین‌بوسی او مأمور است کعبه با زمزم جوشنده علی می‌گوید آسمان با دل آکنده علی می‌گوید بی علی هیچ‌کسی راه به جایی نبرد هر که دارد دل ارزنده علی می‌گوید جز علی نیست یدالله، که در ملک وجود هرکسی که شده درمانده علی می‌گوید می‌کند سیر الی الله در آفاق جهان سرفرازی که سرافکنده علی می‌گوید این مسیحا شدن عیسیِ مریم از چیست؟ مرده را گر که کند زنده، علی می‌گوید راز اعجاز مسیحا ز تولای علی‌ست بهتر از عطر جنان عطر نفس‌های علی‌ست بس که گل بر سر تو خیل ملک می‌ریزد دسته‌دسته گل شادی ز فلک می‌ریزد صف به صف خیل فرشته به زمین می‌آید پر ز خاک قدم تو ز ملک می‌ریزد ساقی چشمۀ توحید به جام جانت شهدی از ساغر الله معک می‌ریزد ای مه سیزدۀ ماه رجب لطف خدا سیزده بار بر این سفره نمک می‌ریزد جز تو از چشمۀ کوثر چه کسی در محشر بر جگرسوختگان آب خنک می‌ریزد هرکه جانش تهی از شعشعۀ مهر شماست می‌توان گفت که لب‌تشنۀ صحرای جزاست من کی‌ام تا که زحالات شما دم بزنم آمدم تا ز روایات شما دم بزنم همه نورید و در انوار الهی محوید حد من نیست ز آیات شما دم بزنم باید از اشک، وضو داشته باشم که دمی بتوانم ز عبادات شما دم بزنم کاش در مسجد کوفه بنشینم یک روز تا که از ذکر مناجات شما دم بزنم من که جز خیر ندیدم زشما در همه عمر بهتر آن‌ست زخیرات شما دم بزنم کرمی کن ز دل ما همه رفع غم کن نذر این سائل درمانده یکی خاتم کن بال جبریل امین فرش ره پای تو بود راه شیری متبرک به قدم‌های تو بود درجهان هیچ کسی درخور شأن تو نبود یک نفر بود؛ فقط فاطمه همتای تو بود شجره‌نامۀ تو آیۀ تطهیر نبی است هل اتی پرتوی از جلوۀ تقوای تو بود اسد اللهی و عین اللَه و وجه الهی این همه نکته‌ای از عَلَّم الأسمای تو بود غزوات تو همه عطر خدایی دارد که خدا شاهد دستان توانای تو بود کاش بر جان و دلم عطر خدایی بزنی مُهر بر، نامۀ اعمال «وفایی» بزنی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب حرم خدا حرم شد از مقدم یار محترم شد کعبه شده محو و مات و مدهوش دیوار ز هم گشوده آغوش هر قطعۀ سنگ، کوه طوری‌ست هر نخلۀ خشک، نخل نوری‌ست در زمزمه‌های آب زمزم آوای علی علی‌ست هر دم ای هجر، شب وصال تبریک مجد و شرف و جلال تبریک.. ای کعبه سعادتت مبارک ای بیت، ولادتت مبارک بر خویش ببال مام کعبه طفل تو بُود امام کعبه دلبند تو پیر کائنات است طفل تو امیر کائنات است روزی که نبود نام هستی می‌کرد علی خداپرستی از صبح ازل علی، علی بود پیوسته به هر ولی، ولی بود در بود و نبود مقتدا بود او بود و محمد و خدا بود ای نفس رسول و جان قرآن ای دست خدا، زبان قرآن خورشید بلند بام کعبه از صبح ازل امام کعبه.. تو احمد و احمد است حیدر یک روح که دیده در دو پیکر؟ گفتار همارۀ تو تنزیل شاگرد قدیمی تو جبریل در لیلۀ قدر، قدر قدری در صحنۀ بدر، بدر بدری میدان نبرد پای‌بستت شمشیر نیازمند دستت تو قلۀ عرش را امیری؟ یا همدم کودک صغیری؟ غیر از تو که، ای خدای را شیر بخشیده به خصم خویش شمشیر؟ در مُلک وسیع حق، امامی با پیر فقیر، هم‌کلامی با آن‌که امام جمع بودی در بزم فقیر، شمع بودی تو مالک عرش در زمینی حیف است میان ما نشینی در عرش امام آفتابی در فرش چرا ابوترابی؟ ای قلب تو خانۀ محمد جای تو به شانۀ محمد تو بت‌شکن و خداپرستی بر شانۀ وحی بت شکستی ای پشت سرت دعای کعبه ای بت‌شکن خدای کعبه.. روزی که نه آب و نه گِلم بود جای تو به خانۀ دلم بود با مهر تو روی خود نمودم با مهر تو چشم خود گشودم.. هر شب که به گاهواره خفتم تا صبح علی علی شنفتم عمری به محبتت اسیرم تا با تو بمانم و بمیرم ای مهر تو بود و هست «میثم» فردا تو بگیر دست «میثم» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کار من نیست که بنشینم و املات کنم  شأن تو نیست که در دفترم انشات کنم عین توحید همین است که قبل از توبه باید اول برسم با تو مناجات کنم سالی یکبار من عاشق نشوم می‌میرم سالی یکبار اجازه بده لیلات کنم همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه‌جا تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم پدر خاکی و ما بچه‌ی خاکیّ توأییم حق بده پس همه را خاک کف پات کنم از تو ای پیر طریقت که سر راه منی آنقدر معجزه دیدم که مسیحات کنم از خدا خواسته‌ام هرچه که دارم بدهم جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم مثل ما ماه پیمبر! به خودت ماه بگو اشهد أنّ علیاً ولی الله بگو آینه هستم و آماده‌ی ایوان شدنم آتشی هستم و لبریز گلستان شدنم چند وقتی‌ست به ایوان نجف سر نزدم بی سبب نیست به جان تو پریشان شدنم سفره‌ی نان جویی پهن کن ای شاه نجف بیشتر از همه آماده‌ی مهمان شدنم آنکه از کفر در آورد مرا مهر تو بود همه‌اش زیر سر توست مسلمان شدنم از چه امروز نیفتم به قدومت وقتی ختم شد سجده‌ی دیروز به انسان شدنم دهِ ذی الحجه‌ی من هجده ذالحجه‌ی توست هشت روز است که آماده‌ی قربان شدنم جان به هرحال قرار است که قربان بشود پس چه خوب است که قربانی جانان بشود شأن تو بود اگر این همه بالا رفتی حقّ تو بود که بالاتر از اینجا رفتی شانه‌ی سبز نبی باطنش عرش الله است تو از این حیث روی عرش معلا رفتی انبیاء نیز نرفتند چنین تا معراج انبیاء نیز نرفتند تو اما رفتی به یقین دست خدا، دست پیمبر هم هست پس تو با دست خودت این همه بالا رفتی باید این راه به دست دگری حفظ شود علت این بود که تا خیمه‌ی زهرا رفتی تو ولی هستی و منجیّ ولایت زهراست تو هدایت‌گری و نور هدایت زهراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه مولا شد حدیثِ طیْر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شُبّر و شُبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی دانه‌ى اشكی چنان آیینه صافت می‌كند سوزِ آهی مُحرم بزم عفافت می‌كند رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند معتكف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود مادری، كو را ببخشد عالیِ اعلی، علی پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او ای حرم! در باز كن، جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یک دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند خود كمر در خدمت این كودک و مادر ببند ای حرم! غسل زیارت كن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بكش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مَقالش را ببین كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ از قلب پیمبر باز شد شهر علمِ مصطفی را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار كاش می‌شد یک علی وین ویژگی‌ها آشكار این نخواهد شد ولی از مكتب ایثار او كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میل پروازی نباشد، پر نمی‌آید به کار التماس چشم‌های تر نمی‌آید به کار باید از صدق و صفا همواره دل را صاف کرد شوق جانبازی نباشد، سر نمی‌آید به کار فقر ذاتی‌مان سبب شد سائل این در شویم در سلوک ما که سیم و زر نمی‌آید به کار رعیت خود را محبت کرده آقا می‌کنند محضر این خاندان نوکر نمی‌آید به کار درد بی درمان ما را هیچ‌گونه مرهمی جز غبار مقدم قنبر نمی‌آید به کار باید امشب جام مستی‌مان لبالب پر شود تا نباشد باده‌ای، ساغر نمی‌آید به کار ما به شوق روی مولا سوی جنت می‌رویم جنت بی ساقی کوثر نمی‌آید به کار "حُبُّهُ ایمان" به این معناست که بی مهر او روزه‌های مسلمین دیگر نمی‌آید به کار بی گمان در محشر فردا به جز سرمایه‌ی دوستی با آل پیغمبر نمی‌آید به کار "آمدم دنیا برای دیدن روی علی" "سرنوشت من گره خورده به گیسوی علی" دور تا دور حرم بزمی فراهم می‌شود می‌رسد آقای ما، آقای عالم می‌شود طفل در قنداقه‌ای "قد افلح…" سر می‌دهد زاده‌ی بنت اسد، عیسی بن مریم می‌شود حب مولا انبیا را شأنیت بخشیده است با ولایش نوح نوح و آدم آدم می‌شود پور عمران یاعلی‌گویان به دریا می‌زند با علی در بارگاه قُرب محرم می‌شود مرتضی دست خدا، چشم خدا، روح خداست در وجود او خدا بهتر مجسم می‌شود پلک برهم می‌زند، روزیِ عالم می‌رسد هر که از چشمش می‌افتد روزی‌اش کم می‌شود هرچه دارم را فدای خاک پایش می‌کنم آن قدر خوب است که بابا صدایش می‌کنم بُوالحَسَن، خَیرُ البَشَر، إِبنُ الصَّفا یعنی علی حِیدَر و صَفدَر، غضنفر ، مرتضی یعنی علی والِدُ السِّبطِین، اَمیرَالمُومِنین، نَفسُ الرَّسول زَوج زَهرا و وَصیُّ المُصطَفی یعنی علی وارِثُ عِلمِ النَّبیین و وَلیُّ المُتَّقین بوتراب و حضرت بابُ الهُدی یعنی علی هَم امامُ المُسلمین و هَم حَیاتُ العارفین بی گمان حِصن حَصین، کهفُ الوَری یعنی علی رمز باءِ تَحتِ بِسم الله رَحمن الرَّحیم رُکنُ الایمان بَعد رُکنُ الاولیا یعنی علی اَوَّلُ مَن يَدخُلُ الجَنَّة، صِراطُ المُستقیم سَیِّدُالاَبرار، مِصباحُ الدُّجی یعنی علی أَقوَمَ النّاس بِعَهدِ الله، دَیّانَ العَرَب اَفضَلُ الناسُ و وَصّیُّ الاوصیا یعنی علی أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله، یَعسوب قُریش قاتِلُ الکُفّار، شاه لافتی یعنی علی کعبه و رکن و مقام و زمزم و حجر و حطیم مستجار و مشعر و مروه صفا یعنی علی حُجرِعین، قُنسوم، شَمساطیل، حِزبیل و امین اَصب و مَنسوم و مُعین و ایلیا یعنی علی حمد و توحید و نبأ، یاسین و اسرا و صحف شمس و ناس و ملک و شرح و والضحی یعنی علی «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» خلق جنت بی گمان تنها برای شیعه بود واژه واژه واژه‌ام را شعر نابش می‌کنم در غزل حل می‌کنم جام شرابش می‌کنم خانه‌ی مولای من دروازه‌ی خوشبختی است با علی کوه گناهم را ثوابش می‌کنم می‌زنم بر سینه‌ام سنگ علی را روز و شب سینه را اینگونه خوش رنگ و لعابش می‌کنم می‌برد هر صبح یکشنبه مرا سوی نجف عکس ایوان طلایی را که قابش می‌کنم از علی بن ابیطالب مدد می‌گیرم و .‌.. نقشه‌های شوم را نقش بر آبش می‌کنم از منادی‌های وحدت هستم اما ناگزیر هرکسی که دشمنی ورزد جوابش می‌کنم مأذنه باید از آن نام علی آید به گوش غیر از این باشد اگر، قطعاً خرابش می‌کنم راه من از راه تزویر زبیری‌ها جداست جانشین مصطفی تنها علیِ مرتضی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمد آن چشمه‌ی رحمت که جهان خرّم از اوست آفتابی که درخشنده همه عالم از اوست در گلستان وِلا لاله رخی چهره نمود که صبا غالیه افشان و مبارک دم از اوست در حریمِ حرمِ کعبه به دنیا آمد آن که رُکنِ حرم و پایه‌ی دین، محکم از اوست فاطمه بنت اسد را پسری بو العجب است مرحبا دختر شیری که چنین ضِیْغَم از اوست آمد آن مظهر قدرت که به تأیید خدا قامت بازوی پیغامبر اکرم از اوست آمد آن میر ولایت که پس از ختم رسل مسجد و منبر و  تیغ و زره و خاتم از اوست اوست باب حسن و همسر زهرای بتول پسری هم چو حسین نابغه‌ی اعظم از اوست او نه از زادنِ در کعبه معزّز شده است بلکه خود بیت خدا محترم و مُعظَم از اوست تا بر افراشت چنان رأیت مردانه چنین عَلم کفر نگون، پشت دلیران خم از اوست گر جهان در کنف پرچم اسلام آید عجبی نیست که افراشته این پرچم از اوست کاخ ایمان نپذیرد خِلَل از فتنه‌ی کفر این بنایی‌ست که پاینده و مستحکم از اوست مخزن علم خداوند علی باشد و بس جز نبی هر که علیم است، علی اَعلم از اوست آنچه گفتند بزرگان سخنِ مدح، بر اوست و آنچه دارند ادیبان همه بیش و کم از اوست دوش دیدم که "مؤید" به صراحت می‌گفت نه همین طبع روان، هر چه که من دارم از اوست ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روحِ والای تو از جنس خدا می‌باشد نفَسِ سينه‌ی تو عقده‌گشا می‌باشد نخ سجاده‌ی تو شهپر جبرائيل است چين پيشانی تو قبله‌نما می‌باشد از تو می‌خواست خدا تا كه بمانی چندی كه حساب تو در اين خانه جدا می‌باشد فارقيم از هوس سِيرِ خيابانِ بهشت خاكِ زير قدمت جنت ما می‌باشد سائلي آمده و از تو كرم می‌خواهد ا‌ی كه انگشتر تو فكر گدا می‌باشد دل ما را بشِكن گوهر اگر می‌خواهی سيّدي امر نما قنبر اگر می‌خواهی هم‌نشينت شرف و عزت موسا دارد هم ركابت نفس حضرت عيسا دارد هر كه گرديد گرفتار خم گيسويت در گره باز نمودن يدِ طولا دارد عرقي كه سر پيشاني تو حلقه زده پايِ هر نخل رطب قدرت دريا دارد چاهِ آبي كه خودت وقفِ يتيمان كردی هرچه دارد ز سرْ انگشت تو مولا دارد بی سبب نيست كه با تيغ دو سر می‌جنگی چون به يك قبضه تولا و تبرا دارد نام تو زينت دنياست خدا می‌داند نقش انگشتر زهراست خدا می‌داند مِنّتِ زلف تو دارم كه گرفتارم كرد گوهر مهر تو اينگونه خريدارم كرد كافري بيش نبودم عَلَوی‌ام كردی نفس عشق شما بود كه بيدارم كرد كار و بار ِدلم از مِهر شما سكه شده عاقبت عشق، مرا شُهره‌ی بازارم كرد سايه‌ی لطف خودت را ز سرم كم نكنی بركت سايه‌ی تو لايق دربارم كرد كيميايی بنما تا زرّ نابم سازی اربعينی بطلب تا كه شرابم سازی اي علمدار خدا صاحب شمشير دو سر اسدالله‌ترين اي زرهِ پيغمبر هر كسی در پی آن است به جايی برسد سر نهادن به كف پای تو مارا خوشتر يكی از پا به ركابان حريمت حمزه گوشه‌ای از سَكَنات و وَجَناتت جعفر ضربه‌ای را كه تو در غزوه‌ی احزاب زدی از عبادات ملك، جن و بشر سنگين‌تر كس جلودار تو ای حيدر كرار نبود شاهد قدرت بازوی تو باب الخيبر بي سبب نيست كه عباس زره می‌پوشد در دلِ علقمه می‌گفت اناابن الحيدر يل شمشير زن قطب جهان می‌باشی اسدالله زمين، شير زمان می‌باشی قامتي نيست كه در پيش قدت تا نشود ملكی نيست كه تا پيش قدت پا نشود به خداوند قسم دور حريمت مريم گر نيفتد ز نفس، مادر عيسا نشود زدی از كعبه برون تا كه بدانند همه كعبه‌ی دل وسطِ كعبه‌ی گِل جا نشود هر كسی قنبرتان را به تمسخر گيرد به زمينی تو بكوبيش دگر پا نشود تا كه تو آب بر اين نخل رطب می‌ريزی خار اين نخل محال است كه خرما نشود من دخيل حرم شاهِ نجف می‌باشم هو مدد گر گره‌ی نوكريم وا نشود هر كسی خادم دربار تو در عالم نيست می‌توان گفت كه از سلسله‌ی آدم نيست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنان ز کعبه آمده برون کسی خدای‌گون که گوییا ز خانه‌ی خودش نهاده پا برون هنوز بعد سال‌ها، نمانده جای چند و چون عزیزکرده مثل او کسی ندیده تا کنون عزیزکرده‌ی خدا فقط علی‌ست تا ابد به کوری تمام منکران بگو: "علی مدد" خدا نخوانمش که نیست هیچ باب میل او اگرچه در زمین و آسمان همه طُفیل او علی نشسته صدر مجلس و جهان به ذیل او چقدر رشک می‌برم به مالک و کمیل او که مست می‌شدند باده باده از میِ علی جهان به سوی هیچ رفت و آن دو در پی علی نگویمش که بنده بود؛ کفر نعمت است این به "مستجار" خیره شو! خود قیامت است این دلیل واضحی برای اهل حیرت است این به کعبه نسبتش اگر دهم جسارت است این دهان کعبه باز شد که "من کجا و او کجا؟ شکست‌خورده جام‌ می کجا و آن سبو کجا؟" چگونه می‌توان به عرش رفت آن‌چنان که او؟ خطابه داشت با خدای خود به آن زبان که او؟ مگر جز او کسی نهاده پا به آسمان؟ که او- رفیق بوده با خدا! نشان به آن نشان که او- همیشه جمله‌های تازه داشته است از خدا نگفت تا کجا اجازه داشته است از خدا به ناگهانِ تیغ مرتضا میانِ معرکه به آن چکاچک عظیم و حیرت ملائکه که می‌روند دشمنان یکی یکی به مهلکه قسم به بازوان او، کسی ندیده‌ است که جدا شود دمی ز ذوالفقار دست مرتضا ندا رسید از آسمان که "ناز شست مرتضا" چون آفتاب می‌کِشد عبای خویش بر زمین که پرتوی عنایتش رسد به آن رسد به این به وقت رزم، خشم او چقدر وحشت‌آفرین میان کوچه‌ها چُنان، میان معرکه چُنین نگو تناقض است این! ابوالعجایب است او امیر مشرق است او، امام مغرب است او صحاح ستِّه مُعترِف به منصبِ الوهی‌اش محیرالعقولی‌اش، و فاتح‌الفتوحی‌اش نمی‌رسد خلیفه‌‌ای به اوج باشکوهی‌اش خوشا نماز صبح در نجف خوشا صَبوحی‌اش خوشا به آن اذان که اشهدش به نام مرتضاست کبوتر حریم او چقدر "کاشف‌الغطاست" خوش‌ست این قبیله را مَوالیِ علی شدن که اهلی علی و از اهالیِ علی شدن غلام آن صفات لایزالی علی شدن فقط به مجتبی رواست تالیِ علی شدن مباد آن که هر دهان نشُسته را امیر گفت فقط سزاست بر علی مرتضا امیر گفت مرا ببر به کوچه‌های "انما ولیّکم‌" ببر به آن دیار که کسی در آن نگشت گم بزرگ راهی است راهِ خاکیِ غدیر خم که از حِجاز و از عِراق می‌رسد به شام و قم مرا ببر به خلوتی که چاه بود و مرتضا به کوفه‌ای که اشک بود و آه بود و مرتضا چقدر خالی است تا همیشه جای فاطمه چقدر غصه می‌خورد علی برای فاطمه نمی‌رود ز خاطرش ولی صدای فاطمه صدا صدای گریه‌های های های فاطمه دلش چه تنگ می‌شود برای همسری که داشت برای عطر خانه‌ی ز عرش بهتری که داشت جهان حلالیت طلب نکرد آخر از علی ولی شد آخرالزمان چقدر محشر از علی قیام می‌کند کسی محمدی‌تر از علی که ارث برده راه و رسم فتح خیبر از علی کسی که می‌برد به سوی تیغ ذوالفقار دست از آن سلاله‌ی علی همین هم انتظار هست! 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خواندن از محبوب خود منبر ندارد احتیاج عشق‌بازی شعرهای تر ندارد احتیاج می نخورده عاشقانش امشب ازخود بی‌خود‌ اند مست مستان ساقی و ساغر ندارد احتیاج یک نسیم از سوی گیسوی نگارم کافی است بزم امشب نافه و عنبر ندارد احتیاج در سر مرغان بامش حسرت پرواز نیست یاکریم جلد اینجا پر ندارد احتیاج فقر را از صاحبش هرشب گدایی می‌کند عبد مولا کیسه‌های زر ندارد احتیاج هرکه دارد سایه‌ی لطف علی را بر سرش مطمئنم به کسی دیگر ندارد احتیاج مثل پیغمبر که وقتی مرد میدانش علی‌ست در میان معرکه لشگر ندارد احتیاج نیمه‌ی ماه رجب شد اعتکافش واجب است زادگاه مرتضی قطعاً طوافش واجب است عید میلاد علی عید سعید کعبه است آن که به پابوسی‌اش اول رسیده کعبه است کعبه را از لات و عزی و هبل خالی کند مرتضای بت شکن تنها امید کعبه است خشت خشت‌اش از علی گوید سخن بیت الحرام کودک بنت أسد تنها نوید کعبه است از جلالش، از شکوه‌اش مکه می‌لرزد به خود شاهد حرفم تکان‌های شدید کعبه است سنگر شیر خدا بودن به امر ذات حق بی گمان از افتخارات جدید کعبه است می‌توان فهمید از "سَمَّتنی اُمّی حِیدَرَه" حیدر کرار سردار رشید کعبه است جز به روی او برای هیچ‌کس در وا نشد پس علی بن ابی‌طالب کلید کعبه است سال‌های سال مشتاق طواف کعبه‌ایم بیشتر از هر کجا محو شکاف کعبه‌ایم جبرئیل از مقدم پاکش بشارت می‌دهد عالمی را مژده‌ی جشن ولادت می‌دهد از "لِیُذهِب عَنکُمُ الرِّجس" اینچنین پیداست که با نگاه خود دل ما را طهارت می‌دهد نور قرآن در دلش؛ "قَد اَفلَحَ" روی لبش به رسول اللهی احمد شهادت می‌دهد هم امیرالمؤمنین با حق و هم حق با علی‌ست مرتضی سر تا به پا بوی عدالت می‌دهد گر علی روزی به کرسی قضاوت رو کند به خطاکاران به یک اندازه فرصت می‌دهد هادی شهر است و دنبال هدایت کردن است چادر زهرای خود را گر امانت می‌دهد من صد و ده تا گره وا می‌کنم با نام او بی گمان نادعلی همواره حاجت می‌دهد محشر آن وقتی تماشایی‌ست که آقای من دوستان خویش را اذن شفاعت می‌دهد آخرش یک روز خواهم رفت ایوان نجف ِآخرش یک روز توفیق زیارت می‌دهد هدیه‌ی روز پدر جان را کنم تقدیم او هر چه دارد شیعه در راه ولایت می‌دهد در میان قلب هر جنبنده‌ای یاد علی‌ست آفرینش در میان مشت مقداد علی‌ست دسته دسته راهبان هم بی قرار ایلیا با رسولان اولوالعزم‌اند یار ایلیا یوسف و الیاس و ابراهیم و اسماعیل و نوح هود و ادریس نبی میراث‌دار ایلیا ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در گردش‌اند از همان روز نخستین بر مدار ایلیا خط به خط هر خطبه‌ی نهج البلاغه خواندنی‌ست در عجب اندیشه‌ها از شاهکار ایلیا جمله جمله در میان هر کتابی رخنه کرد واژه در واژه کلام استوار ایلیا حضرت موسی کلیم الله ارادتمند او حضرت عیسی بن مریم دوستدار ایلیا صد هزار انجیل امشب رونمایی می‌کنیم از حواریون مجنون دچار ایلیا مثل فردای فرج فردای رجعت دیدنی‌ست انبیا و اولیا چشم انتظار ایلیا مسیا، طیطه و شبر و شبیر و سوشیانس عالمی ریزه خور ایل و تبار ایلیا مرد و زن؛ پیر و جوان هر شب گدایش می‌شوند انبیا در حشر محتاج عطایش می‌شوند در سلوک حیدریون، در مرام شیعیان غیر نان مرتضی باشد حرام شیعیان با طلوع آفتاب از شوق هر یکشنبه‌ای می‌رود سمت نجف ذکر سلام شیعیان یاعلی روی لب ما تا قیامت باقی است یا علی تسبیح صبح و ظهر و شام شیعیان جز علی بن ابیطالب به شخصی دل مبند تکیه بر شاه نجف رمز دوام شیعیان همتی کن شامل "کونوا لنا زینا" شوی نیست غیر خیرخواهی در پیام شیعیان یاری مظلوم اگر کردیم میراث علی‌ست یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست افتخار ذوالفقار در نیام شیعیان لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار می‌شود صبح فرج رمز قیام شیعیان تحت امر مهدی زهرا قیامت می‌کنیم دیدنی باشد یقیناً انتقام شیعیان روزگاری می‌رسد کفار زانو می‌زنند روزگاری می‌شود دنیا به کام شیعیان شک نکن سیلی سختی می‌خورد آل یهود از بزرگ و کوچک ما؛ از تمام شیعیان کار اسرائیل آن ساعت به ذلت می‌کشد می‌شود پامال دشمن؛ زیر گام شیعیان محفل آزادی بیت المقدس دیدنی‌ست با حضور رهبر والا مقام شیعیان شک نکن با خانواده دل به جاده می‌زنیم پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان مدحت آل پیمبر گرمی بازار ماست شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e