eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
41.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
283 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دارد ای شب چه قدَر ماه تماشا امشب شب قدر است شب نوزدهم یا امشب؟ این چه ماهی‌ست که دنبال خودش راه انداخت کوچه‌های رمضان را به تماشا امشب این کدام آب حیات است؟ که از نوش لبش می‌دهد آب شفابخش به عیسی امشب به هوایش زده‌ام بال و پری؛ روشن نیست می‌برد عشق، مرا تا به کجاها امشب؟ دیگر از شوق، عنان غزل از دستم رفت بسکه در زلف تو خوش کرده دلم جا امشب چون حسن حاصل عمر مرج البحرین است داده حق، گوهر نابی به دو دریا امشب همه ذرات جهان دور سرش می‌گردند ما که مستیم و خرابیم به مولا امشب قبله را در وسط ابروی او خواهد دید خوب اگر سیر کند مسجد الاقصی امشب حَسَنی آمده در عالم هستی که به حُسن دل هستی ز رخش رفته به یغما امشب سفره‌داری به جهان آمده مردم که ز شرم حاتم افتاده سر سفره‌اش از پا امشب تا شد از گردش ایام قد دهر؛ ولی تا نشد سفره‌ی احسان حسن... تا امشب چون شنیدم حسنش را به جهان خوانده غریب این غزل هدیه‌ی من باد به زهرا امشب دارم امید به دست کرمش مثل وصال بلکه این شعرِ مرا هم کند امضا امشب چون ندارد غزلم بیشتر از این هنری اکتفا می‌کنم این‌جا به همین‌ها امشب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب ای ماهِ الهی، آفتاب آورده‌ای اختری تابان ز برج بوتراب آورده‌ای گلبن سبز ولایت را گلاب آورده‌ای یا که از بحر نبوّت دُرّ ناب آورده‌ای شادی و وجد و سرور بی حساب آورده‌ای پای تا سر احمد ختمی مآب آورده‌ای کوثر طاها! دلت روشن تبارک زاده‌ای این مبارک ماه را، ماهِ مبارک زاده‌ای مُلک هستی غرق در انوار پا تا سر شده جلوه‌گر در ماه حقّ، ماهی خدامنظر شده روشن از خورشید حسنش، چشم پیغمبر شده پای تا سر غرق شادی و شعف حیدر شده بر همه معلوم سرّ سورۀ کوثر شده یا محمّد! یا محمّد! دخترت مادر شده عزّت و مجد و جلال کبریایی را ببین در گل روی حسن، حُسن خدایی را ببین می‌توان دیدن جمال غیب را در این جمال می‌توان خواندن چو ذات بی مثالش بی مثال صاحبان عقل، مات این جمال و این جلال عارفانِ دهر، محو این صفات و این کمال کبریا وجه و علی آیین و احمد خطّ و خال کرده بیت وحی را یکباره غرق شور و حال گاه حیدر داردش چون کعبۀ جان در بغل گه محمّد گیردش مانند قرآن در بغل حُسن‌ها بر گِرد شمع عارضش پروانه‌ای خلدها از بوستان طلعتش ریحانه‌ای حلم‌ها در پیش حلم حضرتش افسانه‌ای قدسیان در آستان قدس او بیگانه‌ای اختران هر یک به بحر رحمتش دُردانه‌ای آسمان از کوثر احسان او پیمانه‌ای ماه کنعان ولایت، یوسف زهراست این اوّلین فرزند حیدر، دوّمین مولاست این دامن ماه صیام امشب دهد بوی حسن آسمان‌ها سجده آوردند در کوی حسن مهر، خود را کرده گُم در پرتو روی حسن ماه، زیبایی گرفت از حَسن دلجوی حسن سوره‌ی و اللّیل، خود را بسته بر موی حسن آیۀ والشّمس، گردیده ثناگوی حسن ابر، لطف و رحمتش بر خلق بارد بیشتر آنچه خوبان سر به سر دارند، دارد بیشتر این کریم اهلبیت، این مظهر لطف خداست این امام دوّم این اوّل عزیز مصطفاست این فروغ سوّم این چارم نفر زاهل کساست این گرامی وارث صبر علیّ مرتضاست این به صلحش فُلک سرگردان دین را ناخداست این صراط الله اعظم، این امام مجتباست هم سپهری‌ها زعیم اهلبیتش خوانده‌اند هم زمینی‌ها کریم اهلبیتش خوانده‌اند روح اهل خلد و ریحان بهشت است این پسر بلکه طاووس گلستان بهشت است این پسر سرو خوشرفتار بستان بهشت است این پسر جان آل الله و جانان بهشت است این پسر آفتاب صبح ایوان بهشت است این پسر سیّد جمع جوانان بهشت است این پسر ای تمام شیعیان! این است مولای شما ای جوانان بهشت! این است آقای شما سرّ دشمن بر ملا گردید با صبر حسن جاودان دین خدا گردید با صبر حسن حق ز باطل تا جدا گردید با صبر حسن هستی دشمن فنا گردید با صبر حسن نهضت عترت به پا گردید با صبر حسن کربلا، کرب و بلا گردید با صبر حسن دین اسیر انزوا می‌شد اگر صلحش نبود دست دشمن باز وا می‌شد اگر صلحش نبود ای خط و خالت همه آیت در آیت یا حسن ای سپهر وحی را شمس ولایت یا حسن ای کلامت خلق را نور هدایت یا حسن ای خروشان بحر موّاج عنایت یا حسن ای یم جود، ای کریم بی‌نهایت یاحسن ای جهانت جمله در ظّل حمایت یا حسن یابن‌ زهرا! من نمی‌گویم ثناگوی توأم تو کریم عالمی، من سائل کوی توأم سینه‌های سوخته، شمع شب تار توأند طایرانِ سدره صبح و شام زوّار توأند عرشیان در عرشِ اعلا هم گرفتار توأند آسمان‌ها غرق در دریای انوار توأند ماه‌رویان ذرّه‌ای از مهر رخسار توأند شهریاران برده‌های کوه و بازار توأند مهر تو هم بحر ما، هم فُلک ما، هم نوح ماست تربت بی زائرت، بیت الحرام روح ماست تو ز وصف عرشیان و فرشیان بالاتری نو نبی را جانِ شیرین، تو خدا را مظهری تو کتاب اللهِ روی سینۀ پیغمبری تو علیّ مرتضایی، تو بتول اطهری تو امام مجتبی، چشم و چراغ حیدری تو کریم عترتی، تو دست لطف داوری جودْ سائل، عفوْ مرهون و کَرَمْ مهمان توست چشمِ «میثم» در دو دنیا بر تو و احسان توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شیرینی نام تو که در کام من افتاد شهد عسل و طعم رطب از دهن افتاد از پیکر گلپوش غزل پیرهن افتاد تا قرعه در این شعر به نام حسن افتاد این شعرِ متنتن، پُرِ الله شد امشب در بیت علی، حوض پُر از ماه شد امشب ماهی به جهان سر زده زیباتر از این؟ نه نوشیده کسی آب گواراتر از این؟ نه هر چار فلک دیده مسیحاتر از این؟ نه دنیا به خودش دیده شکیباتر از این؟ نه شکرانه‌ی میلاد تو در روزه نگنجد این بحر همان‌ست که در کوزه نگنجد امشب که وزید از طرف عرش شمیمی بی تاب دلم رفته به دنبال نسیمی دنبال مسیحایی و دنبال کلیمی افتاده عنانِ غزلم دست کریمی آیات غریبی‌ست شکوه حسنی را من عاشقم این سوره‌ی مکّی مدنی را حُسنش همه جا نُقل محافل شده امشب "یارب بحسن" ذکر نوافل شده امشب قرآن غریبی‌ست که نازل شده امشب از ماه بپرسید که کامل شده امشب از روی گُلَش، خانه‌ی زهرا شده گلشن ای نیمه‌ی ماه رمضان! چشم تو روشن حُسنی متولد شده در حصن حصینی بر خاک رسیده قدم عرش نشینی بَه بَه! چه جلال و جبروتی! چه جبینی! اَلعِزّةُ لِله! چه نقشی! چه نگینی! نازل شده بر خلق، عجب خیرکثیری! ُای شعر برقص آ... چه مراعات نظیری! حق ریخته در میکده‌ی چشم تو مستی پیدا شده از مستی چشمان تو هستی بی حوصله‌ای شیعه‌ی حیدر! چه نشستی؟ دامان کریم است بچسبید دو دستی والله که یک عمر به جایی نرسیده‌ست هرکس مزه‌ی عشق حسن را نچشیده‌ست چشم تو شرابی‌ست که میخانه پسند است این باده‌ی نابی‌ست که پیمانه پسند است زنجیر سر زلف تو دیوانه پسند است تنها نه فقط دوست، که بیگانه پسند است ای کاش که بی عشق تو معنا نشوم من از جمع شهیدان تو منها نشوم من واللیلِ اذا عسعسَ از موی تو گفته است والصّبح تنفّس، غزل روی تو گفته است حافظ چقَدر از شب گیسوی تو گفته است گل کرده اگر شعر من، از بوی تو گفته است تنها نه غزل راهِ خیالِ تو گرفته‌ست جبریل هم امشب پَر شال تو گرفته‌ست در حُسن، تویی مثل خداوند وحیدا روی تو بهشتی‌ست که وَعداً و وعیدا محتاج نگاه تو شقیّاً و سعیدا مَن ماتَ علی حبّ تو، قد ماتَ شهیدا ای ماه! تو را یک شب اگر بدر ببیند باید همه‌شب خواب شب قدر ببیند روز و شب ما بسته به لا و نعم توست ماه رمضان هم سر خوان کرم توست ما را غم خود نیست که این‌گونه غم توست با این همه، دل‌های محبان حرم توست در سینه‌ی ما، گوهر ما بودی از اوّل تنها غزل ناب خدا بودی از اوّل.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 در روزه اگر مرد و زن افطار کنند با آب، رطب یا لبن افطار کنند امشب علی و فاطمه و پیغمبر با بوسه ز روی حسن افطار کنند@hosseinieh_net@dobeity_robaey
🌷 تابیدن انوار جَلی دیدن داشت روئیدن حُسنِ ازلی دیدن داشت آن لحظه که فاطمه به طفلش خندید لبخند محمد و علی دیدن داشت@hosseinieh_net@dobeity_robaey
☘زائرین گرامی 🌸ضمن عرض تبریک 📣 رباعیات با موضوعِ ولادت امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) را در کانال زیر مشاهده نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 رهبر انقلاب امشب در دیدار شاعران: شعر رسانه است. امروز در دنیا چالش‌ها و درگیری‌ها، چالش‌های رسانه‌ای است. رسانه‌ها بیش از موشک و پهپاد و هواپیما در عقب راندن دشمن تاثیر می‌گذارند و دلها و ذهن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند. هر کس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. 💻 Farsi.Khamenei.ir
بر کویر سفره‌های سائلان، باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منّان تویی آن‌که بوده خاندانش از ازل مسکین، منم آن‌که بوده خاندانش از ازل سلطان، تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه‌ات سائلان هستند صاحب‌خانه و مهمان تویی هر کجا حرف از کریمان دو عالم می‌شود اولین نامی که هر کس می‌کند عنوان تویی ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان، تویی پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود خیرخواهِ مهربانِ خیلِ بدخواهان تویی شیر مِیدانی که با یک ضربه در جنگ جمل آن شتربان را زمین انداخت از کوهان، تویی صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی :: یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن توهستی! آن توهستی! آن توهستی! آن تویی! بعد از آن "کوچه" فقط روی لب تو "آه" بود غصه می‌خوردی از اینکه قد تو کوتاه بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر که خوانش بیش، مهمانش، گدایش بیشتر هر کسی خیل گدایش بیش، جایش بیشتر کلّ فرزندان زهرا سفره‌دارند و کریم بینِ اولادِ کریمش، مجتبایش بیشتر رزق دنیا درمی‌آید از تنور خانه‌اش هر که نانش بیش، خیلِ بی‌نوایش بیشتر هر چه پنهان‌تر بگیرد دست او دست مرا پیش چشم خلق، می‌افتم به پایش بیشتر تا نفس دارم به عشقِ او نفس خواهم کشید بعدِ مرگم نیز، می‌میرم برایش بیشتر کیمیای عشقِ او از خاک می‌سازد طلا خاکسارش می‌شود سهمِ طلایش بیشتر هر چه دل‌ها بیشتر از داغِ قبرش بشکند می‌شود اندازه‌ی صحن و سرایش بیشتر گریه‌کن‌هایش سزاوار قنوت مادرند هر که اشکش بیشتر، رزق دعایش بیشتر :: روضه‌ی موی سپیدش داغ ناموس خداست از مدینه زخم خورد؛ از کوچه‌هایش بیشتر هر شبی کابوس داغِ کوچه مهمانش شود می‌شود فردای آن شب، های‌هایش بیشتر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اوّل تو را سرشته و انسان درست کرد شرحِ تو را نوشته و قرآن درست کرد بعداً گِلِ اضافیتان را اِفاضه کرد تا از منِ خراب، مسلمان درست کرد می‌خواست رحمتش همه‌جا را بغل کند با اشک‌های چشمِ تو باران درست کرد باید برای بندگیِ سجده‌هایمان  یک مسجدی به نامِ "حسن‌جان" درست کرد بالم اگر به درد پریدن نمی‌خورد یک سایبان که می‌شود از آن درست کرد من زنده‌ی نسیمِ مسیحا دَمِ توأم آدم اگر شدم به خدا آدمِ توأم.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با ذكر یا كریم همه یاكریم‌ها خواندند با تو یا علی و یا عظیم‌ها تا بوده‌ام همیشه فقیر تو بوده‌ام باشد حكایت من و تو از قدیم‌ها باید تمام مردم دنیا گدا شوند وقتی تویی كریم‌ترین كریم‌ها هم سرخوش‌اند از کلماتت فقیه‌ها هم جرعه‌نوش بادهٔ فضلت حكیم‌ها هم زنده‌اند از دم گرمت مسیح‌ها هم در تكلم‌اند به لطفت كلیم‌ها ای حاء و سین و نون شما ریشهٔ حسین ای مقصد خدا ز الف لام میم‌ها... حتی نوادگان حسن هم حسینی‌اند كرب‌و‌بلاست مرقد عبدالعظیم‌ها ما عاشقان قاسم و عبداللَه توایم بر ما نگاه كن پدر این یتیم‌ها من در بقیع حاجت خود را گرفته‌ام آن گوشه کز نگاه تو دارد شمیم‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بخشی از شعرخوانی شاعر گرامی، آقای در محضر از خوان کریم، آب و نان می‌گیرم با بردن نام او توان می‌گیرم من روزی هرسالم را در نیمه‌ی ماه رمضان می‌گیرم 🔹آقا به شاعر شعر فرمودند: خوش‌بحالتون... @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 چه شبی است؟ 🔹شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان، در فضیلت می‌نویسد: 🔅این ‌شب، شب بسیار مبارکی است، در آن شب سپاه رسول خدا (ص) با کافران قریش در منطقه بدر روبرو شدند و فردای آن رخ داد و خداوند، سپاه آن حضرت را بر مشرکین پیروز کرد و آن پیروزی از بزرگ‌ترین فتوحات اسلام بود؛ به همین خاطر علما فرموده‌اند: صدقه در چنین روزی [روز هفدهم]، همراه شکرگزاری به درگاه حق، بسیار مستحب است و همچنین در شبش غسل و عبادت فضیلت بسیار دارد. 🔅نویسنده گوید: روایات بسیار وارد شده که رسول خدا (ص) در شب بدر به یارانش فرمود: امشب کیست که برود برای ما از چاه آب بیاورد؟ یاران سکوت کرده و هیچ یک اقدام به این کار نکرد! امیرالمؤمنین (ع) برای پی‌گیری آب، مشکی برداشت و بیرون رفت؛ آن شب، شبی سرد بود و باد تندی می‌وزید و تاریکی همه‌جا را فرا گرفته بود. به چاه آب رسید، چاهی بود بسیار عمیق و تاریک و حضرت دَلوی نیافت تا از چاه آب بردارد به ناچار وارد چاه شد و مشک را پُر کرده بیرون آمد و به جانب اردوی اسلام حرکت کرد. ناگاه باد سختی وزید که آن حضرت (ع) از سختی آن نشست تا برطرف شد، سپس برخاست و به حرکتش ادامه داد که ناگهان باد سخت دیگری مانند باد اول وزیدن گرفت، آن حضرت (ع) دوباره نشست تا آن باد هم آرام گرفت، چون برخاست و به سوی سپاه اسلام حرکت کرد، باز بادی به همان صورت وزید، آن حضرت (ع) نشست و پس از فرو نشستن باد، خود را به پیامبر (ص) رساند، پیامبر (ص) فرمود: یا ابا الحسن! چرا دیر آمدی؟ امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: سه مرتبه بادی وزیدن گرفت که بسیار سخت بود و مرا تکان داد و دیر آمدنم به خاطر معطل‌شدن برای فرونشستن بادها بود. پیامبر (ص) فرمود: یا علی! آیا دانستی آن‌ها چه بودند؟ امیرالمؤمنین (ع) به پیامبر (ص) عرضه داشت: ندانستم؛ پیامبر (ص) فرمود: جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و میکائیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و اسرافیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و آنان برای یاری دادن به ما نازل شدند. 🔅فقیر گوید: قول آن کسی که گفته در یک شب برای امیرالمؤمنین (ع) سه هزار و سه محسنات و فضیلت بوده، اشاره به همین شب است و سید حِمیری در مدح آن حضرت (ع) در قصیده خود به این معنا اشاره کرده: أُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلائِهِ وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ به خدا و نعمت‌هایش سوگند می‌خورم و شخص در برابر آنچه گفت مسئول است إِنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَی الْتُّقَی وَ الْبِرِّ مَجْبُولٌ بدرستی که علی بن ابیطالب وجودش بر تقوا و نیکی سرشته شده است کانَ إِذَا الْحَرْبُ مَرَتْهَا الْقَنَا وَ أَحْجَمَتْ عَنْهَا الْبَهَالِیلُ چنین بود، وقتی برق نیزه‌ها تنور جنگ را می‌افروخت و پهلوانان از عرصه فرار می‌کردند یمْشِی إِلَی الْقِرْنِ وَ فِی کفِّهِ أَبْیضُ مَاضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ به سوی حریف می‌شتافت و در دستش بود شمشیر بُرّان تیز صیقلی شده مَشْی الْعَفَرْنَا بَینَ أَشْبَالِهِ أَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغِیلُ مانند راه رفتن شیر غران در میان بچه‌هایش که آن‌ها را از بیشه برای شکار به میدان آورده ذَاک الَّذِی سَلَّمَ فِی لَیلَةٍ عَلَیهِ مِیکالٌ وَ جِبْرِیلٌ علی همان است که در شبی بر او میکاییل و جبرییل سلام کرد مِیکالُ فِی أَلْفٍ وَ جِبْرِیلُ فِی أَلْفٍ وَ یتْلُوهُمْ سَرَافِیلُ میکاییل همراه هزار فرشته و جبرییل با هزار فرشته و به دنبالشان اسرافیل لَیلَةَ بَدْرٍ مَدَدا أُنْزِلُوا کأَنَّهُمْ طَیرٌ أَبَابِیلُ در شب بدر برای یاری رساندن نازل شدند گویا آنان مرغان ابابیل بودند 📚 مفاتیح‌الجنان ↳ @hosseinieh_net
سه هزار و سه ملک بر تو سلام آورده‌اند در شبی که مشک آب تو سقایت می‌کند @hosseinieh_net
(دو بیت از یک غزل) اهل توحید چنین نقل کرامت کردند ساقی بدری و توصیف مقامت کردند در شب هفدهم ماه خداوند، علی! سه هزار و سه مَلک مدح و سلامت کردند ✍ @hosseinieh_net
امشب شب سقایی یعسوب دین است پیمانه‌ها دست امیرالمؤمنین است بر تشنه‌کامان حرم سقاست حیدر بر حضرت زهرا قسم، آقاست حیدر او صورت انسانی الله باشد او کاشف الکرب رسول الله باشد او جلوه‌ی ربانی شب‌های قدر است او مشک بر دوش آمده، سقای بدر است او را تمام عرشیان تکریم کردند خیل ملائک بر علی تعظیم کردند پیداست قد و قامتش در دشت، صد شکر  سقای حق با دست پُر برگشت، صد شکر روی سخن با آن امیر عالمین است تنها خجالت بهر سقای حسین است در علقمه عباس عمود آهنین خورد در خیمه زینب ناله کرد و بر زمین خورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ساقیِ بزمِ «سَقاهُم رَبُّهُم» هستی، علی‌! از همان روزی که پیمان، پایِ خُم بستی، علی!@hosseinieh_net
تا که ساقی اوست، سرمست‌اند «اصحابُ الیمین» وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحِبُّ الآفِلین»@hosseinieh_net
ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست@hosseinieh_net
اگر‌ ساقی تو باشی، جان فدای جام می‌سازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را@hosseinieh_net
از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به‌خوبی می‌شناسد باغبان خویش‌را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس ** جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یک‌بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تداعی می‌کند ابروی او، نازک‌خیالی را منظّم می‌کند گیسوی او، آشفته‌حالی را تجلی کرد و از یک جلوه‌اش عالم پدید آمد خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را نجف‌رفته چه داند حال ما دور از نجف‌ها را چه داند اهل دریا، حس و حال خشکسالی را؟! مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او به گریه جلب می‌سازد گدا لطف موالی را به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را خجالت از عبادت بیشتر مقبول می‌افتد به جای فعل، از ما می‌خرد این انفعالی را به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی بُرده‌ست قالی را اگر‌ ساقی تو باشی، جان فدای جام می‌سازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را علی و عالی و اعلی، علی و عالی و اعلی که معنا می‌دهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟! برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است تقبل کن ز لطف، از ما، همین اشعار لالی را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علما موقع تدریس، علی می‌گویند زحل و زهره و بِرجیس، علی می‌گویند صالح و یوشع و جرجیس، علی می‌گویند تا نخ و سوزنِ ادریس، علی می‌گویند دائم از هر طرفِ عرش خبر می‌شنوم «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر» می‌شنوم «عینِ»تو هست به معنای عُلوّ درجات «لامِ»تو هست همان لام سلام و صلوات «یاءِ» تو یاءِ حسین است که بین دو صلات می‌کشاند دلِ غمگینِ مرا سمت فرات سند غربت تو، خون حسین است، علی! راز حقانیتت در ثقلین است، علی! زخم شمشیر غمت بر سر عالم خورده وای بر آنکه دلش را به علی نسپرده متواری شده از وحشت و در دَم مرده هر که از تیغ دو دم، جان به سلامت برده هر که از شیوه‌ی جنگاوری‌ات شد آگاه گفت: «لاحول ولا قوة الا بالله» در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمانِ من امروز به‌هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق، آهسته و پیوسته بماند بهتر نخل‌ها، اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها، از جریان تو خبر داشته‌اند بادها، پرده ز اسرار تو برداشته‌اند خاک‌ها، چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مُکنت شده‌اند شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یه تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن با پیمبر همه‌ی عمر برادر بودن نَفَست عطر نَفَس‌های محمد دارد بُردن نام تو شیرینیِ بی حد دارد گذر ماه به تاریکی چاه افتاده باز از اشکِ غمت، چشمه به راه افتاده منکر تو که به این روز سیاه افتاده در نماز شب خود هم به گناه افتاده زندگی بی علی اصلاً چه صفایی دارد؟ «مُطرب عشق، عجب ساز و نوایی دارد» نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرق شده بودیم که یکدست شدیم عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم تا زپیمانه‌ی «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتْمَمْتُ عَلَیکُم» همه‌جا را پُر کرد نان بَدگوی بد اندیشِ تو را آجر کرد اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو، بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمیِ مُلک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است در شب قدر، به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید خواب دیدم که کسی گفت چنین شعر بخوان با دل سوخته آرام و حزین شعر بخوان به نمایندگی از اهل زمین شعر بخوان بر همین پله‌ی اول بنشین شعر بخوان چه قشنگ‌ست شبی غرق تماشا بودن! «شهریارِ» غزل حضرت مولا بودن 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e