eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
42.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
284 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
رو به حجاج به آوای جلی گفت رسول: نیست حج احدی بی ولیُ الله قبول جانشینْ خواند علی را به صراحت آن‌روز خواند اورا پدر دیگر امت آن روز بعد از این او به همه خلق ولایت دارد هر که دنبال علی نیست، جهالت دارد :: شادی محض به اندوه دلم غالب شد هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد در سرم شعله کشد شوق تماشای نجف نیست بر لوح دلم غیر الفبای نجف خوش بر احوال کسی که شده مأمور ضریح می‌رساند همه دم دست به انگور ضریح به من ای کاش که یک خوشه تفضل می‌شد بعد از آن بوسه به شش‌گوشه تفضل می شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا این‌گونه بار آورد کلاف شعر دارم، سال‌ها کارم غزل‌بافی‌ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی‌ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی... نوشتم شمس...، دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی‌داند علی نادیده می‌بیند، علی ننوشته می‌خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را :: کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی... گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی.... ...به چشم حاجیان شور تماشا می‌رسید آن‌روز کنار برکه‌ای دریا به دریا می‌رسید آن‌روز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس‌ها حبس شد...، در سینه‌ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر‌ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می‌گفتند: آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود: بسم الله، ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می‌کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت می‌کنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان‌ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رونمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست شهادت می‌دهم جز او امیرالمؤمنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی‌ها الهی که بسوزد پنبه‌ی در گوش بعضی‌ها پیمبر گفت: آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته‌ام بار سفر دیگر وصیت می‌کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عُقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد...، الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی... جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی... ...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دل‌ها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به‌دست‌آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغِ جراحی‌ست اگر خون ریخت، درمان کرد، اعجازش یداللهی ست عوالم را ببین، آتش علی، دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته... علی هرگز نمی‌بندد به روی هیچ کس دَر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بخشی از یک ١١٠بیتی پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست بیا شراب طهور از خُم غدیر بزن خدا گواست که ساقی این شراب خداست   خم از غدیر خم و، می، می ولای علی‌ست وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست غدیر، عید خدا، عید احمد، عید علی غدیر عید نیایش، غدیر عید دعاست غدیر سید اعیاد و اشرف ایام غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی‌ست غدیر سلسله‌دار کمال دین تا حشر غدیر آینه‌دار «علی ولی الله»ست غدیر عید همه عُمْر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق‌باوران، تجلی حق غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر  غدیر میوه‌ی توحید اولیا همه‌جاست غدیر هدیه‌ی نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولای علی به سینه‌ی ماست غدیر با همگان هم‌سخن ولی خاموش غدیر با همه‌کس آشنا ولی تنهاست غدیر صفحه‌ی تاریخ «وال من والاه» غدیر آیه‌ی توبیخ «عاد من عادا»ست هنوز از دل تفتیده‌ی غدیر بلند صدای مدح علی با نوای روح‌فزاست هنوز لاله‌ی «اکملت دینکم» روید هنوز طوطی «اَتمَمتُ نِعمَتی» گویاست هنوز خواجه‌ی لولاک را نِداست بلند که هرکه را که پیمبر منم، علی مولاست علی به قول محمد دَرِ مدینه‌ی علم ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست   حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ... بگو مخالف هارون، مخالف موسی‌ست بُوَد وصی نبی آن کسی که نَفْس نبی‌ست گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رؤیاست کَنَنده‌ی درِ خبیر بُوَد وصی رسول نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست؟ کسی که گفت سلونی، سِزَد امامت را نه آن‌کسی که به «لولا...»، به جهلِ خود گویاست کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست نه آنکه راحتی جانِ خویش را می‌خواست کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست گواه من به خلافت همان وجود علی‌ست که آفتاب به تأیید آفتاب گواست بود امامت او در کتاب حق معلوم چنان که صورت خورشید در فضا پیداست به دیدگان خدابینِ مرتضی سوگند کسی که غیر علی دید، دیده‌اش اعماست به آن نبی که علی را وصی خود فرمود به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست ثواب نیست ثوابی که بی ولای علی‌ست نماز نیست نمازی که بی علی برپاست شکسته باد دهانی که بی علی باز است بُریده باد زبانی که بی علی گویاست   تمرد است بدون علی اگر طاعت تأسف است سوای علی، اگر تقواست به آیه آیه‌ی قرآن به حق پیغمبر  که راهِ غیر علی مرگ و نیستی و فناست   خدا گواست که هرکس رهش جدا ز علی‌ست بسانِ لشکر فرعون، راهی دریاست اگر تمام خلائق جدا شوند از او خدا گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح مصطفی گوید: که ای تمامیِ امت، علی امام شماست من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هرکه گشت جدا از علی، جدا ز خداست خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون ز نار جحیم و عذاب حق، فرداست علی کسی‌ست که یک ذره از ولایت او نجات‌بخشِ تمامیِ خَلقِ روز جزاست علی کسی‌ست که یک خردل از محبت او نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت اگر به غیر علی کس خلیفه گفت، خطاست بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ ز بند بندم آید ندا علی مولاست اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند  زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست به حق کسی نَبَرد راه، جز ز راه علی به هوش باش که راه علی بُوَد ره راست الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟ مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست جهنم است بهشتی که بی علی باشد جحیم با رخ نورانی علی، زیباست علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای به حرف «کُنْ»، همه‌ی کائنات را آراست خدا برای علی خَلق کرد عالم را  چنان‌که خلقت اورا برای خود می‌خواست    تمام عالم ایجاد بی وجود علی بسانِ کشتی بی ناخدای در دریاست هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست   بگو که خصم شود منکر علی چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول مُراد دوستی آن امام ارض و سماست ** چرا به گردنش افکند ریسمان، امت؟ چه شد که دود ز کاشانه‌ی علی برخاست؟ سؤال من ز تمامی مسلمین این است به دوست این همه آزار نه، به خصم رواست؟ چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش  خلافتی که دوامش به کشتن زهراست برای غصب خلافت زدند فاطمه را شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟   شکستن در و بی حرمتی به خانه‌ی وحی مودتی‌ست که درباره‌ی ذوی القربی است؟ فضائلی‌ست علی را که گفتن هر یک نیازمند هزاران قصیده‌ی غراست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نمی‌رسد به کفِ پایت آسمان حتی اگر که قد بکشد روی نردبان حتی نمی‌شود نفسی از تو را به شعر کشید اگر خدا بدهد عمرِ جاودان حتی بهشتِ خاکی دنیای سایه‌سارت را نمی‌دهیم به جَنّات آن جهان حتی کجاست خانه‌ی عرشت؟ که در شب معراج کسی نداشت از آن لامکان نشان حتی تو ناشناسِ زمینی؛ نمی‌شناسیمت اگر که باز کند آسمان دهان حتی فقط تویی که شبیه تویی؛ نظیر تو را کسی ندیده در آیینه‌ات؛ در آن حتی عدالتی که تو دادی به تارک تاریخ ندیده کس بدلش را به داستان حتی شکسته است نمکدان به سفره‌ی زخمت به دستِ هر که گرفته‌ست از تو نان حتی مناره چاهِ عذابِ مؤذنش بشود اگر بدون تو گفته‌ست یک اذان حتی جماعتی که مسلمانِ دینِ غیر توأند جهنم است سزای ثواب‌شان حتی ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صاحب اسرارِ «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست... بین آیات الهی، آیتِ کبری علی‌ست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی، یکتای بی‌همتا علی‌ست حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا» حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علی‌ست آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان! به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علی‌ست... سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی‌ست... «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُود» در مقام قافِ قرآن، جنت الاعلی علی‌ست از «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَم» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق، «اَوْفی» علی‌ست آسمانِ «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه» سفره‌دارِ «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین»، مولا علی‌ست نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است «عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل» رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علی‌ست اخترِ تابنده‌ی «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» ماهِ ظلمت‌سوزِ «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» علی‌ست... نوح، ایمن ماند از طوفان به یُمن نام او باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علی‌ست روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نَفْس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد أسری علی‌ست عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی‌ست «يَا عَلِىُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيم» یا الهی! مظهر «اَسْمائِکَ الحُسْنی» علی‌ست یاد او «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند در نماز قُرب، «ذِکرُ اللهِ أَکبَر» یا علی‌ست سجده، راز سَر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدارِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علی‌ست بشنو از احمد حدیثِ «حَیثُما دار» علی تا ببینی هر طرف رو آوَرَد «حَق» با علی‌ست تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد» بهترین توصیف فتحش «لافَتَی اِلَّا عَلِی»ست ذوالفقار، اثبات حق و نفیِ باطل می‌کند بی‌گمان فاروق اعظم در جهان، تنها علی‌ست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را من و مدح علی؟! حتی نمی‌بردم گمانش را علی را بی خدا اصلاً، خدا را بی علی هرگز نه‌ می‌خواهم چنینش را؛ نه‌ می‌خواهم چنانش‌ را نه تنها مجلس خود را، بنا بر گفته‌ی احمد مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست چنان‌ می‌خواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را... خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را، زمانش را بگویم‌ فاش‌ حیدر کیست‌، ممسوس‌ خداوند است زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را همیشه از خودم می‌پرسم و هربار می‌مانم چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را ضریحش که‌ به‌جای‌خود، دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است کسیکه یاعلی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌، او سخنران‌ نه‌، سخندان‌است که منبر می‌برد حظ شیوه‌ی فنّ بیانش را قسیمٌ النّار والجَنّه، علی تنها علی بوده‌است کسی که با یتیمان می‌کند تقسیم نانش را خدا آغاز خلقت یاعلی گفته‌ست، پس حتماً به پایان می‌برد با "یاعلی" کار جهانش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با نور علی دل به سیاهی ندهم جز او به ولایتی گواهی ندهم بر درگه مرتضی گدایی عشق است آن را به هزار پادشاهی ندهم@hosseinieh_net@dobeity_robaey
دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت: مؤمنین! یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت: خوب می‌دانید در دستانم اینک دست کیست؟ نام او عشق است، آری می‌شناسیدش: علی‌ست من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم با مددهای علی بن ابی‌طالب شدم در حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی تا مبارز خواست «عمرو عبدود» گفتم: علی در حرا گفتم: علی؛ شب با خدا گفتم: علی تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی... مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم با «یدُ الله» آمدم تا «فوقِ اَیدیهِم» شدم تا که ساقی اوست سرمست‌اند «اصحابُ الیمین» وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحبُّ الآفِلین» دست او در دست من، یا دست من در دست اوست؟ ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست؟ بعد از این سنگ محک،‌ دیگر ترازوی علی‌ست ریسمان رستگاری، تار گیسوی علی‌ست من نبی‌اَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم» طالبان «اِهدنا»! این هم «صراط المستقیم» چهره‌اش تفسیر «نور» و شانه‌هایش «مُحکمات» خلوتش «والطور» و شور مرکبش «والعادیات» هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست هرکه من مولای اویم، این علی مولای اوست 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غدیر در دل خم برکه‌ای حقیر نبود نبود چشمه و رودی اگر غدیر نبود اگر غدیر نبود و علی امام نبود یقین برای بشر هیچ دستگیر نبود به چند راهی دنیا غدیر ثابت کرد اگر نبود علی، تا خدا مسیر نبود غدیر در دل تاریخ می‌زند فریاد... بجز علی به پیمبر کسی نظیر نبود اگر غدیر به ساغر می‌آمد از دل خُم یقین که کار خماران عشق، گیر نبود اگر به تشنگی‌اش از غدیر می‌نوشید به جای جای زمین این همه کویر نبود اگر زمانه علی را امیر خود می‌کرد چنین به دست حقیران خود اسیر نبود غدیر کاش که می‌ماند و بعد عاشورا به پیش فاطمه، اسلام سر به زیر نبود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر رسید به نقل از سبو، به نقل از خُم شراب ناب رسیده، به‌هوش ای مردم! در اوج هجمۀ گرما، خبر گوارا بود خبر، شکفتن چشمه میان صحرا بود.. خبر که راه زیادی‌ست در سفر بوده رسانده است به ما آنچه عشق فرموده میان آن همه تزویر و حیلۀ دائم خبر رسید «یدالله فوق ایدیهم» اگرچه بود فراوان و کم رسید به ما به رغم توطئه‌ها باز هم رسید به ما خبر حنین، خبر نهروان، خبر خیبر خبر، ولایت مولا و آل پیغمبر خبر یکی‌ست ولی با دوازده عنوان که گاه، صلح نموده‌ست و گاه در میدان... خبر، برادر پیغمبر است می‌دانی؟ خبر علی‌ست، خبر حیدر است می‌دانی؟.. خبر که بال زد و رفت و در جهان پیچید پرنده‌تر شد و در هفت آسمان پیچید خبر نبود، صدا بود در شب معراج علی، صدای خدا بود در شب معراج خبر اگرچه پر از خنده بود، محزون شد هنوز اول آن بود و قلب او خون شد خبر، بهانۀ تبریک بین مردم شد خبر امانت حق بود، پس چرا گم شد؟ خبر که خانه‌نشین شد، که صبر شد کارش که شقشقیه شد و آهِ سینه شد یارش خبر رسید برادر! به شمع بیت‌المال و بعد از آن جگرش سوخت از غم خلخال نشست یکه و تنها، کسی نشد یارش خبر رسید به ما بغض «اَین عمارش» خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر دهید زمان غروب تردید است غدیر، چشم به راه طلوع خورشید است هر آن‌که در صف یاران اوست، بسم الله خبر دهید علی باز می‌رسد از راه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من ماجرا را خوب یادم هست چون کاروانِ ما جلوتر بود پیکی رسید و گفت برگردید دستور، دستور پیمبر بود چرخید سرهای شترهامان چون با محمد بود دل‌هامان فرمانبری از حرف پیغمبر با حج برای ما برابر بود خیل عظیم حج‌گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم کار بنای سایه‌بان‌ها با عمار و سلمان و ابوذر بود زنگ شترها از صدا افتاد از دشت حتی رد نمی‌شد باد راوی به حرف خویش پایان داد یعنی محمد روی منبر بود «اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینی...» «مَن کُنتُ مَولاهُ عَلی مَولاه...» بانگ رسایی داشت پیغمبر هرچند بعضی گوش‌ها کر بود آن‌ها که می‌دیدند می‌خواندند از چشم پیغمبر مرادش را آن‌ها که نشنیدند می‌دیدند در دست او دست برادر بود هم برکه هم دریا شهادت داد هم طور هم سینا شهادت داد حتی شن صحرا شهادت داد حکم ولایت دست حیدر بود از خندق و از بدر تا خیبر تا لحظۀ آخر که در بستر... از ابتدا حرف از ولایت بود آری! ولایت حرف آخر بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما نور دل از مركز خورشيد گرفتيم با مهر علي جلوه‌ی توحيد گرفتيم عطر علوي زين گل اميد گرفتيم با خاطره‌ی عيدِ علي، عيد گرفتيم از خُمّ غديرش همه دم سرخوش و مستيم ماخاک‌نشينِ ره او بوده و هستيم تنها نه دلم زمزمه‌پرداز غدير است مرغان سحر را به‌لب آواز غدير است عيساي نبي مات ز اعجاز غدير است موسي همه‌جا حيرتش از راز غدير است در وادي موعود و در آن آينه‌ی راز باحكم خدا داد نبي برهمه آواز... اين نور خدایی كه مرا مهر منير است سرچشمه‌ی جوشنده‌اي از خيرِ كثير است محبوب‌ترين خلق خداوند قدير است تنها همه جا اوست كه برخلق امير است اين است علي آينه‌ی قدر و جلالت كردم به همه خلق، من ابلاغ رسالت اي مردم آگاه علي رهبر دين است "مولا" به شما مردم اسلام همين است برمكتب ايمان و شرف يار و معين است مهرش همه‌جا بهر شما حبل متين است هركس كه بُوَد يارِ علي، يار رسول است با مهر علي طاعت مخلوق قبول است اين آينه، توحيدنشان است بدانيد گنجينه‌ی ايمان و امان است بدانيد افضل زهمه خلق جهان است بدانيد او گلشن سرسبز جنان است بدانيد هركس كه جدا شد زعلي اهل جهيم است آگاه ازاين حرف، خداوند عليم است اسلام جز او قافله سالار ندارد دين غيرِ علي يار و مددكار ندارد هركس به ولاي علی اقرار ندارد باگلشن فردوس سر و كار ندارد سرچشمه‌ی عشق و شرف و نور غدير است بی‌بهره زمهرش به صف حشر، فقير است آن‌روز دل از زمزمه خاموش نمی‌شد غم با دل پُرشوق، هم‌آغوش نمی‌شد گرخاطره‌ی عشق فراموش نمی‌شد امروز دل خلق پرُاز جوش نمی‌شد افسوس كه پيمانه‌ی پيمان بشكستند باغصب خلافت به خلافت بنشستند باآنكه علي جان نبي و دم هستي است باآنكه دلش آينه‌ی مَحرم هستي است با آنكه شب و روز علي در غم هستي است مظلوم‌ترین رهبر اين عالم هستي است گفتند اگرچه به همه‌خَلق امير است آغاز غريبیِ علی، روز غدير است بنويس«وفائي»كه علي چشمه‌ی نور است انوار ولايش شجر وادي طور است او مظهر الطاف خداوند غفور است در حشر مرا مِهر علي برگ عبور است جز او به صف حشر، مرا هم‌نفسی نيست غيراز علی وآل علی دادرسی نيست 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشمه‌ها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن خنده، گل می‌کرد بر لب‌های صحرا در غدیر بود پیدا در زلال جاری تکبیرها نقطۀ پایان عمر تشنگی‌ها در غدیر جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زان‌که نیست این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند خطبه‌ای شورآفرین و شورافزا در غدیر تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر عرشیان، در اشتیاق خاکیان می‌سوختند تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر «گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست» کرد گل، گل‌نغمۀ احمد چه زیبا در غدیر... دستِ رد بر سینه اغیار می‌زد آشکار «عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنه‌ها خیمه می‌زد در کنار آرزوها در غدیر خشم‌های شعله‌ور، پژواک کینِ جاهلی خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر... یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟! کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی از طلوع آفتابِ عالم‌آرا، در غدیر طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد با تماشایی‌ترین تصویر، مولا در غدیر... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم روزی که با ضریحِ تو پیمان گذاشتیم عشق است عشق، حق بده ما سینه‌چاک‌ها از دوریِ تو سر به بیابان گذاشتیم کافی نبود گریه‌ی ما در فراق تو این‌بار را به گردن باران گذاشتیم تا جز تو هیچکس ننشیند به قلب ما بابُ الورودِ سینه، نگهبان گذاشتیم ما بعدِ دیدنِ تو و ایوان طلای تو بر هر چه عشق، نقطه‌ی پایان گذاشتیم یک روز می‌رسد که بگوییم وقت مرگ ما نیز سر به دامن سلطان گذاشتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشست بر سر دست نبی به منبر دست زدند دست شعف آسمانیان بر دست (روایت است که در حجة الوداع رسول خبر رسید که جبریل نامه آورده است نوشته بود بگو دست کیست دست خدا نوشته بود بگو آنچه را که در پرده است) برای بیعت او دست‌ها بلند شدند شد آسمان و زمین ناگهان سراسر دست کدام دست یداللهی است این دستی که پیش آن نمی‌آید به چشم دیگر دست خلیل هم متوسل به او شد آن وقتی که برد پیش گلوی پسر به خنجر دست کدام دست؟ همان دست بی محابایی که برد یک تنه بر چارچوب خیبر دست کدام دست؟ که پرورده آنچنان پسری که پای عهد بشوید ز دست آخر دست به یک اشارت شق القمر چنان کرده که مانده است در اعجاز دست او تردست به کارگاه ازل هرکه رفته می‌داند "ابوتراب" نشسته است آب و گل در دست ز چیره دستی ساقی بس آن که هیچ کسی نیافته است به جز او به راز کوثر دست گرفته‌ام چو گدا دست خود به امیدی که او بگیرد از این دست، روز محشر دست.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غدیر مطلع شعر بلند عاشوراست غدیر خم نه مدینه،که دشت کرببلاست غدیر نقطۀ انجام یک رسالت سبز خروش حنجرۀ سرخ سیدالشهداست فرازهای بلند صحیفۀ عشق است که تا همیشۀ تاریخ، شیعه پا بر جاست اگر که جاری فیض است و جوش چشمۀ نور غدیر، نقطۀ آغاز غربت دریاست مگر نه اینکه یدالله فَوقَ اَیدیهِم! فراز دست محمّد مگر نه دست خداست! مگر نه اینکه صلا زد به امر اَکمَلتُ و گفت هر که مر او را ولی علی مولاست! علی در آینۀ ذات نور لم یزلی‌ست اگر چه حّی علی نیست، عالی اعلاست ز بَعد آن‌همه بیعت که بسته شد در خُم هنوز از چه پس از قرن‌ها علی تنهاست بدا به پنجره‌هایی که بسته سمت حضور خوشا به آینه‌هائی که غرق نور ولاست سقیفه لکۀ ننگ است در دل تاریخ غدیر مطلع شعر بلند عاشوراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اي كه جز خانه‌ی تو خلوت ما نيست كه نيست هر چه گشتيم دراين ميكده جا نيست كه نيست من كه جز نام تو نامي نشنيدم بي شك جز صداي تو در اين دهر صدا نيست كه نيست كاسه‌اي اشك و دو جرعه نفسي با يادت شهر ما را به جزاين آب و هوا نيست كه نيست صبح در شهر تو يك مشت گدا آمد و شب هرچه گشتيم نديديم، گدا نيست كه نيست بسكه اخبار غديرت همه جا پيچيده است خبري جز خبرت هيچ كجا نيست كه نيست بر جهاز شتران حرف پيمبر اين بود دست بالاتر از اين دستِ خدا نيست كه نيست آنكه محمود صدا كرده صدا بايد زد و فقط بوسه به دستان خدا بايد زد بايد اين خطبه ميان همگان پخش شود سينه سينه ضربان در ضربان پخش شود بايد اين چشمه كه امروز به راه افتاده‌ست مثل رودي كه بُوَد در جريان پخش شود چون نسيمي كه شده پيك بهاران خدا اين خبر از پدران در پسران پخش شود مادرم خواست كه با شير محبت دادن نمك عشق تو در هر شريان پخش شود چهارده قرن گذشته است ولي جا دارد خبرش صدر خبرهاي جهان پخش شود اين خبر را به مؤذن برسان تا هر روز بر سر مأذنه مابين اذان پخش شود از شبم كاش نگيري نفسي ماه مرا أشهد أن علیاً وليُ اللهِ مرا ما كه عمري دل در عشق اسيري داريم چه غم از آتش دوزخ، كه مجيري داريم روزي‌ام را در اين خانه نوشته است خدا بي سبب نيست كه چشم و دل سيري داريم راست گفتند كه راه تو به خورشيد رسد چه كسي گفته جز اين راه، مسيري داريم؟ آب نه عين سراب‌اند پس از تو "أديان" ما فقط آب در اين خاكِ كويري داريم همه ديدند پيمبر چه وزيري دارد همه گفتند از اين پس چه اميري داريم بعد هر ياعلي‌ام، زمزمه‌ی يازهراست بهتر از اين چه مراعات نظيري داريم هم‌رديف دل دريا كه به غير از درياست بهترين قافيه‌ی خانه مولا زهراست سفره را باز كن اي شاه گدا آماده‌ست به يتيمان بگو امروز غذا آماده‌ست سوره مائده نازل شد و ما فهميديم لب اين بركه غذاي دل ما آماده‌ست اختيار سر ما دست دو ابروي تو هست بكِش آن تيغ دو دم را كه منا آماده‌ست دردم اين است كه اي خواجه مرا دردي نيست ورنه در دست طبيبانه دوا آماده‌ست باز هم بوي محرم همه جا را پر كرد هر كه دارد هوس كرببلا آماده‌ست اي كه بر دشمني‌ات بغض وحسد گشت شريك پسرت گفت: گناهم؟، همه گفتند: أبيك ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان پای پیاده به غدیر آمده بود زودتر از همه، با این همه، دیر آمده بود چه‌خبر بود؟! زمان لحظهٔ حساسی بود عرش با آن عظمت نیز به زیر آمده بود چه خبر بود؟! که ابلیس به خود می‌لرزید و خدا خواسته این‌گونه حقیر آمده بود چه خبر بود؟! که این قافله‌ها در پی هم از دل کعبه به این دشت کویر آمده بود چه خبر بود؟! که جبریل به خود می‌بالید پیک مأمور در این امر خطیر آمده بود چه خبر بود؟! که پیغمبر دردانهٔ حق باز هم بر در میخانه بشیر آمده بود روی دستش بگرفت او همهٔ هستی را جان خود را که چه جانانه وزیر آمده بود آی! آهسته!! صدایش برسد تا افلاک ماه و خورشید به تبریک امیر آمده بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گوش‌ها باز که امروز هزاران خبر است خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است صف ببندید که هنگام نماز روح است در گشایید که جبریل امین پشت در است همگی عید بگیرید که عید آمده است این همان عید خدای احد دادگر است سورۀ مائده خوانید که صد مائده نور از خدا در دل هر آیۀ آن مستتر است هر طرف می‌نگرم قافله در قافله دل هر دلی بال‌زنان سوی علی رهسپر است این همان عید غدیر است که در خم غدیر گوش‌ها یکسره بر خطبۀ پیغامبر است خطبۀ ختم رسل حکم خدا مدح علی‌ست خطبه‌ای که سندش مستند و معتبر است ایها الناس هر آنکس که منم مولایش این علی او را تا روز جزا راهبر است این علی بعد نبی رهبر و مولای شماست این علی منجی یک خلق به موج خطر است... من همان شهر علومم همه باشید گواه که علی تا ابدالدهر بر این شهر، در است... گر دو صد کوه طلا در ره معبود دهید بی تولّای علی جمله هبا و هدر است... به سر دوش رسول و به کف پای علی بنویسید علی بت‌شکن بی‌تبر است... بی تولّای علی نیست رسالت کامل ثمر باغ نبوّت همه از این شجر است نخل‌ها جمله گواه‌اند خدا می‌داند که علی تشنه، ولی تشنۀ اشک سحر است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شنیدم ره‌نوردان محبت شدند آیینه‌گردان محبت قرار جانشان، یادِ علی بود به لب لبیکشان «ناد علی» بود چو رسم عاشقی را ساز کردند ز حضرت پرسش این راز کردند که از ایام دور و عهد دیرین ز شرح خاطرات تلخ و شیرین کدامین لحظه شورانگیزتر بود مبارک‌تر، سرورانگیزتر بود علی فرمود: روزی که در این قوم امین وحی حق می‌گفت: «اَلیَوم» پیامش آیتِ اکمالِ دین بود که اسرارِ «تمام نعمت» این بود به صحرایی که صحرای دگر بود غدیرخم در آن‌جا جلوه‌گر بود پیمبر، داد فرمان اقامت به عزم استقامت بسته قامت ز ره واماندگان چون جمع گشتند همه پروانۀ آن شمع گشتند برآمد بر بلندای هدایت فروغش جلوه‌گر تا بی‌نهایت نگاهش آسمان را درنوردید از آن‌جا تا خدا گردید و گردید درای کاروان‌ها گشت خاموش تمام آفرینش گوش شد گوش ز رأفت گوشۀ چشمی به من داشت نگاهی صبح‌پرور، شب‌شکن داشت دل من پای‌بست مصطفی بود دل و دستم به دست مصطفی بود گرفت آن‌جا صدای حضرتش اوج بیابان در بیابان، موج در موج همایون خطبه‌ای ایراد فرمود به مردم حق خود را یاد فرمود که ای خیل خداجویان بیدار خدا را مشتری، حق را خریدار به هر نفسی که من اولایم اولی بدانید این علی مولاست، مولی علی را عدل، سر بر آستان است علی اول امام راستان است علی حبل‌المتین راستین است علی دست خدا در آستین است علی سِرّ خدا در سینه دارد صفای آب با آیینه دارد علی دریایی از انصاف و مهر است کمال او سپهر اندر سپهر است علی سرچشمۀ فیض ربوبی‌ست تولّایش کلید هر چه خوبی‌ست علی در سایۀ من آفتاب است علی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب» است علی جانی به حق پیوسته دارد دلی با مهر جانان بسته دارد علی دست خدا و دست فیض است ز حکمت مستفیض و مست فیض است نفس پروردۀ این گلشن است او منم موسی و هارون من است او شما را رهنمون باشد در این راه حدیث روشن «مَن کُنتُ مَولاه» خدایا گل نثار باغ کردم که فرمان تو را ابلاغ کردم گرفتم پرده از راز ولایت غدیر آهنگ شد ساز ولایت :: غدیر و خاطراتش مانده در یاد ولی آن آروزها رفت بر باد گذشت آن روز و فردا روزی آمد چه روز تلخ و طاقت‏‌سوزی آمد در آن روز ملال‏‌انگیز دیدم خزان سر زد به گلزار امیدم حریم حرمت ما را شکستند بلور اشک گل‏‌ها را شکستند فضا پر شد ز آهنگ حزینی شنیدم بانگ «یا فِضّه خُذینی» نفس‏‌هایم شهاب شعله‏‌ور بود تمام هستی من پشت در بود.. :: چه اندوهی به دل حبل‏‌المتین داشت عجب صبری امیرالمؤمنین داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همین که بادها خواندند با هوهو سرودش را ملائک مژده آوردند در عالم ورودش را زنان مصر دست خویش را با دیدن یوسف... ولی کعبه به شوق دیدن حیدر وجودش را... بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگ‌اند رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر ندیده هیچکس جز لحظه‌ی سجده فرودش را خودش را مرکب طفل یتیمی می‌کند مردی که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را کسی که حق او را ناجوانمردانه غاصب شد گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را چه‌می‌کردیم اگر این ذکر در دنیای‌مان کم بود؟ جهان بی‌نام زیبای "علی" مثل جهنم بود اگر حتی بیفتد در زوایای جهان آتش نمی‌سوزم که از عشق علی دارم به جان آتش به آتش می‌کشم خود را و از خود می‌زنم بیرون که دنیای تعلق را بسوزاند همان آتش خودش عمری‌ست که در شعله‌های کینه می‌سوزد کسی که آرزو دارد برای دیگران آتش اگر از هرکسی -غیر از علی- دم می‌زدم، بی‌شک به چشم خویش می‌دیدم که دارم بر زبان آتش کجا آتش گلستان بقا می‌شد بر ابراهیم اگر مولا نمی‌فرمود اذنش را بر آن آتش همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد می‌اندازد به ضربی در زمین و در زمان آتش اگر از اهل دوزخ یک‌نفر یک یاعلی می‌گفت؛ به یُمن نام او خاموش می‌شد ناگهان آتش برای دوستانش می‌شود عرش خدا تزئین برای دشمنانش می‌شود هفت‌آسمان آتش ندارد هیچ‌کس غیر از تو این شأن‌ و شجاعت را قرائت کن برای خلق آیات برائت را بساط غصه را از هر دلی برچیده‌ای مولا که دنیا شاد شد هربار که خندیده‌ای مولا زمین درگیر تاریکی مطلق مانده بود اما تو مثل ماه بر شب‌های آن تابیده‌ای مولا از آن روزی که در کعبه به دنیا آمدی دیگر در عالم قبله‌ی دل‌های ما گردیده‌ای مولا تو عین‌الله ناظر بوده‌ای یعنی به چشم دل خدا را قبل و بعد هر عبادت دیده‌ای مولا کسی با دست‌خالی رد نشد از آستان تو که حتی در نماز انگشتری بخشیده‌ای مولا لباس تازه پوشیدند از لطف تو سائل‌ها اگرچه خود عبایی کهنه را پوشیده‌ای مولا چه شب‌ها که دعای خیر کردی آن کسانی را که عمری بابت رفتارشان رنجیده‌ای مولا نخواهد دید مانند تو را دیگر، که بعد از این تو در چشم جهان خواب خوش نادیده‌ای مولا جهان و هرچه درآن هست پیش تو اضافی بود برای تو دو قرص نان، دو رخت کهنه کافی بود رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فُتوت بین و ایمان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی "هل مِن مبارز؟" می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم، عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود: ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن برای دیدن مولا هزاران بار می‌میریم اگر هرشب به‌شوق وعده‌ی دیدار می‌میریم نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می‌رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن‌الله یاری از تو می‌جوییم و می‌گوییم ایاک نعبد نقطه، ایاک نستعین نقطه نه مانده حرفی از هر علم در نزد تو نامعلوم نه دور از چشم تو در آسمان و در زمین نقطه اگر هم خطبه‌ی بی‌نقطه و هم بی‌الف داری پر است این آستینت از الف‌، آن آستین نقطه تویی آن نقطه‌ای که رفته زیر باء بسم‌الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت، اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول، تویی آخر، که در محشر سؤالی را جوابی نیست جز نامِ امیرالمومنین . می‌آید یک‌نفر مثل تو از نسل تو ای مولا نخواهد شد کم‌وبیش از همه ارکان دین نقطه می‌آید تا جهان یک‌بار دیگر با علی باشد شعار مردم سرتاسر دنیا علی باشد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی روی علی شعر من آرایه ندارد بی اذن علی، نطق، درونمایه ندارد بی نام علی قرآن یک آیه ندارد بی حب علی دین بخدا پایه ندارد عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش یعنی که فقط بنده‌ی سلطان نجف باش یاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام است با حکم غدیر آمده، پس کار تمام است "سلطان جهانش به چنین روز غلام است" ذکر لب مولا صلوات است و سلام است هم شأن علی کیست؟ اگر هست بیاید! بالاتر از این دست محال است بیاید هم جاذبه هم دافعه دارد، به تعادل توصیف‌گر روی گل او شده بلبل نقل است که شاعر شده حافظ به توسل "لاحول و لاقوه الا بتغزل" ایجاز رباعی ست، بلندای قصیده‌ست از دفتر اشعار خدا، بیت گزیده‌ست خورشید شده آینه گردان جمالش خوردند ملائک همگی غبطه به حالش گشتم، به خدا نیست کسی مثل و مثالش میراث محمد، صلواتی‌ست که آلش کس نیست به جز فاطمه و حیدر و اولاد با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد تاریخ عرب، فاتح خیبرشکن‌اش خواند "او" بود که پیغمبر اسلام، "من"اش خواند صدآیه‌ی نازل نشده از دهنش خواند استاد سخن، فاطمه، صاحب سخن‌اش خواند کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد جز او احدی خطبه‌ی بی نقطه ندارد برده‌ست خدا نام از او داخل انجیل موسی به لبش نادعلی داشت لب نیل داده‌ست به فرمان علی گوش، ابابیل پیغامبری را علی آموخت به جبریل این‌ها همگی هیچ، بگو معجزه‌اش چیست اعجاز علی اینکه کسی مثل علی نیست عدل علوی دست عقیل است در آتش گیرم بزند دشمن او پشت در آتش لطفش به گنهکار چون آبی‌ست بر آتش شاعر! نزند دست بر این شعر تر، آتش در آتش سوزنده و بی سایه‌ی محشر بر چادر زهرا متوسل شو و بگذر عشق علی و فاطمه تکرار ندارد جز فاطمه عالم گل بی خار ندارد جز با در این خانه، گدا کار ندارد این خانه دری دارد و دیوار ندارد در کوچه‌ی باریک علی آه...چه ها شد هر بار گدا حاجتی آورد، روا شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر گنبد طلای علی، شاهِ چاره جو خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو ما تا همیشه شهره به عشاقِ حیدریم مستیم مست باده‌ی کوثر سبو سبو یل‌های نامدار عرب هم نمی‌شدند با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو خواندیم خط به خط همه آیات وحی را مدح علی و آل علی بود مو به مو ما دلشکسته‌ها مگر از خود چه داشتیم؟ ما را نجف‌نشینی‌مان داده آبرو آرام کوچه های نجف را قدم بزن... هر جا دلت شکست، فقط یا علی بگو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید کسی بزرگ‌تر از آسمان و هرچه در اوست به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید علی به جای محمد به انتخاب خدا خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید کسی به سختی‌سوهان،به سختی صخره کسی به نرمی موج حریر می‌آید کسی که مثل کسی‌نیست،مثل او تنهاست کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید به سالکان طریق شرافت و شمشیر خبر دهید که از راه، پیر می‌آید خبر دهید به یاران:‌ دوباره از بیشه صدای زندۀ یک شرزه شیر می‌آید خُم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی به آبیاریِ خاکِ کویر می‌آید کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های‌سبُک کسی که مرگ به چشمش حقیر، می‌آید غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب کسی سراغ منِ گوشه‌گیر می‌آید کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش به دیده‌بوسیِ عید غدیر می‌آید شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی شبیهِ آینه روشن‌ضمیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید به سربلندی او هر که معترف نشود به هر کجا که رَوَد سر به زیر می‌آید شبیه آیۀ قرآن نمی‌توان آورد کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟ مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟ به این محلّه خبرها چه دیر می‌آید! بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است به عرصه‌گاه قیامت، اسیر می‌آید بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیرِ عشق همیشه امیر می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e