#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
آشوب فتنه در مدینه قائله انداخت
دیوار بیت وحی را از شاکله انداخت
آتش زبانه میکشید از خانهی مولا
این شعلهها در آسمانها ولوله انداخت
دنیا به عاشقها همیشه سخت میگیرد
مابین زهرا و علی هم فاصله انداخت
جای غلاف تیغ بر بازوی مادر ماند
یک دست او را از قنوت نافله انداخت
آن دست که با ریسمان دست علی را بست
در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت
ثانی ملعون در مدینه ظلم کرد اما
در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
فاطمه بعد از پیمبر دائماً سردرد داشت
دستمالی بر سرش میبَست دیگر؛ درد داشت
غُصهی اسلام را میخورد جای نان شب
انحرافِ دین برایش خیلی آخر درد داشت
شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر را زدند؟
شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر درد داشت؟
خاک عالم بر دهانم! در به پهلویش گرفت
خاک عالم بر دهانم! ضربهی در درد داشت
بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد
دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت
صبح تا شب زخم برمیداشت، شب تا صبح درد
آه، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت
یک نفر از بچهها هم سَمتِ آغوشش نرفت،
بچهها هر وقت میدیدند... مادر درد داشت
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
به زیر بیرق دارالبکای مادرتان
عزا گرفتهام آقا برای مادرتان
نشستهام که بریزم شبیه قطرهی اشک
تمام هستی خود را به پای مادرتان
نوشتهاند برای همه دعا میکرد
نیازمند دعایم، دعای مادرتان
تمام عالم از این روضه رزق میگیرند
شدند عالم امکان گدای مادرتان
به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است
و روضهاش شده دارالشفای مادرتان
به این امید که ام الحسن شفا گیرد
قنوت بستهام آقا برای مادرتان
شنیدهام که نمازش شده است بی جوهر
شنیدهام که گرفته صدای مادرتان
نبوده اجر رسالت، حکایت کوچه
نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان
دوباره شد #شب_جمعه خدا کند برسم
به روضهخوانی کربُبلای مادرتان
دوباره میرسد از مضجع شریف حسین
صدای زمزمهی وای وای مادرتان
حسین در دل گودال؛ آمده زینب
و بوسه زد به گلویش، به جای مادرتان
✍ #رضا_تاجیک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
عمریست دل به چشم تو بستم نگاه کن
زهرای من! علی تو هستم نگاه کن
ای دل بریده! تا نبریدم بلند شو
ای پرشکسته! تا نشکستم نگاه کن
زانوی بوتراب به خاک آشنا نبود
بر خاک التماس نشستم نگاه کن
یک دست من ز پیکر خیبر توان گرفت
حالا به لرزههای دو دستم نگاه کن
چون تار و پود چادرت از زخم کوچهها
از هم هزار بار گسستم نگاه کن
اي يار! كلّميني... زهرا! أنا علی
زهرای من! علیِ تو هستم نگاه كن
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
لحظهلحظه زچه مادر نَفَسَت میگيرد؟!
نَفَس من! زچه آخر نَفَسَت میگيرد؟!
درد پهلو چه كند با تو كه شب تا به سحر
از همين درد به بستر نفست میگيرد؟!
از فشار در و ديوار چه ديدی كه هنوز
دائم از ضربت آن در، نفست میگيرد؟!
به همان ناله كه در پشت درِ خانه زدی
از غم غنچهی پرپر نفست میگيرد
چه نفسگیر شود حال و هوای نفست
وقتی از غُربت حيدر نفست میگيرد
دست بر كار مزن! من كه نمُردم مادر
باچنين حال، تو يكسر نفست میگيرد
از غم اين كه نمانی، جگرم خون شده است
از چه اين سان برِ دختر نفست میگيرد
تا نفس هست «وفایی» تو بگو يازهرا
نرسد سود چو ديگر نفست میگيرد
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
جز غم کسی به خانهی ما سر نمیزند
اینجا که مرغ شوق دگر پر نمیزند
در شهر خود غریبم و با درد آشنا
در خانهی غریب، کسی در نمیزند
من بضعهی پیمبر و یک تن از این همه
دَم از سفارشات پیمبر نمیزند
جز من که بر دفاع علی سینهاش شکست
حرفی کسی ز غربت حیدر نمیزند
آتش زدند خانهی ما را که هیچ کس
آتش به آشیان کبوتر نمیزند
در پشت در، شهادت من شد شروع و حال
غیر از اجل به گِرد سرم پر نمیزند
میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمیزند
بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت
مادر کسی برابر دختر نمیزند
کردیم امتحان (مؤید) که هیچگاه
جز آستان ما، در دیگر نمیزند
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابر روی هلال میآید
سایهای مانده بود از مادر
وقت برخاستن نشست، نشست
عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمیدهد که پُر است
مو به مو قصه از پریشانی
شانه از دست مادرم افتاد
قصه آتش شد آن زمانی که
ریخت آوارِ شهر بر سر ما
همهی شهر آمدند آنروز
طرف خانهی محقر ما
هیزم آنقدر هم نیاز نبود...
مادر من خودش یدالله است
کارشان را پر از مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر
کار را یک غریبه یکسره کرد
نام آن مرد را نمیگویم
روز آخر امیدوارم کرد
روز آخر بلند شد از جا
شستشو کرد، گردگیری کرد
سخت مشغول کار شد اما...
چادر از صورتش کنار نرفت
تا بگیرد امانت خود را
دست پیغمبر آمد از دل خاک
پدر خاک آب شد از شرم
رد شد آن شب سکوتش از افلاک
همه دلواپس پدر بودیم
غسل از زیر پیرهن سخت است
غرق در خون شود کفن، سخت است
جان خود را به خاک دادن، بعد
دستها را به هم زدن سخت است
پدرم خویش را به خاک سپرد
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی #حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
هر وقت دل بهانهی یاد تو را گرفت
شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت
ابریست آسمان دل بیقرار تو
بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت
گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی
چشمم ز اشک، خشک شد آقا صدا گرفت
تو سوختی که سینهام آتش گرفت و سوخت
تو روضهخوان شدی اگر این روضه پا گرفت
امروز هم بیا و بگو وای مادرم
آخر مریض خانهی مولا شفا گرفت
راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش
این خانهی علیست که دیگر عزا گرفت
::
در آخرین وصیت زهرا دل علی
از روضهی حسین و غم کربلا گرفت
✍ #محمدعلي_بياباني
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 اثر جدید هنرمند ولایی #حسن_روح_الامین با موضوع #فاطمیه
✔️نقاشی رنگ روغن با نام《خیال》
▪️عن الصّادق (علیهالسلام) أنّها لَزِمَتِ الفِراشَ -بعدَ ما قُبضَ رسولُ الله صلیالله علیه و آله- وَ نَحَلَ جِسمُها و ذابَ لَحمُها حَتّی صارَتْ کَالخَیالِ...
↳ @hosseinieh_net
IMG_20241115_122023_063.JPG
5.74M
🏴 نسخه #با_کیفیت و #قابل_چاپ نقاشی رنگ روغن با نام《خیال》
🔹اثر جدید هنرمند ولایی #حسن_روح_الامین
↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#فاطمیه
گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضهی امّ ابیها را
✍ #علی_مقدم
↳ @dobeity_robaey