eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
327 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به وقت خطبه خوانی مثل حیدر می شود زینب به هفده معجزه بر نی پیمبر می شود زینب من از نامش که زینت برعلی گشته ست فهمیدم زمانی زینت الله اکبر می شود زینب @hosenih زمین باید بگردد تا ابد دور چنین بیتی که درآن مادرش زهرا و دختر می شود زینب سه تا آیه سه دفعه مادری پیش سه تا حجت به علم جَفْر، اینجا شرح کوثر می شود زینب حباب دور مصباح الهدی چون می شود عباس به کشتی نجاتِ خلق، لنگر می‌ شود زینب @hosenih خودش یک لشکر است از کربلا تا شام،در وقتش؛ دل آور، جنگ آور، آب آور می شود زینب به این نکته توجه کن اگر که در وفاداری؛ برادر می شود عباس، خواهر می شود زینب پس از حیدر اگر بابا، پس از زهرا اگر مادر پس از عباس هم قطعا برادر می شود زینب @hosenih همانگونه که از اول به یادش مانده از کوچه دم آخر میان خیمه مادر می شود زینب دوتا روح است دریک جسم وقت بوسه از حنجر که یک آن فاطمه یک آن دیگر می شود زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شکر خدا سائل این خانه ام ریخت علی ، نور به پیمانه ام عاشق این باده جانانه ام کار شراب است که پروانه ام این دل من خانه اهل کساست غیر حسینیه پناهم کجاست @hosenih با کرم فاطمه آدم شدم بنده سلطان محرم شدم سائل این لطف دمادم شدم فارغِ از غصه عالم شدم چیست بگو بهتر ازین مذهبی زینبی ام زینبی ام زینبی @hosenih ای متحیر ز مقامت همه عرض ادب بانوی بی واهمه عارفه و مومنه و عالمه فاطمه در فاطمه در فاطمه ای همه جا یاور تو پنج تن سایه ی بالا سر تو پنج تن @hosenih مایه آرامش پیغمبری محرم اسرار دل مادری سنگ صبور حسن و حیدری از همه عالم تو حسینی تری ای ضربان دل تو یا حسین زندگیت خورده گره با حسین @hosenih جز تو ، که بر فاطمه نایب شده؟ لایق این کوه مناقب شده مثل علی بر همه غالب شده حرمت تو بر همه واجب شده محشر کبراست فقط کار تو مثل خدیجه همه کردار تو @hosenih ای که بُود فاطمه ای عصمتت ای که دهد بوی علی هیبتت ای که دهد بوی حسن طاقتت هست حسینی چه قَدَر، غیرتت شیرزنی ، معجزه ای ،محشری قبله عباس و علی اکبری @hosenih ای ثمر همت هجده شهید جان به لب شام ز صبرت رسید چشم بدان کور ! شدی رو سفید بانی ویرانی کاخ یزید ! تا ابد ای بانوی والا مقام عزت زهرائیتان مستدام @hosenih بی تو نشانی ز محرم نبود بی تو حسینیه و پرچم نبود کرببلا قبله عالم نبود این همه مستی که فراهم نبود ناله زدی ، پیر شدی ، سوختی تا به همه عاشقی آموختی @hosenih حق تو چل روز اسارت نبود حق تو آن کوه مصیبت نبود خون دل و ناله و حسرت نبود غارت و دشنام و جسارت نبود یاد تو ، مظلوم ترین قهرمان! گریه کند حضرت صاحب زمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ درخت معرفت داده ثمر حیدر، ثمر زهرا در ایجاد جهان دارد اثر حیدر، اثر زهرا دلیل آفرینش هست اگر حیدر، اگر زهرا ندا آمد در این خانه : خبر حیدر! خبر زهرا! جلیله می رسد دیگر/ جمیله می رسد دیگر جهالت خوار خواهد شد/ عقیله می رسد دیگر @hosenih فروغ چشم پیغمبر بر این خانه شده نازل حدیث قدسی دیگر بر این خانه شده نازل دوباره سوره کوثر بر این خانه شده نازل محمد، باز یک دختر بر این خانه شده نازل به دامن گل بریز امشب/ گل خنده رسان بر لب زمین را نورباران کن/ که آمد حضرت زینب @hosenih درخت بردبار روبروی بادها زینب فهیمه، عالمه، معصومه و روح دعا زینب نبوت مسلک و عبد ولایت آشنا زینب بود ذکر همه کروبیان امروز یازینب به طاق آسمان ماه او/ مسیر و شاخص راه او یدالله، فوق ایدیهم/ یدالله یدالله او @hosenih که هست او؟ خواهر طوفان، که هست او دختر کولاک مفسر زاده و تفسیر وحی خواجه ی لولاک طنین خطبه اش تیری به قلب دشمن سفاک جمالش در حجاب از دیدگان کور هر ناپاک ندانم چیست این بانو/ ندانم کیست این بانو حسین و مجتبا و فاطمه- یا - حیدر ثانیست این بانو @hosenih سلام ای مادر غم ها، درود ای عمه ی سادات ثنایت می کنم هر آینه ای فاطمه مرآت ببین دل ها چگونه باز افتاده به زیر پات که گفته دست نامحرم به تو نزدیک شد، هیهات تو ایوب بلا، زینب/ تویی ام البکاء، زینب امان از شام و از کوفه/ امان از کربلا زینب @hosenih سری بر نیزه ها شد قاری قرآن تو عمه تنی صد پاره در گودال شد حیران تو عمه حرم غارت شده، جان اسیران، جان تو عمه سر عباس روی نیزه شد گریان تو عمه اسیری ماجرا دارد/ غم و درد و بلا دارد ۰۰۰ و دخت فاطمه بودن/ عبور از کوچه ها دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هدیه ی کوثری کوثر - تو ای به عطر خدا معطر - تو اوج تو‌ در نهایت فهم است سایه ات نور سایه ی سر - تو ای ملیکه ترین ملک پرور میکنی ملک خاک دل زر - تو افق جلوه گاه تو بی مرز از کران تا کران سراسر - تو طبع نارس کجا مدیحه ی تو از سروده شدن فراتر - تو فاطمه هر نظر رسول خداست از همه حیث مثل حیدر - تو تیزیِ تیغ ذوالفقار علی فاطمه فاطمه مکرّر - تو آمدی و نجابت آوردی به دعا استجابت آوردی @hosenih از وقارت حیا درست شده جلوه های خدا درست شده از سکوتت برابر تقدیر ارتعاش صدا درست شده تا که صبر تو را بیاموزند از ازل ماسوا درست شده تا بیفتند محضرت بانو بخدا دست و پا درست شده تا که تحت نظارتت باشند هم قدر هم‌قضا درست شده در پی عشق جاودانه ی تو عاشق مبتلا درست شده مشکلاتم به لطف حضرت تو یا که حل بوده یا درست شده تو نگاهی اگر کنی حتماً سفر کربلا درست شده السلام علیکِ یا زینب راهی ام کن‌به کربلا زینب @hosenih با تو زنده است نام عاشورا تویی رکن قیام عاشورا ضامن ماندگاری عشقی اعتبار و دوام عاشورا سینه سینه رسید گوش همه با وجودت پیام عاشورا پرچم سبز اقتدارت هست تا ابد روی بام عاشورا در نماز شبت دعایم کن به تو گفته امام عاشورا خطبه ات ترجمان حجب ووقار مرتضای نیام عاشورا ای کلامت کلام آل الله عمه جان تمام آل الله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کیست زینب همیشه بی همتا نورِ مستورِ عالمِ بالا کیست زینب نفس نفس حیدر کیست زینب تپش تپش زهرا @hosenih کیست زینب حسینِ پرده نشین کیست زینب حسن به زیرِ کسا کیست زینب کسی چه می داند؟ غیر آن پنج آفتاب هدی کیست زینب تلاطم عباس کیست زینب تموّج دریا ذوالفقار علی میان نیام اوجِ نهج البلاغه ای شیوا کیست زینب فراتر از مریم روشنی بخشِ هاجر و حوّا کیست زینب حجابِ جلوه ی غیب صبر اعظم ، صلابت عظما قلمم بشکند چه می گویم من و اوصافِ زینب کبری؟ @hosenih من چه گویم که گفت اربابم حضرت عشق ، التماس دعا السلام ای شکوه نام حسین دومین فاطمه، تمامِ حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سینه های ما پریشان حسین و زینب است درد ما دنبال درمان حسین و زینب است زمزم و کوثر همیشه طالب چشمان ماست دیده ی ما تا که جوشان حسین و زینب است @hosenih روح و جان مصطفا جان علی و فاطمه ست جان زهرا و علی جان حسین و زینب است در مسیر کربلا خوش آنکه محرم می شود خوش به حال آن که سلمان حسین و زینب است چون زهیر و چون وهب باید که سوی یار رفت ای خوش آن کس که مسلمان حسین و زینب است دست هر کس سوی دامان کسی گر شد دراز دست ما عمری به دامان حسین و زینب است یا من ارجوه لکل خیر ، روزی کن حرم خیر نوکرها به دستان حسین و زینب است @hosenih گفت مولای رئوف ما که فابک للحسین ای خوش آن چشمی که گریان حسین و زینب است روضه ی سربسته ای که بسته باشد بهتر است روضه ی موی پریشان حسین و زینب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رفت خورشید با قمر برگشت خنده روی لب پدر برگشت شهر را جور دیگری می دید هر که آن روز از سفر برگشت @hosenih آفتابی به دست زهرا بود که به دیدار او سحر برگشت تا که قنداقه اش به چرخ آمد به هوایش چقدر سر برگشت همه سرها اگر چه برگشتند سر ارباب بیشتر برگشت زینب از اولش به عشق حسین از جهانی به یک نظر برگشت @hosenih گریه می کرد طفل در رفتن گریه گردید خنده در برگشت عاقبت نیز سوی کرب و بلا دو نفر رفت یک نفر برگشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ منظورِ بندگان خدایی هنوز هم ای اسم خاص! بر لب مایی هنوز هم آموزگار این همه شاگرد عاشقی درگیر عشق آل عبایی هنوز هم @hosenih پرچم به روی گنبد تو روبه کربلاست در بند سید الشهدایی هنوز هم روز نخست قبله ی دلها حسین بود با این حساب قبله نمایی هنوز هم قلبید و بین سینه ی عالم نشسته اید گرم تپیدنید دو تایی هنوز هم کوه از غمت شنید و به زانوی خود نشست با چشم دیدی و سرِپایی هنوز هم ای جاودان! مقرّب درگاه جز تو کیست؟ در جستجوی جام بلایی هنوز هم: @hosenih نامت مدافعان حرم را به صف کشید تعیین کننده ی شهدایی هنوز هم... ** "آیا کسی نمانده که یاری کند مرا؟" می آید از دمشق صدایی هنوز هم... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنویسید خداوند و پس از آن زینب بنویسید علی در دلِ میدان : زینب بنویسید که زهراست در ایمان زینب بنویسید حسن بعد حسن جان زینب بنویسید حسین است بقرآن زینب بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب نام تو می‌برم و کرببلا برخیزد شیرزن می‌رسی و شیر خدا برخیزد چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب @hosenih نعره تو هیمنه تو خطبه‌یِ بنیان کَن تو رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو برق تو تیغ تو و فاتحه‌ی دشمن تو مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو شمع تو آینه تو گریه‌ی بی شیون تو بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب تو قدم می‌زنی انگار عَلَم می‌کوبند پشتِ تو اکبر و عباس قدم می‌کوبند کاخها را به سرِ آلِ ستم می‌کوبند کوفه تا شام همه بر سرِ هم می‌کوبند بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم می‌کوبند کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب کاش می‌شد که فقط از تو فقط بنویسم با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم زورَقی باشم و از جذبه‌یِ شط بنویسم من که باشم بنویسم که غلط بنویسم باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم می‌نویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب @hosenih غرق در دود زمین بود که بارانی شد باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد سپرِ تو ، نه فقط سینه‌ی ایرانی شد مرد این جاده رزمنده‌ی افغانی شد هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمدی تا به حُسینت برسانی ما را دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را چادرت را بتکانی بتکانی ما را چو غباریم به صحنت بنشانی مارا گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب @hosenih آه گفتی که نیایید تنش را نبرید مادرم می‌نگرد پیرهنش را نبرید نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با درد آمَدیم و به دُنبالِ مَرهَمیم کیسه به دوشِ کوچه ی این نَسلِ آدَمیم ما را نوشته اند گِدایانِ اَهلِ بِیت پس بی دلیل نیست که سُلطانِ عالَمیم از لُطفِ مادری ست به ما راه داده اند صَدشُکر دورِ سُفره ی مِهری فَراهَمیم شیرینیِ مُحَبَّتِشان را چِشیده ایم با اِذنِ فاطمه شُده سَلمان و مَحرَمیم اینجا به یک نَفَس همه عیسی شَوَند و ما عُمری نَفَس نَفَس زَده مُحتاجِ آن دَمیم بِیتِ عَلی ست چِشمه ی تَسبیحِ داوَری با این سَرا بِهِشت نَدارد بَرابَری @hosenih با جِلوه ی مُحَوِّلَ الاَحوالِ دیگری امروز داشت بِیتِ عَلی حالِ دیگری حالِ فِرِشته های خُداوند دیدنی ست مَستانه می زنند پَر و بالِ دیگری زَهرا؟ عَلی؟ نَبی؟ نه... خُدا نامِ او نَهاد زِینب گرفت نام، به اِجلالِ دیگری حَتّی به دیدنِ حَسَن اَشکَش اِدامه داشت اِنگار چَشمِ اوست به دُنبالِ دیگری تا گودیِ گَلوی حُسین را نِگاه کرد پَر زَد دِلَش به مَنظرِ گودالِ دیگری آیاتِ عاشقی ست که اِلهام می شود با دیدنِ حُسینِ خود آرام می شود @hosenih مَعشوق و عاشِقند کُنون روبروی هم هر دو شُدند مَستِ شَراب از سبوی هم گنجینه های عَرش، سرازیر شد به خاک تا وا شدند چَشمِ دو دلبر به روی هم از دو بدن عُروج به یک روح می کنند وقتی که می کِشند نَفَس از گَلوی هم لَبخند می زنند، ولی گِریه می کنند از حال می روند دَمادَم زِ بوی هم باشند زیرِ سایه ی هَم تا که زِنده اند دارند هَر دو دَر سَرِشان آرزوی هم ما اِبتدا زِ کوثر و زَمزَم وُضو کنیم از زِینب و حُسین، سِپَس گُفتگو کنیم @hosenih طوفان، ظهورِ زُلفِ پریشانِ زینب است دریا، نَمادِ قَلبِ خُروشانِ زینب است تاریخ و صَفحه های طَلاکوبِ آن هنوز بَرجسته از دِرخششِ دورانِ زینب است امروز اگر قیامِ حسینی نتیجه داد مدیونِ خُطبه های درخشانِ زینب است با صَبرِ او سِپاهِ مُخالف اَسیر شد اَیّوب نیز واله و حِیرانِ زینب است نامَش به دستِ مالکِ دوزَخ نِمی رسد آن کَس که جُزوِ خِیلِ مُحِبّانِ زینب است ما دوستدارِ زینبِ کُبرایِ حیدریم ما خاکِ پایِ دُخترِ زَهرایِ حیدریم @hosenih بالَش شکست اگر، پَرِ خود را نگاه داشت بالاتر از همه سَرِ خود را نگاه داشت او هرچه غَم کشید نیُفتاد بَر زمین تا نهضتِ بَرادرِ خود را نگاه داشت چادُر به سَر، نِقاب به رُخ، تا زمانِ مَرگ اِرثیه های مادَرِ خود را نگاه داشت نامَحرمی نگاه به سویَش نِمی کند هر بانویی که سَنگرِ خود را نگاه داشت زینب همان کَسی ست که مانندِ فاطمه آتش گرفت و مَعجرِ خود را نگاه داشت بر دستِ غیر، رشته ی مَعجر نداده است تا سوختن به پای حِجاب ایستاده است @hosenih ذکرِ عَلَی الدَّوامِ تو غیر از حسین نیست سَر رشته ی کَلامِ تو غیر از حسین نیست پیوند خورده اند به هم "زینب و حسین" پس هم ردیفِ نامِ تو غیر از حسین نیست حَتّی بهشت هم به همین نور روشن است خورشیدِ روی بامِ تو غیر از حسین نیست با نامِ دلبرت سُخَن آغاز می کنی هَر صُبح، اَلسَّلامِ تو غیر از حسین نیست از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام در خُطبه ها پیامِ تو غیر از حسین نیست دین جان گرفته است، به ایمانِ تو فقط تکمیل شد، به موی پریشانِ تو فقط @hosenih عصمت تَنیده اَست به تارِ نِقابِ تو عِفَّت بَها گرفته است زِ پودِ حجابِ تو برداشتی، گذاشت زَمین هَرچه فاطمه مانندِ مادرت شُده رنگ و لِعابِ تو حفظِ قیامِ کرب و بلا با تو بود و بَس اسلام بیمه شُد به تو و اِنقلابِ تو حَتّی خیالِ هَمسُخَنی با تو کَس نَداشت با بودنِ بَرادرِ عالیجِنابِ تو وقتِ سَفَر غُرورِ تو بی پاسِبان نبود عَبّاس بوده تا که بِگیرَد رِکابِ تو یک روز هم رِسید که تو باوَرَت نبود مَحرَم نَبود دورِ تو، آب آوَرَت نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دارم به سر حال و هوای زینبیه پر می زند قلبم برای زینبیه خیلی ارادتمند بانوی دمشقم جان می دهم اصلا برای زینبیه باید که دعوتنامه ای آید ز ارباب تا پا نهم در کربلای زینبیه قصد زیارت می کنم با بال بسته شاید رسم صحن و سرای زینبیه .. باید دهان را با گلاب ناب شویم .با احترام بیکران.. زینب بگویم @hosenih هرچه سرایم آیه های قیل و قال است از بانویی که صاحب قدر و جلال است خیلی بزرگان گفته اند درمدح زینب درکش یقین از ما زمینی ها محال است باید که بال و پر دهند بهر پریدن ورنه که این پاها برای ما وبال است زینب کجا و مدح های ناقص ما ما هر چه می گوییم یک وهم و خیال است .. باید که بنویسم دمادم از عقیله . باید بگیرم چشم زمزم از عقیله @hosenih این بانوی عظماست چون جانان حیدر جایش بودقطعا روی چشمان حیدر نامش مسما دارد و زیبنده باشد او هست اصلا زینت دامان حیدر حتما حضورش باعث تسکین درد است زین ا ب است و دارو و درمان حیدر عین امیر مومنان دارد صلابت خوانند او را بعد زهرا «جان حیدر» .. این دختر از دامان زهرا رفته بالا ..در سایه ی الطاف مولا رفته بالا @hosenih این بانوی عظما، گرفتار حسین است در هر شرایط، هرکجا یار حسین است از عشق او تب می کند جان می سپارد بی بی عالم چون که بیمار حسین است فرقی ندارد در مدینه یا که کوفه در هر کجا باشد خریدار حسین است عاشق تر از او در قیام کربلا نیست او عاشق جانباز و پرکار حسین است ..در وصف اوبنوشته اند بنت العجایب در روضه خانه ثبت شد«ام المصایب» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی قرارِ عقیلة العربم روضه دارِ عقیلة العربم می زنم جار، جارِ يا زينب مست جارِ عقيلة العربم @hosenih در مسيرش نمی شوم گم تا.. ..در مدارِ عقيلة العربم كار من نوکریِ اجدادش، گرمِ کار عقیلة العربم شكر حق از تولّدم همه دم جيره خوار عقيلة العربم مادر من كنيز و بابم عبد، از تبار عقيلة العربم چون تمام مدافعان حرم سر بدارِ عقيلة العربم تا نفس میکشم چونان اکبر در كنار عقيلة العربم جان زِ كف میدهم بِپای غمش جانثارِ عقيلة العربم مثل عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دارِ عقيلة العربم حيدريم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار عقیلة العربم هر کجای جهان که باشم در سایه سار عقیلة العربم سرخوش و خرّم و شكوفايم در بهار عقيلة العربم سرفرازم به روز محشر هم من که خوار عقیلة العربم پر زدم چون کبوتری به دمشق در جوار عقیلة العربم گر شدم گریه کن برای حسین افتخار عقیلة العربم همچو مهدی به بَندِ غربت او لاله بار عقیلة العربم چشمه ی اشک و خون فشان غمِ.. ..چشمِ تار عقیلة العربم @hosenih در غم كوفه و جسارت شام سوگوار عقیلة العربم ملتمس بر عقيله، شاکر آن كردگار عقیلة العربم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک بر کف آنها مدال نوکری زینب است @hosenih جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر.. ..تا خداوند تبارک مشتری زینب است بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد ای بسی فرش بهشتی پا دری زینب است هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است جنس او از نور و روح پاک او روح خداست این نشان از امتیاز و برتری زینب است حضرت طاها،علی،زهرا،حسن، زینب،حسین در میانِ خانواده محوری زینب است اوفقط از نان دست فاطمه نان می خورد ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است @hosenih ساقی کوثر اگرچه حضرت حیدر بُوَد لیک حیدر مست جام کوثری زینب است در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب حضرت عباس هم پامنبری زینب است نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست این روش شیواترین جنگ آوری زینب است کی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کی؟.. ..تا رقیه همدم و همسنگری زینب است حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست اعتبارش هم صدای حیدری زینب است قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست قافله تحت پناه و رهبری زینب است باعث پیروزی روز دهم جز این نبود خطبه هایی که همه روشنگری زینب است از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین از محالاتش همین بی معجری زینب است ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و.. ..ارث او هم صورت نیلوفری زینب است @hosenih زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شكست سّر اين صحنه گمانم بی سری زینب است پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت: بارالها این جزای خواهری زینب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بانویی که درگهش،فیض دمادم می شود باعث فخریه ی اولاد آدم می شود @hosenih حرمتش بالاست پیغمبر سفارش کرده است بانوی ما..آیت الله معظم می شود برترین مدحی که می شد در مقام او سرود «زینب»است وزینت«سلطان عالم»می شود «عارفه»«صدیقه ی صغرا»«فهیمه»خوانده اند بانوی ما..برتر از صدها چو مریم می شود بی ولای مرتضی،معنا ندارد زندگی «بی ولای دختر ش»دنیا جهنم می شود نام«زینب»با حسین و کربلا آمیخته عشق خواهر با برادر خوب توأم می شود هرکسی همچون «رسول ترک»دیوانه شده مورد الطاف این بانو مسلم می شود نام زینب را بزن بر سر در کاشانه ای خود به خود بزم عزا آنجا فراهم می شود @hosenih روضه های سخت و جانفرسای او،زجرآور است روضه خوان روضه بخوانددل پر از غم می شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ کبوتری که خیال حرم به سر دارد مگر بمیرد از این فکر دست بردارد @hosenih حرم ندیده ولی دلخوشیم اینقدری که صاحب حرم از حال ما خبر دارد کبوتر حرمی بی نشان شدن سخت است همیشه کفتر بی لانه دردسر دارد به عشق خنده دلبر همیشه بخشیدیم دل شکسته ی ما غصه ای اگر دارد چه غصه ای ؟ به خدا انتهای خوشبختیست همین که حضرت زهرا به ما نظر دارد @hosenih نسیم میوزد از کوچه ها خبر داری ؟ دوباره مادرمان دست بر کمر دارد ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دوای درد دل خسته ی همه زهراست هماره بر لب عشّاق؛زمزمه...زهراست امید شیعه ی بی تاب حضرت حیدر میان معرکه ی روز محکمه زهراست @hosenih اگر دوباره بپرسند: " سرپناه تو کیست؟؟" جواب آخر من بی مقدّمه "زهراست" شهیده،صابره،مظلومه،سیّده،کوثر زکیّه،طاهره،صدّیقه،فاطمه،زهراست همیشه رزق محرم به دست فاطمیه ست جواز روضه ی آقای علقمه زهراست @hosenih دوباره روضه ی تشییع ه مادر سادات دوباره بر سر هر شانه پرچم زهراست سلام ای گل هجده بهار ؛ بانو جان تویی ستاره ی دنباله دار بانو جان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ندهم جز خبرى مختصر از پروانه زندگى‌کردن عشاق تماما درس است می‌شود یاد گرفت آنقدر از پروانه @hosenih آبرو را همه از برکت چیزى دارند عارفان از سحر، اما سحر از پروانه عالمى را نفس سوخته‌اى زنده کند معجزه هیچ ندیدم مگر از پروانه سوز معشوق به سوز دل عاشق نرسد شمع هم سوخته، نه بیشتر از پروانه عاشق آن است که معشوق‌فروشى نکند هیچگه دل نبرد سیم و زر از پروانه آنقدر وصل تو سوزنده‌تر از هجران است که نمانده‌است نه بال و نه پر از پروانه تا سحر سوختنش را به تماشا بنشین تو فقط اول شب دل ببر از پروانه جگر سوخته‌ی من خبرش پیچیده چه بگیرى چه نگیرى خبر از پروانه تا نفس هست مرا دور سرت می‌گردم بیش ازین برنمی‌آید دگر از پروانه پر و بالى که نمانده‌ست برایم, اما آنقدر هست بسازى سپر از پروانه دل به آتش زدم و سعى خودم را کردم دست تو باز نشد... درگذر از پروانه @hosenih نوبت شستن پروانه رسید و حالا تازه فهمید چه می‌خواست در از پروانه در همان مرحله‌ى سوختنش می‌مانم تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در این عالم اگرچه رو زدن بر دیگران عار است گدای فاطمه بودن برایم بهترین کار است صدایم را، دعایم را، نوای ربنایم را همیشه گریه هایم را فقط مادر خریدار است @hosenih اگرچه بنده ای پستم، غلام فاطمه هستم گرفته دست او دستم، مرا زهرا هوادار است پر از غم شد سراپایم، مصیبت خوان زهرایم برای معصیت هایم همیشه روضه کفاره است الا یا ایها العالم، عزای بضعه ی خاتم به قلب مرتضی مرهم به چشم منکرش خار است @hosenih کسی که فاطمه دارد، غم او خاتمه دارد همیشه واهمه دارد کسی که بند اغیار است شروع روضه شد با در، زمانی کوچه حالا در نود روز است یک مادر میان خانه بیمار است شده چون یاسِ پژمرده، مسیر سنگ دل مرده به بار شیشه اش خورده... گواهم خون و مسمار است @hosenih ادا کن حق این مطلب، برای مادر زینب چنان ناله بزن امشب که گویا آخرین بار است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سر می زنم به خانۀ آتش گرفته ای پاکیزه آستانۀ آتش گرفته ای اینجا بهشت سوختۀ حضرت خداست عرشی ترین نشانۀ آتش گرفته ای @hosenih بعد از نماز برلب خود مشق می کنم تسبیح عارفانۀ آتش گرفته ای ثقلین مصطفی که امانت سپرده بود!!! افتاد در میانۀ آتش گرفته ای خون می چکید در دل شعله به روی خاک از ساقۀ جوانۀ آتش گرفته ای @hosenih دیگر برای شانه زدن قوتی نداشت از دست درد... شانۀ آتش گرفته ای مادر! برای محفل پر شور عاشقی سوزان ترین ترانۀ آتش گرفته ای اشکم ز دیده می چکد و شعله ور شدم در... روضه شبانه آتش گرفته ای @hosenih بهر رها شدن ز عذاب الیم حق تو بهترین بهانۀ آتش گرفته ای محبوبۀ خدائی و قدیسۀ علی زهرای بی نشانۀ آتش گرفته ای با یاد دست تو به دلم دست می دهد احساس شاعرانۀ آتش گرفته ای @hosenih باید برای گریه به صحرا سفر کنی ای وای عجب زمانۀ آتش گرفته ای آتش گرفته ام ز تب داغ تو ببین همپای نازدانۀ آتش گرفته ای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این بار من خط می‌کشیدم دفترم را باید چگونه شرح گویم باورم را !!؟؟ آتش ، چنان شعله کشیده بین شعرم سوزانده مصرع‌مصرعِ خشک و ترم را @hosenih آتش ، همان عنصر ، یکی از چهارگانه چیزی که حالا گرمِ خود کرده سرم را آتش ، همان واژه که از کوچه شروعش خون کرده قلبِ عاشق و در به درم را آتش ، همان شعله که مادر بین آن بود حرفش به درد آورده جانِ مضطرم را @hosenih آتش ، همان حُرمِ حرارت ها که زهرا(س) میگفت : تو ، در هم شکستی پیکرم را آتش ، همان در ، دربِ چوبی کوهِ هیزم دارد زبانه میکشد هی منظرم را آتش ، همان داغی ، که داغش پیرکرده بال و پر و ، پهلویِ زهرا(س)مادرم را @hosenih آتش ، همان جایی که حیدر(ع)دادمیزد بس کن ، نزن با آن غلافت همسرم را ... *** خط روی خط آمد ... ، قلم سوزاند من را با دست او ، آتش کشیدم دفترم را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زهرا برای حضرت حق آفریده شد پیش از وجودِ خلقِ خداوند دیده شد سیب بهشت، آمدنش را بهانه بود روحش به احمد از نفس حق دمیده شد @hosenih زهرا که بود؟ نور جلالیِ تحت عرش فوق تصوّر است آنچه که از قدس چیده شد احمد که گفت اُمِّ ابیهاست فاطمه یعنی فضائلش چو محمّد حمیده شد چندی گذشت تا که نسیم وصال او سمت علیِ عالیِ اعلا وزیده شد @hosenih طوبای فاطمه که ثمر داد ناگهان باد خزان گرفت و وجودش تکیده شد گل بود و حیف ساقه ی او را لگد زدند سیلی که خورد حوریه، رنگش پریده شد وقتی هجوم برد سقیفه به خانه اش در را شکست روی سرش، قد خمیده شد @hosenih شش ماهه داشت، میخ در او را شهید کرد شش ماهه ای شهید برای شهیده شد هر جا رسید روضه به محسن، بگو حسین با تیر حرمله سر اصغر بریده شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می نویسم به چشمِ تَر مادر می نویسم به رویِ دَر مادر با همین پاره یِ جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر می نویسم مرا بِبَر مادر @hosenih خواهرم نامِ مادر آورده چادرِ گریه آور آورده غمِ من باز هم سر آورده کوچه دادِ مرا در آورده باز رفتم به آن گذر مادر @hosenih کوچه بود و عبورِ بانویش کوچه و یک بهشت در کویش مادری و فرشته هر سویش باد حتیٰ نخورده بر رویش من در آن کوچه بی خبر مادر @hosenih کوچه بود و غروبِ غم بارش کوچه بود و دو تا عزا دارش کوچه‌ی سنگی و دو دیوارش کوچه و سنگهایِ بسیارش کوچه پُر شد زِ رهگذر مادر @hosenih دیدم آنجا هزار مشکل را بسته بودند راهِ منزل را جمعِ نامحرم و ارازل را دیدم آن روز دستِ قاتل را وای از چشمِ خیره سَر مادر @hosenih چشمِ خود را که بست زد سیلی دید بی حیدر است زد سیلی وای با پشتِ دست زد سیلی گونه‌ای را شکست زد سیلی سنگِ دیوار بود و سر مادر @hosenih می زدم داد که نزن نامرد کُشتی‌اش پیشِ چشم من نامرد جایِ مادر مرا بزن نامرد یک نفر بینِ چند تن نامرد از غرورم شکسته‌تر مادر @hosenih او زد و هر دوتا زمین خوردیم هر دوتا بی هوا زمین خوردیم پیشِ نامردها زمین خوردیم خنده کردند تا زمین خوردیم چادر و خون و خاکِ تر مادر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای برادر چه می‌کنی با خود چند روزیست سرد و خاموشی سر به زانو گرفته‌ای چندی لبِ خود می گزی نمی‌جوشی @hosenih یک طرف حال و روزِ غمگینت یک طرف ناله‌هایِ مادرمان مانده‌ام با حسین در این بِین که چه خاکی کنیم بر سرمان @hosenih درد و دل کن دوباره و دریاب خواهری را که جان به لب کردی بَسکه در بینِ خواب لرزیدی بَسکه در بینِ خواب تب کردی @hosenih مشت خود می فشاری و در اشک چهره‌ای نا امید می بینم چه شده در میانِ گیسویت چند تاری سپید می بینم @hosenih دست بردار از دلم خواهر که پُر از شعله و شراره شده بعد داغی که آتشم زده است دل نمانده که پاره پاره شده @hosenih روضه‌ام روضه‌هایِ یک کوچه است کوچه‌ای سرد و کوچه‌ای تاریک کوچه‌ای سنگی و غبار آلود کوچه‌ای تنگ و کوچه‌ای باریک @hosenih بارها گفته ام خدا نکند راهِ یاسی به لاله چین بخورد بارها گفته ام خدا نکند که در آنجا کسی زمین بخورد @hosenih ولی ای وای بر سرم آمد کوچه خالی زِ رفت و آمد شد چادرِ مادرم به دستم بود که در آن کوچه راهِ ما سد شد @hosenih بِینِ دیوارهایِ بی احساس ازدحامِ حرامیان دیدم پنجه‌ها مُشت و دستها سنگین پنجه‌ای را در آسمان دیدم @hosenih قد کشیدم به رویِ پا اما حیف دستش گذشت و از سرِ من آسمان تار شد که می‌نالید بِینِ گرد و غبار مادر من @hosenih چادرش را به سر کشید و به درد تکیه بر شانه‌ام به سختی داد خواست مادر که خیزد از جایش ولی اینبار هم زمین اُفتاد @hosenih دست بر خاک می‌کشید آرام با دو چشمانِ تار چاره نداشت چادرش را تکاندم و دیدم گوش خونین و گوشواره نداشت @hosenih ناله ام بین خنده‌ها گُم شد جگرم در عزایِ چشمش بود ردِ خونی به رویِ دیوار و جایِ دستی به جای چشمش بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گیرم آتش به جفا، در که نباید می سوخت آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت آتش اینبار گلستان نشد انگار ولی باغ و بستان پبمبر که نباید می سوخت @hosenih کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم وسط حادثه مادر که نباید می سوخت آتش افتاد در این مزرعه، گندمها سوخت همه ی حاصل حیدر که نباید می سوخت زیر خاکستر در شعله گرفت آتش باز خیمه ها سوخته ،معجر که نباید می سوخت @hosenih ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه ، عصر چادر خاکی خواهر که نباید می سوخت . از تنور آمده بابا وسط تشت ، ولی اینقدر هم دل دختر که نباید می سوخت نه فقط شمع نه پروانه که در این آتش سوخت از غصه دل هرکه نباید می سوخت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شدی شهید که غربت عیار داشته باشد مدینه بعد تو شب های تار داشته باشد سه آیه ات حسن و زینب و حسین شد اما نشد که آخر کوثر چهار داشته باشد @hosenih چهل نفر وسط کوچه آه فکر نکردند علی به خانه زنی باردار داشته باشد چهل نفر همه مست سقیفه اند و مولا به یاری از چه کسی انتظار داشته باشد گمان نمی کنم این سان که در شکسته به دیوار به کوچه فاطمه راه فرار داشته باشد @hosenih شفاعتم نکنی در حضور مرگ خوشم که به احترام تو قبرم فشار داشته باشد نه در حدود مدینه ست نه به سینه نگردید مگر که می شود این زن مزار داشته باشد؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ تا اوج مستی ی علوی پر کشیده ایم از بس که جام باده ی هو سر کشیده ایم حرف از شراب و ساقی و بزم و پیاله را از میکده به پله ی منبر کشیده ایم @hosenih "ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم " آن را به روی صفحه ی دفتر کشیده ایم از ذوالفقار حیدر کرار گفته ایم فریاد یا علی مکرر کشیده ایم وقت رجز برای حرامی و داعشی خط و نشان خندق و خیبر کشیده ایم @hosenih اینجا که کوفه نیست علی را رها کنند ما صف کنار مالک اشتر کشیده ایم حتی برای آنکه غلام علی شویم عمری دراز منت قنبر کشیده ایم حب علی و آل علی در سرشت ماست ازاین جهت به سمت پیمبر کشیده ایم @hosenih جای محب فاطمه آغوش مرتضی است روزی که صف به وادی محشر کشیده ایم گفتیم فاطمه دلمان فاطمیه شد آهی ز داغ حضرت کوثر کشیده ایم مانند مرتضی غم بسیار خورده ایم هر چه کشیده ایم از آن "در" کشیده ایم @hosenih سرخی روی شیعه از آثار سیلی است داغ از شرار پر طپش هر کشیده ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سخت است پیش چشم تو مادر بیفتد مادر بیفتد ، سوره ی کوثر بیفتد لنگ است کار خانه وقتی که نود روز خانومِ خانه گوشه ی بستر بیفتد @hosenih از هُرم آتش هم اگر پلکی بسوزد سخت است اشک از چشم های تر بیفتد شیر خدا باشی و بند غم به دستت شرمنده خواهی شد اگر همسر بیفتد اصلا تصوّر کن خودت را جایِ مولا پیشّ نگاهت یاسِ پیغمبر بیفتد یا نه تصوّر کن خودت را جایِ بی بی روی زمین افتاده باشی، ... دَر بیفتد @hosenih پائین گرفته صورتش را که مبادا چشمش به چشمانِ تَرِ حیدر بیفتد ** دختر به مادر می رود، پس این طبیعی است یک روز هم در کوچه ای دختر بیفتد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ منم گدا منم گدا گدای کوی فاطمه روز و شبم می گذرد به گفت و گوی فاطمه فتاده دل به پای او صفای دل صفای او داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه @hosenih من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام بود دل شکسته ام به جست و جوی فاطمه دل شده پای بست او دیده بود به دست او مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه جهان ازوست گلسِتان جنان ازوست گل فشان می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه @hosenih خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه "یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نقل زَمَخشَري ست كه روزي ابولهب يك سنگريزه جانب احمد روانه كرد ريگي - به طول و عرض نخود- در كَفَش گرفت از روي كين، نبي خدا را نشانه كرد @hosenih تبّت يدا أبي لهب از آسمان رسيد فوراً لهيب خشم الهي زبانه كرد فرمود: هر دو دست وي از تن بريده باد نفرين بر آنكه اين عمل ظالمانه كرد يك دست او فقط به كمين نبي نشست خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد با اين حساب، كيفر اهل سقيفه چيست؟؟ حق كسي كه حمله بر اين آستانه كرد؟ قرآن اگر هنوز مي آمد چه مي نوشت؟ در وصف آنكه خون به دل " اهل خانه" كرد با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت كار علي و باغ فدك را بهانه كرد @hosenih با هر دو دست، بست و شكست و كشيد و كشت جان بتول را هدف تازيانه كرد . "آتش به آشيانه ي مرغي نمي زنند" نفرين بر آن كه شعله در اين آشيانه كرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هر چه بود از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به انکار خودم فهمیدم @hosenih راز حبس نَفَس و علت جوشیدن خون از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچۀ تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم @hosenih از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih