eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
277 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @angoshtar_herz با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شرّ شروع فتنه ها را خطّ پایانیم قدر وجود امنیت را خوب می دانیم این خیمه صاحب دارد این خانه بهشت ماست سایه نشین لطف خورشید خراسانیم روز نُه دی سیلی محکم به دشمن بود ما برق شمشیر خدا بر فرق شیطانیم ما اهل کوفه نیستیم ، عشق علی داریم هیهات اگر یک لحظه از او رو بگردانیم زخم اُحُد ، یا نهروان ، یا شورش صفّین از فتنه آگاهیم چون تاریخ می خوانیم حتی اگر باشیم در شعب ابی طالب تحریم هم باشیم ، ما لبریز ایمانیم نور ولایت عامل وحدت شده ما را پروانه هایی گرد این شمع شبستانیم فرمود : در راه خدا ثابت قدم باشید ما پیرو اندیشه ی پیر جمارانیم ما روز اول با علی قالوا بلی گفتیم گفتیم که تا روز آخر با تو می مانیم اهل جهادیم و به رنگ لاله ی سرخیم با حاج قاسم جانفدای عشق ایرانیم آرام اگر که کودکان شهر می خوابند مدیون بیداری چشمان شهیدانیم امروز هر کس بی بصیرت بود بازنده ست پیروز این جنگیم وقتی مرد میدانیم از نسل سلمانیم یعنی فاطمی هستیم در جنگ ِ با کفّار ، با هر نامسلمانیم از یاد ما هرگز نخواهد رفت آن کوچه این روزها با ذکر یا زهرا پریشانیم زهرای مرضیه میان آن در و دیوار از داغ مادر چند قرنی هست گریانیم مهدی زهرا می رسد اسلام پیروز است ما انتقام فاطمه از کُفر بستانیم ما حیدری هستیم عشق کربلا داریم مامور بر صبریم یاران حسن جانیم وقتی میان روضه خوانی ابر دلتنگیم با نام محزون حسین انگار بارانیم گودال افتاده ولی پرچم نیفتاده باید به پای شاه بی سر ، سر بیفشانیم ما جبهه های عشق را با چشم خود دیدیم جامانده ایم از وصل یاران ، غرق هجرانیم امّیدواریم از تبار فاطمی باشیم سربازهای فاطمه مشتاق فرمانیم ما هر چه داریم از دعای آخر زهراست ایرانم ، ایران عزیزم کشور زهراست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سخت است پایان شب هجران نباشی پایان رنج کهنه ی انسان نباشی ای یوسف گمگشته‌ی این شهر تا کِی مردم بیایند و تو در کنعان نباشی ؟! ما را به خیر تو امیدی هست بسیار شرّ می شود خیری که تو در آن نباشی نوح از نفَس می افتد و گم می کند راه طوفان که راه افتاد ، کشتیبان نباشی حبس ابَد خواهیم خورد آقا ، اگر که راه نجات ما از این زندان نباشی خورشید نا‌پیدای پشت ابر غیبت ای کاش می شد این‌همه پنهان نباشی تنهایی ام را با تو قسمت کردم و بس ! چیزی ندارم که تو در جریان نباشی یادش بخیر آن ندبه ی کافی که می گفت تا کی دوای درد بی درمان نباشی ؟! می گفت این خانه عزیزم خانه ی توست حیف است در مهدیّه ی تهران نباشی اصلاً غلط گفتم تو هستی ، کور ماییم امکان ندارد گوشه ای مهمان نباشی امکان ندارد روضه ی زهرا بخوانند تو گرم ذکر آه مادرجان نباشی حیّ علی خیرالعمَل می خواند ، زهرا در هر نمازش العَجل می خواند ، زهرا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جای نفس، در سینه آهِ آتشین است با هر کسی دیدار کردم دلغمین است داغ فراق تو عزیزم پیرمان کرد این هم سند، خطّ چروکش بر جبین است ما گم شدیم آقا خودت پیدایمان کن اصلاً دلیل گریه‌های ما همین است قطعاً دعایش می‌کنی در زیر باران هرکس که در این روزها روضه‌نشین است ** خیمه زدی تا مجلس روضه بگیری دارالعزایی که تو داری در مدینه‌ست در آسمان‌ها هم ملائک روضه خوانند صاحب عزا وقتی امیرالمؤمنین است عباس می‌آید، حسین فاطمه هست وقتی عزای حضرت امّ‌البنین است خیلی اذیت شد، عزادار حرم بود مقتل نوشته داغ بانو بیش از این است می‌گفت جان دادم شنیدم که ابالفضل روی سرش زخم عمود آهنین است او دست و پا می‌زد به روی خاک صحرا نقش تن بی‌دست او روی زمین است تیر سه‌شعبه بین چشمانش چه می‌کرد؟! چشم مرا داغی که خونین کرده این است عباس رفت و خیمه‌ها ماند و جسارت عباس رفت و رفت خیمه به اسارت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با یاد و نام ی والامقام زبان قاصر ما و بیان مدح این بانو شبیه شاعری گُنگم زمان مدح این بانو چه گویم ، وصف او وقتی به قرآن مُبین باشد زمانی که ثناگویش امیرالمومنین باشد چه بانویی که لبخندش نشاط قلب پیغمبر وجود خیر او شان نزول سوره ی کوثر رشیده ، طاهره ، عذراء ، سعیده ، عارفه ، نورا علیمه ، فاطمه ، بُشری ، زکیّه ، ساجده ، زهرا چه بانویی که بخشیده به عالَم نور عینش را زده بر جان ما مُهر غلامیّ حسینش را همان بانو که دامانش پناه اهل مکتب شد همان مکتب که پرچمدار آن همواره زینب شد همیشه نور می گیریم از این ایمان زهرایی از این جمهوری اسلامی ایران زهرایی ** منم از نسل باقرخان و سرداران ایرانی منم از نسل دلواری و از نسل خیابانی منم از پیروان مکتب پیر جمارانی منم سرباز جان بر کف در این مُلک سلیمانی گذشته رسم طاغوتی ، زمان خان و خان بازی به جای کد خدا باید خدا از ما شود راضی جهاد عرصه ی تبیین ، اصول امتحان ما امید حضرت آقا به این نسل جوان ما جوانانی که مشتاق امیرالمومنین هستند همان هایی که در فتنه چو سدّ آهنین هستند نشان عزم روح الله ، در ایران پاینده که خون آرمان ها شد مسیر سبز آینده اگر چه حاج قاسم نیست در پیکار با ظالم ولی پیداست در دنیا خروش لشکر قاسم یمن ، بحرین ، پاکستان ، دمشق و غزه و لبنان جوانمرد حرم قاسم حضورش هست در میدان اگر چه نقشه ی دشمن به رنگ وسوسه باشد برای نوجوان ما یقیناً مخمصه باشد خدا با فتنه ی دوران بگیرد آزمونش را رجوعی کن به قرآن تا بدانی چند و چونش را کسی که دل به شیطان داده بین راه می ماند کسی که با خدا شد با ولی الله می ماند طلوع روشن بهمن از آن پنجاه و هفت ما شروع انقلاب ما شروع پیشرفت ما چه غمگین گشته استکبار از این رشد جانانه توان موشک و پهپاد و تأسیس رصدخانه کووید ۱۹ آمد ، ولی با دیده ای روشن در اوج دوره ی تحریم ما ، تولید شد واکسن اروپایی که در سرما اسیر نفت و هیزم شد به جای رفع این مشکل چرا دلسوز مردم شد؟!! همان غربی که خود را نقطه ی پرگار می بیند!! همان غربی که زن ها را فقط ابزار می بیند ولی زن در نگاه ما شکوه جامعه باشد در این دنیای بی احساس ، روح جامعه باشد نباید خانه بی فرزند باشد جمعیت ، محدود ! نباید آسمان شهرمان باشد غبارآلود دعای خیر این مردم زمان سخت و آسایش برای رهبر دلسوز و مسئولان زحمت کش نباید دل به دشمن بست این یعنی همان غفلت نباید فکر دیگر بود غیر از همت و خدمت جهاد فی سبیل الله یعنی حمله ی طوفان رسیده فصل نابودی برای ابن جهانخواران دوباره قصه ی موسی ، دوباره ماجرای نیل رسیده مرگ آمریکا ، رسیده مرگ اسرائیل نمانَد نامی از دشمن نشانی از سُعودی ها شود نقش ِ بر آب این نقشه ی شوم یهودی ها شهیدان می رسند از راه ، در دوران هم عهدی هوای جمعه ی موعود یعنی می رسد مهدی اگر سرمشق می گیری همیشه فاطمی باشی بدان باید که سرباز جهاد دائمی باشی سپاه سرخ حزب الله می آید کنار او دعای خیر مادر هست ، در هر لحظه یار او اگر در سینه دل داری و آن دل هست با مهدی به عشق حضرت زهرا ، بگو لبیک یا مهدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کس در این دنیا تو را باور ندارد در روز محشر سهمی از کوثر ندارد بنت علی، صدّیقه ی صغرای زهرا زینب به جز تو خواهر دیگر ندارد می خواستی تاریخ هم از تو نگوید شرح ادب فصلی از این بهتر ندارد شرمنده شد از یاس و لاله ، دید شاعر شعری برای داغ نیلوفر ندارد در کربلا آیینه دار عون بودی عاشق که باکی از غم همسر ندارد دیدی میان علقمه محشر به پا شد ساقی دشت کربلا ساغر ندارد دیدی که تیر حرمله شش ماهه را کُشت دیدی عروس فاطمه اصغر ندارد از ماجرای سخت قتل صبر گفتی کس ، طاقت این زجر دردآور ندارد تو سفره‌دار روضه های کربلایی روضه بخوان از پیکری که سر ندارد همراه خواهر گوشه ی مقتل شکستی دیدی که جای بوسه آن حنجر ندارد ای روضه خوان روضه های شاه مظلوم پرده نشین کربلا یا امّ کلثوم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر دل خسته را قرار آمد جلوه ی سبز روزگار آمد ماه تابان خانه ی سجّاد پیک خورشید زرنگار آمد ذکر اذن دخول ماه رجب سبب فیض کردگار آمد پنجمین یا وجیهاً عندالله صاحب لطف بی شمار آمد برق تیغ کلام او غوغاست مردی از نسل ذوالفقار آمد در بیان عقاید شیعه بس روایات او به کار آمد در زمستان سخت سرماسوز او نمایان شد و بهار آمد آمده رونق تکامُل ما ایّهاالباقر توسُّل ما مردگان را حیات می بخشد عاشقان را ثُبات می بخشد به دلی که اسیر غم باشد او مسیر نجات می بخشد با دعای قنوت نیمه شبش تشنگان را قنات می بخشد یادی از او به نوکر ، آرامش در زمان وفات می بخشد جوهر شعر از نفس افتاد او به شاعر دوات می بخشد او به هر کس که تشنه ی عشق است صد هزاران فرات می بخشد لطف او لطف بی کران حسن او به عالَم برات می بخشد باقرالعلم خیمه ی سادات یک نفس من جدا از او ؟! هیهات در نگاهش محبت مادر قامت او قیامت حیدر زیر پایش تلاطم زمزم چشم او فیض چشمه ی کوثر یوسف خانواده ی زهرا دل ربود از قبیله ی دلبر بزم تیغ و ترنج آماده ست محو خورشید چشم صد اختر محضرش جابر بن عبدالله آمده با سلام پیغمبر هیبت هاشمی ست سر تا پا سیره ی فاطمی ست سر تا سر مطمئنّم به ما حواسش هست در زمان شلوغی محشر شاهد صحنه ی جدایی هاست مرثیه خوان کربلایی هاست غم گودال را خودش دیده تن پامال را خودش دیده نوه ی شاه کربلای شهید شاه بی حال را خودش دیده آنکه دور تن امام زمان قوم دجّال را خودش دیده آنکه دور حریم آل الله رنج اِشغال را خودش دیده آنکه با خیمه ها اسارت رفت زخم خلخال را خودش دیده کوفه تا شام ، کنج ویرانه زن غسّال را خودش دیده ماجرای رقیه یادش هست داغ همسال را خودش دیده وضع او مقتل مجسّم بود روز و شب های او محرّم بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر لب ها یا مقلّب می شود استجابت نیز واجب می شود حال و روز دل مناسب می شود همدم آن یار غائب می شود کعبه ی آمال من ، یابن الحسن اَحسنُ الاَحوال من ، یابن الحسن آرزویی بر لب ما مندَرَج روی تار و پود جان ها رَج به رَج حکّ شده با خطّ زرّین حُجَج کاش باشد سال ما ، سال فرج شام ما با جلوه ی تو روز شد این خزان با عشق تو نوروز شد نور تو خورشید راهم می شود پرچم تو سرپناهم می شود هر چه را با تو بخواهم می شود به یقین دفع بلا هم می شود با دعایت می شود سال جدید سال رشد و رونق و سال امید تازه دل با عشق تو دل می شود تو بیایی غصه باطل می شود آیه های نور نازل می شود هفت سین سفره کامل می شود با تو ممکن می شود امر محال ای دعای اوّل تحویل سال تو دعا کن ، ای امید آخرم ‌محترم باشد همیشه این حرم با تلاش و رنج ها ، شد باورم جان بگیرد اقتصاد کشورم ای اصول عشق ، اصل ِ اصل ما ای پدر ، برکت بده بر نسل ما جان عالَم جان جان فاطمه آرزوی هر اذان فاطمه اِرجعی ، سرو جوان فاطمه سفره دار مهربان فاطمه در حقیقت روزی از تو می رسد وعده ی پیروزی از تو می رسد معدن اسرار حقّ ، سرّ مگو ای زلال چشمه ی پاک وضو کی تحقّق می شود با من بگو وصل تو شد آرزوی آرزو در کویر تشنگی باران ِ من نقطه ی آغاز من ، پایان من ذکر ادرکنی ، تمام مکتبم ذکر السّاعه همیشه بر لبم ناله الغوث شد تاب و تبم العجل ای حسرت روز و شبم آرزویم گشته با قلب صبور باشد امسال ای خدا ، سال ظهور ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ‌ آدینه‌ها من با تو حال بهتری دارم در آسمان عاشقی بال و پری دارم سر می‌شود عُمرم میان جمع نوکرها شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم والعصر، من بی تو اسیر رنج خُسرانم آقا مگر جز تو پناه دیگری دارم؟! نام تو می‌آید هوای شهر بارانی‌ست یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی در دست‌های خسته یاس پرپری دارم این هفته مشهد یا که قم رفتی، دعایم کن با نرخ جان خود دعایت را خریدارم این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت این جمعه‌ها بی تو غم ویرانگری دارم سجاده‌ای داری که عطر کربلا دارد هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ است بارش را با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم •┈┈••✾••┈┈• تک‌بیتی‌ها، دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
به‌مناسبتِ به‌امید آزادیِ رفته از دستم حساب جمعه‌های انتظار هر سحر یابن الحسن گفتم به پای انتظار می‌شمارم روزها را، فصل هم‌عهدی کجاست؟! ندبه می‌خوانم به شوقِ گفتنِ «مهدی کجاست» ناله‌ی یابن الحسن! برگرد بر روی لبم پُر شده از حسرت دیدار او روز و شبم می‌رسد او با سپاهی از شهیدانِ بسیج دیدنی خواهد شد آن ایام، طوفان بسیج ملت مستضعف دنیا به حقّش می‌رسد عاقبت یک جمعه هم مولا، به حقّش می‌رسد چارده قرن، این جدایی، درد تنهایی بس است یک نفس تعبیر این رؤیای زهرایی بس است وعده‌ی حقّ خدا وقت مشخص می‌رسد جمعه‌ی آزادی بیت المقدّس می‌رسد می‌رسد تا که ببیند شور و شوق لحظه را می‌رسد تا که بگیرد انتقام را حضرت صاحب زمان! ای حضرت قائم! بیا انتقام کوچه‌ی سرخ بنی هاشم! بیا هر غریبی در زمانه داد زد: مهدی بیا مادرت در کوچه‌ها فریاد زد: مهدی بیا فاطمیه آمده، ای روضه‌خوان! روضه بخوان از گل پژمرده‌حالِ نیمه‌جان، روضه بخوان کوچه در کوچه نماند و تا دل گودال رفت میخ شد خنجر، به روی حنجری بی‌حال رفت شیعه‌ی مهدی! عزای سخت بانو را بخوان فاطمیه آمده از داغ عاشورا بخوان مادری افتاد که حالا تنی تسخیر شد پیکری افتاد در گودال و خواهر، پیر شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام ‌ در آن غروب آخرین، حماسه شد، سرود شد شهادتین بر لبش، هر آنچه گفته بود شد چه گوش‌ها که تیز شد، به انتظار پاسخش چه کرد هُرم شعله‌ها، در آن سپیده با رُخَش قرار ماندنش نبود و سخت بی قرار بود که در غلاف صبر و اشک و آه، ذوالفقار بود چه بی خبر، چه ناگهان، چه بی صدا، چه بی امان چه کرد خون پاک او، در آن زمین، در آن زمان کمال معرفت فنا، فنای در مسیر او که حکم عشق گفته مَن عَشِقتُهُ قَتَلتُهُ خطاب می‌کنم تو را، مخاطب شهید من در این جهان بی کسی، تویی فقط امید من مجاهدت مسیر تو، مقاومت مرام تو تو حاج قاسمی و شد، شهید قدس نام تو لطیفِ واژه‌ی تنت، چو لاله واژگون چرا؟ حروف تن مقطّعه، میان خاک و خون چرا؟؟ نگاه کن نگاه کن، به جوش من، خروش من علَم نخورد بر زمین، یل علَم به دوش من در آخرین نفس چه شد، که سوخت زخم حنجرت؟! نشست تیر حرمله، یکی یکی به پیکرت * * سرم فدای آن سری، که از قفا بریده شد فدای آن تنی که بین نیزه‌زار دیده شد به پیش چشم خواهری، سکوتِ خنجری شکست سری به روی نیزه‌ها، حرم به خاک و خون نشست علَم که خورد بر زمین، تمام خیمه غصب شد تن شریف بی سری، نصیب سُمّ اسب شد چه کرد شمر بی حیا، به پیش چشم شاهدین چه زخم‌ها که از سنان، نخورد قلب شاهِ دین به اشک چشم گفته‌ام، که ای رفیق دائمی مکن دریغ چون که تو، نثار حاج قاسِمی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e