#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
در دل بی تاب او حال و هوایی دیگر است
ظاهراً در خیمه اما محو جایی دیگر است
@hosenih
لاله ی باغ حسن، آرامش جان حسین
مصطفای دیگری یا مرتضایی دیگر است
با دم " اِن تَنکرونی..." می رود سوی جمل
قاسم بن المجتبی خود مجتبایی دیگر است
سیزده ساله طبیب دردهای عالم است
این حسن زاده خودش دارالشّفایی دیگر است
بر لبانش شهد احلی من عسل جاری شده
در کلام او نوای آشنایی دیگر است
دست و پا می زد به زیر دست و پای دشمنان
کربلای روضه هایش کربلایی دیگر است
به گمانم استخوان پهلوی او خُرد شد
یاد زهرا می کند فکر عزایی دیگر است
@hosenih
پاره های پیکر او بس که پاشیده شده
خامس آل عبا فکر عبایی دیگر است
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#زیارت_اربعین
نام قشنگ دلبرم را دم گرفتم
مرثیه ی اهل حرم را دم گرفتم
با اشتیاق اربعین مثل گذشته
"قدم قدم...با یه علم"را دم گرفتم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
می رسد قطره ی این موج به دریا ، خسته
شده از فاصله ها این دل شیدا ، خسته
اربعین است در آن کوش که زائر باشی
تا که اینبار بیایی به تماشا خسته
@hosenih
این مسیری ست که رد می شود از خانه ی دوست
آه ، مجنون نشود از غم لیلا خسته
مبداءم : صحن نجف ، مقصد من کرببلاست
می روم نزد پسر از بَر ِ بابا ، خسته
شوق شش گوشه ی ارباب به جانم افتاد
که شدم در به در جاده و صحرا خسته
رهرو آن نیست که از رنج سفر خسته شود
رهرو آن است شود زائر مولا ، خسته
《 آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست》
پا به پای همه راهی شده امّا ، خسته
روضه خوان گفت که این خاک همان صحرایی است
که گذر کرد از آن زینب کبری خسته
@hosenih
چادر خاکی او بر سر ما جا دارد
می رود کرببلا حضرت زهرا س ، خسته
هر که پیوست به این قافله رهروست حسین ع
کربلایی شدن ما همه با توست حسین ع
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
اربعینی است که من بی کس و تنها ماندم
با دل خسته ی خود همدم غم ها ماندم
خودم اینجا و دلم در به در مشّایه
باورم نیست که یک بار دگر جا ماندم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@dobeity_robaey
در سوگ عالم ربانی و سالک توحیدی، #علامه_حسن_زاده_آملی
ایّام صفر بار سفر بست ، کجا رفت؟
از یار بپرسید که اینگونه چرا رفت
ما در به در غصّه ی صد مشغله بودیم
او بی خبر از حال دل خسته ی ما رفت
@hosenih
چشمان ترش پنجره ای رو به خدا بود
تا پنجره را بست از این خانه صفا رفت
با حکمت زهرایی او اهل بهشتیم
هر جا که جدا گشت از او دل ، به خطا رفت
از داغ حسین بن علی ع چشم تری داشت
مشغول عزا بود در ایّام عزا رفت
باقی ست در اندیشه ی ما حکمت نابش
هر چند که علّامه از این دیر فنا رفت
یک عمر درون دل خود شوق سفر داشت
آن مرد خدا بود به دیدار خدا رفت
@hosenih
امسال قدم می زد و همراه غمش بود
هر کس که پیاده حرم کرببلا رفت
خوب است که با یک دل آزاده نشستیم
در محضر علّامه حسن زاده نشستیم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
کریم هستی و حاجات دل روا کردی
طبیب هستی و درد مرا دوا کردی
میان چشم شما معجزه فراوان است
مس وجود مرا سر به سر طلا کردی
تویی که واسطه ی فیض چار معصومی
رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی
روایت از کرم بی شمار تو کم نیست
چه روزها که تفقّد به این گدا کردی
چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی
به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی
سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم
درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم
@hosenih
امام زاده ی عشقی مقام تو والاست
به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست
حسن ترینی و حُسن حسین را داری
درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست
مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد
چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست
دوباره زائر دلخسته آمده آقا
حضور قطره در این موج عاشقی زیباست
هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد
مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست
هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم
میان صحن شما یاحسین میخوانیم
@hosenih
شکوه روح خدا در مدار تن آمد
نسیم عشق به پابوسی چمن آمد
برای دیدن سرسبزی هوای شما
عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد
خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری
دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد
به سمت مرقدتان زائری که می بینی
برای ناب شدن با خدا شدن آمد
همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد
کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد :
"کسی که تا حرم قدسی شما رفته
به شهرری که نه انگار کربلا رفته"
@hosenih
کبوترانه رسیدم به آستان حرم
همیشه روی سرم سایه ی امان حرم
شکسته دل که بیایی همیشه جا داری
میان صحن ه پر از خیر آستان حرم
خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع
به دست ما برسد برکت عیان حرم
دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت
کسی که رفت به دنبال کاروان حرم
ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست
به آستان رفیع "مدافعان حرم"
همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم
فدایی حرم خواهر ابالفضلیم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
به مناسبت #هفته_بسیج و اتفاقات اخیر کشور
جمعه ها حرف دلم آنچه خودت می دانی ست
دوره ی بی تو فقط دوره ی سرگردانی ست
ندبه هایی که در آن با دم این المهدی
در هواخواهی تو چشم ترم بارانی ست
عاشقان منتظر جلوه ی جاء الحقّ اند
باطل از بین رود وعده ی ما قرآنی ست
جمعه ای طبق روایات تو خواهی آمد
با سپاهی که پر از مرد و زن ایرانی ست
چشم مظلوم به دنبال نتیجه ست عزیز
لشکر مخلص تو اهل بسیج است عزیز
@hosenih
آن بسیجی که پر از حس عدالت خواهی است
رود عشقی ست که تا محضر دریا راهی ست
آن که در لحظه ی ایثار تبسم کرده
هر چه دارد همه را هدیه به مردم کرده
آن بسیجی که به دل شور حسینی دارد
آن بسیجی که به سر شوق خمینی دارد
آن بسیجی که دلش هم نفس هم عهدی ست
آن که بر روی لبش زمزمه ی یامهدی ست
آن که در محور هر حادثه محکم باشد
فتنه آغاز شود ، خط مقدّم باشد
فتنه ها رنگ عوض می کند و ما هستیم
عرصه گر تنگ شود باز همینجا هستیم
به معاویه بگویید علی آئینیم
تحت فرمان علی در جدل صفّینیم
منشاء فتنه در این خطّه ی اسلامی چیست؟
فتنه بیکاری و بی خانهگی و بی آبی ست
دولت قبل چه ها کرد همه می دانند
جنگ اعصاب به پا کرد همه می دانند
خواست تا فتنه ی افروخته تحویل دهد
عاقبت مزرعه ی سوخته تحویل دهد
فتنه گر نیست کسی که پی حقّش آمد
فتنه گر اوست که با حربه ی آتش آمد
ای خواصی که حواست به غم مردم نیست
سفره ای هست ولیکن اثر از گندم نیست
درد بی آبی ما سوءِ مدیریت هاست
ورنه ایران به خدا هر وجبش یک دریاست
هر کسی نیست در اندیشه ی ما ننگش باد
تیشه ها زد به تن ریشه ی ما ننگش باد
ما همان ملت عشقیم که قائم داریم
ما سپاه شهداییم که قاسم داریم
نوبت جنگ شده وقت رجزخوانی هاست
خاک ایران به خدا مهد سلیمانی هاست
از همان روز که مجنون حسینیم همه
اربعین ، زائر بین الحرمینیم همه
آب مهریه ی زهراست اگر بگذارند
مرهم زخم دل ماست اگر بگذراند
آب مهریه ی زهراست ولی در گودال
پسرش با لب تشنه تن زخمی بی حال
چه بگویم که چه کردند در آن عصر عطش
خیمه ها بود سراسر همه در حصر عطش
@hosenih
هر کجا در تب و تابید بگویید حسین
هر کجا تشنه ی آبید بگویید حسین
وسط شهر کسی روضه بخواند ، هیهات
خانه ای یا جگری تشنه بماند ، هیهات
ما نمردیم کسی خسته و بی تاب شود
مادری پیش نگاه پسرش آب شود
ما نمردیم که چشمان کسی تار شود
کربلای عطش این مرتبه تکرار شود
وسط معرکه هستیم همه می مانیم
ما بر آن عهد که بستیم همه می مانیم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مرگ_بر_آمریکا #استکبار_ستیزی
#مقاومت_اسلامی #ایران_مقتدر
تکلیف ما روشن شده در پای ایران
تکلیف ما آینده ی زیبای ایران
ما مجریان گفتمان انقلابیم
بر بام دنیا می درخشد جای ایران
@hosenih
تحریم و جنگ و فتنه بیش از پیش هستند
تسلیم محض روح نامیرای ایران
مظلوم وقتی در مصاف ظلم باشد
هر جا که فتحی هست ، هست امضای ایران
ما با جهاد از فصل ناکامی گذشتیم
دنیاست مات خیز رعدآسای ایران
شد زینت این سرزمین رسم شهادت
چشم جهان محو جهان آرای ایران
باید کنار هم بمانیم و بسازیم
روزی محقق می شود رؤیای ایران
روح عدالت با جهان بینی وحدت
شد گام دوم گام جانافزای ایران
در هسته ای، در علم نانو ، در پزشکی
بالا بماند پرچم بالای ایران
ما در مسیر علم مشغول شتابیم
می داند این را ملّت کوشای ایران
آری شهیدی که شهید پیشرفت است
روشن شده با علم او فردای ایران
آینده ای سبز از پی پیشینه ای سرخ
فردای ما زیباتر از "حالا"ی ایران
@hosenih
سایه نشین لطف بی حدّ رضاییم
بیمه کند این مُلک را آقای ایران
از فاتحان صبح فردای جهانیم
ما در سپاه مهدی صاحب زمانیم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
زندگی با مهربانی هایتان رونق گرفت
آمدی سجاده ها هم عطر و بوی حق گرفت
یا کریمه لطف تو دست مرا پُر می کند
عرش را محو غبار روی چادر می کند
@hosenih
هر سلامی که فرستادم علیکُم می رسد
لطف زهرا بیشتر از مرقد قم می رسد
التماس از جانب ما و کرامت با شماست
دست خالی از من و لطف و عنایت با شماست
روز میلاد تو بانو لحظه ی پرواز شد
یا علی گفتیم و فصل عاشقی آغاز شد
زندگی با عشق تو چیزی شبیه خاطره ست
روزگار اهل بیتی از عسل شیرین تر است
یا کریمه ، اِشفعی لی ای که نام تو دواست
مطمئنم که کلید لطف تو ذکر رضاست
آفتاب مهربانی ، پشت هر سختی تویی
نور الطاف الهی ، اصل خوشبختی تویی
می سپارم دست تو این زندگی را خوب من
می شناسم با تو روح بندگی را خوب من
من به دامان شما دست توسّل می زنم
از همینجا تا کنار مرقدت پُل می زنم
آمدم می دانم امشب تو به من رو می کنی
آمدم مثل همیشه باز خانومی کنی
راز والشمس و ضحایی ، نور منظومه تویی
جلوه زار چارده معصوم ، معصومه تویی
یا کریمه ، یاکریمی آمده غوغا کنی
آمده در می زند تا در به رویش وا کنی
لحظه ای پایان نگیرد این دعا از یادِ ما
محضر دربارتان خدمت کنند اولادِ ما
@hosenih
هر چه داریم از شما از برکت این نوکری است
نوکری کردن برای تو یقیناً سروری است
بیمه شد با گوشه ی چشمان تو این زندگی
تلخی غم می رود با توست شیرین ، زندگی
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
#عشق_مقدس
قلم بده بنویسم کمی برای حرم
کبوترم که دلم رفته در هوای حرم
قسم به هشتی ایوان باصفای حرم
به تار و پود همان فرش نخ نمای حرم
کسی که دشمن تنها پناه بی کس هاست
همیشه ملعبه ی دست نامقدس هاست
کسی که عقده شهرت نشسته در جانش
به کفر می کشد آخر تمام ایمانش
چه زود می رسد اما به خط پایانش
حرام لقمه به تاراج رفته وجدانش
کسی که دشمن آقای ما امام ، رضاست
به روی فرش که نه روی خطّ قرمز ماست
@hosenih
چه زخم ها که نزد رسم چشم پوشی ها
چه طعنه ها که شنیدیم پشت گوشی ها
جهانیان همه سرمست باده نوشی ها
دلیل شادی دشمن ، وطن فروشی ها
وطن مزار شریف امام هشتم ماست
امام هشتم ما تکیه گاه مردم ماست
حرم نگو که امید دل پریشان است
شکوه کعبه ی ما مرقد رضاجان است
تمام دور فلک در مدار سلطان است
حریم پاک خراسان نه قلب ایران است
تمام خیر جهان دست توست می دانم
مسیر عشق شما را درست می دانم
عزیز فاطمه ماه نجیب یعنی تو
جواب ناله ی امّن یجیب یعنی تو
قرار آخر هر بی شکیب یعنی تو
کسی نمانده نفهمد غریب یعنی تو
کسی که جز تو دلش را به هر اشاره نداد
نشان خادمی ات را به جشنواره نداد
خدا به حرمتتان آبرو به ما بخشید
تو خواستی که اجابت به هر دعا بخشید
شفاعت تو رسید و چه جرم ها بخشید
شب ولادتتان بود خلق را بخشید
ورای درک قلم سرتر از حروفی تو
پناه خسته دلان حضرت رئوفی تو
منم که آمده ام در مسیرتان باشم
کریم هستی و باید فقیرتان باشم
کنار سفره ی خیر کثیرتان باشم
شبیه آهوی زخمی اسیرتان باشم
تویی تو مرهم غم های من ، بنفسی انت
تمام عشق من آقای من بنفسی انت
@hosenih
به لطف نام شما یک به یک خدا داریم
به احترام دعای شما بها داریم
برای درد فراوان خود دوا داریم
هر آنچه برکت از این روضه از شما داریم
رضایت تو رضای خدای ماست رضا ع
حریم پاک شما کربلای ماست رضا ع
درون گوش فلک یا غریبتان جاری ست
صدای زائر دل بی شکیبتان جاری ست
میان صحن حرم عطر سیبتان جاری ست
هنوز ناله ی یابن الشَّبیبتان جاری ست
حسین گفتی و اشک از دو چشم ما بارید
که ابر چشم ترم بین روضه ها بارید
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
آسمان در آسمان امشب شروع عاشقی ست
هشتمین خورشید را وقت طلوع عاشقی ست
هر چه ناممکن به اعجاز دمت ممکن شود
هر که بی ایمان شده با ذکرتان مومن شود
یا رضا می گویم و الطاف بی حدّ می رسد
این دل بی تاب من تا صحن مشهد می رسد
@hosenih
هر کجا نام تو را من برده ام ، باران گرفت
این کویر تشنه با ذکر رضا جان ،جان گرفت
پرچمی که گنبدت بر دست دارد ای غریب
می دهد بر جبهه ی حقّ وعده ی فتح قریب
لشکری از عاشقان سر به راهت می رسد
آیه نصرُ مِنَ الله از نگاهت می رسد
السّلام ای اولین شرط و شروط عاشقان
سومین ناد علی در هر قنوت عاشقان
السّلام ای هشتمین چشم و چراغ فاطمه (س)
حضرتِ مشهدنشین ِ کوچه باغ فاطمه (س)
السّلام ای بهترین سرمایه ی اهل یقین
مرکز امن و امان ِ مردم ایران زمین
السّلام ای دست های مهربانت ذوالکرَم
من کبوتر می شوم با شوق دیدار حرم
السّلام ای گنبد تو قبله گاه آفتاب
می شود هر خواهشی در محضر تو مستجاب
السّلام ای برکتی که می کند کم را زیاد
من سلامت می دهم هربار از باب الجواد
بی قرارت می شوم وقتی سلامت می کنم
هر نفس عرض ارادت به مقامت می کنم
مستی از پیمانه ی موسی بن جعفر (ع) می رسد
بوی گل از خانه ی موسی بن جعفر (ع) می رسد
این دهه از چشمتان لطف و کرامت بیشمار
می رسد وقتی غلامت از تو دارد انتظار
پله ها را یک به یک دارد به بالا می رود
زائری که با شما تا آسمان ها می رود
خوش به حالم نوکرم ، من نوکر سلطان طوس
عمر من طی می شود در کشور سلطان طوس
@hosenih
هر شبی که در حرم یک زائر محتاج بود
فارغ از آفاق حسّ می کرد در معراج بود
دست های خالی ما در حرم پُر می شود
بنده ی دنیا به لطف چشمتان حُرّ می شود
وعده دادی در حرم وقتی که راهم می دهی
دست خالی که بیایم ،کربلا هم می دهی
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد
خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد
حرم که شاهد پرواز لشکر روح است
همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است
@hosenih
قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت
نماز مغربشان عطر کربلا را داشت
چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد
برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد
به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را
امام زخمی گودال و عصر عاشورا
نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد
به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد
کبوتران حرم در کنار شاهچراغ
شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ
حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست
لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست
کسی که امنیت خانه را هدف دارد
در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟!
کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد
به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد
چه کرده با شب آرام اهل آبادی
شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی "
به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است
میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است
به هوش باش که این مملکت خدا دارد
به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد
به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران
پیام روشنی از حاج قاسم ایران
بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد
هماره کشور ما حُرمت حرم دارد
دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست
جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست
حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است
شکوه شعر شهادت خروش شیراز است
به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست
به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست
همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند
میان واقعه شرمنده ی شهید شدند
همیشه از شهدا این پیام می آید
صبور باش دم انتقام می آید
همان که می گذرد از میان این آتش
جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش
@hosenih
بیا که آمدنت التماس یاران است
بیا که آخر مجلس شهید باران است
سرود روشن نسلی که باز جامانده ست
سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
🔅 اشعار آیینی حسینیه
👇👇👇👇
@hosenih
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#بصیرت #مدافعان_حرم #حاج_قاسم_سلیمانی
وقتی زمین در حیرت خود غوطه ور بود
وقتی زمان گِرد خودش گرم سفر بود
وقتی بشر در لاک تنهایی فرو رفت
وقتی جهان در فکر فصلی تازه تر بود
وقتی ملَک در سجده ی خود ذکر می گفت
وقتی شب تاریک دلتنگ سحر بود
وقتی که مکّه در فراق عشق می سوخت
وقتی مدینه علّت هر چه خبر بود
وقتی علی مشغول تسبیح خدا گشت
وقتی که زهرا همدم چشمان تر بود
دیدند یاس فاطمی در خانه گل داد
یک بار دیگر ساقه ی ریحانه گل داد
کوثر به روی دامن کوثر نشسته
ساقی کنار ساغری دیگر نشسته
یک سو حسن یک سو حسین ، اینبار دیدند
دل ، عاشقانه محضر دلبر نشسته
خیل ملَک آمد برای عرض تبریک
جبریل هم یک گوشه پشت در نشسته
در بین بستر با نگاه بی قرارش
مادر به شوق دیدن دختر نشسته
اصلاً خدا باید بگوید نام او چیست
لبخند بر لب های پیغمبر نشسته
صدیقه ی صغری ، گل مکتب رسیده
آری عقیله ، عارفه ، زینب رسیده
زینب همان بانو که کوهی استوار است
زینب همان که آسمانی از وقار است
بانوی صبر و بردباری در مصائب
امّ ابیهای علی در روزگار است
زینب همان بانوی تسبیح و تهجّد
ماه بلند آوازه ی شب زنده دار است
با خطبه های آتشین کوفه و شام
تیغ کلامش رعد و برق ذوالفقار است
داد آبرو حُجب و حیا را عفّت او
در وادی عقل و خرد یکّه سوار است
زینب همان که در شجاعت مثل حیدر
زینب همان که در سخاوت مثل مادر
او با کلام نافذش روشنگری کرد
حیدر شد و در کاخ شیطان محشری کرد
او دختر زهرای مرضیّه ست ، یعنی
زن بود و بر زن های عالَم سروری کرد
خیبر همان کاخ یزید بی خدا بود
قلعه شکست و باز ، کار حیدری کرد
روح بصیرت در کلامش موج می زد
با خطبه اش دین خدا را یاوری کرد
ما را حسینی کرده اصلاً لطف زینب
او کاروان کربلا را رهبری کرد
باید که در راه ولایت مکتبی ماند
گاهی نباید رفت ، باید زینبی ماند
ما هم میان فتنه ها از جان گذشتیم
از کوچه ی تردید با ایمان گذشتیم
از این دو روز زندگی مثل شهیدان
ما هم برای عزّت ایران گذشتیم
ما را به زیر پرچم زینب رساندند
از هر خیابانی که در باران گذشتیم
این انقلاب زینبی راه نجات است
با ذکر ثارالله از طوفان گذشتیم
ما دشمن سر سخت استکبار هستیم
با سربلندی از دل میدان گذشتیم
موج ابابیلیم و سر تا سر دلیلیم
موشک شدیم و بر سر اصحاب فیلیم
روزی که داعش فکر تخریب حرم بود
بر دوش سربازان ایرانی علَم بود
می زد به میدان شهادت حاج قاسم
او با شهیدان خدایی هم قسم بود
فرقی ندارد شهر تهران یا دمشق است!
دشمن به فکر این حریم محترم بود
باب شهادت باز شد یک عده رفتند
ما خواب ماندیم و سفر در صبحدم بود
می رفت هر کس که هوای کربلا داشت
می ماند هر کس همنفس با آه غم بود
از کربلا گفتیم و داغش یادم آمد
آن لحظه ی سخت فراقش یادم آمد
زینب تنی را قعر یک گودال می دید
در گوشه ای هم مادری بی حال می دید
در دست خولی و سنان سرهای خونین
در دست شمر و حرمله خلخال می دید
پیراهنی کهنه به روی دست می رفت
در قتلگاه کربلا جنجال می دید
زجری کشید و بی نهایت غصّه می خورد
تا زجر را دور و بر اطفال می دید
هر سال را او با حسینش روز می دید
هر روز را او بی حسینش سال می دید
برگرد ای روح سلام عمه زینب
شمشیر سرخ انتقام عمه زینب
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دلم می خواست راه روشن شب های من باشی
چنان خورشید پشت ابر غم ، رویای من باشی
منم آن قطره ی ناچیز ِ سرگردان ِ بارانی
برایم باز کن آغوش خود ، دریای من باشی
من از جمعیت تنهای هر آدینه می ترسم
چه می شد همدم این جمعه ی تنهای من باشی
برای ختم این هجران ، امام کربلایی ها
کماکان نیت هر ختم عاشورای من باشی
زمان گریه کردن بین روضه بیشتر باشد
بیا تا روضه خوان این شب یلدای من باشی
**
بزن ای روضه خوان امشب گریز شام ویرانه
بخوان تا غربت این ذکر یازهرای من باشی
سه ساله گفت باباجان دلم می خواهد امشب را
در این دنیای نازیبا ، غم ِ زیبای من باشی
اگر هم نوبتی باشد بمان که نوبت من شد
یک امشب را محبت کن فقط بابای من باشی
به من می گفت ساکت باش ، گفتم دختر شامی
نمی فهمی مگر اینکه تو امشب جای من باشی
دلم از غصه ی دوری دگر راحت نخواهد شد
غم دیروز من ، امروز من ، فردای من باشی
بیا تا بوسه هایم مرهم زخم سرت باشد
بیا با بوسه ای درمان زخم پای من باشی
اگرچه دیر امّا این شب یلدا سحر گشته
چراغانی کنید این شهر را ، بابام برگشته
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدای_امنیت #بصیرت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
شرّ شروع فتنه ها را خطّ پایانیم
قدر وجود امنیت را خوب می دانیم
این خیمه صاحب دارد این خانه بهشت ماست
سایه نشین لطف خورشید خراسانیم
روز نُه دی سیلی محکم به دشمن بود
ما برق شمشیر خدا بر فرق شیطانیم
ما اهل کوفه نیستیم ، عشق علی داریم
هیهات اگر یک لحظه از او رو بگردانیم
زخم اُحُد ، یا نهروان ، یا شورش صفّین
از فتنه آگاهیم چون تاریخ می خوانیم
حتی اگر باشیم در شعب ابی طالب
تحریم هم باشیم ، ما لبریز ایمانیم
نور ولایت عامل وحدت شده ما را
پروانه هایی گرد این شمع شبستانیم
فرمود : در راه خدا ثابت قدم باشید
ما پیرو اندیشه ی پیر جمارانیم
ما روز اول با علی قالوا بلی گفتیم
گفتیم که تا روز آخر با تو می مانیم
اهل جهادیم و به رنگ لاله ی سرخیم
با حاج قاسم جانفدای عشق ایرانیم
آرام اگر که کودکان شهر می خوابند
مدیون بیداری چشمان شهیدانیم
امروز هر کس بی بصیرت بود بازنده ست
پیروز این جنگیم وقتی مرد میدانیم
از نسل سلمانیم یعنی فاطمی هستیم
در جنگ ِ با کفّار ، با هر نامسلمانیم
از یاد ما هرگز نخواهد رفت آن کوچه
این روزها با ذکر یا زهرا پریشانیم
زهرای مرضیه میان آن در و دیوار
از داغ مادر چند قرنی هست گریانیم
مهدی زهرا می رسد اسلام پیروز است
ما انتقام فاطمه از کُفر بستانیم
ما حیدری هستیم عشق کربلا داریم
مامور بر صبریم یاران حسن جانیم
وقتی میان روضه خوانی ابر دلتنگیم
با نام محزون حسین انگار بارانیم
گودال افتاده ولی پرچم نیفتاده
باید به پای شاه بی سر ، سر بیفشانیم
ما جبهه های عشق را با چشم خود دیدیم
جامانده ایم از وصل یاران ، غرق هجرانیم
امّیدواریم از تبار فاطمی باشیم
سربازهای فاطمه مشتاق فرمانیم
ما هر چه داریم از دعای آخر زهراست
ایرانم ، ایران عزیزم کشور زهراست
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
سخت است پایان شب هجران نباشی
پایان رنج کهنه ی انسان نباشی
ای یوسف گمگشتهی این شهر تا کِی
مردم بیایند و تو در کنعان نباشی ؟!
ما را به خیر تو امیدی هست بسیار
شرّ می شود خیری که تو در آن نباشی
نوح از نفَس می افتد و گم می کند راه
طوفان که راه افتاد ، کشتیبان نباشی
حبس ابَد خواهیم خورد آقا ، اگر که
راه نجات ما از این زندان نباشی
خورشید ناپیدای پشت ابر غیبت
ای کاش می شد اینهمه پنهان نباشی
تنهایی ام را با تو قسمت کردم و بس !
چیزی ندارم که تو در جریان نباشی
یادش بخیر آن ندبه ی کافی که می گفت
تا کی دوای درد بی درمان نباشی ؟!
می گفت این خانه عزیزم خانه ی توست
حیف است در مهدیّه ی تهران نباشی
اصلاً غلط گفتم تو هستی ، کور ماییم
امکان ندارد گوشه ای مهمان نباشی
امکان ندارد روضه ی زهرا بخوانند
تو گرم ذکر آه مادرجان نباشی
حیّ علی خیرالعمَل می خواند ، زهرا
در هر نمازش العَجل می خواند ، زهرا
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
جای نفس، در سینه آهِ آتشین است
با هر کسی دیدار کردم دلغمین است
داغ فراق تو عزیزم پیرمان کرد
این هم سند، خطّ چروکش بر جبین است
ما گم شدیم آقا خودت پیدایمان کن
اصلاً دلیل گریههای ما همین است
قطعاً دعایش میکنی در زیر باران
هرکس که در این روزها روضهنشین است
**
خیمه زدی تا مجلس روضه بگیری
دارالعزایی که تو داری در مدینهست
در آسمانها هم ملائک روضه خوانند
صاحب عزا وقتی امیرالمؤمنین است
عباس میآید، حسین فاطمه هست
وقتی عزای حضرت امّالبنین است
خیلی اذیت شد، عزادار حرم بود
مقتل نوشته داغ بانو بیش از این است
میگفت جان دادم شنیدم که ابالفضل
روی سرش زخم عمود آهنین است
او دست و پا میزد به روی خاک صحرا
نقش تن بیدست او روی زمین است
تیر سهشعبه بین چشمانش چه میکرد؟!
چشم مرا داغی که خونین کرده این است
عباس رفت و خیمهها ماند و جسارت
عباس رفت و رفت خیمه به اسارت
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
#جمهوری_اسلامی_ایران #بصیرت
با یاد و نام #شهدا ی والامقام
#قدرت_مقاومت_ملت_ایران
زبان قاصر ما و بیان مدح این بانو
شبیه شاعری گُنگم زمان مدح این بانو
چه گویم ، وصف او وقتی به قرآن مُبین باشد
زمانی که ثناگویش امیرالمومنین باشد
چه بانویی که لبخندش نشاط قلب پیغمبر
وجود خیر او شان نزول سوره ی کوثر
رشیده ، طاهره ، عذراء ، سعیده ، عارفه ، نورا
علیمه ، فاطمه ، بُشری ، زکیّه ، ساجده ، زهرا
چه بانویی که بخشیده به عالَم نور عینش را
زده بر جان ما مُهر غلامیّ حسینش را
همان بانو که دامانش پناه اهل مکتب شد
همان مکتب که پرچمدار آن همواره زینب شد
همیشه نور می گیریم از این ایمان زهرایی
از این جمهوری اسلامی ایران زهرایی
**
منم از نسل باقرخان و سرداران ایرانی
منم از نسل دلواری و از نسل خیابانی
منم از پیروان مکتب پیر جمارانی
منم سرباز جان بر کف در این مُلک سلیمانی
گذشته رسم طاغوتی ، زمان خان و خان بازی
به جای کد خدا باید خدا از ما شود راضی
جهاد عرصه ی تبیین ، اصول امتحان ما
امید حضرت آقا به این نسل جوان ما
جوانانی که مشتاق امیرالمومنین هستند
همان هایی که در فتنه چو سدّ آهنین هستند
نشان عزم روح الله ، در ایران پاینده
که خون آرمان ها شد مسیر سبز آینده
اگر چه حاج قاسم نیست در پیکار با ظالم
ولی پیداست در دنیا خروش لشکر قاسم
یمن ، بحرین ، پاکستان ، دمشق و غزه و لبنان
جوانمرد حرم قاسم حضورش هست در میدان
اگر چه نقشه ی دشمن به رنگ وسوسه باشد
برای نوجوان ما یقیناً مخمصه باشد
خدا با فتنه ی دوران بگیرد آزمونش را
رجوعی کن به قرآن تا بدانی چند و چونش را
کسی که دل به شیطان داده بین راه می ماند
کسی که با خدا شد با ولی الله می ماند
طلوع روشن بهمن از آن پنجاه و هفت ما
شروع انقلاب ما شروع پیشرفت ما
چه غمگین گشته استکبار از این رشد جانانه
توان موشک و پهپاد و تأسیس رصدخانه
کووید ۱۹ آمد ، ولی با دیده ای روشن
در اوج دوره ی تحریم ما ، تولید شد واکسن
اروپایی که در سرما اسیر نفت و هیزم شد
به جای رفع این مشکل چرا دلسوز مردم شد؟!!
همان غربی که خود را نقطه ی پرگار می بیند!!
همان غربی که زن ها را فقط ابزار می بیند
ولی زن در نگاه ما شکوه جامعه باشد
در این دنیای بی احساس ، روح جامعه باشد
نباید خانه بی فرزند باشد جمعیت ، محدود !
نباید آسمان شهرمان باشد غبارآلود
دعای خیر این مردم زمان سخت و آسایش
برای رهبر دلسوز و مسئولان زحمت کش
نباید دل به دشمن بست این یعنی همان غفلت
نباید فکر دیگر بود غیر از همت و خدمت
جهاد فی سبیل الله یعنی حمله ی طوفان
رسیده فصل نابودی برای ابن جهانخواران
دوباره قصه ی موسی ، دوباره ماجرای نیل
رسیده مرگ آمریکا ، رسیده مرگ اسرائیل
نمانَد نامی از دشمن نشانی از سُعودی ها
شود نقش ِ بر آب این نقشه ی شوم یهودی ها
شهیدان می رسند از راه ، در دوران هم عهدی
هوای جمعه ی موعود یعنی می رسد مهدی
اگر سرمشق می گیری همیشه فاطمی باشی
بدان باید که سرباز جهاد دائمی باشی
سپاه سرخ حزب الله می آید کنار او
دعای خیر مادر هست ، در هر لحظه یار او
اگر در سینه دل داری و آن دل هست با مهدی
به عشق حضرت زهرا ، بگو لبیک یا مهدی
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
هر کس در این دنیا تو را باور ندارد
در روز محشر سهمی از کوثر ندارد
بنت علی، صدّیقه ی صغرای زهرا
زینب به جز تو خواهر دیگر ندارد
می خواستی تاریخ هم از تو نگوید
شرح ادب فصلی از این بهتر ندارد
شرمنده شد از یاس و لاله ، دید شاعر
شعری برای داغ نیلوفر ندارد
در کربلا آیینه دار عون بودی
عاشق که باکی از غم همسر ندارد
دیدی میان علقمه محشر به پا شد
ساقی دشت کربلا ساغر ندارد
دیدی که تیر حرمله شش ماهه را کُشت
دیدی عروس فاطمه اصغر ندارد
از ماجرای سخت قتل صبر گفتی
کس ، طاقت این زجر دردآور ندارد
تو سفرهدار روضه های کربلایی
روضه بخوان از پیکری که سر ندارد
همراه خواهر گوشه ی مقتل شکستی
دیدی که جای بوسه آن حنجر ندارد
ای روضه خوان روضه های شاه مظلوم
پرده نشین کربلا یا امّ کلثوم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح_و_ولادت
هر دل خسته را قرار آمد
جلوه ی سبز روزگار آمد
ماه تابان خانه ی سجّاد
پیک خورشید زرنگار آمد
ذکر اذن دخول ماه رجب
سبب فیض کردگار آمد
پنجمین یا وجیهاً عندالله
صاحب لطف بی شمار آمد
برق تیغ کلام او غوغاست
مردی از نسل ذوالفقار آمد
در بیان عقاید شیعه
بس روایات او به کار آمد
در زمستان سخت سرماسوز
او نمایان شد و بهار آمد
آمده رونق تکامُل ما
ایّهاالباقر توسُّل ما
مردگان را حیات می بخشد
عاشقان را ثُبات می بخشد
به دلی که اسیر غم باشد
او مسیر نجات می بخشد
با دعای قنوت نیمه شبش
تشنگان را قنات می بخشد
یادی از او به نوکر ، آرامش
در زمان وفات می بخشد
جوهر شعر از نفس افتاد
او به شاعر دوات می بخشد
او به هر کس که تشنه ی عشق است
صد هزاران فرات می بخشد
لطف او لطف بی کران حسن
او به عالَم برات می بخشد
باقرالعلم خیمه ی سادات
یک نفس من جدا از او ؟! هیهات
در نگاهش محبت مادر
قامت او قیامت حیدر
زیر پایش تلاطم زمزم
چشم او فیض چشمه ی کوثر
یوسف خانواده ی زهرا
دل ربود از قبیله ی دلبر
بزم تیغ و ترنج آماده ست
محو خورشید چشم صد اختر
محضرش جابر بن عبدالله
آمده با سلام پیغمبر
هیبت هاشمی ست سر تا پا
سیره ی فاطمی ست سر تا سر
مطمئنّم به ما حواسش هست
در زمان شلوغی محشر
شاهد صحنه ی جدایی هاست
مرثیه خوان کربلایی هاست
غم گودال را خودش دیده
تن پامال را خودش دیده
نوه ی شاه کربلای شهید
شاه بی حال را خودش دیده
آنکه دور تن امام زمان
قوم دجّال را خودش دیده
آنکه دور حریم آل الله
رنج اِشغال را خودش دیده
آنکه با خیمه ها اسارت رفت
زخم خلخال را خودش دیده
کوفه تا شام ، کنج ویرانه
زن غسّال را خودش دیده
ماجرای رقیه یادش هست
داغ همسال را خودش دیده
وضع او مقتل مجسّم بود
روز و شب های او محرّم بود
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
ذکر لب ها یا مقلّب می شود
استجابت نیز واجب می شود
حال و روز دل مناسب می شود
همدم آن یار غائب می شود
کعبه ی آمال من ، یابن الحسن
اَحسنُ الاَحوال من ، یابن الحسن
آرزویی بر لب ما مندَرَج
روی تار و پود جان ها رَج به رَج
حکّ شده با خطّ زرّین حُجَج
کاش باشد سال ما ، سال فرج
شام ما با جلوه ی تو روز شد
این خزان با عشق تو نوروز شد
نور تو خورشید راهم می شود
پرچم تو سرپناهم می شود
هر چه را با تو بخواهم می شود
به یقین دفع بلا هم می شود
با دعایت می شود سال جدید
سال رشد و رونق و سال امید
تازه دل با عشق تو دل می شود
تو بیایی غصه باطل می شود
آیه های نور نازل می شود
هفت سین سفره کامل می شود
با تو ممکن می شود امر محال
ای دعای اوّل تحویل سال
تو دعا کن ، ای امید آخرم
محترم باشد همیشه این حرم
با تلاش و رنج ها ، شد باورم
جان بگیرد اقتصاد کشورم
ای اصول عشق ، اصل ِ اصل ما
ای پدر ، برکت بده بر نسل ما
جان عالَم جان جان فاطمه
آرزوی هر اذان فاطمه
اِرجعی ، سرو جوان فاطمه
سفره دار مهربان فاطمه
در حقیقت روزی از تو می رسد
وعده ی پیروزی از تو می رسد
معدن اسرار حقّ ، سرّ مگو
ای زلال چشمه ی پاک وضو
کی تحقّق می شود با من بگو
وصل تو شد آرزوی آرزو
در کویر تشنگی باران ِ من
نقطه ی آغاز من ، پایان من
ذکر ادرکنی ، تمام مکتبم
ذکر السّاعه همیشه بر لبم
ناله الغوث شد تاب و تبم
العجل ای حسرت روز و شبم
آرزویم گشته با قلب صبور
باشد امسال ای خدا ، سال ظهور
✍ #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات؛ #دهه_کرامت
آدینهها من با تو حال بهتری دارم
در آسمان عاشقی بال و پری دارم
سر میشود عُمرم میان جمع نوکرها
شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم
والعصر، من بی تو اسیر رنج خُسرانم
آقا مگر جز تو پناه دیگری دارم؟!
نام تو میآید هوای شهر بارانیست
یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم
چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی
در دستهای خسته یاس پرپری دارم
این هفته مشهد یا که قم رفتی، دعایم کن
با نرخ جان خود دعایت را خریدارم
این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت
این جمعهها بی تو غم ویرانگری دارم
سجادهای داری که عطر کربلا دارد
هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد
✍ #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#نوکری_اهل_بیت_ع
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست
تا روی پای نوکریام ایستادهام
✍ #رضا_قاسمی
مداح و روضهخوان و سخنران و چایریز
کارِ تمام ما درِ این خانه نوکریست
✍ #وحید_محمدی
در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
من زندهام به نوکری خانهی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
سرمایهی من نوکریِ حضرت سلطان
هر ثانیهاَش نابترین گنجِ زمانست
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است
عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند
✍ #محمود_ژولیده
بهترین آوازهها در خادمیِ کوی توست
شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد
✍ #علیرضا_خاکساری
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حَسَنین
✍ #محمدجواد_شیرازی
تا غلامت شدیم فهمیدیم
نوکری، احترام هم دارد
✍ #نفیسه_سادات_موسوی
آبروداری ما بی آبروها پای اوست
تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
من مفتخر به نوکری حضرت توأم
تو سفرهدار هستی و من دعوت توأم
✍ #رضا_دین_پرور
حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا
حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین
✍ #بردیا_محمدی
از حب قیمتیِ تو قیمت گرفتهایم
با نوکری تو همه عزت گرفتهایم
✍ #علیرضا_خاکساری
عشق تو شغل شریف انبیای عالم است
در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین
✍ #رضا_دین_پرور
با نوکریِ آل علی زندهام فقط
عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست
✍ #احسان_نرگسی
غلام خانهی زهرا حسابمان کردند
برای نوکریاش انتخابمان کردند
✍ #وحید_محمدی
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
از نوکری توست به هرجا که رسیدیم
یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست
✍ #احسان_نرگسی
مادرم با نمک روضه بزرگم کرده
من به این نوکری از کودکیام منصوبم
✍ #قاسم_نعمتی
عمری به عشق نوکریِ تو دویدهام
حالا که اوفتادهام از پا نمیخری؟
✍ #موسی_علیمرادی
ذرهای هم که آبرو داریم
همه از نوکری او داریم
✍ #مجید_گل_دار
نوکری فاطمه محشر به دادم میرسد
از غلام مادرش آقا تشکر میکند
✍ #محمدجواد_شیرازی
دلخوشیام چیست به جز نوکری؟
حیدریام حیدریام حیدری
✍ #احسان_نرگسی
از همان روز ولادت شدهام پابستت
قِدمت نوکریام از سَنَواتم پیداست
✍ #رضا_قاسمی
مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا
نوکریِ خانهی زهرا به دردم میخورد
✍ #محمدجواد_شیرازی
خدمتگزار اهل خرابات اگر شدی
ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
هر آنکه نوکری نوکر تو را کردهست
به قول مُرشد ما، بسته است بارش را
✍ #احسان_نرگسی
با نوکریات سینهزن شوکت گرفته
هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته
✍ #محمدجواد_شیرازی
دم تو گرم و کرمخانهی شما آباد
که بین خانهی تو گرم نوکری هستم
✍ #اسماعیل_شبرنگ
•┈┈••✾••┈┈•
تکبیتیها، دوبیتیها و رباعیات حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
در آن غروب آخرین، حماسه شد، سرود شد
شهادتین بر لبش، هر آنچه گفته بود شد
چه گوشها که تیز شد، به انتظار پاسخش
چه کرد هُرم شعلهها، در آن سپیده با رُخَش
قرار ماندنش نبود و سخت بی قرار بود
که در غلاف صبر و اشک و آه، ذوالفقار بود
چه بی خبر، چه ناگهان، چه بی صدا، چه بی امان
چه کرد خون پاک او، در آن زمین، در آن زمان
کمال معرفت فنا، فنای در مسیر او
که حکم عشق گفته مَن عَشِقتُهُ قَتَلتُهُ
خطاب میکنم تو را، مخاطب شهید من
در این جهان بی کسی، تویی فقط امید من
مجاهدت مسیر تو، مقاومت مرام تو
تو حاج قاسمی و شد، شهید قدس نام تو
لطیفِ واژهی تنت، چو لاله واژگون چرا؟
حروف تن مقطّعه، میان خاک و خون چرا؟؟
نگاه کن نگاه کن، به جوش من، خروش من
علَم نخورد بر زمین، یل علَم به دوش من
در آخرین نفس چه شد، که سوخت زخم حنجرت؟!
نشست تیر حرمله، یکی یکی به پیکرت
* *
سرم فدای آن سری، که از قفا بریده شد
فدای آن تنی که بین نیزهزار دیده شد
به پیش چشم خواهری، سکوتِ خنجری شکست
سری به روی نیزهها، حرم به خاک و خون نشست
علَم که خورد بر زمین، تمام خیمه غصب شد
تن شریف بی سری، نصیب سُمّ اسب شد
چه کرد شمر بی حیا، به پیش چشم شاهدین
چه زخمها که از سنان، نخورد قلب شاهِ دین
به اشک چشم گفتهام، که ای رفیق دائمی
مکن دریغ چون که تو، نثار حاج قاسِمی
✍ #اسماعیل_شبرنگ
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
بهمناسبتِ #هفته_بسیج
بهامید آزادیِ #غزه #فلسطین
رفته از دستم حساب جمعههای انتظار
هر سحر یابن الحسن گفتم به پای انتظار
میشمارم روزها را، فصل همعهدی کجاست؟!
ندبه میخوانم به شوقِ گفتنِ «مهدی کجاست»
نالهی یابن الحسن! برگرد بر روی لبم
پُر شده از حسرت دیدار او روز و شبم
میرسد او با سپاهی از شهیدانِ بسیج
دیدنی خواهد شد آن ایام، طوفان بسیج
ملت مستضعف دنیا به حقّش میرسد
عاقبت یک جمعه هم مولا، به حقّش میرسد
چارده قرن، این جدایی، درد تنهایی بس است
یک نفس تعبیر این رؤیای زهرایی بس است
وعدهی حقّ خدا وقت مشخص میرسد
جمعهی آزادی بیت المقدّس میرسد
میرسد تا که ببیند شور و شوق لحظه را
میرسد تا که بگیرد انتقام #غزه را
حضرت صاحب زمان! ای حضرت قائم! بیا
انتقام کوچهی سرخ بنی هاشم! بیا
هر غریبی در زمانه داد زد: مهدی بیا
مادرت در کوچهها فریاد زد: مهدی بیا
فاطمیه آمده، ای روضهخوان! روضه بخوان
از گل پژمردهحالِ نیمهجان، روضه بخوان
کوچه در کوچه نماند و تا دل گودال رفت
میخ شد خنجر، به روی حنجری بیحال رفت
شیعهی مهدی! عزای سخت بانو را بخوان
فاطمیه آمده از داغ عاشورا بخوان
مادری افتاد که حالا تنی تسخیر شد
پیکری افتاد در گودال و خواهر، پیر شد
✍ #اسماعیل_شبرنگ
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e