#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد
روز و شب ما در سرای غصهها سر شد
در خلوت خود آن قَدَر دلتنگ او شد دل
تا آنکه رفت و در هوای او کبوتر شد
روزی نشستم گوشهای با بغض تنهایی
آن قَدر گفتم از فراقش دیدهام تَر شد
ای روشنای قلب تاریکم کجا هستی؟
آقا بیا دیگر که دنیایم مکدّر شد
کی میشود رؤیت کنم ماه جمالت را؟!
ای آنکه از نورت دل شیعه منوّر شد
یلدا برای دیدن تو پافشاری کرد
تا آنکه طولانیتر از شبهای دیگر شد
امشب هم ای ماه جهانآرا نتابیدی
شام فراقت میزبان قلب مضطر شد
یلدا شب چشم انتظاران است مهدی جان
امید تو در قلب یاران است مهدی جان
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤيد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
#شب_یلدا
روزم ز غمت چون شب یلدا...آقا
چشمم شده از هجر تو دریا...آقا
توفیق اگر رفیق راهم باشد...
تا صبح صدایت کنم آقا...آقا
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_یلدا
شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد
کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد؟!
دلداده تنها لذّتش دیدار یار است
وابستگی به لذّت دنیا ندارد
میسوزم و میسازم عمری با فراقت
پروانه جز آتش که جایی را ندارد
هر فصلی از عمرم زمستان است بی تو
دنیای بی تو واقعاَ گرما ندارد
ما را به عنوان «غلامت» می شناسند
بی تو کسی کاری به کار ما ندارد
ای خوش به حال آنکه مثل مهزیارت
جز دیدن تو در سرش رؤیا ندارد
از دیدنت محروم میماند یقیناَ
چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد
وقتی که جای «بهتر از ما» خیمه ی توست
دیگر برای روسیاهان جا ندارد
تا زنده ام میبینمت یا نه ؟ بگو که
این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟
گر چه بدم امّا تو را میخواهم آقا
مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد
خوشبخت آنکه انتخابش کردهای تو
بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد
هر جای هیأت که نشستم فیض بردم
پایین و بالا مجلس آقا ندارد
شاعر: #محمد_فردوسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
شام فراقت از شب یلدا درازتر
وین قصۀ تو از همه پر سوز و سازتر
صبح ظهورِ این شب یلدای انتظار
تک پرچم تو از همه در احتزازتر
یلدایِ انتظارت اگر با تو سر کنم
صبح ظهورت از همه ام سرفرازتر
دورِ همیم و نام تو نُقل دهان ماست
نام تو می برم که تویی چاره سازتر
لبخند ، بی تو بر لبمان وا نمی شود
یلدا بدون یوسف زهرا نمی شود
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
پشت کرده زندگی در اوج سختی ها به ما
می دهد روزی خدا بهتر از این دنیا به ما
پیرها هم پاگشایت می کنند ای نو بهار!
باخبرهای خوشی که می رسد هرجا به ما
یا ابانا ! مهربانا ! زیر پایت را ببین
هرکسی آمد نگاهش بوده از بالا به ما
عمر طولانی نمی خواهیم وقتی یار نیست
زور می گوید زمستان در شب یلدا به ما
ما برادرها که می دانیم پیغمبرکشیم
باز هم چه اعتمادی می کند بابا به ما !
مثل چاقو دسته خود را هم از ته می بریم
واگذارد گر خدا یک لحظه ای ما را به ما
این زمین خالی ز حجت نیست،فیض آسمان
می دهد در خشکسالی ابر باران زا به ما
کورها که این چنین از شوق بویت می دوند
چیزی از پیراهن تو می رسد آیا به ما؟؟؟
شاعر: #نجمه_پورملکی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
لبخند، بی تو بر لبمان وا نمیشود
یلدا بدون یوسف زهرا نمیشود
شاعر: #مهدی_مقیمی
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دلم می خواست راه روشن شب های من باشی
چنان خورشید پشت ابر غم ، رویای من باشی
منم آن قطره ی ناچیز ِ سرگردان ِ بارانی
برایم باز کن آغوش خود ، دریای من باشی
من از جمعیت تنهای هر آدینه می ترسم
چه می شد همدم این جمعه ی تنهای من باشی
برای ختم این هجران ، امام کربلایی ها
کماکان نیت هر ختم عاشورای من باشی
زمان گریه کردن بین روضه بیشتر باشد
بیا تا روضه خوان این شب یلدای من باشی
**
بزن ای روضه خوان امشب گریز شام ویرانه
بخوان تا غربت این ذکر یازهرای من باشی
سه ساله گفت باباجان دلم می خواهد امشب را
در این دنیای نازیبا ، غم ِ زیبای من باشی
اگر هم نوبتی باشد بمان که نوبت من شد
یک امشب را محبت کن فقط بابای من باشی
به من می گفت ساکت باش ، گفتم دختر شامی
نمی فهمی مگر اینکه تو امشب جای من باشی
دلم از غصه ی دوری دگر راحت نخواهد شد
غم دیروز من ، امروز من ، فردای من باشی
بیا تا بوسه هایم مرهم زخم سرت باشد
بیا با بوسه ای درمان زخم پای من باشی
اگرچه دیر امّا این شب یلدا سحر گشته
چراغانی کنید این شهر را ، بابام برگشته
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
نگاه کن که پریشان و بیقرار توایم
اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم
چهارفصل جهان نیست جز خزان بیتو
بیا که ما همه در حسرت بهار توایم
آهای عطر دلانگیز روزهای ظهور
بههوش باش که ما شببهشب خمار توایم
به این امید که روی خوشی نشان بدهد
تمام عمر به دنبال روزگار توایم
"در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست
که روسیاهترین شعر شهریار توایم
هزار سال، هزاران شب بدون سحر...
هنوز در شب یلدای انتظار توایم
شاعر: #مجتبی_خرسندی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
ای شب هجران رویت، شام یلدای همه
کی شود روشن ز نورت صبح فردای همه
گرکه مشغول دعا هستیم باور کردهایم
برحقیقت میرسد یک روز رؤیای همه
آفتاب عالمآرای همه هستی! بیا
بی فروغ تو چه تاریک است شبهای همه
صبح رستاخیز ما روز ظهور روی توست
میشود احیا دل ما، ای مسیحای همه
هیچ فرقی نیست در بین گدا و اغنیا
ساحت قدسی تو باشد پذیرای همه
همره اشک «وفایی» درشب تار فراق
اشک حسرت میچکد بر روی سیمای همه
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
روزگاران همه را در شب یلدا ماندیم
در تب حسرت و در تاب تمنّا ماندیم
تا شنیدیم تویی منجی و خواهی آمد
به مناجات نشستیم و به نجوا ماندیم
بر سر جادّه، سجّادهی صبر افکندیم
چشم بر کعبهی موعود به صحرا ماندیم
با دعا بر تو همهروزه نمازی داریم
روی بر قبلهی رویت به مصلّا ماندیم
«رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم»*
تو همانی که همه نور و حضوریّ و ظهور
ما همانیم که در غیبت کبری ماندیم
عجب این نیست شکیباییمان را ببرد
عجب این است به هجر تو شکیبا ماندیم
در فراق تو دریغا! که غزل کم گفتیم
وَ اگر هم که سرودیم، در آن وا ماندیم
واژهها در صف توصیف شما مانده و ما
آه! از قافلهی قافیهها جا ماندیم
✍ #جواد_هاشمی_تربت
✔️بيت تضمینشده از #نجات_اصفهانی، شاگرد #صائب_تبریزی است.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات #شب_یلدا
#شب_جمعه
نفَسهای مرا وابستهی آهِ دمادم کن
طناب بُغض را دور گلویم سخت محکم کن
چه کم دارد کسی که در دلش داغ تو را دارد
تنور سینهام را روشن از گرمای این غم کن
به جای مال دنیا «گریه» میخواهم فقط از تو...
دو جرعه اشک را در استکان چشم من دَم کن
پس از مُردن لباس روضهام نذر حسینیّهست
تمام تار و پود مشکیاش را خرج پرچم کن
در آغوشم نمیگیری، چه زجری بیشتر از این...!
بیا با بوسهای دردِ دلِ عُشّاق را کم کن
همه عالَم مرا دیوانهی عشق تو میخوانند
اگر این است رسوایی، مرا رسوای عالَم کن
حبیب تو شدن شیرینترین رؤیای نوکرهاست
پس از عُمری به پایت سوختن، پُشت مرا خم کن
نسیم کوی تو حُرِّ یزیدی را حسینی کرد
مرا با عطر بابالقبلهات یک روز آدم کن
برایم هر شبی که از حرم دورم، شبِ یلداست
خودت این حسرت طولانی من را مجسم کن
فقیرم، کربلایِ این گدا را لنگ نگذاری...
بساط رفتنم را یک شبِ جمعه فراهم کن
* *
من از تعداد زخم پیکرت سر درنیاوردم
خودت فکری به حال پُرسشی اینگونه مبهم کن
کسی جز تو، تن پاشیده را جمعش نخواهد کرد
بیا ای بوریا! کاری برای جسم درهم کن
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e