eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
269 ویدیو
25 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @angoshtar_herz با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق هرجا رَود اثر دارد ماجراها به زیر سر دارد هرکه با عشق روبه‌رو شد گفت: عاشقی غالباً خطر دارد عشق با اضطرار همراه‌ست آتشی داغ و شعله‌ور دارد هر چه معشوق دلرباتر شد عاشقانی گزیده‌تر دارد بار عشق رسول را باید یک نفر مثل "حمزه" بردارد حمزه‌ی عاشق و علی باشند مصطفی لشکری قدَر دارد حمزه را سید شهیدان کرد "عاشقی" این‌چنین هنر دارد جگر پاره‌پاره‌اش فهماند عاشقی کار با جگر دارد :: گرچه جسمش جدا جدا شده است باز شکر خدا که سر دارد خواهرش خوب شد نبود و ندید فقط از ماجرا خبر دارد ... کربلا هم نمایش عشق است عشق هر جا رَوَد، اثر دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
درود ای کنار علی میر بدر سلام ای شهید اُحد، شیر بدر به خیل شهیدان حق مقتدا گرامی‌عموی رسول خدا شهادت زآغاز، پابست تو شجاعت زده ‌بوسه‌ بر دست تو به بدر و احد همچو حیدر یکی به بازوت ختم رسل متکی شنیدم که چون آمدی از شکار غبارت به رخسار بود آشکار سرشکی که برسینه زد آذرت روان بود از دیدۀ همسرت کنار تو بنشست و بگریست زار که ای شیر بازآمده از شکار شکار و بیابان و صحرا بس است محمّد تو چون نیستی، بی‌کس است نبودی که از چارسو آمدند محمّد عزیز دلت را زدند بر او ضربه‌ها خصم نااهل زد فزون‌تر ز هرکس ابوجهل زد توچون رعد از دل کشیدی خروش زخشم وغضب‌ خونَت آمد به جوش گرفتی ره خصم نااهل را شکستی سر نحس بوجهل را زدی ضربه‌اش از یسار و یمین که گردیده چون مرده نقش زمین از آن پس نبُد زهره کس را دگر که گردد به ختم رسل حمله‌ور تو خود پای تا سر همه جان شدی به دست محمّد مسلمان شدی تو شیرِ اُحد بودی و شیر بدر به دست تو گردید شمشیر بدر دریغا دریغا که دشمن شتافت دل و پهلو و سینه‌ات را شکافت چو آمد به خاک زمین پشت تو بریدند بینی و انگشت تو تو را چون جگر پاره در جنگ شد به کام عدو آن جگر، سنگ شد به زخم تنت دشت و صحرا گریست احد نیز با چشم زهرا گریست کجا بودی؟ ای بر نبی تیغ و دست در آن دم که پهلوی زهرا شکست کجا بودی آن دم که با ضرب در پسر از برای پدر شد سپر نبودی که حقِّ علی غصب شد صمد گشت تنها، صنم نصب شد کجا بودی آن دم که در علقمه ندا داد عباس «یا فاطمه» اگر کربلا بودی ای نورعین چو عباس بودی برای حسین نبودی ببینی که در قتلگاه شد از کعب نی، جسم زینب سیاه سکینه، رباب، عاتکه، فاطمه غریبانه در دشت و صحرا همه چو نی، ناله در نینوا می‌زدند تو را در بیابان صدا می‌زدند امیـد دل سیّـدالنـاس تـو تو عباس بودی و عباس، تو ز «میثم» زخلق و خدای ودود به عباس و تو، تا قیامت درود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرگاه مصطفي به تو گرم نظاره بود از بهر او وصال تو فيضی دوباره بود بر ذره ذره پيكر خورشيدي‌ات قسم خورشيد آسمان به تو غرق نظاره بود ه رلاله‌اي زداغ تو با داغ خو گرفت صحراي لاله‌گون اُحد پُرشراره بود دل گركه سنگ بود ز سوگ تو آب شد ای آنكه بستر تن تو سنگ و خاره بود هر عضو پيكرت ز شهادت نشانه داشت چون پيكر حسين تنت پاره پاره بود عنوان سيدالشهدائي سزاي توست اي آنكه زخم‌های تنت بی شماره بود زهرا ز داغ روي تو پيوسته گريه كرد اين آسمان عصمت حق، پُر ستاره بود تنها نشد مدينه به سوگ تو نوحه‌گر قبر شريف و پاک تو دارالزياره بود در اين حديثِ درد «وفائي» به گريه گفت: مقصود من ز شرح غم تو، اشاره بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای شیر خدا و شیر احمد ای یار و فدایی محمّد ای عمِّ رسول و عمِّ حیدر بر ختم رسل علیِ دیگر سر تا به قدم همه فتوّت شمشیر تو حامی نبوّت ایثار زتو، شجاعت از تو حکم از نبی و اطاعت از تو روی تو به بدر نور بخشید شمشیر تو در اُحد درخشید تو قلب رسول را امیدی سردار مبارز و شهیدی تاریخ کند هماره اعلام کز بَدوِ طلوع دینِ اسلام حمزه همه جا محمّدی بود احیاگر دین احمدی بود ای شیر خدا! سلام بر تو شمشیر خدا! سلام بر تو روزی که زجور خصمِ نا اهل وز بغض و عداوت ابوجهل بردند هجوم بر محمّد زد لطمه عدو به جان احمد از همسر خویش تا شنیدی با خشم به هر طرف دویدی فریاد زدی کجاست بوجهل آن سنگدلِ ز اصل نا اهل فریاد زدی که ای ستمگر این مزد جفایت با پیمبر زین واقعه تلخ بود کامت دل برد به مسجد الحرامت دیدی که رسول حیّ دادار بنشسته غریب و بی کس و یار از سوز درون، زدی صدایش گلبوسه زدی به دست و پایش کای سیّد و سرورم محمّد فرزند برادرم محمّد من حمزه‌ام، ای سرم فدایت پیوسته کنم ز تو حمایت فرمود رسول حیّ داور کای عمّ گرامی پیمبر من عفو و کرم بُوَد مرامم هرگز نه به فکر انتقامم تا نور دهی به هر دو عینم خوشنود کن از شهادتینم دُر از لب همچو لعل سفتی از قلب، شهادتین گفتی بُرد از سخنت رسول حق نوش لبخند زنان گشود آغوش کای عمّ گرامی نکویم این بود همیشه آرزویم :: با قصّه‌ی حمزه و پیمبر یاد آمدم از عموی دیگر عبّاس علی گل مدینه آب آور بلبل مدینه سقّای نخورده آب در بحر گشته جگرش کباب در بحر دل را زشراره تاب داده از اشک به آب، آب داده یک باغِ مدینه دیده در آب تصویرِ سکینه دیده در آب دریاش روان زهر دو عین است خجلت زده از لب حسین است با یک یمِ اشک و یک یم خون لب تشنه شد از فرات بیرون بار غم تشنگان به دوشش در سینه شرر، به دل خروشش یاد لب خشک شیرخواره می‌زد به وجود او شراره جان کرده سپر به تیر دشمن گردیده جدا دو دستش از تن تیری زکمان رسید بر مشک از دیده‌ی مشک شد روان اشک عبّاس نگه به آب می‌دوخت آب از غم او چو شعله می‌سوخت ای حمزه‌ی کربلا اباالفضل سینه سپر بلا ابالفضل سوزی که هماره سوزِ «میثم» آتش فِکَنَد به قلب عالم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کشته‌ای که بود اُحد کربلای تو اهل مدینه نوحه‌گرانِ عزای تو شیر خدا و شیر رسول خدا تویی ای نام سیدالشّهدایی سزای تو قبل از حسین و واقعه‌ی جانگداز او زهرا گریست بر تو و بر کربلای تو هر عضوت از نسیم شهادت چو گل شکفت در راه دین چو مُثله نشد کس سوای تو اعضای تو ز تیغ ستم پاره پاره شد پایان نشد به کشته شدن ماجرای تو شد خلعت شهادت تو جامه‌ی رسول جان‌ها فدای پیکر در خون شنای تو ای قامت بلند رشادت به هر زمان کوتاه بُد ردای رسالت برای تو شعر "مؤید" است تو را کمترین نثار ای بهترین درود و تحیّت سزای تو ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آن‌که نور عشق و شرف در جبین توست روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست... مهر رسولِ نور، تو را برده سوی نور این رشتۀ سعادت و حبل المتین توست در یاری رسول خدا، جان دشمنان، آتش گرفته از نفس آتشین توست بر روی مرگ خنده زدی در شب وداع تا گفت مصطفی که شب آخرین توست ای سرو سربلند و سرافراز باغ دین از چه به خاکِ غم، سر شور آفرین توست از آن زمان که ریخته خونت به روی خاک صحرای لاله‌زار اُحد شرمگین توست... از اشک فاطمه ز دل خاک گل دمید آنجا که بین خاک تن نازنین توست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرازی از یک ای شیر خدا و اسد احمد مختار در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار هم پیش‌تر از حزب خدا یار محمّد هم بهر نبی بعد علی، حیدر کرار از خشم تو بر جان عدو آتش دوزخ وز تیغ تو در سینه، نفس‌ها شرر نار در بدر مه روی تو چون بدر درخشید در جنگ اُحُد جان به کف و عاشق ایثار رویید ز لب‌های محمّد گل لبخند در رزم چو کردی به عدو حمله علی‌وار با دست غضب فرق ابوجهل شکستی تا کس نرساند به محمّد دگر آزار هرجا که تو شمشیر گرفتی به کف دست دشمن به هراس آمد در عرصۀ پیکار در خطبۀ شام از تو و نام تو سخن گفت چارم وصی ختم رسل، حجّت دادار هم شیرخدا خوانْدَت و هم شیر پیمبر هم خواند تو را هم‌قدم جعفر طیّار ای کاش که در عرصۀ صفّین تو بودی تا یار علی بودی چون مالک و عمار ای کاش پس از ختم رسل بودی و بودی یار علی و فاطمه بین در و دیوار... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد شهر تاریک است وقتی نیست یار هم‌زبانی خانه روشن می‌شود وقتی که مهمان حمزه باشد بولهب لب بسته، پنهان می‌شود در خانۀ خود آن زمان که یار اسلام و مسلمان حمزه باشد صف به صف دشمن‌شکن با نیزۀ شیرافکن خود می‌شکافد کوه را وقتی به میدان حمزه باشد زخم تحریم و غم شعب ابی‌طالب چه باشد، تا میان شام هجران، ماه تابان حمزه باشد؟ با رسول‌الله پیمان بسته با جان و دل خود بر سر پیمان خود تا دادن جان حمزه باشد صف‌شکن، رزم‌آشنا، شیر رسول‌الله حمزه می‌چکد بر پیکرش اشک پیمبر، آه! حمزه حمزه را باید زمان جنگ و در میدان ببینی روبروی جهل بوجهلان و بوسفیان ببینی حمزه را باید کنار مرتضی و جعفر، آری حمزه را باید میان لشکر ایمان ببینی حمزه همراه ملائک، خوب‌تر از بدر تابان باید او را پابه‌پای یاسر و سلمان ببینی حمزه دوشادوش مولا با رسول‌الله همره حمزه را باید کنار مرد مردستان ببینی سرنوشت عاشقانت مرگ در بستر مبادا عشق را باید میان خون خود غلتان ببینی حمزه یعنی أیّها الکفّار ایمان جلوه‌گر شد دور شو شیطان که نام نیک انسان جلوه‌گر شد.. چشم پیغمبر ز داغ حمزه گریان است امشب عرش اعلا سوگوار فخر مردان است امشب با ردای مصطفی تا عرش اعلا رفت حمزه بند بند پیکرش تفسیر قرآن است امشب کربلا در پیش چشمان رسول‌الله آمد گوییا شرح کتاب داغ انسان است امشب سبحه‌ای از تربت پاک عمویش ساخت زهرا بی‌‌گمان محراب مولا غرق باران است امشب.. خواهری مشق صبوری می‌کند بر داغ سنگین یا صفیّه! زینبی کن، شام هجران است امشب.. بر سر پیمان خود تا پای جان جنگید حمزه جان به جانان داد و بر این وعده جان بخشید حمزه یار مولایی اگر، باید که از دل یار باشی جعفر طیّار باشی، میثم تمّار باشی زن اگر هستی، سمیّه، مرد اگر، مانند یاسر تا چراغ راه فرزندی چنان عمّار باشی چون ابوذر پیر عشق حضرت مولا بمانی همچو جابر تا نهایت تشنۀ دیدار باشی رهرو مقداد در راه بصیرت بی‌مهابا یار دین عشق، در رفتار و در گفتار باشی همچو سلمان جان و دل را در ره جانان بخواهی حمزه باشی، تا شهادت دشمن کفّار باشی مرد میدان، شیر غرّان، حمزۀ ما، حاج قاسم یار مولا، همدل و همراه آقا، حاج قاسم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو کیستی که در اندیشۀ رسول خدایی فروغ چشم حبیبی و چلچراغ هدایی هنوز قبلۀ دل‌ها نبود کعبه که دیدند تو محو قبلۀ عشق و وفا، تو قبله‌نمایی تو سر به خاک قدوم یتیم آمنه سودی تو دل به مهر نبوت سپرده‌ای، چه وفایی! تو در کمند تولای اهل‌بیت اسیری تو «حمزه» هستی و از هر چه هست و نیست رهایی فروغ معرفت از اهل‌بیت نور گرفتی تو انعکاس تمام و کمال آینه‌هایی تو در عقیدۀ خود شاهباز اوج یقینی تو جان‌نثار نبی در کمال صدق و صفایی تو روز بدر درخشیده‌ای چو بدر به میدان الا که شیر رسول خدا و شیر خدایی تو روز معرکه بخشیدی آبرو به شجاعت تو داده‌ای به شهامت، شکوه و قدر و بهایی شهادت تو چنان آتشی به جانِ جهان زد که در «نبرد اُحُد» آفرید کرب‌وبلایی برای آن که نبیند «صَفیه» لالۀ پرپر فکند سایه به رویت، چه دستی و چه عبایی! سزد که خاک تو تسبیح دست فاطمه باشد چرا که گفت پیمبر: تو «سید‌الشهدایی» ردیف می‌شود آهنگِ رفتنِ به مدینه اگر تو یاد کنی از شکستگان به دعایی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
(خواهر حضرت) گمان نمی‌کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیده‌ی ترم باشد؟ :: فدای خواهر مظلومه‌ای که نالان گفت: کنار کشته‌ی گودال، دل پریشان گفت: گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی‌کفن این مرد محترم باشد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاران وفادار پیمبر بودند ای کاش که در کنار حیدر بودند دستان علی بسته نمی‌شد آن‌روز در کوچه اگر حمزه و جعفر بودند@dobeity_robaey