بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#هادی_ملک_پور
▶️
نمی روم از درت به جایی، دری جز این در نمی شناسم
که جز در خانه ی تو مولا، پناه دیگر نمی شناسم
@hosenih
یگانه هستی و بی نظیری ، چه دلربایی چه دلپذیری
فقیر درگاهم و امیری، به غیر حیدر نمی شناسم
به جز تو کس در نظر نیاید، خبر چنین معتبرنیاید
دل از پس دیده برنیاید، که جز تو دلبر نمی شناسم
تمام هستی و ماسوا تو ، خدا نه اما خدا نما تو
ز حیث شان و مقام با تو، کسی برابر نمی شناسم
اگر چه در آتش فراقم ،لباب از شور و اشتیاقم
اجل بیاید اگر سراغم، به شوق تو سر نمی شناسم
به مرگ خود دارم این هوس را ، کنار من باشی آن نفس را
غریبم و جز تو هیچ کس را به روز محشر نمی شناسم
@hosenih
غلامی ام لطف حی داور ، همیشه حسرت برم به قنبر
نباشد آقایی از تو بهتر ، که از تو بهتر نمی شناسم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#هادی_ملک_پور
▶️
دیر به دادم رسیدی ای سر زخمی
کاش بمانی کنار دختر زخمی
باز بسوزان مرا به سوز صدایت
باز صدایم بزن زحنجر زخمی
@hosenih
نذر تو کردم تمام بال و پرم را
حال ببین حال این کبوتر زخمی
چیز زیادی نمانده از من خسته
نیمه ی جانی میان پیکر زخمی
طاقت برخاستن ز خاک نمانده
نای پریدن نمانده با پر زخمی
پرپر و پژمرده ام خودم ولی امشب
مست تو ام ای گل معطر زخمی
@hosenih
نور تو در کنج آن تنور چه می کرد
ای سر خاکی ، سرپر خون، سر زخمی
ای به فدای سرت بیا که ببندم
زخم جبین تو را به معجر زخمی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#محکومیت_اهانت_به_پیامبر_اعظم_ص
هنگام مصاف ما بُوَد آینده
یک روز برای پاسخی کوبنده
هرکس به مقدسات ما حمله کند
با دست خودش گور خودش را کنده
*
ما ریشه ی التقاط او را بزنیم
بر هم همه ی بساط او را بزنیم
دشمن به رگ غیرت ما دست گذاشت
باید که رگ حیات او را بزنیم
*
پیغمبرمان که نام او را خواندیم
پس آیه ی انتقام او را خواندیم
برساحت او هرکه جسارت کرده
ما فاتحه ی دوام او را خواندیم
*
بغضی است که آتش زده بر پیکرتان
شاید که نباشد این خبر باورتان
این غیرت جوشیده ز دلهای جهان
یک روز هوار می شود برسرتان
*
تو مثل همیشه پشت پا خواهی خورد
این چوب خداست بی صدا خواهی خورد
آماده ی تیر غیب باش ای هتاک
چون سیلی محکمی زما خواهی خورد
شاعر: #هادی_ملک_پور
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_معصومه_س_شهادت
بیتاب رضا بودی و در تب بودی
هرچند که از غصه لبالب بودی
تو باهمه رنجها که دیدی بانو
برگی زکتابِ رنجِ زینب بودی
شاعر: #هادی_ملک_پور
@dobeity_robaey
#قدرت_مقاومت_ملت_ایران
#انقلاب_اسلامی
#شعر_پایداری
موجیم و پرخروش و روان ایستاده ایم
باغیم و روبه روی خزان ایستاده ایم
یک عمر در مقابل طوفان فتنه ها
چون کوه با تمام توان ایستاده ایم
غافل نمی شویم دمی از دسیسه ها
ما مثل تیر پشتِ کمان ایستاده ایم
بار نهال و نخل کهنسال ما یکی است
با ریشه ایم و پیر و جوان ایستاده ایم
در ما شکوه نعره ی الله اکبر است
مثل مناره های اذان ایستاده ایم
همواره زنده ایم و دمادم تپنده ایم
باور مکن که از ضربان ایستاده ایم
گفتند با گذشت زمان خسته می شوید
ماروی شانه های زمان ایستاده ایم
دشمن به نیش و دوست به زخم زبان زند
با هر چه نیش و زخم زبان ، ایستاده ایم
دشمن خیال خواری ما را به گور برد
تا مرگ پای عزتمان ایستاده ایم
گاهی همین گذشتن ما ایستادگی است
وقتی گذشته ایم ز جان ایستاده ایم
گاهی خروش و گاه سکوت است رزم ما
یعنی که آشکار و نهان ایستاده ایم
ما عاقبت به چشمه ی خورشید می رسیم
هر لحظه هر کجای جهان ایستاده ایم
شاعر: #هادی_ملک_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
این روزها شب وسحرت طول میکشد
حتی دقیقه در نظرت طول میکشد
تا دستها به هم برسد لحظهی قنوت
در پیش چشمهای ترت طول میکشد
از کنج خانه تا دم در غصه میخورم
از بس که راه مختصرت طول میکشد
اینگونه پیش گر برود ای کبوترم
درمان زخمهای پرت طول میکشد
با هر قدم که تکیه به دیوار میدهی
از بین کوچهها گذرت طول میکشد
تنگ غروب میرسی و درک میکنم
درد دل تو با پدرت طول میکشد
گیرم به گریه دخترت آرام شد ولی
آرام کردن پسرت طول میکشد
گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست
افسوس، قصه جگرت طول میکشد
تو میروی و تازه شروع غم من است
گفتم به بچهها سفرت طول میکشد
::
گودال بود و روضهی تو مادرانه بود
مادر چقدر ذبح سرت طول میکشد
✍ #هادی_ملک_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
تا آخرین نفس که "توانی" در این تن است
داغت امانتیست که همراه با من است
رفتی و داغ، دامن من را رها نکرد
یاد تو در دل من و اشکم به دامن است
چون شمع ذره ذره دلم آب شد ولی
در من هنوز شعلهی امید روشن است
جان میسپارم و دم آخر دلم خوش است
دیدار تو مقارن این جانسپردن است
یک سال و نیم خواهر تو مُرد و زنده شد
یک سال و نیم کار دلم غصهخوردن است
حتی ز داغ تو دل سنگ آب میشود
دلهای دشمنان تو از جنس آهن است
مویی که شانه بود به آن دست فاطمه
دیدم که غرق خون شده در چنگ دشمن است
رفتی و بین این همه نامرد و بی حیا
یک مرد هم نبود بگوید مزن زن است
✍ #هادی_ملک_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
میز و شهرت بود، اما کی به آن وابسته شد؟
هر چه دنیا بیشتر رو کرد او وارسته شد
جان او دائم برای درد مردم میدوید
پا به پایش آمد اما خستگی هم خسته شد
او به معنای دقیق واژه مردمدار بود
با وجودش رسم خدمت شیوهای پیوسته شد
جلد مشهد بود و با نام رضا پر میگرفت
عاقبت هم خاک پای گنبد و گلدسته شد
چون رجایی و بهشتی با شهادت انس داشت
پس کتاب عمرش آخر با شهادت بسته شد
✍ #هادی_ملک_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شعر_پایداری
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_اسرائیل
موجیم و پرخروش و روان ایستادهایم
باغیم و روبه روی خزان ایستادهایم
یک عمر در مقابل طوفان فتنهها
چون کوه با تمام توان ایستادهایم
غافل نمیشویم دمی از دسیسهها
ما مثل تیر پشتِ کمان ایستادهایم
بار نهال و نخل کهنسال ما یکی است
با ریشهایم و پیر و جوان ایستادهایم
در ما شکوه نعرهی الله اکبر است
مثل منارههای اذان ایستادهایم
همواره زندهایم و دمادم تپندهایم
باور مکن که از ضربان ایستادهایم
گفتند با گذشت زمان خسته میشوید
ماروی شانههای زمان ایستادهایم
دشمن به نیش و دوست به زخم زبان زده
با هر چه نیش و زخم زبان، ایستادهایم
دشمن خیال خواری ما را به گور برد
تا مرگ، پای عزتمان ایستادهایم
گاهی همین گذشتن ما ایستادگی است
وقتی گذشتهایم ز جان ایستادهایم
گاهی خروش و گاه سکوت است رزم ما
یعنی که آشکار و نهان ایستادهایم
ما عاقبت به چشمهی خورشید میرسیم
هر لحظه هر کجای جهان ایستادهایم
✍ #هادی_ملک_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای ویژهتر از همه خبرها مرگت
امروز جنایت تو، فردا مرگت
هر قطرهی خونی که زمین ریختهای
سِیلیست که میبرد تو را تا مرگت
✍ #هادی_ملک_پور
🇮🇷 #مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_آمریکا
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
دستخطی دارد و آسودهحالش کرده است
شوق جان دادن رها از هر ملالش کرده است
تا نقاب از رو بگیرد زادهی شیر جمل
لشگری را خیرهی ماه جمالش کرده است
در خیال خام، آخر میدهد سر را به باد
هر که از غفلت نظر بر سن و سالش کرده است
درس پیکاری که از ماه بنی هاشم گرفت
مرد جنگیدن در این قحط الرجالش کرده است
جسم خاکی دست و پاگیر است وقت پر زدن
اشتیاقی، دست و بالش را وبالش کرده است
چشم شور تیغ و نیزه قامتش را زخم زد
تیر در چله چه با این خط و خالش کرده است
استخوان سینهاش با کینه از هم باز شد
این جداییها مهیای وصالش کرده است
گرچه عطشان است اما زخمهای پیکرش
دشت را سیراب از خون زلالش کرده است
آه از آن ساعت که آن صورت به خاک افتاد آه
رفت و آمدهای مرکب پایمالش کرده است
کوه میآید ولی دستی گرفته بر کمر
داغ تو ای ماه، چون اکبر هلالش کرده است
✍ #هادی_ملک_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
میان خطبه تو را روی دست بالا برد
چقدر ولوله در لشگر عدو انداخت
تو تشنه بودی و بابا فقط برای خدا
به قوم سنگدل رو سیاه رو انداخت
تو تشنه بودی و این خشکی لبت همه را
به یاد علقمه و قصهی عمو انداخت
همان که از صف دشمن جلوتر آمده بود
چرا نگاه به باریکیِ گلو انداخت؟
نشست و... تیر میان کمان گرفت و کشید
نشست تیر و سرت را ز رو به رو انداخت
به تو حسین چه ناباورانه خیره شده
که بود غنچۀ او را زِ رنگ و بو انداخت؟
حسین خون علی را به آسمان پاشید
سپس عبای خودش را به روی او انداخت
به پشت خیمه همین دفنکردنش بس بود
به نیش نیزه عدو را به جستجو انداخت
::
خدا به گریه کنان تو آبرو بخشید
اگر چه آب... خودش را از آبرو انداخت
✍ #هادی_ملک_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e