eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من که با سینه زنی تو هیئتا جون میگیرم آرزومه تو همین سینه زنی ها بمیرم کفنم رو کاشکی از پرچم تو میبریدن یا که روی کفنم پیرن سیاه میکشیدن من که از داغ حسین غرق ملال و محنم من مسلمان شده دست امام حسنم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شكر خدا سياهِ تو دارم به تن حسين منّت خداي را كه فقط عشق من حسين @hosenih از بس زدم به سينه شده سينه ام كبود دارم نشانِ عشق تو را بر بدن حسين شد كربلا نصيب همه ، غيرِ من ، چرا ؟ مُردم ازاين همه غم و درد و مِحَن حسين با خطِّ غم به روي دلم حق نوشته است جانم فداي غربتت اي بي كفن حسين با يادِ شدّتِ عطشت آب مي خورم از خاكِ كربلا زده ام بر دهن حسين @hosenih اي مقتداي روضه و اي صاحبِ عزا عَجَّل علي ظُهُورِكَ يابن الحسن ، حسين ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پای قرار عاشقی ات سر گذاشتی از هرچه بهتر است تو بهتر گذاشتی می خواستی که دل ببری از گدای خود این کار را به عهده ی اکبر گذاشتی @hosenih مفتاح مشکلات بزرگ قبیله را در دست های کوچک اصغر گذاشتی یک عده را کنیز سرای دو خواهرت یک عده را غلام برادر گذاشتی دیدی که در فراق حرم گریه می کنم در سینه ام به سمت حرم در گذاشتی اشکی که داده ای همه ی ثروت من است در کاسه های چشم گدا زر گذاشتی اما چرا تو ای سبب خلقت زمین سر روی خاک ساعت آخر گذاشتی از سینه تا که تیزی سر نیزه ها گذشت حنجر به زیر کُندی خنجر گذاشتی اصلا خودت بگو که چه خاکی به سر کنم بی سر چو پا به عرصه ی محشر گذاشتی @hosenih جای کفن به جسم تو یک پیروهن رسید آن هم به دست غارت لشکر گذاشتی تو جان خاتمی ، چه کسی خاتمت ربود ؟ " با چون " تویی " به غیر محبت روا نبود " ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین به لبم ذکر تو آهنگ تو بوده است حسین @hosenih در صف سینه زنان این همه سال از عمرم آن چه بر سینه زدم سنگ تو بوده است حسین ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ امید دل چرا در جیب غم بردی سر خود را بیا بنما به عالم روی از گل بهتر خود را @hosenih چه شبهایی که همچون شمع سوزان تا سحر کردی نثار قبر زهرا اشک چشمان تر خود را بیا ای یوسف گمگشتۀ مصر ولا مهدی نشان شیعیان ده قبر زهرا مادر خود را بیا با هم بگرییم از برای غربت جدّت که شب بنهاد زیر گل گُل نیلوفر خود را... بیا و در کنار جسم خونین برادر بین به زیر تازیانه عمّۀ غم پرور خود را بیا مگذار تا جدّت به پیش خنده ی دشمن بگیرد در بغل با گریه نعش اکبر خود را بیا از جدّ خود بستان عموی شیر خوارت را که می نوشد به جای شیر خون حنجر خود را بیا مگذار جدّت از فراز نیزه ی دشمن ببیند زیر کعب نیزه، اشک دختر خود را بیا بنگر چگونه عمّۀ مظلومه ات زینب نهاده در بیابان لاله های پرپر خود را @hosenih بیا چشم تر و لب های خشک تشنگان را بین که گم کردند در دشت بلا آب آور خود را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آقا دل شکسته ما را نمیخری؟ ظرف ترک ترک شده از ما نمی خری؟ @hosenih مرجوع شد به هر که دلم را فروختم کالای دست چندم ما را نمی خری؟ با رشته های اشک به بازارت آمدم از ما کلاف یوسف زهرا نمی خری؟ از من عبور می کنی و داد میزنم نوکر برای خانه ات آقا نمیخری؟ امروز با یقین که به دردت نخورده ام شاید اگر به خاطر فردا نمی خری؟ @hosenih عمری به عشق نوکری تو دویده ام حالا که اوفتاده ام از پا نمی خری؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اشک غریب عاقبتش شرم آشناست بدبخت آن کسی ست که از صاحبش جداست یک عمر از دعای فرج رزق خورده ایم باید وبال گفت به دستی که بی دعاست @hosenih پایی که نیست در پی تو لنگ میزند دنبال تو دویدن ما آبروی ماست از دیگران دوا برسد درد مطلق است دردی اگر زتو برسد مرهم و دواست هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه ی زهراییت کجاست حق می دهیم دل به دل ما نمیدهی ما سال هاست عادتمان لاف و ادعاست @hosenih سجده بغیر تربت اعلی نمی کنیم مُهر قبول سجده ی ما مُهر کربلاست ** هرچه زدند باز زجایش تکان نخورد زینب کنار نیزه ی آقای سرجداست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ برلبم دارم سلامت یوسف زهرا سلام چشم من بی آنکه بیند، آن رخ زیبا سلام دل خوشم بر مستحبی که جوابش واجب است آشنایی که غریبی می کنی با ما سلام @hosenih آل یاسین خوانِ ارکان ظهورت گشته ام پا بنه بر دیده، پاسخ گو سلامم را سلام بین مردم هر سلامی را سلامت در پی است چشم بد دور از شما جانت سلامت با سلام نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست روبه قبله هر نمازم می شود آقا سلام به عمویت رفته ای در قد و قامت ای عزیز کی شود چشمم دهد بر آن قده رعنا سلام در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی یا عراقی در زیارت بر شما آنجا سلام یاد ماهم باش وقتی می دهی در کربلا بر شهید تشنه لب، بر زینب کبری سلام یاد ما کن در زیارت خواندنِ ناحیه ات می دهی وقتی برآن قربانی تنها سلام @hosenih در فرازی که سلامت می رسد بر جسم او بی کفن افتاده پاره پاره در صحرا سلام یا درآنجا که نشسته، قاتلش بر سینه اش می دهی بر خواهرش بر مادرش زهرا سلام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دارد دوباره رنگ می بازد حنایم پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم @hosenih دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم راه گلویم را دوباره بغض بسته آقا ببین که در نمی آید صدایم دستی بکش بر این دل غربت گرفته شاید کمی آرام گردد دردهایم پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم آقا زمین خورده دوباره نوکر تو فکری به حالم کن که مشغول هوایم @hosenih این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا بدجور دلتنگ اذان کربلایم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلگیرم از حالِ خودم دلگیر! مدتهاست بر گردنم افتاده یک زنجیر مدتهاست از گنبد فیروزه ای پُل میزنم تا تو در ذهن؛ جا خوش کرده این تصویر مدتهاست @hosenih رفته ست از یادم که باید «منتظر» باشم از چشم من افتاده این «تعبیر» مدتهاست جای عبادت معصیت شد کار هر روزم شد آفتِ جان من این تقدیر! مدتهاست- آسوده خاطر اشکهایت را درآوردم با چشم های هرزه... با تزویر مدتهاست در دستهایت با چه حالی میزند ضجّه؛ پروندۂ اعمال ِ پُرتقصیر مدتهاست... @hosenih برگرد جانِ هر کسی که دوستش داری بیچاره ام کرده ست این تأخیر مدتهاست من دوستت دارم، نگاهم کرده ای قطعاً هستم اگر با نفْس ِ خود درگیر مدتهاست! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم @hosenih خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم @hosenih باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شکر خدا که شد غمت امسال بیشتر دلشوره‌ی محرّمت امسال بیشتر @hosenih "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" ای جوشش و تلاطمت امسال بیشتر لبّیکَ یاحسین، جهان را گرفته است در اهتزازِ پرچمت امسال بیشتر ما ملّت امام حسینیم؛ یاحسین پیچیده اسم اعظمت امسال بیشتر خون شهید معجزه‌ها می‌کند هنوز اعجاز حاج‌قاسمت امسال بیشتر @hosenih امسال بیشتر به سر و سینه می‌زنم تا اربعین ببینمت امسال بیشتر ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عشق بدون روضه ات رنگ سراب می شود نفس برای نوکرت بی تو عذاب می شود @hosenih عطر بهشت می وزد از تن و جان سینه زن قطره ی اشک گریه کن رود گلاب می شود اهل نماز می شود هر که تو را شناخته گرچه نماز دشمنت کفر حساب می شود هر که دل هوایی اش روضه نشین عشق شد نقشه ی نفس سرکشش نقش بر آب می شود در تب و تاب زندگی وقت طلوع رنج ها با هیجان نام تو درد جواب می شود با تو همیشه حال من خوب تر از گذشته است بی تو امید در دلم خانه خراب می شود @hosenih آمده ای که خاک را وصل کنی به آسمان جز تو کدام حادثه عشق خطاب می شود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر چه دید، داغِ دل مرتّب وجودش گرچه شد از غم لبالب شهادت را ندید إلا جمیلا... فدای چشم زیبا بینِ زینب(س)! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تب وصال تو را شب به شب به سر دارد کسی که از غم تو گریه ی سحر دارد هوایی تو هوایی هیچ بامی نیست تعلقات برای گدا ضرر دارد @hosenih چگونه زندگی اش راحت است و آسوده؟! یتیم اگر به دلش حسرت پدر دارد بیا برای غریبی ش گریه کن هر روز که او همیشه به خونِ جگر نظر دارد بگیر پشت درش دست خالی خود را فقیر وقت کرم فیض بیشتر دارد بگرد روضه به روضه برای دیدن او بگرد، یار به این روضه ها گذر دارد @hosenih خدا کند که براتِ مرا کند امضا کنار او دل من میل یک سفر دارد به یمن تربت اعلای کربلای حسین نماز و سجده من لذتی دگر دارد.. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند عده‌ای شاگردهایم عده‌ای دیگر کنیز کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند @hosenih در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک دختران از هول دادنهای آنها ریختند بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند @hosenih آتشِ خیمه ، کشیدن‌های تا کوفه چه کرد گیسوان بچه‌ها یا سوخته یا ریختند بی هوا بر ناقه‌ها زد تا که از آن ارتفاع دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند* مردمانی که درِ این خانه می‌خوردند نان کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند @hosenih با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند *حرام زاده‌ای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقه‌ها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل) ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مقابل تو نشستم هلال نيمه من به حال من نظرى ، نظرة الرحيمه ی من ز بى قرارى خواهر ، سه روز ميگذرد از آن دو بوسه آخر سه روز ميگذرد @hosenih دلم شكست تو را روى نيزه ها ديدم سه روز ميگذرد كه تو را نبوسيدم زمانه بر دل زينب چقدر تنگ گرفت محل بوسه من را چگونه سنگ گرفت ؟ همان دو آيه كه خواندى دل مرا خوش كرد ولى به روى دهان تو سنگ جا خوش كرد @hosenih تو از بلندى نيزه كجا نيفتادى ؟!؟! به روى دامن زينب چرا نيفتادى ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دختر فاطمه و حیدر کرار منم شیر پیکار منم @hosenih بعد عباس در این کوفه علمدار منم شیر پیکار منم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نزدیک دروازه رسیدم تا... دلم سوخت خیلی میان این شلوغیها دلم سوخت اوباش شهر کوفه دورم را گرفتند در بینشان بودم تک و تنها دلم سوخت @hosenih وقتی کنیز سابقم نان دست من داد چیزی نگفتم به کسی اما دلم سوخت اینها که میخندند من را میشناسند از چشم های آشنا آقا دلم سوخت هرجا سرت را روی نی دیدم دلم ریخت دیدم سرت را زیر دست و پا دلم سوخت پیرزنی که با عصا بر پهلویم زد هی ناسزا میگفت بر زهرا دلم سوخت @hosenih دارند عبایت را حراجی میفروشند پس بیشتر از هرکجا اینجا دلم سوخت زندانی کوفه شدم چشم تو روشن دیدی همینکه جای خوابم را دلم سوخت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند @hosenih از سر نی به من و قافله احسان کردی صورتت را سپر سنگ نوازان کردی من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی روی نی دور سر قافله می چرخیدی @hosenih من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام @hosenih خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست گله ای نیست از این زخم از این تنهایی ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عالی ترین طبیب دو عالم فقط یکیست غیر از حسین؛ دل به امید شفای کیست؟! در خیمۂ عزا به عبادت نشسته ایم گریه میان روضه به والله بندگیست @hosenih زهرای أطهر است که در محشرِ عظیم می گوید ای گدای حسینم نرو! بایست رو کرده به ملائکه می گوید این گدا- بی روضۂ حسینِ غریبم دمی نزیست سرمست و سربه زیر فقط عرض میکنیم: این جنّة الحسین دقیقاً سزای چیست؟ از عرش ِ حق به گوش می آید که این مقام از برکتِ دعای کریمانۂ علیست @hosenih با داغ کربلا به سر و سینه میزنیم شکر خدا میانۂ ما با عزا قویست موی سیاه داده؛ جوانی گذاشتیم... این نوکری که مالِ همین چند روزه نیست! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من برای اولین بار است بی تو میروم جایی اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من @hosenih نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛ شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب ولیکن حرمله(لع) لاجرعه می نوشد! خدایِ من... دلم خون است امّا خنجرش را شمر(لع) آورده تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش... رقیه(س) آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من @hosenih بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛ سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم دعایم کن که این «شام» است؛ اصلِ کربلایِ من! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر بر ما که در کمین بلا گیر کرده‌ایم با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر @hosenih شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر ما؛ ای‌حسین، مسلم و هانی نمی‌شوییم ما و همین دو دیده‌ی تر دستمان بگیر از دست غیر دشنه‌ی دشنام می‌خوریم از دست دوست خون‌جگر دستمان بگیر ** راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر زینب اشاره کرد به سر، گفت "یاحسین" ای بر خیام سایه‌ی سر دستمان بگیر از قامت رشیده‌ی زن‌های خیمه‌ات جز سایه‌ای نمانده اثر دستمان بگیر @hosenih رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر هم بر لباس پاره‌ی ما سایه‌سار باش هم بر رخ سه‌ساله سپر دستمان بگیر ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بارِ غمت را دوشِ ما، طاقت ندارد هفت‌آسمان و ماورا، طاقت ندارد گوشِ فلک را یک‌نفر، محکم بگیرد، یک جمله، از مرثیه را طاقت ندارد @hosenih رنجِ تو را بر کوه هم، گر عرضه دارند، دیگر نمی‌ماند به پا، طاقت ندارد ای اشرفِ اولادِ آدم! ماتمت را، حتی کسی از انبیا، طاقت ندارد این حنجرِ نازک، نمی‌خواهد سه شعبه کودک بر این تیرِ خطا، طاقت ندارد @hosenih زینب، چهل منزل، کنون باید ببیند رأسِ تو را از تن جدا،... طاقت ندارد ... دیده پر از اشکِ فراق و سینه ی ما، در حسرتِ کرب و بلا، طاقت ندارد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روضه خوان زد به روضۀ گودال خنجر و حنجرت زبانم لال قلب اهل حرم همه محزون قلب زینب زِ درد مالامال صبح تا عصر آه و گریه ، گذشت حال اهل حرم به این مِنوال @hosenih میهمان بوده ای مگر نه ؟ ، چرا با عصا آمدند استقبال خیمه گاهت عجب شده غوغا قتلگاهت عجب شده جنجال نعل تازه دگر برای چیست نکند کشته ام شود پامال موج نیزه کجا تن بی سر تازیانه کجا تن اطفال شمر بالا نیامد از گودی گرچه خورشید رفته رو به زوال عاقبت قتلگاه خلوت شد تا که خوابید گرد وخاکِ جدال خواهری یک طرف نشست به خاک مادری رفت یک طرف از حال خواهری زد صدا أَ أَنتَ أَخی سوخت عالم ازین زبانِ حال کرد خولی برای شمر و سنان آرزوی قبولیِ اعمال @hosenih پیکرت بود و سر نبود آنجا زینبت ماند و آرزوی وصال ** تا که آخر ورودیِ کوفه شد سرت روی نیزه استهلال سه کلام و سه روضۀ مکشوف ... معجر و گوشواره و خلخال ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e