#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
صداقت گوشه ای از بی نهایت حسن رفتارش
هزاران جابر و صدها ابوحمزه بدهکارش
و عنوان رئیس مذهب شیعه سزاوارش عزادارم عزادارم عزادارم عزادارش
عزادار امامی که شهید سینه چاکی شد
میان کوچه ها ریش سفیدش گرد و خاکی شد
@hosenih
امامی کز تمام اهل این خانه نشان دارد شبیه مادرش در شعله ها جا و مکان دارد
دو دست بسته ای همچون امیرمومنان دارد
و مثل عمه اش از طعنه ها قد کمان دارد
به اشک غربتش امروز جام دیده را پر کن
تمام دردهای شیعه را در او تصور کن
تصور کن امامت را که بی عمامه میبردند تصور کن امامت را بدون جامه میبردند
تصور کن که او را عده ای خودکامه میبردند
تصور کن به زیر دست و پا علامه میبردند
به پهلو روی خاک افتاد و باغم گفت وا اماه
عبایش رفت زیر سم مرکب گفت یا جداه
@hosenih
به آن صحن و سرایی که ندارد اشک میریزم
به آن گنبد طلایی که ندارد اشک میریزم
به آن گلدسته هایی که ندارد اشک میریزم به آن کرب و بلائی که ندارد اشک میریزم
فدای غربتش هر چند سرنیزه ندید و رفت
فدای غربتش هرچند آبی سرکشید و رفت
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
دین زنده از شریعت ِ شیخ الائمه شد
مرهون ِ صبر و همت ِ شیخ الائمه شد
بی شـک قرار عاشـقی و شیعـگی ما ...
از اِلتفـات ِ حضـرت ِ شیخ الائمه شد
@hosenih
هر کس نمازهای خودش را سبک شمرد
بـی بهـره از شفاعـت ِ شیخ الائمه شد
در شهر مادری خودش هم امان نداشت
توهین چرا بهساحت شیخ الائمه شد ...؟!
با اینکه داشت یار فراوان ، بمیرم آه ...
غربت به روی غربت ِ شیخ الائمه شد
روزی همین مدینه همین کوچههای تنگ...
آری ، دوبـاره نـوبـت ِ شیخ الائمه شد ...
درکوچهها دویدوزمین خورد و صبر کرد
بی حرمتی ، به حرمت ِ شیخ الائمه شد
آتـش زدن به خانهی پدرومادرش ولی ...
در زنـدگی ، مصـیبت ِ شیخ الائمه شد
دلشورهداشت اهلوعیالش چه میشوند...
مجروح و زخم ، غیرت ِ شیخ الائمه شد
از بس که داغ مادر ِ خود را مرور کرد ...
از غم شکـسته قامت ِ شیخ الائمه شد
از کوچه، آتـش آمـد و از کربـلا ، بلا ...
آتش نصیب و قسمت ِ شیخ الائمه شد
@hosenih
مُهر نماز اوسـت فقـط ، تُربت الحـسین
خاکی که خـاک تُربـت ِ شیخ الائمه شد
«یاجَدّیَالغَریب،حسین» شصتو پنج سال
عـمری تمـام ، صحـبت ِ شیـخ الائمه شد
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
در خلوتش با حال مضطر روضه میخوانْد
بعد از حدیث و درس و منبر روضه میخوانْد
می دید در آتش تمام خانه اش را
میسوخت و از داغ مادر روضه میخوانْد
@hosenih
از چشم های سنگ میشد اشک جاری
وقتی که از «مسمار» و «بستر» روضه میخوانْد
بستند دستش را و در ذهنش برای
لرزیدنِ دستانِ حیدر روضه میخوانْد
بی شک رئیس مذهب شیعه همه عمر
از ظلم ِ بر سردارِ خیبر روضه میخوانْد
تلفیق مسجد بود و هیئت، هر نمازش
اول اذان میگفت، آخر روضه میخوانْد
شیخ الائمه پیرِ داغِ کربلا بود
از پیکرِ مجروحِ بی «سر» روضه میخوانْد
@hosenih
با یادِ جدّش از عطش لبریز میشد
میخورد اغلب آب کمتر...روضه میخوانْد
با گریه بر پهنای صورت اشک میریخت
وقتی که از «خلخال» و «معجر» روضه میخوانْد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_صادق_ع_شهادت
مائیم هدایت امام صادق
مدیون روایت امام صادق
ای کاش که در مدینه بودیم همه
در روز شهادت امام صادق
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات
#سلام_فرمانده
ای سبز پوش عشقِ تو را سرخ قامتیم
ای پادشاهِ حُسن نگاهی که رعیتیم
فکری به روزگارِ بدِ حالِ ما بکن
جان حسین تشنهات ای ابر رحمتیم
ما زائر سه شنبه و شبهای جمعهایم
آوارهایم دربهدرِ یک زیارتیم
ما با غبارِ کرببلا همنفس شدیم
یعنی بیا که خاک تو هستیم تربتیم
ما را ببخش اگر که اسیر معیشتیم
ما را ببخش اگر که کمی کم محبتیم
@hosenih
هر روز آمدیم و بدهکارتر شدیم
تقصیر لطف توست عزیزم بد عادتیم
بر روی ما حساب کن آقا که سالهاست
چشم انتظارِ آمدنت اشک حسرتیم
حرف امام صادق ما هست این حدیث
درکت کنیم اگر همهی عمر خدمتیم*
ما را هزار بار جهان آزموده است
هربار دیده است فقط استقامتیم
این جملهی بزرگ از آوینی است گفت :
ما راست قامتانِ جهاد و شهادتیم
هر روز میرسد خبری از شهادتی
شکر خدا که باز بر این راه دعوتیم
از نسل جبهه است همهی نسلهای ما
نسل خمینی است اگر عین غیرتیم
این بچههای ما چقدر جمکرانیاند
مدیون مِهرِ حضرت زهرای عترتیم
* * *
آوردهایم باز بدیهای خویش را
پیشِ کریم نابلدیهای خویش را
در امتحان راه تو هرچند رد شدیم
لطفت قبول کرد ردیهای خویش را
انگار نا امید شدی از بزرگها
دیدم صدا زدی نودیهای خویش را
@hosenih
عطر ظهور میرسد و کردهای خبر
نسل هزار و چهار صدیهای خویش را
ما را ببخش جای بصیریت بجای فهم
آوردهایم بی خردیهای خویش را
ما تا ابد برای حسین تو سوختیم
آقا نگاه کن ابدیهای خویش را
قلب حسین پیش علیاکبر آب شد
وقتی که گفت یا ولدیهای خویش را
خلاد بن صفار میگوید: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ (خیر! اگر دوران او را درک می کردم، همهی زندگی ام را در خدمت به او می گذراندم)
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ارادت دارم از طفلی به نام حضرت صادق
تعالی الله از قدر و مقام حضرت صادق
الا ای شیعه های با مرام حضرت صادق
به گوش جان بگیرید این کلام حضرت صادق
که عالم تا ابد مدیون شاه عالمین باشد
و کل الخیر در یک جمله فی باب الحسین باشد
در این دنیای ظلمانی عجب ماه شبی دارم
میان این همه مذهب چه والا مذهبی دارم
کرام الکاتبین را شکر ، به چه مکتبی دارم
ز عشاق امام صادقم ، چه منصبی دارم
الهی بر در این آستان ، نوکر بخوانندم
مرا در روز محشر شیعه جعفر بخوانندم
@hosenih
یقینم کامل است و اعتقادم این چنین باشد
که او مانند جدش مرتضی حق الیقین باشد
به قول حضرتش این از نشان مؤمنین باشد
که از زوار قبر جد من در اربعین باشد
عزیز فاطمه ، از خرمنت توشه بده ما را
برات اربعین و طوف شش گوشه بده ما را
من از افتادن آن پیر زن در کوچه می دانم
از این مجمل حدیثی را مفصل ، ناب ، می خوانم
رسانده بر همه شیخ الأ ئمه ، نور چشمانم
که با بغض از عدوی حضرت زهرا مسلمانم
خدا با صورت اندازد مرا در شعله نارم
اگر از دشمنی با خصم مولا دست بردارم
مدینه بار اول ، ظلم بر خیر النساء کردند
میان کوچه ها حق ذوی القربی ادا کردند
ز کینه سینه را با ضرب مسمار آشنا کردند
پس در غنچه نشکفته از شاخه جدا کردند
از آنجا خصم ، آتش بر دل و جان خلائق زد
شرر بر خانه و کاشانه قرآن ناطق زد
@hosenih
میان شعله فرزند خلیل الله را بردند
دل شب مردم گمراه ، نور ماه را بردند
پیاده از پی مرکب تمام راه را بردند
چسان گویم چگونه آن ملک درگاه را بردند
چه سنگین بود مهر غربتی که بر جبین می خورد
میان کوچه مثل مادرش زهرا زمین می خورد
اگر چه پیش چشم عترتش بر او جسارت شد
اگر چه خانه اش محصور آن ظلم و شرارت شد
اسیر کینه رجس و پلیدی ها ، طهارت شد
کجا کاشانه شیخ الائمه قتل و غارت شد
بمیرم کربلا پیراهن از گودال می بردند
ز پای دختر دردانه ای خلخال می بردند
شاعر: #علی_سلطانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما
جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما
@hosenih
از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد
داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما
راست می گویند نام مذهب ما جعفریست
جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما
از تو می خواندم که نام آتش آمد بر زبان
صحبت از در شد که آتش زد به جسم و جان ما
ای شهید آتش جهل مدینه پس چرا
جای تو از مادرت می خواند روضه خوان ما؟
شعر می خوانَد کمیت و روضه می خوانی به اشک
آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما...
خانه ات را کربلا کردی و ما آموختیم
هست دنیای بدون کربلا زندان ما
@hosenih
آستان قدس صادق می شود روزی بقیع
بر ضریحت می رسد چندی دگر دستان ما
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹توصیه شاعر و پیرغلام سیدالشهدا(ع) استاد حاج #غلامرضا_سازگار خطاب به مداحان اهلبیت(ع)
#تلنگر #اخلاقی_و_اندرز
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابراز همدردی با مردم مصیبت زده شهر #آبادان
غربتم، دردم، عزایم، سمبلِ حیرانی ام
لخته لخته ماتمَم، مشغولِ نوحه خوانی ام
مانده بر جسمم جراحاتِ زیادی از قدیم
نامَم آبادان ولی آغشته با ویرانی ام
شطّ خونم! بد گرفتارم به سیل اشک و آه
بخشی از دریای سرخم! کاملاً طوفانی ام
@hosenih
من همان ابرِ سیه پوشم که می بارد مدام
من هوای گریه ام، بیطاقتم! بارانی ام
سوختم از داغ مثل نخل های سربه زیر
تب سرازیر است از سرتاسرِ پیشانی ام
میزبانِ مهربانِ هر بلای ناگهان
بیخبر امروز «آوار» آمده مهمانی ام
زیر تلّی خاک مانده خاطراتم باز هم
بی خبر مانده ست عالم از غم ِ پنهانی ام
یک نفر پیدا کند امشب عزیزانِ مرا
تا مگر کمتر شود احساس سرگردانی ام
مادرانی بی پسر دارند ضجه میزنند
باز هم در بغض ِ گریه آوری زندانی ام
@hosenih
خواهری آشفته میخوانَد: «گلی گم کرده ام...»
میزنم بر سینه و غم میشود ارزانی ام
*
پابرهنه میروم با هروله تا کربلا
مثل زینب(س) داغدارِ پیکرِ عریانی ام
داغدارِ پیکری که شد کفن با خاک و خون
روضه خوانِ زینب(س) و آن بوسهٔ پایانی ام!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
ایران و دشتهای شقایق سرخ، صدها هزار لالهی عاشق سرخ
جنگش اگر دفاع مقدس بود، صلحش چنان سکوت مقدس بود
@hosenih
غم خنجری به پشت طبس میزد، خون را ز قلب حادثه پس میزد
ایمان میان دشت نفس میزد، طوفان نبود فوت مقدس بود
آن روزها که بار حوادث را از شانه های شبزده برمیداشت
در چشممان طراوت باران و در دستمان قنوت مقدس بود
اهل سلوک با شهدا بودیم، دنبال رد پای خدا بودیم
دشمن که مردهای متحرک و او ، یا حی لا یموت مقدس بود
در خانهی خدا که عذابی نیست، اما شروط مختلفی دارد
آقای مهربانِ عزیز ما، بخشی از آن شروط مقدس بود
@hosenih
پروانهها هوای حرم دارند، آری کبوترانه وفادارند
چون اسم رمز فتنهی آمریکا، این بار عنکبوت مقدس بود
شاعر: #احمد_ایرانی_نسب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
اسیر دام تو هر کس نشد ، گرفتار است
و از کمند تو هر کس که جَست از ما نیست
@hosenih
"غلام دولت آنم که پایبند رضاست"
کسی که از سر کوی تو رَست از ما نیست
کبوتری که نشد جلد دانه و دامت -
و غیر بام تو جایی نِشست از ما نیست
امیر عشق ؛ ز حبل المتین گیسویت
کسی که رشته ی خود را گُسست از ما نیست
قسم به حرمت نانی که خوردم از کرمت
هر آنکسی که نمکدان شکست از ما نیست
@hosenih
مباد خاطرت آزرده حضرت سلطان
رعیتی که شکر خورده است از ما نیست
شاعر: #محمود_مربوبی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
بغض ما سنگ می شود گاهی
زندگی، ننگ می شود گاهی
از شُکوه خرافه بیزاریم
از سکوت کلافه بیزاریم
@hosenih
قبله آسمان، امام رضا
ضامن آهوان، امام رضا
دل ما چشم خیس آهویت
ما که شرمنده ایم از رویت...
رحمت بی کران، امام رئوف
دلبر مهربان، امام رئوف
بازهم قحط چاره شد انگار
جگری پاره پاره شد انگار
خنجر هرزه، تیز تیز شده ست
شهر ما شهر فتنه خیز شده ست
هرزه های زمانه همدستند
دزدهای شبانه همدستند
ناگهان تیغ زهر داده شدند
بهر هتک تو پُر اراده شدند
دور و بر، قیل و قال می بارد
شبهه، خوش خط و خال می بارد
فتنه ای پشت فتنه می سازند
گرگ و چوپان به گلّه می تازند
من و تو زنده ایم و این خواری!؟
مرگ کو؟ مرگ و آبروداری...
جگر کشته مُرده می جوشد
غیرت زخم خورده می جوشد
باز کابوس به هم خورده ست
حرمله دست بر قلم برده ست!
هرزگان، خاک بر سر آوردند
از سه شعبه، قلم در آوردند!
@hosenih
تیغ اوباش، زهر داده شده ست
نسل مامون حرامزاده شده ست
روضه هامان سیاسی اند همه
درس زینب شناسی اند همه
اُف به بی غیرتی که دم نزند
یا در این روضه، ناله هم نزند
پیش چشم من و تو، حق پژمرد
حُرمت یک امام سیلی خورد
باز هم خیمه گاه غارت شد
به امام رضا جسارت شد
کوفیان، چشم بر دِرَم دارند
این قبیله، شُریح هم دارند!
گفته باشیم و بین ما باشد!
وای اگر بی ادب، رها باشد...
وای اگر خون حق، طلب نشود
وای اگر فتنه گر، ادب نشود
داعش از خشم ما خبر دارد
وای اگر شیعه، تیغ بر دارد
هست خالی _ برای حُسن ختام!_
جای «نوّاب» و «طیّب» و «ضرغام»
دل به راه شهید باید زد
به دهان یزید باید زد
@hosenih
سرِ این قصه، زلف حاشا نیست
هر که کوتاه آید از ما نیست
آنچه خالیست جای ضرغام است
حکم «ساب الامام» ، اعدام است
شاعر: #احمد_بابایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e