eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
288 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..، نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..، گنبدت را می‌کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی‌ست من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..، آمدم دربه‌در افتاده‌ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده‌ی این سفره‌اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم، یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می‌خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان! دوستت دارم..، مرا باور بکن دوستت دارم..، قسم هم می‌خورم..، جان شما! روز محشر، خنده‌اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..، خودم را در نجف حس می‌کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می‌رسد... آه! می‌آید همان ماهِ پریشان شما ** حرمله، خولی، سنان، اَخنَس..، عقب‌تر می‌روند... شمر تنها می‌شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پرچم تو باد را این سو و آن سو می‌بَرد گنبدت خورشید را هر روز از رو می‌بَرد عده‌ای را گنبدت، یک دسته را گلدسته‌ات... گاه دل را چشم جادو، گاه ابرو می‌بَرد بسته به ایمانِ خویش از آب سقاخانه‌ات_ یک نفر آب و کسی می‌گفت دارو می‌بَرد پلک، گردی را نمی‌گیرد، نمی‌داند که چیست_ لذتی را که از این درگاه جارو می‌بَرد مهربانیِ تو جای خود، که حتی در عتاب سمت زائر خادمت تنها پَرِ قو می‌بَرد می‌تکاند از غبارِ بی‌کسی اول مرا بعد دربانت مرا با دست خود توو می‌بَرد از فراوانی مهمانان تو فهمیده‌ام هر گدا از ماجرای سفره‌ات بو می‌برد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ ؛ ؛ وقتی مى‌خوره به كار من گره وا مى‌شه بازم به روم يه پنجره نديدم يک نفرو جواب كنى نديدم كسی رو نا اميد بره چه‌قَدَر مريض اومد دوا گرفت سرطاني‌ام ازت شفا گرفت يه نفر چند سالى بود بچه نداشت اومد از تو يك غلامرضا گرفت حَرَمت يعنى تموم زندگى يعنى خاطرات خوب بچگی تو امام رضاى مهربونمى تو نمى‌تونى به هيچكی نه بگى نمی تونى به كسى بگی برو به جوادت كه قسم بِدَن تورو واست هيچ كارى نداره بخدا خوب كنى مريضِ روی ویلچرو ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا که سائل این آستانیم‌ بر خاک افتاده، ولی در آسمانیم شکر خدا در سایه‌ی کهف امانیم ما دوستداران امام مهربانیم آن روز که دل‌های ما را می‌سرشتند ما را گدای حضرت سلطان نوشتند عمریست از خدمتگزاران رضاییم نه امشبی، که بین رضوانِ رضاییم در خانه هم باشیم، مهمان رضاییم ما اهل آب و خاک ایران رضاییم ما شاهدیم او بارها اعجاز کرده از زندگی‌هامان گره‌ها باز کرده از کودکی خود را به صحن او رساندیم ما با رضا در هیچ راهی وا نماندیم هر دفعه‌ای که "یا امین الله" خواندیم گرد و غبار از روی دل‌هامان تکاندیم مشهد برای توبه کردن بهترین جاست دارالشفای ِ عالَم همین‌جاست مشهد همیشه ابتدای زندگی‌هاست فصل جدیدی در شروع بندگی‌هاست مرز رهایی از همه آلودگی‌هاست شاید که پایان همه دلبستگی‌هاست با اینکه ما عُمریست زندانی خویشیم دلبسته‌ی یار خراسانی خویشیم پهن است در هر صحن بزم میهمانی در پیش زوّار حرم با مهربانی یک جا نشسته زائر مازندرانی جانم به زائرهای آذربایجانی آنجاست که بوسه زدن دارد صفایی بر دست پینه بسته‌ی یک روستایی در صحن سلطان که پناه زائران است هر گوشه‌ای این ناله‌ی یک روضه‌خوان است: "آقا چرا قبر حَسَن بی سایبان است؟ حیف است شهر مادری بی آستان است در خواب بوسه می‌زنم با قلب خسته جای ضریحش روی یک سنگ شکسته" یک روضه‌خوانِ دیگری که غم نصیب است چشمش به دیوار حرم محو کتیبه است آرام ذکرش "یا حسین" و "یا غریب" است آغاز ابیاتش چرا یابن الشبیب ... است؟ یابن الشبیب! آه از غم کرببلایش از ماجراهای سرِ بر نیزه‌هایش یابن الشبیب! آه از غم پیراهن او می‌سوزم از داغ به غارت رفتن او زینب فقط دیده که دست دشمن او... با تیر زهرآگین چه کرده با تن او آن تیر که بشکافت قلب دلبرش را در خون نشانده دیده‌ی آب آورش را خم بود قد و قامتش؛ از غربتش بود خون علیْ‌اصغر به روی صورتش بود شمر آمد و در فکر هتک حرمتش بود صورت به روی خاک ... این وضعیتش بود نامردها کم‌کم به مقتل می‌رسیدند با حوصله سر از تن او می‌بُریدند © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم! شدم گدای حریمت، به خویش می‌بالم فقط غبار تورا می‌کشم به چشم تَرم فقط مسیر تورا می‌روم در این عالَم دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم به مستمندی‌ام اینجا همیشه مفتخرم ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم غلامی تو شده کار هر شب و روزم همیشه از کرم توست رزق هر سالم از آن زمان که شده سُفره‌ام بنام جواد زیادتر شده والله برکتِ مالم مرا بخر که مُحَرم دوباره گریه کنم دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم اگر که قبل عزای حسین جان دادم بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم ** صدای ضجه‌ی مادر، همیشه محزون است سرت به نیزه چرا رفته ماهِ گودالم؟! لباس پاره تنت بود، کوفیان بُردند شهید بی‌کفنم از غم تو می‌نالم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده به امیدی به خدا عرض سلام آورده... ...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد  "یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم نور رحمانی حق هستی و تابان هستی تو برای من قحطی‌زده باران هستی تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم ** جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است بین ما گریه برای دگران مذموم است بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند ته گودال عقیق یمنش را بُردند نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند خون او با جگر بادیه آمیخته شد آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ، الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ (سلام بر آن امام رئوفی که اندوه‌ها و مصائب روز عاشورا در سرزمین طف را برانگیخت). احساس می‌کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی‌خواهم ای رئوف این است آرزوی من، این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده‌ی این ضمانتم یک سال می‌شود که به مشهد نیامدم یک سال می‌شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..، منم یک شب سری بزن به من و کُنج‌ِ عُزلتم در شهر، شُهرتم شده دیوانه‌ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..، گوشه‌ای از بارگاه تو با جبرئیل‌های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاهِ مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک، رعیتم جاروکش حریم تواَم..، نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین، همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی‌کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..، نان‌خور موسی بن جعفریم قربانِ این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..، مسحیایِ طوس ماست صد مُرده زنده می‌شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه‌ست زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی‌علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم، نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحنِ مرتضی... من مَحوِ در تَجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سَرسپرده‌ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد، بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده‌ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر "یا رقیه" بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده‌ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می‌کُشد مرا... گفتی: که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم * یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 نقش کتیبه‌ی ایوان حرم مطهر رضوی در ۲۳ ذی القعده (روز امام رضا(ع) و به روایتی سال‌روزِ شهادت حضرت) همه دانند که ایران سر و سامان دارد تکیه بر پرچم سلطانِ خراسان دارد @hosenih
"یاحسینی" اگر از صحن رضا برخیزد می‌رود تا بسوی عرش خدا دست‌به‌دست... @dobeity_robaey
افتاده‌ام به پای تو یا ثامن‌الحجج شرمنده‌ی عطای تو یا ثامن‌الحجج لطف اجابت است به هر دست التماس دست گره‌گشای تو یا ثامن‌الحجج خورشید سر زند به تماشای مِهر تو از گنبد طلای تو یا ثامن‌الحجج سعی صفا و مروه کجا و قدم زدن در صحن با صفای تو یا ثامن‌الحجج با هر مرام و ملت و دینی نشسته‌اند بر سفره‌ی سخای تو یا ثامن‌الحجج شیرین‌تر از طعام بهشتی به کام ماست یک لقمه‌ی غذای تو یا ثامن‌الحجج ما را نجات می‌دهد از لُجّه‌ی گناه سر رشته‌ی ولای تو یا ثامن‌الحجج دادم قسم تو را به جواد‌الائمه تا حاصل کنم رضای تو یا ثامن‌الحجج شعری برای عرضه ندارند شاعران شایسته‌ی ثنای تو یا ثامن الحجج دعبل عبا گرفت، ولی بسْ «کمیل» را یک بار مرحبای تو یا ثامن الحجج ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
▫️ما ذی‌القعده که به بیست و سوم می‌رسد، همه مسافر مشهد می‌شوند؛ فرشته‌ها از آسمان، انبیا از عرش، و بهشتی‌ها از بهشت... اهل زمین هم یا خودشان می‌آیند یا دل‌هایشان را راهی می‌کنند. می‌دانم که او هم می‌آید؛ ای کاش می‌دانستیم مهدیِ فاطمه، کجای حرم زیارتنامه می‌خواند و برای ظهورش دعا می‌کند! 🤲اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي... 🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
هر نوکری برای رضا کار می‌کند  ماهیتاً برای خدا کار می‌کند ما دخل و خرجمان ز غریبه نمی‌رسد از دست توست هرچه گدا کار می‌کند آن کودکِ فلج که به دستت شفا گرفت حالا جوان شده سرِپا کار می‌کند هر زائری رسید، به من هم افاضه شد این خاکِ پا شبیه طلا کار می‌کند فهمیدم از پری که به خُدام داده است طاووس هم برای شما کار می‌کند آقا خودت برام بلیط سفر بگیر این‌بار از اهالیِ ری کارگر بگیر طوری که انقطاع ز مردم سعادت است وابستگی به قبله‌ی هفتم سعادت است دانه بهانه‌ایست مرا زائرم کنی پس پَر زدن به نیت گندم سعادت است در ازدحام دور ضریح تو خوش‌ترم قطره‌شدن میان تلاطم سعادت است صحنِ عتیق بُرد، مرا صحنِ آینه از مشهد آمدن طرفِ قم سعادت است یک "یاحسین" از من و یک "یا حسین"، تو بین گدا و شاه تفاهم سعادت است داده به سُفره‌ام چه صفایی، چه عزتی یک دانه‌ی برنج ز بشقاب حضرتی وقتی رسید فیض شما دم‌به‌دم به ما آمد لباس مشکی خُدام هم به ما یک گوشه‌چشمْ کردی و قومی اسیر شد خیلی زیاد ساخت همین لطفِ کم به ما بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بیتی جدید داد خود محتشم به ما شش‌گوشه جلوه کرده دراین چهار گوشِ تو داده همیشه بوی حسین این حرم به ما یک عمر دستِ رد به همه طعنه‌ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو از میهمان تشنه‌ی دور از وطن بگو شرح مرمل بدما را نمی‌دهی؟ از اسب‌های رفته به روی بدن بگو حالا که وقت گفتنش از حال می‌روی انگشت را نگو، ز عقیق یمن بگو اصلاً بگو لباس تنش را که بُرده است؟ از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو از نعره‌ها و عربده‌های هزار مرد از ماجرای سوختن چند زن بگو آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود دور عقیله لشگری از نیزه‌دار بود... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لب تشنه سویِ آب حیات آمده بود یعنی به اُمیدِ برکات آمده بود ای من بفدای آن همه معرفتِ آن پیرزنی که از دهات آمده بود @dobeity_robaey
با روی گشاده آمده تا مشهد دل را به تو داده آمده تا مشهد   آن‌کس که فلج بود و شفایش دادی... با پای پیاده آمده تا مشهد @hosenih @dobeity_robaey
بهشتِ زمین، صحن‌های رضاست هوای حریمش عجب جان‌فزاست به هر درد دشوار، نامش دواست به دل آن‌که آیینه‌ی حق نماست علی بن موسی الرضا المرتضاست شدم حاجی از طوفِ سلطان طوس دخیلم بر انوار شمس الشموس چه نامی‌ست نامش، انیس النفوس یکی هست و با هر دلی آشناست علی بن موسی الرضا المرتضاست قسم بر نمِ اشک رخساره‌ها به آقاییِ صاحبِ چاره‌ها عیان‌ است از صوت نقاره‌ها برای من آن‌کس که کهف الوراست علی بن موسی الرضا المرتضاست کریم است هم در حسب، هم نسب به ما مرحمت می‌کند بی سبب به وصف و به عنوان و ذکر و لقب... چه کس عالِم اهل بیت ولاست؟ علی بن موسی الرضا المرتضاست شده بهترین ذکر دنیا علی تسلای جانِ احبا علی "اگر خسته جانی بگو یاعلی" که چون مرتضی آن‌که مشکل گشاست علی بن موسی الرضا المرتضاست توسل نما کنج صحن عتیق چه سهل است این‌گونه طی طریق برات سفر را بگیر ای رفیق کریمی که بانی کرب و بلاست علی بن موسی الرضا المرتضاست ** به امر رضا گریه کن بر حسین بزن ناله با قلب مضطر، حسین به روی زمین ماند، بی سر حسین امامی که بیتاب آن سرجداست علی بن موسی الرضا المرتضاست به یاد حسین و تن درهمش به یاد حصیر و به یاد غمش دو پلکش شده زخم از ماتمش کسی که دلش خون از آن ماجراست علی بن موسی الرضا المرتضاست © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سیر من سیر الی‌الله است تا مقصد تویی کیستم؟ دست نیازم، لطف بیش از حد تویی کیستم؟ عرض سلامم، بال در بالِ نسیم می‌کشد آن‌که مرا هر صبح تا مشهد تویی صبح مشهد زندگی تازه‌ای در من دمید حس شیرینی که در خود زندگی دارد تویی ای نگاه لطف تو بی‌ابتدا بی‌انتها من چه می‌فهمم، گمانم معنی سرمد تویی یا امان الخائفین! آیا امانم می‌دهی؟ آن‌که نگذارد تفاوت بین خوب و بد تویی آمدم از خویش تا تو، ای نگاه بی‌کران سیر من سیر الی‌الله است تا مقصد تویی ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمی‌کند جز با ضریح پاک تو صحبت نمی‌کند شاید هنوز بنده‌ی خاکم که گنبدت من را به آستان تو دعوت نمی‌کند مولا نگو که این پر و بال شکسته را باران مرهم تو شفاعت نمی‌کند دیگر کبوتر دل من آب و دانه را جز با کبوتران تو قسمت نمی‌کند آخر بدون مرحمت چشم‌های تو این خسته را خدا هم اجابت نمی‌کند خواندی مرا، وگرنه بدون اشاره‌ات قلبم چنین هوای زیارت نمی‌کند © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📣 محدودیت‌های زیارت کم شد 🔹مسئولان عربستان در آستانه‌ی حج تمتع، زیارت قبرستان بقیع را در ساعت‌های خاصی برای مردان مجاز کردند. زنان هم در ساعت‌های مشخص‌شده اجازه‌ی حضور و زیارت از پشت حصارهای قبرستان را دارند. 🔹همچنین مداحی و قرائت زیارت‌نامه که در سال‌های گذشته کاملاً ممنوع بود، امسال با رعایت برخی از دستورالعمل‌ها مجاز است. منبع: خبرگزاری فارس © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت رفع برخی محدودیت‌های زیارت ؛ رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند همیشه بسته درِ این حرم نخواهد ماند صبا بگو به گدایانِ آستانِ بقیع چُنان نماند و چنین هم نخواهد ماند به لطف شاه کرم، کاسه‌ی تهیدستان نمانده است تُهی از کرم؛ نخواهد ماند کسی که حُرمَت این خاک را نگاه نداشت به چشم خلقِ خدا محترم نخواهد ماند قسم به غربت خاکی‌ترین بهشت زمین بقیع تا به ابد بی حرم نخواهد ماند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه .mp3
4.48M
؛ ؛ ؛ شاعر و نغمه‌پرداز: بند 1⃣ فقط تو می‌دونی چقد دلواپسم / چقد دلم خونه یعنی دوباره به مُحرم می‌رسم / کسی چه می‌دونه اگه نبودم جایِ من گریه کنین / توو شبِ تاسوعا اگه نبودم جایِ من دس بکشین / رو عَلَمِ سقا (۲) یعنی میشه باز تویِ حرم، بگم حسین، حسین، حسین یه دهه دیگه زیر علم، بگم حسین، حسین، حسین (۲) بند 2⃣ خودم خجالت می‌کشم از این همه / توبه‌ی تکراری کرمتو قربون که بی حیاییمو / به روم نمیاری من اگه روزی دو سه بار از تو نگم / زندگیم بیهوده‌س تا وقتی روضت خونه‌ی اُمیدمه / خیالم آسوده‌ست (۲) توو اربعین می‌خوام هرقدم، بگم حسین، حسین، حسین یه دهه دیگه زیر علم، بگم حسین، حسین، حسین (۲) بند 3⃣ کجایی عباس که یه عده بی حیا / دنبال خلخالن اونایی که کینه‌ی حیدرو دارن / به فکر گودالن مگه یه پیکر که توو گوداله چقد / تیر و سنان می‌خواد مگه بریدنِ سرِ آقایِ ما / چقد زمان می‌خواد (۲) همه عالم با سوز و آه، میگه حسین، حسین، حسین یه خواهری تویِ قتلگاه، میگه حسین، حسین، حسین (۲) © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷امروز ٢۴ خردادماه، مصادف با هشتمین سالگرد شهادت ، ، ، و ، حجت الاسلام حاج مهدی مطلبی می‌باشد. 📎ایشان مجاهد خستگی‌ناپذیری بود که برای حفاظت و صیانت از منافع ملی کشور در قِصه‌ی پُر غُصه‌ی برجام و مذاکرات هسته‌ای، عالمانه و مجاهدانه با زبان و قلم خود فریاد کشید و جانش را در این مسیر تقدیم کرد و در آخر پیکرش همراه با شهدای غواص تشییع شد. ✔️مروری بر حیات طیبه شهید 👇👇👇 http://kayhan.ir/fa/news/47340/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%81%D8%AA https://sahebnews.ir/244557/مروری-بر-حیات-طیبه-شهید-مهدی-مطلبی.htm https://defapress.ir/fa/news/48335/%D8%AD%D8%AC%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%81-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%86%DA%86%D9%87-%D9%85%D8%B1%D9%82%D9%88%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%85-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9-%D8%B4%D8%AF 🍃نثار روح بلند این شهید و شهدای انرژی هسته‌ای، ... ↳ @hosseinieh_net
32.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ بخشی از بیانات دکتر سعید جلیلی (نماینده رهبرانقلاب در شورای‌عالی امنیت ملی) در مراسم تقدیر از شهید حجت‌الاسلام
🌷برخی از اظهار لطف‌های شاعران گرامی در پی عروج حجت‌الاسلام به سمت مناجات کشاندند تو را چه زود سر سفره نشاندند تو را می‌خواستی از جنس شهیدان باشی… به خواسته‌ات خوب رساندند تو را ✍ استاد هر کس که مقرب است در فکر بلاست آواره‌شدن قاعده‌ی عشق خداست "مهدی مطلبی" پَرید اما باز در صحن "حسینیه" ی او "روضه" بپاست تا حسین ارباب باشد خوش به حال نوکرش لحظه‌ی جان دادنش آید به بالای سرش بعد خدمت در حسینیه به پاس نوکری جنتش امضا شود با دست زهرا مادرش تا بوده همیشه زیر دِینت بوده در هر نفسی به شور و شینت بوده یا فاطمه، این مرد که از دنیا رفت گریه کُن روضه‌ی حسینت بوده عاقبت مهدی ما هم پَر کشید از سبوی عاشقی مِی سَر کشید رفت از دنیای سازش کارها ‏ با شهادت ذکر یا حیدر کشید‎ از طرف این عزیز، تقدیم به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) صــلــوات
؛ دلِ آشفته اگر حسین می‌گه درد داره که انقدر حسین می‌گه پَر پروانه می‌خواد بسوزه که پای شمع تا به سحر حسین می‌گه گرچه نخ‌نماس ولی خیلی ساله پرچمه سرِ گذر حسین می‌گه روز محشر چندقدم جلوتره نوکری که بیشتر حسین می‌گه کار استجابت دعاش یقینیه هرکسی با چشمِ تر، حسین می‌گه این چه رسمیه پدر که می‌میره جلو تابوتش پسر، حسین می‌گه این چه عشقیه پسر که جون می‌ده پشت تابوتش پدر، حسین می‌گه ما توی سینه‌زنی حسین می‌گیم مادرش هم دم دَر، حسین می‌گه ماها دست‌به‌سینه اسمشو می‌گیم مادرش دست به کمر حسین می‌گه ** خواهرش نَفَس نَفَس نَفَس‌زنان داره روبروی سر، حسین می‌گه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کشتی آشفتگیِ خَلق را ساحل، حسین خوش‌به‌حالِ هر که دارد در دلش منزل، حسین هیچ‌کس با دستِ خالی رد نشد از محضرش اولین و آخرین امید هر سائل، حسین بُغض او یعنی جهنم، حُب او یعنی بهشت روز محشر دوزخ و فردوس را حائل، حسین دل‌خوشیِ ما همین اشک است در یوم الحساب یا اله العالمین! اغفر ذنوبی بِالْحُسین او به فکر کل مخلوقات بود الا خودش عاقبت حتی سفارش کرد بر قاتل، حسین ** شأن او تشت طلا و بزم مِی‌ْخواری نبود آه نور حق کجا و مجلسِ باطل، حسین... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e