eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
42.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
284 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ گرفته‌اند ز روی تو انشعاب زیاد که ماه بودن تو داشت بازتاب زیاد اگر به سن اباالفضل می‌رسیدی تو یقین به سینه نمی زد دگر رباب زیاد همینکه شیر به او می‌دهی بس است رباب نده به کودک خود بعد شیر آب زیاد برای خاطر شش ماه بعد سر ظهر ببر علیِ خودت را به آفتاب زیاد بگیر سخت‌تر آماده‌ی نبردش کن مده علی خودت را به سینه تاب زیاد خلاصه اینکه به شش‌ماه دل بِکَن از او خلاصه اینکه نکن روی او حساب زیاد @hosenih شبیه حرف بدی کز دهن در آمده است دریغ و درد که تیر از کمان در آمده است برای اهل حرم حاوی پیام بدی است که گاهواره‌ی تو از تکان در آمده است یقین به علت زیر گلوی چون ماهت هزار حرمله هم از گمان در آمده است سرت به واسطۀ تکیۀ سه شعبه تیر چه سربلند از این امتحان در آمده است چنان رها شده که غیر بچه های حرم صدای همهمه ی دشمنان در آمده است سه شعبه چیست سه شعبه سه خنجر تیز است که زهر خورده سپس از دکان در آمده است سه شعبه...آه...نه بذار تا خیال کنم ز حنجر تو سه تا استخوان در آمده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم بگوید یا رضا از بس همانند رضا هستی قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی @hosenih خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد رضا که صاحب فرزند میشد آخرش ، اما ؛ خدا می خواست تا این فیض ، سهم خیزران گردد پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو جواد آمد که این گردد جواد آمد که آن گردد حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد علی هر چند فرزند محمد بود ، این دفعه محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد دراین وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد پدر با داغ فرزندش ، پدر با داغ دلبندش ولی اینجا پسر با داغ بابا امتحان گردد شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد گمانم "خیزران" هم اشک ریز خیزران گردد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تبریک که از بحر ولایت گهر آمد طوبای بهشت شهدا را ثمر آمد خون شهدا را سند معتبر آمد در مکتب ایثار، حسین دگر آمد از بیت حسین بن علی این خبر آمد ریحانه ی ریحانه ی خیر البشر آمد در دامن خورشید مه تام خوش آمد رزمنده شش ماهه ی اسلام خوش آمد @hosenih این است که در گلبن ایثار گلاب است از شوق شهادت همه شب در تب و تاب است این است که در بحر ولایت دُرِ ناب است در مکتب سرخ شهدا ختم کتاب است این است که لب تشنه ی لعل لبش آب است این غنچه نه، یک باغ گلِ سرخ رباب است این عاشق و دلداده و پا بست حسین است یا سوره کوثر به سر دست حسین است @hosenih این حُسن خدائی ست خدائی ست خدائی ست لب تشنه فدائی ست فدائی ست فدائی ست مولود مدینه است ولی کرب و بلائی ست این شعله ی هفتاد و دو فریاد رهائی ست در رزمِ حسین بن علی فتح نهائی ست هر چند که در ارض کند جلوه، سمائی ست این غنچه ی زهراست به گلزار شهادت این مُهر حسین است به طومار شهادت @hosenih از لحظه ی میلاد به باباست نگاهش از صبح ازل تیر بلا چشم به راهش بنیاد ستم سوخته از شعله ی آهش صد قافله ی دل پنهان در زلف سیاهش الله که یک کودک و یک خلق سپاهش لبخند شهادت به گُل روی چو ماهش دل برده زخورشید ولایت مه رویش جای لب بابا به سفیدیّ گلویش @hosenih در مهد، به عشق پدر افراشته قامت در عهد به هر زمزمه اش کرده قیامت تعظیم، به گهواره ی او برده کرامت از دوش پدر بر همه دلهاش اقامت ناخورده لبن بر دل خلقیش امامت از زخم گلو داده به اسلام سلامت تا پای به عالم زده، تا چشم گشوده راهیّ سفر با پسر فاطمه بوده @hosenih این ست که از لحظه ی زیبای ولادت هم گام پدر بوده تا مرز شهادت بر شانه ی بابا همه دم داشته عادت خندیدن و جان باختنش بود عبادت پیوسته به سجّاده ی خون داشت ارادت از حنجر خشکیده به خون داد سعادت لبخند شهادت به لب از روز الستش دادند همه هاشمیان دست به دستش @hosenih ناخورده لبن آمده لبریز سبویش قرآنِ سر دست پدر مصحف رویش لب بسته، به دل موج زند سرِّ مگویش بر دوش پدر دیده ی عبّاس به سویش گاهی نگه یوسف زهرا به گلویش گه شانه کشد زینب بر طرّه ی مویش گه در بغل لاله ی لیلاست مقامش تا حشر زخون شهدا باد سلامش @hosenih ای باب مراد همه عالم علی اصغر ای جسم تو توحیدِ مجسّم علی اصغر ای شمعِ دلِ عالم و آدم علی اصغر ای فتح حسین از تو مسلّم علی اصغر ای خون خدا را همه دم، دم علی اصغر از توست همین حاجت «میثم» علی اصغر کز لطف و کرم دیده به سویش بگشایی بر او حرم گم شده ات را بنمایی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی بساط عشق بازی چیده می شد سجادۀ سبزی کنارش دیده می شد یک پیرِ عاشق با دعای مستجابش در امتحانِ عاشقی سنجیده می شد صبرش اگر چه شهرۀ هفت آسمان بود گه گاهی از زخم زبان رنجیده می شد گویا دوباره کوثری در بین راه است کم کم سحر شام دل غمدیده می شد از نور زهراییِ این فرزند خورشید طومار غربت در جهان برچیده می شد دانید این اسطورۀ دلدادگی کیست؟ در آسمان ها این چنین نامیده می شد او کیست؟ آقازادۀ شمس الشموس است آرامش جان و دلِ سلطان طوس است @hosenih او مثل نوری جلوه کرد و بهترین شد همچون رسول الله پیغمبر ترین شد از آسمان ها آمد و جاری تر از اشک مانند زهرا مادرش کوثرترین شد سر تا به پایش بود توحید مجسم بر بادۀ رب الکرم ساغر ترین شد او چندسالی گر چه مهمان بود ما را اما تجلی کرد و نام آور ترین شد بر تار گیسویش گره خورده دل ما این شاه زاده، تک پسر، دلبرترین شد شد زنده یاد یوسف لیلا دوباره ابن الرضا بود و علی اکبر ترین شد در چند جایی که عیان شد غیرت او با نام زهرا مادرش حیدر ترین شد فرمود بابایش از او بهتر نباشد مولودی از او با برکت تر نباشد @hosenih او آمد و ابن الرضایی کرد ما را از برکت نامش خدایی کرد ما را مشتی ز خاکیم و قدم بر ما نهاد و تا عرش برد و کبریایی کرد ما را دست کریمِ این امامِ ذره پرور یک عمر مشغول گدایی کرد ما را صوت دل آرای مناجاتش سحر ها سر مست جانان و هوایی کرد ما را بوسیدن خال رطب دارش در این ماه مهمان بزم با صفایی کرد ما را یک قطرۀ اشک از کنار سفرۀ او هر نیمۀ شب مردی بکایی کرد ما را از گوشۀ صحن و سرای کاظمینش مست حسین و کربلایی کرد ما را نیمه نگاه اوست تسکین الفؤادم کلب امیر کاظمین، عبدالجوادم @hosenih لبخند او آرامش جان رضا شد یوسف شد و مهمان کنعان رضا شد سجادۀ بابا شده گهوارۀ او لالایی اش آهنگ قرآن رضا شد آمد که باقی ماندۀ توحید باشد با نام او شیعه مسلمان رضا شد هر کس که از باب الجواد آمد زیارت با دست پُر، مشمول احسان رضا شد امشب دلم جایی دگر هم پر گشوده ارباب ما آغوش بر اصغر گشوده @hosenih امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم می جوشم و می جوشم و لبریزم از اشک چله نشینی پای خَم کرده شرابم امشب دخیل گوشۀ گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلی ام کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفرۀ طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشقِ شش ماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناس پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم @hosenih او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین، حنجری پاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل او را صفِ محشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی شش ماه باقیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بنویسید از او از همۀ زاویه ها تیترها پاورقی ها متن ها حاشیه ها همه جمعند سر سفرهء ارباب حسین رنگ و بوی علوی دارد اگر قافیه ها جای دارد که بیایند دوباره همگی به کمک ، مریم ها ، هاجرها ،آسیه ها همۀ هاشمیون منتظر یک خبرند حبس گردیده نفسهای همه در ریه ها قلب ها می تپد و ثانیه ها حساس است می شمارند همه تک تکِ این ثانیه ها نوهء ماهرخِ حضرت زهرا آمد علیِ سوم ارباب به دنیا آمد @hosenih خانۀ حضرت ارباب معطر شده است رونق خانۀ اوچند برابر شده است خانه ای با سه برادر ، سه قمر ، سه خورشید پدری محو رخِ این سه برادر شده است روی یک دوش ، رقیه ، علی اصغر حالا جاش دوشِ دگرِ ساقی لشگر شده است ز دو چشمش همه آثار بزرگی پیداست چقَدَر زود شبیه علی اکبر شده است همه تبریک بگوئید به ارباب و ربا ب راحت جان پدر ، هستی مادر شده است پدرش هرچه که خواهیم به ما می بخشد حتماً این بار به ما کرببلا می بخشد @hosenih مثل خورشید به دل سرزد و تابید علی صورتش مثل قمر بود و درخشید علی آمد وآمدنش خنده به لبها آورد آمد و بر پدرش روحیه بخشید علی زیر و رو شد دل ارباب چو خندید رباب عمه خندید ، لبش وا شد وخندید علی رحمتی بود که بر اهل زمین نازل شد به کویرِ دلِ خشکِ همه بارید علی عاشق نام علی بود حسین ابن علی پسرش را به همین قاعده نامید علی آمد ونامِ علی شایع و رایج شده است مثل عباسِ علی باب حوائج شده است @hosenih پاکی ات رفته به زهرا و شمایل به علی رنگ و بوی تو چو زهراست و مایل به علی خلق وخویت چو حسین است وابالفضل ، ولی رفته جذابیت چشم تو کامل به علی دلِ خود را به پدر باختی و دل به پدر پدرت باخته که باخته ای دل به علی محفل ذکر علی عادت دیرینۀ ماست هست اصلاً همۀ عشقِ محافل به علی هر که بر دامن تو دست توسل زد ، شد بی کم وکاست دل او متمایل به علی به علی رفته تماماً وجنات و سکنات به علی شیر خدا و نوهء او صلوات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شبی که از برکت، جلوه ای دگر دارد یقین که هر دلِ آگاه از آن خبر دارد شبی که مَرحَمت لطف دوست افزون است دعا و ذکر و توسل، بدان ثمر دارد @hosenih قلم به دست من اعجاز میکند امشب حلاوتِ سخنم طعمِ چون شکر دارد دوباره طایر اندیشه می پَرَد در اوج وَ مرغ فکر من از عشق، بال و پر دارد که گفته شامِ غم عاشقان ندارد روز شبِ فراق و غم ما دگر سحر دارد @hosenih رسانده پیک خدا، این نوید درعالم حسین در بغلش باز هم، پسر دارد علیّ اصغر ارباب آمده امشب بیا که باب الحوائج به ما نظر دارد *** بدون روضه چگونه کنم من از او یاد به آن غزل که بَرَم نام او اثر دارد @hosenih دوباره هفتم ماه محرّم است انگار درونِ سینه ام از ماتمش شرر دارد چو دید ناله ی"هَلْ مِنْ مُعیٖنِ" بابا را به عزمِ مقتل خونین خود خطر دارد مبین به چشمِ سر او را،تو شیرخواره و بس که سهمِ تیر سه شعبه چونان قمر دارد @hosenih به روی دست پدر می رود سوی معراج رقیّه از غم او دیدگانِ تَر دارد ز داغ اصغر و گهواره ای که غارت شد رباب، زخم عمیقی روی جگر دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم امشب دخیل گوشه ی گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلی ام کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفره ی طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشق ِ ششماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناسِ پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم @hosenih او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین ، حنجری پاره ببیند وقتیکه جسمش روی دستان پدر بود آقای عالم را چه بیچاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل او را صف محشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی ششماهه باقیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب دلم لبریز احساسی جدید است آقا غلامت در دو عالم روسفید است ذکر قنوتم «یا جواد ٱلاجودین» شد دادی مرادم را اگر این دل مرید است انداختم حرز تو را بر گردن خود عشق تو در نزدیکی ِ حبلُ ٱلورید است @hosenih نقش نگینت بود "نِعمَ ٱلقادرَ ٱللّه" این افتخار ِ سنگ زیبای حدید است دستان پر مهرت مرا محتاج کرده با دست خالی رد کنی؟! از تو بعید است ذریّهٔ دردانهٔ سلطان طوسی گفتیم در وصفت: شهید إبن شهید است @hosenih باب ٱلجواد مشهدم را دوست دارم آنجا برای قفل حاجاتم کلید است مولای گندمگون؛ نقاب از چهره بردار نه! برنداری! چشم بعضی ها پلید است از علم بی حدّ تو مأمون غرق حیرت در محضرت علّامه از خود ناامید است @hosenih جانم فدای جای جای کاظمینت نذر تو چندین آیه قرآن مجید است- یاسین و ٱلرحمن و حمد و قل هوَ ٱللّه می آیم و هنگامهٔ وعده وعید است إذن از تو میخواهم مدد از مادر تو پابوسی ات وٱلله که عید سعید است @hosenih خادم فراوان داری اما چند سالی ست ذکر لبم؛ -ایکاش ما را می خرید- است تفسیر حُسن عاقبت یعنی همین که؛ پایینِ پایت مرقد شیخ مفید است! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خانه وحی شده جنت اعلا امشب کرده مه در کف خورشید تجلا امشب از زمین یکسره بر عرش معلا امشب این بود ذکر خوش اهل تولا امشب که رباب امشب، قرص قمری آورده پدر پیر خرد را پسری آورده @hosenih غم گنه، خنده ثواب است ثواب است امشب بخت اندوه بخواب است بخواب است امشب در گُل دیده گلاب است امشب غرق در وجد رباب است رباب است امشب روح از شادی و از شوق نگنجد به تنش بوسه گیرد زلب اصغر شیرین دهنش @hosenih اهل دل جلوه جان از نظرش بستانید داروی درد خود از خاک درش بستانید بوسه از روی ز مه خوبترش بستانید عیدی از فاطمه و از پدرش بستانید عالم از وجد و صفا جنت دیگر آمد گل بیارید که امشب علی اصغر آمد @hosenih مهد او کعبه و چشم همگان زمزم اوست زندگی بخش دو صد عیسی مریم دم اوست ماه من مدح و ثنای همه عالم کم اوست آشنای دل خوبان دو عالم غم اوست گر به لب خنده و گر اشک فشانی دارد با حسین بن علی راز نهانی دارد @hosenih عطر گل از نفس او به چمن می آید بوی خون از دهنش جای لبن می آید گه پدر را زدمش روح به تن می آید گاه لب بسته و چشمش به سخن می‌آید بر لبش جام بلا خوب تر از شیر آید نگران است که کی حرمله با تیر آید @hosenih مفتخر می کند این طفل بنی الزّهرا را نه بنی الزّهرا بلکه همه دنیا را می برد خنده اش از شوق دل بابا را آورد یاد پدر قصّه عاشورا را آیه عشق به خال و خط و رویش پیداست مرگ خونین ز سپیدی گلویش پیداست @hosenih ماه رخسار نکوتر زمهش را نگرید بر رخ یوسف زهرا نگهش را نگرید شرف قرب وی و بُعد رهش را نگرید بسر دوش پدر قتلگش را نگرید طفل را دامن مادر همه دم جا باشد او زند بال که بر شانۀ بابا باشد @hosenih گُل رخساره او لاله علیّین است بند قنداقه او طُره حورالعین است پدرش بوسه زند بر لبُ ذکرش این است: «دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است» خاندان نبوی دست بدستش دادند بوسه ها بود که بر نرگس مستش دادند @hosenih کیست این طفل که توحید بود مرهونش عشق، دلداده و ایثار و وفا ممنونش می دهد نور به خورشید رخ گلگونش سرخ رو وجه خداوند بود از خونش این همان است که در قلزم خون خنده کند خنده اش حجّت حق را کُشد و زنده کند @hosenih این چه ماهی است که خورشید سرافکنده اوست این چه طفلی است که استاد خِرد بنده اوست این چه کشته است که جان دو جهان زنده اوست این چه ذبحی است که خون را شرف از خنده اوست «میثم» این کودک شیریست که پیرش گویند پیشتازان صف عشق امیرش گویند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم همراه با ملائکه مشغول خدمتم این لطف فاطمه است که داده لیاقتم عبد علی و آل علی تا قیامتم من نوکر و محب و فدائی اهل بیت بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت @hosenih دارم به سر هوای جگر گوشه رضا افتاده ام به پای جگر گوشه رضا ممنونم از عطای جگر گوشه رضا ای جان من فدای جگر گوشه رضا عمریست زیر دین جواد الائمه ام محتاج کاظمین جواد الائمه ام @hosenih ای نایب امام رضا ، حضرت جواد یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد پروردگار جود و عطا ، حضرت جواد دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد @hosenih ای سومین محمد این خانه، السلام ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام ای صاحب کرامت جانانه السلام عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام تو آمدی و دشمن دین نا امید شد بار دگر امام رضا رو سفید شد @hosenih با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده چیزی به جز کرم که به این در نیامده وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده مولود از تو با برکت تر نیامده تنها امام لایق فرزندی رضا ! وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا @hosenih در کودکیت پیر زمین و زمان شدی آقا نهم ستاره این آسمان شدی امّید آخر همه بیچارگان شدی بالاتر از توقع ما مهربان شدی آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند باید که خاک را به نظر کیمیا کنند @hosenih ای عادت همیشه ی تو ذره پروری خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری دادی به یاد سائل خود کیمیاگری حقا که یادگاری موسی بن جعفری هر کس که برد نام تو حاجت روا شده درد نگفته در حرم تو دوا شده @hosenih ای انتقام کوچه همه آرزوی تو دل برده از امام رضا خلق و خوی تو باید گرفت درس برائت ز کوی تو ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زِ فهمم فراتر جوادالائمه هزاران برابر جوادالائمه زِ هر خوب ، بهتر جوادالائمه زِ هر بهتری ، سر ، جوادالائمه شَهِ ذره پرور جوادالائمه همه دُرّ و گوهر جوادالائمه هم اول هم آخر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih خبر دار سازید هر چه گدا را که باید ببینند آقای ما را ببینند در چهره اش مصطفی را جمالِ علی ابن موسی الرضا را ببینند اعجاز دست خدا را ببینند سیمای مشکل گشا را به دامانِ مادر ، جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih ارادت چه خوب است ابراز گردد ببر نام او تا که اعجاز گردد خوشا نوکری هایمان ساز گردد هُویّت به این شکل احراز گردد به نامش اگر صبح آغاز گردد زِ کارم هزاران گره باز گردد دعایی کند گر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih تو آن رنگ و بوی بهاری که مانده ... زِ شمس الشموس آن نگاری که مانده من و سینۀ بی قراری که مانده تو و بخششِ بی شماری که مانده به جز نوکری چیست کاری که مانده؟ به قربان این یادگاری که مانده... زِ زهرا و حیدر ، جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih جز این خانواده به کس دل ندادم که این خانه بوده است باب المرادم مرا مادرم نوکری داد یادم برای غلامیِّ این خانه زادم به فکر زیارت اگر اوفتادم مقیّد به رفتن زِ باب الجوادم شفیع است محشر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih زِ ماهِ رخش نور تابیده می شد طراوت به آفاق پاشیده می شد اگر شاخصِ جود سنجیده می شد شهِ کشور جود نامیده می شد گر از بخشش و جود پرسیده می شد همه در امامانِ ما دیده می شد ولی بیشتر در جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih ازل تا ابد از خدایش سلامش یَمِ علم ، می بارد از هر کلامش زِ دست رضا ریخته مِی به جامش صفاتش هویداست از رویِ نامش کند ماه سجده به هر صبح و شامش نگنجد فقط ذره ای از مقامش به هفتاد منبر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih دگر روز آمد شبِ تار رفته دگر خواب از چشم بیدار رفته دلم هر کجا در پِیِ یار رفته نه یک بار و ده بار ، صد بار رفته جمالش گمانم به کرار رفته و در زُهد و تقواش انگار رفته به موسی ابن جعفر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ رسیدی بین آغوش رقیه در شعف باشی رسیدی تا برای بوسه ی عمه هدف باشی علی اکبر رسید و چون عقیق دست بابا شد ولی تو آمدی در دست او دُرِّ نجف باشی گرفتی خو تو با بوی عبای حضرت ساقی تو باید مثل مروارید در قلب صدف باشی علی حق است و حق هم باعلی من خوب می دانم که تو معیار حق هستی اگر در هر طرف باشی تویی که از پر جبریل پیراهن به تن داری بنازم هیبتی مثل عمو جانت حسن داری @hosenih نوشته بر سر هر طاق و هر منبر، علی اصغر تو هستی ساقی و خم و می و ساغر، علی اصغر رقیه گوشه ای او را به روی پاش می گیرد و می خواند که ای همبازی خواهر، علی اصغر تویی که با نوازشهای پیغمبر صفا کردی شدی در بند آغوش علی اکبر، علی اصغر ربابه بوسه های پشت هم می زد به لبهایت تو هستی آشنا با بوسه ی مادر، علی اصغر ز رویت موج می زد هیبت مردانه ی حیدر چه غوغا می کنی ای بچه شیر خانه ی حیدر @hosenih برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد زمین از قطره های اشک مشتاقانه دریا شد چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری قیامت زودتر از موعدش انگار بر پا شد چنان باب الحوائج می شوی کز مهر و احسانت غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد تویی که پیش پاهایت پر پروانه می ریزد کسی بی بردن نامت ز جایش بر نمی خیزد @hosenih زمین دور سرم چرخید و شعرم را رها کردم برای مادرت نذر عجیبی ادعا کردم که شاید عاقبت روزی کنار این حسینیه مکانی را به عنوان "ربابیه" بنا کردم دلم می خواست روزی خادم صحن شما باشم نمی دانم چرا اینگونه نذرم را ادا کردم تویی باب الحوائج، استجابت می کنی ما را فقط با چشم بارانی دعا کردم دعا کردم شب عید است و ما هم نوکر آل عبا هستیم کرامت کن که ما چشم انتظار کربلا هستیم... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم تقدیم به ▶️ پسرم وقت درد و دل داری؟ که هوایم دوباره بارانی است حال و روز تو را نمی دانم حال و روزم همانکه می دانی است @hosenih چقدر طول می کشد امشب به گمانم سحر نخواهد شد شرح موی سپید مادر تو به همین مختصر نخواهد شد @hosenih بگذار پیش از اینکه با دل تو حرفی از غصه ها بگویم من با کمی اشک و گوشهء چادر روی ماه تو را بشویم من @hosenih با همین بوسه از روی عکست کام خود را عسل کنم مادر در خیالم همیشه می خواهم که خودت را بغل کنم مادر @hosenih خاطرت هست لحظهء رفتن آمدی مهربان در آغوشم عطر پیراهنت به یادم هست خنده ات کی شود فراموشم @hosenih چند سال است که رفته ای و هنوز چشم در راهم ای گل پرپر هر کسی زنگ خانه را بزند به گمانم تو آمدی دیگر... @hosenih تو کجایی که از تنت حتی یک نشانی و یک پلاکی نیست استخوانی ؟ چفیه ای ؟ عکسی ردپا یا که مشت خاکی نیست @hosenih تو کجایی که هر شب جمعه من نگردم بهشت زهرا را تو کدامین شهید گمنامی تو بگو پاسخ معما را @hosenih تو کجایی عصای پیری من باری از دوش خسته ام کم کن خبری از شهادتت برسان پسرم مادر شهیدم کن @hosenih راستی کسی به توگفته مادرت بسکه خون دلها خورد کم کم از دوری تو دق کرد و گل چادر نماز او پژمرد @hosenih پدرت را خدا بیامرزد مثل یعقوب ماجرایی داشت گریه می کرد در غمت اما در دل خویش کربلایی داشت @hosenih گریه می کرد قد رعنا را گریه می کرد آه بابا را لحظه ای بی قرار می شد و بعد گریه می کرد ارباًاربا را ... @hosenih بی سبب نیست هر زمان هرجا خوانده اند روضه ی جوانش را با تمام وجود حس کردم تو علی اکبری و من لیلا @hosenih لحظه های نماز صبح است و جا نمازم به دست لرزانم رو به قبله سلام خواهم داد به امام غریب و عطشانم ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ دلدادگان این جا زیارت گاه عشق است ای راهیان نور این جا راه عشق است این جا همان بیت الحرام بندگی هاست اینجا محل پشت پا بر زندگی هاست @hosenih این جا سر تعظیم دارد ماه و خورشید نور خدا را می توان با چشم دل دید این جا همان میعاد گاه عاشقان است راه عبور مهدی صاحب زمان است این جا سحر هایش صدای آه دارد گویا علی سر در میان چاه دارد @hosenih این جا پر از عشاق سرگردان صحراست این جا صفای صبح گاهش نام زهراست این جا قنوت هر شبش مهتاب دارد دیدم هزاران زمزم پر آب دارد این جا لباس خاکی، احرام طواف است سرهای خونین روی دست، جای کلاف است @hosenih این جا خریداران یوسف سر جدایند حجاج این صحرا به دنبال منایند اینجا زیارت ها دهد بوی شهادت اصلی ترین نامش بود کوی شهادت این جا همه با غیرتان یک حرف دارند از ماجرای کوچه عمری بی قرارند @hosenih این جا همه تنها به فکر انتقامند در فکر آن فریادهای ناتمامند این جا همه از داغ سیلی ناله دارند بر سینه داغ یار هجده ساله دارند این جا همه سربند یا زهرا ببندند نگذاشتند دست امامی را ببندند @hosenih اما خدا را می دهم سوگند این جا بر چادر خاکی و بر پهلوی زهرا ما را شبیه گل ازین عالم بچیند پای رکاب مهدی اش خونین ببیند ای کاش من هم در هوایش پر بگیرم بوسه ز دستش با تن بی سر بگیرم @hosenih گر چه گنه کارم به پایش خار هستم من هم خریدار نگاه یار هستم آقا بزرگی کن دگر ما را سوا کن ای جبهه ما را راهی کرب و بلا کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ جنگ یک جدول تناسب بود، تا جوابش همیشه این باشد پدرم ضربدر چهل درصد، حاصلش بخش بر زمین باشد عده‌ای را ضریب منفی داد، عده‌ای را به هیچ قسمت کرد تا هر آن کس که سوء نیت داشت، تا ابد زیر ذره‌بین باشد @hosenih یک نفر فکر آب و خاک که نه، در پی نان و آب بود از جنگ خطر جبهه را خرید به جان، تا پس از جنگ خوش‌نشین باشد یک نفر پشت خاکریز خودی، لشکرش را که در محاصره دید سر خود را گذاشت روی زمین، تا دعاگوی سرزمین باشد یک نفر فارغ از معادله‌ها، بی‌خیال تمام مشغله‌ها روی میدان مین قدم زد تا، ته این سطر نقطه‌چین باشد @hosenih در جواب کسی که می‌گوید، پدر از جنگ دست پر برگشت هر دو تا آستین او خالی‌ست، تا جوابش در آستین باشد هم‌قطار پدر که عکاس است، گفت در هشت سال جبهه و جنگ حسرتش ماند بر دلم یک بار، پدرت رو به دوربین باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بين ملکوتيان چه نامش نامی‌ست می‌آيد و با آمدنش پيغامی‌ست @hosenih اين گونه غريب و بی‌نشان می‌آيد تا گويد هر چه هست در گمنامی‌ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ دل دوباره عشق قسمت کرده است یاد کاوه، یاد همّت کرده است یاد سرداران بی سر کرده است یاد بدر و یاد خیبر کرده است @hosenih یاد مجنون و شلـمچه کرده است یاد غوغای حلبچه کرده است یاد فکّه، یاد مهران کرده است یاد نجوا‌های چمران کرده است یاد سربندهای یا زهرا(س) بخیر یاد آن دل‌های چون دریا بخیر @hosenih یاد آن نام آوران بی‌ریا یاد آن جان بر کفان جبهه‌ها یاد سنگرهای توأم با صفا نیمه شبها ذکر حقّ، یاد خدا یاد سرباز شهید بی‌پلاک یاد آن تن‌های افتاده به خاک ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ مسافران طلاییه جاده بی خطر است نیاز راهنما نیست، عشق راهبر است مسافران طلاییه سعیکم مشکور در این مسیر شما را شهید همسفر است @hosenih مسافران طلاییه ای بلاجویان سفر بخیر که اینجا کرانۀ ظفر است کنید از عملیات بدر و خیبر یاد که ذکر اهل ادب یادوارۀ هنر است اگر چه شد سپری بیست سال از آن دوران ولی هنوز شکوه حماسه در نظر است @hosenih سلام باد به ایثار کشتگان وطن که کارنامۀ آنان همیشه معتبر است موحدان به حرم بی وضو نمی آیند همین مکان حرم محرمان مفتخر است مسافری که سفیر سفارت عشق است به هر کجا که رسد طنینش پی خبر است @hosenih خبرنگار محبت شوید ای یاران که جبهه سنگر قربانیان نامور است زلال، خاک طلاییه همچو آب طلاست نه بلکه ارزش این خاک بیشتر ز زر است به وعده گاه شهیدانتان خوش آمده اید که میزبان شما خود امام منتظر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ الهی به آنان كه پرپر شدند پر از زخم‌های مكرر شدند به آنان كه "همت" مثال آمدند به شوق حريم وصال آمدند @hosenih به آنان كه چون پرده بالا زدند قدم در حريم تماشا زدند به آنان كه كارون خروش آمدند چنان خون كارون به جوش آمدند به آنان كه امروز، فردايی‌اند به آنان كه فردا، تماشايی‌اند به آنان كه رفتند تا "ما" شوند و آئينه‌داران فردا شوند به آنان كه زخمی‌ترين بوده‌اند شهيدان ميدان "مين" بوده‌اند @hosenih به آنان كه بالی رها داشتند گذرنامه‌ی كربلا داشتند به آنان كه چون شمع‌ها سوختند چراغ شهادت بر افروختند به آنان كه مردان دين بوده‌اند قرار زمان و زمين بوده‌اند ز تكبير آن دم كه دم می‌زدند سكوت زمان را به هم می‌زدند به آنان كه از مهر فرزند خويش بريدند يكباره پيوند خويش بريدند تا عاشقی گل كند سفر در مدار تغزل كند @hosenih بريدند تا عشق جاری شود كه از عاشقی پاسداری شود همانان كه روح روان داشتند سفرنامه‌ی آسمان داشتند همانان كه دلداده‌ی او شدند كبوتر كبوتر، پرستو شدند پرستو، پرستو، فراز آمدند و بی‌سر، سرافراز، باز آمدند... شب عاشقی را رقم می‌زدند همانان كه بر "مين" قدم می‌زدند از آنان كه تنها "پلاكی" به جاست كمی استخوان، مشت خاكی به جاست @hosenih الهی به آوازه‌ی اين حريم به هورالهويزه به هورالعظيم به دشتی كه پيوسته عباس داشت كه بی‌دست هم خيمه را پاس داشت به رمزی كه چون نام خيبر گرفت غريبانه از ما برادر گرفت خبر بود و تكرار خمپاره‌ها جگرگوشه‌ها، پاره پاره رها خطر پشت هر لحظه پا می‌گرفت ز ياران ما دست و پا می‌گرفت و آن لحظه‌هايی كه خمپاره شصت ميان نماز عزيزان نشست @hosenih نمازی كه يک ركعتش پاره شد تشهد پر از موج خمپاره شد به آنان كه بر دوست، مهمان شدند و در ساحت عشق، "چمران" شدند... كجايند مردان والفجر هشت كه از خونتان دشت گلپوش گشت كجايند مردان فتح‌المبين كجايند اسطوره‌های يقين ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اسم شناسنامه‌ای‌ات جا به جا شده یک گوشه چسب خورده و جایی جدا شده اصلا درست نیست که تو دست برده‌ای... اصلا چطور سن تو این گوشه جا شده؟ @hosenih حالا بلند قد تر و زیباتر و بزرگ مردی جسور جای تو از عکس پا شده تو توی این لباس نظامی عقاب نه یک غنچه بین این همه گل‌های وا شده دل جزء کوچکی است برای رها شدن وقتی که ذره‌ذره تنت مبتلا شده دستت منوری شده در بادهای داغ دستی که خسته از قفس شانه‌ها شده @hosenih امواج رادیو سر هم جیغ می‌زنند صالح شهید... نه... نشده... یا چرا شده در آخر تشهد مادر خبر رسید جبران چند سال نماز قضا شده؟ زن‌های خانه کفش تو را جفت می‌کنند پایت اگرچه طعمه‌ی خمپاره‌ها شده مردان بر آب روان حجله ساختند دستان خواهر تو سرخ از حنا شده @hosenih حالا شناسنامه‌ی تو سنگ ساده‌ای است آن جا به نام کوچک تو اکتفا شده این گونه تکه‌های اونیفرم خونی‌ات پرچم برای صلح در این روستا شده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از زخم شناسنامه دارند هنوز در مسجد خون اقامه دارند هنوز @hosenih آنان همه از تبار باران بودند رفتند ولی ادامه دارند هنوز ⏭ سرتاسر شهر با تو عطر آگين است لبخند تمام كوچه‌ها غمگين است @hosenih امروز كه بر دوش تو را می‌برديم تابوت سبک ولی غمت سنگين است ⏭ پاييز پيام كوچ برگی سرخ است خنديدن گل زير تگرگی سرخ است @hosenih بر لاله چرا كفن بپوشم، وقتی زيبايی زندگی به مرگی سرخ است ⏭ با آنكه شكسته‌ايم، بر می‌خيزيم عهدی‌ست كه بسته‌ايم، بر می‌خيزيم @hosenih هر بار كه نام عشق را می‌خوانند هر جا كه نشسته‌ايم، بر می‌خيزيم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از تو یک تکه پلاک و استخوان آورده است باد تابوتی پر از رنگین کمان آورده است چشم‌هایت کو؟ دل تو که برایم می‌تپید آن دو تا دستی که هر شب خانه نان آورده است @hosenih مادرم هر صبح بعد از تو سر سفره، گلی جای خالی همان یک استکان آورده است خواب می‌بینم که می‌گویی خدا ما را فقط توی این دنیا برای امتحان آورده است @hosenih خوش به حال دست‌هایی که برای بال تو لحظه‌ی سرخ شهادت آسمان آورده است نیستی و بی‌تو من امروز می‌دانم که جنگ چون تویی تعداد مرد قهرمان آورده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ، (زبانحال همسر با شوهر شهیدش) ▶️ از تو می گفتند یارانت؛ چنین افتاده است!... مثل یک انگشتری را که نگین افتاده است! آه؛ خوشحالم که دستم بین دستان تو بود دست‌هایی را که بعداً روی مین افتاده است @hosenih با تنت، خمپاره و راکت چه‌ها کرده است که هم لباست سوخته، هم آستین افتاده است؟! مطمئنم باز در هنگامه‌ی جان‌دادنت بر لب پروردگارت"آفرین!" افتاده است سال‌ها رفته است؛ عکس تو جوان مانده است و من آه؛ از پیشانی‌ام تا چانه چین افتاده است این وصیت‌نامه از دلتنگی‌ام کم می‌کند حرف‌هایی را که عمری بر زمین افتاده است @hosenih مثل حُر در لحظه‌های واپسین برگشته‌ام در دل کافر به یک اعجاز دین افتاده است من تو را از دست دادم؟!... نه! به دست آورده‌ام! از تو در دامان "ایمانم"،" یقین" افتاده است! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ، مرحوم ▶️ اتل متل یه بابا دلیر و زار و بیمار اتل متل یه مادر یه مادر فداكار اتل متل بچه‌ها كه اونارو دوست دارن آخه غیر اون دوتا هیچ كسی رو ندارن @hosenih مامان بابا رو می‌خواد بابا عاشق اونه به غیر بعضی وقتا بابا چه مهربونه وقتی كه از درد سر دست می‌ذاره رو گیجگاش اون بابای مهربون فحش می‌ده به بچه‌هاش همون وقتی كه هرچی جلوش باشه می‌شكنه همون وقتی كه هرچی پیشش باشه می‌زنه غیر خدا و مادر هیچ‌كسی رو نداره اون وقتی كه باباجون موجی می‌شه دوباره دویدم و دویدم سر كوچه رسیدم بند دلم پاره شد از اون چیزی كه دیدم بابام میون كوچه افتاده بود رو زمین مامان هوار می‌زد شوهرمو بگیرین @hosenih مامان با شیون و داد می‌زد توی صورتش قسم می‌داد بابارو به فاطمه، به جدش تو رو خدا مرتضی زشته میون كوچه بچه داره می‌بینه تو رو به جون بچه بابا رو كردن دوره بچه‌های محله بابا یهو دوید و زد تو دیوار با كله هی تند و تند سرش رو بابا می‌زد تو دیوار قسم می‌داد حاجی رو حاجی گوشی رو بردار نعره‌های بابا جون پیچید یهو تو گوشم الو الو كربلا جواب بده به گوشم مامان دوید و از پشت گرفت سر بابا رو بابا با گریه می‌گفت كشتند بچه‌هارو @hosenih بعد مامانو هلش داد خودش خوابید رو زمین گفت كه مواظب باشین خمپاره زد، بخوابین الو الو كربلا پس نخودا چی شدن؟ كمک می‌خوایم حاجی جون بچه‌ها قیچی شدن تو سینه و سرش زد هی سرشو تكون داد رو به تماشاچیا چشماشو بست و جون داد بعضی تماشا كردن بعضی فقط خندیدن اونایی كه از بابام فقط امروزو دیدن سوی بابا دویدم بالا سرش رسیدم از درد غربت اون هی به خودم پیچیدم @hosenih درد غربت بابا غنیمت َنبرده شرافت و خون دل نشونه‌های مرده ای اونایی كه امروز دارین بهش می‌خندین برای خنده‌هاتون دردشو می‌پسندین امروزشو نبینین بابام یه قهرمونه یه‌روز به هم می‌رسیم بازی داره زمونه موج بابام كلیده قفل در بهشته درو كنه هر كسی هر چیزی رو كه كشته یه روز پشیمون می‌شین كه دیگه خیلی دیره گریه‌های مادرم یقه‌تونو می‌گیره @hosenih بالا رفتیم ماسته پایین اومدیم دروغه مرگ و معاد و عقبی كی می‌گه كه دروغه؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دهم ماه رجب، عیدِ جواد، ابن رضاست عطر ریحانه ز ریحانه در امواج فضاست بـه رضا دسته گلی کرده خداونـد عطا که گلستان وجود از نفسش روح فزاست این جواد است، جواد است، جواد است، جواد که همان بحر وسیع کرم و جود خداست خط و خالش همه آیات خداوند مجید طاق ابروش، همان قبلۀ ارباب دعاست نـه فقط نـام محمد که ز سر تـا قدمش خلق وخوی وشرف وقدر محمد پیداست @hosenih روی نادیده بـه رویش همه لبخند زنید رونمایش گل لبخند عروس زهراست ذره‌ای بوده ز خورشید جمالش خورشید قطره‌ای خُرد ز دریای عطایش دریاست کرم از روز ازل سائل کـوی کرمش جود تا شام ابد بر در این خانه گداست جان مرده شود از فیض نگاهش زنده خاک زوّار درش بر دل بیمار، شفاست کوثر حجت هشتم که ده مـاه رجب آفتاب رخ او قلب رضا را آراست نام نیکوش محمد، لقب اوست جواد تـقی متقی و روح بـلند تـقواست @hosenih هشت دریای ولایت بـود اینش گوهر گوهری که سه دُرّ درج شرف را دریاست همچو قرآن محمد به سردست علی است جان عالم بـه فدایش که شبیه باباست رخ رضا، حُسن رضا، خلق رضا، خوی رضا پای تا سر همه مرآت کمالات رضاست کاظمینش حرم امن الهی شب و روز حرمش کعبۀ دل، قبلۀ ارباب دعاست وسعت ملک خدا دایرۀ رحمت اوست همه جا ملک خدا، جایی اگر نیست کجاست؟ پور اکثم چو به پیش سخنش گشت ذلیل مرگ خود را ز خدا زادۀ هارون می‌خواست @hosenih در پی مسئله‌ای داد هزاران پـاسخ که علومش همه میراث رسول دو سراست طفل نـه ساله بـه کل علما فـائق شد این قبا جز بـه قد آل علی نایـد راست وسعت هفت سپهر است بـه ظلِ علمش سایۀ او به سر مهر و مه و ارض و سماست داد یک دم خبر از سِرّ ضمیر مأمـون شاهدم قصه آن ماهی و ابر است و هواست آنـکه فرمود رضا من بـه فـدایت گردم چه بگویم به ثنایش به خدا فوق ثناست قصۀ آمدن و رفتـن او در عالـم گر بـه تاریخ ببینید شبیه زهراست ای شما شیعه اثنی عشری فخر کنید همه گویید جواد ، ابن رضا رهبر ماست زان سبب در دو جهان اشرف مخلوقاتید که تولای علی مکتب و آیین شماست این ولایت که خدا کرده عطایت"میثم" گر به فردوس کنی روز جزا ناز رواست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih