eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
307 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سردر این خانه ها با ما و پرچم باخودت دسته سینه زنی با ما ولی دم با خودت روزی اشک تمام نوکران هم باخودت واقعاً دلواپسیم آقا محرم باخودت از عزاداران آن آقای عطشانیم ما @hosenih رفته رفته نالۀ مظلوم دارد میرسد مادری با کودکی معصوم دارد میرسد آه آه خواهری مهموم دارد میرسد خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد از غم انگشترش پاره گریبانیم ما @hosenih چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب جای او شمر آمده بالاسرش یابن شبیب آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم سایه ات تا بر سرم باشد خدا را شاکرم دیگر از امروز یک لحظه مشو از من جدا تو شبیه کعبه باش و من شبیه زائرم در نماز شب دعا کردم نبینم داغ تو تو سلامت باشی اما من بمیرم حاضرم @hosenih تو به فکر حنجرت باش و غم من را مخور دختر زهرایم و در حفظ معجر ماهرم دست خود روی سرم بگذار و یا ستار گو بوی خاک چادر مادر گرفته چادرم ناز کم کن ای نگار نازنینم یاحسین ترس من این است داغت را ببینم یا حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همرهان بار گشایید که مقصد اینجاست بخدا قتلگه آل محمد اینجاست کربلایی که شنیدید ز جدم، همه دم خود گواه است،که غمخانة احمد اینجاست بعدِ آوارگی و رانده شدن از حرمم حرم فاطمه و مَلجأ و مشهد اینجاست @hosenih هیچکس خسته نباشید به این خسته نگفت تا بدانیم که جای غمِ بی حد اینجاست چشم بارانیِ زینب بخدا شرح دهد خونم آنجا که به گودال بریزد اینجاست بعد از آن عصر،که هفتاد و دوتن کشته شوند آن زمینی که ز مرکب تنم اُفتد اینجاست @hosenih آن زمینی که پس از قتلِ جوانان بهشت بر تنِ من بزند نیزة ممتد اینجاست نالة غربتِ من هر چه فراتر برود باز آنجا که یکی یار نیاید اینجاست قتلگاهی که کنارِ بدنِ بی سرِ من ناله و زمزمة فاطمه آید اینجاست @hosenih زینب آنجا که پس از کشته شدن،از بدنم نیزه و خنجر و شمشیر درآرَد اینجاست اکبر و قاسم و عباسِ مرا سر بِبُرند سرم آنجا که سرِ نیزه سپارد اینجاست رأسها میرود از کرب وبلا،کوفه و شام و بدنها همه بر خاک بماند اینجاست با عبور از تَهِ گودال، پریشان و اسیر زینب آنجا که ز رَگ بوسه بگیرد اینجاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده اند میدهد مولا شفا با ما بیاید کربلا زادۀ ام البنین سرباز گیری میکند گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا @hosenih دعوت از مولاست هر کس طالب مهمانی است میزند هاتف صدا با ما بیاید کربلا جامهٔ ماتم بپوش ای دل مُحَرّم آمده گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا بُعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست آمده اهل سما با ما بیاید کربلا @hosenih زشت و زیبا را در این بازار با هم میخرند شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده ام شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا @hosenih من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا @hosenih هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا با خدای کعبه عهد کربلایی بسته ام تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلم گرفته باز اي خدا، آه سوز بده سوز جگر مرا آه تا به هوايش بشوم فدا آه يا كه شوم كشته ی بي هوا آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih هلاك شاهم و خراب سقا مست حسينم از شراب سقا دست من و لطفِ جواب سقا كاش نراند ز حرم مرا آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih ستاره هاي آسمان طه فرشته هاي خاندان زهرا دلاوران دودمان مولا كجا روند اين همه... كجا؟ آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih قاطبه ی قافله، اهل دعا بر لبشان زمزمه ی ربّنا همنفس اين همه روح رها فاطمه محبوبه ی مصطفي آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih گاه عقيله رو كند به سقا گاه به سوي لاله روي ليلا گاه بگويد به حسين زهرا دور مشو ز محملم... بيا آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih پشت قدِ برادران زينب آه، نگاه نگران زينب قافله ی اشك روان زينب راوي درد است و غم و بلا آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih ملتهبم به التهاب زينب مضطربم ز اضطراب زينب فداي ديده ی پرآب زينب ذكر لبش حسين... يا اخا آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih چقدر كودكان با ملاحت كنار مادران در استراحت مخدّرات با خيال راحت بي خبر از بلا و ابتلا... آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih داغ عزيز ديدن و... شكستن دل ز خوشي بريدن و... شكستن زخم زبان شنيدن و شكستن آه ز روزگار بي وفا آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih چه گويم از درد و غم و بلا؟... وای خيمه و هجمه هاي ناروا وای هجوم دشمنان بي حيا... وای حراميان و حرم خدا... آه حسين آمده به كربلا آه @hosenih از آن طرف سري به نيزه بالا از این طرف تني به روي صحرا دور ز غيرت نگاه سقا شكست حرمت حرم... خدا آه حسين آمده به كربلا آه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ محرّم، اشک و روضه، شور و هيأت هواي پر زدن، شوق زيارت @hosenih اگر تا کربلا رفتی دل من مشو راضی به کمتر از شهادت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر سینۀ خود میفشارم زانوی غم را وقتی که بی تو باز می بینم محرم را صاحب عزا با دست های خویش کوبیدی بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را @hosenih ای آسمان چشمۀ جوشان اشک خون پربارتر کن بارش این اشک نم نم را هرشب میان کوچه ها بر سینه خواهی زد وقتی که می خوانند شور و نوحه و دم را بر رشتۀ پرچم دخیل گریه می بندم آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را @hosenih با اذن زهرا اذن مولا اذن پیغمبر با اذن تو پوشیده ام این رخت ماتم را دلشوره دارم اربعینم را همین اول امضا کن آقاجان برات کربلایم را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رميده ايم بيا و شكار كن ما را به نوكري خودت اختيار كن ما را به پاي آبله دار پياده گان حرم بيا به كشتي عشقت سوار كن ما را @hosenih اگر چه چشمه اشك است چشم نوكرتان به پاي كوه غمت آبشار كن ما را دو چشم اگر كه بگريند تيغه دو لبند به حرمت پدرت ذوالفقار كن ما را عوض نمي شوم الا به كيمياي نگاه چنان زهير به عشقت دچار كن ما را قسم به موي سپيد حبيب،شاه غريب شهيد راه محبت دوبار كن ما را اگر به درد خودت هم نخورد اين دل سنگ ببر مدينه و سنگ مزار كن ما را @hosenih به"مجلسي"كه در آن از"بِحار"مي خوانيم به اذن مادرت ابر بهار كن ما را مگر نه اينكه سرت دست نيزه دار افتاد بيا و ملعبه نيزه دار كن ما را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنچنان که بارش باران نم نم دیدنی است چشم خیس گریه کن های شماهم دیدنی است هم نزول حضرت جبریل سوی روضه ها هم گدایی کردن امثال حاتم دیدنی است اکثر ایام گرچه خالی از زیبایی است چهره این شهر در ماه محرم دیدنی است @hosenih ظاهر آراسته خوب است اما این دهه صورت زخمی و موی نامنظم دیدنی است می شود معشوق با لبخند زیباتر ولی چهره ی هرعاشقی همراه با غم دیدنی است صحنه ای از مرقدت نقش است در اندیشه ها کربلا بالای گنبد موج پرچم دیدنی است @hosenih مثل آن روزی که یک عاشق به دلبر میرسد لحظه پیوستن شاه و گدا هم دیدنی است عشق بازی از نگاه مسلم و حر و حبیب باغریبی، سر به زیری، قامت خم دیدنی است یا غیاث المستغیثین منی هنگام مرگ میزبانی تو در آن واپسین دم دیدنی است @hosenih درمیان نامه اعمال در محشر فقط روزهایی که برایت گریه کردم دیدنی است کاش میفهمید اهریمن که در ملک وجود حلقه خاتم به دست شاه عالم دیدنی است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عجیب هیئتِ تو بوی کربلا دارد چقدر حال و هوای حرم صفا دارد میان روضۀ تو بوی سیب میآید و بعد، رایحۀ قتلگاه را دارد صدای نالۀ زهرا بگوشِ دل برسد نوای مادرتان ذکر آشنا دارد @hosenih همین که زمزمۀ یا بُنَیَ می پیچد زبان بگیر،که زهرا به ما دعا دارد فرشته ای بنویسد،بهشتِ ما اینجاست بهشت،اینهمه لطف و صفا کجا دارد خدا گُواه که اینجا،بزرگ و کوچکِ مان نوای صوت حزین را، ز نینوا دارد @hosenih قسم به گریۀ پایینِ پای اربابم که چشمِ ما ز علی اکبر این بکا دارد همین اقامۀ روضه،مدافعِ حرم است سِلاحِ گریه،مهماتِ جبهه ها دارد به خون سرخ شهیدان که اَمنیت بخش است حرم،هزار سپاه از قبیلِ ما دارد @hosenih تمام فتنۀ دشمن علیه پرچمِ ماست حسین،لشگر آماده هر کجا دارد و این پیام،به اردوی دشمنان برسد حذر کنند ز ایران! که کربلا دارد گِره به اَبروی آقای ما اگر افتد قرار کِی به حرم ،دشمن منا دارد به اقتدار علی پشت رهبرم گرم است ز بسکه عشق،به اربابِ خود رضا دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ فغان می زد که یارب، خاک این صحرا نبود ای کاش و آغوشش به روی کاروان ها وا نبود ای کاش زمین کربلا برخواست برپا، نیزه ها را دید و باخود گفت امروز مرا فردا نبود ای کاش @hosenih یقین تکلیف طفلان با عطش اینگونه روشن بود فراتی هست این جا،پیش رو اما نبود ای کاش فرات مست را می دید و خاک کربلا می گفت رقیه انتظارش از عمو بالا نبود ای کاش دو جفت گوشواره لااقل از آن سوی معجر به لاله های گوش دختری پیدا نبود ای کاش سه شعبه تیر را می دید و باخود زیر لب می خواند ربابی هست این جا که، چنان لیلا نبود ای کاش چه می شد که نبود اصغر در این لشگر اگر هم بود سفیدی گلویش این قدر زیبا نبود ای کاش @hosenih هزاران مرد تیر انداز را می دید و هی می گفت علمدار حسین این قدر بی پروا نبود ای کاش نقاب و معجر و خلخال،با خود آرزو می کرد اگر هم بود،بعد از ظهر عاشورا نبود ای کاش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ صد باغ غبطه می خورد حتی به صحرا خورشید وقتی می گذارد پا به صحرا تا پشت پای کاروان آبی بپاشد از عرش اعلا آمده زهرا به صحرا @hosenih صدبار, خورجین وعده های پوچ مردم یعنی میا کوفه، بیا اما به صحرا تا آرزوی نیزه ها پایان بگیرد با قاصدک ها می رود صحرا به صحرا فرقی ندارد کوفه یا شام ست مقصد دل را سپرده زینب کبری به صحرا این نینوا ، این طور سینین ست اما موسی چرا آورده هارون را به صحرا؟! فرقی ندارد که فراتی هست یا نیست کافیست آید حضرت سقا به صحرا هر سه علی را با خودش آورد تا که پای علی نشناس ها شد وا به صحرا اول قتیلش رفت میدان، با خودش گفت سر می گذارد آخرش لیلا به صحرا گودال سرخ و خیمه سرخ و گونه ها سرخ پاشیده رنگ عاشقی مولا به صحرا @hosenih طوری که زیر پا مغیلان جان نگیرد هی قطره قطره می چکد دریا به صحرا بی گوشواره پیش دختر بر نمی گشت مردی که آمد عصر عاشورا به صحرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ سایه ی هیچ یَلی با تو برابر نَبُوَد ای رکابم عباس @hosenih غیرِ من گِردِ کَسی پنج برادر نَبُوَد ای رکابم عباس ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم - ▶️ باید او بر سرِ این خاک قدم بگذارد عمه ی سادات است @hosenih پا به زانویِ علمدارِ حرم بگذارد عمه ی سادات است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پرسید از قبیله كه این سرزمین كجاست این سرزمین غم‌زده، در چشمم آشناست این سرزمین كه بوی نی و نیزه می‌دهد این سرزمین تشنه كه آبستن بلاست @hosenih گفتند: «طفّ» و «ماریه» و «شاطِیءُ الفُرات» گفتند: «غاضریّه» و گفتند: «نینوا»ست دستی كشید بر سر و بر یال ذوالجناح آهسته زیر لب به خودش گفت: «كربلا»ست طوفان وزید از وسط دشت، ناگهان افتاد پرده، دید سرش روی نیزه‌هاست زخمی‌تر از مسیح، در آن روشنای خون روی صلیب دید، سر از پیكرش جداست طوفان وزید، قافله را بُرد با خودش شمشیر بود و حنجره و دید در مناست باران تیر بود كه می‌آمد از كمان بر دوش باد دید كه پیراهنش رهاست @hosenih افتاد پرده، دید به تاراج آمده ا‌ست مردی كه فكرِ غارتِ انگشتر و عباست برگشت اسب، از لب گودال قتلگاه افتاد پرده، دید كه در آسمان، عزاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم - ▶️ کاروان آمده از راه پر از ماه چنان که طرفی در قُرُق جون و حبیب است و بریر است و در آن سو طرفی درقُرُق نافع و سعد است و زهیر است نفسِ کرببلا زیر قدم های علی اکبر و عباس فرورفت که حرف از زدن تیر و گلو رفت که مبادا دو شبِ بعد بگویند عمو رفت نفسِ کرببلا رفت فرو دم نزد این خاک و با سینه ی صد چاک فقط دید و فقط دید فقط دید و فقط زرد شد و سرخ شد و سرخ شد از آخر این حادثه ترسید @hosenih بگذارید که این بار روایت کنم از زاویه ی دید صحابه جریان را بگذارید که عابس که خودش هست به هم ریخته ی حضرت عباس روایت بکند صحنه ی جانسوز ورودیه ی هفتادو دو جان را بگذارید که در پای حبیب بن مظاهر بکنم ذبح، زمان را بگذارید که این بار نگویم که وزید آه نسیمی و دل خواهر ارباب بهم ریخت بگذارید نگویم که همان بدو ورودیه هم از گریه ی یک طفل دل آب بهم ریخت بگذارید نگویم زصدای نفس و شیحه ی ده اسب رقیه وسط خواب بهم ریخت بگذارید شبی در وسط ظهر بگوید که چنان شد بگذارید غلامی که سیاه است ولی مثل شب چارده آبستن ماه است که بالقوه ی عون است که بالفعل همان عاشق بی واهمه، جون است بگوید که حسین بن علی کرد نگاهی به علی اکبر خویش و نگران شد که همان لحظه ی اول قد ارباب کمان شد @hosenih بگذارید که امسال حبیب بن مظاهر بدهد شرح ورودیه ارباب خودش را و به تصویر کشد غصه ی اصحاب خودش را که پریشانی ارباب پریشان بکند نوکر خود را و در آن لحظه حبیب بن مظاهر برد از شرم به پایین سر خود را که به یک دست حسین بن علی در بغل آرام کشد دختر خود را و با دست دگر یکسره آرام کند خواهر خود را و نگاهش بکند بدرقه کم کم علی اکبر خود را نگذارید که امسال ورودیه شود مدخل آن روضه ی بی پرده ی گودال نگذارید که امسال ورودیه شود روضه ی بازِ دو عدد گوش و غم آن دو سه مثقال @hosenih نگذارید که بر تل برود خواهری از حال نگذارید که آن چکمه به هرجا بنشیند نگذارید که این مرتبه بالا بنشیند نگذارید که با پا بنشیند نگذارید که بر سینه ی آقا بنشیند نگذارید که خواهر همه ی فاجعه را آه ببیند و پس از شمر،سنان را وسط راه ببیند و سکینه بغلش گاه نبیند چه شد و گاه ببیند نگذارید که امسال ببرد ز قفا شمر گلو را نگذارید که امسال ورودیه فقط شمر بگیرد سر و مو را و سنان بر سر نیزه بنشاند سر اورا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عباس آمده است و علی اکبر آمده است وقتی رباب هست علی اصغر آمده است جمعند خانواده زهرا کنار هم اینجا برادری است که با خواهر آمده است @hosenih یک سو رسیده لشکری از کوفه سی هزار یک سو عزیز فاطمه بی لشکر آمده است صفین دیده اند که با دیدن حسین آه از نهاد این همه لشکر برآمده است از بس شبیه، هرکه رسیده است گفته است ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است حرف از فدک که نه سخن از غصب مهریه است! با بچه های فاطمه آب آور آمده است گیرم فرات بخل کند چشم ما که هست رودی کشیده ایم که از کوثر آمده است @hosenih زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است شاید به شام می رسد این ره که هر زنی در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این زمین داغ به دل میدهد آخر..‌. برویم در من آشوب شده جانِ برادر برویم خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم @hosenih حنجر نازک شش ماهه شبیه است به گل میشود سخت در آغوش تو پرپر... برویم کینه دارند به اسمش! به خدا می آید- لشکری تشنه به خونِ علی کبر(ع)... برویم کمرت میشکند داغ برادر سخت است به أبالفضل(ع) نگاهی کن و دیگر برویم نیزه میبارد از این قومِ به ظاهر مؤمن دست هاشان همه آلوده به خنجر... برویم سایهٔ روی سرم؛ خیمه نزن! برگردیم! دل ندارم که نباشد به تنت٬ سر..‌‌. برویم بر زمین میخوری و وای بمیرم! نگذار- قتلگاهت بشود قاتلِ خواهر... برویم فکر گودال مرا سخت به هم میریزد نشود غرق «بنیَّ» لبِ مادر!... برویم کرده تأثیر بر آنها به خدا نانِ حرام تا که دستی نرود جانبِ معجر... برویم @hosenih چه بگویم به گلت؟! چونکه ندارد هرگز- طاقت دوری بابا دلِِ دختر... برویم گرچه تقدیر بر این است که بی یار و غریب سمتِ داغی که شد از پیش مقدّر برویم! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چه صحنه ها که در این دشت خار می بینم چه روی داده که دائم غبار می بینم @hosenih چه روی داده از آن لحظه ای که آمده ایم تو را به غصه و ماتم دچار می بینم از آن زمان که رسیدم دلم به شور افتاد خداگواست چه در این دیار می بینم بگو کجاست؟که اینجا دلم گرفته حسین سه ساله را، ز چه رو بی قرار می بینم هنوز دیر نگشته بیا و برگردیم وگرنه، گِرد تنت نیزه دار می بینم تمام دلهره ام این شده زمین نخوری وگرنه روی تنت ده سوار می بینم خداکند نشود جسم تو لگد کوبی چو زخمهای تو، غم بیشمار می بینم @hosenih اگر برند مرا بین کوچه و بازار سر تو را وسط رهگذار می بینم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ علت اين حج ناتمام بزرگ است از طرفي هم سپاه شام بزرگ است بغض فرو خورده ي امام بزرگ است پشت سر كاروانش آب نپاشيد آه نمك بر دل كباب نپاشيد @hosenih ماند، وگفتند حاضر است كه باشد رفت، وگفتند عابر است كه باشد گريه ندارد مسافر است كه باشد آب نپاشيد مي رود كه نيايد دل به بيابان تشنه زد كه نيايد @hosenih رفت و پي اش آمدند نامه رسان ها باز همان وعده ها و خط و نشان ها كندي شمشيرها و نيش زبان ها آب نباشيد كه به آب نياز است كوفه اگر مقصد است راه دراز است! @hosenih قافله اي مي رسد غبار ندارد قافله سالار آن قرار ندارد از همه يك جور انتظار ندارد هركسي از بين راه، راه جدا كرد گاه به او دل سپرد گاه جدا كرد @hosenih صلح كه هرگز! جهاد هم برسد هيچ لشگر ابن زياد هم برسد هيچ اين كه نسيم است، باد هم برسد هيچ آب نريزيد، جام ها پر خون است عقل نشسته، ميانه دار جنون است @hosenih نسبت اين دو سپاه، يك به هزار است مشك هنوز آنطرف به دست سوار است با ترك لب چقدر مثل انار است از سر مشكش عمو ولي نگذشته آب هنوز از سر علي نگذشته @hosenih دشت پر از بوي نافه مي شود امروز گرگ از آهو كلافه مي شود امروز بر هنر عشق اضافه مي شود امروز اين سر آزاد عشق بود كه افتاد در سر ما باد عشق بود كه افتاد @hosenih سوختنِ در چرا به چشم نيامد؟ خطبه ي حيدر چرا به چشم نيامد؟ گريه ي اصغر چرا به چشم نيامد؟ پاسخ چندين هزار مسئله سرخ است آب بريزيد دست حرمله سرخ است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گرچه به غیر از حسین نور نداریم جز به زیر سایه اش حضور نداریم نیست غمش با سرور قابل تعویض جز به زیر پرچمش سرور نداریم @hosenih نوکری اش خوبترین حس غرور است ورنه که تعریفی از غرور نداریم گر چه که شیرین تر از حسین نشد خلق بی دَمِ "جانم حسین" ، شور نداریم هیأت و سینه زنی و اشک و توسل هیچ کجا این بساطِ جور نداریم چشم به جز دست با کفایت ارباب سمت دیگری دَمِ نُشور نداریم اطلُبُو الحسین مِن المهد أِلی اللَحد دور از او راحتی گور نداریم در دل ما کرده است حسین قیامت هیچ نیازی به نفخ صور نداریم @hosenih رفتن کرببلا گرفته ز ما خواب منتظریم و دلِ صبور نداریم منتظریم و به زیر این علم سرخ آرزویی سبز ، جز ظهور نداریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای به زینب دل و دلدار بیا برگردیم پسر حیدر کرار بیا برگردیم تا رسیدیم به اینجا به دلم بد آمد پسر فاطمه این بار بیا برگردیم @hosenih ترسم این است در این دشت مبدل سازند روز ما را به شب تار بیا برگردیم ترسم این است که یک روز نباشی و شود خیمه ها بر سرم آوار بیا برگردیم بین گهواره چه آرام علی خوابیده تا نشد طفل تو بیدار بیا برگردیم من به این دشتِ بلا حس عجیبی دارم حرمله می رسد انگار بیا برگردیم به روی دوش علمدار ببین دختر را تا به پایش نرود خار بیا برگردیم نکند آب به روی حرمت بسته شود هر چه مشک است تو بردار بیا برگردیم حیفِ رخسار علی اکبر لیلا ، حیف از قد و بالای علمدار بیا برگردیم @hosenih کوفیان رحم ندارند برادر نَشَوی بین گودال گرفتار بیا برگردیم همۀ خلق بدهکار تو هستند حسین می شود شمر طلبکار بیا برگردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آخرش چشم تر تو خواهرت را میکشد غربت نا باور تو خواهرت را میکشد آن سیاهی مقابل ازدحام دشمن است خلوت دور و بر تو خواهرت را میکشد @hosenih هم جوان هم نوجوان هم کودک و هم پیرمرد سن و سال لشکر توخواهرت را میکشد من خودم غمگینم و لبریزم ازدلشوره ها اضطراب دختر تو خواهرت را میکشد بر تمام اسب هاشان آب دادی منتها تشنگی اصغر تو خواهرت را میکشد شد رکابم پای او هنگام پایین آمدن غیرت آب آور تو خواهرت را میکشد کرد اسفندی برایم دود و دستم راگرفت عمه جان اکبر تو خواهرت را میکشد باورش سخت است پایان قرار ما دوتاست روزهای آخر تو خواهرت را میکشد بیگمان این خاک تعبیرِهمان خواب من است بر فراز نی سر تو خواهرت را میکشد از دم شمشیرها سهمی به جسمت میرسد پاره های پیکر تو خواهرت را میکشد @hosenih روزگاری بوسه اش می زد پیمبر آه آه سرنوشت حنجر تو خواهرت را میکشد واقعاًسخت است فکرش رانمیخواهم کنم ناله های مادر تو خواهرت را میکشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از راه دور هاله ی نوری رسیده است یک کاروان فرشته و حوری رسیده است مشغول ذکر و راز و نیازند با خدا گویا کلیم باز به طوری رسیده است @hosenih مهتاب رو گرفت، که زینب رسیده است بر چشم خود ستاره حجابی کشیده است از بس که این چراغ عفیف و منوّر است پروانه نیز سایه ی او را ندیده است @hosenih تا پا زمین گذاشت دل آسمان گرفت قلب علی و فاطمه هم در جنان گرفت آیات ابتدایی مریم نزول کرد یحیی به نیزه رفت و مسیحا زبان گرفت @hosenih زینب ز روی ناقه ی خود تا بلند شد آه از نهاد حضرت زهرا بلند شد تا که صدا زدند رکابی بیاورید فوراً جناب حضرت سقا بلند شد @hosenih آرام پرده را علی اکبر کنار زد قاسم غبار بادیه با پر کنار زد ارباب با قرائت والشمس و والضحی پوشیه را ز روی مطهر کنار زد @hosenih پا بر زمین گذاشت، دلش بی قرار شد قلبش به غصه های فراوان دچار شد نم نم به گریه آمد و چون ابر نوبهار نم نم شروع کرد، ولی زار زار شد @hosenih اینجا کجاست؟ چرا سر من تیر می کشد ذره به ذره پیکر من تیر می کشد فکری برای خواهر خود کن، برادرم دارد تمام معجر من تیر می کشد @hosenih شأن نزول این همه آیه شنیدنی است تعبیر خواب کودکی من ندیدنی است دردی عجیب قامت من را گرفته است این سرو قد کشیده گمانم خمیدنی است @hosenih اینجا برای اهل و عیالت امان نداشت گشتم، به غیر حادثه ی ناگهان نداشت چشمی حریص در پی انگشتر آمده این قافله چه می شد اگر ساربان نداشت @hosenih این حوریان که فکر اسارت نکرده اند اصلاً خیال آتش و غارت نکرده اند تا بوده است از همه مستور بوده اند محجوبه اند و فکر جسارت نکرده اند @hosenih حالا بیا به خاطر خواهر عبور کن ما را ببر مدینه، از این خاک دور کن حیف از لب تو نیست به آتش شود دچار صرف نظر ز رفتن کنج تنور کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رویِ زانویِ برادر پا اگر بگذاشته آفتاب انگار منّت بر قمر بگذاشته دستها را رویِ دوش دو پسر بگذاشته آنکه رویِ شانه‌ی عباس سر بگذاشته دورِ او از عون و جعفر اکبر و قاسم پُر است شُکر گِردش از جوانانِ بنی‌هاشم پُر است @hosenih جبرئیل اینجاست تا خانوم فرمایش کند تا حسین‌اش هست او احساسِ آرامش کند تا که آرام است دنیا درکِ آسایش کند تا بیاید عمه‌جان باید عمو خواهش کند تا که عباس است خانم خواب راحت می‌کند او فقط در سایه‌ی او استراحت می‌کند @hosenih دست او که نیست دل غم رویِ غم می‌ریزَدَش نامِ اینجا را مَبَر وقتی بهم می‌ریزَدَش چشم‌ها خونِ جگر در هر قدم می‌ریزَدَش بیشتر او را بِهَم طفلِ حرم می‌ریزَدَش خیمه برپا می‌کنند و روضه برپا می‌کند می‌نشیند گوشه‌ای هِی وای زهرا می‌کند @hosenih ناله زد تا زد قدم : دیدی چه آمد بر سرم گفت در بینِ حرم : دیدی چه آمد بر سرم چیست اینجا غیرِ غَم دیدی چه آمد بر سرم مادرم ای مادرم دیدی چه آمد بر سرم گفت با دلواپسی با آه : برگردان مرا مُردم از دلشوره از این راه برگردان مرا @hosenih این حرم گهواره دارد جانِ زینب بازگرد مادری بیچاره دارد جانِ زینب بازگرد زینبی آواره دارد جانِ زینب بازگرد درد وقتی چاره دارد جانِ زینب بازگرد وای از این سرزمین شیرِ رُبابت خُشک شد تیرهاشان را ببین شیرِ رُبابت خُشک شد @hosenih داد زد شامِ دهم ای وای میبینی چه شد بچه ها را کرده گُم ای وای میبینی چه شد نعلِ تازه زیرِ سُم ای وای میبینی چه شد وَیلنا مِن بعدِ کُم ای وای میبینی چه شد گفت با طفلانِ در آتش علیکم بالفرار زود گیرَد مویِ سر آتش علیکم بالفرار @hosenih می‌زند رویِ سرش دیگر نمی‌دانم چه شد بوسه زد بر حنجرش دیگر نمی‌دانم چه شد خاک خورده معجرش دیگر نمی‌دانم چه شد مانده او با مادرش دیگر نمی‌دانم چه شد ناقه‌اش عریان ولی جمعِ بنی‌هاشم نبود با حرامی بود اما اکبر و قاسم نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih