eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ هرآن‌چه غیرِ تو، از دل تکانده‌ام، مهدی! فقط به سینه غمت را نشانده‌ام، مهدی! @hosenih برای دیدنِ رویت، به هرکجا، هر کو، تنِ نحیفِ خودم را کشانده‌ام، مهدی! اگرچه شعر سرودم؛ به عاشقی سوگند، به جز برای نگاهت، نخوانده‌ام، مهدی! به جمعِ منتظرانت همیشه و همه‌جا، به صد امید، خودم را رسانده‌ام، مهدی! میانِ رنج و بلا، خوانده‌ام تو را هربار، غریب و خسته و تنها نمانده‌ام، مهدی! @hosenih همیشه در زده‌ام خانه‌ی اجابت را و ناامید از این در نرانده‌ام مهدی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 این دعاهای مرا جدی نگیر ربناهای مرا جدی نگیر یار از من در نمی آید برات ادعای های مرا جدی نگیر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷میلاد مُنجی عالَم بشریت، امام مهدی (عج) مبارک باد اَز پَسِ پَرده دَرآ اِی نورِ عین بِالحُسینِ بِالحُسینِ بِالحُسین.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای مه از مسیرِ ، کوچه ها گذر کن شب عاشقان را ،تو بیا سحر کن کن نگاهی و باز ، دفع هر خطر کن زندگی ما را ، خوش و پُر ثمر کن ای عزیز زهرا ، کِی بیایی از راه بی تو تارِ تار است ، روشناییِ ماه بی تو بی فروغ و ،با تو غرق نورم بی تو من خموش و ، با تو پُر زِ شورم کِی به خیمه تو ، می شود عبورم منتظر به روز و ، لحظه ی ظهورم همه دم زنم پر ، به هوای عشقت دل شود مصفا ، به صفای عشقت @hosenih بوده ای به حالم ، لحظه لحظه ناظر ما همیشه غایب ، تو همیشه حاضر نامت آبرویِ ، جمله ی مفاخر روی بی نظیرت ، بهترین مناظر لحظه ای که بینم ، روی دلربایت روی پایت افتم ، می شوم فدایت بی تو همنشینِ ، ناله ها و آهیم همه دم اسیرِ ، حسرت نگاهیم ای پناهِ هستی ، بی تو بی پناهیم غایبی از آن که ، غرق در گناهیم بی تو مرده انگار ، دل بی حس ما تو بیا بیا ای ، گل نرگسِ ما ای که روی تو بر ، همه نور عین است منتظر به راهت ، همه عالمین است خون هر شهیدی ، بر تو زیر دِین است آرزوی مام و ، جد تو حسین است ای عزیز زهرا، کی شود بیایی همه ی جهان را ، با صفا نمایی به شکسته بالان ، نظری کن ای یار روز بی قراران ، شده چون شب تار بنگر به عشقت ، شده دل گرفتار کرمی نما تا ، که به قصد دیدار همه پر بگیریم ، به حریم دلدار هم به کربلا هم ، حرم علمدار از ازل مهر تو ، بوده حبل المتین تویی اشکِ چشم ، همه ی مومنین شده عشق تو در ، حلقه ی دل نگین دل من عاشقت ، هست و بادا چنین عشق پاکت مرا ، تا خدا می بَرَد سالکان را سویِ ، کبریا می بَرَد جمع جور و ملک ، آمده صف به صف به دو صد هلهله ، غرق شور و شعف نور زیبایی ات ، رِسَد از هر طرف گوهر جان تویی ،قلب ما چون صدف دل ما گشته بر ، تیر عشقت هدف کِی شوم زائرِ ، کربلا و نجف @hosenih 🌹حضرت عباس علیه السلام🌹 خیمه ی ادب را ، تو شدی قائمه می دهی از وفا ، درس خود بر همه نام خوبت شده ، بر لبم زمزمه گل ام البنین ، پسر فاطمه گویمت بی عدد ، ابوفاضل مدد ذکر من تا ابد ، ابوفاضل مدد طالب صفایت ، مروه و صفا بود درس آشنایت ، ادب و وفا بود اوج عاشقی ات ، دشت کربلا بود هر که حاجت آورد ، حاجتش روا بود ای که نورِ ماهِ ، هر شب حسینی تو همه امیدِ ، زینبِ حسینی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بی قرار توأم و در دل تنگم گله نیست بخدا غیبت تو علت این فاصله نیست منم و چشم گنهکار ، تویی رو به رویم نیستم لایق دیدار و جز این مسئله نیست @hosenih صبح تا شب به هوای دل هر کس رفتم تا رسیدم به تو گفتم که مرا حوصله نیست مهدی فاطمه برگرد بهم ریخته ایم هیچکس غیر تو پایان ده این قائله نیست در جهانی که فراموش کند یاد تورا روزی خلق بجز سیل ، بلا ، زلزله نیست آه بگذر که حسین ابن علی در راه است کاش امسال بگویند که با عائله نیست روضه خوان کاش بگوید وسط روضه به ما به خدا هیچ زنی در دل این قافله نیست @hosenih دختری کاش نباشد به اسارت برود و اگر هست بگویید به پا سلسله نیست روضه خواندید بگویید که اینبار رباب وسط بزن شراب است ولی حرمله نیست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 دلشوره ی هرشبم برای فرج است این سیل ستاره، گریه های فرج است هر وقت گره به کار من می اُفتد تسبیح دلم فقط دعای فرج است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کاش می شد که ببینم رخِ ماهت مثلاً یا که می خورد به من طُرفه نگاهت مثلاً سالها منتظرم تا ڪه مسیرت بشود... ڪوچه ی ما و شوم گرد به راهت مثلاً خواب دیدم که طوافت بکنم ار سرِ شوق قبله ام گشته همان خالِ سیاهت مثلاً خواب دیدم گذر افتاده مرا خیمه ی سبز وَ شدم صاحبِ دل جزوِ سپاهت مثلاً دعوتم کن پسرفاطمه تا ڪه برسم.. بر تماشای تو و گاه به گاهت مثلاً َ چقَدَر دیدنِ رخسارِ شما بینِ خیال.. ڪندن از راهِ تو ارباب شده امرِ محال.. @hosenih کاش می شد که شوم عینِ گدا مثلِ قدیم کاش می شد که بخوانیم مرا مثلِ قدیم کاش می شد که دعایی بکنم بهرِ ظهور وَ دعایی بڪنی روحِ دعا مثلِ قدیم کاش می شد که مطّهر بشوم با نگهی.. باز گردم مگر از راهِ خطا مثلِ قدیم می زنم چنگ به دامانِ شما یابن الحسن به امیدی ڪه دهی برگ و نوا مثلِ قدیم چاره ی کارِ مرا گر پیِ درمان طلبی.. برسان زود مرا ڪرببلا مثلِ قدیم با تو ششگوشه ی ارباب ..زیارت بکنم بی تو واللّه ڪه احساسِ حقارت بکنم @hosenih چه کسی گفته که افتاده ام از چشمِ شما؟ چه کسی گفته که تحویل نگیری تو گدا؟ چه کسی گفته که خوشحال شوی ازغم و درد؟ چه کسی گفته که غافل بشوی سیدّنا؟ چه کسی گفته که غمخوارِ محّبان نشوی؟ چه کسی گفته که خواهی همه را بینِ بلا؟ مهربان تر ز تو پیدا نشود صاحب عصر آبرومند ترین فردِ خدایی به خدا.. آبرویم بخر و باز بخر بارِ مرا.. بده چیزی ڪه منم یوسفِ دل از،فقرا با تو اصلاً نزنم رو به کسی حضرت عشق کاش می شد که ببینم بخدا دولت عشق @hosenih روز میلادِ تو گفتم که گره وا بشود شادی شیعه ی دلخسته مهّیا بشود روز میلادِ تو گفتم فرجت می رسد و سینه ی سوختگان ..واله و شیدا بشود روز میلادِ تو گفتم پدرِ آینه ها.. نامه ی نوڪری ما مگر امضابشود روز میلادِ تو آمد ..سپری شد صد حیف وَ نشد دیده ی عشّاق ڪه دریا بشود روز میلادِ تو رد شد پُر اندوه و غمم.. کاش با آمدنت عاطفه معنا بشود رشته ها پنبه شده وای که حسرت زده ام وضع و حالم بنگر آه ڪه غربت زده ام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 ای ناله به جایی نرسیدن تا کی ؟ وز باغ حضور گل نچیدن تا کی ؟ آه ای گل سرخ مانده در خیمه ی سبز دیدن همه را تو را ندیدن تا کی ؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 باید به تو وابسته و دلداده شویم سربازِ قَسَم خورده و آزاده شویم از جادۂ انتظار می آیی اگر- مانند زُهیر و جوْن، آماده شویم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر به حال دل خسته ام توان ندهی اگر که اشک بصر را به من روان ندهی به وقت یوم حسابم، حساب من پاک است اگر که صبح قیامت به من امان ندهی @hosenih هزار توبه شکستم ولی حواسم نیست برای توبه تو شاید دگر زمان ندهی بزن ولی جلوی چشم بندگانت نه مرا به خلق خودت اینچنین نشان ندهی اگر بدم تو ولی خوب باش و خوبی کن حواله ام به سر کوی این و آن ندهی زبان و غیبت و حال دعا؟ تو حق داری اگر دعای مرا ره به آسمان ندهی همیشه بند دلم را گره زدم به حسین خدا نکرده دلم را به دیگران ندهی @hosenih من آخر از سرِ این اضطراب می میرم اگر دوباره حرم را به من نشان ندهی ** فدای دست کریمت نمی شد آقا جان نگین دست خودت را به ساربان ندهی؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در طوفِ سرِ نگار حج میخواهیم قوت به سر و پای فلج میخواهیم گوییم ستون به هر ستون مشایه یارب مددی کن که فرج میخواهیم @hosenih یکباره همه مشکل ما حل گردد کفر و بدی و تفرقه منحل گردد هر مأذنه هر کجا اذان گوی علیست این جمعه اگر فرج معجل گردد ما چون صدفیم و درّ نایاب تویی بر ظلمت عالمین مهتاب تویی آب از سر ما گذشت برگرد و بیا کشتی نجاتِ بعد ارباب تویی ای ماهِ شبِ سیاهِ دنیا عجّل ای روشنی امید فردا عجّل امشب سرِ سجادهٔ مادر آقا دادم قَسَمَت بحق زهرا عجّل @hosenih ما خسته شدیم یار را برگردان دلگرمی روزگار را برگردان معنای بهار سبزی باغچه نیست با آمدنش بهار را برگردان ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹به رسم ادب و احترام به مقام والای که عاشقانه با جان و دل از سلامتی مردم حِراست کردند. اینان که شبیه لشگری یک دستند عهدی ز اَزل برای خدمت بستند با همت و باکری چه فرقی دارند سردار مدافع سلامت هستند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ این کیست که بهشت شده رو نمای او قصری هزار آینه شد سرسرای او آمیخته به عصمت و توحید و معرفت زرّینه خشت محکم اول بنای او بانوی ماهتاب دمیده است تا فقط هنگام خواب قصه بگوید برای او سمت نگاه مشرقی اش صبح دائم است خورشید سالهاست نشسته به پای او عطر هزار باغچه گل در ترنّمش شهر بهار ساکن سبز هوای او آئینه تداعی لبخند فاطمه است انگار روبرو شده با خنده های او وقتیکه از سپر مدینه طلوع کرد خورشید زندگانی خود را شروع کرد @hosenih از شاخه طلایی طوبی که چیده شد در ساق عرش عطر رهایی وزیده شد در صُلب سیب مهر تبلور نمود و بعد در پوشش طهارت محض آفریده شد شیوا ترین سلام سپیده به آفتاب در لحظه تلألوء سبزش شنیده شد تلفیقی از هدایت و نور است این شهاب خطی که روی صفحه ظلمت کشیده شد قبل از شروع خلقت عالم کمال یافت آنروز متصّف به صفات حمیده شد اشراق مهر سجده به خاک زمین اوست تکوین عشق ، معجزه کمترین اوست @hosenih صبح ولادتش همه جا عطر سیب داشت گل بانویی که ایل و تباری نجیب داشت نیلوفر عفاف به قنداقه اش دخیل گلبوسه نسیم زعطرش نصیب داشت می آمد از طراوت گلخانه خدا بیخود نبود رایحه ای دلفریب داشت شیرین زبان قافله نازدانه ها تن پوشی از حریر پر عندلیب داشت از وقت آفرینش نور مطهرش با نام پاک فاطمه اُنسی عجیب داشت تنها سه ماه آخر عمر سه ساله اش اندازه سه قرن فراز و نشیب داشت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹 خاك قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یك شب حرم رقیه باشی عشق است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹 ، در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یك صلواتی بفرست تا نام رقیه رابه لب آوردم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹 امشب كرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم این حرف تمام عاشقان است حسین پس كی حرم رقیه را می بینیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹 ، هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه‌ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹 در چهرهٔ خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضلِ علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت یدِ طولا دارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با طعم خنده های تو دنیا از این به بعد نشناخت فصل فصل سرازپا از این به بعد @hosenih ای خوش به حال اهل مدینه که شد عیان در چهره ی توحضرت زهرا از این به بعد دردانه ی حسین شدی و چنین شدی عشق علی اکبرِ لیلا ازاین به بعد تو آمدی و لفظ عمو تازه پاگرفت تکمیل گشت معنی بابا از این به بعد تو گفته ای وعمه ی سادات گفته اند در روضه ها به زینب کبری از این به بعد هم دختر حسینی و هم مادرش، شدی معنای لفظ ام ابیها از این به بعد کم کم در این مسیر می آید به گوشمان لفظی شبیه روضه بفرما از این به بعد @hosenih پایان این غزل همه روضه ست گریه کن با گوشواره و ترک پا از این به بعد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای دختر امام شهیدان خوش آمدی دانش پژوه مکتب قرآن خوش آمدی بنت الحسین ، اخت امام ، عمه امام دُر عفاف و گوهر ایمان خوش امدی @hosenih نامت رقیه ، شهرت مرغی مهاجر است ای مرغک مهاجر دوران خوش آمدی روز ولادت آمدی از غیب بر وجود فرمود بر تو حجت سبحان خوش آمدی شهزاده است مادر تو حضرت رباب بابات نیز حجت سبحان خوش آمدی اکبر تو را برادر و زین العباد نیز عباس عموی توست کماکان خوش آمدی شعبان مه معظم و ماه محمد است ای ماه عشق در مه شعبان خوش آمدی عمر کمت ، به معرفت عمری دوباره داد ای موجب سعادت انسان خوش آمدی ویرانه شرمسار حضورت بود هنوز گنجینه ی محبت و عرفان خوش آمدی @hosenih هرچند از تو کرب وبلا قدردان نشد فریاد زد دمشق که ای جان خوش آمدی ویرانه نشینی ات برکت بود چون ز تو کاخ معاویه شده ویران خوش آمدی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مثل شکوفه رایحه ای دلفریب داشت* گل برگهای روشنِ او بویِ سیب داشت چون روز چشمه ی دریای نور بود گُل بود اگر گُلِ زهرای نور بود @hosenih یاسی سپید در شبِ عاشق شکفته بود یاسی که در حریر شقایق شکفته بود آرام زیر بارش مهتاب خنده کرد آری به رویِ حضرتِ ارباب خنده کرد اما نسیم جرئت بوییدنش نداشت حتی فرشته رخصت بوسیدنش نداشت تنها نه خیره چشم سماوات مانده بود چشم حسین بر رخِ گُل مات مانده بود جانی دوباره با نفسش باغبان گرفت از شوق از طراوت رویش زبان گرفت @hosenih زینب بیا و اوجِ عنایات را ببین در این قمات مادر سادات را ببین روح بلند عشق به محراب کوچک است انگار عکس فاطمه در قاب کوچک است آئینه ی تمامِ تمنای من رسید دختر نگو که ام ابیهای من رسید گرچه دل از تمامیِ آلِ عبا گرفت آخر به رویِ شانه ی عباس جا گرفت اما هزار حیف خزان شد بهارِ عشق بگذشت چون نسیمِ سحر روزگاِر عشق دردانه ای که شبنمِ گُل نوش کرده بود او را عمو به دوش قلم دوش کرده بود @hosenih در گوشه ای خرابه نشین گشت ای دریغ با تازیانه نقشِ زمین گشت ای دریغ ویرانه پُر زِ بویِ طعام و شراب بود خیلی گرسنه بود و یتیمانه خواب بود بابا برای او گُل و پروانه می کشید بر گیسوان گُل زده اش شانه می کشید @hosenih اما زِ خوابِ ناز پرید و پدر نداشت زلفی برای شانه کشیدن به سر نداشت *زکریا اخلاقی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب حسين سر زده نوري به خانه اش ماهي كه سر گذاشته بر روي شانه اش عشقش، بهانه اش، نفس عاشقانه اش مينازد او چقدر به اين نازدانه اش امشب شكفته است به بستان گل حسين جانم فداي نغمه ات اي بلبل حسين @hosenih با يك نگاه لطف تو چيزي محال نيست اين اعتقاد ماست به قرآن خيال نيست باب الحوائجي و برايت مثال نيست اين خانمي كه ديده ام عمرش سه سال نيست عمري نمي شود بگذاريم نور را وا كرده اي چقدر گره هاي كور را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بهار،رویشِ او را به صحنِ گلها خواند نسیم، آمدنش را به گوشِ دریا خواند شبی که آمد و گُل شد سپیده می بارید فرشته بر قدمِ نو رسيده می بارید @hosenih طلوعِ طلعتِ او را بنفشه آذین بست هزار دستِ شقایق هزار نسرین بست سحر ستاره ی گُل را به باغ ها پاشید زمین غبارِ رهش را به آسمان بخشید هزار خرمن خوش رنگِ خوشه یِ خورشید هزار دامنِ گُل از هزار یاسِ سفید چه دلنشین و شگفت و چه ناز و زیبا گفت شبی که غنچه یِ لب را گشود و بابا گفت طراوتِ نفسش جان به باغبان می داد تبسمش به خداوندِ عشق ، جان می داد گرفت تنگ در آغوش و بوسه افشاندش چو جانِ رفته زِ تَن رویِ سینه خواباندش دوباره آتشِ شوقش زِ دل زبانه گرفت شکُفت خنده ی ارباب و این ترانه گرفت @hosenih بگو دوباره قرارم ... بگو بگو بابا ستاره یِ شبِ تارم ... بگو بگو بابا چه عاشقانه به گوشِ سما ثریا گفت دل از حسین ربود و دوباره بابا گفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با طعم خنده های تو دنیا از این به بعد نشناخت فصل فصل سرازپا از این به بعد ای خوش به حال اهل مدینه که شد عیان در چهره ی توحضرت زهرا از این به بعد @hosenih دردانه ی حسین شدی و چنین شدی عشق علی اکبرِ لیلا ازاین به بعد تو آمدی و لفظ عمو تازه پاگرفت تکمیل گشت معنی بابا از این به بعد تو گفته ای وعمه ی سادات گفته اند در روضه ها به زینب کبری از این به بعد هم دختر حسینی و هم مادرش، شدی معنای لفظ ام ابیها از این به بعد @hosenih کم کم در این مسیر می آید به گوشمان لفظی شبیه روضه بفرما از این به بعد پایان این غزل همه روضه ست گریه کن با گوشواره و ترک پا از این به بعد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می ریخت گُل از عرش، زمین گُم شده بود باز هنگامه یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است @hosenih چه شکوهی که خدا نیز تماشا می کرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا می کرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها می کرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا می کرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد @hosenih لاله شوریده یِ هر لحظه ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد @hosenih موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه یِ خانه ی حیدر آمد @hosenih آسمان از قدمش تا که شکوفا می شد عشق شیرازه ی هر واژه ی دنیا می شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می شد عالم از یاس ترین عطر مسیحا می شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود @hosenih کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت @hosenih نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است @hosenih حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله یِ دور لبش را بوسید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih