#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصیبت
ایزد زُلال دیده ی تر آفریده است
بُنیان گذار اشک سحر آفریده است
یک قبله ای برای بشر آفریده است
این کعبه را شبیه پدر آفریده است
تو انعکاس چشمه ی نورِ پیمبری
آئینه ی تمام قدِ شیر خیبری
شب پُشت کوه روشنِ مشرق نزول کرد
خورشید از آسمان طلبش را وصول کرد
نور خدا به قالب یک زن حلول کرد
دنیا دوباره بار امانت قبول کرد...
...تا که تو روی فرش زمین پا گذاشتی
پا روی دیدگان تر ما گذاشتی
ما با گدایی در تو خو گرفته ایم
از چشمه های کوثر تو جو گرفته ایم
از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم
با ذکر نامِ تو دمِ "یا هو" گرفته ایم
آیات مستجاب دعا نام زینب است
ذکر علی علیِ خدا نام زینب است
@hosenih
ما را گدای سیّده زینب نوشته اند
ما را برای سیّده زینب نوشته اند
تحت لوای سیّده زینب نوشته اند
اصلاً فدای سیّده زنیب نوشته اند
پروانه های اهل جنون پرپر تواند
ایل و تبار من همگی نوکر تواند
با تو دمِ حسین لب ما درست شد
ذکر همیشه پُر طرب ما درست شد
باران اشک نیمه شب ما درست شد
با نوکریمان لقب ما درست شد
بانو برای ما نم چشم تری بس است
بانو برای ما لقب نوکری بس است
ای مُحکمات سوره ی مادر..،مدد بده
ای سومین تلألو کوثر..،مدد بده
ای دلخوشی فاتح خیبر..،مدد بده
ای ذوالفقار حضرت حیدر..،مدد بده
بانو!مدد بده که خریدار غم شوم
در این مسیر عشق شهید حرم شوم
ما را جنون سوریه عاقل نموده است
محکومِ حُکمِ محکمه یِ دل نموده است
از این جهان شبزده غافل نموده است
پُشت درِ حریم تو سائل نموده است
ما را غلام حلقه به گوشِ خودت بخوان
ما را مدافعان حریم خودت بدان
دریای علم،سمت وجودت گُسیل شد
یک قطره از علوم تو صد سلسبیل شد
جهل از وقار علمِ تو بانو،ذلیل شد
شاگرد ابتدائیتان،جبرئیل شد
سرمشق خضر و حضرت عیسی تو بوده ای
آموزگار عالم بالا تو بوده ای
دنیا سیاه می شود از دودِ آه تو
صد مرده زنده می شود از یک نگاه تو
راه خدایِ عَزَّوَجَل است راه تو
پشت و پناه هردو جهان شد پناه تو
عالم فدای آنکه پناه تو می شود
شب ها چراغ روشن راه تو می شود
گل های سرخ باغچه ی عشق چیدنی است
تصویر باغ سبز بهاری کشیدنی است
این حالت جنون ملائک چه دیدنی است
ذکر حسین جان تو از بس شنیدنی است
هفت آسمان به خاطر ذکرت سکوت کرد
عشق برادر تو به دل ها هُبوط کرد
کم کم شروع تلخ ترین اتفاق شد
کم کم گذشت و نوبت روز فراق شد
در کربلا تنور جدایی که داغ شد
با سینه های ما غمتان هم اتاق شد
آنجا که نیزه بر بدن آسمان نشست
آنجا که خصم روی تن کهکشان نشست
وای از دمی که شاه ز پیکار خسته شد
راه نفس نفس زدنش نیز بسته شد
سرنیزه ها به روی تن او شکسته شد
شیرازه ی کتاب امامت گسسته شد
او را به ضرب نیزه ای از حال بُرده اند
او را کِشان کِشان تهِ گودال برده اند
برگشت سمت خیمه اطفال..،ذوالجناح
جانی نمانده در بدن ناتوان شاه
آه از نگاه مادر پهلو شکسته..،آه
دارد صدای چکمه می آید ز قتلگاه
لعنت به شمر..،سنگ و عصا در تَحَیُّرَند
با خنجری که کُند شده سر نمی بُردند
آتش به جان لانه ی پروانه ها زدند
با تازیانه دخترکی را صدا زدند
با سیلی و لگد همه را بی هوا زدند
پیش نگاه شاه سر از تن جدا زدند
وقتی طنابِ حرمله سهم رباب شد
بالای نیزه ها سرعباس آب شد
@hosenih
دارد کبودی پرتان سنگ می خورد
در کوچه ها به معجرتان سنگ می خورد
از پُشت بام ها سرتان سنگ می خورد
راس علی اصغرتان سنگ می خورد
ای کاشکی بگویم عدو حرف بد نزد
در ازحادم کوچه تو را با لگد نزد
هرگز دلی شبیه دل تو کباب نیست
ولله در عرب،زدن زن ثواب نیست
آهی شبیه آه مُدام رباب نیست
جای مخدّرات که بزم شراب نیست
ناموس شاه بود و نگاه حرامیان
دندان شاه بود و لگدهای خیزران
یک سال و نیم،درهمه جا گریه کرده است
هرشب به یاد خاطره ها گریه کرده است
با یاد زجر کرببلا گریه کرده است
با داغ سیدالشهدا گریه کرده است
وقتش رسیده..،پیرهنش را بیاورید
آن یادگارِ بی کفنش را بیاورید
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب_س_ولادت
سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب
بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب
از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما
امشب تو بہ احترام زینب… یا رب
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_مدح
بسکه بر «ألله» با قدرت توکل میکند
پیش پایش کوه احساس تزلزل میکند
ماه کنج چادرش آرام میگیرد پناه
بر لبش لبخندی از دلدادگی گل میکند
@hosenih
رونمایی کرده از نام دلارایَش پدر
میرسد هر کس به توصیفش تأمل میکند
زینب(س) است و لحظهٔ تفسیر ایثارش مدام
«عقل» کم می آورد؛ فکرِ تکامل میکند
«صبر» پای مکتبش حاضر شده ست و باز هم
پیش از وارد شدن قدری تعلل میکند
دختر کعبه قنوتش فرق دارد با همه
دستهایش را برای بندگی پل میکند
حضرت أم البنین(س) بعد از خدا و فاطمه(س)
در تمام کارها بر او توسل میکند
وای بر آنکه به او دل داده اما سالهاست
در فدایی اش شدن دارد تغافل میکند
@hosenih
خواندمش أمّ المصائب! در کنار این لقب
معنیِ غم! غصه و ماتم تنزّل میکند
این دل بیچاره یک عمر است حسّ غربتِ
دوری از صحن و سرایش را تحمل میکند!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
صدا از عرش می آید بخوان ای دل که یا زینب
قدم بر خاک بنهاده عزیز مصطفا زینب
جلالش جلوه دارد از جلال مرتضا زینب
پس از خیرالنسا او هم بود خیرالنسا زینب
امیرالمومنین را زینت هر دو جهان باشد
جلال پنج تن از جلوه ی زینب عیان باشد
بشارت ده دو عالم را که نور عالمین آمد
شبیه حضرت زهرا به احمد نور عین آمد
ببین زینب ولی گویا یل بدر و حنین آمد
عقیله ، عالمه ، نور دو چشمان حسین آمد
به روی قلبش از اول نشان عاشقی خورده
همان اول به لبخندی دل ارباب را برده
@hosenih
بخوان زینب ولی در او ببین آیات کوثر را
ببین زینب ببین خوشحالی هر دو برادر را
بخوان زینب ببین هر دم گل لبخند مادر را
ببین بر دل غم اما روی لب لبخند حیدر را
بخوان زینب ببین او آیه آیه پنج تن باشد
که او جان نبی جان علی جان حسن باشد
سرا پا نور ، نور حی سبحان آمده امشب
ببین نور آمده ، قدر آمد ، انسان آمده امشب
ببین قرآن به روی دست قرآن آمده امشب
علی را زینت و بر فاطمه جان آمده امشب
ملک هر صبح و هر شب آستان بوس درش باشد
به مدح او همین کافی که زهرا مادرش باشد
ز صبر و بردباری اش دهان صبر وامانده
ز وصف او عقول عاقلان دهر جا مانده
به حیرت در مقاماتش همه ارض و سما مانده
برایش تا ابد در چشم عالم گریه ها مانده
طلوع غم میان طالع این دختر افتاده
که زینب آمد اما ، فاطمه در بستر افتاده
@hosenih
دگر دنیا نخواهد دید مانند و نظیر او
ببین در شام و کوفه خطبه های بی نظیر او
به ظاهر او اسیر خصم اما خصم اسیر او
جهان قربان زینب گردد و نعم الامیر او
پس از عباس پرچم را به دوش خود برد زینب
بسی سوغات تا شهر مدینه آورد زینب
کنار نام زینب اشک هم همواره جا دارد
که او بر دیده اشک از ماجرای کربلا دارد
تنی بر روی خاک افتاده ، سر بر نیزه ها دارد
چه تصویر عجیبی از ذبیحا بالقفا دارد
زنی که سایه اش را مرد همسایه نمی دیده
میان کوچه های شام و کوفه او چه ها دیده
شاعر: #ناصر_شهریاری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
به مناسبت ۶ جمادی الاولی
سالروز شهادت جناب #جعفر_طیار_ع
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
در ظاهرشان یار پیمبر بودند
در باطن شان دشمن حیدر بودند
آن غنچه ی ۶ ماهه نمی شد پر پر...!!!
آنروز اگر «حمزه» و « جعفر» بودند
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
به مناسبت ۶ جمادی الاولی
سالروز شهادت جناب #جعفر_طیار_ع
شد مدینه غرق در شور و نوا واجعفراه
شد امیرالمومنین صاحب عزا واجعفراه
گه به حیدر گه به زهرا تسلیت گوید نبی
که علمدار سپاهش شد فدا واجعفراه
آسمانی ها همه با گریه اش گریان شدند
بی برادر شد علی مرتضی واجعفراه
@hosenih
تا به مسجد گفت پیغمبر که جعفر کشته شد
ناله زد مولا که شد پشتم دوتا واجعفراه
این خبر را کاش دیگر از پیمبر نشنود
جعفر طیار شد دستش جدا واجعفراه
کاش جعفر در مدینه بود تا بعد از نبی
اینقدر تنها نمی شد مرتضی واجعفراه
کاش جعفر بود تا دیگر نمی آمد به گوش
ناله زهرا میان شعله ها واجعفراه
کاش جعفر بود وا می کرد در آن ازدحام
ریسمان از گردن شیر خدا واجعفراه
@hosenih
کاش جعفر بود تا سیلی نمی خورد از کسی
دخت پیغمبر میان کوچه ها واجعفراه
بین مقتل هم صدا میزد غریب کربلا
ای عمو ای کاش بودی کربلا واجعفراه
دست و پا میزد حسین و خواهرش بر سرزنان
ناله میزد از جگر واحمزتا واجعفراه
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
محکومیت اهانت #گرگیج امام جمعه آزادشهر به خاندان عصمت و طهارت
#تولی_و_تبری #محاکمه_گرگیج
نه از سگ بی قلاده بر می آید
نه اینکه ز اهل باده بر می آید
توهین به مقام قدسي آل الله
تنها ز حرامزاده بر می آید
شاعر: #علی_ذوالقدر
@dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_مدح
صعودت بود، هجده سالِ نوری در زمین بودن
عروجِ عرش یعنی با امیرالمومنین بودن
غبارِ ردّ پایت آسمان را نقشهی راه است
نخی از چادرت میگوید از حبلُالمَتین بودن
@hosenih
بگو از خاطراتِ قدسیات؛ از دفترِ لولاک
بگو از سالهای با خدایت همنشین بودن
بگو از رازِ زهرا بودنت؛ از زینتُاللّهی
بگو یعنی رکابِ آفرینش را نگین بودن
نمیفهمیم حتی معنی پایینترینها را
چگونه شأن تو میگوید از بالاترین بودن
هوای همنشینت هر دَم از فردوس میگوید
گلِ سجّادهات از رازِ فردوسآفرین بودن
که میگوید پس از ختمِ رُسُل وحی از زمین پَر زد
بگو از روزها همصحبتِ روحالامین بودن
بخند ای دلخوشیهای علی آیاتِ لبخندت
نمیآید به نورِ چهرهات اندوهگین بودن
@hosenih
خروشِ رودِ اشکت راهِ اقیانوس را حفظ است
شکایت میکند از پشتِ سدّ آستین بودن
قنوتِ خستهات عَجّل وفاتی میبرد بالا
گریزان است مرغِ عرش، از روی زمین بودن
شاعر: #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست
در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست
روشن ترین تجلی دنیایی دعاست
وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست
زهرا به جای ما به دعا ایستاده است
توحید نام دیگر این خانواده است
@hosenih
آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق
خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق»
با هر نماز نافله اش میدمد شفق
از نور آمده است و بنی آدم از علق
بالاترین ستارهی افلاک فاطمه است
رکن نخست و محور لولاک فاطمه است
زهرا نبود سورهی کوثر نداشتیم
نوری میان ظلمت محشر نداشتیم
حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم
در آفرینش اسوهی مادر نداشتیم
با اینکه نیست ذات خداوند را بدل
زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل
قرآن ناطق است ولی در حجاب راز
«حتی تورمت قدماها» ست در نماز
پیچیده در قنوت شبش ناز با نیاز
دستش فقط به سمت خدا میشود دراز
وقتی غذای خانهی او دیر میشود
صد سفره از بهشت سرازیر میشود
@hosenih
هم شأن شانه های بلندش فلک نبود
در مالکیت فدکش نیز شک نبود
ای قوم این که پاسخ نان و نمک نبود
مزد دعای خیر هجوم و کتک نبود
با نیت کمک به عزاداری اش روید
هیزم نه! با گلاب به دلداری اش روید
شاعر: #احمد_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
این قصه ی پایان رسیده ابتدا هم داشت
این خانه ی تاریک روزی سرصدا هم داشت
این زن که حالا پوستی بر استخوان ماندست
هر نیمه شب در سجده اش یاربنا هم داشت
@hosenih
این حیدری که دیر شبها میرود خانه..
یک روز بین خانه اش مشکل گشا هم داشت
خونابه های گوش بانو خوب میدانند
این گوش پاره گوشواری از طلا هم داشت
یاللعجب اوباش زهرا را چه بد کشتند!
در کوچه ای که خانم آنجا آشنا هم داشت!
ثانی لگد میزد بقیه کیف میکردند
نامردِ کوچه دوستانی بی حیا هم داشت
در روی زهرا ماند در را هم لگد کردند
تو فکر کن آن لحظه بار شیشه را هم داشت!
مردان نمیفهمند،بهتر که نمیفهمند..
اوضاع زهرا پشت در (فضه بیا) هم داشت
@hosenih
یک سیلی معروف و صدها سیلی پنهان..
بین شلوغی ضربه هایی بی هوا هم داشت
مولا عبا انداخت بررویش ولی زهرا..
یک چادر افتاده زیر دست و پا هم داشت..
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
محکومیت اهانت #گرگیج امام جمعه آزادشهر به خاندان عصمت و طهارت
#تولی_و_تبری #محاکمه_گرگیج
دلیلی روشن و متقن ندارد
ثوابی قدرِ یک ارزن ندارد
نمازِ بی علی(ع) عصیانِ محض است
اذان ِ بی علی(ع) گفتن ندارد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
دخیل عشق را هر کس به پای یار می بندد
یقیناً راه دل را بر روی اغیار می بندد
طریقِ "وصل" را بی زخم رفتن از محالات است
چه خوشبخت است آن که بر کف پا خار می بندد
برای دلبَری از شمع،پروانه پرش را داد...
که عاشق هرچه را در چنته دارد،کار می بندد
پِی تهذیب نَفسَت باش،تا صاحب نَفَس گردی
بدون گردگیری،آینه زنگار می بندد
@hosenih
تمام اعتبار نام "مجنون" بسته بر "لیلا"ست
اگر دلداده نام خویش بر دلدار می بندد
اگر دنبال دریایی،ز چشمه سار خواهش کن...
ضرر کرده است آن که دل به آبانبار می بندد
دلیل ناله ی نیمه شبی،آهِ سحرگاهی است
سحر بارِ خودش را مومنِ بیدار می بندد
کمال چشم ها در رفت و آمد کردن "اشک" است
"عمارت" گر شود "متروکهخانه" ،تار می بندد
ولایت یک عدد دارد که آن هم مُختص مولاست
کسی اُمّید بر صفرِ پس از اعشار می بندد!؟
فدای مادری که هر خمیرِ پخت نانش را
به دیوار تنورِ "جار ثُمَّ الدّار" می بندد
"بیا آقا بیا آقا"..،چه تکرارِ پر از دردی...
دل شیعه چه طرفی را از این تکرار می بندد!
تو گیر افتاده ای در کوچه ای که مادرت افتاد
مسیر بازگشتت را در و دیوار می بندد
@hosenih
برای مادرت این روزها روضه بخوان آقا
بخوان روضه که دارد مادر تو بار می بندد
▪️
▪️
علی آن دستمال زردِ جنگِ خویش را حالا
به روی زخم بال خانمی تبدار می بندد
کسی که ربّنای او تعادل بخشِ عالم بود
قنوت خویش را این روزها دشوار می بندد
حَسن یک چند روزی می شود..،هنگامِ دَقُّ الباب
دو چشمان ترش را بر روی مسمار می بندد
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e