eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
آنکه بر چشمان ما پیراهنی گلفام داد ذره تا خورشید گردد شبنمی انعام داد اشک را از باده ساقی کوثر آفرید در ضیافت خانه‌اش هر دیده ای را جام داد تا که دست موج ها بر دامن ساحل رسد در دل هر عاشقی دریای ناآرام داد شام را از گیسوان آل حیدر تیره ساخت روز را برگرد آن ها جامه‌ی اِحرام داد هرکسی پیغمبری می‌کرد در آل علی همچو ختم الانبیا او را محمد نام داد مثل خورشیدی که دیروز از همین مشرق دمید اولین پیغمبری که بعد پیغمبر رسید @hosenih نام زیبایش محمد بود و سیمایش علی قآبی از پیغمبر و تصویر زیبایش علی خُلق احمد خلق احمد خوی احمد بود و بس پای تا سر احمد و قد دلارایش علی نامه مکتوبی از اوصاف جنت روی او خط و خالش احمد و زلف چلیپای علی ساحل از پیغام‌های او پر از دُّر و صدف موج الطاف پیمبر بود و دریایش علی چشم او بسم الله است و خال او چون نقطه اش خوشنویسی خداوند است و امضایش علی پلک هایش پرده ی گنجینة الاسرار بود چشم او قاب رسول و حیدر کرار بود @hosenih مثل خورشیدی که روشن میکند اشراق را می شکافد نورِ علمش سینه‌ی آفاق را هر ستاره یک شرار از شعله های علم اوست با رصد قلبم منجم میچشد احراق را نردبانی تا فلک باید که باشد بنگریم خاک پایش شکل داده قامت این طاق را بین گلشن گم شود عطری که هرگل داشته در صفاتش گم کنم سررشته مصداق را اشتیاق مهر او ناچیز را خورشید کرد آسمان بر سر گرفت آن ذره ی مشتاق را هرکسی یک قطره از او خواست باران می برد مور از درگاه او تخت سلیمان می برد @hosenih قال باقرهای او تحکیم قرآن حکیم قال باقر های او یعنی صراط المستقیم آفرینش طفل شش روز است پیش لطف او چشم او شرحی است بر آیات احسان قدیم قبل از آنی که بگویی حاجتت را می دهد نشنود آوای سائل های خودرا این کریم احتیاجی نیست بر سوسوی شمعی در بقیع ماه و خورشیدند وقتی که چراغ این حریم جبرئیل اینجا تمام افتخارش نوکری است هر ملک ترفیع گیرد می شود اینجا ندیم بس که بر خاک مزارش ریخت خون از چشم تر سنگ قبرش را تراشیدند گویا از جگر @hosenih شرح جمع عشق را از اشک دامانش بپرس این حکایت را ز چشمان گلستانش بپرس هرچه زینب دید او هم دید در دشت بلا ما رأیت الا جمیلا را زچشمانش بپرس دانه دانه یاد یاران قطره قطره اشک ریخت ذکر هرمرثیه از تسبیح مژگانش بپرس پیکری از شانه شمشیرهاچون زلف شد مو به مواین قصه از زلف پریشانش بپرس دشتی از نامحرمان و دختران بی پناه هتک حرمت را از آن چاک گریبانش بپرس هرچه میپرسی مپرس از کوچه و بازار شام یک سحر تا شام ناموس خدا در ازدحام شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رجب چیست؟ نهری میان بهشت که آخر به بَحرُالنَّجَف می‌رسد شاعر: @dobeity_robaey
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعرخوانی مرحوم آیت‌الله رضوان الله علیه در وصف امام زمان (عج) © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این ز الطاف خدای قادر است آسمان را ماه رحمت ظاهر است ماه حق، ماه رجب، ماه عسل ساغر و مِی دستِ ساقی حاضر است هر دلی که هست مالامالِ عشق مستِ صهبای امام باقر است هر که میگردد هدایت، خاصّه هادیِ دین را غلام و چاکر است ماهِ میلاد امیرالمومنین هر که باشد عبدِ حیدر شاکر است هر دلی که خالی از حبِ علیست نامسلمان نه، که اصلاً کافر است آنکه گوید یاعلی، یافاطمه ذاکرِ یاعالی و یافاطر است نیمه ی این مَه بنامِ زینب و... آخرِ مَه بر حسینش ناظر است صاحبِ این ماه شاهِ کربلاست ای خوشا هر کس که او را ذاکر است حجِ عمره کن رها حاجیِ عشق! کربلا در انتظار زائر است سفره ی صوم و صلات از نینواست حضرت ارباب ما را ناصر است الغرض، ماهِ عبادات آمده ماهِ احیاء و مناجات آمده @hosenih البشارت البشارت مومنین! آمده دلبندِ زین العابدین باقرُ العلمُ النبی دیده گشود اوست بابای امامانِ مبین جایگاهِ علم و دانش قلب اوست علم و دانش را شکافَد بعد از این دُرّ و گوهر ریزد از لعلِ لبش دانشش هم عرضِ ختم المرسلین سینه ی او بحرِ مَوّاجِ علوم حاصلِ دریای علمش، نشر دین بُرده ارث از محضرِ اَجدادِ خود اوست فرزند امیرالمومنین پورِ زهرا باشد و سبطُ الحسین قُرَّةُ العَینِ امامُ الساجدین خُلق و خویش، خُلق و خوی احمدی محضرِ نورانی اَش، خلدِ برین اوست از نسلِ شهید کربلا اوست بابای امامُ الصادقین کربلا در کربلا چشمانِ او یادگارِ مقتلِ اهلِ یقین مقدمش منزل به منزل شرحِ عشق از ولادت تا شهادت بی قرین هیچکس مانند او مقتل ندید کشته های بی کفن، نقشِ زمین خاطراتش جمله از گودال شد دید جسمِ جدّ او پامال شد @hosenih از حرم تا قتلگه اسرار دید چشم او اسرار را بسیار دید از اَوانِ کودکی تا عمر داشت خویش را در صحنه ی پیکار دید آنچه در مقتل نظاره کرده بود در شئونِ زندگی، در کار دید در میان درس و بحث و کشت و کار روضه ها با دیده ی خونبار دید اشکِ او آغشته با خونِ گلوست نینوا را در مِنا تکرار دید عمه های خویش را گه در حرم گاه زندان، گه سرِ بازار دید آلِ زهرا را ز کوفه تا به شام در اسارت همرهِ کفار دید اهلبیتِ مصطفی را ای دریغ... در میان مجلسِ اغیار دید در خرابه آن سه ساله عمه را از غمِ بابا به حالِ زار دید جسمِ هفتاد و دو گل را بر زمین بی سر افتاده در آن گلزار دید هیجده سر بر فرازِ نیزه ها تا چهل منزل به شامِ تار دید داشت در دل از فرج، نور امید آن غریب و آن اسیر و آن شهید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما را خریدی و جز خیرت عطا نکردی عمریست خوب و بد را از هم سوا نکردی صدبار دیده ای که با دیگران نشستیم تو سفرهء خودت را از ما جدا نکردی گفتند افتضاح است پرونده ای که دارم از بس بزرگواری، تو اعتنا نکردی @hosenih بی آبروتر از من در بین جمعیت نیست هرجا خجالتم را دیدی صدا نکردی نگذاشتی گناه من را کسی بفهمد گفتی بیا دوباره...خیلی خطا نکردی خوابم نبرده از بس شوق وصال دارم چون روسیاهی ام را هی برملا نکردی در لیله الرغائب، گفتم به یار غائب خوردم زمین خدایی هرجا دعا نکردی باد صبا به حیدر پیغام میفرستم؛ درد زیارتم را از چه دوا نکردی چونکه قدیم الاحسان ذکر حسین زهراست گفتم مرا ببخشید، چون و چرا نکردی والله که رقیه دست مرا گرفته خالی است دستم اما آنرا رها نکردی * بابا مگر نگفتم وقتی بیا که خوبم چیزی ندارم اینجا فکر مرا نکردی؟! از بسکه تشنه بودی بر نیزه سنگ خوردی کم با سری شکسته، حاجت، روا نکردی @hosenih در چهره ای پر از خون! یک بوسه سهم من نیست چشمی دگر ندارم بابا حنا نکردی؟! بالانشین! خرابه جای سر شما نیست از چه برای این سر، تن، دست و پا نکردی کو گردنت که دورش حلقه شود دو دستم! حق مرا عزیزم دیدی ادا نکردی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما را شـده به نام مسافـر ، حسـاب کن جامانده ایم گرچه ، تو زائر حساب کن ما را "به جـان مـادر" اگـر هـم نداشتید حتّی کمـی تعلّـق ِ خاطـر ، حسـاب کن @hosenih دور و بــر بقــیع ، بـه مـا لانـه ای بـده ما را کبـوتـران ِ مـُجـاور حـسـاب کـن این شـور و اشتیاق فقیـران خویش را بـا لـطـف و بـا مـحّبت وافــر حساب کن کاری اگر که بود ، عزیز دل حسین ... روی غـرور ِ اهـل ِ عـشایـر حساب کن این نوکران ِ سـاده دل و پا رکاب را ... با مِهر خویـش جزء مـَفاخر حـساب کن « فکر بقیع » و عزت و آزادی توأیم .... پس روی خاک سرخ جزائر ، حساب کن یا رب اگر چه شیعه ی قابل نبوده ایم ... ما را غـلام "حضـرت باقـر" قبـول کن @hosenih ماه رجب رسیده و ما را به لطف ، از ... بخشیدگانِ شامِ رغائب حساب کن آمـد کنار تـربـت ِ جـَدّش حسین و مـُرد ما را شریـک روضه ی جابر ، حساب کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علم همه یک قطره ز دریای کمالش دیوانه شود عقل به توصیف جمالش شاعر: استاد @dobeity_robaey
وابسته شد بر تو، طفیلِ آرزوهایم جاری به سمت توست سیل آرزوهایم عمرم به پایان میرود در آتش حسرت در دوزخ عصیان و ویل آرزوهایم @hosenih از من گمانم دلخوری! چون دائماً دارد تأخیر می افتد به نِیْل آرزوهایم جانِ منِ بی آبرو اصلاً بگو آیا؟!... آیا به میل توست میلِ آرزوهایم؟! جمعه، سه شنبه ها قطار انتظار تو رد میشود از رویِ ریل آرزوهایم @hosenih مشتاق دیدار توأم ای ماهِ پشت ابر با تو گره خوده ست خیل آرزوهایم بی شک خدا هم «نه» نمیگوید؛ اگر باشد- تأیید و امضای تو ذیل آرزوهایم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تمام اهل نظر بر تو التجا بکنند به نام پاک نقی خاک را طلا بکنند هنوز بردن نامت کمال بی‌ادبی است به لفظ "حضرت آقا" تو را صدا بکنند @hosenih فرشته‌ها همه هنگام سجده حیرانند که رو به قبله و یا رو به سامرا بکنند چقدر روی دلت زخم کهنه بسیار است به زهر زخم دلت را چرا دوا بکنند دوباره یک دو نفر را به کربلا بفرست که زیر قبه برایت کمی دعا بکنند @hosenih خدا کند که شبانه تو را دگر نبرند ز نام مادرتان لااقل حیا بکنند خدا کند که غریبانه دست و پا نزنی ملائک از پرشان فرش دست و پا بکنند دوباره از لب خشکت سلام می‌ریزد همین‌که روی تو رو سوی کربلا بکنند... @hosenih سلام بر بدنی که سه روز بعد آن را ز دست نیزه گرفته که بوریا بکنند... شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امامی که از انوارش قیامت می‌شود معنا اگر هادی‌ست از اسمش هدایت می‌شود معنا صبوری جلوه می‌گیرد اگر یک گوشه بنشیند اگر برخیزد از جایش شجاعت می‌شود معنا @hosenih عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد از آن یک قطره دریای طهارت می‌شود معنا کسی که حلقه‌ی وصل محمد با محمد شد علی هم گر شود با او رسالت می‌شود معنا علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد برای شیعه‌اش قطعا ولایت می‌شود معنا علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار امامت در امامت در امامت می‌شود معنا نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد فقط با بردن نامش شفاعت می‌شود معنا برای جامعه از یک فراز «جامعه» بی‌شک؛ دیانت می‌شود پیدا، سیاست می‌شود معنا علیِّ دیگری هم برده شد در بزم«مِی» این بار؛ به سامرّا به جای شام غربت می‌شود معنا @hosenih گریز روضه دارد می‌رود در بزم «مِی» وقتی؛ میان تشت، خورشید قیامت می‌شود معنا حسابش را بکن مستی بگیرد چوب در دستی دراین حالت برای ضربه سرعت می‌شود معنا دوچندان می‌شود در حالت مستی توان فرد بدین ترتیب دربرخورد شدت می‌شود معنا وَ دربرخوردها یک روز هم آیینه بر در خورد شکستن بعد از آن برخورد راحت می‌شود معنا @hosenih یکی از دست،آن یک از در و آن دیگر از دیوار فقط سیلی براین صورت سه صورت می‌شود معنا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو @hosenih کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم آخر سال، گره باز شود... محتاجم نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم من به الطاف شما تا به ابد محتاجم تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است دور از خانه غریبانه اسیری سخت است این همه جام بلا را بپذیری سخت است یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است آب بستند به صحن و حرم جدت آه سال ها سوختی از داغ اباعبدالله رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی مطمئنم که به یاد دل زینب بودی حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟! به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟! @hosenih خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست خیزران زود به دندان ثنایاش نشست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e