بهمناسبت شب اول ماه ربیع الاول مصادف با #لیلة_المبیت
مردی که جان به دست، شبِ #لیلة_المبیت
جای رسول خُفت به بستر، فقط علیست
✍ استاد #غلامرضا_سازگار
@hosenih
@dobeity_robaey
#پایان_ماه_صفر
ما روز را همینکه به عشق تو شب کنیم
یا اینکه گاه، نام تو را ذکر لب کنیم_
شکریست که به نعمت داغ تو گفتهایم
کاری نکردهایم که مزدی طلب کنیم
نگذاشتی که در دل گودال دق کنیم
بگذار لااقل ز غمت گاه تب کنیم
ما احترام روضهیتان را نداشتیم
خوب است جان دهیم که شاید ادب کنیم
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📝یادداشت حجتالاسلام #حامد_کاشانی بهمناسبت #لیلة_المبیت:
این آرامشِ امیرمؤمنان (ع) و واهمهی مشرکان در #لیلة_المبیت که حسن روح الأمینِ عزیز به زیبایی به تصویر کشیده، ترجمانِ همان بیتی است که حدود ۳۶۰ سال پیش، شاعر شهیر یمنی «حسن بن علی بن جابر الهَبَل» (متوفی ۱۰۷۹ هـ) سروده است:
مَن نامَ في مَرقَدِ النَّبِيِّ دُجى
وأعـيُـنُ المُـشـرِكيـنَ لَم تَنَـمِ
ترجمه: علی (ع) همان کسی است که در بستر رسول خدا (ص) [آرام] خوابید در حالی که مشرکان از شدّت ترس خواب به چشمانشان نیامده بود.
📜 دیوان الهَبَل، ص ۱۲۲
@hosenih
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دری که بوسهگه انبیای عظمی شد
چگونه بود که با ضربهی لگد وا شد؟!
بجای دسته گل، جای احترام و سلام
شرار، قسمت آن خانهی معلی شد
مقابل نفس بانوی عفیف علی
صدای عربدهی یک غریبه پیدا شد
آهای سینه زنان، فاطمه زمین افتاد
کمک دهید که در بین کوچه دعوا شد
امان ز میخ که کج رفت، سمت پهلو رفت
امان ز «در» که شکست و بلای زهرا شد
غلاف تیغ یکی و دوتا نه، خیلی بود
چگونه اینهمه ضربه به دست او جا شد؟!
اگرچه پشت «درِ» خانه رفته بود از حال
به احترام نگاه علی ز جا پا شد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#جمهوری_اسلامی_ایران
در سِلک ما، معراج رفتن، پَر نمیخواهد
مؤمن پَری بهتر ز چشم تَر نمیخواهد
با اشک، وقتی حاجت ما را روا کردند
گریه کُنات مشکلگُشا دیگر نمیخواهد
خاک حسینیه برای شاعران کافیست
از تو نوشتن جوهر و دفتر نمیخواهد
جاروی دستم را نگیر از دست من «خانم»
این روضهخانهها مگر نوکر نمیخواهد!؟
ذات تو را تمثال "أَعْطَیْنا" بیان کردند
تفسیرِ دیگر، سورهی کوثر نمیخواهد
با دیدن روی تو با خود روبهرو میشد
آئینهای بعد از تو پیغمبر نمیخواهد
تو مستقیماً حامل وحی خداوندی
دیگر خدا جبریلِ نامهبر نمیخواهد
نور وجودت را «علی» از قبل خِلقَت دید
این مُدَّعا شاهد از این بهتر نمیخواهد
وقتی دعای تو نگهدار علی باشد
دیگر «سپر» را فاتح خیبر نمیخواهد
نان تو خادمپرورِ بیتِ یدالله است
نانی بهجز این سفره را قنبر نمیخواهد
ذرات روی چادرت حُکم طلا دارد
تا گرد و خاکش هست، فضّه، زر نمیخواهد
چادرنمازت سایهسارِ مُلک سَلمان است
جز سایهی امنِ تو این کشور نمیخواهد
این نسل سِوُّم، خوب در پیکار ثابت کرد
حرف دفاع از دین که باشد، سر نمیخواهد
تمّار اگر باشی به روی دار خواهیگفت:
حرف ولایت را زدن، منبر نمیخواهد
این انقلاب فاطمی چل سال ثابت کرد
جز نسلِ زهرا و علی، سرور نمیخواهد
چل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا
فرزندْ جز خونخواهیِ مادر نمیخواهد
* *
نجّار کاش از ابتدا بی میخ، در میساخت
هرگز کسی اینگونه دردسر، نمیخواهد
مادر تقلا میکند قدری رها گردد
دیوار پیله کرده، میخ در نمیخواهد...
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#سه_شنبه_های_مهدوی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است
نفس کشیدنمان، بی تو مایهی ننگ است
گناه، از تو مرا دور کرده، میدانم
ببین که فاصلهی ما هزار فرسنگ است
به هر که فکر کنی دل سپردهام جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است
مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است
* *
شنیدهایم که مادر، به بستر افتاده
شنیدهایم درِ خانهی علی جنگ است
دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا...
برای گریهی از داغ مادرم تنگ است
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در
گرفت جان تو را ضربههای مُحکمِ در
کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا
غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غمِ در؟
عجب حکایت تلخی شد این که با شدت
به جانِ جسم تو افتاد بیمقدمه، در
سیاه شد همهی چوبها به این علت
که در عزای تو باشد لباس ماتمِ در
به شکلِ خونشده و قطرهقطره از آن میخ
به احترام تو میریخت اشک نمنمِ در
هزارسال گذشتهست و ماجرایی تلخ
هنوز هم که هنوزست مانده در خَمِ در
به ذبحِ اعظمِ گودالِ سُرخِ عشق قسم
که تا ابد لقب توست: ذبحِ اعظمِ در
* *
به انتقام تو یکروز میرسد از راه
کسی که مانده چنان راز، بین عالَمِ در...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#محاوره
تو هم تا نفس داشتی سوختی
تو هم پشت در پابهپام اومدی
ولی آرزو داشتم لااقل
میموندی و مادر صدام میزدی
نذاشتن که حتی به دنیا بیای
نذاشتن ولی تو مسیح منی
نشد آخرش هم ببینیم که
شبیه علی یا شبیه منی
چقد زینبم آرزو داشت که
داداش محسنش رو ببینه... نشد
میدونی حسینم چقد دوس داشت
پا گهوارهی تو بشینه... نشد؟!
تو هم بی نشونی مث مادرت
نه... قَدرت واسه هیشکی معلوم نیست
اینم حکمت با علی بودنه
کی عشقش علی هست و مظلوم نیست
تا دیدی درو با لگد میزنن
تا دیدی غریبم، شدی غیرتی
تو هم، سنگ عشقو به سینهات زدی
ولی آه... میخِ درِ لعنتی
بمونه واسه بعد، حرفای سخت
بمونه واسه چند سال دیگه
واسه روزی که صحبت کربلاس
تو خیمه یه مادر به بچهش میگه:
عزیزم میخوام روسفیدم کنی
برو هرچی دارم فدای حسین
نذاری بگن که بابات بی کسه
گلوتو سپر کن برای حسین
سه تا میخ در یا سه شعبه... چی بود
یکی گفت پسر رو نشونه بگیر
علی اصغر اونروز محسن شدو
رباب پیش زهرا نشد سر به زیر
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
مثل حسن، مثل حسین، آقاست محسن
نور دو چشم حضرت زهراست محسن
در این فضیلت مثل و مانندی ندارد
اول شهیدِ غربتِ مولاست محسن
روز قیامت او شفیع شیعیان است
مشکلگشای عرصهی عقباست محسن
با مادرش آمد که بابایش بماند
مانند اصغر، حامیِ باباست محسن
اصلاً به دنیا هم بیاید یا نیاید
یک سومِ ساداتِ این دنیاست محسن
هرکس که دستِ کم گرفته داغ او را
با او بگو: اصلِ عزای ماست محسن
از پشتِ در آتش به جان خیمه افتاد
پس ریشهی اصلی عاشوراست محسن
روز قیامت اولین حکم الهیست
پایهگذار محشر کبراست محسن
✍ #پوریا_باقری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
چند روزی میشود با بُغض صحبت میکنی
روشنای خانهام! کم استراحت میکنی
با همان دستی که بالا هم نمیآید دگر
روزیِ افلاک را هر صبح قسمت میکنی
هم میان کوچهها و هم میان شعلهها
با علی جای تمام شهر بیعت میکنی
بیشتر از خود به فکر روزیِ همسایهای
مثل بارانی و بی منت محبت میکنی
این منم از رو گرفتنهای تو دق میکنم
این تویی در خانهات احساس غربت میکنی
لاقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه
نیمهشب وقتی که با معبود خلوت میکنی
* * *
* * *
اسم این دیگر گدایی نیست وقتی سالهاست
بیشتر از حاجت سائل عنایت میکنی
روز محشر شعلهها وقتی مهیا میشوند
مادرانه میرسی ما را شفاعت میکنی
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
با وضو سمت قبله رو کردم
نذر تو شعری آرزو کردم
هرچه روح القدس حواله کند
نظر لطف اگر سه ساله کند
از شکوهت مدام بنویسم
شعر با احترام بنویسم
گفتمت کوه، باز کم گفتم
به همان شیوهی خودم گفتم
خواندمت نور، بیش از آن هستی
برتر از وصف شاعران هستی
دختر و خواهر ولی خدا
همه جا یاور ولی خدا
عصمت الله، دختر معصوم
سینهات مهبط تمام علوم
آینه زادهای و آینهای
اِسماً و رسماً عین آمنهای
در دلِ ما بروبیا داری
عطر و بوی حسین را داری
نوهی فاتح حنین تویی
آنکه دل برده از حسین، تویی
متقن است این حدیث، صد در صد
دوست دارد حسین بیش از حد_
خانهای را که تو در آن هستی
عشقِ بابا، سکینه جان هستی
دختر ماه و آفتابی تو
دستپرودهی ربابی تو
مستحق نوازش عباس
ذکر نامت نیایش عباس
به حیایت کسی ندارد شک
زینبی در قوارهای کوچک
عمه سنجاق بر سرت میزد
بوسه از روی معجرت میزد
وارث اقتدار فاطمهای
مظهری از وقار فاطمهای
در گلویت طنینِ غُرَّنده
خطبهات تند و تیز و برنده
خطبهات تیغ ذوالفقارت شد
کوفه از مرد و زن دچارت شد
خطبهات شد مفتح الابواب
مرحبا شیرْدخترِ ارباب
دیدنی بود نُطق حیدریات
جلوات علیِ اکبریات
همه دیدند انقلابت را
نور جاریِ در حجابت را
روسریِ دگر نیاز نشد
گره معجر تو باز نشد
مدح ناب تو را روایت گفت
از بزرگیات، از عفافت گفت
روزگاری شُدید عازم حج
خبر آمد که در مراسم حج
گرم تکبیر، غرق در صلوات
موقع رمی تک تک جمرات
ریگ از دست خستهات افتاد
کی به مکروه، نفْس تو تن داد؟
نفْس پاک تو کی بهانه گرفت؟
خاتمت کفر را نشانه گرفت
همسفر بود اگرچه دور و برت
نشدی وامدار همسفرت
نشدی خم که ریگ برداری
شرم داری چه شرمِ بسیاری
پیش از آنکه به خیمهات برسی
حجم جسم تو را ندید کسی
شام اما نظارهات کردند
ملاء عام اشارهات کردند
"وابتلاکم بنا " ی تو روضهست
بُغضِ در گفتههای تو روضهست
لحن نامحرمان عذابت داد
شمر با ناسزا جوابت داد
با دلی غرق درد و غم رفتی
بین بزم شراب هم رفتی
آب پیش رباب می خوردند
پیش چشمت شراب میخوردند
سرِ در بین تشت را دیدی
هر چه آنجا گذشت را دیدی
بی جهت گیسویت سپید نشد
"خیزران خسته شد، یزید نشد"
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
نَفَس چو تیغ دو دم میکشید گاهِ غضب
نداشت دستِ کمی خطبههایش از زینب
نبود در پی نفرین؛ وگرنه عمر زمین
به سر میآمد اگر آه مینشاند به لب
رباب بود ربابی کز آفتابِ بلا
اگر چه سوخت سرش، پای او نرفت عقب
نرفت معجرش از سر کنار، باری هم
رسد به فاطمه او را درختِ اصل و نسب
زمین توان کشیدن نداشت حجبش را
قدم به زانوی اکبر گذاشت امّ ادب
سکینه آنکه همین در مقام او کافیست
حسین فاطمه خیرالنساش داده لقب!
کنار زینب کبری عَلَم گرفت به دوش
رَود که فتح کند شام را وجب به وجب
سزد برابر نطق فصیح او همه عمر
زبان به کام بگیرند شاعرانِ عرب
ز تیر خطبهی او، بعدِ باءِ بسم الله
به خاک تیره نشستند شامیان همه شب
سپس به تیغ سخن بر یزید وارد شد
چنان علی که بیاید به کشتن مرهب
زبان به عجز گشودند چون درِ خیبر
شکست خورد به نطقش سپاهِ جنگ طلب
به دست نالۀ خود میشکست بتها را
ز پا فتاد به پا آنکه کرد بزم طرب
سؤال میپرسید و سکوت حاکم بود
عزیز فاطمه را کشتهاید از چه سبب؟
به عمّه گفت: بگو چوب خیزران نزنند
که جای بوسه پیغمبرست بر این لب
آهای زادۀ هند! از سرش چه میخواهی
تنش بس است که تازاندهای بر او مرکب
به نیزه شد سرِ قرآن، قسم به کهف رقیم
تو از معاویه هم بدتری، چه جای عجب
سخن تمام کنم آه از خرابۀ شام
که ماه در طبق آمد به دیدن کوکب
✍ #مسعود_یوسف_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هرچند "آمنه"ست و "امینه"، ولی حسین
نام تو را سکینهی خود کرده انتخاب
دربارهی مقام بلند تو گفتهاند:
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دوعالم از سر ارج و بها تو را
شد "فخرةالنسا" لقب از "سیدالشباب"
از آن زمان که راویهی "شیعتی" شدی
دیگر برای شیعه گوارا نبوده آب
در کربلا و کوفه و شام و مدینه هم
شد قوت غالب تو فقط غصه و عذاب
درد تو را شنیدهام از سهلساعدی
داغ تو را گرفتهام از مجلس شراب
آتش گرفت سینهی دشمن برای تو
حتی دل یزید شد از داغ تو کباب
"بس کن که نالهات جگرم را کباب کرد!"
این حرف را شنیدهای از فاطمه بهخواب
رویش سیاه باد و دودستش بریده باد
هرکس که دستهای تو را بسته با طناب
هرچند گریه پلک تو را زخم کرده است
هرچند رأس رفته به نی، برده از تو تاب
یک رکعت از نوافلت اما قضا نشد
گیرم هزاربار رسیدی به اضطراب
با ما بگو که زینب مضطر چکار کرد؟
وقتی که سُم اسب گرفت از گلش گلاب...
ای روضهخوانِ واقعهی کربلا! بگو؛
با اشک خود چگونه بهپا کردی انقلاب
سرهای غیرتی سر نی سنگ خوردهاند
تا دشمن از شما نتواند برد حجاب
ای بشکند دهان قلمهای روزگار
وقتی کم است نام تو در این همه کتاب
شأن تو باشکوهتر از حرفهای ماست
هرکس دروغ بسته به تو خانهاش خراب!
باشد دعای خیر تو تعجیل در فرج
زیرا دعای خستهدلان هست مستجاب...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
بار دیگر عزای عاشوراست
از غمی بی قرینه باید گفت
دو سه خط سوگوارهی غربت
در عزای سکینه باید گفت
قطره از وصف بحر درمانده
من کجا، مدح دختر ارباب
ای که بوده حسین مداحت
السلام ای سکینه بنت رباب
در کرامات حضرتش کافیست
شیر او را رباب داده، همین
در غریبی او فقط بنویس
به عمو مشک آب داده، همین
کربلا بود دشتی از روضه
او بلاهای خویش را دیده
در عبایی پر از علی اکبر
روح بابای خویش را دیده
روضه میخواند دور دارالحرب
نعشها را یکی یکی که شمرد
دید، بابا علیِ اصغر را
به امیدی گرفت و با خود برد
پدر آمد ولی چه آمدنی!
غرق خون کرد چشم قافله را
دید دور جنازهی اصغر
همه گفتند لعن حرمله را
از وداع سکینه و ارباب
جگر کائنات خون شده بود
آه از آن دم که دید این دختر
زینِ باباش واژگون شده بود
با تنی خون گرفته از گودال
آمدی ذوالجناح! بی بابا
کاش میشد رها نمیکردی
وسط تیر و نیزهها او را
پدرم را غریب بین دو نهر
نحر کردند با لب عطشان
السلام علیک ای بی سر
السلام علیک ای عریان
✍ #امیر_عظیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
#لا_تحرقی_قلبی_بدمعک_حسره
اول
ناگاه کتاب گریه را وا میکرد
آن قدر که پشت ناله را تا میکرد
در مجلس روضهی امام صادق
یاد لب خشکیدهی بابا میکرد
دوم
بانو! بنشین، بخوان، بگو حرف بزن
از تیر نشسته بر گلو حرف بزن
بانو! دم آخری کمی آب بخور
از خاطرهی دست عمو حرف بزن
سوم
از سایهی سنگ، رد شده لشگر من
زنجیر نشسته روی زخم پَر من
این غصه، شبانه، بی صدا پیرم کرد:
تشت و سر و چوب و گریهی خواهر من
چهارم
چوبی که به لب اشاره میکرد آنروز
از عمه جگر پاره میکرد آنروز
ترسیدم از آن چشم حرامی ناگاه...
وقتی که مرا نظاره میکرد آنروز
پنجم
در قاب عطش اگرچه تصویر شده
از خوردن آب تا ابد سیر شده
او بعد هزار و چارصدسال هنوز
ایستاده درِ خیمه، ولی پیر شده
ششم
نه که بدن عزیزمان سر دارد
نه پیرهن کهنهای در بر دارد
غارت شده زیر دست و پا... ای مردم!
این جسم غریب مانده، مادر دارد
هفتم
در باغ عزای کربلا تاک شده
آیینهی لبهای عطشناک شده
جَرّوهَا عِدّه مِن اَعراب امّا
انگار سکینه با پدر خاک شده
هشتم
میدید خود حضرت زهرا ای وای
افتاده تن ماه به دریا ای وای
تا خطبه بخواند از اسیری و عطش
از منبر نیزه رفته بالا ای وای
نهم
از شام اسارتی که مهتاب نداشت
راهی به سرای چشم او خواب نداشت
بابا، غریب و تشنه بود و دختر
جز اشک نگاه خشک خود آب نداشت
دهم
چشم تو پر از صحنهی درگیری بود
یک قافله دست و پای زنجیری بود
فکرش دل سنگ را شکست ای بانو
تیری که به سینه خورد عجب تیری بود
✍ #روح_الله_عیوضی
@dobeity_robaey
بهمناسبت هفته #دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
سلامِ خیلِ ملائک به محضرِ شهدا
به پیرِ عشق، خمینی، به رهبر شهدا
قرارِ قلبِ شکسته بهشتِزهرا شد
بهشتِ ماست قبور مُطهّر شهدا
نهاده دست به سینه، همه قیام کنیم
برای عرض ادب در برابر شهدا
حیاتِ دین خدا ضامنش همین خونهاست
درود حق به سپاهِ دلاورِ شهدا
عجب شکوه عظیمیست در صفِ محشر
عبور قافلهسالارِ بی سرِ شهدا
چه عاشقانه نشستند پای دلبر خویش
چه دلبریست واللهِ دلبرِ شهدا
بدون شک همه مهمان فاطمه گشتند
که هست مادر ارباب، مادرِ شهدا
کسی اگر سندش را طلب نمود، بگو:
شمیم سیب، میآید ز پیکر شهدا
به راه دین همه هستیِ خود فدا کردند
عطا کنید به ما هم ز باورِ شهدا
خدا کند که نفسهای آخر ماهم
شود شبیه نفسهای آخرِ شهدا
بخوان وصیت این پیرهای سیر و سلوک
نشین عزیز دلم پای منبرِ شهدا
وصال خواهی اگر راهکار آن اشک است
که گریههای سحر هست کوثرِ شهدا
عبور کن شبی از سیمِ خاردارِ نفس
که راه یابی از این دَر، به مَعبرِ شهدا
✍ #قاسم_نعمتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
بهمناسبتِ هفته #دفاع_مقدس
شهیدی در میان کاروانت میشوم یا نه؟
غبار رهگذار عاشقانت میشوم یا نه؟
دلم سنگ است میدانم، دلم تنگ است میدانی
نمیدانم که خاک آستانت میشوم یا نه...
مرا با گوشهی چشمی خواندی اما کاش میگفتی
فدای چشمهای مهربانت میشوم یا نه...
فدای تو چه جانهای جوانی شد بگو آیا
فدای آن شهیدان جوانت می شوم یا نه؟
سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا
بگو وقت شهادت، میهمانت میشوم یا نه؟
✍ #میلاد_عرفان_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت هفته #دفاع_مقدس
#جانباز_شیمیایی
حال و هوای شهر، نفسگیر میشود
تا حلقههای اشکِ تو زنجیر میشود
چیزی نمانده است به خطِّ مقدّمت
بابا! صبور باش اگر دیر میشود
تاول به تاول است تمامِ تنت... ببین
تاول شبیهِ دردِ تو تکثیر میشود
رفتارِ عدهای به تو آسیب میزند
گاهی زبان، زبانهی شمشیر میشود
هرروز دیدهای ز کمانِ دهانشان
حرفی که تیر میکشد و تیر میشود
ساکت نشستهای و نگاهی نمیکنی
وقتی وجودت از همه کس سیر میشود
کم کم شبیهِ آیِنهها میشوی دگر
دارد تمامِ خوابِ تو تعبیر میشود
تو میروی و تازه جوان میشوی و من
آن دختری که از غمِ تو پیر میشود
✍ #عارفه_دهقانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت هفته #دفاع_مقدس
#بصیرت
آن اسم اعظم که نشانی میدهندش
سربند یا زهراست، محکمتر ببندش
هرکس که در سر آرزوی عشق دارد
هنگام رفتن با شهیدان میبرندش
بابا! وصیّت نامۀ همسنگرت کو؟
این روزها خون میچکد از بند بندش
آقا معلم قصه از آنروزها گفت
کردند سالِ آخریها ریشخندش
شرمی نکردند از صدای سرفهدارش
چیزی نخواندند از نگاه دردمندش
گیرم عَلم از دست عباسی بیافتد
عباس دیگر میکند از جا بلندش
هر کس به این آسانی اهل کربلا نیست
کار حسین است و دل مشکل پسندش
✍ #مهدی_جهاندار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت هفته #دفاع_مقدس
خورشیدهای خاکنشین، یادشان به خیر
پلهای آسمان به زمین، یادشان به خیر
آن روزهای روشن و آن قلبهای صاف
شبهای شور و رزم و کمین، یادشان به خیر
مردان عاشقی که سبکبار رد شدند
از خاکریز شکّ و یقین، یادشان به خیر
دستانِ رو به علقمهی مانده روی خاک
پاهای بوسه داده به مین، یادشان به خیر
شبهای حمله، شور و مناجات عاشقان
آن یاحسینهای حزین، یادشان به خیر
آنان که از تلاوتشان در میان شب
میریخت اشکِ روح الامین، یادشان به خیر
اینجا هنوز رو به خدا، ردّ پایشان
پیداست روی خاک، ببین! ... یادشان به خیر
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
سر نخواهم کرد خَم پیش کسی الا حسین
قلب من خورده به نام نامی مولا حسین
در رهش امروز هر کس یک قدم برداشته
خوب میداند تلافی میکند فردا حسین
آه از آن روزی که خلوت میشود دور مزار
بعد میبینی که مانده پیش تو تنها حسین
بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم
از همه عالم کفایت میکند ما را حسین
شک ندارم نوکران را از صف یوم الحساب
میکشد بیرون ملک، میگوید: این ها با حسین
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست
لحظهای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین
کولهباری از گناه آوردهام، چون گفتهاند
با دو قطره اشک، پاکش میکند یکجا حسین
رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست
کَلْمَةُ الحسنی حسین و عُروةُ الوثقی حسین
بس که بخشیدهست میترسم میان قتلگاه
شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین
مادرم میگفت اگر شوق حرم داری بگو_
بعد تسبیحات بی بی حضرت زهرا، حسین
هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه
خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین !
✍ #سعید_پاشازاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
کسی که بهر تو دست دعا بلند کند...
به عرش، طالع او را خدا بلند کند
ترحّمی به زمین خوردهی مسیرت کن
مرا مگر که دعای شما بلند کند
ز مکر شعبده بازانِ دهر ترسی نیست
نشستهایم که موسی عصا بلند کند!
اگر صدا زدمت، تو اجازهام دادی
که دیده است گداهم صدا بلند کند؟!
غبارِ روی عبای توأم! غمم این است
مباد! باد مرا از عبا بلند کند...
بگیر دست مرا که ثوابها دارد
کسی ز خاک گرفتار را بلند کند
پس از ظهور، سرِ خاک من بیا یک دم
دمت مرا ز دل قبرها بلند کند
گرفته است دل ما؛ خدا کند که حسین..
نسیمی از طرف کربلا بلند کند
* *
چه حکمتیست؟! بسوزد در و حرامیِ شهر
بیاید و به درِ خانه پا بلند کند...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
لوح تقدیر تا قلم برداشت
از دل قِصه، فصل غم برداشت
نور تو ظلم را به ظلمت بُرد
شور تو اژدهای شر را خورد
خضر از عُمرِ ماتمت گله کرد
نوح با نوحهی تو هروله کرد
وَجهِ تو وِجههای ز مادر داشت
چشم تو آیه، آیه کوثر داشت
عرش را قائمهشدن عشق است
نوهی فاطمهشدن عشق است
شتر فتنه را تو پِی کردی
کوفه را حیدرانه طِی کردی
صاحبِ شأن بی قرینه! سلام
دختر شاهِ من، سکینه! سلام
پدرت گفته به تو: جانِ منی
لایقِ فَخْرَةُ النِّسا شدنی!
چهرهات خوشترین نگاهِ حسین
خانهات بهترین پناه حسین
چشمهی اشک! رَبِّ آبی، تو
همهی هستیِ ربابی، تو
پنج نوبت..، عبادت همهای
خواهرِ بابِ حاجتِ همهای
اصغری که زعیم هر بشر است
به اَخا گفتنِ تو مفتخر است
طفلِ گهوارهخواب، با تو خوش است
شیرخوارِ رباب، با تو خوش است
نُطق تو لفظهای حیدر بود
منبرت شانههای اکبر بود
التماس فرات، جوی تو بود
خواهش مشکها، سبوی تو بود
عطشِ تو شرر به دلها زد
تحت امرت، عمو به دریا زد
ظهرِ دلکندنت سحر را کُشت
" رُدَّنا " گفتنت پدر را کشت
پای بالت تمام پرها سوخت
"شیعَتی" خواندی و جگرها سوخت
کاتب روضههای جنجالی
شاعر لحظههای گودالی
روی پیشانی تو چین افتاد
شاهِ لبتشنه تا زمین افتاد
جامهی غُصه را رفویش کرد
شمر با چکمه پشت و رویش کرد
کاخِ اُمّید تو خراب شده
سهم دستان تو طناب شده
در بهاران، خزان شدن سخت است
همکلامِ سنان شدن سخت است
شعله در جان معجرت افتاد
زجر دنبال خواهرت افتاد
عمه را بی پناه میدیدی
کوچه کوچه، گناه میدیدی
نیزهدارانِ سر، تو را زدهاند
پیش چشمِ پدر تو را زدهاند
من بمیرم ! نگو کجا رفتی...
سرِ بازار بردهها رفتی
حقِّ تو این همه عذاب که نیست
جای تو مجلس شراب که نیست
عاقبت بخت با تو یار نشد
خیزران آخرش مهار نشد...
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
در کودکی، عزیز بزرگان حساب شد
آیینهی تمام نمای رباب شد
از گوهر عبادت و از نور اهل بیت
آن قدر بهره بُرد، خودش آفتاب شد
گاهی که لب گشود به صحبت، خطابه شد
گاهی که لب گشود، غزلهای ناب شد
آرامش پدر شد و نورِ دلِ رباب
در خانهی حسین، سکینه خطاب شد
با تیغ شعر و خطبه و با روضهخوانیاش
پیروز هر نَبَرد چنان بوتراب شد
مثل رباب سوخت فقط، بعد کربلا
یاد گلوی پارهی اصغر کباب شد
تصویر کام تشنهی اصغر، برادرش
یک عمر در نگاه ترش ماند و قاب شد
ازبس که محو ذات خدا شد به قتلگاه
آخر مُبلغ پدرش انتخاب شد
هر بار روی دوش کسی مشک آب دید
یاد عمو، پیالهی چشمش پُر آب شد
وقتی که دید با دل خون، شهر شام را
مانند اهل قافله، خانه خراب شد
گیرم که سوخت معجرش اما به صورتش
بال و پَرِ تمام ملائک نقاب شد
ای دل بسوز، عابدهی اهل بیت حق
با دست بسته، راهی بزم شراب شد
آن جا چه دیده و چه شنیدهست، بگذریم...
تنها بدان که سخت سکینه عذاب شد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
#محاوره
چیه ذکر هر گدا؟ نام حسن
چیه آرامش ما؟ نام حسن
ولی من نمیدونم چه سِرّیه
تنهایی عجینه با نام حسن
یه حسن توی کوچه شهید شده
شاهد یه ضربهی شدید شده
من نمیدونم چرا، ولی میگن
توی بچگی موهاش سفید شده
چی گذشت به آقا قِصَش درازه
هر کسی بهجاش باشه، جون میبازه
خیلی سخته ببینی بابات داره
با چوب گهواره تابوت میسازه
یه حسن غریب شهر سامراس
همونی که نوهی امام رضاس
توی خونهی خودش زندونی بود
اونی که قبلهی خونهی خداس
توی ایام جَوونی کشتنش
خیلی با نامهربونی کشتنش
آقامون دلْ نگرونِ مهدی بود
آخرم با نگرونی کشتنش
قربون اون بدنِ نیمهجونش
فدای صاحبْعزای گریونش
پسرش آتیش گرفت وقتی که دید
میخوره کاسهی آب به دندونش
تنشو تو خون میدید، چیکار میکرد؟!
اگه خیزرون میدید، چیکار میکرد؟!
اگه باباشو یه روز تو قتلگاه
پشت به آسمون میدید، چیکار میکرد؟!
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e