eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
280 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به اگر چه در ره حق صدهزار دشواری‌ست میان حادثه‌ها کار حق نگهداری‌ست اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی همیشه کار خدا یاری و مددکاری‌ست خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد که بی‌حسین‌شدن اول گرفتاری‌ست سخن به مدح زنی می‌کنم شروع، که شعر به مدح و منقبتش متهم به کم کاری‌ست سخن به مدح زنی می کنم شروع،‌ بلی که از گناه، تمام وجود او عاری‌ست همان‌ که چشم و دلش رو به عالم بالاست که قصر در نظرش جلوه‌ی دل‌آزاری‌ست همان که جلوه‌ی صد قصر غافلش ننمود همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاری‌ست زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست یگانه محور و معیارِ حق سزاواری‌ست به خواستگاری او فاطمه به خواب آمد "زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداری‌ست"* به هرکسی نرسد این‌چنین مقام رفیع که این نتیجه‌ی یک عمر خویشتن داری‌ست خدا برای حسین آفریدش از اول جواب او به حسین از همان ازل آری‌ست شرافتی‌ست بلی مادر امام شدن ز عشق بو نَبَرد آن دلی که زنگاری‌ست همین که دامن او مهد حجت الله است نشان رفعت شأن و بلندمقداری‌ست "دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"** که خُلق مادر در خُلق بچه‌ها جاری‌ست بُراق عشق، تو را تا خود مدینه رساند که در مسیر خدا مرکبت سبکباری‌ست که خواستی وطنت خانه‌ی حسین شود کجای قصه‌ی هجرت ز جبر و ناچاری‌ست؟! تو آمدی که به "زن" شأن دیگری بدهی به نُه امام نشانِ تو جاری و ساری‌ست "هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب" هنوز از تو سرودن کمال دشواری‌ست ✍ *حافظ **صائب 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلامٌ علی آلِ طاها و یاسین به این خُلق و این خوی و این عزّ و تمکین رخش مصحف فاطمه، حُسن، قرآن پُر از «قدر» و «وَاللَّیل» و «وَالشَّمس» و «وَالتّین» درود الهی بر آن خُلق نیکو سلام محمّد بر آن خوی شیرین نماز از خضوعش به پرواز آید دعا از نفس‌های او بسته آذین به سجاده‌اش آسمان آورد سر به ذکر دعایش خدا گوید آمین سلام خدا بر خضوع و خشوعش قیام و قعود و رکوع و سجودش درود خداوند حَیّ جلیلش به قدر و کمال و جمال جمیلش عجب نیست در مسلخ عشق و ایثار اگر بوسه بر دست آرد خلیلش عجب نیست کز عرشۀ عرش اعلا طواف آرد از چارسو جبرئیلش سلاطین غلامش، خواتین کنیزش طوایف مریدش، قبایل دخیلش حَجَر شاهد عزت و اقتدارش هشام بن عبدالملک‌ها ذلیلش بسا تخت شاهی فرو رفت در گل کجا حاکم گِل شود حاکم دل؟ «هشام» استلام حجر تا نماید در آن ازدحامِ خلایق نشاید نه قدری که از وی شود قدردانی نه کس بود تا کس بر او ره ‌گشاید به ناگاه دیدند آمد جوانی که پیوسته او را حَجَر می‌ستاید گشودند حُجّاج از چار سو، ره که آن شاهدِ حُسن یکتا بیاید یکی خواست تا سر به پایش گذارد یکی رفت تا جان نثارش نماید یکی گفت نامش چه باشد هشاما! - حسد را نگر- گفت: نشناسم او را به ناگه «فرزدق» خروشید در دم که: این است نجل رسول مُکَرّم! تو چون می‌کنی در مقامش تجاهل؟ من او را بِه از خویشتن می‌شناسم نماز است بی او گناه کبیره ثواب است بی او خطای مسلّم تعالیم اسلام از اوست جاری قوانین توحید از اوست محکم چراغی‌ست بر قلۀ آفرینش امام است بر جملۀ خلق عالم سلام و رکوع و سجود است از او قنوت و قیام و قعود است از او امامی‌ست کو را اُمَم می‌شناسد کریمی‌ست کو را کرم می‌شناسد صفا، مروه، مسعی، حَجَر، حِجر، زمزم طواف و مطاف و حرم می‌شناسد بیابان مکه، منا، خیف، مشعر سماوات و لوح و قلم می‌شناسد زمین می‌شناسد، زمان می‌شناسد عرب می‌شناسد، عجم می‌شناسد یم و قطره و ماه و خورشید، او را به ذات الهی قسم می‌شناسد سلام خدا بر اَب و جَدّ و مامش مسلمان بود هر که داند امامش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سپر ز گریه و شمشیر از دعا دارد مَلَک به سجدۀ او رشکِ اقتدا دارد حقوق را چه کسی مثل او ادا کرده؟ نماز را چه کسی مثل او به پا دارد؟ اگر به مصلحتی چند روز بیمار است برای هر چه که درد است او دوا دارد مدیح حضرت سجاد هر چه بنویسند قسم به شعر فرزدق، هنوز جا دارد بپرسد از حجرالاسود از ولایت او هر آن کسی که به سجاد، شک روا دارد علی‌ست اسم و علی رسم او، بپرس از شب که زخم شانۀ او ریشه در کجا دارد؟ بپرس کوچه به کوچه کدام شب‌گرد است که سفره‌های یتیمان از او غذا دارد.. فدای آن لب خشکی که لحظۀ افطار به اشک، روضۀ عطشان کربلا دارد رسول کرب‌وبلا، وارث حسین چه گفت؟ که بعد خطبۀ او دشمنش عزا دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پُر می‌کنیم از مِی گلوی باده‌ها را تا مست باشیم انتهای جاده‌ها را بعد از دو رکعت عشق‌بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده‌ها را امشب به سمت خانه‌ی سجاد انداخت دست ارادت‌های ما، سجاده‌ها را خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب آنی بگیرد دست این افتاده‌ها را بعد از پدر، حالا پسر می‌آید از راه خدمت کنید آقا و آقازاده‌ها را این دومین نوری‌ست که تا منجلی شد او هم علی بن حسین بن علی شد در آسمانم ماه را می‌بینم امشب گمراهم اما راه را می‌بینم امشب چشم سرم را بستم و با دیده‌ی دل لبخندهای شاه را می‌بینم امشب ارباب خوشحال است و من در دست‌هایم مال و منال و جاه را می‌بینم امشب در چشم‌های این علی دارم علی را یا که رسول الله را می‌بینم امشب می‌آید و با هر قدم در زیر پایش جان‌های خاطرخواه را می‌بینم امشب حالا که آقای دعا دارد میاید ما را خدا ای کاش قربانش نماید فخر است امشب آسمان را بر زمینش می‌خندد و افلاک، حیران طنینش دست حسین بن علی امشب رکاب و روی علی بن حسین آمد نگینش بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت وقتی که لب‌های علی شد بوسه‌چینش خالی‌ست جای فاطمه هرچند، اما خوابیده با لالاییِ اُم البنینش در سوم شعبان رسید از راه، شاه و در پنجمین روزش رسیده جانشینش روح دعا، مرد خدا، جان حسین است او وارث ملک سلیمان حسین است با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده در راه اثباتت حجر لب باز کرده نه دوستانت که ید عقده‌گشایت از دشمانت هم گره‌ها باز کرده حتی دعاهایت؛ جدا از حرف‌هایت در علم حرفی تازه را آغاز کرده شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس آموزگار آسمان! ممتاز کرده هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده تا قاب قوسین خدا پرواز کرده هروقت می‌خواهم که قلبم را بشویم باید "الهی لاتؤَدِّبْنی" بگویم با دست لبریز از دعایی که تو داری ما را ببر سمت خدایی که تو داری حرفی بزن تا جام من لبریز گردد از باده‌های حرف‌هایی که تو داری گرم مناجات است شب‌های ملائک با لحن جان‌سوز صدایی که تو داری پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی‌ست یک روز تا صحن و سرایی که تو داری ما را شبی مهمان خان روضه‌ات کن در خانه‌ات، در کربلایی که تو داری هر جا که باشی کربلا آن‌جاست آقا انگار هر روز تو عاشوراست آقا آزادی از بند اسارت در اسارت دست خدا بوده است یارت در اسارت در مجلس حکام، بر منبر نشستی بر روی کرسی صدارت در اسارت بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی یعنی شدی پیک بشارت در اسارت با دست بسته باز دستی باز داری وقتی عطا گشته‌ست کارت در اسارت جسم شهیدان را که کفْن و دفن کردی با اشک می‌خواندی زیارت در اسارت ای آسمان، شرمنده از باران چشمت دست مرا پُر می‌کند احسان چشمت باران چشمان تو را باران ندارد ای آسمان! که بارشت پایان ندارد هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که پیراهنی را هم از او کنعان ندارد حدِّاَقل آبی بنوش آقا که چشمت دیگر برای گریه کردن جان ندارد هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی بر حرمتی که قاری قرآن ندارد گفتی مرا ای کاش که مادر نمی‌زاد چه دیده‌ای که بدترش امکان ندارد؟ بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از سکوتم صدا درست کنید ذکر یا ربنا درست کنید ببرید و بیاورید مرا بلکه از من گدا درست کنید در دلم گر بناست خانه کنید اول این خانه را درست کنید می‌شود سنگ دستتان بدهم می‌شود که طلا درست کنید هر چه میل شماست تسلیمیم یا خرابم و یا درست کنید فقر ما را کسی درست نکرد ای کریمان! شما درست کنید شد اگر، شکر؛ اگر نشد یک وقت می‌نشینم تا درست کنید بعد از آن که مدینه‌ام بردید سفر کربلا درست کنید از لب ما دعا نمی‌افتد کربلا، کربلا نمی‌افتد این قبیله همه شبیه هم‌اند این کَرَم‌زاده‌ها چه با کرم‌اند چه نیازی‌ست تا بزرگ شوند در همان کودکی مسیح دم‌اند زنده‌ام می‌کنند مثل مسیح بر تن مرده‌ام اگر بدمند همه آماده‌ی بلا هستند جاده‌های عروج پیچ و خم‌اند عاشقان بیشتر پی نامند عاشقانی که عاشقند کم‌اند عاشقان در نگاه آل علی گر اسیرند باز محترم‌اند دختران قبیله‌های عرب خادم شهربانوی عجم‌اند عجمی کرده‌اند جانان را آبرو داده‌اند ایران را ای مناجات تا خدا رفته عرش را تا به انتها رفته کیسه کیسه به شانه نان برده خانه خانه سوی گدا رفته بی تو معراج هم کسی برود بی وضو محضر خدا رفته بس که در حال سجده افتاده رنگ پیشانی شما رفته برکت می‌رسد غلامت اگر... سر سجاده‌ی دعا رفته محمل ما به گِل فرو رفته محمل ما شکسته وا رفته چاره‌ای کن برای ما، ور نه رمضان، آبروی ما رفته آبرودار پنجم شعبان دارد از راه می‌رسد رمضان چه مقامی‌ست مادر تو شدن مثل پروانه‌ی سر تو شدن بال جبريلِ عرش مال خودش راضي‌ام با كبوتر تو شدن علیِ اكبر است و آرزوي چند سالي برادر تو شدن می‌شود برتر از سليمان شد ظرف يك روز نوكر تو شدن اين غلام سياه را نفروش كردم عادت به قنبر تو شدن به خداي يگانه می‌ارزد كشته‌ی نام اطهر تو شدن پدرت هم به تو "ولی" می‌گفت «بابي أنت يا علي» می‌گفت آمدي و حسين خندان شد همه جا جز بقيع چراغان شد آمدي و به بركت نامت نام جدت علي فراوان شد مادرت شد عروس زهرا و افتخارش نصيب ايران شد آشنا با صحيفه‌اش كردي هر كه بر سفره‌ي تو مهمان شد رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است رمضان شرح ماه شعبان است ابر و خورشيد و ماه در كارند خاكي از زير پات بر دارند تب تو تب نبود، درمان بود راويان تب تو بيمارند دوستان قديمي زهرا به تو و مادرت بدهكارند در اسيري مادرت حتي از مقامات او خبر دارند هر چه مِهريه‌اش گران باشد باز قوم علي خريدارند به غلامت بگو دعا بكند اين گرفتارها گرفتارند با مناجات تو ملائكه هم سر شب تا به صبح بيدارند تا نگاهي به بالشان بكني از كرم خوش به حالشان بكني كاش مي‌شد بنا درست كنند گنبدي از طلا درست كنند همه جاي مدينه را نه، نه لااقل پنج تا درست كنند گرد و خاك بقيع را ببرند تا برايم دوا درست كنند شيعيان حاضرند با گريه آستان تو را درست كنند با النگوي دختران عجم چند ايوانْ طلا درست كنند سنگ‌ها می‌خورد بر سر تو تا كه شايد صدا درست كنند عمه را زد ولي سر تو شكست هم سر عمه، هم سر تو شكست ای مناجاتی سرای حسین ذکر آمین ربنای حسین ای تمام صحیفه‌ات شرحِ آخرین ناله و دعای حسین مقتل تو صحیفه‌ات باشد داده‌ای شرح کربلای حسین کاش مثل تو روضه‌خوان بشویم تا اقامه کنیم عزای حسین به زبان دعا بیان کردی چه کشیدند بچه‌های حسین آه تیر سه شعبه و حلقِ طفل معصوم بی خطای حسین الامان از حکایت زینب وای از روز ماجرای حسین بعد از آن که بدن مرتب شد سر بنه روی بوریای حسین روی قبرش نوشتی یا مظلوم! لک روحی فدا ابا المهموم! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای اختر تابان قمرت باد مبارک ای مادر ایران پسرت باد مبارک ریحانۀ خیر البشرت باد مبارک از خوب‌تران خوب‌ترت باد مبارک فرزند تو بر پنج قمر نور دو عین است با نـام علی آینـه‌ی روی حسین است ای پیش رویت آینه‌ی شمس ولایت ای همسر و ای مادر دو رکن هدایت امروز خدا کرده علی بر تو عنایت رویش کند از آینه‌ی غیب حکایت گل بوسه بزن بر روی این گل پسر امشب این جان حسین است که داری به بر امشب این خوب‌ترین گل زگلستان خلیل است این آینه‌ی حُسن خداوند جلیل است این بر ملک و جن و بشر، پیر و دلیل است بی‌مثل بدیل است، جمیل است، جمیل است طوبای بهشت علوی این ثمر توست تبریک که میلاد یگانه پسـر توست زیبا پسر تو، پدر هشت امام است در پنجم ماه آمده و ماهِ تمام است این بر شهدا حامل خون است و پیام است این حجّ و زکات است و صلات است و صیام است بـا هـر نفسش نغمـۀ تکبیر مبارک بر خال و خطش آیۀ تطهیر مبارک ای نخل وجودت، ثمر یوسف زهرا ای روی تو قرصِ قمرِ یوسف زهرا ای پاره‌ی قلب و جگر یوسف زهرا ای یوسف زهرا، پسر یوسف زهرا گلبوسه‌ی شیـرینِ دعـا بـر دهن تو آیات خـدا مـوج زده در سخن تو ای با سخنت زنده شده جان ولایت ای روح کتاب الله و ریحان ولایت پیغامبر خون شهیدان ولایت از اشک شبت، سبز گلستان ولایت تو خون خدا در بدن خون خدایی فریـادِ خروشـان تمــام شهـدایی ای مرغ سحر مست مناجات شب تو پیوسته دعا بوسه نهاده به لب تو بال و پَرِ پروازِ دعا تاب و تب تو ای وحی خدا بال زده در طلب تو وصف تو شده زینت آیات شریفه از متن مناجات تو داریم صحیفه ای وجه تو بر وجه خدا منظر دیگر سجاده‌ی خاکت دل شب سنگر دیگر مارا نَبُوَد غیر شما یاور دیگر برما نگشودند جز این در، درِ دیگر ما در دو جهان بنده‌ی فرمان شماییم در موج بلا، دست به دامان شماییم رخسار تو هنگام دعا سوره‌ی نور است سروِ قدِ تو سبزتر از نخلۀ طور است ما را همه‌جا با نفست فیض حضور است بی روی تو گلزار جنان خانه‌ی گور است در دیده‌ی آن بنده که پاکیزه سرشت است ‌دامان بقیع تو بهشت است، بهشت است تو حج و زکاتی و صلاتی و صیامی تو یک تنه در شام بلا فاتح شامی در گوشۀ ویرانه‌سرا عرشْ مقامی آری تو امامی، تو امامی، تو امامی هر چنـد که در ابـر، رخِ مـاه بگیرد مـه چهره‌گشایـی کند و ابـر بمیرد ای جان دو عالم، همه عالم به فدایت ای جن و بشر یک‌سره محتاج دعایت ما دست گشودیم به دامان ولایت «میثم» متحیّر که چه گوید به ثنایت ما را چه رسـد نزد شمـا مدح‌سرایی بهتر که گشاییم سویت دستِ گدایی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ارادت به نام علی دارم و پناهی به بام علی دارم و دلی مست جامِ علی دارم و مدال غلامِ علی دارم و به این نوکری و ارادت خوشم خوشم در هوایت نفس می‌کشم دخیلم به موی تو یا بن الحسین دو دستم به سوی تو یابن الحسین من و آرزوی تو یابن الحسین فدای عموی تو یابن الحسین دخیلم دخیل ضریحی که نیست پناه من خسته غیر از تو کیست به نام ابالفضل راهم بده نگاهی دمی بر نگاهم بده ببین خسته جانم، پناهم بده برات خلاص از گناهم بده فدای تو و نام تو؛ یا علی! رسیدم سر بام تو؛ یا علی! تو که آمدی سجده‌ها پا گرفت عبادت به لطف تو معنا گرفت دعا با دعای تو بالا گرفت دعای قنوت تو ما را گرفت به یک ربّنایت حسینی شدیم به لطف دعایت حسینی شدیم تویی زینت ذکر و سجاده‌ها تویی مستی ناب این باده‌ها تویی محور صبر آزاده‌ها رهایم نکن در دل جاده‌ها رهایم کنی راه گم می‌کنم تو را گاه و بی گاه گم می‌کنم شب ظلمت و غم به سر می‌رسد زمان طلوع سحر می‌رسد شبی از مدینه خبر می‌رسد از این خاندان یک نفر می‌رسد که بانی ایوان طلا می‌شود مدینه خودش کربلا می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از این سو شهربانو با دلی خرسند می‌آید از آن‌سو زینب کبری‌ست با اسپند می‌آید حسین آغوش وا کرده؛ حسن تبریک می‌گوید به استقبال او عباس با لبخند می‌آید لب افلاک خندان شد؛ مدینه نورباران شد که دارد عابدی بی مثل و بی مانند می‌آید دل سجاده‌ها بیش از همه شاد است این شب‌ها امامی که به او سجاد می‌گویند می‌آید به عشق حیدر کرار او را هم علی نامید چقدر این اسم روح افزا به این فرزند می‌آید عرب را با عجم عهدی‌ست امشب تا خود محشر به این وصلت بگو محکم‌ترین پیوند می‌آید ز درگاهش کسی با دستِ خالی رد نخواهد شد خوشا آنکه به این درگاه حاجتمند می‌آید :: گدا خوب است کارش را به دست خلق نسپارد اگر دست گدایی سمت زین العابدین دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مثل گل‌ها واشدی، عطر جنان آورده‌ای شادی و لبخنـد بهر بـاغبـان آورده‌ای خطی نوری تا زمین از آسمان آورده‌ای نور ایمان، کهکشان در کهکشان آورده‌ای آمدی تا جلـوۀ دیگر ببخشی خـاک را مات نور خویش گردانی همه افلاک را تا رسیدی شادی مولای ما تکرار شد شهر پیغمبر ز نورت مطلع الانوار شد رفت‌وآمد در مسیر آسمان بسیار شد عرشیان را لحظه‌های دلخوش دیدار شد قدسیانی که تو را وقت زیارت دیده‌اند چشمه‌سار کوثر و غـرق طهارت دیده‌اند ازتبار نور بـودی، نور بـاران شـد زمین عطر تو پیچید و بهتر از بهاران شد زمین با صدای تو پُر از شور هزاران شد زمین با تو محراب دل سجده‌گزاران شد زمین چون خدا از عالم بالا نگاهت می‌کند فخر بر حال نماز و اشک و آهت می‌کند آمدی تا عـابدان را زینتی پیــدا شود ساجدان را در عبادت عـزّتی پیدا شود عاشقان را شور عشق و طاعتی پیدا شود بندگی را جلــوگـاه و رفعتی پیدا شود آسمان‌ها را نـوای ربنّــایت پُر کند عطر اخلاص و مناجات و دعایت پُر کند بندگی در نغمه‌های یاربت معنا گرفت از مناجات و دعای هرشبت معنا گرفت زندگی در سایه‌سار مکتبت معنا گرفت دین‌شناسی از مرام و مطلبت معنا گرفت تا خدا با یک دعای خویش راهی کن مرا چون ابوحمزه بیا امشب "الهی" کن مرا در زمینی که خدا گنجینۀ اسرار کرد حکمت یزدان حکیمانه تو را بیمار کرد با قیام گریه‌هایت حفظ آن آثار کرد خطبۀ ویرانگر تو دشمنان را خوار کرد سینه‌ات هرچند بین آتش غم تفته بود گر نبودی کربلا از یاد مردم رفته بود بعد چندین قرن از شور و قیام کربلا گُل کند هر روز از اشک تو نام کربلا جاودان مانده به لوحِ دل، پیام کربلا گشته دل‌ها مُحرم بیت الحرام کربلا کربلا گفتم، هوایی شد دلم بار دگر چون همیشه کربلایی شد دلم بار دگر سوی گلزار شما دل را هوایی می‌کنم برغبار درگه تو جبهه‌سایی می‌کنم کی از این "دَر" لحظه‌ای فکر جدایی می‌کنم من ز درگاه شما تنها گدایی می‌کنم چون «وفایی» با توّلای تو غرق نعمتم تا قیامت سائل این آستان رحمتم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم پای بساط اهل بیت از راغبینم بر پنجم شعبان گره خورده‌ست دینم مدیون خیر و لطف زین العابدینم از برکتش شد خانه‌ی مولایمان شاد آمد علیِ دوم ارباب، سجاد آمد به ما آموخت طرز بندگی را پای مناجات و دعا، پایندگی را آورد با خود راه و رسم زندگی را آموخت با رفتار خود بخشندگی را ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود کیسه به دوش نیمه‌شب، مثل علی بود گَرد فراموشی ازین آیین زدوده دین را دوباره با دعا احیا نموده ابواب رحمت را سوی مردم گشوده در هر مناجاتش، گریز روضه بوده با سجده‌هایش خلق را دلگرم می‌کرد سنگِ دلِ هر غافلی را نرم می‌کرد تابید نورش، بازتابش شد صحیفه خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه ارکان ناب انقلابش شد صحیفه دل‌های ما را با مناجاتش تکان داد راه خدا را با ابوحمزه نشان داد از سجده‌هایش روح ایمان، جان گرفته با گریه‌هایش دین، سر و سامان گرفته از یک دعای نوکرش، باران گرفته با مادر او آبرو ایران گرفته لطفی ندارد روزی‌ام بی شهربانو دست من و احسانِ بی بی شهربانو کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد با روضه هر جامانده را خوش عاقبت کرد خیره به ظرف آب می‌شد، تشنه می‌ماند از کام بابایش همیشه روضه می‌خواند.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بنا نیست امروز افسرده باشیم پس از چند شب باز پژمرده باشیم مگر می‌شود نور را دیده باشیم؟ ولی دل به خورشید نسپرده باشیم بنا بود ما را سر پا ببینند اگر بارها هم زمین خورده باشیم سه شب در بین کوچه نشستیم که سهمی از این سفره‌ها برده باشیم محال است ما را از آقا بگیرند محال است حتی اگر مرده باشیم اسیرم به گیسوی بالا نشینی فدای گرفتاری این چنینی تو شهر غریبی، مسافر نداری شب پنجم ماه، زائر نداری در این چند شب بال‌ها کربلایند بمیرم برایت مهاجر نداری نبینم برای تو شعری نگفتند مبادا بگویند شاعر نداری تو چارم مسیر به سمت خدایی تو چارم مسیری که عابر نداری در این روزها که تو تنهاترینی در این روزها که تو زائر نداری مرا زائر بی قرار تو کردند دلم را چراغ مزار تو کردند بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد بنا شد اگر شاه نوکر بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد علی خواست تا که برای حسینش زنی در بلندای ایمان بگیرد تمام زمین و زمان را که می‌گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد تو آقا ترینی و سجاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی خدا باز تصویر مولا کشیده برای حسینش، علی آفریده تو از بس که غرق حضور خدایی برای عبادت تو را برگزیده هر آن‌کس که دیده تو را صبح یا شب سر سفره‌های مناجات دیده ترحم کن ای آسمان محبت به این قطره‌های چکیده چکیده چه می‌خواهم از تو که داده نباشی به اندازه‌ی کافی از تو رسیده همین که گدای تو هستیم کافی‌ست ابو حمزه‌های تو هستیم کافی‌ست بخوان تا ابوحمزه ایمان بگیرد بخوان آدمی بوی انسان بگیرد بخوان: اَبکی؛ اَبکی؛ لِنَفسی؛ لِقَبری... دل مرده‌ی ما کمی جان بگیرد (...و یا غافر الذنب و یا قابل التوب الهی تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِك انَا لا اَنْسي اَيادِيکَ عِنْدی الهی تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِك الهی و رَبّی عَلیک رَجائي الهی تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِك...) لباس مناجات را باید، هرکس شب پنجم ماه شعبان بگیرد تو هستی دلیل مسلمانی ما نجات پر و بال زندانی ما به جز عالَم سائلی، عالَمی نیست به غیر از کریمی تو حاتمی نیست بر این خشک‌ها تا که باران ببارد به غیر از غلام تو صاحب دمی نیست خدا از سرم سایه‌ات را نگیرد جز این؛ هر چه را هم بگیرد غمی نیست چهل سال بر سردر خانه‌ی تو به جز پرچم کربلا پرچمی نیست تو یعقوبی و پلک مجروح داری چهل سال گریه، زمان کمی نیست چهل سال گریه، چهل سال ناله چهل سال گریه برای سه ساله ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید از یارِ آشنا سخن آشنا شنید چشم تو بود روز ازل غمزه‌ساز شد نورت ظهور کرد و ابوحمزه‌ساز شد دست تو ربنای قنوت اجابت است سجاده‌ی تو قبله‌ی اهل عبادت است اشکت نزول آیه‌ی باران رحمت است لب‌های تو صحیفه‌ی عرفان و حکمت است هرکس کلاس درس تو را مستعد شده‌ست پای دعای خمسه عشر مجتهد شده‌ست از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست آغشته با دعای تو رزق حلال ماست شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست ایرانی است مادر تو، این مدال ماست ما را علی، غلام حسینش خطاب کرد از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد در شام، غیرِ بغض تو در سینه‌ها نبود مسجد محلِّ رویش آیینه‌ها نبود جز بوسه‌ی معاویه بر پینه‌ها نبود منبر که جای بازی بوزینه‌ها نبود منبر برای حج تو میقات عشق بود حق با علی‌ست، خطبه‌ات اثبات عشق بود 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسته‌ست همه پنجره‌ها رو به نگاهم چندی‌ست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم حس می‌کنم آیینۀ‌ من تیره و تار است بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است از بس که مناجات سحر را نسرودم سجادۀ‌ بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم ای کاش کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خمسه‌عشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟ اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه‌ست جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت در پردۀ‌ عشاق تو یک گوشه نشسته‌ست صد حنجره داوود در آغوش صدایت از بس که ملک دور و برت پر زده گشته‌ست «پیراهن افلاک پر از عطر عبایت» تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم                        هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم رکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود، دشمن تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم آسمانی ‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله‌ی تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یارب من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن، یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا امشب ولیّش را ولی داد جمالی منجلی، نوری جَلی داد حسین بن علی! چشم تو روشن که امشب بَر تو ذات حق، "علی" داد @hosenih@dobeity_robaey
✔️نخستین کنگره ملی شعر مهدوی «بهشت» 🔹بخش اصلی؛ _ مدح و منقبت حضرت _ویژگی‌های منتظران ظهور _مهدویت در آیات و روایات _اشتیاق و انتظار _مهدویت و مقاومت _مهدویت و جهاد تبیین _مهدویت و انقلاب اسلامی _مهدویت و نوجوانان _مهدویت و بانوان 🔹موضوع ویژه؛ _سرود و زمزمه‌های مهدوی 🔹شرایط؛ _هر شاعر مجاز به ارسال ۵ اثر می‌باشد. _آثار ارسالی برگزیده هیچ کنگره نباشد. _دبیرخانه در چاپ و نشر آثار مجاز است. 🔹مهلت ارسال آثار؛ ۳۰ بهمن 🔹نحوه ارسال اثر؛ ۰۹۳۸۲۶۶۸۰۶۱ از طریق ایتا، واتس‌آپ و تلگرام 🔹تاریخ اختتامیه؛ ۶ اسفندماه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ در مسجد مقدس جمکران همراه با شعرخوانی شاعران برگزیده
ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک در دیـده تجلای خدا باد مبارک این عید مبارک، به شما باد مبارک لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک جان در بدن عالم ایجاد، مبارک میلاد علی، حضرت سجاد، مبارک ای بانوی ایران! پسر آورده‌ای امشب طوبای ولایت! ثمر آورده‌ای امشب از برج هدایت، قمر آورده‌ای امشب الحق که حسین دگر آورده‌ای امشب این گوهر رخشندۀ دامان سه دریاست چارم وصی ختم رسل، یوسف زهراست حجر و حجر و حلّ و مقام و حرم است این دریای خروشندۀ جود و کرم است این در مجمع خوبان دو عالم، علم است این دردانۀ شهبانوی ملک عجم است این گردیـد عیـان، کوکب اقبـالِ محمّد چشم و دلتـان روشن، ای آل محمّد این ماه تمام است، تمام است، تمام است فرزند قیام است، قیام است، قیام است ذکر است و سلام است و سلام است، سلام است بر خلق امام است، امام است، امام است بی‌پرده ببینید جمال ازلی را تبریک بگویید حسین‌بن‌علی را ایـن ماه، چراغ مـه شعبان حسین است این بضعۀ ثارالله و این جان حسین است این لالـۀ خنـدان گلستان حسین است این آیه بـه آیـه همه قرآن حسین است این جان حسین است، بـدانید، بـدانید! قرآن حسین است، بخوانیـد، بخوانیـد! خیزید که از اشکِ شعف آینه شوییم چون لالۀ خندان سر هر شاخه بروییم پرواز کنان تـا حرم الله بپـوییم مانند فرزدق بخروشیم و بگوییم ریزد بـه ثنایش دُر نـاب از دهن ما تا شام شود روز «هشام» از سخن ما این است که توحید از او یافت ولادت دارد بـه وجودش حـرم الله، ارادت داده بـه مقامش ز ازل کعبه شهادت کردند به مهرش همه حجاج، عبادت این سیـد و مولا و امام حرمین است این سبط نبی، پور علی، نجلِ حسین است این سورۀ قدر و زُمر و یوسف و طاهاست این سیـد بطحا، پسر سیـد بطحاست این نـور دل فاطمـۀ ام‌ابیـهاست این‌نوح و خلیل است و کلیم است، مسیحاست رخشنده چراغ دل هر انجمن است این سر تـا بـه قدم آینۀ پنج تن است این ای یـوسف زهرا شده مبـهوت کمالت! ای عرش خدا گوشه‌ای از قصر جلالت! یـادآور خُلق نبـوی، خلق و خصالت بـا آنکه بـُوَد حلقـۀ زنـجیر، مدالت با آنکه بـه گردن اثـر سلسله داری آقایی و اشراف بـه هر سلسله داری غیر از تو که در شام بلا خطبه بخواند؟ در حلقۀ زنـجیر، عـدو را بـکشانـد؟ در کاخ ستم، یکسره آتش بفشاند؟ بـر خاک مذلت همگان را بنشاند؟ تو صاحبِ فریـادِ تـمامِ شهدایی بر جان ستمگر، شرر خشم خدایی غیر از تو که در سلسلۀ سخت اسارت بـر فرق ستمکار زنـد مشت حقارت؟ ویـرانـه کند کاخ ستم را بـه اشارت؟ تـازد بـه سپاه ستم و ظلم و شرارت؟ در خطبۀ تـو خشم خدای ازلی بـود فریاد خروشانِ «حسین‌بن‌علی» بـود ای سرزده از سینۀ هـر نسل، نـدایت ای زمزمۀ وحی خداونـد، صدایـت اسلام، رهیـنِ نـفسِ روح‌فزایـت در سلسله پیوسته به لب، ذکر خدایت روزی که نبوده خبری از گِلِ «میثم» شد بسته بـه زنجیر ولایت، دلِ «میثم» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
...نور عرش امشب، تنزل کرده است در کویر خاکیان، گُل کرده است قدسیان عرض ارادت می‌کنند در مدینه نور قسمت می‌کنند با طلوع نور، همزاد آمده باز کن سجاده، سجاد آمده سجده‌هایش خاک را شرمنده کرد بندگی‌اش آسمان را بنده کرد غم مخور داری اگر "ذنب عظیم" "يَحْسُنِ الْعَفْو" است کار این کریم آنچنان در قرب، جای تام داشت در نمازش رعشه بر اندام داشت در مصلایش ز رب العالمین شد خطاب "انت زین العابدین" :: وقت حج او میان ازدحام باز شد راهش برای استلام باز شد راهش ولی باشد غلط این سخن در نزد اهل معرفت چونکه در اسرار حق دردانه اوست در حقیقت، صاحب آن خانه اوست کعبه زد از پیش مردم را کنار تا به چشمش قبله گردد آشکار تا بگیرد اعتبار بیشتر بوسه‌ها می زد به دست او حجر تا نماید در مقامش احترام ایستاد آنجا به روی پا مقام تا بگیرد در بغل او را مطاف خواست دیوار حرم، گیرد شکاف ...کاش من هم حنجر حق می‌شدم کاش که من هم "فرزدق" می‌شدم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
موسیقی عُشّاق، دفش فرق ندارد دلداده که حُزن و شعفش فرق ندارد دل، تُنگ بلوری‌ست پُر از عشق به سادات یک دایره که هر طرفش فرق ندارد آن طاقچه‌ای که وسطش حک شده زهرا با عرش خدا قوسِ رَفَش فرق ندارد در حِصن علی هر که درآمد..، در امان است این ساختمان، سقف و کفش فرق ندارد مقصود لب ما نمی از کوثر مولاست... این تیر، خدایی هدفش فرق ندارد؟! دنبال علی‌هاست دل در به در ما پس خاک بقیع و نجفش فرق ندارد قنداقه‌ی سجّاد در آغوش حسین است دیدیم که دُر با صدفش فرق ندارد در عالم ذر، مِهر تو در قلب من افتاد ای حضرت سجّاده‌نشین! خانه‌‌ات آباد تفسیر کند حُسن تو تجلیل شدن را تشریح کند اشک تو تنزیل شدن را الفاظ خداوند، عبارات صحیفه‌ست دادند به تو قدرت تمثیل‌ شدن را در زنگ کلاسِ کلماتت همه هستند... یعنی تو ببین عاشق تحصیل‌ شدن را! گهواره‌ی چوبیِ تو معراجِ پَر ماست بخشید به ما فرصت جبریل‌ شدن را تشخیص تو و چهره‌ی بابات محال است... آموختی آئینه‌ی این ایل شدن را شهزاده‌ی ایران! همه مدیون تو هستیم این حِس شعف‌آورِ فامیل‌ شدن را تقدیر زمستانی ما با تو بهاری‌ست تقویم گره زد به تو تحویل‌ شدن را غمناک شدن با تو بعید است همیشه هر روز کنارت شبِ عید است همیشه عشق تو به سلمان اگر اِحراز نمی‌شد این قصه‌ی عاشق‌شدن آغاز نمی‌شد از چهره اگر پرده نیانداخته بودی شخصیت عُشّاق تو ابراز نمی‌شد گر مادر ایرانی‌تان لطف نمی‌کرد اهل عجم این‌قدر سرافراز نمی‌شد در پنجره‌ی چشم تو دیدیم خدا را... هر منظره‌ای این همه دلباز نمی‌شد صحن پُر خاک تو مرا عرش‌نشین کرد بی تو پَر من لایق پرواز نمی‌شد موسای کلیمی و عصایت کلمات است بی نُطق تو در معرکه اعجاز نمی‌شد آهنگ کلام تو پُر از شور حسینی‌ست آن نغمه جز این حنجره هم‌ساز نمی‌شد از نطق پر از منطق‌ات افکار بهم ریخت با خطبه‌ی تو لشکر کفار بهم ریخت ما جیره‌خورِ سفره‌ی پُر بار تو هستیم پس تا اَبَدُ الدَّهر بدهکار تو هستیم مانند عمو‌جانْ حسنت دست‌ به خِیری شرمنده‌ی این شیوه‌ی رفتار تو هستیم از خانه‌یمان عطر ابوحمزه بلند است ما پرسه‌زنان در دل گلزار تو هستیم تمثال تو در قاب دعا جای گرفته هر ثانیه مشتاق به دیدار تو هستیم ای چارمین خط‌کشِ توحید خداوند! عمری‌ست که ما بنده‌ی معیار تو هستیم اقرار به حَقّانیتت کُفر اگر بود منصور تو هستیم..، سرِ دار تو هستیم آن رازِ پُر از رمز مصیباتِ عظیمی مابینِ کُتُب، در پیِ اسرار تو هستیم ناموس تو را در دل انظار کشاندند... ما لطمه‌زن روضه‌ی بازار تو هستیم وای از صف طولانی دروازه‌ی ساعات ای کاش نفهمیم چه آمد سر سادات!... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس‌ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده‌ی تو همزاد است عشق در آینه‌ی مکتب ما ”سجاد” است مرد شب‌های مناجات، علی بن حسین ای برآورده‌ی حاجات، علی بن حسین نوه‌ی مادر سادات، علی بن حسین ذکر ما درهمه اوقات، علی بن حسین ای به قربان تو و سفره‌ی با اکرامت خورده بر سر در قلب همه‌ی ما نامت شده شب شیفته‌ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه‌لبِ گونه‌ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه! هُرم تبت را عشق است پسر بانوی ایران! نَسَبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده! به سجاده ارادت داری به روی شانه‌ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه‌ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام‌آور قرآن باشی دور از معرکه و ورطه‌ی میدان باشی با صحیفه همه‌ی عمر، رجزخوان باشی سال‌ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را بُرد خنده‌های سر بازار دلت را آزُرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با سجده‌هاش زینت سجّاده‌ها شده‌ست سجّاده‌اش ادامه‌ی عرش خدا شده‌ست مجموعه‌ی تمام صفات پیمبری آئینه‌ی تمام‌قد مرتضی شده‌ست هم افتخار قوم بنی‌هاشم عرب هم افتخار مردم ایران ما شده‌ست ارباب بوده است، ولی از فروتنی هم‌سفره با یتیم و اسیر و گدا شده‌ست بیمار مصلحت شده، اما به‌لطف خویش بیماری تمام جهان را دوا شده‌ست در معرکه نبوده، ولی کفر دشمنان با ذوالفقار خطبه‌ی او برملا شده‌ست از برکت صحیفه‌ی او سال‌های سال باب نجات بر همه‌ی خلق وا شده‌ست شد از کلام ناب تو دنیا به کام خلق «دون کلام خالق و فوق کلام خلق» این مصحفی که از هنر آیینه‌کاری است پنجاه‌وچار پنجره تا رستگاری است این بوستان که در دل هر چشمه‌ای از آن از هر طرف مکارم اخلاق جاری است آن را زبور آل‌محمد نوشته‌اند چون چاره در برابر آن خاکساری است معروف بوده است به انجیل اهل‌بیت پس هرکسی که حافظ او شد، حواری است حق است در برابر ظلم ایستادگی حق در قبال آدم مظلوم، یاری است گاهی بیا سری بزن اینجا، که حاصلش در اوج ناامیدی، امیدواری است هرکس که خواست تالی آن را بیاورد معلوم شد که عاقبتش شرمساری است دور از خداست هرکه به فکر رهایی است هرکس که ماند پای شما، کربلایی است ای یادگار کشته‌ی مظلوم کربلا چشمان توست مقتل منظوم کربلا آن‌دیده‌ها چه‌دیده؟ که‌ خون گریه‌ کرده‌ است یک‌عمر بر مصیبت مظلوم کربلا غمگین مباش، فتح تو در شام‌وکوفه است ای مردِ از مبارزه محروم کربلا آن خطبه‌‌خوانی تو و زینب اگر نبود روشن نمی‌شد این‌همه مفهوم کربلا تو قاضی‌القضاة شدی و صحیفه‌ات آیینه شد به چهره‌ی معصوم کربلا پیروز در همیشه‌ی تاریخ شد حسین این شد همان نتیجه‌ی معلوم کربلا یک‌روز می‌رسد که مجازات می‌شود با دست عشق، دشمن محکوم کربلا پایانِ راهِ این شبِ جان‌کاه می‌رسد روزی امام منتقم از راه می‌رسد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باید وضو گیرم بَرَم نام شما را نامی که داده آبرو، سجاده ها را سجاد یعنی تو؛ تویی که می‌توان یافت در سجده‌های هر نماز تو خدا را جویند اهل معرفت، اهل طریقت در زمزمِ چشمانِ تو آب بقا را در هر فرازی از صحیفه می‌توان دید جمله به جمله، جلوه ی خوف و رجا را زین العبادی و ملائک دست بوسَت وقتی که بالا می‌بری دستِ دعا را از کربلا تا شام داغ و رنج دیدی بعد از پدر نوشیده‌ای جام بلا را ما وام‌دار خطبه‌ات در شام هستیم شیعه یقیناً از تو دارد روضه‌ها را :: درمانده‌ایم و دستمان پیشت دراز است جز تو نمی‌گیرد کسی دست گدا را قلب مرا آباد کن با گوشه چشمی مانند معماری که می‌سازد بنا را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب نیایش و عرض دعا رسید امشب شب تجلی نور خدا رسید امشب چه عطر و بوی خوشی با صبا رسید امشب شمیم لطف خدا از کجا رسید امشب بیا به سوی فلک چشم خویش را واکن هرآن‌چه دیده ندیده کنون تماشا کن بیا ببین که مهی بی قرینه می‌آید سرور جان و دل و نور سینه می‌آید شمیم رحمت حق از مدینه می‌آید اگرکه غرق گناهی، سفینه می‌آید مدینه چون دل سالار عاشقان شاد است مدینه شاهد نور امام سجّاد است بیا به بیت ولایت ببین چه رخ داده زمین به پاس قدم بوسی‌اش شد آماده برای سید سجّاد گشته آماده همین که آمده دنیا به سجده افتاده چه عّزتی وچه شکوهی به مؤمنین آمد عزیز درگه حق، زین العابدین آمد وجود اطهر او غرق رحمت و نور است میان اهل فلک ساجد است و مشهور است زمین ز سجده‌ی نورانی‌اش چنان طور است خدا ز حضرت او شادمان و مسرور است همیشه روی لب خود تلاوتی دارد تلاوت از لب آن گل حلاوتی دارد امام عزّت و آزادگی و تقوا اوست طلایه‌دار همه عابدان دنیا اوست پیام آور خونین کربلا تا اوست شمیم عشق وذشرف، عطر کربلا با اوست شهید زنده‌ی شور و قیام کرب‌وبلاست امیر قافله‌ی شاهدان عاشوراست به کعبه منزلت و آبرو و عزت داد مقام را ز مقامات خویش رفعت داد به یک اشاره به زمزم نشان الفت داد به بوسه‌ای به حجر زینت و مسّرت داد اگرچه مدحت او را کسی نکو گوید سزاست تا که فرزدق مدیح او گوید مقام حضرت او فوق درک و فهم ماست پیام روشن او مشعل ره فرداست وجود او متجلی زجلوه‌ی تقواست تجلیات دعا از صحیفه‌اش پیداست دعای ناب ابوحمزه‌اش چه روحانی است فرازهای دعایش عجیب توفانی است صحیفه‌اش که پُر از جلوه‌ی عنایت اوست کتاب علم و عمل، مشعل هدایت اوست چراغ روشن دل‌های ما ولایت اوست خوشا کسی که «وفایی» پی رضایت اوست دلا همیشه بیا پیرو مرامش باش قدم گذار به راهش، سپس غلامش باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سجاده و تسبیح، فرستد صلوات آیینه به تلمیح فرستد صلوات میلاد صحیفه‌های سجادیه است قرآن و مفاتیح فرستد صلوات@hosenih@dobeity_robaey
از ازل چشم‌ها برای توأند گوش‌ها وقف روضه‌های توأند قوم من خاک پای آن قومی‌‌... که همه عمر خاک پای توأند اغنیا در صف غذای توأند فقرا بانی عزای توأند عارفان هم در انتهای سلوک در حقیقت در ابتدای توأند  پدرم راست گفت روحش شاد همه محتاج یک دعای توأند  این جوانان که در حسینیه‌اند کارگرهای کربلای توأند بین‌ِ گودال کاش می‌گفتند سینه‌زن‌های تو بجای توأند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e