eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
280 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
مژده بیداردلان! پیک سحر در راه است شب دلواپسیِ منتظران کوتاه است همه‌جا صحبت درمان تب سختی‌هاست همه‌جا حرفْ سرِ نسخه‌ی خوشبختی‌هاست گوش کن! زمزمه‌ی خاتمه‌ی تاریکی‌ست خیمه‌ی حضرت خورشید، همین نزدیکی‌ست! گوش کن لایحه‌ی دولت خوش‌عهدی را بر دماوند بزن پرچم یا مهدی را شوق دیدار رسانده‌ست به لب جان‌ها را بوی اسپند قرق کرده خیابان‌ها را خبر این‌بار دقیق است! می‌آید منجی وعده‌ی عهد عتیق است، می‌آید منجی لوح محفوظ بشارت به ظهورش داده دل به آن لهجه‌ی آرام و صبورش داده می‌رسد بت شکنی! چون بت و نمرودی هست قول قرآن و زبور است که موعودی هست گفته انجیل که فریادرسی می‌آید صبح آدینه مسیحا نفسی می آید دو قدم مانده فقط! خسته شدن بی معناست پشت این گردنه‌ی سخت، بهشتی پیداست عمر دجال به فردا نرسد، کوتاه‌ست باخبر باش! خبرهای خوشی در راه‌ست ذوالفقار خِردش مصلح کژ تابی‌‌ها برسد کاش به گوش کر وهابی‌ها کعبه آماده‌ی اثبات مسلمانی‌هاست نوبت بستن پرونده‌ی سفیانی‌هاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل رمیده حوالی آستانه‌ی اوست تمام دلخوشی‌ام جشن شادیانه‌ی اوست ترانه‌ی لب من از غزل ترانه‌ی اوست "رواق منظر چشم من آشیانه‌ی اوست " "اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی‌ست زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی‌ست " ستاره‌های درخشان، به جلوه آمده‌اند شبیه ماهِ فروزان، به جلوه آمده‌اند بسانِ یوسف کنعان، به جلوه آمده‌اند "اگر چه حُسن‌فروشان به جلوه آمده‌اند" " کسی به حُسن و ملاحت، به یار ما نرسد به دلپذیری نقش نگار ما نرسد" پیمبران اولوالعزم، بی گمان جمع‌اند کنار اهل زمین، اهل آسمان جمع‌اند به شوق آمدن صاحب الزمان جمع‌اند "حضور خلوت اُنس است و دوستان جمع‌اند" "وان یکاد بخوانید و در فراز کنید معاشران! گره از زلف یار باز کنید" برای عرض ارادت به ساحت نرگس رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس عزیز عسکری و جان حضرت نرگس نظر به چهره‌ی ماهش عبادت نرگس حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات به شادی دل مهدی و مادرش وقار و شأنِ سلیمان، شرافت یعقوب نگاه رحمت نوح و تحمل ایّوب مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب تمام نور محمد به چهره اش پیداست چکیده‌ای ز تمام پیمبران خداست شبیه پرچم در حالِ اهتزاز آمد امیر مُطلَقِ از خَلق بی نیاز آمد علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد قسم به تیغ دو دم، فارس الحجاز آمد ز نسل احمد مختار و رونوشت علی‌ست سرشتِ مهدی کرار از سرشت علی‌ست نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند به خوبی‌اش همه‌ی شهر اعتراف کند به زیر سایه‌ی الطافش اعتکاف کند میان عرش، مَلَک دور او طواف کند همیشه از سر دلتنگی‌اند محتاجش فرشته‌ها همه چشم انتظار معراجش قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست "سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست" دمی که صحبت یار است، صحبت از "من" نیست سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست خدا کند که بیابم نشانِ مهدی را نشان دهم به همه دوستانِ مهدی را به عالمی ندهم قُرص نان مهدی را دوباره زنده کنم گفتمانِ مهدی را ز جور جعفر کذاب‌هایمان فریاد که سال‌های پیاپی ظهور عقب افتاد نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود بیان محکم گفتارمان عوض نشود مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود نظام و نحوه‌ی پیکارمان عوض نشود به غیر میل شهادت نبوده در دل‌مان مسیر ماست مسیر امام راحل‌مان قسم به کرببلا، "حریّت" فروشی نیست "وفا و غیرت و انسانیت" فروشی نیست "ولایت و شرف و امنیت" فروشی نیست به خونْ نوشته شد: این مملکت فروشی نیست هنوز مشی شهیدان‌مان به خاطر هست بقای نهضت ایران، گران تمام شده‌ست یگانه منجی عالم که حق ضمیمه‌ی اوست و شیعه تشنه‌ی یک نَظرَةً رَحیمه‌ی اوست وجبْ وجبْ وطن ما هماره بیمه‌ی اوست زمانه منتظر دولت کریمه‌ی اوست گره‌گشایی در مشکلات با مهدی‌ست نوای شیعه‌ی مظلوم، ذکر یا مهدی‌ست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نام تو دوان کرده به پایت قدمم را یاد تو روان کرده دوباره قلمم را با چشم کَرَم کاش که بسیار ببینی ناچیزی این عرض ارادات کمم را هرچند که از برکت میلاد تو شادم پنهان نتوانم کنم انگار غمم را گفتند که یار آمده، بایست که امشب پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را با اینکه قسم خورده‌ام از باده ننوشم واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را گل در بر و مِی در کف و معشوق به کام است در مجلس ما، ماهِ رخ دوست تمام است ای آمدنت مژده‌ی میلاد سحرها خورشیدی و نور است پیامت به قمرها ای جان جهان، جان دو عالم به فدایت باید که بیفتند به پاهای تو سرها قنداقه‌ات از عرش زمین آمد و دیدند آنقدر ملک آمده بسته‌ست گذرها قرآن خدایی تو و در حال نزولی پس شبْ شبِ قدر است به فتوای خبرها دیگر گره‌ی کار کسی بسته نمانَد باز است به شکرانه‌ی نامت همه درها دنیای خزان دیده! بهار آمده امشب عطر قدم حضرت یار آمده امشب در حال و هوای شب بارانی هر سال گرم است سر من به چراغانی هر سال در کوچه خیابان دلم ریسه کشیدم دعوت کنمت تا که به مهمانی هرسال با شبنم اشکم سر راهت گل نرگس گل کاشته‌ام من به گلستانی هر سال پاداش غزل‌های من این است بیایی یک مرتبه در جشن غزلخوانی هر سال هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم حالا منم و بی سر و سامانی هرسال می‌خندم و با دیده‌ای از عاطفه جاری می‌خوانمت ای حضرت بارانِ بهاری آزاد کن این روحِ زبان بسته‌ی تن را تا بال ببخشی غزل خسته‌ی من را بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم بگذار به وصف تو برانیم سخن را بارانی و بر راه تو چشمان کویر است زینت بده با سروِ قدِ خویش، چمن را ای سامره دلتنگ مناجات شب تو مرهم شوی ای کاش دل تنگ وطن را خون از غم هجر تو، دلِ سنگِ عقیق است ای نصر من الله! تو دریاب یمن را ای نصر من الله! که فتح تو قریب است برگرد که در غیبت تو، شیعه غریب است چندی‌ست که قلب همگان بی ضربان است با تو نفس باد صبا مشک فشان است در حنجره‌ات داد علی اکبر لیلاست برگرد مؤذن! که دگر وقت اذان است بنگر به تمنای وصال تو یگانه اشک غمت از هر مژه چون سیل، روان است ای خسرو خوبان! تو به فکر همه هستی هرچند گدای تو فقط در پی نان است زخم است دوتا پلک تو از گریه به جدت گرچه سبب اشک تو یک قد کمان است ای خسرو خوبان! نظری سوی گدا کن باز آ و نصیبم سفر کرب و بلا کن در خانه نشستیم و به یادت ننشستیم گاهی سر سجاده دعاگوی تو هستیم از ترس بلا‌، دست به دامان شماییم در عافیت اما همه پیمانه به دستیم تو بند زدی قلب ترک خوردهٔ ما را ما قلب تو را در همهٔ عمر شکستیم بر غیر تو خود را نسپردیم؟! سپردیم دل را به همه جز تو نبستیم که بستیم با این همه، ای داروی درد همه عالم! حالا به امیدی سر راه تو نشستیم ای آنکه به هر درد، دوایی و شفایی دنیای بلاییم همه، کاش بیایی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
..هله! ای باد که از سامره راهی شده‌ای از همان شهر پر از خاطره راهی شده‌ای قبل هر چیز بگو این‌که ز یارم چه خبر؟ وه که از فاصله با او گله دارم، چه خبر؟ منتظر باشم از این راه بیاید یا نه؟ آن سفر کرده به ناگاه بیاید یا نه همه با هم به همین جاده اگر خیره شویم می‌توانیم به این فاصله‌ها چیره شویم.. می‌رسد او که همه منتظرانش هستیم هر کجا هست به دنبال نشانش هستیم راه را باز کنید اسب سپیدش پیداست از همین فاصله آن قد رشیدش پیداست این نمازی‌ست که هر روز به جا آوردید بله آن مهدی موعود، به جا آوردید؟ با همان سادگی و عدل علی آمده است گر چه ما باورمان نیست ولی آمده است وه که بر ظلم چه بی‌واهمه شمشیر کشید بر سر کفر چنان فاطمه تکبیر کشید نام خونین حسین است که بر لب دارد خطبه‌هایش همگی آتش زینب دارد در همان وقت و زمانی که خدا می‌داند از همان جا و مکانی که خدا می‌داند می‌رسد تا پر پرواز شما بگشاید «مژده، ای دل! که مسیحا نفسی می‌آید» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق رختی‌ست که بر قامت جان دوخته‌ایم این متاعی‌ست که جان داده و نفروخته‌ایم ترس از فقر و نداری دو جهان در ما نیست عشق رزقی‌ست که تا آخرت اندوخته‌ایم عشق مشقی‌ست که هرشب بنویسیم علی عشق درسی‌ست کز آن زیستن آموخته‌ایم عشق یعنی علی و آل علی؛ دیگر هیچ شعله‌ی هستی از این عشق بر افروخته‌ایم یازده بار علی بعد علی آمده است یازده مرتبه از عشق علی سوخته‌ایم گرچه در هردوجهان عشق به معنای علی‌ست آخرین عشق از این سلسله لیلای علی‌ست او همانی‌ست که جا در دل ایمان دارد عاشق عاقل و دیوانه فراوان دارد او همانی‌ست که از آل علی دل برده جان زهراست که جا در دل جانان دارد گرکه شانه بکشد سیل بَلاکش ریزد سر هر زلف خمش، حلقه‌ی رندان دارد هر که رفته به تماشای نگاهش گفته جای چشمش به خدا مصحف قرآن دارد او همانی‌ست که هر چند ندیدند او را یک جهان آن قد و بالاش مسلمان دارد خبرِ آمدنت را که ملائک دادند همه از شوق تو بر سجده‌ی شکر افتادند خبر آمد گل بی خار به دنیا آمد عاشقان! حضرت دلدار به دنیا آمد کُلُّهم نور نبی‌اند پسرهای علی آخرین احمد مختار به دنیا آمد یازده زاده‌ی زهرا همه شیرند و کنون آخرین حیدر کرار به دنیا آمد گرحسین بن علی سبط نبی شیرین است او حسینی‌ست که نُه بار به دنیا آمد سیزده کعبه به دور سر او می‌گردند نقطه‌ی مرکز پرگار به دنیا آمد اینکه از عشق رخش، عشق به فریاد آمد مهدی ماست که با حُسن خداداد آمد عطر نرگس شدی و نیست از این بو خوش‌تر حلقه‌ی دام بلا نیست از این مو خوش‌تر سوی چشمان شما کعبه به پا کرده نماز قبله‌ای نیست به والله از این سو خوش‌تر نه غلط گفته هر آنکس که بهشتت گفته کِی بهشت است به اندازه‌ی این رو خوش‌تر گر که دیوان غزل مدح تو گوید نشود از دوبیتی که نوشتی به دو ابرو خوش‌تر روی لب‌های تو انگار سلیل است روان هست از آب بقا، کوثرِ این جو خوش‌تر جان فدای لب تو باد که در دیده‌ی مست چمن آرای جهان خوش‌تر از این غنچه نبست نَقل کردند که تو هیبت طاها داری نَقل کردند که تو عصمت زهرا داری بی گمان پشت ندارد زره‌ات چون حیدر نَقل کردند که تو قدرت مولا داری دشمنت هر که شود، قبر خودش را کنده همه جا پُر شده که دیده‌ی سقا داری گر رجزخوان بشوی، اهل زمین می‌لرزند این نشانی‌ست که از اکبر لیلا داری تو خودت یک تنِ یک کرببلایی آقا این مرامی‌ست که از زینب کبری داری ای گل سر سبد عرشِ خدا! یا مولا جان زهرا قسمت می‌دهم آقا که بیا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یار من چون از جمال خویش بردارد نقاب خلق در حیرت که در شب چون برآمد آفتاب؟... روی هم‌چون صبحِ عید و موی هم‌چون شام وصل صبح و شامِ این‌چنین برپا نماید انقلاب آن که با یک گردش چشم دل‌انگیزش کند در دو عالم از برای عاشقانش فتح باب دوستانش در نعیم و دشمنانش در جحیم مبغضش غرق گناه و مخلصش غرق ثواب عالمی را می‌توان دیوانۀ عشقش کند گر برون آرد جمال عالم‌آرا از حجاب... ای که در فرمان تو باشد ز خلّاق مبین ابر و باد و نور و نار و مهر و ماه و خاک و آب!... یا کریم الوعد! یا شمس الضّحی! بدر الدّجا! از گدای درگهت ای میر و مولا! سر متاب... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا کند که بیایی بهار با تو بیاید امید با تو بیاید، قرار با تو بیاید جفا و جور و ستم از عدالتت بگریزد صفا و روشنی هر دیار با تو بیاید زمانه صورت دیگر بگیرد از گل رویت تو فخر عالَمی و افتخار با تو بیاید به انتظار نشستن چه تلخِ تلخ و چه شیرین نتیجه‌بخشی این انتظار با تو بیاید درست بودن کردار و روشنایی پندار به فضل و مرحمت کردگار با تو بیاید فریب و وسوسه هرچند فتنه‌گر شده باشند حساب کار و درستی کار با تو بیاید رها ز پنجۀ ظالم، امور کار به دستان و خیرخواهی ما بی‌شمار با تو بیاید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مگر آسمان را چراغان نکردیم؟! زمین را مگر نورباران نکردیم؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت؟! چرا روز موعود، تأخیر دارد؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد؟! جوابِ چراهایمان هم سؤال است مگر آرزوی وصالش محال است؟! نگو آرزویش محال است، هرگز! نگو دیدنش در خیال است، هرگز! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد، می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شَرَنگ* و خونِ دل اینجا به جام باید کرد حکایتی‌ست که آن را تمام باید کرد در انتظار نشستیم سال‌های دراز در انتظار تو امّا قیام باید کرد سیاهی شب غیبت غلیظ شد، ای دوست به آفتاب ظهورت سلام باید کرد رسیده است زمانی که تیغ خون‌آلود به یاری تو برون از نیام باید کرد به پا چو جیش خراسانی و یمانی خاست به گِردِ پرچم حق، ازدحام باید کرد نسیمی از یمن آمد به سوی ساحل‌ها مشام خویش از آن مُشکفام باید کرد بدان امید که نزدیک‌تر شود آن روز دعا برای فرج صبح و شام باید کرد میان معرکه باید تپید یا رقصید؟ خوشا کسی که نداند کدام باید کرد ✍ *زهر 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشاط عید هم از دوری‌ات غم‌انگیز است بیا اگر تو نباشی، بهار، پاییز است چگونه خنده کند آن‌که در فراق رُخت همیشه کاسه‌ی چشمش ز اشک، لبریز است؟ به رونمای جمالت چه آورم با خود؟ که جان هر دو جهان در بهاش ناچیز است سحرگهان که تو را می‌زنم صدا مهدی! ز نکهت نفسم صبح، عطرآمیز است لبی که وصف تو گوید چو صبح، خندان است دلی که یاد تو باشد چو گل، سحرخیز است چگونه کوه گناهم ز پا در اندازد؟ مرا که رشته‌ی مهر تو دست‌آویز است خط امان من از فیض دست‌بوسی توست چه بیم دارم اگر تیغ آسمان، تیز است؟ جحیم با تو بهشت گل است "میثم" را بهشت اگر تو نباشی ملال‌انگیز است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی مساجد تشنۀ یک ختم قرآنند در گیر و داری که خیابان‌ها چراغانند وقتی برای بستۀ درها کلیدی نیست وقتی تمام قفل‌ها سر در گریبانند می‌آیی و «اِنّا فَتَحنا» روی لب داری یعنی برایت کارهای سخت آسانند ارباب‌ها و خواب‌های بر پر قوشان از چند شب قبل از ظهور تو پریشانند احوالشان آن لحظه باید دیدنی باشد وقتی مُعبّرها تو را «منصور» می‌خوانند می‌آیی و یک عده بر خود سخت می‌لرزند می‌آیی و یک عده قَدرت را نمی‌دانند من در خیابان‌هایمان گَز می‌کنم نذرت! وقتی تمام چشم‌ها دنبال مهمانند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سامرا امشب ز شب‌های دگر زیباتری در جلال و در شرف، اُمّ القرای دیگری سر به سر، لبریز از عطر گل پیغمبری مهدی از تو، تو دل از خَلق دو عالَم می‌بری هست و بود کبریا را در بغل بگرفته‌ای جان ختم الانبیا را در بغل بگرفته‌ای کعبه را در بر گرفتی، قبلۀ دل‌ها شدی با صفاتر از حرم، خُرّم‌تر از سینا شدی روح‌بخش روح عیسی، طور صد موسی شدی نوربخش چشم خورشیدِ جهان‌آرا شدی مهدی آمد تا جهان را جنّتِ اعلی کند مهدی آمد تا گره از کار عالَم وا کند چشم وا کن نقش جاء الحق به بازویش ببین ذوالفقار حیدری در تیغ ابرویش ببین یک جهان توحید در چشم خداجویش ببین صوت قرآن بشنو و لعل سخن‌گویش ببین اوست آقایی که بر عالَم امامت می‌کند قائم است و با قیام خود قیامت می‌کند عاشقان! با بذل جان، گلبانگ جانان بشنوید بانگ تبریک از خدای حیّ منّان بشنوید ذکر جاء الحق ز نخل و باغ و بستان بشنوید اهل قرآن! از زبانش صوت قرآن بشنوید سورۀ قدر از دهان او طنین انداخته شورها در آسمان و در زمین انداخته او چراغ آرزوی دودمان آدم است او نه یک آیت، که در معنی کتاب محکم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است او مسیحای عزیز یازده عیسی‌دم است او همه بود و همه هست امام عسکری‌ست همچو قرآن بر سر دست امام عسکری‌ست... ای کویر دل بهار از ابر رحمت‌بار تو ای چراغ آفرینش روشن از رخسار تو آفتاب آورده سر بر سایۀ دیوار تو عید ما یک لحظه، آن هم لحظۀ دیدار تو «یوسف گمگشته» تو؛ «کنعان» همه عالم؛ بیا ای یگانه منجی ذرّیۀ آدم بیا آفتاب کعبه! کعبه بی‌قرارت تا به کی؟ باغبانا! تشنه گل‌های بهارت تا به کی؟ چشم مظلومان عالم اشک‌بارت تا به کی؟ پرچم ثاراللَّهی چشم انتظارت تا به کی؟ کی شود عدل تو در کلّ زمین کامل شود؟! با ظهورت آیۀ اکمال دین کامل شود ای خدا را دست و بازو! دست بر شمشیر کن آیۀ فتحاً مبین را بر همه تفسیر کن آفرینش را پر از گل‌واژۀ تکبیر کن کلّ عالَم را به تیغ عدل خود تسخیر کن ای خدا را دست قدرت! ای علی را نور عین! تا به کی فریاد ما اَین الحسن، اَین الحسین؟... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا لحظه‌ای بال و پر داشتن سر کوی دلبر گذر داشتن خوشا با خدا بودن و زیستن به یاد خدا چشم تر داشتن همیشه به سوی خدا رو زدن همیشه صفای سحر داشتن چه خوب است عاشق ز معشوقِ خویش تمنای یک دم نظر داشتن چه خوب است دنبال تو آمدن و از جایگاهت خبر داشتن چه خوب است دائم صدایت زدن همیشه هوایت به سر داشتن چه خوب است یک شب به همراه تو به سرداب تو یک سفر داشتن من امشب هوای تو دارم به سر کرم کن مرا در کنارت ببر درِ آسمان، در سحر باز شد فرشته مهیای پرواز شد ملک در دل آسمان زد صدا: و میلاد خورشید آغاز شد شنیدم شبیه کلیم آمدی و موسایی تو خبرساز شد حَسَن بر گل روی تو خنده زد پدر با وجودت سرافراز شد برایِ دلِ مادرِ پاکِ تو زمان سحر، کشف صد راز شد رسیدی و در سجده افتادی و زبانت به توحیدِ حق باز شد پدر با تو می‌گفت ناگفتنی چه اسرارهایی که ابراز شد تو باطل ستیزی؛ تو جاءالحقی ولی خدا؛ حجت مطلقی کنار دلم گاه گاهی بیا تو از جاده‌های الهی بیا سیاهِ گناهم، بیا نور عشق در این دورۀ روسیاهی بیا بیا از مدینه، بیا از نجف بیا از دل این دو راهی بیا اگر چه فراهم نگشته هنوز برای قیامت سپاهی، بیا بگو کی مرا می‌بری با خودت چه روزی؟! چه سالی؟! چه ماهی؟! بیا ببین حال و روز دل شیعه را شده کشته‌ی بی گناهی بیا اگر تو نیایی چه کس می‌شود، برای دل ما پناهی؟ بیا بیا قبل از اینکه بیاید اجل، بگیری مرا لحظه‌ای در بغل مرا گاه در خاطرت فرض کن مرا گرد و خاک دَرَت فرض کن من از چشم پاک تو افتاده‌ام مرا اشک چشم ترت فرض کن منِ روسیاهِ زمین خورده را سیاهیّ در لشگرت فرض کن اگر اولین عاشقت نیستم مرا عاشق آخرت فرض کن اگر چه لیاقت ندارم ولی مرا کمترین زائرت فرض کن به وقت ظهورت بیا و مرا نگهبان در سنگرت فرض کن بکش دست خود را به روی سرم مرا نوکر مادرت فرض کن ببخشا به من این خیالات را مگیر از لبم این مناجات را تو مرگ ستم را رقم می‌زنی تو زنجیر محکم به غم می‌زنی زمان ظهورت به اذن خدا صف مشرکان را به‌هم می‌زنی می‌آیی مدینه، میانِ بقیع به دنبال قبری قدم می‌زنی میان مدینه به سمت نجف تو طرح حرم تا حرم می‌زنی می‌آیی سر قبر ام البنین به یاد علمدار علم می‌زنی ضریح بزرگی بنا می‌کنی به روی طلایش قلم می‌زنی تو با یاد و نام حسین و حسن حسینیه‌های کرم می‌زنی زمان طلوعت که بر خاستی خبر کن مرا کارگر خواستی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب خبر ز عالم بالا رسیده است زیباترین ستاره‌ی دنیا رسیده است امشب حکیمه باش و ببین پور عسکری با هیبت و شمایل طاها رسیده است در او خلاصه گشته خِصال پیمبران موسی رسیده است، مسیحا رسیده است جبریل با هزار فرشته از آسمان کرده نزول، بهر تماشا رسیده است   امشب دلم به مأذنه این‌گونه داد اَذان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان  :: ای که کرم سجیّه و، لطف است عادتت بالاتر است از همه عالم سیادتت پنهان شدی اگرچه تو در پشت ابرها هردم رسیده است به دل‌ها عنایتت هر صبح وعده‌ی من و تو در دعای عهد هر عصر جمعه زمزمه‌های زیارتت آقا سلامِ ما به رکوع و سجود تو آقا درود بر تو و ذکر و عبادتت کِی می‌رسد ندای أنا المَهدی‌ات به گوش؟ بالاتر از تمام عَلَم‌هاست رایتت   کانون عدل و داد شود با تو این جهان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان  :: بار فراق یوسف زهرا کشیدنی‌ست گر وصل او به جان بخَرم من، خریدنی‌ست ای آنکه طعنه میزنی - آقای تو کجاست؟- روز ظهور منجی عالم رسیدنی‌ست آن‌روز ذوالفقار علی، دست او بُوَد یعنی که رنگ از رُخ کافر پریدنی‌ست یا فارس الحجاز! من از مشهدالرّضا بیتی بیاورم ز شفق، که شنیدنی‌ست  (سوگند می‌خورم گل باغ تو چیدنی‌ست چشم سیاه و خیمه‌ی سبز تو دیدنی‌ست)   ای آخرین امام من! ألغوثُ ألاَمان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان  ::  وقتی که نیستی تو، خزان است روزگار وقتی که می‌رسی، همه‌جا می‌شود بهار تقصیر ماست اینکه بیابان‌نشین شدی محروم مانده‌ایم ز درک حضور یار ما از چه نیستیم شب و روز یاد تو؟! وقتی که هست أفضل أعمال انتظار آقا چقدر جمعه گذشت و نیامدی! دیگر نمانده است برای دلی قرار   این اشک ماست کز غم هجران شده روان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان  :: ای هر غریبه‌ای همه‌جا آشنای تو این بند را مدینه سرودم برای تو این شهر بوی غربت خورشید می‌دهد این کوچه‌هاست منتظر ردّ پای تو رفتم به پشت پنجره‌های بقیع و بعد خواندم به اشک چشم، زیارت به جای تو گویا هنوز مادر تو درد می‌کِشد در بستر است چشم به راه دوای تو ای شاد از ظهور تو بانوی بی نشان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان..   ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خورشیدِ امید، جلوه‌گر آمده است میلاد امامِ منتظَر آمده است با اینکه هنوز مانده تا فروردین امسال بهار زودتر آمده است @hosenih@dobeity_robaey
بیا كه بی تو صفایی نمانده صدق و صفا را بیا كه در تو ببینیم روی مهر و وفا را به مروه‌ای، به صفایی، به مشعری، به منایی تو خود بگو به كجایی كه گشته دل، همه جا را؟! نشسته‌ایم به راهت، شها! به رسم گدایی بدین امید كه شاید كنی نگاه، گدا را غم فراق ز یك سو و اشتیاق ز یك سو رسانده بر لب ما جان؛ بگو چقدر مدارا؟ چقدر جمعه چو آید دعای ندبه بخوانیم؟ بیا كه طاقت هجران نمانده اهل دعا را چو انتقام تو باشد دوای پهلوی مادر مكن دریغ طبیبا! ز دردمند دوا را به پاست پرچم گل‌رنگ كربلا كه تو آیی بیا كه منتقمی نیست جز تو خون خدا را چه می‌شود كه پیامی به «رستگار» فرستی؟ امیدهاست به دل، عاشق فتاده ز پا را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
...هر کوچه و هر خانه‌ای از عطر، چو باغی‌ست در سینهٔ هر اهل دل و دلشده داغی‌ست آویخته بر سر درِ هر خانه چراغی‌ست بر هر لبی از موعد و موعود، سراغی‌ست از شوق، همه رو به سوی میکده دارند یاری ز سفر، سوی وطن آمده دارند کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید بی‌بال و پران را پر و بالی دگر آید کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده... تو در پی خود، قافله در قافله داری در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری با آن‌که خود از منتظرانت گله داری سوگند به آن اشک که در نافله داری با یک نگه خود، مس ما را تو طلا کن آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن ای گمشدهٔ مردم عالم! به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد... بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما کس نیست در این قافله، وامانده‌تر از ما ما بی‌خبریم از تو و تو باخبر از ما ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما ما شب‌زده‌ایم و تو همان صبح سپیدی تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربه‌دری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهار آمد و عطری به هر دیار زدند به جای‌جایِ زمین نقشی از بهار زدند فرا رسیدن نوروز و موکب گل را به نغمه، جارچیانِ بهار، جار زدند... به هر کجای در آید نسیم، عطرافشان مگر که بر نَفَسش بوی زُلف یار زدند؟ به روی جامۀ سبزی که بر تنش کردند هزار برگ به پیراهن چنار زدند هزارها عَلَم سرخ و زرد و آبیِ گل به این نوید به گلزار و کوهسار زدند... شکوه موکب میلاد حضرت مهدی‌ست که بر زمین و زمان این همه نگار زدند رسید مهدی موعود کز ولادت او به فرق عشق و وفا تاج افتخار زدند... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست :: طلایه‌دار سحرگاه نور می‌آید امير قافلۀ شوق و شور می‌آید... گشوده پنجرۀ نور بر زمین و زمان امام نور که در سال نور می‌آید امام يازدهم را به شادی و تبريک مَلَک ز هر طرفی در حضور می‌آید به منزل دل ویران ما بُوَد نزدیک طنین قافله کز راه دور می‌آید ز شوق تابش این آفتاب آزادی ز ذرّه ذرّه سرود سرور می‌آید پس از سه روز سفر در عوالم ملکوت ز ميهمانی ربِّ غفور می‌آید ز غیب یافته اَلواح مهدویّت را کَلیم عالَم رَجَعت ز طور می‌آید... بُوَد کريم و همين بس کرامتش که مدام از او عنايت و از ما قصور می‌آید عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست :: نظام‌بخش جهان و جهانِ جان، مهدی‌ست امام منتقم و صاحب‌الزمان، مهدی‌ست کسی که عدل علی را به معنی اعلی برای نوع بشر آرَد ارمغان، مهدی‌ست کسی که با کلماتش به ظاهر و باطن کتاب حُسن خدا راست ترجمان، مهدی‌ست کسی که رجعت والای صالحان زمین برای یاری او می‌شود عیان، مهدی‌ست کسی که فیض نگاه ولایتش امروز نگاهدار زمین است و آسمان، مهدی‌ست وجود او همه لطف است و غیبتش همه لطف کمال لطف خدا بر جهانیان مهدی‌ست... کسی که زمزمۀ عاشقانه‌اش آرد نزول بارش رحمت به انس و جان، مهدی‌ست... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست... ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌸 تنها ١ روز تا از ذکر لبت بزن ولی شعر بگو از تاب و تبت بزن ولی شعر بگو درباره ی صاحب الزمان، ای شاعر! از نان شبت بزن ولی شعر بگو @hosenih@dobeity_robaey
شاید شبی که می‌هراسد دشت از طوفان شاید پس از سِیلی که شهرم را کند ویران شاید یکی از روزهای زرد پاییز است شاید زمستان می‌رسد یا ظهر تابستان شاید همین فردا، دو روز بعد، سال بعد بعد از نماز صبح یا قبل از سحرگاهان از کوفه می آید؟! نمی‌دانم ولی جایی‌ست شاید خیابان ولیعصر همین تهران شاید یمن این روزها دارد اشاراتی مثل خراسانی که برمی‌خیزد از ایران من که نمی‌دانم کجای صفحه‌ی تاریخ فریاد مردی گم شده در چاه نخلستان اما همین اندازه می‌دانم که فرزندش از یوسفستان، رخت بر بسته‌ست تا کنعان اما همین اندازه می‌دانم مسیحایی می‌آید و عیساست همراهش علی گویان می‌آید و آنطور که موسی به دریا زد پیش عصای او فروکش می‌کند طغیان می‌آید و می‌دانم این دنیا نمی‌داند می‌آید از سلّول‌هایش بوی الرّحمان دنیا به کوری می‌زند خود را، نمی‌بیند اشک فلسطین می‌چکد از دیده‌ی لبنان دنیا نمی‌خواهد ببیند مکه وا کرده‌ست آغوش خود را روی حوثی‌های با ایمان دنیا نمی‌خواهد بفهمد راهی گور است آل سعود خفته در آغوش بوسفیان چشم انتظاری‌های زهرا رو به پایان است فردا به نخلی بسته خواهد شد تن شیطان فردا مؤذن می‌شود کعبه؛ ولی این‌بار نام علی را می‌بَرَد بر بام و بر ایوان ما با اذان کعبه فردا صبح می‌خوانیم پشت سر مهدی نمازی تشنه‌ی باران ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صف به صف خیل ملائک به فلک استادند بال بر بال زنند و ز طرب دلشادند همه خاموش ز هر ولوله و فریادند خبر از خلقت طاووس بهشتی دادند دست بر سینه نهاده، همه گُل در دستند دل ز کف داده و آماده‌ی وصلش هستند ناگهان شور و نشاط دگری برپا شد صحبت از قطره نبود و سخن از دریا شد همه‌جا غرق تماشا، همه‌جا زیبا شد آخرین مهر جهانتابِ ولا پیدا شد واژه‌های همه‌ی شعر مرا برهم زد «عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد» آه ای عشق! تو ما را به کجاها بُردی از زمین اوج گرفتی، به ثریا بُردی دل مارا به سوی گلشن طاها بُردی نام زیبای گل نرگس مارا بُردی شکرلله که چنین غرق ارادت شده‌ایم باز دعوت شده‌ی جشن ولادت شده‌ایم چند سال‌ست که ما جشن ولادت داریم با خیال خوش تو، ذکر و عبادت داریم گرچه دوریم زتو، بر تو ارادت داریم چشم بر راه تو ای صبح سعادت داریم کاش جشنی به حضور تو به‌پا می‌کردیم جان خود را به قدوم تو فدا می‌کردیم کافران از خبر آمدنت آشفتند عرشیان اشک ز مژگان به وصالت سفتند عاشقان مثل گُل از مقدم تو بشکفتند عطر انفاس تو پیچید و ملائک گفتند: «نفس باد صبا مُشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد» ای جلالُ لـلَّه و ای نورِ علی نور! بیا معنی آیۀ والشّمسی و والطّور، بیا لیلة القدر بشر! آیۀ مستور! بیا محیی دین! نَفَست نفخه‌ای از صور، بیا هستی دینِ خداوند زهست تو بُوَد پرچم نصرُ من الله به دست تو بُوَد گرچه در جان همه، شوق تمّنا باقی‌ست قطره فانی شود و جلوۀ دریا باقی‌ست جمعه‌ی روز ظهور تو به دنیا باقی‌ست چند جمعه دگر از زندگی ما باقی‌ست اشک حسرت زچه در هجر نپاشیم همه حیف باشد که در آن جمعه نباشیم همه 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب دل بیدارم، دارد سحری دیگر وز زمزمه‌ام بر دل، مانَد اثری دیگر در سامره می‌بینم، قرص قمری دیگر وز بیت ولا بر لب، دارم خبری دیگر از نسل علی آمد، خیر البشری دیگر یا آمنه آورده، پیغامبری دیگر طوبا ثمر آورده، سینا شجر آورده چشم همگان روشن، نرجس پسر آورده من رحمت بی‌حد را، در سامره می‌بینم من خلد مخلّد را، در سامره می‌بینم من جلوه‌ی سرمد را، در سامره می‌بینم من عبد مؤیّد را، در سامره می‌بینم من طلعت احمد را، در سامره می‌بینم من حُسن محمّد را، در سامره می‌بینم ای منتظران! خیزید، با خصم درآویزید در مقدم مهدی گل، از پارۀ دل ریزید ای گمشده! پیدا شو، پیدایش حق را بین آیینه شو و آنگه، آئینه‌ی یکتا بین رخسار دو صد یوسف، در آن رخ زیبا بین بالای دو صد آدم، در آن قد و بالا بین هم نوح پیمبر را، در دامن دریا بین هم موسِی عمران را، در وادی سَینا بین در یک رخ زیبا بین، خوبان دو عالم را خوبان دو عالم نه، پیغمبر خاتم را پیوسته درود از ما، بر نرجس و مولودش بر نرجس و مولودش، بر مهدی موعودش بر مهدی موعودش، بر حجّت معبودش بر حجّت معبودش، بر مقصد و مقصودش بر مقصد و مقصودش، بر سیرت محمودش بر سیرت محمودش، لطف و کرم و جودش لطف و کرم و جودش، حکم و سخن و عزمش حکم و سخن و عزمش، تیغ و عَلَم و رزمش مهر رخ دلجویش، هنگام سحر تابید روشنتر و زیباتر، از قرص قمر تابید از قلب ملک سر زد، در چشم بشر تابید گفتی یم هستی را، پاکیزه گهر تابید چون شعله به کوه طور، از شاخ شجر تابید هنگام طلوع فجر، بر دست پدر تابید در طلعت او دیدند، آئینه‌ی احمد را مانند علی می‌خواند، قرآن محمّد را اوّل سخن توحید، از خالق اکبر گفت هم حمد الهی کرد، هم وصف پیمبر گفت هم آیه‌ی قرآن خواند، هم مِدحَت حیدر گفت هم نام امامان را، تا خویش سراسر گفت از ظاهر و باطن گفت، از اوّل و آخَر گفت آنگه به زبانِ دل، آن حجّت داور گفت: من شاهد و مشهودم، من حجّت معبودم من مقصد و مقصودم، من مهدی موعودم من طوطی گویایِ، گلزار شهیدانم من روشنی چشم، بیدار شهیدانم من آینه‌ی سرخ، رخسار شهیدانم من محیی ایثار و، آثار شهیدانم من وارث مظلوم، انصار شهیدانم من منتقم خون، سالار شهیدانم گلواژه‌ی جاء الحق، بر دست جهانگیرم نقش زَهَق الباطل، بر تیغه‌ی شمشیرم حق وعده به من داده، تا مُلک جهان گیرم بر دوست امان بخشم، از خصم امان گیرم مِهر آرم و خشم آرم، جان بخشم و جان گیرم یار همگان باشم، داد همگان گیرم در سلک شبان آیم، در کعبه مکان گیرم حلقوم ستمگر را، در پنجه چنان گیرم تا نقشِ زمین گردد، اهریمن خودکامی وز ظلم و ستم هرگز، باقی نبُوَد نامی ای روی تو نادیده، دل بُرده ز دلداران ای کار تو پنهانی، یاری ز همه یاران بشکفته دل از نامت، چون لاله که در باران از جام تولاّیت، سر مستی هوشیاران بازآ که بر اندازی، بنیاد ستمکاران با تیغ تو ریزد خون، از سینۀ خونخواران خورشید رُخت در ابر، پوشیده چرا مهدی ای کعبۀ دل‌ رویت، از کعبه درآ مهدی ای با همگان مونس، ای در همه‌جا تنها ای بی تو ز خونِ دل، دریا شده دامن‌ها تا چند زمام دین، در سلطه‌ی رهزن‌ها تا چند جهان لبریز، از گریه و شیون‌ها تا چند خزان حاکم، در دامن گلشن‌ها تا چند بُوَد قرآن، بر نیزه‌ی دشمن‌ها ای نالۀ مظلومان، در گوش تو یا مهدی ای پرچم ثارالله، بر دوش تو یا مهدی باز آی که بنمائی، بر ما رخ زیبا را بازآ که کنی از عدل، پُر عرصه‌ی دنیا را بازآ که همه بینند، آن روی دل‌آرا را بازآ که کنی پیدا، دو گمشدۀ ما را هم تربت محسن را، هم تربت زهرا را حیف است نبیند عبد، رخسار تو مولا را من «میثم» این کویم، اوصاف تو را گویم اوصاف تو را گویم، تا وصل تو را جویم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای دوست اگرچه همه جا عطر بهار است این رایحه‌ی خوش، همه از جانب یار است این عطر مسیحاست که از راه رسیده از یمن قدومش همه‌جا غنچه دمیده پیچیده به هر دشت، شمیم گل نرگس گل‌ها همه سرمست نسیم گل نرگس سبزی و طراوت هم اگر در چمن ماست از برکت هر نغمه‌ی یابن الحسن ماست این گل‌پسر فاطمه یک پارچه نور است نوروزِ همه منتظران، روز ظهور است دل می‌بَرَد و محض همین دلبری آمد آیینه‌ی حُسن حَسَنِ عسکری آمد زیبایی او را نه فقط ماه ندارد جز او احدی در دل ما راه ندارد او نیز همانند عمویش علی اکبر در ظاهر و باطن بشود شبه پیمبر این را به تواتر قلم شیعه نوشته‌ست مهدی‌ست که طاووس اهالی بهشت‌ست مهدی‌ست گل سرسبد عالم خلقت مهدی‌ست همان منجی مشتاق هدایت مهدی‌ست که خود شأن نزول نعمات است تنها فرج مصلح کل، راه نجات است تنها نه فقط جمعه که سرتاسر هفته از غربت محض‌اش دل تقویم گرفته افتاده به دل‌ها ولی الله می‌آید بد راه نده در دلت؛ از راه می‌آید ما باورمان است که موعود به زودی با ذکر علیاً ولیُ الله می‌آید ای کاش که شعبان بشود ماهِ ظهورش ای کاش بگوید که همین ماه می‌آید :: هجران زده اما همه سرشار امیدیم ما ملت خودساخته‌ی قرن جدیدیم ما در دلمان غصه‌ی تحریم نداریم در پیش ستمگر سر تعظیم نداریم آن نکته که در صدر خبرهای جهان است آوازه‌ی بیداری اسلامی‌مان است همواره خدا حفظ کند رهبرمان را با خطبه‌ی خود ساخت همه باورمان را در جبهه‌ی تبیین همه مشتاق جهادیم یک موی علی را به معاویه ندادیم تیغ دو دم ما همه‌جا پا به رکاب است دشمن غلطی هم بکند، خانه خراب است ما عزت خود را همه مدیون رضاییم ما ملت ایران همه ممنون رضاییم المنّةُ لله که خدا در نظر ماست دست کرم ضامن آهو به سر ماست همچون پدری مشفق و رحمان و عطوف است ما میهن‌مان بیمه‌ی آقای رئوف است ما سفره‌ی دل پیش کسی باز نکردیم جز او به کسی حاجتی ابراز نکردیم اصلاً به تقلای من و تو چه نیاز است عمری درِ این خانه به روی همه باز است ما هیچ نگفتیم، خودش خوب عطا کرد با دست خودش کرببلا قسمت ما کرد حرف دلمان را به‌خدا گفت مؤید از شیوه‌ی الطاف رضا گفت مؤید "تا گوهر اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید دیدم همه‌جا بر در و دیوار حریمش جایی ننوشته‌ست گنهکار نیاید " ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خجسته میلاد با سعادت قطب عالم امکان، حضرت بقیة الله الاعظم، مهدی موعود (عج) تبریک و تهنیت باد. شهر آینه‌دار می‌شود با یک گل پروانه‌تبار می‌شود با یک گل گفتند نمی‌شود، ولی می‌بینند یک روز بهار می‌شود با یک گل ~~~~اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج~~~~
🌼پیامبر مهربانی‌ها (ص) می‌فرمایند: 🌱أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ اِنْتِظَارُ اَلْفَرَج🌱 در جهانی که پُر از قیل و پُر از قال بُوَد انتظارِ فرجش افضلِ اعمال بُوَد@hosenih@dobeity_robaey